- مطابق
مصر کنانه و دسائس متعدد برای پایان بخشیدن به فعالیتهای اسلامی!
(قسمت پنجم و پایانی)
به ادامه سخنان پیشین، که بحث روی روشها و ابزارهای حیلهگرانهای بود که کشورهای غربی و در رأس آنها امریکا با کمک سیاسیون پرنفوذ قدرت در مصر دنبال میکنند تا اوضاع مصر را نگذارند به حد انفجار برسد و از تغییر اساسی و ریشهای برگرفته شده از اسلام جلوگیری کنند! اکنون به نکته پنجم این بحث رسیدیم:
5- نزدیکی روز افزون به رژیم یهود و افزایش پایگاههای غرب: غرب از سالها پیش دست به کار شده تا در سرزمینهای مسلمانان پایگاههایی برای خودش بسازد تا از بازگشت دوباره تاریخاش به دوران حاکمیت اسلام جلوگیری کند. در ابتدا سعی کرد آنها را از طریق نظامی تحت استعمار خود قرار دهد؛ اما به طرز بدی شکست خورد. بنابر این، در عوض آن به امور دیگری دستآویز شد، از جمله: سیاسیون مزدور و تأسیس رژیم یهود در قلب سرزمینهای اسلامی تا نخستین پایگاهی برای مبارزه با هر روند و تغییری باشد که رخ میدهد! همچنین تا پایگاهی نظامی پیشرفتهای داشته باشد که در صورت هرگونه تغییریکه علیه مزدورانش صورت میگیرد، به سرعت مداخله کند. رژیمهای عربی موجود پیرامون رژیم یهود اقدامات بسیاری را برای تقویت، بقاء و استمرار آن انجام داده اند و در این راستا یاری رساندند؛ از جمله نزدیکی با رژیم یهود از طریق معاهدات صلح، که یکی از این کشورها مصر است، آنکه از نخستین کشورهایی بود که در سال 1978م به صراحت انعقاد توافقنامه صلح را با رژیم یهود اعلام کرد که یکی از اهداف آن دفاع مشترک از منافع غرب و ایستادگی در برابر هر تغییری بود. به دنبال این معاهده، پایگاههای نظامی امریکا در سیناء ساخته شد و از تمام تجهیزات تسلیحاتی خلع شد، به استثنای آنچه که در جنگ با گروههای اسلامی لازم بود. شاید حوادث اخیر که از سوی این رژیم رخ داد و یهود برایش اجازه افزایش تعداد سربازان در داخل سیناء را داد، بخاطر تعقیب و پیگیری گروههای اسلامی باشد و این بزرگترین دلیل نزدیکی هماهنگی مشترک برای جنگ و جلوگیری از وقوع هرگونه تغییر داخلی میباشد.
6- نزدیک کردن بعضی از گروههای اسلامی سلفی مثل حزب موسوم به سلفی النور: تا مردم را در شناخت واقعیت صحیح گمراه و منحرف سازند؛ یعنی از یک سو چهره رژیم را در نظر مردم زیبا جلوه دهند و از جهت دیگر، جنایات رژیم را علیه فعالیتهای اسلامی مخلصانه و صحیح که اینجا و آنجا انجام میپذیرد، مشروعیت بخشند. الجزیره نت بیانیهای از رئیس حزب النور را در 28 ژانویه 2018م گزارش داده و در آن آمده است که وی گفت: «حزب النور حمایت خود را از عبدالفتاح السیسی برای دومین دورۀ ریاست جمهوری اعلام میکند...» این خائن، سیسی را توانمندترین فرد برای انجام وظایف خطیر طی چهار سال آینده دانست. به ویژه وی به بهبود وضعیت اقتصادی، مبارزه با تروریسم و تحکیم مرجع عالی شریعت اسلام در همه ابعاد اشاره کرد. مشابه این امر از شیوخ مصر و علمای درباری آنجا نیز ثابت است.
7- به تنگنا قرار دادن افراد از طریق وظایف و امتیازات: این روش و اسلوبِ تمام رژیمهای حاکم در سرزمینهای اسلامی است. اکثر کسانیکه به رژیمها وفادار و سازگار نیستند، نمیتوانند وظایف دولتی بگیرند و این به مثابه کارت فشار بر مخالفان میباشد. وبسایت "الراکبة لِأخبار السودان و مصر" به تاریخ 14 اگست 2011م گزارش داد: «اسلامگرایان بعد از سالها چنین اظهار داشته اند که رژیم قبلی در طول 30 سال تلاش کرده که هر چیز را از آنها سلب کند، به خانوادههای شان مصیبت وارد کند و آنها را از مناصب رهبری در دولت، ارگانها، نهادها و دانشگاهها محروم کند... عمر علی که 21 ساله و یکی از اعضای جماعت اسلامی است، از همان ایدیولوژی سابق برای هر آنکس که ریش خود را میگذارد و یا خود را به کدام گروه اسلامی نسبت میدهد، ابراز نگرانی کرد که مبادا از هر وظیفه دولتی و یا غیر دولتی محروم شود. وی به روزنامه الشرق الاوسط گفت: "جوانانیکه وابسته به جریانات اسلامی هستند، در گذشته از پیوستن به دانشکدههای مخصوص ارتش و نیروی نظامی و همچنین از انتصاب به مشاغل دولتی جلوگیری شدند." علاوه بر آن: وی ترس از اشتراک در امتحانات دانشکدههای نظامی دارد که حتی در صورت کامیاب شدن وی را نپذیرند؛ فقط بخاطر مذهبی بودنش. به نوبه خود، محمدنور سخنگوی مطبوعاتی حزب النور نیز با تأیید این موضوع گفت: «ما در گذشته و اکنون خواستار لغو چنین تبعیضی علیه جنبشهای اسلامی بوده و هستیم. با تعجب پرسان نمود: چرا چنین شده است که جنبشهای اسلامی منزوی و از مشارکت در ساختار وطن و از وظایف دولتی و غیردولتی محروم گشته اند و چرا از آنها در وزارت خانههای مختلف کار گرفته نمیشود؟!»
پس از این بررسی که مهمترین مسائلی را که غرب در راستای پایان بخشیدن به فعالیتهای اسلامی، مبارزه با آن با تمام امکانات، جلوگیری از دستیابی آن به هدف درستش و ریشهکن نمودن آن عملی میسازد، میگوییم:
غرب پس از نابودی خلافت و در دوران استعمار تلاش کرد تا مردم مصر را از واقعیت حقیقی مصر دور نگهدارد، گمراه شان کند و اسلام را از حافظه شان محو کند؛ اما با شکست سختی روبرو شد؛ طوریکه انقلابات یکی پس از دیگری علیه استعمار فرانسه و انگلیس شروع شد؛ سپس شماری از جنبشها که خواهان تغییر بر اساس اسلام بودند، ظهور کردند. امروزه این شکست با وجود همه کارزارهای انحرافی و گمراهسازی در برابر گرایش عمومی به اسلام رو به افزایش است. آنها سعی کردند تا مصر را از طریق معاهداتی به اصطلاح صلح با رژیم یهود پیوند دهند؛ اما پس از چهل سال، نتانیاهو نخست وزیر این رژیم در مقابل کنیسه ایستاد تا شکست همه معاهدات صلح با جهان عرب را اعلام کند و گفت ما در امضای معاهدات صلح با دولتها موفق بودهایم؛ اما در برقراری صلح با مردم شکست خورده ایم.
ناکامی غرب، چه در گذشته و چه در حال حاضر در زیر سلطه درآوردن مردم کنانه و تابع نقشههای غرب ساختن، ما را به یاد بسیاری از حقایق مصر کنانه، فرزندان و تاریخ آن میاندازد، از جمله:
1- ان شاءالله مصر دروازه بزرگ فتح برای بازگرداندن عظمت امت اسلامی بوده و خواهد بود و با وجود دسیسهها و توطئههای بزرگ در حال آمادهسازی خود برای این امر میباشد.
2- مصر در وقت متلاشی شدن و فروپاشی و در وقت ذلت و خواری سبب وحدت امت بوده است.
3- مردم مصر اسلام را دوست دارند، نسبت بدان وفادارند، در طول اعصار بخاطر آن قربانی دادند و رهبران بزرگ و علمای ممتاز و جید از آنجا ظهور کردند؛ به ویژه در زمان العز بن عبدالسلام، الظاهر بیبرس، قطز، الأشرف خلیل بن قلاوون و بسیاری دیگر. انقلابات راهاندازی شده از الأزهر باعث ظهور رهبران بزرگ تغییر در طول قرنها شد. سرزمین مصر از تواناییهای هنگفت مالی و بشری برخوردار بوده و در میان سرزمینهای اسلامی از موقعیت حساسِ بهرهمند است.
4- مصر امتداد تاریخی و معنوی سرزمین شام و دروازه بزرگ فتح شمال آفریقا و بیت المقدس بوده و هست و إن شاء الله به موقف گذشته و حقیقی خود باز خواهد گشت.
در خاتمه، میگوییم؛ مصر همواره کنانهی الله و امت اسلامی توسط رهبران جوانمرد و غیور نسبت به اسلام و مسلمانان بوده و هست و همواره رحمت و نصرت باقی خواهد ماند! از آنجاییکه مسلمانان در طول تاریخ آن را شناخته اند و چنانکه رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را توصیف نموده اند. بزودی مصر به عنوان دروازه بزرگ فتح و وحدت مجدد برای امت اسلامی باز خواهد گشت که تیرهای نافذ از آنجا بسوی دشمنان این امت پرتاب خواهد شد و تا اینکه بیت المقدس را برای بار سوم آزاد کند؛ همانطور که آن را از استعمار صلیبیان و مغولان آزاد کرد! از الله سبحانه وتعالی نزدیکی این واقعیت را خواهانیم.
و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین.
برگرفته شده از شماره 414 جریده الرایه
نویسنده: حمد طبیب
مترجم: محمد مزمل