- مطابق
قدس در انتظار فاتح
شبکههای خبری را تماشا میکنیم و با دقت به آنها گوش میدهیم، شاید خبر خوش و سردکنندۀ دلهای ما که آزادی قدس از چنگال یهود باشد، برای ما برسد. اما این موضوع از کانالهای مزدور که بر اساس سیاستهای ارباب شان کار میکنند، خارج نمیشود. برعکس، اخباری را میشنویم که بر ما تلخ و ناگوار بوده و خشم ما را تحریک میکند و این خشم تنها با غبار اسبهایی که برای جهاد آزاد میشوند، خاموش خواهد شد.
در اینجا خبر حرکات طرح شده از قبل توسط وزیر خارجۀ پیشوای کافران آمریكا و طرف دیگر وزیر اطلاعات مصر را میشنویم كه از رژیم یهودی به سوی دستپروردههای خود به حکومت اسلو منتقل میشود تا به غزۀ هاشم پایان یابد. ما حق داریم بپرسیم: این یا آن آزادیخواه هستند یا توطئهگر؟ بدون شک از غرب کافر چیزی جز تخریب و هتک حرمت به آبرو و ناموس حاصل نیست. و اما وزیر اطلاعات بزرگترین و قدرتمندترین سرزمین در خاورمیانه از نظر تعداد سربازان و تجهیزات، از چه زمانی وی فقط برای حفظ امنیت یهودیان آمده است! این یک افتراء نیست؛ بلکه آن چیزی است که او و اربابانش اعلام کردند. همانطور که خودش اظهار داشت، رسالت او در سه موضوع است. تأیید آتشبس که خودش برای جلوگیری از بمباران یهودیان ایجاد کرد و بازسازی آنچه یهودیان در غزۀ هاشم ویران و نابود کردند و سرانجام تبادل زندانیان بین یهودیان و مقاومت در غزه. در اینجا اجازه دهید روی این سه نکته مکثی داشته باشیم.
نکتۀ اول: تأیید آتشبس بیقید و شرط؛ همه میدانند که آتش بس به دستور رئیس کاخ سفید و به اشارۀ برای یهودیان و مزدور شان سیسی صورت گرفته است. آمریکا جز به منافع خود و حفظ موقعیت سیاسی خود در جهان، از جمله خاورمیانه و محافظت از دست پروردۀ خود رژیم یهود به چیز دیگری اهمیت نمیدهد و این موضوع برای کسی پنهان نیست. رئیس جمهور آمریکا قبلاً اظهار داشت که اگر برای یهودیان رژیمی در فلسطین وجود نمیداشت، من آنرا ایجاد میکردم. ما در شناخت سیاستمداران آمریکا تجربۀ طولانی داریم که میگوئیم چگونه آنها مشتاقترین افراد برای ایجاد این رژیم سرطانی هستند. اما مزدور آنان، سیسی، در مورد وی باید گفت که یک انسان عاقل نیازی به اثبات خصومت وی با اسلام و مسلمانان ندارد. آنچه از سوی سیاستمداران یهودی بیان شد، اینکه وی بیش از خودشان صهیونست است و بر هیچ کس پوشیده نیست و کودتای وی علیه رئیس جمهور منتخب محمد مرسی، -رحمت الله متعال بر وی باد- سپس زندانی کردن و کشتن وی به اتهام همکاری با حماس خیر از کجا میآید، از آمریکا، لانهی کفر یا از جانب مزدور شان سیسی؟
نکتۀ دوم: بازسازی آنچه یهودیان در غزه تخریب کردند؛ اولین سوال در مورد یهودیانی است که غزه را ویران کردند و همه توافق کردند که آنها کسانی هستند که مقصر بودند. اگر این موضوع را بپذیریم، آیا کسیکه مرتکب اشتباه میشود، مسئولیت اشتباه خود را بر عهده ندارد؟! یا چنین است که آنها نابود میکنند و قطر، مصر و دیگران اعمار مینمایند؟! مسئله این است که موضوع محدود به بازسازی است و نه مجازات مرتکب جرم. اما چه میتوان گفت؟ ما در آخرالزمان هستیم، حقایق واژگون میشوند و شرایط تغییر میکنند! باید بحث شود که چرا یهودیان غزۀ هاشم را تخریب کردند؟ آیا این به دلیل هتک حرمت به مقدسات مسجد الاقصی توسط یهودیان نیست، یا بحث و توقف در اینجا روی این موضوع نیست؟ موضوع تغییر کرده است و به کسانی منحصر شده به اینکه چی کسی اعمار میکند و چگونه اعمار میکند و موضوع پایان مییابد، همانطور که قبلاً پایان یافت! آیا شخصیکه شهید، آواره و زندانی شده است، از آنچه این افراد انجام میدهند راضی است یا موضوع زندگان بیشتر از مردگان حفظ شده است؟ چقدر بد است آنچه که انجام میدهند و خونها را در مقابل مشتی پول به فروش میرسانند.
نکتۀ سوم: تبادل زندانیها؛ طبق معمول، یهودیان برای بدست آوردن بیشترین سود، پروندهها را باد کرده و بزرگ میکنند. آیا این مقاومت نیست که آتشبس را تحمیل کرد یا یهودیان یا چیز دیگری غیر از آنچه آشکار است؟ آیا چنین نیست که هرکس تحمیل کند شرط هم میگذارد، یا برای یهودیان چنان حقی است که حق دیگران نیست؟! زندانیان منتظر آزادی هستند، نه اینکه از یک زندان باریک به زندان دیگر، زیر نیزههای یهودیان و دست پروردهی آن، حکومت اسلو، بیرون بیایند! اگر از هر زندانی بپرسید آیا او میخواهد از زندان یهودی به زندان دیگری برود، چه جوابی میدهد؟ آیا این آزادی نامیده میشود یا تغییر حال؟ فقط برای اطلاع باید گفت که مقامات دیتون از مردم فلسطین مالیات میگیرند و از آنها پول میطلبند تا برای خرید غذا و نوشیدنی به زندانیان بفرستند، و این اتفاق فقط در فلسطین صورت میگیرد! زندانی زیر نیزههای یهود زندانی است و با هزینه مردم فلسطین تغذیه و معالجه میشود! چه منطقی این را میگوید؟ یهودیان زندانی هستند و مسلمانان در فلسطین هزینۀ زندان را میپردازند؟! همین امر در مورد بازسازی صدق میکند، یهودیان در حال نابودی هستند و پول مسلمانان برای پرداخت هزینۀ تخریب ارسال میشود! این چه منطقی است؟! این منطق یهودیان و مزدوران یهودی و آمریکایی است.
اینها و بیش از این چیزهای دیگری هست که کوچکترین درد کودکی را ابراز نمیکند که پدرش گریه کرده و گفته است: "فدا کردن جان برای قدس آسان است". مردمیکه برای آزادی فلسطین از دورترین نقاط زمین خروج میکنند، از این موارد که خاکستری به چشم مردم است، راضی نیستند. فلسطین از دریا تا رودخانه یک سرزمین اشغالی است، که توسط یهودیان با کمک استعمار کافر اداره میشود و نگهبانان نظامهای مزدور اردن، مصر و سوریه .... آنان را زنده باقی نگهمیدارد. ایشان سایه و محافظ آنها هستند، اگر سایه ناپدید شود یهودیان نیز از بین میروند. یهود نابود نخواهد شد، مگر با ارتشهای قدرتمندی که آنها را از بیخ و پایه ریشهکن کرده و به زبالهدان تاریخ بریزند. این موضوع بسیار نزدیک و آسان است، پس از آنکه به صورت قطعی تفرق و پراکندگی یهود و رژیم آن را، و قوت امت با لشکرها و ملتهای قدرتمند آن بر این امر ثابت گردد؛ اما به دو موضع نیاز است؛ ارادۀ صادقانه از جانب افراد قدرتمند و اهل قوت و داشتن هدفی والا پس از ریشهکن کردن یهودیان به ایجاد نظامی که به غرب کافر و دستیارانش درس بدهد و وساوس شیطان را فراموش شان کند، و آن خلافت راشده است، و این امر قطعاً به کمک الله سبحانه و تعالی و توفیق او به زودی زود شدنی است.
#اقصی_ارتشها_را_فرا_میخواند
#الأقصى_يستصرخ_الجيوش
#Aqsa_calls_armies #AqsaCallsArmies
#OrdularAksaya
نویسنده: د. ماهر صالح – أمريكا
مترجم: احمد صادق امین