- مطابق
دولت خلافت؛ جوابگوی احتیاجات زنان مسلمان
شورا و محاسبه هردو از اوامر الله سبحانه وتعالی است و از اساسات حکم اسلامی میباشد و هردو ارتباط به خلافت میگیرد. پس اعتماد متقابل بین حاکم از طریق مشورت با حاکم و مسئول دانستن او توسط عامهای مردم تأمین میشود؛ اما با لغو خلافت از این منبع قدرت، اعتماد و اقتدار محروم شدهایم. بنابراین، یک نظام رخیص، فاسد و فریبندهای به نام دموکراسی که از ذهنهای فاسد تولید شده است، با "گوهر گرانبهایمان" جایگزین شده و تنها با ادعای اینکه انتخابات دموکراسی و پارلمان در اسلام آمده است و بین دموکراسی و شورا و محاسبه در اسلام ارتباط ایجاد میکنند. همچنان آنها ادعا میکنند که زنان مسلمانان سالها تحت حاکمیت خلافت در معرض آزار، اذیت و سکوت قرار داشتند. آنها وعده دادند که در ساختن دولتها، افراد و جهان از طریق دموکراسی مؤثر و تأثیرگذار خواهد بود.
فعلاً تعدادی از زنان مسلمان را میبینیم که صدای دموکراسیخواهی را بلند میکنند و به سوی افکار و نظام دموکراسی مردم را فرا میخوانند و این حق سخن را در سرزمینهای اسلامی، سازمان ملل، رسانهها و پارلمان امریکا و ... از دولتهای سرمایهداری که با اسلام دشمنی دارند، داده است. آنها در کنار خود گروهی از معلمان فارغ از عقل و احساس را در اطراف خود استخدام کرده بودند تا توهم ایجاد کنند که میتوانند بر افراد تأثیر بگذارند، تا اینکه خودشان فریب تصویر ایجاد شده خود را خوردند. به برخی از زنان مسلمان درجات، عناوین و جوایز اعطا شد و به عنوان زنان قوی با ویژهگیهای مانند " 100 زن تأثیرگذار سال در جهان" بر روی جلد مجلات معرفی شدند و به عنوان الگو مورد تحسین قرار گرفتند، که این زنان معتقد بودند که دستاوردهای واقعی داشتهاند در حالی که تمام کار سخت و دشوار آنها برای حقوق زنان تطبیق چند حرف روی یک برگ از کتاب بوده که این زنان به خود تلقین کردند که غربیها مراقبشان هستند. در حقیقت، همه لفاظیها و شعارهای خالی آنها در هوای گرم محو میشود و زندهگی زنان مسلمان را به شکست مواجه ساختند. آنها نمیدانند یا نمیخواهند ببینند که این نظامهای دموکراتیک در واقع قدرت و قوت زنان مسلمان را از آنها سلب کرده و همچنین آنها را از بلند کردن صدایشان به عنوان مسلمان محروم کرده است. برعکس، آنها مستعمره نشینانیکه مشکلات را یکی پس از دیگری ایجاد کردهاند، قدرتمند میکنند. کسانیکه مطابق نظام دموکراسی کار میکنند، نمیتوانند هیچ نیازی از زنان مسلمان را برآورده کنند؛ مگر اینکه با شرایط حاکمان و نظام آنها سازگار باشند. به همین دلیل هرگز شاهد بهبود و ضعیت زنان امت توسط مدافعان دموکراسی نیستیم.
حقیت این است که زنان مسلمان که ادعا میکنند حاکمانشان بر اساس آنچه الله سبحانه وتعالی نازل نموده و شریعت اسلامی حکم کرده داوری نمیکنند، بر اساس دموکراسی حکومت میکنند، از طریق نظامهای سکولار مورد حمله قرار میگیرند و حتی زندانی میشوند. صحبت از حقوق و آزادیهای زنان دموکراتیک چه گمراه کننده است، آن هم در زمانیکه استعمارگران سرمایهداری به رهبری امریکا به سرزمینهای اسلامی حمله میکند، آنها را به عرصههای درگیری تبدیل میکند، ثروت ما را میدزدند و ذهن جوانان ما را توسط فرهنگ خود مسموم میکنند و تمام اینها تحت عنوان آزادی زنان مسلمان و به نام دموکراسی مسمی است. در حالیکه تجلیل از دموکراسی و آزادیها مورد تحسین قرار میگیرد. زنان مسلمانیکه برای حفظ آبرو، جان و سرزمینشان به ارتشها مسلمان فریاد میزنند و امت را به اتحاد فرا میخوانند، متهم به تروریسم میشوند.
در حقیقت، زنان مسلمانیکه نیازهای اکثریت زنان را به وضوح بیان میکنند و خواستار حل مشکلات خود آنگونه که اسلام نشان میدهد، هستند؛ نه تنها از حق خود برای صحبت در رسانههای رژیمهای سکولار و دموکراتیک محروم هستند، بلکه از حقوق دیگر نیز محروم میباشند. همچنان از حق صحبت در رابطه به حاکم نیز محروم اند و همه اینها به دلیل مفاهیم دموکراتیک است؛ پس شورا و محاسبه که در این نوع نظام استفاده میشود، با تمام شکلهاییکه دارد، حرام است و حیات را که الله سبحانه و تعالی امر فرموده است، کوچک جلوه میدهد و آن را از عرصههای زندهگی نابود میسازد.
اما در تحت حاکمیت خلافت اسلامی که همان حکومتی است، الله سبحانه و تعالی مسلمانان را به رعایت آن امر کرده است که در حقیقت کلمه زن ارزش واقعی خود را در این حکومت دارد. بناءً اسلام حاکم مسلمانان (خلیفه) را مکلف ساخته است که احتیاجات تمام افراد امت را تأمین سازد. به همین دلیل، الله سبحانه و تعالی حاکم را به مشورت با مسلمانان امر کرده است و مسلمانان را به اطاعت از حاکم امر نموده که این تنها در دولت خلافت وجود دارد و این وظیفه حیاتی بر عهده "مجلس امت" است. لذا مجلس امت مجلسی است متشکل از افرادیکه روابط بین مسلمانان را تمثیل میکنند؛ تا زمانیکه خلیفه در مورد آن روابط بین آنها مراجعه کند. این نمایندهگان منتخب امت هستند تا صدایی برای امت باشند تا از هرگونه رفتار ناعادلانه حاکمان یا از سوء تطبیق شریعت اسلامی شکایت کنند. در دولت اسلامی تمام اشخاص بالغ و عاقل، اگر مرد باشند یا زن، مسلمان یا غیر مسلمان، حق عضویت در مجلس امت را دارند.
نظر و نصحیت آنان در مسائل عملی مربوط به اداره روابط داخلی از قبیل مسائل حکومتی، آموزشی، بهداشتی، اقتصادی، صنعتی، کشاورزی و مانند آن برای خلیفه لازم الاتباع است. در واقع وقتی خلیفه نظر آنها را در مورد این مسائل میپرسد، موظف است نظر اکثریت را بدون توجه به اینکه آنها را معتبر بداند یا خیر، اتخاذ کند. در همه این مسائل حرف زن مسلمان مؤثر و دقیقاً برابر با حرف مرد است.
و این قضیه را حزب التحریر با تمام تفاصیل آن با دلایل شرعی در مسوده قانون اساسی دولت خلافت در ماده (105-111) به بحث گرفته است.
زنان مسلمان نه تنها افکار و احساسات اسلامی خود را بیان میکنند؛ بلکه حتی نیازها و خواستههای خود را مطابق آنچه الله سبحانه و تعالی در نظام اسلامی که در حکومت خلافت اجرا میشد، ابراز میکنند. بدین ترتیب، صدای آنها در همه عرصههای زندهگی پاسخ و کاربرد پیدا میکند و برای حاکم الزام آور خواهد بود. تنها جاییکه بتوانیم به رضای الله سبحانه و تعالی زندهگی کنیم، حکومت خلافت است. تنها در دولت خلافت میتوانیم مادر، همسر و دختری مؤثری باشیم و سیاست قوی و حقیقی داشته باشیم و هر نظامی دیگری که زنان مسلمان و غیر مسلمان را در برابر ظلمهای ناشی از ذهن و خواستههای انسانها ضعیف میداند.
الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿أَفَحُكْمَ ٱلْجَٰهِلِيَّةِ يَبْغُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍۢ يُوقِنُونَ﴾ [مائده: 50]
ترجمه: آیا (آن فاسقان از پذیرش حکم تو بر طبق آنچه الله (سبحانه و تعالی) نازل کرده است سرپیچی میکنند و) جویایی حکم جاهلیت (ناشی از هوی و هوس) هستند؟ آیا چه کسی برای افراد معتقد بهتر از الله (سبحانه و تعالی) حکم میکند.
برگرفته از شماره 373 مجله الرایه
مترجم: پارسا «امیدی»غُونَ ۚ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ ٱللَّهِ حُكْمًا لِّقَوْمٍۢ يُوقِنُونَ
(المائدة - 5