- مطابق
گریۀ بسیار و خندۀ کم از صفت مؤمن است!
(ترجمه)
از سعید بن مسیب با ذکر سند حدیث مرویست که ابوهریره رضی الله گفت: پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:
«لَوْ تَعْلَمُونَ مَا أَعْلَمُ لَضَحِكْتُمْ قَلِيلاً وَلَبَكَيْتُمْ كَثِيرًا»
(سنن الترمذی)
ترجمه: اگر آنچه من میدانم، شما میدانستيد، کمتر میخنديديد و بيشتر گريه میکرديد!
توضیح حدیث
مراد از علم، آنچه متعلق به عظمت الله و انتقامش از آنکه نافرمانی الله را میکند، میباشد و مراد از هول و هراسی است که در وقت نزع، حالت مرگ، در قبر و در روز قیامت واقع میشود، است. مناسبت کثرت گریه و قلت خنده در این حالات واضح است. همچنان واضح است که مقصد از این حدیث تخویف میباشد و در این حدیث طبرانی سببی را نیز چنین ذکر نموده است: از ابن عمر روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم بسوی مسجد روان بود، ناگاه نظرش به قومی افتید که سخن میگویند و خنده میکنند، پس فرمود: قسم به ذاتی است که نفس من در قدرت اوست و سپس همین حدیث را بیان کرد.
و از حسن بصری مرویست: هرکس بداند که مرگ به وی آمدنیست، قیامت وعدهگاه اوست و ایستاده شدن به حضور الله مشهد اوست، بجا و مناسب است که وی در دنیا زیادتر محزون باشد.»
کرمانی فرموده است: در این حدیث صنعت بدیع بکار رفته است؛ مقابله خنده به گریه و قلت به کثرت و مطابقت هر یک از اینها. شکی نیست که موضوع بسیار خطرناک است؛ لذا هول و هراس روز قیامت بس بزرگ و عظیم است! مناسب است که به تفاصیل به آن پرداخته شود، در حالیکه امروزه مسلمانان در همچو امور بسیار کم میاندیشند و هیچ شکی نیست که مسلمانان امروز عمدتاً به چیزهایی مصروفاند که هیچ عاقلی نباید به چنین چیزها با اینقدر تعمق بیندیشد که از آنجمله میتوان مصروف شدن به مسابقات فوتبال و افراد کم شخصیتیکه مثل ماده شتران سرکش در میدانهای بازی این طرف و آن طرف میدوند و بقیه مردم از آن لذت برده و اوقات گرانبهای خویش را صرف نموده و به نامهای آن بازیگران افتخار میکنند! با کنترول، نظارت و تربیه این ورزشها و استفاده از لباسهای اغیار و خلاف شریعت اسلامی و سرودن ترانههای تیمهای ورزشی و تربیه ممثلین و هنرمندان بیپروا به دین را تشویق و تکریم نموده، بدون اینکه به ارزشهای زندگی دنیا و حساب آخرت خود بیندیشند.
اگر مسلمانان از امور غیب و آخرت مانند پیامبر صلی الله علیه وسلم آگاه میبودند، یقیناً کم میخندیدند و بسیار میگریستند! اگر مسلمانان از شأن غیب و آخرت میدانستند، هرگز حیات خودرا وقف امور دنیا نمیکردند و هرگز در این دنیا مصروف به بنای قصرهای مجلل و سواری موترهای مدل بالا و فاخره ... نمیشدند!
اگر مسلمانان از شأن امور غیب وآ خرت میدانستند، هرگز موافق به ازدواجهای پر مصرف و جمع اموال نمیشدند! اگر از شأن امور غیب و آخرت میدانستند، هرلحظه بهحال امت اسلامی تأثر و افسوس میکردند و به گریه اطفال مسلمین و زنان و پیرمردانشان دل میسوختاندند!
اگر مسلمانان از شأن امور غیب و آخرت میدانستند، هرلحظه بخاطر نجات امت خود از کام اژدهای غرب کافریکه شب و روز تلاش دارند تا امت را در منجلاب فکری و فرهنگی غرق نمایند، میکوشیدند.
اگر مسلمانان از شأن امور غیب و آخرت میدانستند، هرگز از همکاری با عاملینیکه بخاطر اعادۀ مجد و عظمت اسلام یعنی خلافت ثانیه به منهج نبوت باز نمیایستادند.
بار الها! مسلمانان را فهم و دانش نصیب بگردان تا به اموریکه از طرف الله متعال بالایشان فرض است، توجه کنند!