- مطابق
شکست پروژهی تمدن غربی
(ترجمه)
فساد از امراضی بوده که امتها و مردم را در تنگنا قرار داده است. فساد تنها علت مرکزی میباشد که جوامع را به نابودی کشانده است. فساد شامل فساد عقیده، فساد اقتصادی، فساد آموزشی، فساد مطبوعاتی، فساد اخلاقی و فساد امنیتی همه میشود. کلمهی فساد در قرآن کریم دارای معانی زیادی است که ازجمله المعصیة، الهلاک، الخراب، المنکر، التدمیر وغیره آمده است. ازجمله ضررهای فساد و مفسدین نابودی جوامع و نابودی امتها است.
ازجمله فسادی که اکنون در دنیا انتشاریافته و ممکن است امتها را به نابودی سوق دهد، آنچه است که در ذیل بیان میشود.
ظلم: در قرآن کریم آیات زیادی واردشده که ظلم را یکی از اسباب نابودی امتها بیان میکند، ازجمله قول او تعالی است که میفرماید: ﴿وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا [كهف: ٥٩] ترجمه: آن قریهها را زمانیکه ستم کردند، نابود کردیم.﴾ و فرمودهی او تعالی: ﴿و کم قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ﴾ [الأنبياء: ١١] ترجمه: چهبسا قریهی ستمگری را درهم شکستیم و بعدازآن قوم دیگری را ایجاد کردیم.﴾ و آیات دیگری که ظلم را سبب نابودی امتیان گذشته ذکر میکند که نابود شدند.
علاوه بر ظلم، ارتکاب جرم و انجام زیاد گناهان؛ چنانچه میدانیم طی دوصد سال است که غرب فرمان روای دنیاست. این فرمان روایی را روزیکه ما به انحطاط و جمود فکری گرفتار و زمینگیر شدیم، در رسالت الهی سستی کردیم و ... از امت اسلامی به چنگ آورد. از همان زمان که غرب زمام حاکمیت را به دست گرفت، فساد در تمام عرصهها و جوانب زندگی شروع شد. نباید آنچه امروزه اروپا به گونه ظاهری از پیشرفت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بدان دستیافته است ما را بفریبد؛ زیرا این تمدن در خود خونخواری مفرط و نژادپرستی شدیدی را مخفیانه حمل میکند که به دنبال برتری مرد سفیدپوست است، همان واقعیتی که غرب از فرهنگهای قبلی خویش به ارث برده و رویکرد سیاسی و ملی امت غربی را تشکیل میدهد. کسیکه با هوشیاری مسیر غرب معاصر را دنبال کند، مییابد که غرب یک جنین مسخشدهی از تمدنهای گذشتهی خود است که برای خلاصی از هر تمدن نزدیک خود تلاش کرده است و گفتگو میان تمدنها را نمیپذیرد؛ چنانچه برخی با غفلت از تاریخ غمانگیز و واقعیت دورنگ آن ترویجش میکنند تمدنی که نفوذ غیر خودش را نمیپذیرد و میخواهد میدان مطلق قدرت باشد.
بدون شک خوانندهی آگاه، تاریخ انحصارگرایی تمدن غربی را از طریق تاریخ درازمدت آن درک میکند که در فاصلهگیری از دیگری بهاندازهی که آن دیگری را رقیب سرسخت و دشمن احتمالی میبیند، همزیست و دوست نمیپندارد. تاریخ و واقعیتی که در آن زندگی میکنیم، میبینیم که دروغ نمیگوید. دهها بلکه صدها بیانیه و جود دارد که از روی دروغهای در مورد صلح، آزادی، دموکراسی و ادعاهای پوچ زیاد دیگری پرده برمیدارد که ما قسمت اندکی از آنها را بیان میکنیم؛ زیرا مقاله گنجایش بیان تمام دروغها و فسادهای غرب را ندارد. ادعای غرب مبنی بر حقوق زن، محافظت از آن و آنچه از این قبیل است، سر را سفید ساخت و ازجمله کسانیکه ادعا میکردند زن را برای بیرون کشیدن از مملکتی که در آن به گونهی مصون و باعزت زندگی میکرد، کمک میکنند. در اول کار آموزش زن را برای اینکه درست بتواند فرزندان خود را تربیت کند، خواستار شدند و گفتند: مادر مدرسهای است که اگر خوب آموزش داده شود، یک ملت نیکو سرشت آماده میشود. زمانیکه این کار برایشان انجام شد، زن را از خانهاش بیرون کشیدند که نه فرزند نه شوهر و نه خودش از خود توانست نفعی ببرد. زن غربی به حالتی رسید که باید با دشواری ارزش خواسته میشد تا به خانه برگردد. برخی از زنان مسلمان نیز با تقلید کورکورانه ارزش پیروی خواهد کرد تا ازآنچه در آن گرفتارشده است نجات یابد؛ اما کارزار آینده در مسیر بازگرداندن زن به خانه بهآسانی کارزار اولش برای بیرون کردنش از خانه نخواهد بود، آنهم بعداز اینکه پدر، شوهر و فرزندش غیرت را ازدستداده آن را به خودش واگذار کردند و عادت کردند تا از دسترنجش تغذیه کنند. بهعنوانمثال وزیر عدلیه بریتانیا (دومینیک راپ) بهسوی حفاظت زنها، دادن آزادی و حقوقشان و بهسوی بازگشتن اعتماد به نفسشان فرامیخواند و میافزاید: «طی دوازده ماه قبل از مارس 2020 م، 1,6 میلیون زن قربانی بدرفتاریهای خانوادگی بودند، بیشتر از 600 هزار زن مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند، نزدیک به 900 هزار زن در معرض ظلم قرار گرفتند.» زمانیکه از توجه حکومتهای غربی برای ساکنینشان صحبت میکنیم، مییابیم تعداد کسانیکه از خانه فرار میکنند، برمبنای آنچه حکومت فدرال در قالب بیانیه وزارت مسکن و شهرسازی امریکا در مورد فراریهای سالانه آمار میدهد، وحشتناک است. هر شب در ایالاتمتحده حدود 553000 فراری به ثبت میرسد. همینطور ادعای صلح و حفاظت دروغین از حقوق انسان سر را سفید کرده است. همچنین از این قبیل دروغها در هرجا در سایتها و شبکههای اجتماعی، در ماهوارهها، در نشرات وغیره خود را اهل صلح و محبت توصیف میکنند؛ اما اگر نظر سادهی به ماقبل بیندازیم، خواهیم دید که اهل این ادعای دروغین چه خسارات دردناکی را در جنگ جهانی اول ببار آوردند! تعداد کلی آسیب رسیدهگان و کشتهشدگان به بیش از 37 میلیون انسان میرسد که 16 میلیون کشته و 20 میلیون زخمی میرسد آنچه جنگ جهانی اول را خونینترین جنگ بعد از جنگ جهانی دوم در تاریخ بشریت قرار میدهد، اما جنگ جهانی دوم خونینترین جنگ درگذر تاریخ بوده است که عدد اجمالی قربانیان آن به بیش از 60 میلیون کشته بوده است که در آن زمان 2.5% کل جمعیت جهان تخمین زدهشده است.
امثال این مفاسد خیلی زیاد بوده، اعم از فساد وضعیت امنیتی، اجتماعی و اقتصادی؛ پس آن آزادی که ادعا میکنند کجاست؟! آسایش و امنیت کجاست؟! اینها همه تخیلاتی است که از طریق ابزار مطبوعاتی که در اختیارشان است، نشرمیکنند؛ اما حقیقت با واقعیت کاملاً متفاوت است. کسانیکه به اروپا مهاجرت کردند، از سنگینی معیشت، فساد فراگیر، زیاد بودن مالیات و بسیار چیزهای دیگر صدمه دیدند. بعد از همهی اینها آیا چیزی از این تمدن پوشالی باقیمانده است که سقوط نکند؟! آیا هنوز کسی هست که به نگهداری این تمدن منحوس بر روی زمین معتقد باشد؟! آنکه پردهی فطرت، اخلاق، عفت و حیاء انسان را دریده و حتی سادهترین اساسات حقوقش را نادیده میگیرد.
تاکنون دهها حکم از احکامی صادر کردند که همجنسگرایی، قوانین آزادی لجامگسیخته و نوشیدن مخدرات را اجازه میدهد علاوه بر بداخلاقی و تجاوزهای جنسی برزنان و اطفال و غیره.
نشانههای سقوط این تمدن واضحتر از این است که نیازی به تشریح داشته باشد. در ناحیهی غرب کتب و مطالعات زیادی رونما گردیده که عناوین قابلتوجهی را حمل میکنند که از فروپاشی غرب و سقوط و متلاشی شدن تمدنش سخن میگویند. برخی از آنها عین عنوان رادارند و برخی دیگر نیز پیرامون همین موضوع ضمن بخشهای ویژه از قبیل فروپاشی اخلاقی، ارزشی در جوامع غربی، شکست سازمان خانواده، گسترش دامنهی جرم و جنایت با انواع مختلف آن، ناتوانی نظامهای معاصر از مقابله با امواج بیرحمی و هرجومرجهای داخلی، گسترش آتش خودکشی و ناکامی فلسفههای معاصر در معالجه روح، روان و افکار نمکینی که بر عقلهای انسان غربی سایه افگنده است، سخن میرانند.
با تمام این ضعف و مرضی که غرب در آن دستوپا میزند، در مبارزه با تمدنهای دیگر هنوز ادامه میدهد و به ایجاد مبارزات جدید با کشورهای دیگر اقدام میکند؛ مانند جنگ میان غرب و روسیه که جنگ نفوذ و منافع مادی است و پیرامون ارزشها نیست و مانند مبارزه غرب با چین که مبارزهی تجاری است نه مبارزهی ارزشی. این در حالی است که چشم از مبارزه میان غرب و اسلام که مبارزه پیرامون ارزشها و روش زندگی است برداشته نمیشود. این واضح است که تمدن غربی به تمدن اروپا و امریکا یا غیر آنها در ساختن زندگی پاکیزه و امن برای انسان درروی زمین کاملاً ناکام بوده است. ترس و هراس از شعلهی جنگهای داخلی و خارجی مردم را فراگرفته است. ناامیدی انسان زیاد و زیادتر میشود. هیچیک از وعدههای که مسئولین اروپا و امریکا کردند، متحقق نشده است. واقعیت مذموم طوری شده که گویا میگوید: هرکس که میتواند خود را نجات دهد، پس حتماً باید اقدام کند.
بدون شک سرمایهداری و رشد وحشتناک آن، دموکراسی و پرچم پرشور آن برای انسان امنیت، آسایش و معالجهی فقر و امراض را به ارمغان نیاوردند. بر علاوهی همهی اینها جرم و جنایت را با تمام انواع آن درروی زمین گسترانیده است؛ مانند دزدی، قتل، فحشاء، مخدرات، گسترش ظلم، نبود امنیت، گسترش دشمنی و غارت مردم! فساد درروی زمین نمایان شده و خطرش شدت یافته است. بشریت امروز با خطری جدی روبهرو هست که تهدیدش میکند، نزدیک است در مقابل آن فلج شود، جز خواهشاتش چیز دیگری در توانش نبوده است. چشمها کور و گوشها بستهشدهاند، گویی کسی در فکر نجات نیست. همه باهم دارند غرق میشوند، مگر اینکه از اکثر گوشههای زمین فریاد واحد اللهاکبر اللهاکبر بلند شود و مردم را بیدار نموده هشدار دهد.
بدون شک وضعیتی کنونی را آنچه اصلاح خواهد کرد که اولش را اصلاح نموده بود، یعنی حکم به اسلام در دولت خلافت راشده که در زیر سایه پرچم عقاب پرچم رسولالله صلی الله علیه وسلم و با طریقهی رسولالله صلی الله علیه وسلم که رسالت اسلام را تبلیغ کرد، میسر میشود، نه چیز دیگری. با ایجاد یک کتلهای که استوار بر اسلام باشد و با امت تفاعل نموده از اهل قدرتطلب نصرت کند. این کار را همینطور ادامه دهد تا الله سبحانه وتعالی حکم اسلام و دولت اسلام را اقامه نماید. این همان کار خوب است و این تنها کاری است که امت را از سقوط نجات میدهد. امت از پوستینش بلند شده و به روند سابقش برمیگردد؛ اسلام را در داخل تطبیق نموده و آن را در جهان با دعوت و جهاد حمل میکند، در نتیجه الله عزیز و حکیم آن را نصرت میدهد، چنانچه فرموده است:
﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ﴾ [غافر: ٥١]
ترجمه: بدون شک پیامبرانمان و کسانی را که ایمان آوردند، در زندگانی دنیا و روزی که شاهدان به پا میخیزند نصرت میدهیم.
ای مسلمانان، بر شما لازم است تا بشریت را از نظام فاسد و متعفن سرمایهداری آگاه سازید؛ زیرا شما بهترین امتی هستید که برای مردم بیرون شده و امربهمعروف و نهی از منکر میکنید! شما با این ویژگیتان میتوانید بشریت را نجات دهید! شما میتوانید بشریت را به گونهی دستهجمعی از عبادت سرمایهداری به عبادت الله واحد سوق دهید! از ظلم سرمایهداری به عدالت اسلام به کشانید و از تنگنای دنیا به وسعت دنیا و آخرت بیرون کنید!
الهی خواهان نصرتی هستیم که مژده دادهای!
برگرفتهشده از شماره 444مجلهی الوعی
نویسنده: محمود أیاس.
مترجم: حبیب اسلمی.