- مطابق
گردهمایی دگرباشان و جنگ با اُمت إسلام
الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿أَفَمَن کَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ كَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ وَ اتَّبَعُوا أَهْوَاءَهُم﴾ [محمد: 14]
ترجمه: آیا کسانیکه از دلایل روشن و براهین قطعی پروردگارشان برخوردارند، همسان کسانی اند که اعمال زشت شان در نظرشان آراسته و پیراسته شده است و از هواها و هوسهای خود پیروی میکنند؟
شذوذ از نظر لغوی به معنای؛ إنحراف از مسیر معمول و یا سرشت إنسانی میباشد. شاذ مردم یعنی مردم نادرستکار (دگرباش جنسی). در مُعجم الصحاح جوهری آمده است: «شَذَّ عَنهُ، یَشُذُّ و یَشِذُّ شُذُوذًا: از جماعت بدور شد. دورشونده از جماعت؛ کسی است که در میان مردم بسر میبرد؛ اما شباهتی به آنان ندارد...»
دگرباشی جنسی و یا بداخلاقی اجتماعی شامل مواردی است که با عرف معمول مردم مغایرت و جنبه منافات داشته باشد. در مفهوم أحکام هدایتگر دین حقگرای ما، بدأخلاقی اجتماعی به هر آنچه که با روش صحیح ارتباط اجتماعی(ازدواج صحیح) مخالفت و مغایرت داشته باشد، اطلاق میشود.
اما از نظر افکار و مفاهیم غربی، شذوذ یا بداخلاقی به چیزی گفته میشود که با مبدأ نظام سرمایهداری یعنی آزادیهای شخصی مغایرت و مخالفت داشته باشد. بنابر این، دگرباشی جنسی نزدشان چیزی غیرمعمول نبوده، چون متعلق به نظام آزادیهای شخصی است که رکنی از ارکان حیات در نظام سرمایهداری غرب میباشد.
در این موضوع میخواهیم در مورد چهار امر مهم از نظر دعوتی و قرار دادن صراط مستقیم در مقابل مسیر منحرافان و کجروها صحبت نماییم.
اول: تمامیت نظام الهی مربوط به وحی و انحراف نظام غربی مبتنی بر آزادی در مسئله انحراف.
دوم: تأثیر دگرباشی جنسی در زندگی غربی از نظر بیماریها، جنایتها و سایر پیامدها.
سوم: اقدامات غرب برای فاسد کردن زندگی مسلمانان و دور نگهداشتن شان از بازگشت به نظام صحیح و اعمال آن در واقعیت.
چهارم: مسئولیت مسلمانان بطور عام و مسئولیت علماء بطور خاص در برابر این کمپاین دیوانهوار که روابط، ارتباطات و اخلاقیات را در زندگی مسلمانان مورد هدف قرار داده است.
پیش از پرداختن به این مطالب یادآور میشویم که این کمپاین دیوانهوار غرب، در سرزمینهای اسلامی در چند مدت اخیر افزایش یافته است و هدف آن اینست که روند رو به رُشد اسلامی را بسوی حاکمیت مجدد اسلامی منحرف سازد، جهت آن را تغییر دهد و جلو تطبیق دین الله سبحانه وتعالی را بگیرد. این بخشی از این کمپاین بزرگ است که در میدانهای متعددی تبارز میکند؛ از جمله: متردد ساختن مردم نسبت به دین و فکرشان، تحریف نمودن اخلاقیات، آزار دادن جوانان، تجاوز بر مقدسات، توهین کردن به رسول و گمراهسازی شان توسط افکار بیگانه، مانند: اعتدال یا دین ابراهیم یا تجدید دین و یا چیزهای دیگریکه غرب هر روز اختراع میکند و یا هم به وسیله بسیج لشکرهای به اصطلاح علماء تا روند اسلامی را از مسیر درست آن منحرف سازد و با مسیر زندگی غرب همگام شود.
حق تبارک وتعالی آنچه را که کفر در همه امور، چه در جنسی و چه در غیر آن، به پیش میبرد، چنین بیان کرده است:
﴿أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ یَسمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعَٰمِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا﴾ [فرقان: 44]
ترجمه: آیا گمان میبری که بیشتر آنان (چنان که باید) میشنوند یا میفهمند؟! (نه! آنان تفکر و تعقل ندارند) ایشان همچو چهارپایان هستند و بلکه گمراهتر.
و نیز فرموده است:
﴿وَ الَّذِينَ كَفَرُوا يَتَمَتَّعُونَ وَ يَأْكُلُونَ كَمَا تَأْكُلُ الْأَنْعَٰمُ وَالنَّارُ مَثوَی لَّهُمْ﴾ [محمد: 12]
ترجمه: و کسانیکه کافر شدند (چند روزی از نعمتهای زودگذر جهان) بهره و لذت میبرند و همچو چهارپایان (بیخبر و غافل از سرانجام کار) میچرند و میخورند و (پس از بدرود حیات و گام نهادن به آخرت) آتش دوزخ جایگاه شان است.
منظور این آیات بطور کلی و فشرده اینست که حیوان به لحاظ فطری و حیوانی، برتر از کسانیست که راه الله سبحانه وتعالی را زیرپا گذاشته اند. رفتار حیوان از لحاظ جنسی و یا بطور کل؛ به نحوی فطری و ذاتیست که در آن نر بخاطر بقای نسل با ماده جفت میشود. نر با نر و ماده با ماده جفت نمیشود و جز رفع گرسنگی و یا دفاع از تولههایش قصد شکار نمیکند. اما این کسانیکه منهج نامدار الهی را کنارزده اند، نر با نر و ماده با ماده اشباع غریزه نموده و دگرباشی جنسی میکنند و به ناحق میکشند و ترس و هراس را در میان مردم میپراکنند!
تنها هدایتگر صحیح؛ منهج و طریقه الهی است، زیرا از سوی ذات سنجیدهکار و آگاه سرچشمه میگیرد؛ ذاتیکه امور مناسب به حال انسان و اموری را که به وی اطمینان و استقامت میبخشد، میداند، چون اوست که انسان را آفریده و ترکیب فزیکی، روانی و غریزویی وی را میداند. اما مناهج و روشهای دیگر، ساخته و پرداخته شده انسانهای ضعیف و ناقص میباشد. غرب سالهاست که برای خود نظامی وضع نموده است که اساسات آن را آزادیها تشکیل میدهد و از بدو پیدایشش تاکنون مورد تغییر و تحول قرار داشته و هیچ تصمیمی در آن از ثبات و مداومت همیشگی برخوردار نبوده است. واقعیت اینست که مسئله استقامت در منهج الهی یک مسئله فراگیر بوده و غیرقابل شمارش و تبیین میباشد که در هر امری از امور زندگی بر آن تأکید شده است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿اَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَٰنَهُ عَلَىٰ تَقْوَىٰ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوَٰنٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَٰنَهُ عَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِى نَارِ جَهَنَّمَ وَ اللَّهُ لَا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّٰلِمِينَ﴾ [توبه: 109]
ترجمه: آیا کسیکه پایه آن (مسجد) را بر پایه تقوا و پرهیز از (مخالفت فرمان) الله و (جلب) رضایت (او) بنیاد نهاده است، (کارش) بهتر است یا کسیکه پایه آن را بر لبه پرتگاه شگافته و فروتپیدهای بنیاد نهاده است و (با فرو ریختن خود) او را به آتش دوزخ فرو میاندازد؟ الله مردم ستمپیشه را (به چیزیکه خیر وصلاح شان در آن باشد) هدایت نمیکند.
و فرموده است:
﴿وَ مَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَٰهِيمَ حَنِيفًا وَ اتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَٰهِيمَ خَلِيلًا﴾ [نساء: 125]
ترجمه: آئین چه کسی بهتر از آئین کسی است که خالصانه خود را تسلیم الله کند، در حالیکه نیکوکار باشد و از آئین راستین ابراهیم پیروی کند که مخلص و حقجو بود (و وحدت دینی مسلمانان و یهودیان و مسیحیان در او به هم میرسد) و الله ابراهیم را به دوستی گرفته است (و با خلیل نامیدن او افتخارش بخشیده است).
اگر بر مسئله دگرباشی جنسی درنگ نماییم، مشاهده خواهیم کرد که زندگی غرب به خاطر این آفت و بلای شوم، مملو از بیماریهای کشندهای مانند ایدز شده و آمار جنایات به قدری فزونی یافته است که در یک ثانیه گنجایش اندازهگیری را داراست، گذشته از بیماریهای روانی و خودکشیهاییکه در معتبرترین پایتختهای غرب رکورد زده است!
غرب در تلاش است تا بر علاوه اقدامات مربوط به سیداو؛ در بالابردن سن ازدواج زن و بخشش آزادیهاییکه سبب خروج آن از حالت فطری بسوی دگرباشی جنسی میشود، این تفکر پلید و نادرست را همرای فساد به زندگی مسلمانان منتقل سازد تا آنان را به فساد بکشاند و آخرین دژهای خانواده (ازدواج صحیح با احکامش) را از بین ببرد. این کمپاین شیطانی در گسترش دگرباشی جنسی و برگزاری محافل و گردهماییها، که شهر رام الله چندی قبل شاهد بود و ارائه قوانینی برای حفاظت و حمایت از آن، جزئی از کمپاین جهانی جنگ با اسلام و مسلمانان بوده تا آنان را از دین شان که عصمت و محافظ امرشان است، دور نگهدارد. الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَٰلَهُم لِیَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ﴾ [انفال: 36]
ترجمه: کافران اموال خود را خرج میکنند تا (مردم را) از راه الله (و ایمان به الله) بازدارند.
و همچنین فرموده است:
﴿وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً﴾ [نساء: 89]
ترجمه: کافران و منافقان دوست دارند که شما کافر شوید، همان گونه که خود کافر شده اند و (در کفر) با ایشان مساوی شوید.
امت اسلامی امروز بر سر دوراهی خطرناکی قرار دارد و مسئولیت بزرگی در راه توقف دادن و مبارزه با همۀ این جنگهای سهمگین و شیطانی دارد؛ به ویژه اهل دانش اعم از دعوتگران و علماء.
مهمترین راه مقابله با این کمپاینهای دیوانهوار، قراردادن صراط مستقیم در کنار خطوط کج بخاطر فرسایش نظام غربی با طریقه نشأت و فکرپردازیی بیاساس و پوچ آن و افشاء نمودن ماهیت زندگی غربی به ویژه بیماریهای کشندۀ مرتبط با این آفات و جنایات و همچنین برجسته کردن بیثباتی و ناامنی آن میباشد. اما علماء در قرار دادن صراط مستقیم در کنار کجاندیشان و کجروها وظیفه بس بزرگی دارند؛ چون وارثان انبیاء اند. آنانند که اهل خشیت و معرفت بوده و نسبت به دین و امت شان غیرت دارند. الله سبحانه وتعالی فرموده است:
﴿إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِن عِبَادِهِ الْعُلَمَٰؤُا﴾ [فاطر: 28]
ترجمه: تنها بندگان دانا و دانشمند، از الله ترس آمیخته با تعظیم دارند.
رسول الله فرموده اند:
«إنَّ العُلَمَاءَ هُم وَرَثَةُ الأنبِیَاءِ وَ إنَّ الأنبِیَاءَ لَم یُوَرِّثُوا دِینَارًا وَلَا دِرهَمًا وَ إنَّمَا وَرَّثُوالعِلمَ، فَمَن أَخَذَ بِهِ أَخَذَ بِحَظِّ وَّافِرٍ» (سنن امام ترمذی)
ترجمه: علماء میراثبر پیامبران اند و پیامبران درهم و دیناری به میراث نگذاشتند، کسیکه آن را گرفت، بهره وافر گرفته است.
علماء و دعوتگران باید که در صف امت و دین شان باشند؛ نه در صف جنگ علیه آنان.
از الله سبحانه وتعالی میخواهیم که امت اسلام را از شر تمام آفات و بلایاییکه بر سر راه آن کمین زده است، محفوظ بدارد و برای آن نیروی از دسترفتهاش را ببخشد تا هدایت، درستی و استقامت را در اطراف و اکناف زمین منتشر کند و تاریکیها را با تمام انواع آن بزداید و بر گمراهیها و انحراف نقطه پایان بگذارد...! آمین!
نویسنده: استاد حمد طبیب- سرزمین مبارک فلسطین
مترجم: محمد مزمل