سه شنبه, ۰۷ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

صدهاتن از دولت مردان ترکیه بر سر قبر بنیان گذار ترکیۀ سکولار جمع شدند؛ این در حالی‌ست که از برگزاری نماز جماعت و جمعه جلوگیری می‌کنند!

(ترجمه)

دولت ترکیه به تاریخ 2020/4/23 محفلی زیر نام جشن حاکمیت مشروع مصطفی کمال، نابودکننده خلافت و شریعت را برگذار کرد، یعنی جش پایان حاکمیت شریعت و سپردن این حاکمیت به ملت به اسلوب غرب. دولت مردان ترکیه خصوصاً اعضای پارلمان به سمت تعمیر بزرگی که بالای قبر مصطفی کمال بنا شده بود، حرکت کردند تا با بلند رفتن به مکان مرتفعى که قبر بالای آن واقع شده است، به طور دسته‌جمعی مراسم تشریفات را انجام دهند. پخش موسيقی غم‌انگیز و سرود ملی، سپس خمیدن در مقابل قبر و ايستادن در مقابل قبر جهت ادای احترام با چند دقیقه سکوت و گذاشتن اكليل گل بالای قبر و تحریر در دفتر خاطرات نشان دهنده تعهد بر تابع‌داری ازاصول و مبانی کفری است که مصطفی کمال آن را آورده است. قربانی در این راه قربانی در راه سیکولاريزم، جمهوریت، دمکراسی، قومیت، ملیت و آزادی است. به تعداد صدهاتن از آن‌ها در حالی ظاهر شدند که باهم پیوسته به نظر می رسیدند، اما دهن هاى شان پوشیده به ماسک بود.

اردوغان هم با تعدادی از اطفال با پخش سرود ملی بدون ماسک در محفل ظاهر گردید. سخن‌رانی اردغان یادآور این بود که این جشن، جشن حاکمیت مردم و جشن دموکراسی است و ستودن مصطفی کمال بنیان گذار جمهوریت بیان کننده ترحم بالایش است.

این درحالی است که از هفته‌ها به این طرف به نمازگذاران جهت اقامه نماز جمعه و نماز جماعت به داخل مسجد اجازه داده نمی‌شوند؛ اگرچه با پوشیدن ماسک، تدابیر و احتیاط کامل را در نظر گیرند و یا اینکه مدعی صحت از ویروس کرونا باشند، باز هم در جریان ماه رمضان تصمیم به بسته بودن مساجد گرفته شده است. هم‌چنان با کسانی که براى احیای دوباره دولت خلافت مبارزه می کنند، دشمنى دارند. بالای محبوسین که مرتکب جرایم مختلف از قبیل، قتل، غصب، سرقت، اختلاص، غارت و تجاوز بر حقوق انسان‌ها و جرایم دیگر از قبیل فروش مواد مخدر؛ از طرف دولت فرمان عفو صادر شده اما این عفو شامل حاملین دعوت بسوی اسلام و خلافت، از جمله جوانان حزب التحریر نمی‌شود.

ادامه مطلب...

مفهوم مخالفت در عدد

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

در مورد درک «مفهوم مخالفت در عدد» که در استدلال‌های احکام شرعی معمول است، با این شروط به آن عمل می‌شود: نخست، عدد حصر باشد و دوم، نفی حکم قبل از عدد باشد؛ پس عدد به گونه‌ای باشد که معلومات ذهنی انسان مستقیماً بدان دلالت نموده و در ذهن خطور کند؛ مانند: این حدیث نبوی شریف:

«إذا كنتم ثلاثة فأمرّوا أحدكم، أو واحد منكم»

ترجمه: هرگاه سه نفر با هم (مسافرت کردید)، باید یک نفر و یا یکی از خودتان را به امارت (قافله) برگزینید.

در حدیث جهت عمل نمودن بر مفهوم مخالفت در عدد به «أَحَدَهُمْ» ترکیز شده؛ بدین معنی که بیش‌تر از یک جایز نیست. پس آیا در این نصِ حدیث به عدد «ثَلَاثَةٌ» عمل کرده خواهد شد؟ و یا این‌که عمل بدان صورت نگرفته و مفهوم مخالفت در آن وجود ندارد و کم‌تر یا بیش‌تر از آن در ذهن متبادر نمی‌شود؛ مانند این مثال:

«أعطني القرشین اللذین لي علیک»

ترجمه: آن دو قرشی را که نزدت دارم، برایم واپس بده؛ یعنی مبلغ بدهی‌ات را واپس بده. در این مثال (عدد دو) به اعتبار جماعت می‌باشد.

الله متعال شما، ما و همه مسلمانان را جزای خیر نصیب فرماید!

پاسخ

علیکم‌السلام‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

پرسش شما همان چیزی است که در حدیث مربوط به مفهوم مخالفت، در کتاب (شخصیت اسلامی) جلد سوم، مبحث (مفهوم عدد) آمده است، در آن کتاب چنین آمده:

«باید دانست که این‌جا مفهوم مخالفت در عدد، تنها در یک حالت قابل عمل کردن است؛ یعنی اگر حکم به یک تعداد مشخص محدود گردیده و سیاق و فحوای کلام، دلالت به ثبوت آن حکم در عدد و نفی‌اش از هر چیزی دیگری کند...؛ بناءً تمام احکام به عدد خاصی مقید گردیده است و دلالت‌اش به ثبوت در عدد و نفی از هر چیزی دیگری و یا دلالت‌اش به نفی عدد و ثبوت آن از هر چیزی دیگری، از سیاق کلام گرفته می‌شود؛ چون ذهن هنگام شنیدن لفظ به آن بذل توجه نموده و در این حالت، مفهوم عدد دارای کاربرد می‌باشد؛ مانند: قول رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«إِذَا كَانَ ثَلَاثَةٌ فِي سَفَرٍ فَلْيُؤَمِّرُوا أَحَدَهُمْ»

[أخرجه أبو داود]

ترجمه: هرگاه سه نفر با هم مسافرت کردند، یکی از خودشان را به عنوان امیر قافله برگزینند.

حکم در این‌جا تعین امیر سفر می‌باشد؛ چون مقید به عدد «أَحَدَهُمْ» گردیده است. سیاق کلام دلالت به آن می‌کند که مراد از تعین امیر، یکی می‌باشد، نه دو و این مفهوم را افاده می‌کند که تعین بیش‌تر از یک امیر جایز نیست؛ هم‌چنان سیاق کلام دلالت می‌کند که حکم مقید به همین عدد «ثَلَاثَةٌ» می‌باشد؛ پس مفهوم مخالفت در این حکم قابل عمل است...؛ اما اگر سیاق کلام دلالت به عدد نکند، قسمی‌که یکی برای کسی دیگری که بدهی نزدش دارد، بگوید: (آن دو قرشی را که نزدت دارم، برایم واپس بده)؛ بناء در این مثال مفهوم مخالفت جای ندارد؛ چون در این جمله هدف تنها مقید به دو نیست؛ بلکه بدون قید و شرط «قرشین» ذکر کرده است، احتمال آن می‌رود که وی صد درهم قرض‏دار باشد. پس  مفهوم مخالفت در عدد، در صورتی  به آن عمل می شود که دو شرط را تکمیل کند: نخست- قید حکم به عدد، دوم- سیاق کلام به نفی حکم از غیر عدد دلالت کند.»

شما می‌دانید که لفظ «أَحَدَهُمْ» در حدیثی‌که قبلاً در بالا تذکر داده شد، به مفهوم عدد؛ یعنی مخالفت، بدان عمل صورت می‌‎گیرد. شما در آن حدیث از لفظ «ثَلَاثَةٌ» پرسش نمودید که آیا به مفهوم عدد؛ یعنی مخالفت، به آن عمل می‌شود یا خیر؟

پاسخ این است که به لفظ «ثَلَاثَةٌ» در حدیث: «إِذَا كَانَ ثَلَاثَةٌ فِي سَفَرٍ فَلْيُؤَمِّرُوا أَحَدَهُمْ»؛ همانند: لفظ «أَحَدَهُمْ» به مفهوم عدد عمل می‌شود؛ چون این عدد «ثَلَاثَةٌ»؛ مانند: لفظ «أَحَدَهُمْ» کاملاً مقید است. پس اگر مسافران کم‌تر از سه تن باشند؛ یعنی در صورت دو تن بودن، برای آنان واجب نیست تا یکی را به عنوان امیر برگزینند؛ چون مفهوم مخالفت در این‌جا کاربرد داشته و در صورت کم‌تر از سه، گزینش امیر واجب نمی‌گردد.

این‌جا گفته نمی‌شود که: اگر تعداد بیش‌تر از سه بود؛ بناءً بر مفهوم مخالفت در عدد، گزینش یکی به عنوان امیر واجب نمی‎گردد؛ بلکه بیش‌تر از سه، به شکل اولی شامل مفهوم موافقت می‌گردد. یعنی ذکر تعداد کم جهت هشدار به بیش‌تر است؛ پس اگر تعداد به سه رسد، یکی را به عنوان امیر برگزینند؛ پس به شکل اولی در بیش‌تر از سه نیز گزینش یک تن به عنوان امیر واجب خواهد بود. مشخص است که مفهوم موافقه به معنای لازم مدلول لفظ است که به نام فحوا و تنبیه کلام یاد می‌شود و مراد از آن معنای خطاب می‌باشد که از ترکیب جمله واضح می‌گردد و آن عبارت از دلالت التزامی است که ذهن هنگام شنیدن لفظ به آن متمرکز می‌گردد و در صورت موجودیت ضرورت ذهنی، عمل بدان صورت می‌گیرد؛ نه به غیر از آن. بدین اساس عمل به حکم انتخاب امیر در بیش از سه نفر، به معنای موافقه بوده و در این حالت عمل به مفهوم مخالفت صورت‌پذیر نیست.

هم‌چنان نزد علمای اصول و فقه، حکم گزینش امیر در بیش‌تر از سه نفر هم قابل تطبیق است. در کتاب «نیل الأوطار» در شرح احادیث تعیین کردن امیر چنین بیان کرده است:

«و از این احادیث معلوم می‎گردد، گزینش امیر برای تعداد مردمی‌که به بیش‌تر از سه تن برسند، حتمی است که یکی از خود را به عنوان امیر تعین کنند؛ چون این عمل باعث امان ماندن از اختلاف است که در غیر آن منجر به از بین رفتن می‌گردد. در صورت عدم گزینش امیر هر یکی بنا به رأی خودش تاکید نموده و مطابق هوای نفس‌شان عمل می‌کنند که منجر به هلاکت ایشان می‌گردد؛ ولی در صورت گزینش امیر اختلاف کم‌تر شده و وحدت تامین می‌گردد. در صورتی‌که این امر بالای سه تن در بیابانی از زمین‌اند و یا مسافرت می‌نمایند، واجب گردیده؛ پس برای تعداد بیش‌تری‌که در قریه‌ها و شهرستان‌ها زندگی به سر می‌برند، جهت از میان برداشتن ظلم و دشمنی بر یک‌دیگر به گونۀ اولی لازم است.»

امیدوارم این مسأله واضح گردیده باشد.

برادرتان عطاء بن خلیل أبوالرشته

مترجم: عمر موحد

 

ادامه مطلب...

اسلام تغییر جهانی را رهبری خواهد کرد

  • نشر شده در ترکیه

(ترجمه)

به علت انتشار واگیری ویروس کرونا مشهور به کووید-19، که در دسامبر 2019م در شهر ووهان چین ظاهر شد، سیستم‌‌های بهداشتی/صحی، اقتصادی و مالی دولت‌های سرمایه‌داری(کپیتلست) فرو ریخت، بناً ناکامی حکام و مدیریت‌شان در خصوص این بحران نیز آشکار شد. فلهذا، این بیماری همه‌گیر/وباء وحشی‌گری و زوال نظام سرمایه‌داری را افشاء و اشکار ساخت. ویروس کرونا مانند سایر بیماری‌های همه‌گیر، یک مشکل بهداشتی/صحی است که سلامت مردم جامعه را تهدید نموده و نیاز به "تشخیص(Diagnoses)" و تلاش برای پیدا کردن درمان آن لازم است.

اما ناکامی دولت‌های سرمایه‌داری نه تنها در ناتوانی‌شان در گرفتن اقدامات درمانی و طبی/پزشکی بود؛ بلکه همچنین در ناتوانی‌شان برای خاتمه دادن به فروپاشی نظام‌های‌شان بود، که آنان لاف و مباهاتی در خصوص اجتماع، بهداشت/صحت، اقتصاد، مالی و امنیت‌شان گفته و ادعا مبنی بر این‌ داشتند که همین نهاد‌های‌شان کامل و توسعه‌یافته اند، حال آن‌که چنین امری وجود ندارد. فلهذا، نگرانی اصلی آن‌ها و یگانه تشویش‌شان نه این‌که از عدم کاهش مبتلایان و میزان مرگ یا مراقبت از صحت عامه/صحت عمومی بود؛ بلکه تنها از فروپاشی نظام سرمایه‌داری‌شان بود که مبنی بر بهره برداری از مردم و مکیدن خون آنها پایه‌گذاری شده است.

امریکا ابرقدرتی است که بر داشتن بهترین شفاخانه‌ها/بیمارستان‌های مجهزش در جهان، پیشرفته‌ترین لابراتوار‌هایش، و با قدرت‌مندترین شرکت‌های دارو‌ سازی‌اش، غرور می‌ورزد؛ کشوری‌که سالانه بیش‌تر از 3.6 تریلیون دالر/دلار بر خدمات درمانی صحی/بهداشتی(health care services) هزینه می‌کند که تقریباً 75 درصدش به بیمه و سکتور دارویی اختصاص شده است؛ ولی در مواجهه با این بیماری همه‌گیر ناتوان گشته و سیستم بهداشتی/صحی‌اش سقوط کرد. بناً، این وباء به یک چشم‌انداز مهیج و مصیبت تبدیل شد. اگر به این امر علاوه کنیم، ایتالیا، اسپانیا، انگلستان و آلمان این مصیبت را تجربه کردند که 75 درصد شفاخانه‌/بیمارستان‌های‌شان به دنبال و جست‌و‌جوی پرسونل طبی به‌شمول داکتران/پزشکان و نرس‌/پرستاران بودند.

بدین‌سان، پس از این بیماری همه‌گیر در این کشورها سیستم بهداشتی/صحی‌‌شان آسیب‌پذیر به سقوط قرار گرفت و این کشور‌های "متمدن" سرمایه‌داری مجبور شدند تا شعارهای آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، آزادی جنبش‌ها وغیره را ترک و کنار بگذارند، که سیاست‌های‌ شیطانی‌شان در عقب آن‌ها پنهان شده بود که مردم خود را در شعله آتش آن می‌سوزاند؛ مگر شرایط برخلاف تمام جهان شد و در حال حاضر آنان در مقابل این بحران مغلوب‌کننده درمانده و بی‌چاره ماندند و با این‌حال آنان قادر به جلوگیری از فروپاشی نظام اجتماعی و اقتصادی خویش نیستند. بدتر این‌که، در نتیجه‌ی اضطراب و ترس ناگهانی که توسط بسیاری از کشورهای غربی تجربه شد، مردم به جنگ افزار و سلاح رو آوردن و به غارت مراکز تجارتی پرداختند. علاوه بر این، دزدی دریایی کشتی‌ها و کالاهای تجارتی نیز اتفاق افتید. جای شکی نیست که این مسائل نه تنها منجر می‌شود تا قدرت‌ها و رهبران موقف‌شان را از دست بدهند، بلکه منجر به یک تغییر اجتناب‌ناپذیر که شامل تمام نظم جهانی می‌باشد، خواهد شد. متفکران غربی که از این امر آگاه هستند، زنگ هشدار را از قبل به صدا درآورده اند.

ای مسلمانان!

اینست وضعیت کشورهای مستعمراتی کفر که تمام جهان را محاصره نموده، قار‌ه‌ها را تحت کنترل خویش گرفته، در میان مردم خوف و ترور را گسترش داده، سرزمین‌ها را اشغال کرده‌، ثروت‌ سایر کشورها را غارت نموده، رژیم‌های استبدادی خود را بر بالای افراد مظلوم تحمیل کرده و جوامع سایر کشورها را با فسادشان غرق و خفه نموده اند، بناً این‌ست واقعیت همین قدرت عظیم که علم بردارش امریکا می‌باشد که اکنون توسط یک ویروس کوچک در حالت فلج قرار دارد! بدون‌شک شما عظمت کشورهای مقتدر کافر، عظمت ارتش آن‌ها، اقتصاد قوی و صنایع برتر آنها را دیدید! شما تقدم دانستن حکمرانان کشورهای مانند ترکیه و همتایانش بر علاقه‌‌مندی‌شان برای کشورهای استعمارگر و دوستی با کفار را دیدید.

شما مشاهده کردید که چگونه سیاسیون مان، ارتش، و توانائی‌های اقتصادی‌ مان را به سازمان‌های مانند "ملل (UN)"، "ناتو(NATO)" و "صندوق بین‌المللی پول(IMF)" تسلیم دادند که توسط کشورهای کفری ساخته شده اند! دیدید که‌ آنان چگونه بخاطر کمک جستن در هر مسئله به منابع انسانی و مادی مسلمانان پرداختند! ‏شما یورش و شتاب‌زده‌گی این‌کشورهای اسلامی را در خریداری "نوار تست/تست استرپ(Test Strips)" از چین برای بیماران‌شان دیدید! از سوی دیگر درین‌ هنگام وبای دیدید که همین کشورهای اسلامی چگونه آن‌چه در دست داشتن را به امریکا ارسال کردند و چگونه کمک‌های‌شان را مانند ترکیه به نهاد اشغال‌گر یهودی و سایر کشورهای کافر مانند ارمنستان و انگلستان فرستادند، حال آن‌که اتباع خویش را در بدبختی رها کردند! ‏شما مشاهده کردید که چگونه حکمرانان این کشورهای اسلامی مردم‌شان را به مرداب بانک‌ها سوق دادند و برای‌شان راه‌حل قروض مبنی بر رباخوری/سود خوری را به‌منظور مقابله نمودن با توقف بازرگانی/تجارت دادند، بدتر این‌که راه‌حل دادند که در پرتو سیاست "در خانه بمانید و بسته شدن دکان‌ها"، برای برآورد کردن نیازهای زنده‌گی، کرایه‌ دکاکین/مغازه‌ها وخانه‌ها‌ی‌شان از همان قروض هزینه و مصرف کنند!

ای حکمرانان!

آیا تا هنوز وقت آن نرسیده است که سر به گریبان خود کنید و درس عبرت بگیرید؟ شما، ای اهل قدرت و نفوذ! دیگر منتظر چه هستید تا این‌که در همچو یک خلای سیاسی در جهان، کشورهای استعماری غربی را ناتوان نموده و با این تریبت یک فرصت خوبی برای تغییر رادیکالی/بنیادی را به‌دست بیاورید؟ شما چی وقت صاحب چشم بصیرت خواهید شد و از فریب و توهمات مشاوران خود خلاص می‌شوید که چشم بصیرت آن‌ها توسط باداران غربی‌شان مسحور شده است و فکر می‌کنند که به نحوی از این بحران خارج خواهد شدند؟ آیا اکنون زمان آن نرسیده که به کلام الله سبحان‌و‌تعالی گوش بدهیم؟

﴿مَثَلُ ٱلَّذِينَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ أَوْلِيَآءَ كَمَثَلِ ٱلْعَنكَبُوتِ ٱتَّخَذَتْ بَيْتاً وَإِنَّ أَوْهَنَ ٱلْبُيُوتِ لَبَيْتُ ٱلْعَنكَبُوتِ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ﴾

[عنکبوت: 41]

‏ترجمه: ‏كار كسانی كه جز الله(سبحانه‌وتعالی)، (اشخاص و اصنام و اشيائی را به دوستی برگرفته‌ اند، و از ميان آفريدگان، برای خود) سرپرستانی برگزيده‌ اند، همچون كار عنكبوت است كه (براي حفظ خود از تارهای ناچيز) خانه‌ای برگزيده است (بدون ديوار و سقف و در و پيكری كه وی را از گزند باد و باران و حوادث ديگر در امان دارد ). بی‌گمان سست‌ترين خانه‌ها خانه و كاشانه عنكبوت است، اگر ( آنان از سستی معبودها و پايگاههائی كه غير از الله برگزيده‌ اند باخبر بودند، به خوبی) می‌دانستند (كه در اصل بر تار عنكبوت تكيه زده‌ اند).‏

ای مسلمانان!

شما باید هیچ شک و تردید نداشته باشید که ضعف سرمایه‌داری استعماری بی‌نقاب گشته است و برهنگی آن بی‌پرده شده است؛ زیرا شواهد قطعی از ظلم و ستم و بی‌رحمی آن تثبیت شده است. ثانیاً حرص و طمع رهبرانش آشکار شده آنان و در لبه پرت‌گاه و فروپاشی قرار گرفته اند. امروز جهان در مرحله یک تغییر جدید قرار گرفته است و هیچ جای‌گزینی وجود ندارد، مگر ایدیولوژی اسلام. اگر چنین امر است، پس آیا شما، ای مسلمانان، برای احیای دوباره‌ی طریقه/روش زنده‌گی اسلامی آماده هستید؟ 

﴿لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ﴾

[صافات: 61]

‏ترجمه: ‏‏برای رسيدن به چنين چيزی، كاركنان بايد كار كنند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه ترکیه

مترجم: داکتر زکریا

 

ادامه مطلب...

سوریه، انقلاب و حزب

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

دعوت حزب التحریر در سوریه در سال‌های آغازینش تقریباً در سال 1955آغاز گردید؛ از آن زمان تاکنون زندان‌های سوریه از جوانان حزب خالی نبوده است. این حزب در وقایع خونینی‌که در سال‌های 1979 - 1982 میلادی، در سوریه رخ داد، هیچ گونه سهمی نداشته است؛ زیرا فعالیت مادی خلاف روش کاری این حزب بوده و فعالیت آن مبتنی بر طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم برای تأسیس اولین دولت اسلامی می‌باشد. نظام سوریه در خزان سال 1999م یک کارزار گستردۀ از بازداشت‌های عده‌ای بسیاری از اعضای حزب در سوریه را راه اندازی نمود. همان‌گونه که در سال‌های 2004 و 2006 میلادی، دست کم دو بار دیگر نیز دست به بازداشت اعضای حزب زد.

حزب از بهار عربی و از اقدامات انقلابی در تونس، مصر، لیبی و یمن استقبال نمود. بر این باور بود که این وقایع به‌گونۀ خودجوش آغاز گردیده است... این اقدامات پیامد‌های بسیار مثبتی داشت؛ زیرا مردم در آن زمان پردۀ ترس از حکام را دريده بودند. اغلب شعارهای مردم برگرفته از احساسات اسلامی بود. مردم بدون هیچ‌گونه ترسی از ظلم حکام، تکبیرگویان حرکت می‌‌نمودند و به همین دلیل این حرکت در تشویق مردم بسیار موفق بود؛ این تنها ویژه گی بود که این انقلاب را پاکیزه و مبارک ساخته بود. اما از طرف دیگراین تحرکات از روی احساسات با فریادهای عمومی شروع شد، که درهم کوبیدن این چنین حرکاتی برای قدرت‌های صاحب نفوذ بین‌المللی و مزدوران آن‌ها در سرزمین‌های اسلامی، بسیار ساده می‌باشد. بنابر این، قدرت‌های اروپایی و آمریکایی توانستند از طریق مهره‌های آموزش دیدۀ خویش که در بین نیروهای انقلابی نفوذ کرده بودند، این انقلاب را مهار کنند.  بدین وسیله توانستند از زیرساخت‌های نظام‌های حاکم در سرزمین‌های بهار عربی پاسداری کرده و ذریعۀ جراحی پلاستیکی چهرۀ مهره‌های خویش، به نفوذ‌شان تداوم بخشند.

هنگامی‌که انقلاب سوریه شعله‌ورشد، حزب برای رسیدن به هدف خود از این انقلاب نیز استقبال کرد؛ زمانی‌که متوجه شد انقلاب مردم سوریه، انقلاب مؤمنینی می‌باشد که ندای‌شان "لبیک یا الله... ای پروردگار آمادۀ خدمت گذاری هستیم... و ما لنا غیرک یا الله... ای پروردگار ما کسی را جز تو نداریم..." در حالی‌که از یک طرف آمریکا برای جلوگیری از تأسیس دولت اسلامی در تلاش بود تا از طریق شورای ملی، ائتلاف ملی، هیئت‌های مذاکره کننده و سپس دولت مؤقت، رهبریی را از مخالفان سکولار در خارج از کشور، برآن‌ها تحمیل کند.

ده روز پس از انقلاب در شهر درعا حزب بیانیه‌ای را صادر کرد و در آن خواستار مقابله با نظام برای رهایی از شر و فاجعه آن شد. حزب از امت خواست تا خویشتن را برای به دست آوردن افتخار برپایی حاکمیت الله سبحانه وتعالی بر ویرانه‌های این نظام فاسد، وقف نمایند تا این‌که تغییرشان تغییری باشد كه الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم دوست دارد،  که در غیر این صورت الله سبحانه وتعالی تغییرشان را تغییر ناقصی خواهد گشتاند. حزب از امت خواست برای شمولیت در مسابقات اعلان خلافت اسلامی بشتابند، به جای‌گزینی حاکم مزدور دیگری مانند حاکم قبلی و به قانون اساسی دیگری مانند قانون اساسی قبلی، راضی نشوند، از بیگانه‌گان و از کفار در امور تغییرشان کمک نخواهند و به هیچ کس اجازه ندهند که در خارج از این روند بنام‌شان صحبت کند. آری، حزب التحریر از انقلابیون خواست که خلافت اسلامی را اعلان کنند. اگرچه بسیاری از هواداران این جنبش انقلابی در سوریه از این درخواست‌ حزب در همان روز‌های نخستین انقلاب شگفت زده شده بودند، اما حزب هم‌چنان بر دعوت خویش اصرار داشته و دعوت‌أش را با راه‌اندازی راه‌پیمائی‌های مردمی گسترده دنبال می‌کرد؛ اقداماتی‌که تأثیر بسزایی در سمت و سوی دادن انقلاب به سمت هدف صحیح داشت؛ هدفی‌که عبارت بود از سرنگونی نظام با بنیه و اساسش و قطع ارتباط با غرب کافر و برپایی حاکمیت اسلامی زریعۀ تأسیس دولت خلافت!

بیانات پی‌درپی حزب در مورد انقلاب سوریه بر مبنی اساسات ذیل ادامه داشت:

-          استقبال از انقلاب؛

-          تلاش مصرانه بر جهت‌گیری اسلامی انقلاب برای برپایی دولت خلاف؛.

-          هشدار مداوم از به سرقت رفتن انقلاب ذریعۀ توطئه‌گران بیگانه؛ کسانی‌که مخالفین سکولار و ملیت‌گرا را در خارج ایجاد کرده بودند؛

-          رد مداخله نظامی خارجی.

شکی نیست که آنچه در سوریه اتفاق افتاده و در حال وقوع است، مبارزۀ بین حق و باطل است، آن‌هم در زمانی‌که غرب و شرق به دلیل ترس از جهت‌یابی اسلامی انقلاب شام به سمت دولت خلافت، علیه این انقلاب دست از هیچ توطئه‌ای برنداشتند، جهت‌یابی اسلامی‌ای‌که حزب در آن نقش اصلی داشت. تاجای‌که این فعالیت‌ها توجه مردم و رسانه‌ها را جلب کرده بود. رسانه‌هایی‌که سعی در پیوست دادن حزب به فعالیت‌های مسلحانه داشتند، ادعا می‌کردند که حزب دارای یک جبهۀ نظامی می‌باشد، اما واقعیت این است که این حزب هرگز جبهۀ نظامی نداشته است؛ بلکه حزب نیروهای نظامی در حال فعالیت را به برگزیدن افکارش دعوت می‌نمود؛ طوری‌که هدف‌شان پس از سرنگونی نظام اعلام خلافت بر منهج نبوت باشد.

در پاسخ به پرسشی‌که امیر حزب، عالم جلیل القدر، شیخ عطاء ابن خلیل ابوالرشته در خصوص انقلاب سوریه و میزان دخالت حزب در آن صادر کرده است، چنین می‌گوید: «کار ما به همین صورت است. شیوۀ کار ما در هیچ جایى‌که زمینۀ فعالیت برای ما مساعد است، تغییر نکرده است... این واقعیتی می‌باشد که قبل از انقلاب‌ها، در جریان و پس از آن، ما هم‌چنان در آن قرار داشتیم. مگر این‌که شرایط انقلاب زمینه‌های گسترده‌‌تری ایجاد کرد تا مردم بدون هیچ‌گونه ترسی از سازمان‌های امنیتی به حق گوش دهند؛ همانطوری‌که در گذشته چنین بود و زمانی‌که ترس مردم از سازمان‌های امنیتی دور می‌شد. به همین دلیل است که امروز دیده می‌شود مردم ما را مورد توجه خویش قرار داده و به سمت ما روی آورده اند و همین دلیل ملاحظۀ تو در خصوص افزایش بیش از قبل نفوذ و قدرت نرم مان در میان امت می‌باشد. اما اگر منظور تان از "دخالت در انقلاب" داشتن یک جبهۀ نظامی است، نه خیر این یک اشتباه است؛ زیرا ما هیچ‌گاه جبهۀ نظامی نداشتیم؛ نه قبل از انقلاب و نه بعد از آن! ما یک حزب سیاسی هستیم که مبدأ آن اسلام بوده، در مرحلۀ دعوت فعالیت‌های مادی انجام نمی‌دهد؛ بلکه بیشتر به دنبال نصرت صاحبان قدرت است؛ کسانی‌که توانائی تأسیس دولت خلافت را دارند.»

هم‌چنان بود تا این‌که سازمان داعش ادعای اعلان خلافت نمود؛ اقدامی‌که سبب شد تا مفکورۀ خلافت مخشوش شود، تاجای‌که نزدیک بود این مفکوره، به یک مفکورۀ ستمگر علیه انقلاب سوریه تبدیل شود؛ اگرچه رسانه‌های مانند الجزیره و برخی دیگر از رسانه‌ها، براین امر سرپوش قرار داده و فعالیت‌های حزب و نقش فعال آن را در انقلاب، نادیده گرفته و افکار عموم را به یک تحول دموکراتیک، به ایجاد دولت مدنی، موضوع آزادی و موضوعات نظیر آن معطوف می‌داشت. امیر حزب در صفحۀ رسمی خود در فیسبوک، برای بسیاری از پرسش کنندگان چنین پاسخی را ارائه داشت: «این اعلان خلافت از هیچ صحتی برخوردار نیست؛ زیرا هر سازمانی‌که بخواهد در جایی اعلان خلافت کند، حتماً می‌بایست که چنین کاری را بر اساس طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم انجام دهد. از طرفی باید این سازمان در آن مکان دارای اقتدارلازم باشد تا بتواند خود و امنیت‌اش را در داخل و خارج حفظ کند و این‌که می‌بایست آن مکان از عناصر دولت‌داری لازم برخوردار باشد... اما سازمان داعش از هیچ اقتداری در سوریه یا عراق برخوردار نبوده و توان این را نداشت که آرامش و امنیت‌اش را در داخل و خارج تأمین نماید؛ حتی کسی‌که برایش به عنوان خلیفه بیعت گرفته می‌شد، نمی‌توانیست در سرزمینی‌که اعلان خلافت نموده در ملاء عام ظاهر شود؛ بل همان‌گونه که قبل از اعلان بود بعد از اعلان نیز در خفاء بسرمی‌برد! بنابر این، اعلان خلافت از سوی این سازمان از هیچ معنی‌ و مفهومی برخوردار نبود. خلافت اسلامی دولت عالی و با شکوهی می‌باشد که شریعت اسلامی طریقۀ تأسیس آن، چگونگی استنباط احکام آن در حاکمیت، سیاست، اقتصاد و روابط بین الملل را بیان نموده است... اعلان خلافت اعلان تبلیغاتی نیست که در وبسایت‌ها و یا رسانه‌ها بخش و نشرش کرد. اعلانی‌که ارائه شد یک اعلان پوچ بود که در واقعیت تنظیم الدوله(داعش) نه در اول و نه در اخیر هیچ تغییری را ایجاد نکرد و این سازمان قبل از اعلان و بعد از اعلان مانند سایر حرکت‌های مسلحانۀ دیگر یک حرکت مسلحانه باقی ماند.»

حتی امیر حزب در ادامه سخنان خویش گفت: «چیزی‌که در این زمینه باید در خصوص آن مکثی داشت، ترس از پیامد‌های منفی این اعلان نسبت به مفکورۀ خلافت از نگاه افراد ساده نگر بود، از نگاه این‌گونه افراد مفکورۀ خلافت از جایگاه و اهمیت والای آن به یک مفکورۀ خام و بی‌بنیان تنزل نمود؛ مفکوره‌ای که ناشی از احساسات آشفتۀ برخی افراد است؛ زیرا یک نفر در یک ساحه و یا میدان و یا در یک دهکده می‌ایستد و اعلان می‌کند که اوخلیفه است؛ سپس در گوشۀ چنین فکر می‌کند که بهترین کار را آنجام داده است! از مواردی‌که علامت استفهام را در اخیر زمان‌بندی این اعلان قرارمی‌دهد، نبود اقتدار واضح صاحبان این اعلان می‌باشد؛ اقتداری‌که از امنیت داخلی و خارجی دولت پاسداری کند؛ در حالی‌که این اعلان فقط در صفحات فیسبوکی و در کانال‌های خبری ارائه گردیده بود و بس.»

اعلان تأسیس خلافت به وسیلۀ سازمان داعش در آن زمان مشکوک و اعلانی برای تحریف مفکورۀ خلافت در اذهان کسانی‌ بود که به دعوت‌گران واقعی محبوبیت قابل توجهی پیداکرده بودند! زیرا این اعلان چیزی نیست جز حلقۀ جدیدی از یک سری اعمال هدف‌مند برای از بین بردن پروژۀ خلافت، پس از آن‌که اوضاع انقلابی در سوریه شدیداً خواستار خلافت و پروژۀ سکولاری در آن در حال نابود شدن بود، عده‌ای بسیار اندک و غیر قابل توجه بودند که  چنین واقعیتی را نمی‌داشتند.

علی‌رغم این‌که بسیاری از مردم نسبت به موضع حزب در مورد این اعلان مشکوک خلافت به وسیلۀ داعش، شگفت زده شدند، برای کسانی‌که از نزدیک شاهد اوضاع بودند و هم برای کسانی‌که از دور امور را تعقیب می‌نمودند، حقانیت این موضع‌گیری حزب واضح شد. مخصوصاً پس از اعمالی‌که این سازمان انجام داد و در مخشوش‌سازی مفکوره خلافت سهم برجسته داشت! پس از جنگ خونینی‌که این سازمان با جبهه‌های مسلح دیگر از مخالفین نظام راه‌اندازی نمود، در حالی‌که نظام در مناطق تحت سیطرۀ خود در امنیت و آرامش به سرمی‌برد، پس از این‌که قضیه این گونه به نظر می‌رسید که در سوریه نظام جنایتکاری می‌باشد که با راه‌اندازی یک جنگ شدید علیه مردمش می‌خواهد آنان را تحت سلطه و کنترول خود در آورد و پس از آن شعاری‌که به صدای بلند به گوش می‌رسید، این بود که نظام در حال جنگ جهانی علیه تروریزم است!

حزب توانست برنامه‌های امریکا در سوریه را افشاء سازد؛ علی‌رغم این‌که برخی از موضع‌گیری آمریکا در قبال انقلاب سوریه فریب خورده و گمان می‌نمودند که امریکا در پهلوی انقلاب ایستاده و از آن پشتبانی می‌کند؛ در حالی‌که امریکا در واقع از نظام بعثی جنایتکارحمایت می‌نمود. برنامۀ آمریکا براساس موارد زیر بود:

-          ایجاد مخالفین سکولار برای تحمیل راه‌حل آن بالای مردم تا با مردم همکاری نموده و بخشی از این راه‌حل باشند؛

-          دور کردن "اسلام سیاسی" و مفکوره دولت اسلامی از اذهان مسلمانان و تغییر دادن جهت قطب‌نمای آن‌ها به سمت پذیرش یک دولت مدنی سکولار؛

-          این‌که پروژۀ اسلامی آغوش محبوب مردمی خود را از دست دهد، با درگیر ساختن صاحبان‌اش به جنگ داخلی و به ارتکاب برخی از قتل‌های منفور و انجام اعمال دیگری‌که شرعاً مردود می‌باشند؛ اعمالی‌که مرتکب آن را محکوم می‌سازد؛ نه اسلام را و سپس از آن بهره برداری رسانه‌ای نموده و تا فرارسیدن زمان راه حل امریکایی، صدمه زن به پروژۀ اسلامی و رهایی از کسانی‌که این پروژه را راه اندازی نموده اند یک امر آسانی باشد؛

-          ایجاد ارتش ملی جدیدی‌که از افسران سابق ارتش؛ کسانی‌که از ارتش جداشده و مورد اعتماد امریکا می‌بودند، باید ترکیب می‌شد؛ بر علاوه‌ای برخی از گروه‌های مسلح مخالف نظام که فریب وعد‌ۀ تغییر چهرۀ نظام را خورده و واقعیت را بر آن‌ها پوشانده شده بود؛ کسانی‌که قول‌های را در خصوص به دست آوردن بعضی از دست‌آوردها دریافت نموده بودند. این هستۀ توان‌مندیی بود که آمریکا برای تحمیل پروژۀ خود می‌خواست از آن استفاده کند؛

-          ارسال نیروهای بین المللی مانند نیروهای‌که در افغانستان فرستاده بود، جهت همکاری در پاسبانی از روند سیاسی تحت حمایت خود و برای تثبیت حاکمیت جدید در سوریه و این‌که می‌بایست این نیروها دارای مأموریت‌های جنگی فعال می‌بودند، که از جمله مأموریت‌های شان جلوگیری از برپایی دولت خلافت و تمرکز بر نبرد با مسلمانان می‌بود؛

-          تدارک و مدریت از روند انتقال قدرت، به گونه‌ای‌که به این منظور هیئت حاکمه‌ای را  ایجاد نماید که مجموعی از مزدوران‌أش در صف نظام و هم در صف مخالفین باشد.

حزب در برابر برنامه‌ها و توطئه‌های امریکا هوشیارانه عمل می‌کند؛  برای ایستادگی در مقابل آن و برای خنثی‌سازی توطئه‌های آن، همواره در تلاش است که امت و انقلابیون را در این خصوص آگاه سازد. با وجود فشار‌ها و آزارهای‌که حزب، حتی کسانی‌که ادعا می‌کنند از مخالفین نظام هستند، کسانی‌که در باطلاق پول‌های سیاسى کثیف گیرمانده و برای اجرای نقشه‌های امریکا در سوریه، به خدمت نظام ترکیه قرار دارند. چنانچه هیئت تحریر الشام نقش پولیس ترکیه را در ادلب بازی کرد و فریاد‌های‌که نقش کثیف ترکیه را برملا می‌نمود خاموش ساخت؛ نقشی‌که انقلاب را در ادلب به وضعیتی‌که امروز در آن قرار دارد رساند. نزدیک به چهل جوان از حزب التحریر، همرای تعدادی از متنفذین برجسته و دارای موقف اجتماعی در ادلب، حماة و حلب را  دستگیر کرد. بنابر این، حزب از انقلابیون مخلص تقاضا می‌کند که از اطراف رهبرانی‌که به بیگانه‌گان وابسته می‌باشند، دورشده و در اطراف رهبران مخلص و پاک از هرگونه مفاسد گرد آین، تا این رهبران پاک یک شورای نظامی قوی و کارآمدی را تشکیل دهند که آن‌ها را گردهم آورده و آن‌ها را به سمت نصرت، خیر و تقوی سوق دهد تا این دسته از رهبران انقلاب و اهل قدرت و اقتدار، برای تأسیس دولت خلافت به حزب التحریر و رهبری آن نصرت بدهند.

دسیسه و توطئه‌ی تمام دولت‌های مخالف انقلاب شام و تلاش‌شان برای بازسازی نظام بشار و تحمیل قانون اساسی سکولاری بر مردم سوریه می‌باشد و همان‌طور می‌خواهند تمام مخلصین را تروریست عنوان کرده و آن‌ها را از بین برده و دوسیۀ شان را بسته کنند... تمام هدف‌شان فقط جلوگیری از برپایى خلافت؛ فرضی‌که پروردگارشان آنان را بدان مکلف ساخته است، می باشد؛ دولتی‌که مظهر وحدت‌شان، منشأ قدرت‌شان و منبع عزت و غرورشان می‌باشد؛ دولتی‌که به تسلط دولت‌های غربی و کفار استعمارگر بر آن‌ها و به فجایع سرازیر شده بر مسلمانان در تمام سرزمین‌های اسلامی به چیزی‌که نتیجۀ نبود تنها حاکمیت شریعت الله سبحانه می‌باشد؛ دولتی‌که امت اسلامی‌را واحد و یکپارچه می‌گرداند. تنها راه چاره این است‌که دولت خلافت به عنوان دولت برتر در دنیا باز گشته، نظام اسلام را تطبیق و پیام هدایت و نور را به جهانیان حمل نماید.

﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ

[قصص: 5]

ترجمه: ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!

نویسنده: حامد عبد العزيز

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...

کفالت یتیم توسط نهاد‌های خیریه

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش

آیا کلمۀ «کفالت یتیم» در انطباق با نهاد‌های خیریه که به حمایت از یتیمان تاسیس شده‌اند، قرار می‌گیرد؟

پاسخ

کفالت یتیم، متولی امور و مصالح شخص یتیم است. مولف کتاب «النهایه» می‌گوید: "کفالت‌کننده کسی است که مسوول تربیه یتیم باشد."

در حدیثی‌که بخاری، ترمذی وغیره از سهل بن سعد که وی از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت کرده است، آورده‌اند:

«أنا وكافل اليتيم في الجنة وقال بإصبعه السبابة والوسطى»

ترجمه: من و کافل  یتیم این‌گونه در بهشت خواهیم بود و به انگشت سبابه و وسطی خود اشاره نمودند.

در روایت دیگر طبرانی از طریق ام سعید بنت مره فهری از پدرش این‌گونه آمده است:

«.. وكافل اليتيم له أو لغيره»

ترجمه: ...و سرپرست یتیم خویشاوند باشد، یا بیگانه.

یعنی برابر است که کفالت‌کنندۀ یتیم از خویشاوندان وی؛ چون: پدر کلان، کاکا، برادر وغیره و یا هم از غیرخویشاوندان وی باشد.

در همه موارد، کفالت مربوط به شخصی می‌شود که از یتیم مراقبت نموده و متولی امور و مصالح وی می‌باشد؛ اما وظیفه نهاد‌های خیریه با لفظ «کفالت یتیم» مطابقت ندارد؛ چون این نهاد‌ها مربوط به امور حکمی شخص بوده و ربطی به شخصیت حقیقی فرد ندارد؛ مگر این‌که امور کفالت یتیم را در تمام امورش مطابق به احکام شرعی ایفا کند. واقعیت این  نهاد‌ها با لفظ «همکاری با یتیمان» در انطباق قرار می‌گیرد. پس اگر برای یک یتیم همکاری؛ چون: بخشش و هدیه، صورت بگیرد که در مخالفت با احکام شرعی قرار نداشته باشد، جایز خواهد بود.

برادرتان شیخ عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: عمر موحد

 

 

ادامه مطلب...

گریۀ بسیار و خندۀ کم از صفت مؤمن است!

(ترجمه)

از سعید بن مسیب با ذکر سند حدیث مرویست که ابوهریره رضی الله گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:

«لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِكْتُمْ قَلِيلاً وَلَبَكَيْتُمْ كَثِيرًا»

(سنن الترمذی)

ترجمه: اگر آنچه من می‏دانم، شما می‏دانستيد، کمتر می‏خنديديد و بيشتر گريه می‌کرديد!

توضیح حدیث

مراد از علم، آنچه متعلق به عظمت الله و انتقامش از آنکه نافرمانی الله را می‏کند، می‏باشد و مراد از هول و هراسی است که در وقت نزع، حالت مرگ، در قبر و در روز قیامت واقع می‏شود، است. مناسبت کثرت گریه و قلت‏ خنده در این حالات واضح است. هم‌چنان واضح است که مقصد از این حدیث تخویف می‏باشد و در این حدیث طبرانی سببی را نیز چنین ذکر نموده است: از ابن عمر روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم بسوی مسجد روان بود، ناگاه نظرش به قومی افتید که سخن می‌گویند و خنده می‌کنند، پس فرمود: قسم به ذاتی است که نفس من در قدرت اوست و سپس همین حدیث را بیان کرد.

و از حسن بصری مرویست: هرکس بداند که مرگ به وی آمدنی‌ست، قیامت وعده‌گاه اوست و ایستاده شدن به حضور الله مشهد اوست، بجا و مناسب است که وی در دنیا زیادتر محزون باشد.»

کرمانی فرموده است: در این حدیث صنعت بدیع بکار رفته است؛ مقابله خنده به گریه و قلت به کثرت و مطابقت هر یک از این‌ها. شکی نیست که موضوع بسیار خطرناک است؛ لذا هول و هراس روز قیامت بس بزرگ و عظیم است! مناسب است که به تفاصیل به آن پرداخته شود، در حالی‌که امروزه مسلمانان در هم‌چو امور بسیار کم می‌اندیشند و هیچ شکی نیست که مسلمانان امروز عمدتاً به چیزهایی مصروف‏اند که هیچ عاقلی نباید به چنین چیزها با این‌قدر تعمق بیندیشد که از آنجمله می‏توان مصروف شدن به مسابقات فوتبال و افراد کم شخصیتی‌که مثل ماده شتران سرکش در میدان‏های بازی این طرف و آن طرف می‏دوند و بقیه مردم از آن لذت برده و اوقات گران‏بهای خویش را صرف نموده و به نام‏های آن بازی‌گران افتخار می‏کنند! با کنترول، نظارت و تربیه این ورزش‏ها و استفاده از لباس‏های اغیار و خلاف شریعت اسلامی و سرودن ترانه‌های تیم‏های ورزشی و تربیه ممثلین و هنرمندان بی‌پروا به دین را تشویق و تکریم نموده، بدون این‌که به ارزش‌های زندگی دنیا و حساب آخرت خود بیندیشند.  

اگر مسلمانان از امور غیب و آخرت مانند پیامبر صلی الله علیه وسلم آگاه می‏بودند، یقیناً کم می‏خندیدند و بسیار می‌گریستند! اگر مسلمانان از شأن غیب و آخرت می‏دانستند، هرگز حیات خودرا وقف امور دنیا نمی‌کردند و هرگز در این دنیا مصروف به بنای قصرهای مجلل و سواری موترهای مدل بالا و فاخره ... نمی‌شدند!

اگر مسلمانان از شأن امور غیب وآ خرت می‏دانستند، هرگز موافق به ازدواج‌های پر مصرف و جمع اموال نمی‌شدند! اگر از شأن امور غیب و آخرت می‌دانستند، هرلحظه به‌حال امت اسلامی تأثر و افسوس می‌کردند و به گریه اطفال مسلمین و زنان و پیرمردان‌شان دل می‌سوختاندند!

اگر مسلمانان از شأن امور غیب و آخرت می‏دانستند، هرلحظه بخاطر نجات امت خود از کام اژدهای غرب کافری‌که شب و روز تلاش دارند تا امت را در منجلاب فکری و فرهنگی غرق نمایند، می‌کوشیدند.

اگر مسلمانان از شأن امور غیب و آخرت می‏دانستند، هرگز از همکاری با عاملینی‌که بخاطر اعادۀ مجد و عظمت اسلام یعنی خلافت ثانیه به منهج نبوت باز نمی‌ایستادند.

بار الها! مسلمانان را فهم و دانش نصیب بگردان تا به اموری‌که از طرف الله متعال بالای‌شان فرض است، توجه کنند!

ادامه مطلب...

دارالافتای مصر بر خواسته‌های کسانی‌که خواهان برگزاری نماز جماعت بالای خانه‌ها بودند، این‌گونه تبصره نموده است

خبر

دارالافتاء بر خواسته‌های کسانی‌که طالب برگزاری نماز جماعت بالای خانه‌ها بودند، تبصره نموده است. این بدین دلیل است که نمازگذاران برای جوگیری از انتشار ویروس کرونا از مساجد مصر منع شده‌اند. روز یک‌شنبه دارالافتای مصر در اعلامیه‌ای گفته است: «چیزی را که می‌بینیم، برخی به ادای نماز جماعت در بالای خانه‌ها فرا می‌خوانند؛ این کار به دلیل به خطر افتادن زندگی مردم جواز ندارد.» این نهاد هم‌چنان از عواقب تجمعات زیاد و برگزاری نماز تراویح در مساجد در جریان ماه رمضان هشدار داده است و تأکید نموده که باید مردم درخانه باقی بمانند و  نماز را همراه با فامیل خود در منزل ادا نمایند. «به دلیل این‌که  پابندی به رهنمایی‌ها واجب شرعی پنداشته می شود.»

تبصره

نمی‌دانیم وزیر اوقاف مصر فتوای خود را از کدام فقه می‌گیرد؛ شاید هم از مذهب مصطفی کمال یا فقهای قصر سفید و یا سیکولرهای غرب و یا هم از کسانی‌که مرض کرونا را فرصت دیده و می‌خواهند بخشی از ارکان اسلام را از بین برده و با اسلام  مبارزه کنند؟! بهتر و شایسته این بود که دولت در ابتداء قبل از نماز و بعد از نماز مساجد را پاک و ضد عفونی می‌نمود و برای جلوگیری از حضور اشخاص مریض در مسجد و اختلاط مردم در بازارها و مكان‌های حمل و نقل اقدامات پیش‌گیرانه را وضع می‌کرد. اما مسدود کردن مساجد به روی مردم گناه بزرگی شمرده می‌شود، الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَىٰ فِي خَرَابِهَا﴾

[بقره: 114]

ترجمه: کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام الله در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آن‌ها نمود؟!

در ممانعت همۀ مردم از مساجد، این قول دلیل نخواهد بود که  احتمال دارد در میان اشخاص صحت‌مند اشخاص مصاب به کرونا وجود داشته باشد؛ بلکه کسانی‌که به گمان اغلب مصاب استند، منع کرده شوند و دیگران منع نشوند. در دین ما کدام سازمان دینی وجود ندارد که آن را در انحصار خود قرار دهد و یا در انتظار الله باشد؛ بلکه ماعلماء، فقهاء و محدثین داریم.

ادامه مطلب...

حکومت سودان از ویروس‌کرونا نفع برده و به طور کامل قیودِ گشت‌و‌گذار را وضع می‌کند تا حکم قرضه‌های مالی بین‌الملل را اجرا و مردم فقیر را به حال خود رها کند!

  • نشر شده در سودان

(ترجمه)

کمیتۀ عالی صحت در حال‌اضطرار تصمیم دارد تا برای مدت سه هفته به طور کامل قیود گشت‌و‌گذار را از شروع شنبه بعدی در شهر خرطوم وضع نماید. این تصمیم بعد از ثبت شدن ده مورد تازه مبتلا به ویروس‌کرونا روز دو شنبه تاریخ 13/4/2020 م توسط وزارت صحت/بهداشت ‌فدرال اخذ گردید که تعدادِ موارد تأیید شده به 29 نفر رسید. این تصمیم بنابر دو دلیل گرفته شد: جلو‌گیری از اعتراض و خیزش مردم در برابر حکومت‌انتقالی و اوج گرفتن مشکل اقتصادی از قبیل کمبود نفت، گاز و کمبود نان. بر علاوۀ افزایش گزاف قیمت اشیاء و سقوط ارزش‌پوند در مقابل پول‌های دیگر؛ حکومت، قیمت اجناس را نیز دو برابر ساخته است.

حزب‌التحریر-ولایه سودان به توضیح حقایق ذیل می‌پردازد:

یکم: حکومت در انتشار ویروس‌ساری به نفع خودش در کشور، نقش اصلی را بازی کرده است. اگر از همان آغاز‌ مرض در جهان؛ خطوط مرزی‌اش را مستحکم می‌کرد، تمام سفر‌ها را برای مدت دو هفته مخصوصاً مکان‌های مهم را مسدود می‌نمود، سپس اشخاص سالم را رها و مریض‌ها را تداوی می‌نمود، ویروس داخل کشور شده نمی‌توانست؛ اما حکومت این کار را انجام نداد! برعکس، اجازه داد تا افراد مبتلا به ویروس وارد کشور شوند و هنگامی‌که مریضی ظاهر و شروع به انتشار نمود، دولت شروع به اظهار ناتوانی از جلو‌گیری 40% افرادی‌که از مرز‌ها داخل شده بودند، نمود. بدین شکل، ویروس به اطراف و اکناف جامعه انتشار یافت.

دوم: تداوی بحران ویروس‌کرونا بر اساس روش نظام فرسوده‌ا‌ی‌ست که راه‌حل آن مبنی بر ایدیولوژی سرمایه‌داری و شیوه زنده‌گانی غربی استوار است. غرب با اساس قرار دادن مفکورۀ مصونیت‌عامه و اما حکومت سودان با تقلید و مصرف‌گرایی، اشخاص‌سالم و مریض را یک جا و بدون توجه به امورات آن‌ها و مساعد ساختن زنده‌گانی مرفع، حیات افراد‌سالم را به خطر مواجه ساخته است. پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم فرموده است:

«لاَ تُورِدُوا المُمْرِضَ عَلَى المُصِحِّ»

(بخاری)

ترجمه: اشخاص‌مریض را با اشخاص‌سالم یک‌جا نسازید!

تمام موارد فوق‌الذکر ناکامی و ناشایسته‌گی حکام را در برابر تنظیم امور‌مردم نشان می‌دهد.

سوم: راه‌حل درست برای جلو‌گیری از مرض‌ساری همان است که اسلام گفته است. این‌که دولت از شروع مرض مراقب می‌بود و تلاش می‌کرد تا مرض را در مکان شیوع‌اش محدود می‌ساخت و افراد‌سالم در جا‌های دیگر به کار و زنده‌گی عادی خویش ادامه می‌دادند. در زمان اسامه بن زید پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم گفت:

»إِذَا سَمِعْتُمْ بِالطَّاعُونِ بِأَرْضٍ فَلَا تَدْخُلُوهَا وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا فَلَا تَخْرُجُوا مِنْهَا«

(بخاری)

ترجمه: اگر خبر شیوع‌طاعون را در شهری شنیدید، وارد آن نشوید و اگر طاعون در شهری‌که شما بودید، انتشار یافت، از آن خارج نشوید!

این نوع قرنطین یک ملت، پیشتاز همۀ دولت‌ها بود. دولت اسلامی باید مرض را در مکان‌اش محدود نماید؛ ساکنین آن در همان جا باقی مانده و دیگران وارد آن منطقه نشوند. دولت اسلامی درین عرصه مسؤلیت‌اش را ادأ می‌کند، زیرا آن دولتی‌ست که مراقب تنظیم امور‌مردم بوده و رعیت به آن اعتبار دارند.

چهارم: حکومت سودان می‌خواهد از شیوع ویروس‌کرونا نفع برده تا پروژۀ استعماری مجرمانه را اجراء، حکم قرضه‌های پولی بین‌الملل را که حمایت رهبرانِ بیش‌تر قحتا را داراست، توسط بلند بردن قیمت نفت، نان و برق تطبیق کند. بدون‌شک این وضع منجر به موج‌گرفتن فاجعۀ بزرگ که یقیناً برای مردم تحمل نا‌پذیر است، می‌گردد، بر علاوه؛ همین مردم کسانی اند که در جریان حکومت‌انتقالی از چند برابر شدن نرخ مواد، رنج می‌برند! هم‌چنان قیمت مواد‌اولیه در ماه آوریل 2019 م ازین قرار بود: یک کیلو بوره 21 پوند، یک کیلو آرد 35 پوند، یک لیتر تیل 80 پوند و قیمت یک کانتینر گندم به 360 پوند می‌رسید. اما قیمت همان اجناس حالا کاملاً تغییر کرده است؛ به طور مثال: قیمت فی کیلو بوره 90 پوند، فی کیلو آرد 95 پوند، فی کیلو تیل 190 پوند و قیمت یک کانتینر گندم به 1100 پوند بالا رفته است.

پنجم: دلیلی‌که نشان می‌دهد حکومت سودان قصد استثمار این ویروس را برای برداشتن بعضی مالیات دارد، این است که تنها برای ده مورد جدید مثبتِ ویروس‌کرونا، فرمان اضطراریِ شمار (1) را برای سال 2020م روز یک شنبه 12/04/2020 صادر نمود. در ضمن، خاطر‌نشان ساخت که هرکسی ازین فرمان سر‌کشی نماید، به مقدار 5 الی 20 هزار پوند جریمۀ نقدی همراه با تعذیب را در پی خواهد داشت. هم‌چنان حکومت در مورد تنظیم بودجه که شامل بلند بردن مالیات می‌باشد نیز صحبت می‌کند.

ششم: وزیر‌اطلاعات، تذکر داد که قیود گشت‌و‌گذار کاملاً برای چند ساعتی برداشته خواهد شد تا شهروندان بتوانند که مواد مورد نیاز خود را خریداری نمایند. بدون‌شک، وی در مورد افرادی صحبت می‌کند که توانایی خریداری را دارند؛ اما فراموش نموده است که هزاران‌فامیل صرف دارای یک نان‌آور می‌باشند که باید روز‌مره برای فامیل خود غذا مهیا سازند. لهذا؛ اگر نان‌آور خانه برای یک روز کار نکند، بدین معنی‌ست که پولِ وجود ندارد تا مواد اولیه را بخرد. پس ببینید که دولت چگونه می‌خواهد مردم را زندانی نماید؟! نه غذای آن‌ها را مهیا می‌سازد و نه اجازه می‌دهد که مردم به کار و تجارت خود ادامد دهد! این وضع بر اساس فرمودۀ پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم حرام می‌باشد.

«عُذِّبَتِ امْرَأَةٌ فِي هِرَّةٍ سَجَنَتْهَا حَتَّى مَاتَتْ فَدَخَلَتْ فِيهَا النَّارَ، لَا هِيَ أَطْعَمَتْهَا وَسَقَتْهَا، إِذْ حَبَسَتْهَا، وَلَا هِيَ تَرَكَتْهَا تَأْكُلُ مِنْ خَشَاشِ الْأَرْضِ»

ترجمه: زنی به خاطر اسیر‌کردن یک پشک تا هنگامی مرگ آن مورد محاسبه و مجازات قرار گرفت. آن زن به خاطر بد‌رفتاری با پشک، داخل دوزخ گردید. هنگامی نگهداشتن پشک، نه به آن غذا می‌داد و نه آب و نه می‌گذاشت که آن بیرون رود تا از خزنده‌های روی زمین، تغذیه کند.

پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم می‌فرماید:

«الْإِمَامُ رَاعٍ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ»

ترجمه: امام (حاکم) محافظ و مسؤل مردم‌اش است.

در واقع؛ اصلاً به وعده‌های دولت نمی‌شود اعتبار و یا امیدِ داشت! این‌که می‌گوید در جریان قرنطین کامل، حقوق مردم غریب را مهیا ساختیم، جز فریب، چیزی بیش نیست! تا به حال مشکل کارکنان و راننده‌های وسایط نقلیۀ مبتلا به ویروس را نتوانسته است حل کند، چی رسد به این‌که مشکل هزاران فقیر را حل سازد!

ای مردم سودان! الحق سبحانه‌و‌تعالی فرموده است:

﴿أَوَلَا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لَا يَتُوبُونَ وَلَا هُمْ يَذَّكَّرُونَ

[توبه: 126]

ترجمه: آیا آن‌ها نمی‌بینند که در هر سال، یک یا دو بار آزمایش می‌شوند؟! باز توبه نمی‌کنند و متذکّر هم نمی‌گردند!

بهتر است به الله سبحانه‌و‌تعالی توبه نموده و به وی رجوع نماییم. باید از گناهِ غفلت بر فریضۀ بزرگ «احیای شیوۀ زنده‌گانی اسلامی با تأسیس خلافت‌راشده بر منهج نبوت» توبه نماییم. از نود‌و‌نه سال حاکمیت غیر‌اسلام باید بیاموزیم و به‌یاد داشته باشیم که چگونه خلافت را منهدم نمودند. تنها چیزی‌که از حاکمیت نظام غیر‌عادل و ظالم به ارث برده ایم، جز حقارت، فقر و ضرر چیزی بیش نبوده است. قبل از این‌که وارد سال صدم شویم، شما را دعوت می‌کنیم تا خلافت را تأسیس نمایید. لذا؛ به الله سبحانه‌و‌تعالی احسان کنید، آستین خویش را بَر زده و با جدیت‌تمام، کار کنید.

﴿ لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ

[صافات: 61]

ترجمه: آری، برای مثل این باید عمل‌کنندگان عمل کنند!

حزب‌التحریر-ولایه سودان

مترجم: عبدالله صالحی

 

#Covid19

 #Korona

كورونا#

ادامه مطلب...

نظام سرمایه‌داری، بشر را در تنگناه دو‌راهی قرار داده است: مبتلا‌شدن به ویروس‌کرونا و یا هم مرگ‌تدریجی به اثر گرسنه‌گی در حالت قرنطین! با این حال حکام مسلمانان به عوض حاکمیت نظام اسلام، بر تطبیق نظام فاسد سرمایه‌داری اصرار می‌ورزند!

  • نشر شده در پاکستان

قرنطین کامل کشور پاکستان و از کار افتادن بعضی شرکت‌های صنعتی به منظور جلو‌گیری از شیوع ویروس‌کرونا (کوید-19) خودش برای تودۀ از مردم به مشکل‌بزرگ مبدل‌شده است. گفته می‌شود که مسلمانان در دو‌راهی قرار گرفته اند: یا در حالت قرنطین، گرسنه‌گی را انتخاب نمایند و یا هم مبتلا‌شدن به ویروس همه‌گیر را به آغوش گیرند. مسلمانان، از یک طرف شاهد سرایت‌سریع این ویروس اند و از طرف دیگر از افزایش فقر، دشواری وضعیت زنده‌گی، از هم پاشیدن تجارت، مسدود شدن شرکت‌ها و بی‌کاری، رنج می‌برند.

در واقع؛ انتخاب میان گرسنه‌گی و یا مبتلا شدن به ویروس، حالا به یک موضوع‌داغ جهانی مبدل‌شده است. دولت‌های غربی نیز برای ختم این وضعیت و یا کاهش قرنطین عمومی به منظور حل مشکلات‌اقتصادیِ مردمِ رنج‌دیده، تحت فشار و یا به بن‌بست مواجه گردیده اند. به سطح جهان حالت قرنطین، تمام سکتور‌های اقتصادی را مسدود، میلیون‌ها فرد را بی‌کار، باعث خساره‌مند شدن دولت‌ها به ارزش تریلیون‌ها دالر گردید و دولت‌های سرمایه دار را مجبور نمود تا برای ثابت نگهداشتن چرخ اقتصاد فرسودۀ خویش بسته‌های کمکی و یا نجات را مهیا نمایند. از سوی دیگر تعداد مصاب به ویروس‌کرونا نزدیک به دو میلیون رسیده است. بر علاوه؛ شمار جان باخته‌گان از اثر ویروس‌کرونا از 100،000 گذشته که این وضع، مردم سراسر جهان را دچار ترس و وحشت کرده است.

با بررسی‌عمیق دانسته می‌شود که اعتبار نظام سرمایه‌داری من‌حیث ایدیولوژیی‌که مواظب بشریت باشد، به سطح جهان از هم پاشیده است. حتی در داخل کشور‌های سرمایه‌دار غربی، ناکامی و شکست آن‌ها در محافظت مردم از مریضی و نجات آن‌ها از گرسنه‌گی کاملاً برای مردم آشکار گردیده است.

اسلام؛ برای جلو‌گیری از شیوع ویروس که چگونه اضرار صحی و مشکلات‌اقتصادی را به طور مثمر آن کاهش دهد، راهنمایی‌های واضحِ را مهیا کرده است. بر علاوه؛ پیروی‌کامل از اسلام اطمینان می‌دهد که شیوع ویروس بدون اقدام جدی برای قرنطین سر تا سری کشور، قابل‌کنترول است. اسلام، همان مکان یا جایی‌که ویروس شروع به انتشار می‌نماید را قرنطین می‌کند. رسول‌الله صلی الله علیه‌و‌سلم فرموده است:

»إِذَا سَمِعْتُمْ بِالطَّاعُونِ بِأَرْضٍ فَلَا تَدْخُلُوهَا وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا فَلَا تَخْرُجُوا مِنْهَا«

(بخاری)

ترجمه: اگر خبر شیوع‌طاعون را در شهری شنیدید؛ وارد آن نشوید. و اگر طاعون در شهری که شما بودید انتشار یافت، از آن خارج نشوید.

 در حقیقت؛ ناکامی شیوۀ قرنطین سبب خسارۀ‌بزرگ می‌گردد. کشور چین قصداً شیوع ویروس را پنهان نمود و از همان ابتدای فاجعه، منطقه ووهان را قرنطین ننمود و گذاشت تا ویروس در شهر‌های چین منتشر شود. هم‌چنان، این ویروس از طریق مسافرت‌های بین‌المللی به اکثر کشور‌ها به شمول ایران که از آن طریق به پاکستان نیز شیوع یافت، انتقال نمود. در مورد پاکستان، مکان عمومی شیوع ویروس، منطقه "تفتان" بود. در حقیقت؛ این مکان ایستگاه مرزیِ کسانی‌ست که از شهر قمِ ایران؛ جایی‌که کارمندان شرکت خط‌آهن چین مصروف کار بود، بازدید نموده بودند. رژیم پاکستان منطقه تفتان را به طور کامل قرنطین ننمود و اشخاص مصاب را آزاد گذاشت؛ بنا بر آن؛ این ویروس سریعاً تمام اطراف و اکناف کشور را فرا گرفت. هم‌چنان، سفر‌های هوایی را برای مدت طولانی باز گذاشت؛ لذا ازین طریق نیز ویروس وارد کشور گردید.

بر علاوه؛ در سر تاسر جهان، دولت‌های سرمایه‌داری‌ که فوراً و به طور کامل شهر‌ها را قرنطین ننمودند، حالا شمار زیاد افراد آن مریض و جان‌های خود را از دست داده اند. ضمناً از مبتلا شدن بیش‌تر افرادش بدین ویروس رنج می‌برند. قبل از این‌که چین بحران ویروس را به همه برملا سازد؛ 430،000 تن از کشور چین به شمول منطقه اصلی شیوع بیماری "ووهان" به امریکا سفر کرده بودند. ایالت متحدۀ‌امریکا بلند‌ترین آمار مرگ افراد به اثر ویروس‌کرونا را به سطح جهان داراست. شمار جان باخته‌گان الی تاریخ 14 آوریل 2020 م به 25000 تن با 603،693 مورد مثبت دیگر در این کشور می‌رسید که این آمار نزدیک به سوم حصه مجموع افراد مصاب به سطح جهان‌ست. راهنمایی اسلام در رابطه با مرض‌ساری این است که اشخاص‌مریض را باید از اشخاص‌سالم دور نگهداشت. رسول‌الله صلی الله علیه‌و‌سلم فرموده است:

»لاَ تُورِدُوا المُمْرِضَ عَلَى المُصِحِّ«

(بخاری)

ترجمه: اشخاص‌مریض را با اشخاص‌سالم یک‌جا نسازید.

اشخاص‌مریض باید از اشخاص سالم‌ دور نگهداری شوند و یا میان هر دو، حصار‌مادیِ موجود باشد. دولت باید برای قرنطین مؤثر در خانه‌ها، مراکز عمومی و شفا خانه‌ها/ بیمارستان‌ها همکاری همه‌جانبه نماید. هم‌چنان، وظیفۀ دولت‌ست تا برای اشخاص که با افراد مبتلا به ویروس سرو کار دارند، لوازم ایمنی مهیا نماید. اما طوری‌که دیده می‌شود حکام پاکستان از همان اوایل شیوع ویروس غافل و بی‌پروا بودند که در نهایت به انتشار ویروس به مکان‌های عام به شمول مصاب‌شدن کارمندان‌صحی انجامید.

هم‌چنان، در سراسر جهان دولت‌های سرمایه‌دار در مورد قرنطین افراد‌مریض، غفلت و بی‌اعتنایی نمودند. این وضع سبب انتشار‌سریع ویروس به داخل شهر‌ها به شمول شفا خانه‌ها/ بیمارستان شده و منجر به مرگ چندین کارمند‌صحی گردید.

اسلام در مورد تعداد زیاد از حاملین‌ویروس غیر‌فعالِ که مریض نیستند؛ ولی من‌حیث حامل‌ویروس باعث شیوع‌سریع آن می‌شود نیز دارای رهنمود‌های‌ست. اسلام دولت را ملزوم می‌گرداند تا محافظ امور مردم باشد. رسول‌الله صلی الله علیه‌و‌سلم فرموده است:

»كُلُّكُمْ رَاعٍ، وَكُلُّكُمْ مَسْؤولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ، فَالأَمِيرُ الَّذِي عَلَى النَّاسِ رَاعٍ«

(بخاری، مسلم)

ترجمه: همه‌ی شما چوپانید و هر کس مسؤل رعیت خویش است. امیر مردم، چوپان و مسؤل رعیت خویش است.

فلهذا؛ دولت عهده‌دار معاینه میلیون‌ها مردم در پاکستان می‌باشد تا حاملین‌ویروس غیر‌فعال را در زمان مناسب‌اش تشخیص نماید. سپس، دولت می‌تواند حاملین‌ویروس را قرنطین و با توجه خاص به اشخاص دارای معافیت پایین مانند ‌کهن‌سالان و یا افرادی‌که دارای علایم مشخص مرض مانند نفس‌تنگی و مرض قند اند را تشخیص و به شکل مؤثر، افراد که با آن‌ها در تماس بودند را دریافت می‌کند. دولت به منظور کاهش انتشار ویروس، باید ماسک و مواد پاک‌کننده ضد ویروس را نیز تهیه نماید. دولت می‌تواند برای جلو‌گیری از شیوع مرض در مورد حفظ‌الصحه و فاصله داشتن افراد، در صورت نیاز به مردم آگاهی دهد؛ نه این‌که با استفاده از زور باعث ایجاد ترس و وحشت گردد.

به این شیوه، اسلام اطمینان می‌دهد که دولت شیوع بیماری را از آغاز آن کاهش می‌دهد؛ هنگامی‌که اوج‌گرفت، کنترول‌اش می‌کند و از بحرانی‌شدن وضع ‌کشور جلو‌گیری می‌نماید تا جایی‌که مجبور به قرنطین کامل کشور‌ها گردد، همان‌گونه که این وضع در بسیاری از کشور‌های سرمایه‌دار به شمول امریکا نیز اتفاق افتاد. در حقیقت؛ قرنطین‌محض، باعث مشکل بد‌تر از ویروس می‌گردد که همانا گرسنه‌گی طاقت‌فرسا‌ست. لذا؛ پیروی از رهنمود‌های اسلام تضمین می‌دارد که مردم می‌توانند به زنده‌گی خویش ادامه دهند. ضمناً؛ مسلمانان می‌توانند وجیبه‌های اسلامی خویش را مانند کسب‌نفقه برای فامیل، ادامۀ تحصیل و ادای نماز‌جماعت در مساجد را با مراعات‌تدابیر انجام دهند.

در زمینۀ تأمین بودجۀ‌کافی به منظور مدیریت از شیوع چنین بیماری‌ها؛ نظام اسلام به مراتب از نظام سرمایه‌داریِ ساختۀ دست‌بشر که جهان را مانند سرطان تسخیر نموده، تفوق دارد. در حقیقت؛ مرض ویروس‌کرونا (کوید-19) ماهیت ضعیف و شکنندۀ اقتصاد سرمایه‌داری را برملا ساخت. نظام سرمایه‌داری تضمین نموده است که بیش‌ترین ثروت کشور در اختیار تعدادی اندک مردم قرار گیرد. این حقیقت، حتی کشور‌های سرمایه‌دار غربی را وادار نموده است که نتوانند وظیفۀ خود را در برابر ملت‌اش انجام دهند که نمونه آن وضعیت وخیم پاکستان می‌باشد. در واقع؛ نظام سرمایه‌داری خودش فاجعۀ‌بزرگ برای بشریت است که بشر را در دو‌راهی انتخاب میان گرسنه‌گی و یا مبتلا شدن به ویروس قرار داده است. الله سبحانه‌و‌تعالی فرموده است:

﴿كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنكُمْ﴾

[حشر: 7]

ترجمه: تا (این اموال‌عظیم) در میان ثروت‌مندان‌ شما، دست به دست نگردد.

اسلام کاملاً، پیش رفت نظام سرمایه‌داری مبنی بر نظام اقتصادی‌که بالای تولید تمرکز کند را رد می‌کند. نظام اقتصادیِ اسلام مودلی‌ست که بالای توزیع و دوران‌ثروت میان مردم تمرکز دارد. برای این که مسایل‌حیاتی مانند مصارف بالای صحت به خطر نیفتد، اسلام از طریق شرکت‌های صنعتی با حجم تولید زیاد، عواید فراوانِ را تضمین نموده است. سنت مبارک رسول‌الله صلی الله علیه‌و‌سلم ساختار شرکت‌های "العنان، ابدان و مضاربه" را بنا نموده است که به شکل طبیعی میزان سرمایه‌ی موجود در سکتور‌های خصوصی را‌ محدود می‌سازد. توانایی این شرکت‌ها برای ذخیرۀ مواد‌صنعتی به منظور رسیده‌گی نیاز‌های مردم در شرایط‌دشوار و بحرانی، اختصاص یافته است. اسلام تضمین می‌دارد که عواید به دست آمده از منابع منرالی و انرژی به شکل کامل بالای مردم‌عام به مصرف می‌رسد؛ نه این‌که با خصوصی‌سازی این منابع تنها تعداد محدود را بهره‌مند سازد. در واقع؛ از سنت مبارک رسول‌الله صلی الله علیه‌و‌سلم ثابت می‌شود که منابع انرژی و منرالی، ملکیت عامه بوده که برای منافع امور‌مردم به مصرف می‌رسد. اسلام هم‌چنان سودِ مبنی بر قرض را چی به شکل قرضه‌های خارجی باشد یا قرار داد‌های داخلی را حرام می‌داند. منشأ اصلی سود، قرضه‌های ملی به سطح جهان است که در خصوص پاکستان باید گفت که بیش‌ترین بودجه آن برای پرداخت سودِ قرضه‌اش مصرف می‌شود.

لذا؛ به عوض ضایع‌ساختن سرمایه برای پرداخت سود قرضه‌ها، دولت قادر می‌شود تا در حالت بحران و عادی به امور‌مردم رسیده‌گی کند. در واقع؛ انتخاب حالت گرسنه‌گی و یا مبتلا شدن به ویروس در اسلام وجود ندارد؛ زیرا دولت خود را مسؤل می‌داند تا به حالت مریضی و گرسنه‌گی مردم رسیده‌گی نماید. سنت مبارک رسول‌الله صلی الله علیه‌و‌سلم هر دو "مراقبت‌صحی/بهداشتی و تأمین‌نیازمندی" بشر را تکلیف‌دولت تعیین نموده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

»مَنْ أَصْبَحَ مِنْكُمْ آمِنًا فِي سِرْبِهِ، مُعَافًى فِي جَسَدِهِ، عِنْدَهُ قُوتُ يَوْمِهِ، فَكَأَنَّمَا حِيزَتْ لَهُ الدُّنْيَا«

(ترمذی)

ترجمه: کسی‌که صبح را در حالی آغاز نماید که امنیت فامیل‌اش تأمین، صحت‌اش تضمین و آذوقۀ همان روز را داشته باشد، مانند کسی‌ست که جهان در اختیار وی باشد.

شیوع ویروس کرونا (Covid – 19) فطرت شکنندۀ نظام بهداشتی/صحی سرمایه‌داری را باوجود ارائه مراقبت‌های بهداشتی/صحی پیشرفته و امکانات ذخیره در مواقع اضطراری، فاش کرده‌است. سرمایه‌داری با اتخاذ سیاست بیشترین سود و کمترین خسارت هم در مراقبت‌های بهداشتی/صحی خصوصی و دولتی، محدودیت‌هایی را بر ظرفیت بهداشتی اعمال کرده‌است. با این حال، دولت در اسلام حیثیت یک نگهبان را دارد که وظیفه‌اش حفظ سلامت شهروندان‌اش می‌باشد. مسلم از جابر رحمه الله روایت می‌کند که گفت:

«بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و سلم إِلَى أُبَيِّ بْنِ كَعْبٍ طَبِيبًا فَقَطَعَ مِنْهُ عِرْقًا ثُمَه كَوَاهُ عَلَه»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم، پزشکی را نزد اُبی بن کعب فرستادند! او رگ‌اش را برید و سپس آن را داغ کرد.

رسول الله صلی الله علیه و سلم در مقام یک حاکم، پزشكی را نزد اُبی فرستاد، طوری‌كه نشان می‌دهد مراقبت‌های بهداشتی/صحی و درمانی از نیازهای اساسی رعیت است كه دولت باید از دسترسی رایگان شهروندان‌اش به آن‌ها اطمینان حاصل کند.

بناءً در اسلام، دولت باید حجم کافی از تجهیزات پزشکی/طبی تولیدشدۀ خود را، اعم از دستگاه‌های تنفسی و تجهیزات محافظتی، فراهم کند. هم‌چنان دولت باید برای تأسیس مووسسات تحقیقی دست به کار شود تا تمام راه‌های بهبود ایمنی در برابر عفونت‌ها را، اعم از تغذیه، ورزش یا دارو در تمام اشکال خود از جمله گیاهان دارویی و مکمل‌های ویتامینی، آزمایش کند. برعلاوه، دولت موظف بر آن است تا احتمال رشد جمعیتی‌که ایمنی طبیعی دیگران را در معرض شیوع بیماری‌های خاص قرار می‌دهد، همانند ایمنی و مؤثریت واکسین‌ها، مطالعه کند.

هم‌چنان، اسلام رهنمودهایی را برای به حداقل رساندن آسیب‌های بهداشتی/صحی و مشکلات مالی ناشی از شیوع طاعون کرده‌است. صحیح بخاری از اُم‌المومنین عایشه صدیقه رضی الله عنها روایت کرده است که ایشان از رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره طاعون پرسیدند:

«أَنَّهُ كَانَ عَذَابًا يَبْعَثُهُ اللَّهُ عَلَى مَنْ يَشَاءُ، فَجَعَلَهُ اللَّهُ رَحْمَةً لِلْمُؤْمِنِينَ، فَلَيْسَ مِنْ عَبْدٍ يَقَعُ الطَّاعُونُ، فَيَمْكُثُ فِي بَلَدِهِ صَابِرًا، يَعْلَمُ أَنَّهُ لَنْ يُصِيبَهُ إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَهُ، إِلَّا كَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الشَّهِيدِ»

[بخاری]

ترجمه: (طاعون) عذابی بود که الله (سبحانه وتعالی) بر هرکس که می‌خواست می‌فرستاد، اما او (سبحانه وتعالی) آن را برای مؤمنین رحمت قرار داده‌است. هر کسی‌که در منطقه‌اش طاعون شیوع کرد، صبور بماند و به پاداش الله (سبحانه وتعالی) امید داشته باشد و بداند که هیچ چیزی به او نمی‌رسد، جز آن‌چه الله (سبحانه وتعالی) برایش مقدر کرده‌است (و هرگاه بمیرد) پاداش یک شهید به وی داده خواهد شد.

بنابر این، مسلمانان به دور از غرق شدن در ترس و سراسیمگی، در ابتلای‌شان صبر می‌کنند، پاداش‌شان را از الله سبحانه وتعالی می‌خواهند و پیوسته به پروردگار جهانیان دعا می‌کنند.

ای مسلمانان پاکستان و ای فرزندان گران‌قدرمان در قوای مسلح!

الله سبحانه وتعالی توسط یكی از كوچك‌ترین مخلوقات‌اش، بطلان و ناکامی قانون بشری سرمایه‌داری را هم در شرق؛ مخصوصاً چین و هم در غرب؛ به‌ویژه امریکا در معرض دید عموم قرار داده‌است. اکنون زمینه برای بهترین امت فراهم شده‌است تا با اجرای کامل اوامر الهی در روی زمین، نور هدایت را برای بشریت پیشکش کنند. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:

«اَلْإِسْلَامِ يَعْلُو وَلَا يُعْلَى»

[سنن دارقطنی]

ترجمه:  اسلام غالب است و هرگز مغلوب نمی‌شود.

در واقع، دین بزرگ ما، یعنی اسلام، بر تمام روش‌های زندگی بشری غالب است، از جمله نظام سرمایه‌داری که به نقطۀ پایان رسیده‌است. اسلام یک دین الهی است که سرچشمۀ هدایت و چراغ راه تمام بشری و حلال مشکلات‌شان می‌باشد. امروزه جهان شکست سرمایه‌داری را حتی در درون حاملان و حامیان‌اش، از جمله امریکا، عملاً تماشا می‌کند. بستر جهان بیش از هر زمان دیگر آمادۀ تطبیق نظام اسلام است، طوری‌که ان‌شاءالله عملاً از جانب خلیفه توسط خلافت بر منهج نبوت پیاده خواهد شد. اما حکام پاکستان در عوض تطبیق اسلام، بی‌باکانه از متحدان غربی‌شان تقلید می‌کنند، بدون این‌که ضعف و شکنندگی نظام‌های بشری را با کمال و قوت قوانین الهی مقایسه کنند. الله سبحانه وتعالی فرموده‌است:

﴿مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ﴾ (عنکبوت: 41)

ترجمه: مثَل کسانی‌که غیر از الله (سبحانه وتعالی) را اولیای خود برگزیدند، مثَل عنکبوت است که خانه‌ای برای خود انتخاب کرده‌است؛ درحالی‌که سست‌ترین خانه‌ها، خانۀ عنکبوت است اگر می‌دانستید.

حکام فاسد مسلمانان احکام، ارزش‌ها و سیاست‌های نظام کفری سرمایه‌داری را کورکورانه دنبال می‌کنند، هرچند رسول الله صلی الله علیه و سلم هشدار داده‌اند که:

«لَتَتَّبِعُنَّ سُنَّةَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بَاعًا بِبَاعٍ وَذِرَاعًا بِذِرَاعٍ وَشِبْرًا بِشِبْرٍ حَتَّى لَوْ دَخَلُوا فِي جُحْرِ ضَبٍّ لَدَخَلْتُمْ فِيهِ» [ابن ماجه]

ترجمه: یقیناً راه و روش پیشینیان‌تان را باع به باع، ذراع به ذراع و وجب به وجب دنبال خواهید کرد، تاحدی‌که اگر به سوراخ سوسمار هم وارد شوند، شما نیز وارد آن می‌شوید.

آنان (اصحاب) گفتند: ای رسول الله صلی الله علیه وسلم! آیا منظورتان یهودیان و مسیحیان اند؟ او صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«فَمَنْ إِذًا؟»

ترجمه: پس دیگر کیست؟

نمی‌توان به حکام پاکستان امیدوار بود تا نمونۀ درخشان اسلام را برای بشریت ارائه کنند یا ما را به آن سمت رهبری کنند؛ درست در زمانی‌که شدیداً به آن نیاز داریم. در حقیقت، ماه مبارک رمضان با تمام فضایل‌اش فرصتی را در اختیارمان قرار داده‌است تا با دعوت عام مسلمانان و گرفتن نصرت از ارتش‌های امت مسلمه برای حزب‌التحریر به‌منظور تأسیس مجدد خلافت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم سخت تلاش کنیم. بیایید برای خوشنودی الله سبحانه وتعالی و کسب نصرت‌اش تلاش کنیم تا برتری دین او سبحانه وتعالی برای همگان عملاً آشکار شود و این‌گونه راه برای پذیرش اسلام در میان شمار زیادی از انسان‌ها هموار کنیم؛ همان‌گونه که پس از فتح مکه توسط دولت اسلامی مدینه در جریان ماه مبارک رمضان اتفاق افتاد. الله سبحانه وتعالی فرموده‌است:

﴿إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ * وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا * فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا﴾
(النصر:1-3)

ترجمه: هنگامی‌که یاری الله (سبحانه وتعالی) و پیروزی فرارسد و ببینی مردم گروه گروه وارد دین الله (سبحانه وتعالی) می‌شوند، پرودرگارت را تسبیح و حمد کن و از او آمرزش بخواه که او بسیار توبه‌پذیر است.

حزب التحریر-ولایه پاکستان

 

 

ادامه مطلب...

شیوع بیماری ویروس کرونا(کووید 19)، خیر موجود در مسلمانان و اهمال و فساد حکمرانان را افشاء کرد!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

مسلمانان نجیب و باوقار پاکستان، همانند هر بلا و امتحانی خواه زمین‌لرزه و یا سیلاب که از جانب الله سبحانه وتعالی بالای شان نازل شده بود، این‌بار نیز با صبر، تحمل و احساس همدردی در برابر این ابتلاء شیوع ویروس کرونا(کووید 19) مقابله می‌نمایند. علی‌رغم هرج و مرج و تعطیل، بسیاری از افراد به هر وسیله‌ای مطمئن که از آن آگاه بودند، به تعاون و کمک و هم‌چنین در جلوگیری از آسیب رساندن به جامعه مسلمانان فعال بودند. بناءً این عمل‌شان مطابق سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌باشد، هنگامی‌که رسول پاک صلی الله علیه وسلم فرمودند: 

«لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ»

(ابن ماجه)

ترجمه: عامل ضرر نشوید یا ضرر(آسیب) نرسانید!

در مقایسه به خریداری خودخواهانه و وخشت‌زده‌ی مواد اولیه در جریان شیوع وباء در غرب، مسلمانان در پاکستان توجه خاصی خود را در خریداری نمودند؛ حتی از ثروت و وقت خود در کمک رساندن به فقرا و ضعیفان استفاده نمودند. فلهذا، این عمل‌شان نیز طبق سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌باشد؛ هنگامی محمد صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ نَفَّسَ عَنْ مُؤْمِنٍ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ اَلدُّنْيَا، نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ»‏‏

(سنن ترمذی)

ترجمه: هر كسی‌كه مسلمانی را از یک مصیبت از مصیبت‌های دنیائی نجات دهد، الله(سبحانه‌وتعالی)، او را از مصیبتی از مصیبت‌های روز قیامت نجات می‌دهد.

مسلمانان پاکستان، با صبر، دعا و توکل به الله سبحانه وتعالی، خیرخواهی موجود در باطن‌شان را در مقابل الله سبحانه وتعالی ثابت ساختند. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«عِظَمُ الْجَزَاءِ مَعَ عِظَمِ الْبَلاَءِ وَإِنَّ اللَّهَ إِذَا أَحَبَّ قَوْمًا ابْتَلاَهُمْ فَمَنْ رَضِيَ فَلَهُ الرِّضَا وَمَنْسَخِطَ فَلَهُ السُّخْطُ»

(ابن ماجه)

ترجمه: بزرگترین پاداش‌ها همراه بلاهای بزرگ است و هر زمان الله متعال کسانی را دوست داشت، آن‌ها را دچار بلا می کند, پس هرکس راضی بود؛ رضایت پروردگار و هرکس ناراضی بود؛ انتقام او را در بر دارد.

فلهذا، چه یک تضاد واضحی میان عوام و حکمرانان پاکستان دیده می‌شود! یک‌سو مسلمانان پاکستان با تمسک قوی‌شان به اسلام و سوی‌دیگر حکمرانان پاکستان که در حاکمیت‌شان بر خلاف آن‌چه الله سبحانه وتعالی نازل کرده امر می‌کنند! این حکمرانان، به‌عوض درمان رنج مسلمانان درین موقع ابتلای الهی، همواره بر مشکلات مردم توسط عمل نمودن برعکس حکم واضح اسلام، بار سنگین را افزودند. بناءً هرچند رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم به ما دستور داده و فرمودند:

«إِذَا سَمِعْتُمْ بِالطَّاعُونِ بِأَرْضٍ فَلَا تَدْخُلُوهَا وَإِذَا وَقَعَ بِأَرْضٍ وَأَنْتُمْ بِهَا فَلَا تَخْرُجُوا مِنْهَا»

(رواه بخاری)

ترجمه: وقتی شنیدید که در سرزمینی طاعون ظاهر شده، وارد آن سرزمین نشوید و هرگاه در سرزمینی به سر می‌بردید و در آن طاعون ظاهر گردید، از آن بیرون نروید.

حکمرانان افرادی‌که با بیماری از ایران بازگشت نمودند را با افرادی‌که فاقد بیماری بودند را در یک مکان نگه‌داری نمود. سپس، حکام تمامی آنان را آزاد کرد تا به سراسر پاکستان به خانه‌های‌شان برگردند! همین امر باعث انتشار ویروس در داخل بلوچستان، پنجاب و سند شد. هرچند رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«لاَ تُورِدُوا المُمْرِضَ عَلَى المُصِحِّ»

(رواه بخاری)

ترجمه: (من‌حیث احتیاط،) هرگز یک بیمار را با یک فرد سالم (در یک محل باهم) قرار ندهید.

لیکن همین حکمرانان هر دو را یعنی افراد بیمار را با افراد سالم در مراکز قرنطینه واقع در سرحد و بیمارستان استان‌ها/ولایات یک‌جاه نگه‌داری نمودند و این امر امکان انتشار ویروس را از فرد بیمار به فرد سالم را فراهم نمود. حکمرانان حتی نتوانستند "تجهیزات حفاظتی شخصی(PPE)" مناسب و کافی را برای پرستاران/نرس‌ها و پزشکان/داکتران فراهم کنند، حال آن‌که ثابت شده است که ویروس کرونا در "ذرات معلق هوا(aerosole)" که در محیط بیمارستان/شفاخانه یافت می‌شود، به همگی پخش می‌شود. ‏همین حکمرانان از یک سو از عموم مردم تقاضای برقراری فاصله گرفتن را می‌کنند؛ لیکن از سوی دیگر در امر محافظت از پزشکان/داکتران و پرستاران/نرس‌های بخش ویروس کرونا بی‌حد ظلم را روا داشتند. هرچند الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنتُمْ مُؤْمِنِينَ -فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ...﴾

[بقره: 278-279]

ترجمه: ای كسانی‌که ايمان آورده‌ ايد! از (عذاب و عقاب) الله(سبحانه‌وتعالی) بپرهيزيد و آنچه از (مطالبات) ربا (در پيش مردم) باقی مانده است فرو گذاريد، اگر مؤمن هستيد.‏‏ پس اگر چنين نكرديد، بدانيد كه به جنگ با الله(سبحانه‌و‌تعالی) و پيامبرش برخاسته‌ ايد...

حکمرانان پاکستان به جمع‌آوری پرداخت سود‌های قرضی‌ اسرار می‌ورزند که تا اکنون اکثریت بودجه دولت را به مصرف رسانیده اند، در حالی‌که مردم عام جامعه از عواقب کم توجهی دولت در خصوص "سیستم مراقبت صحی/بهداشتی شدیداً در رنج و مشکل قرار دارند. ‏به‌عوض رد و الغاء پرداخت‌های سودی در سرزمینی‌که ضرب‌العجل ملی قایم شده و ثانیاً معامله سود/ربا که مخالف شرعیت است، ولی این حکمرانان همراه صندوق بین‌‌الملی پول(IMF) بخاطر گرفتن قرض بیشتر و اجازه صدور کران بیشتر خزانه‌ها که تماماً بر اساس سود می‌باشد، مذاکره و گفت‌و‌گو نمودند.

 ‏این حکومت در خصوص جداسازی افراد بیمار از افراد سالم هیچ تلاشی نورزید و بعداً در برابر عوام پاکستان قرنطینه کمرشکن را نافذ نمود و جالب این‌که سپس همین حکومت بسته‌های امدادی اقتصادی (مواد اولیه) را برای مردم اعلان نمود. در حقیقت این بسته‌های امدادی جز تقلید کورکورانه از حکومت غربی دیگر هیچی نیست که می‌خواهند توسط همین پالیسی‌ها کشتی غرق شده نظام کپیتلزم را از نابودی کامل نجات داده و روی آب بیاورند؛ لیکن این وباء یک‌بار دیگر ثابت ساخت که دموکراسی در مقابل چالش‌های جدید چقدر ضعیف و شکننده است.

بنابر این، حکمرانان ظالم پاکستان حتی در جریان شیوع این ابتلاء کووید 19، می‌خواهند بیشتر به پرداخت معامله باطل ساخته‌ی دست بشر یعنی سود/ربا مبادرت ورزند و می‌خواهند بیشتر از این ارزش روپیه پاکستانی را توسط چاپ بیشتر پول کاهش دهند، همین امر راه را برای بدتر شدن تورم به علت بی‌ارزش شدن روپیه پاکستانی، هموار می‌سازد. بناءً عاقبت این امر منجر به پرداخت مالیات بیشتر با سود/ربا بیشتر پس از ختم این بیماری همه‌گیر/وباء می‌شود. ‏حکمرانان پاکستان با بغاوت مسلسل از احکام الله سبحانه وتعالی، این کلام الله سبحانه وتعالی را به حقیقت ثابت کردند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا...﴾

[طه: 124]

ترجمه: ‏و هركه از ياد من روی بگرداند (و از احكام كتاب‌های آسمانی دوری گزيند)، زندگی تنگ (و سخت و گرفته‌ای) خواهد داشت‌...

این حکمرانان در خصوص ذمه‌داری و حاکمیت‌شان یک باب غفلت دیگر را نیز باز کردند و آن این‌که مسلمانان را از حق رفتن به مساجد محروم ساختند، حتی اگر عوام تدابیر بهداشتی و صحی را نیز مراعت کرده باشد، در حالی‌که مسلمانان بخاطر طلب مغفرت و تقرب به الله سبحانه وتعالی به مساجد می‌روند. حال آن‌که این عمل حکمرانان در ممانعت از ادای نماز واضحاً در مغایرت با حکم اسلام قرار دارد، که طبق اسلام حکم نماز جماعت فرض کفایی و حکم نماز جمعه فرض عین می‌باشد. 

ای مسلمانان پاکستان!

همان‌گونه که عصای حضرت موسی علیه السلام توهمات جادوگران فرعون را بی‌نقاب ساخت، درست الله سبحانه وتعالی با مخلوق کوچکش شکنند‌ه‌گی و بی‌ثباتی نظام ساخته‌ی دست بشر را بی‌نقاب نمود؛ مخلوقی‌که به حدی کوچک است که تنها توسط میکروسکوپ الکترونی قابل رویت است. ‏شیوع این وباء ناکامی چشم‌گیر هم سرمایه‌داری(کپیتلزم) و هم نظام حاکم‌اش یعنی دموکراسی را در خصوص مراقبت از صحت و اقتصاد مردم نه تنها در پاکستان؛ بلکه در سراسر جهان آشکار ساخت.

بدون‌شک، پروردگار جهانیان، الله سبحانه وتعالی با کوچک‌ترین مخلوق‌اش به انسان‌های موجود در دنیا نشان داد که نظام ساخته‌ی دست بشر یعنی دموکراسی در امر مراقبت از امور مردم بی‌انتها ناپایه‌دار و بی‌پروا است و عوام الناس مستحق چنین نظام باطل نیستند چون وقت موعود این نظام رسیده است.

این نظام شکست‌خورده‌ی دموکراسی باید به زودترین فرصت از ریشه برچیده شود و خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت جایگزین‌اش شود تا بدون هیچ گونه تاخیر پرهزینه و نقصان در زنده‌گی و مال انسان‌ها، یک نظامی بر مسلمانان خیرخواه، نجیب و راسخ قائم شود که در امر مراقبت از امور شان طبق دین حق استوار باشد. 

یقیناً الله سبحانه وتعالی فرصت طلایی را برای تأسیس مجدد خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت در پاکستان مهیا ساخته است. این امر قایم شدن خلافت می‌تواند بدون مخالفت و مخالفین صورت می‌بگیرد، چون‌ بحران ویروس کرونا قدرت‌های استعماری خصمانه را در جلوگیری از سقوط اقتصادش و هم‌چنین در امر فرسایش جبران ناپذیر اعتماد‌شان در اذهان مردم، اشغال نموده است و به‌طور کلی هم اقتصاد و هم اعتماد‌شان را در خطر مواجه ساخته است.

بنابر این، همان‌طوری‌که ما به استقبال ماه مبارک رمضان عجله می‌کنیم، بیایید تمامی مان به‌طور خستگی‌ناپذیر برای خاتمه بخشیدن حاکمیت ظلم و استبداد فعالیت نموده و برای احیای حاکمیت طبق کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم قدعلم کنیم. یقیناً، جهان بیشتر از هر موقع آماده‌ست تا بار سنگین دموکراسی ساخته دست بشر را دور بیندازد و این جهان منتظر ظهور بهترین امتی‌ست که برای راهنمایی بشر آفریده شده اند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ...﴾

[آل‌عمران: 110]

ترجمه: ‏شما (ای پيروان محمدصلی الله علیه وسلم) بهترين امتی هستيد كه به سود انسان‌ها آفريده شده‌ ايد (مادامی‌كه) امر به معروف و نهي از منكر می‌نمائيد و به الله(سبحانه‌وتعالی) ايمان داريد...

حزب التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: داکتر زکریا

 

#Covid19

#Korona

كورونا#

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه