دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

کسی که نگران خاتمۀ خود باشد، شتاب می‌کند!

(ترجمه)

ابو هریره رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ خَافَ أَدْلَجَ، وَمَنْ أَدْلَجَ بَلَغَ الْمَنْزِلَ، أَلاَ إِنَّ سِلْعَةَ اللَّهِ غَالِيَةٌ، أَلاَ إِنَّ سِلْعَةَ اللَّهِ الْجَنَّةُ» (رواه ترمذی)

ترجمه: هرکس ترس و نگرانی داشته باشد، ابتدای شب حرکتش را آغاز می‌کند و کسی‌که ابتدای شب حرکت کند، به مقصد می‌رسد. آگاه باشید که کالای الله ارزنده و گران‌بهاست؛ آگاه باشید که کالای الله بهشت است.

(من خاف) به این معنی است: کسی‌که نگران است راه را گم کند و راهزنان اموالش را غارت کنند. و (أدلج) این معنی را افاده می‌کند که در ابتدای شب با کمال انرژی و شتابان حرکت می‌کند تا راه را می‌پیماید و از شر راهزنان نیز در امان می‌ماند، و (الدلجة) یعنی پیمودن راه در ابتدای شب یا در انتهای آن؛ زیرا انسان در اول و آخر شب بسیار قوت و انرژی به راه رفتن دارد.

این حدیث توضیح می‌دهد که  انسان مسلمان در یک مسیر دشوار و پر نشیب و فراز قرار دارد؛ راهی‌که با خطرها و گناهان احاطه شده است. بنابراین، همانطور که وقتی یک شخص از مسیر سفر خود ترس دارد، تلاش می‌کند که در مناسب‌ترین اوقات روز و شب مسیرش را طی کند تا به مقصد برسد. انسان مسلمان باید با تلاش و شکیبایی راه خود را بپیماید تا به هدف اصلی خود (جنت الفردوس) برسد.

آگاه باشید که بهشت برین نعمت ارزنده و گران‌بهای الله سبحانه وتعالی است؛ پس کسی‌که می‌خواهد شتاب کند و این نعمت بزرگ (بهشت) را از آن خود نماید، باید برای تغییر واقعیت دردناک مسلمان سعی و کوشش نماید و کسی‌که می‌خواهد شتاب کند و این نعمت بزرگ (بهشت) را از آن خود نماید، باید خالصانه و با تمام قدرت در راه اقامه دولت خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت کار و پیکار کند؛ زیرا خلافت وعده پروردگار و بشارت رسول مقبولش صلی الله علیه وسلم است و یگانه راه درست برای تغییر واقعیت کنونی مسمانان همین است و بس!

الها! خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی‌الله علیه وسلم را زودتر بیاور که توسط آن آشفتگی مسلمانان برطرف می‌شود و مصیبت‌ها را از آنان دفع می‌نماید! پروردگارا! به نور وجه کریم خود زمین را منور گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

تا زمانی‌که ارتش‌ها حرکت نکنند، تجاوز و حمله بر غزه با آتش‌بس و بدون آتش‌بس ادامه خواهد داشت!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

هان! جنگ در غزه با تمام وحشی‌گری خود ماه ششم را پشت سر گذاشت. این جنگ تاهنوز با وجود تمام قول و قرارهای دروغین، پهلوانی‌ها و نمایشنامه‌بازی‌ها با کشتار، آواره‌گی، ویرانی و اسارت در جلو دید و شنید تمام جهان و با دسیسه‌سازی و مشارکت حکام دست‌نشاندۀ مسلمانان و رؤسای مجرم غرب ادامه دارد؛ رؤسایی‌که یک لحظه از حمایت یهود و یاری‌ رساندنش با اسلحه و تجهیزات کوتاهی نکرده و بدون تأخیر وی را در رساندن مال و غذا و در تطبیق نقشه‌ها و اهداف جنایت‌کارانه‌اش در حق غزه و مردم آن و در حق مجاهدین یاری می‌رساند. بزرگ‌تر از این، مکر و دسیسه‌سازی می‌کنند تا توسط آن بتوانند به چیزهای بیشتر از آنچه که با جنگ و کشتار و بمب‌باران به دست آورده اند، دست یابند. آن‌ها این اقدامات شان را در محضر قانون جنگل به زشت‌ترین شکل آن در قرن بیست‌و‌یکم، قرن دموکراسی، قرن آزادی‌ها و حقوق بشر و در محضر تمام دروغ‌ها و گل‌های سبز و سرخ فریبنده انجام می‌دهند!

مفاهیم حقوق بشر، سازمان ملل، شورای امنیت و کمیتۀ ملل تبخیر گشته اند، حتی در سطح نوشته‌ بی‌اثری نمودار نگشت؛ زیرا از سوی آن‌ها چیزی صادر نگردید که آبروی شان را حفظ و زشتی شان را سایه افگند؛ حتی بخاطر دفع سرزنش و ملامت چنین کاری نکردند. امریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه و سایر کشورهای که خود را جهان آزاد توصیف می‌کنند یا با تمام وقاحت و بی‌شرمی در کنار یهودیان ایستاده، از آن‌ها دفاع می‌کنند و یا از روی خجالت برخی از مصیبت‌های جان‌گداز انسانی را به جز سایر مظاهر جنایت و کشتار تقبیح کرده و حال آن‌که زبان حال‌ شان در مقابل یهودیان گویای اینست که مجاهدین را بکشید، غزه را نابود و سنگ و درخت را ریشه‌کن کنید؛ اما اگر امکان دارد در کشتار و گرسنگی اطفال و زنان تخفیف قایل شوید و اگر ممکن نیست، حق‌تان بالاتر و ارزشمندتر از زندگی آن‌هاست!

اما تصمیم سیاسی خون‌آشامان رژیم یهود و امریکا مبنی بر اینست که بساط جنبش حماس از نواره غزه برچیده شود و تمام مجاهدین به قتل رسانیده شوند تا در آینده غزه برای رژیم یهود تهدیدی نباشد و مدل کرانه‌ باختری را به خود بگیرد؛ طوری‌که مقامات فلسطینی در کرانه‌ باختری به نحو بزرگی و با قاطعیت در حفظ امنیت یهودیان و تلاش برای زنده‌ماندن سازگاری کردند و با پروژه‌های شهرداری و شهرستان‌هایی‌که توسط مردان این پروژۀ سرمایه‌گذاری فلسطینی تحت سیادت و رهبری رژیم یهود اداره می‌شود، راضی گشته و کنار آمدند. روزنامۀ تایمز آف اسرائیل گزارش داده است که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم یهود در حال برنامه‌ریزی روی ماندگاری این رژیم در غزه در طی ده‌سال آینده است و این مدتی است که ارتش برای مبدل‌ساختن واقعیت نوارغزه به واقعیت کرانه‌ی باختری نیازمند آن است. هم‌چنین این روزنامه گزارش داده است که: «به زودی تمام سلاح‌های ثقیله از نوارغزه جمع‌آوری خواهد گشت و تحت کنترل مقامات فلسطینی که مخالفت جزئی دارند، قرار خواهد گرفت و ما به مقامات فلسطینی خاطرنشان ساختیم که حملات و اقدامات اسرائیل در مراکز تروریست‌ها در مرکز نوارغزه پایان‌ناپذیر بوده و حملاتی هم‌چون حملات ارتش در نابلس و جنین ادامه خواهد داشت. با فرا رسیدن آن موقع، اگر تروریست‌ها به ساخت مجدد خانه‌های شان بپردازند؛ خانه‌های شان ویران خواهد گشت و بازداشت‌های شبانه در خان‌یونس و شجاعیه همچنان تدوام خواهد یافت.»

این تصمیم تا رسیدن جنگ به آخرین تونل، مجاهد و موشک ثابت بوده و این چیزی است که رؤسای یهودیان و امریکا حتی در زمان سخن‌راندن از آتش‌بس انسانی و تبادل اسیران به صراحت بیان می‌کنند. بنیامین نتانیاهو، به شبکۀ CBS امریکایی گفته است: «وقتی به توافقی برسیم این روند و هدف تا حدی به عقب خواهد افتاد؛ اما به زودی به پایه اکمال رسیده و پایان خواهد یافت.»

به سبب این‌که رؤسای جنبش حماس این پلان را درک نموده و دانستند که آتش‌بس تنها به نفع رژیم یهود و امریکا بوده و آن‌ها از تجاوز در این ماه هراس دارند که مبادا از سوی سرزمین‌های اسلامی که مملو از خطرات است مورد تهدید قرار گیرند و دیگر این‌که خودشان می‌توانند تعداد بسیاری از اسیران را قبل از کشته شدن دیگران در حمله به رفح آزاد سازند، تحت یک برنامۀ مشخص به آتش‌بس دایمی و کامل یعنی عقب‌نشینی ارتش و ختم جنگ اصرار ورزیدند. این چیزی است که با نقشه و پلان یهودیان و امریکا جنایت‌کار در تعارض قرار دارد. به همین دلیل، جوبایدن، رئیس‌جمهور امریکا با صراحت اظهار داشت: «حماس در پی آتش‌بس عمومی و کلی است؛ زیرا برای بقای خود این را بهترین فرصت می‌پندارد.» این عملکرد حماس، امریکا و یهودیان را ناامید کرده است؛ زیرا آن‌ها موفق نشدند تا جنبش حماس را توسط آتش‌بس موقتی فریب دهند. در این میان نتانیاهو برای این‌که با فرکانس بالاتری هشدار دهد، گفت: «اسرائیل با وجود ازدیاد فشارهای بین‌المللی حملۀ خود را بالای جنبش حماس از جمله در شهر رفح و جنوب نوار غزه ادامه خواهد داد.»

در تمام احوال، حماس چه آتش‌بس موقتی فریبنده را قبول کند و یا ابا ورزد، رژیم یهود و با فشاری از سوی امریکا مجبور است که از شدت حملات و صحنه‌های کشتار و جنایات در حق اهل ما در غزه در جریان ماه مبارک رمضان بکاهد، از ترس این‌که مبادا اوضاع در سرزمین‌های اسلامی از کنترل شان خارج گردد؛ زیرا آن‌ها می‌دانند که حتی یک جرقه‌ای از سوی یکی از سرزمین‌های اسلامی سبب می‌شود که اوضاع از کنترل شان خارج و نتیجه‌ای معکوس دهد. در نهایت، امت قدرت غصب‌شدۀ خود را از حکام دست‌نشانده و استعمارگر پس گیرد و ارتش‌های خود را آزادانه، تکبیرگویان و لبیک‌گویان به سمت غزه و مسجدالاقصی حرکت دهد و آن‌ها می‌دانند که این یک کار آسان بوده، انتظار آن می‌رود و خیلی دور و غیرممکن نیست.

برای این‌که اهل ما در غزه نجات یابند و یا جنگ توقف یابد، دو راه وجود دارد؛ یا باید امت و یا یکی از ارتش‌های آن حرکت کند و یا هم یهودیان و امریکا به این قناعت برسند که حرکت امت و یا ارتش‌های آن قریب‌الوقوع است. دقیقاً همان‌طور که در جریان دروازه‌های آهنی که یهودیان در ورودگاه‌های مسجدالاقصی نصب کرده بودند، اتفاق افتاد و نتانیاهو از آن عقب‌نشینی نکرد؛ مگر بعد از آنکه این ترس در مقابلش ظاهر گشت و حرکت امت قریب‌الوقوع به نظرش آمد.

 اما پرداختن و اتکا به اختلافات میان امریکا و یهودیان و اختلافات میان خود یهودیان در داخل، کاری بیهوده بوده که در روند جنگ و کشتار هیچ تأثیری نداشته و واقعیت سازمان ملل و فشار بین‌المللی نیز همین‌گونه است. افزایش این اختلافات تنها از باب نیرنگ و ترفند بوده که برخی سیاست‌مداران و اهل رسانه برای گذشت زمان و مهیاکردن فرصت برای یهودیان و امریکا برای تنفیذ نقشه‌های شان تا آخرین گام انجام می‌دهند.

بنابراین، امریکا و بایدن، یهودیان و نتانیاهو همگی در نابودی غزه و کشتار مجاهدین و پایان بخشیدن به مقاومت متفق و هم‌نظر بوده و اختلافات موجود در میان شان روی برخی از مسائل جزئی ترفندی بیش نبوده و به خاطر مراعات کردن دیدگاه عام بین‌الملل و یا دیدگاه عام در داخل خود امریکا و رژیم یهود می‌باشد و اگر در میان شان اختلافاتی هم دربارۀ روز بعدی برای جنگ باشد، بازهم بر جنگ و ضرورتش و ضرورت پیروزی قاطع رژیم یهود بر اجساد اطفال و ویرانه‌های غزه متفق و همدست اند.

واقعیت اختلافات داخلی در رژیم یهود نیز همین‌گونه است. همۀ آنان بر جنگ و پیروزی بر غزه و مقاومت هم‌نظر بوده و به اصطلاح خودشان آماده تقدیم قربانی‌های المناک هستند. آن‌چه که از نزاع‌های رسانه‌ای در مورد روز بعد از جنگ به نظر می‌رسد، به شخص نتانیاهو، لبید، بینی‌گانتس و یوآف گالانت، آرایی انتخاباتی و به این‌که در حکومت آینده چه کسی بازنده و یا برنده خواهد شد تعلق می‌گیرد و یا به ادامه جنگ و پایان بخشیدن به مقاومت و ریشه‌کن نمودن غزه که این گزینه، محل اتفاق تمام احزاب یهودی است. تلاش برای افزایش این اختلافات تا سرحدی‌که بتواند جنگ را توقف دهد هم و نیرنگی بیش نبوده و این یعنی فرصت‌دادن برای شان تا هرچه می‌خواهند انجام دهند.

واقعیت سازمان ملل و فشار جهانی نیز همین‌طور است. این فشار ناچیز بوده که یهودیان اندکی از آن رنج می‌برند و رؤسای یهود می‌دانند که سازمان ملل هرگز حرکت نکرده و از شر آن و از شر تمام پرحرفی‌ها و شعارهای دروغین تا زمانی‌که چراغ‌سبز و پوشش امریکایی موجود و پابرجا باشد، در امان می‌باشند.

برای غزه و مردم آن و برای فلسطین و اقصی هیچ حامی و پشتیبانی جز امت اسلامی و ارتش‌های مسلمانان و جز سربازان و فرماندهان مخلص ارتش‌های موجود در سرزمین‌های اسلامی وجود نداشته و اگر همۀ این‌ها و یا برخی از آنان حرکت نکنند؛ پس بدانند که جهان کفر و مردم آن همگی اتفاق‌نظر کرده و تصمیم خبیث خود را گرفته اند. لذا برای امت اسلامی، سربازان و ارتش‌های آن شایسته است که جوانمردی، رمضان و اسلام آنان را برای نصرت برادران شان و نصرت مسجدالاقصی تحریک کند.

برگرفته شده از شماره 486 جریدۀ الرایه

نویسنده: انجینر باهر صالح

عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-سرزمین مبارک(فلسطین)

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

زنان مسلمان نیازمند حقوق اسلامی اند، نه آزادی‌های سیکولاریزم

خبر:

به تاریخ ۸  مارچ سال ۲۰۲۴م،  خبرگذاری رسمی قصر سفید مطلبی را تحت عنوان " بیانیۀ از جانب ریس جمهور جوبایدن به مناسبت روز جهانی زنان" به نشر رسانید که در آن ریس جمهور آمریکا گفته بود، " ایالات متحده آمریکا در امر دشوار محافظت و  رشد حقوق بشر با زنان و دختران در سراسر جهان ایستاده است".  [whitehouse.gov]

تبصره:

به تاریخ ۸  مارچ،  جهان روز جهانی زن را تجلیل کرد. بر اساس خبرگذاری سازمان ملل "روز جهانی زن در بسیاری از کشورها در سراسر جهان تجلیل شد. جنبش جهانی رو به رشد زنان که با برگزاری چهار نشست جهانی زنان از طرف سازمان ملل مورد حمایت قرار گرفت، در امر مبدل نمودن این تجلیل منحیث یک نقطه عطف در جهت حمایت حقوق زنان و مشارکت‌‌شان در عرصه‌های سیاسی و اقتصادی ممد واقع شده است" [un.org]. هشتم ماه مارچ روزیست که سران سازمان ملل و رهبران غربی به زنان در سراسر جهان این پیام را می‌رسانند که تنها راه حل به مشکلات‌شان آزادی‌ها و برابری جنسیتی بوده و از "مبارزه" در جهت حقوق مساوی قدردانی می نمایند.

در واقع این مفهوم‌یست که از همه جوانب به جوانان مسلمان ما ترزیق می شود. رسانه‌های اجتماعی به زنان و دختران جوان‌ما می آموزانند که تظاهر بیشتر زیبای  بدن شان آزادی است. این رسانه‌ها به ما می آموزانند که حجاب یک انتخاب نه بلکه ظلم است. مکاتب به ما می آموزاند که اگر هر نوع عملی را مردان  انجام دهند و ما انجام ندهیم پس ما خود را مقید ساخته ایم و به "آنها" گفته‌ایم که شما برنده شدید. بنابرین، دختران جوان که هنوز اذهان شان در حال رشد است با تاثیرات منفی بی وقفه از طرف اجتماع در تعاملات روزمره شان روبرو هستند.

ما از طرف دوستان خود که می گویند نباید "عقب برویم" و "نگذاریم مردان برنده شوند" تحت تاثیر قرار داده می‌شویم. ما از طرف شخصیت های با نفوذ خود که به ما می‌گویند نباید "درهیچ حالت احساس شرم کنیم و جلو رشد شخصیت خود را بگیریم" تحت تاثیر قرار داده می‌شویم. ما از طرف رسانه‌های اجتماعی که به ما می‌گویند اگر کارهای همانند مردان انجام ندادیم پس ضعیف‌تر عمل کرده‌ایم، تحت تاثیر قرار داده می شویم. در عوض آگاهی کمتری از اسلام به ما میرسد و کمتر به این امر اطمینان داده می‌شویم که اطاعت از اوامر اسلام ما را ضعیف نه بلکه قوی می‌سازد. به راستی که برای ما کاملاَ‌ بالعکس بیان می شود، بطور مثال؛ از طریق نمایشات تلویزیونی در ذهن ما این را تلقین میکنند که "مبارزۀ" یک زن مسلمان از دور کردن حجاب‌اش شروع می‌شود.

ولی بیائید این را از خود بپرسیم که این مفهوم آزادی غربی، زنان را در سراسر جهان به کجا کشانده است؟ زنان در بخش ورزش توسط مربی ها در اتاق های لباس تبدیلی مورد آزار و اذیت و اهانت قرار می‌گیرند. زنان روی جاده‌ها مورد حمله قرار می‌گیرند و در ساحات کاری شان اذیت شده و در داخل خانه‌های شان لت و کوب می شوند. این آزادی غربی آنعده از زنان مسلمان را که درحال حاضر زیر چتر نظم جهانی سیکولار زندگی می کنند، به کجا کشانده است؟ به زنان در آیغور نظر کنید که وادار به ازدواج با مردان چینای و ترک دین شان می‌شوند. وقتی حجاب می پوشند از طرف مقامات چینایی حجاب شان تکه پاره می‌شود. خواهران ما در پاریس از پوشیدن حجاب منع می شوند. زنان  در فلسطین در زیر نظر رسانه‌های بین المللی مورد بدرفتاری، تجاوز جنسی، گرسنگی، جراحت و کشتن قرار می‌گیرند. ما در خود پاکستان مثال های وحشتناک از حمله و کشته شدن زنان را ثبت داریم.

آیا واقعاْ حالت ما نسبت به زمان خلافت هنگامیکه اسلام منحیث نظام زندگی حاکم بود، بهتر است؟ آن زمانیکه نه تنها حقوق ما محفوظ بلکه مورد احترام هم قرار داشت. اسلام به ما حقوق می‌دهد. اسلام به ما حفاظت می دهد. اسلام ما را قادر می‌سازد تا امور روزمره زندگی خود را با حس امنیت بسر برسانیم. اینکه غرب تلاش دارد تا اسلام را دینی به تصویر بکشد که زنان را از نظر انداخته و آنان را تحت قیود قرار داده است؛ اما به مثال‌های از زمان دولت خلافت نظر اندازید تا ثابت شود که وضعیت از این قرار نیست.

زنان به تنهایی می توانند کار کنند یعنی ما می توانیم تجارت خود را بدون مزاحمت به پیش ببریم. به این امر قادر باشیم تا هر تلاشی را که حقوقی داده شده از طرف الله سبحانه و تعالی را از ما می گیرد، زیر سوال بیندازیم. تا جایی که یک زن تصمیم خود خلیفه را در مورد مهر زیر سوال می اندازد. وقتی عمر فاروق (‏رض) بیان کرد، «ان امر خاصمت عمر فخصمته» "زنی با عمر مشاجره کرد و او در مشاجره‌اش با او برحق بود". لشکر ها فوراْ بدلیل نقض عزت و امنیت ما اعزام می شدند. در زیر چتر اسلام به زنان این فرصت داده می‌شود تا تحت قوانین شرعی به شکل زندگی خود را به پیش ببرند که دچار هیچ نوع گناهی نشوند.

بنابرین وقت‌اش فرا رسیده تا از این پس در پی این مفکوره ناقص غربی که مثال های بی شماری دلالت به مضر بودن آن نسبت به سلامتی ما دارد، نرویم و در پیروی از تنها نظم درست زندگی اسلامی ثابت بمانیم. رسول الله (ص) فرموده است: «نعم، انما النساء شقائق الرجال» "بلی، زنان مکمل مردان اند".

رسوال الله (ص) در آخرین حج خود فرمودند: «استوصوا بالنساء خیرا» "با زنان برخورد نیک کنید". زنان در تحت چتر خلافت در روی زمین ان‌شا الله از ظلم مردان در امان خواهند بود. حالانکه در حال حاضر در غرب تعدادی زیادی از مادران مجرد تنها خود شان را نه بلکه باید اطفال شان را به تنهایی تولد و بزرگ نمایند. هم چنان در شرق زنان از حقوق اساسی خود که اسلام چهارده قرن قبل برای شان داده از جمله رضایت در ازدواج، تصاحب ملکیت و محاسبه حکام، محروم هستند. حق زن در اسلام توسط الله سبحانه و تعالی  و تقوای فردی از بندگان صالح‌اش تضمین می شود.

الله سبحانه و تعالی فرموده است:

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ ۚ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

ترجمه: (مردان و زنان باایمان، ولیّ (و یار و یاور) یکدیگرند؛ امر به معروف، و نهی از منکر می‌کنند؛ نماز را برپا می‌دارند؛ و زکات را می‌پردازند؛ و خدا و رسولش را اطاعت می‌کنند؛ به زودی خدا آنان را مورد رحمت خویش قرارمی‌دهد؛ خداوند توانا و حکیم است!) [توبه:۷۱]

نوشته شده مرکزی مطبوعات توسط نور مصعب

تاریخ هجری قمری: ۳ رمضان 1445

تاریخ میلادی: چهارشنبه، ۱۳ مارچ 2014

مترجم:  منیب تقوی

 

ادامه مطلب...

ای امت عزتمند! آیا زمان توبه فرا نرسیده؟

(ترجمه)


از ابو موسی اشعری روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ يَبْسُطُ يَدَهُ بِاللَّيْلِ لِيَتُوبَ مُسِيءُ النَّهَارِ، وَيَبْسُطُ يَدَهُ بِالنَّهَارِ لِيَتُوبَ مُسِيءُ اللَّيْلِ، حَتَّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ مِنْ مَغْرِبِهَا» (رواه مسلم(
ترجمه: همانا الله عزوجل دست خويش را در شب می‌گستراند تا توبۀ كسی را كه در روز گناه نموده قبول کند و دست خويش را در روز می‌گستراند تا توبۀ كسی را كه در شب گناه نموده بپذیرد، تا زمانیکه خورشيد از غرب طلوع می‌كند.

شکی نیست که تمام انسان‌ها به توبه و بازگشت نیازمند هستند؛ زیرا هیچ انسانی وجود ندارد که گناهی را مرتکب نشده باشد. همه گناهکار هستند و کسی‌که ادعا می‌کند گناهی نکرده ،یقیناً به حق خود ظلم نموده است. به همین خاطر، انسان همیشه نیازمند توبه و استغفار می‌باشد. درک انسان نسبت به این‌که نیاز به توبه دارد، نشان‌دهندۀ ذهنیت سالم وی است. بنابراین، گناه را کنار گذاشته و اعلام می‌کند که می‌خواهد بر نفس خود چیره شود. لذا زندگی خود را تغییر داده، ایمانش را تجدید می‌نماید و آن‌گاه مانند کودکی که تازه متولد شده زندگی جدیدی را آغاز می‌کند. توبه در حقیقت غالب شدن بر نفس است و انسان در هر زمانی‌که بخواهد، چه در شب و چه در روز می‌تواند آن‌را انجام دهد و الله سبحانه وتعالی در هر زمانی توبۀ بند‌گان خود می‌پذیرد. شاعر چه ز یبا می‌گوید:

يا نفسُ توبي فإنّ الموت قد حانا
في كل يومٍ
لنا ميت نشيعه
یا نفس مالي وللأموال أكنزها
قد مضى الزمان وولى العمر في لعب

  واعصي الهوى فالهوى ما زال فتانا
ننسى بمصرعه آثار موتانا
خلفي وأخرج من دنياي عريانا
يكفيك ما كانا قد كان ما كانا

ترجمه: توبه کن؛ زیرا مرگ به سراغت میآید، از هوای نفس خود پیروی نکن؛ زیرا همواره ما را فریب می‌دهد. هر روز کسی در میان ما می‌میرد که برای آن سوگواری میکنیم و در جولان‌گاه آن مردگان خود را فراموش می‌کنیم. ای  نفس! دارایی من و نفیس‌ترین دارایی‌ها پشت سرم می‌ماند و دست خالی از دنیا میرویم. زمان گذشت و عمر در بیهودگی سپری شد، ولی فقط عمل صالح برای تو ماندگار است.

وقتی از توبه سخن می‌گوییم، وضعیت برخی از مسلمانان امروزی ما را شگفت‌زده می‌کند؛ زیرا مرگ را پیش چشمان خود می‌بینند‌ که همه را می‌بلعد، آن را هر وقت و هر لحظه با چشمان خود می‌بینند؛ لیکن طوری در لذایذ زندگی غرق هستند که گویا جاودانه خواهند زیست. برادران خود را می‌بینند که به دست دشمنان‌شان کشته می‌شوند؛ ولی فقط نظاره‌گر هستند. احکام الله سبحانه وتعالی را معطل می‌بینند؛ ولی خود را تکان نمی‌دهند؛ در حالی‌که  کفر در سرزمین‌های‌شان بدون هیچ بازدارنده‌ای گشت و گذار و کشورگشایی می‌کند. سرزمین‌ها اشغال شده، منابع به غارت رفته، حرمت‌ها شکسته شده، حقوق زیر پا گردیده و خلیفه وجود ندارد؛ ولی تمام مسلمانان خاموش نشسته‌اند و با خود درگیر هستند. دهه‌ها گذشت و امت سلاخی شده، در معرض حیوانات درنده قرار گرفته‌ و باقی ماندۀ اجسادشان پارچه پارچه می‌شود. دهه‌ها گذشت و امت همان  ظرف غذایی است که دشمنان گرسنه بر آن سرازیر شده‌اند. دهه‌ها گذشت و امت بخاطر ساکت نشستن و راضی شدن به اوضاع حاکم، در این حالت وخیم و دردناک قرار گرفتند.

ای امت با عزت! آیا زمان توبه فرا نرسیده است؟ آیا از کار‌هایی‌که در گذشته‌ انجام داده‌ایم، توبه نمی‌کنیم؟ آیا عمل صالحی وجود دارد که با انجام دادن آن درد‌ این سال‌ها را جبران کنیم؟ آیا برای تطبیق مجدد احکام اسلام در روی زمین با برپایی خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت، کاری صورت می‌گیرد؟!

الهی! خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی‌الله علیه وسلم را زود تر بیاور که توسط آن آشفتگی مسلمانان بر طرف می‌شود و مصیبت‌ها را از آنان دفع می‌نماید! پروردگارا! به نور وجه کریم ‌ات زمین را منور بفرما! اللهم آمین آمین!

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

تنها ارتشِ خلافت یهودیان را مهار خواهد کرد!

(ترجمه)

خبر:

قتل عام پس از قتل عام، محاصره، گرسنگی و نابودیِ غزه و مردم آن! از کلوخِ هیچ یک از حکام سرزمین‌های اسلامی جرقه‌ای بلند نشد!

تبصره:

قتل عام در غزه ادامه دارد و روزانه صدها شهید برجای می‌گذارد و تعداد مجروحان از حد گذشته است. هم‌چنان محاصره و گرسنگی هم از مسلمانان غزه قربانی می‌گیرد و حکام سرزمین‌های اسلامی از لاک سکوت خود سر بیرون نمی‌آورند و ارتش‌های شان در پادگان‌های شان بیکار خفته اند. در واقع با این عکس‌العمل شان، از رژیم خونخوار یهود محافظت می‌کنند و فرزندان امت اسلامی را از بسیج عمومی علیه یهود باز می‌دارند؛ حتی در بین حکام سرزمین‌های اسلامی هستند؛ کسانی‌که آب و غذا و حتی سلاح و مهمات را نیز جهت کشتن مردم غزه برای یهود فراهم می‌کنند.

نتانیاهو با وقاحت تمام بر مسلمانان غزه می‌تازد؛ زیرا کسی را در مقابل خود نمی‌بیند و کسی را نمی‌یابد که به گستاخی‌اش پایان دهد؛ چرا که مطمئن است، ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی در زیر پرچم این حکام حقیر، خائن و توطئه‌گر علیه او دست بر ماشه نمی‌برند، و لشکری در حال حرکت ندیده است تا پای بر گردنش گذاشته زبان و دستش را ببرد و شرِ سربازانش را از سر مردم فلسطین و غزه کوتاه نماید.

اما ما ناامید و تسلیم نخواهیم شد و امت اسلامی و ارتش‌هایش همواره در تلاش خواهند بود تا خود را از چنگال این حکام خائن بیرون کشیده و به اذن الله سبحانه وتعالی، غل و زنجیرهایش را شکسته و خود را از قیدشان آزاد سازد و خلافت باشکوه و مهیبی را که یهود و حامیان غربی‌اش از آن هراس دارند، اساس گذاری کند تا خلیفه و ارتش‌اش، به راه افتاده و زمین را از دَنَس یهودیان پاک سازند و از تنانیاهو و گرازهای وحشی‌اش عبرتی سازند که جهان همواره فراموشش نکند! آن وقت است که ظالمان مسیر خود را خواهند یافت!

نویسنده: خلیفه محمد

شنبه 20 رمضان المبارک 1445هـ.ق.

30 مارس 2024م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

سلیقه‌های مردم فاسد شده؛ مسئول کیست؟

(ترجمه)

سهل بن سعد روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِدًا خَيْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَمِ.» (رواه البخاري برقم 3913)
ترجمه: به الله قسم، اگر یک مرد به وسیلۀ تو هدايت شود، برايت از شتران سرخ‌ بهتر است.

دعوت به دین الله سبحانه وتعالی هدف نهایی الله متعال از انبیاء، رسولان و بندگان صالح و مؤمنش است و همین عزت و جایگاه برای دعوت‌گر کافی است که الله سبحانه وتعالی این مسئولیت بزرگ را به دوش وی گذاشته است؛ زیرا دعوت به دین الله سبحانه وتعالی بهترین و بزرگ‌ترین عمل نزد او تعالی می‌باشد. الله متعالی در این‌باره می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ [فصلت: 33]
ترجمه: گفتار چه کسی بهتر از گفتار کسی است که مردمان را به سوی الله میخواند و کارهای شایسته میکند و اعلام می‌دارد که من از زمرۀ مسلمانان هستم؟

دین مبین اسلام هدایت مردم را بر عهدۀ این امت قرار داده و کسانی‌که این کار را انجام می‌دهند، به اجر و پاداش آن تشویق و ترغیب نموده است. همین کافی است که هدایت نمودن یک نفر به سوی دین الله سبحانه وتعالی، به کسی‌که به این کار می‌پردازد، از شترهای سرخ‌مو بهتر خوانده شده است. شترهای سرخ‌مو در نزد عرب‌ها به بهترین و با ارزش‌ترین شترها گفته می‌شد. گفته شده که شتر سرخ‌مو همان شتر حامل (شتری‌که انسان را حمل می‌کند) می‌باشد.

معنی حدیث شریف اینست که هدایت و رهنمایی یک نفر از کفار به دست دعوت‌گر خیر بزرگ و فضیلت والایی است و بعضی گفته‌اند که بهتر از دنیا و ما فیها می‌باشد. بنابر این، در این روز‌ها چه کسی آستین همت بالا می‌زند و برای بازگرداندن امت به دینش کار و پیکار می‌کند؟ چه کسی برای هدایت مردم کار و پیکار می‌کند، بعد از این‌که سلیقه‌ها و اذواق‌شان بخاطر سایه‌افگندن ظلم حکام و فراگیری فساد تغییر کرده و زندگی‌شان بر خلاف فطرت جریان دارد؟ کیست که این روزها به پا خیزد، غرایز خود را زیر پا نماید و دنیای زودگذر را رها کرده و به چیزی چنگ بزند که همواره پایدار خواهد بود؟

الها! خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی‌الله علیه وسلم را زودتر بیاور که توسط آن آشفتگی مسلمانان بر طرف می‌شود و مصیبت‌ها را از آنان دفع می‌نماید! پروردگارا! به نور وجه کریمت زمین را منور گردان !اللهم آمین آمین!
مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

ای سربازان در ارتش‌ها، آیا از قهرمانان غزه -که در از بین بردن یهود از شما پیشی گرفتند- عبرت نمی‌گیرید؛ آنانی‌که در میان سربازان یهود ترس ایجاد نمودند؟ پس منتظر چه هستید؟!

  • نشر شده در سیاسی

(خطبه اول)

(سخنرانی روز جمعه استاد احمدالقصص که در روز تحصن همبستگی با مردمان غزه صورت گرفت)

خطبه اول:

الحمدلله ثم الحمدلله سپاس پروردگاری را که ما را به این‌ راه هدایت نمود و اگر او هدایت نکرده بود، هرگز راهیاب نمی‌شدیم! گواهی می‌دهیم که جز الله معبودی نیست، او واحد ولاشریک است! گواهی می‌دهیم که محمد صلی الله علیه وسلم بنده، فرستاده، برگزیده و دوست اوست که او را با هدایت و دین حق فرستاد تا برتمام ادیان غالب شود؛ اگرچه ممکن دوست نداشته باشند! ای بارالها، بر محمد صلی الله علیه وسلم، اهل بیت، اصحاب و تمام کسانی‌که تا روز جزا به رهنمایی‌اش رهنمون و به سنت او چنگ زده اند، درود و سلامتی عطا کن!

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ﴾ [آل‌عمران: 102]

ترجمه: اى كسانى‌كه ايمان آورده‌ايد! از الله پروا كنيد آنگونه كه سزاوار تقوا اوست و نميريد، مگر اين‌كه مسلمان باشيد.

﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا﴾ [نساء: ١]

ترجمه: اى مردم! از پروردگارتان پروا كنيد، آن كس كه شما را از يك نفس آفريد و همسرش را نيز از (جنس) او آفريد و از آن دو، مردان و زنان بسيارى را (در روى زمين) پراكنده ساخت واز اللهِ كه (با سوگند) به او از يكديگر درخواست مى‌كنيد، پروا كنيد و (نسبت) به ارحام نيز تقوا پيشه كنيد (وقطع رحم نكنيد) كه خداوند همواره مراقب شماست.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلْتَنظُرْ نَفْسٌ مَّا قَدَّمَتْ لِغَدٍ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾ [حشر: ١٨]

ترجمه: ای مؤمنین از الله متعال پروا کنید باید هرکسی ببنید برای فردا چه تقدیم نموده است؛ بدون شک الله متعال به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.

 اما بعد: ای مردم! ای مؤمنین! ای کسانی‌که آرزوی ادای نماز در مسجدالاقصی را دارید! ای کسانی‌که می‌خواهید برادران‌تان را در غزه یاری رسانید؛ اما میان شما و آنان موانع واقع شده است! ای بندگان پرهیزگار الله! الله سبحانه و تعالی در کتاب عزیز خویش چنین می‌فرماید:

﴿فَلْيُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يَشْرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا﴾ [نساء: ٧٤]

ترجمه: باید در راه الله (متعال) با کسانی‌که زندگی دنیا را در بدل زندگی آخرت خریدند، بجنگید و کسی‌که در راه الله بجنگد و کشته شود و یا این‌‌که پیروز گردد، به زودی پاداش بزرگی را به او می‌دهیم.

﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرً﴾ [نساء: ٧٥]

ترجمه: شمارا چه شده است که در راه الله برای (نجات)مردان ضعیف، زنان و اطفال که می‌گویند پروردگار را ما را از این‌ دیاری‌که اهلش ستمگر هستند، بیرون کن و برای مان از نزد خود سرپرست و یاوری قرار ده کارزار نمی‌کنید؟

﴿الَّذِينَ آمَنُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُوا أَوْلِيَاءَ الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا﴾ [نساء: ٧٦]

ترجمه: کسانی‌که ایمان آوردند، در راه الله (سبحانه وتعالی) مقاتله می‌کنند و کسانی‌که کافراند، در راه طاغوت می‌جنگند؛ پس با دوستان شیطان بجنگید، بدون شک مکر شیطان ضعیف است!

بی‌تردید مفاهیم جهاد که این‌ آیات بزرگ مانند بسیاری از آیات دیگر در بردارد، اندکی از مزه و لذت آن‌ها را طلوع صبح هفتم اکتوبر (روز حمله‌ی حماس بر یهود) برای ما چشاند. این‌ لذت را بعد از سال‌ها محرومیت توسط حکام ستمکار و فاسد، دربان‌های غرب در سرزمین‌های مان و قدرت طلبان چشیدیم. اندکی از لذت آن را زمانی چشیدیم که گروهی از قهرمانان با امکانات اندک؛ اما با ایمان، عزم، اراده، شوق بهشت و آروزی بسیار به نصرت اسلام سینه سپر کردند.

در یک صبح مبارک امت اسلامی وجد نصرت را احساس کرد و دانست که امتِ شیران و قهرمانان است. امت فهمید رژیم یهود که شکست‌ناپذیر پنداشته می‌شد، خانه‌ی عنکبوتی بیش نیست و این‌که رژیم پوشالی است که در صورت استقرار ارتشی از ارتش‌های مسلمانان؛ بلکه با نیم ارتش با چشم به هم زدن شکست داده می‌شود. مسلمانان در سراسر جهان از این‌که اخبار این‌ معرکه‌ی مبارک و این‌ غزوه‌ی خوش یمن را شنیدند. بعد از این‌که نزدیک بود وسوسه‌های شیطان رژیم یهود را به فراموشی دهد، توقع داشتند که جوانمردی در قلب صاحبان منصب خطور کند؛ اما صاحبان منصب اصلاً مرد نیستند؛ بلکه زنان امت اسلامی شجاع‌تر و جوانمردتر از شماهستند!

ای صاحبان مقام و منصب! اما امت امیدوارست که برخی از فرماندهان ارتش‌ها تکان بخورند و متذکر شوند که به امت نسبت دارند؛ نه به حاکمانی‌که امت را به بدترین عذاب گرفتار نمودند. امت انتظار دارد تا ارتش‌های آن در سراسر جهان به حرکت در آیند و یا حداقل در گوشه‌ای از گوشه‌ها برای لبیک گفتن به ندایی وا اسلاما! و واامتا! به حرکت در آیند؛ اما فریاد آن در وادی است که گوش هیچ کس از فرماندهان ارتش‌ها و سربازان آن تاکنون آن را لمس نکرده است؛ زیرا دل‌ها غبار آلود شده اند و این‌که آن‌ها با خواری و ذلت عادت و در برابر ظالمین و متکبران فروتن گشته اند. این واقعیت را مسلمانان نُه قرن می‌شود تکرار می‌کنند و امت اسلامی با واقعیت مشابهی روبه رو هست. سرزمین‌های اسلامی مخصوصاً این‌ مناطق که در اطراف فلسطین و مسجدالاقصی هستند، تکه پارچه و تقسیم شده بودند تا برای منصب و قدرت امراء، پادشاهان و عاشقان منصب برسر آن رقابت کنند. امت در میان مغرضینی که غیر از رقابت بر سر قدرت و تکبر و ظلم در زمین هیچ هدفی ندارند، پراکنده شده است. در مصر حاکمانی بودند که خود را خلفای فاطمی می‌پنداشتند. آن‌ها ملقب به عُبیدیان بودند که در مصر حکمرانی می‌کردند و مسجد الاقصی را باقلمرو خود منضم کرده بودند. سرزمین‌های شام میان امراء و سلاطین تقسیم شده بود. بنابراین، راه فراروی ارتش انبوه فرنگی هموار گشت تا از غرب اروپا هجوم آورده و سرزمین‌های مسلمین را تکه پارچه کنند و شمال سرزمین‌های‌شام و سواحل آن را اشغال کنند تا این‌که به مسجدالاقصی رسیدند. در آن جا لشکر فاطمیون با پیش روی بی‌خردانی‌که پرچم صلیب را بلند کرده بودند شکست خوردند؛ در حالی‌که امراء و سلاطین از فرستادن کمک برای نجات الاقصی عاجز ماندند. نتیجه این‌ شدکه هفتادهزار نفر از اهل قدس در آنجا به خون کشیده شدند. آن جنایت‌کاران مسیحی خون هفتادهزار مسلمان را در مسجدالاقصی ریختاندند، دست و پای شان را  قطع نموده و شکم‌های آن‌ها را دریدند. در خون غوطه‌ور شده و گوشت‌های انسان را خوردند.

ارتش‌ها کجاستند؟ امیران و سلاطین کجایند؟ ده­ها سال گذشته و آن‌ها هنوز برسر اریکه‌ی قدرت و توسعه‌طلبی و مالیات بزرگ‌تر از (مقوقس و لاتاوات) باهم در نزاع هستند. این‌ امت نجات نخواهند یافت؛ مگر این‌که قهرمانان جدیدی از دنبال این‌ حاکمان ذلیل بیرون شوند؛ سپس هم‌چون (اتابک) فرزندان امراء و سلاطینی را تربیت کنند که آن‌ها به حمل رایه شروع نموده و مسئولیت را عهده‌دار شوند. از بزرگ‌ترین آنان عمادالدین زنگی در شمال سرزمین شام بود. وی اولین کسی بود که بر امارتی از امارت‌های صلیبی‌ها حمله نمود که بنام امارت (اُدسا) بود. سپس رایه را نورالدین محمود برداشت و جهاد را علیه صلیبی‌ها ادامه داد. بعد از نورالدین محمود رایه را صلاح الدین، قهرمان تاریخ اسلام برداشت؛ کسی‌که مسلمانان آن را بنام آزاد کننده‌ی اقصی‌ می‌شناسند. کلید گشایش صلاح الدین چه بود؟

کلید گشایش صلاح الدین این‌ بود که دولت عُبیدیان در مصر را که گمان می‌کردند فاطمیون و خلفای رسول الله صلی الله علیه وسلم هستند پایان داد. در مصر حاکم شده و آن را تابع دولت خلافت در بغداد ساخت. مصر را به سایر سرزمین‌های اسلامی پیوند داد. مملکت‌ها و امارت‌های صلیبی‌ها را به تنگنا قرار داد تا این‌که فرصت مهیا شده و برای مسلمانان دولت مجاهدی به میان آمد؛ دولتی‌که دارای ثبات بود و در رأس آن حاکمی قرار داشت که خود را برای الله متعال فروخته و برای نصرت اسلام تخصیص داده بود. صلاح‌الدین با آن یاغیان درگیر شده و آن‌ها را در نبرد (حطین) شکست داد. قدس بعد از هفتادسال اشغال توسط صلیبیان دوباره آزاد شد. کار درهمین‌جا متوقف نشد؛ بلکه بساط صلیبیانی را که حدود دو قرن طرابلس در اشغال شان بود و همیشه بقایایی از آن‌ها در سواحل شامی بودند برچید. بعد از آن مردمی‌که هیچ گاه از پادشاهان نبودند و هیچ وقت از فرزندان امراء نیز نبودند، پرچم را گرفتند. کسانی‌که لشکر و سربازان در ارتش ایوبی‌ها بودند، روزی غلام و برده بودند؛ اما همان بردگان قهرمانان تاریخ اسلام؛ بلکه تاریخ بشریت شدند. این‌ بود که آن‌ها به عالی‌ترین درجه با صلیبی‌ها مبارزه می‌کردند تا این‌که بدترین جنگ در تاریخ بشریت رونما گردید، همان جنگ مغول بود؛ آنانی‌که ملیون‌ها نفر را ذبح نموده و یا آواره کردند.

غزوه‌ی مظفر قطز و غزوه‌ی عین جالوت که لشکر به ظاهر شکست‌ناپذیر مغول را شکست داد، به فرماندهی مملوکی بود که با اسلام فرمانده شده و قوی‌ترین ارتش در آن زمان را شکست داد. بعد از آن (ظاهر بیبرس) و بعد از آن (المنصور قلاوون) این‌ شهر شما را آزاد نموده و آن را به دارالاسلام باز گرداند. این‌ها دلیل اند براین‌که امت اسلامی اگر صفوفش پشت سر حاکمانی جمع شود که خود را برای الله فروختند و قصد جهاد و نصرت دین کنند، نصرت می‌رساند. نه در پی کسانی‌که خود را به شیطان فروختند و بارژیم یهود توطئه می‌کنند و در محاصره‌ی غزه و مردم کرانه باختری با آن مشارکت دارند.

هر مجاهدی را که قصد دارد برای آتش گشودن بر اشغالگران به مرزهای فلسطین برسد، دست‌گیر می‌کنند. چقدر از مجاهدین پیش از رسیدن به سرزمین فلسطین با گلوله‌های سیسی گرفتار شدند؟! و چقدر از مجاهدین توسط گلوله‌های پادشاه اردن پیش از این‌که به مرزهای فلسطین برسند و بر اشغالگران حمله کنند، گرفتار شدند؟! چقدر از مجاهدین که می‌خواستند بررژیم یهود موشک بزنند، توسط مدعیان مقاومت گرفتار شده و به محکمه نظامی سپرده شدند؟! چقدر می‌گذرد از این‌که آن‌ها فلسطین را زیر فشار قرار داده و رژیم یهود را حمایت می‌کنند؟! ای برادران! قسم به الله این‌ رژیم نه برای نیرویی ذاتی، نه برای غرور و نه برای قدرتی‌که دارد ده‌ها سال دوام آورده اند؛ در مورد این‌ گروه الله برای ما خبر داده است، آنجا که فرموده است:

﴿وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَىٰ حَيَاةٍ يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ...﴾ [بقره: 96]

ترجمه: بدون شک آن‌ها را حریص ترین مردم بر زندگی خواهی یافت. هریکی از آن‌ها دوست دارد هزار سال زندگی کند. در حالی‌که اگر هزار سال هم عمر کند او را از عذاب نجات نمی‌دهد.

﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ﴾ [حشر: 14]

ترجمه: با شما یکجا نمی‌جنگند؛ مگر در قریه‌های دیوار شده و یا از پشت دیوارها.

 آنان ترسوترین مخلوق الله هستند. آنان با هواپیماها، تانک‌ها و تکنولوژی که باداران شان به آن‌ها کمک می‌کنند، دوام نیاوردند؛ بلکه قسم به الله آن‌ها ده‌ها سال با حمایت حکام مسلمانان از آن‌ها و توافق با آن از زمان تأسیس رژیم شان و باتوافق حاکمان مصر، اردن، نجد، لبنان، سوریه و سایر سرزمین‌های اسلامی دوام آوردند. توافق همین‌ها بوده است که این‌ رژیم را امکان بقا داده است. به این‌ دلیل که گروه کوچکی از قهرمانان امت به این‌ رژیم چنین صدمه‌ای وارد کرد که طعمش را در تاریخ شان نچیشده بودند؛ پس چه فکر می‌کنید اگر ارتشی اقدام به قتال کند؟ و چه فکر می‌کنید اگر سرزمینی از سرزمین‌های اطراف فلسطین مرزهایش را برای این‌که مجاهدین در یک صف زیر رایه‌ی «لااله الا الله محمد رسول الله» صلی الله علیه وسلم بر آن هجوم آورند باز کند؟

ای بردران و ای مردم! می‌دانید که در سرزمین مسلمانان ارتش‌های تشکیل شده اند که از حیث امکانات و تعداد از قوی‌ترین ارتش‌های دنیا به حساب می‌آیند؟ آیا می‌دانید که برخی از سرزمین‌های اسلامی قدرتی در اختیار دارند که می‌توانند نه یک ارتش، بلکه چند ارتش را شکست دهند؟ ارتش پاکستان یکی از قوی‌ترین ارتش‌های دنیا هست؛ اما موشک‌های هسته‌ای اش فقط برای صیانت و فخر فروشی هستند، نه برای استفاده در راه نصرت اسلام و مسلمین. سفینه‌ی فضایی نظامی سعودی یکی از قوی‌ترین ناوگان فضایی نظامی دنیاست. ارتش ترکیه جزء ده ارتش برتر دنیاست که هواپیما و تانک می‌سازد؛ اما این‌ ارتش‌ها راه قدس را بلد نیستند. این‌ ارتش‌ها راه فتنه‌های داخلی را خوب می‌شناسند. ارتش سعودی راه یمن و راه حفتر در لیبیا را خوب می‌شناسد. هواپیما‌های پیش رفته‌ی امارات راهش به طرابلس غربی و ارتش ترکیه راه آذربایجان و راه لیبیا را خوب شناخته و ارتش پاکستان راه افغانستان را خوب شناخته است تا با امریکایی‌ها در جنگ کمک کند. تمام راه‌ها را می‌شناسند، جز مسیر قدس! چرا؟ ای ترسوها چرا؟!

اکنون حاکمان چوکی‌نشین مورد خطابم نیستند! آنان از ما نیستند و ما نیز از آنان نیستیم؛ بلکه مورد خطابم کسانی اند که کمی از تدین، ایمان، نماز، مردانگی و جوان مردی دارند! کی؟ کی به نصرت دین خود علاقه مند می‌شوید؟ کی علاقه‌ی شهادت در راه الله به شما زنده می‌شود؟ چه قدر از آیات جهاد و شهادت‌طلبی را مرور کردید؟ چند بار مرور کردید که مرگ کسی تقدیم و تأخیر ندارد؟ چند بار این‌ قول الله متعال را قرائت نمودید که فرموده است؟

﴿أَيْنَمَا تَكُونُوا يُدْرِككُّمُ الْمَوْتُ وَلَوْ كُنتُمْ فِي بُرُوجٍ مُّشَيَّدَةٍ﴾ [نساء: ٧٨]

ترجمه: هرجایی‌که باشید مرگ شما را در می‌یابد، اگرچه در کاخ‌های محکم باشید!

و چند بار این‌ قول الله متعال را قرائت کردید که فرموده است:

﴿وَمَن يُقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيُقْتَلْ أَوْ يَغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا﴾ [نساء: ٧٤]

ترجمه: کسی‌که در راه الله مقاتله کند، سپس کشته و یا پیروز شود، بزودی الله متعال برایش پاداش بزرگی میبخشد!

 شما را چه شده که جز از امریکا از کسی اجابت نمی‌کنید؟ چقدر شنیدید که افسرانی برای اجابت از امریکا که برایشان گفته است صلاحیت حاکم شما به پایان رسیده آن را خلع کنید، برحاکمان شان انقلاب کرده اند؟ آن‌ها را چه شده که ندای امریکا را لبیک می‌گویند و شما ندای پروردگارتان را اجابت نمی‌کنید؟ ندای رب العالمین را که فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ...﴾ [انفال: ٢٤]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید، برای الله و پیامبر صلی الله علیه وسلم زمانی‌که شما را برای امور حیات‌بخش فرامی‌خوانند اجابت کنید!

شما را چه شده که به ندای مادران گریان، مردان، زنان و کودکان بیچاره گوش نمی‌دهید؟ آنان که می‌گویند: ﴿رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَٰذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَّنَا مِن لَّدُنكَ نَصِيرًا؛ پروردگار ما! ما را از این‌ دیاری که مردمش ستمگر هستند بیرون کن و برای ما از نزد خود سرپرست و مددگاری قرار ده!﴾ [نساء: ٧٥] آیا ندا‌های امریکا برای اجابت شما سزاوارتر است؟ شمارا چه شده؟ این‌ چه داوری است که شمامی کنید!؟ از امت خود خجالت نمی‌کشید؟ از فرزندان‌تان خجالت نمی‌کشید؟ از برادران تان خجالت نمی‌کشید؟ لطفاَ! آیا از همسران تان خجالت نمی‌کشید!؟ بدون تقدیم و تأخیر نجوم، شمشیرها و ملت تان را پیش‌کش می‌کنید؛ در حالی‌که می‌بینید خون‌های مسلمین ریختانده می‌شود و مسجدالاقصی مورد اهانت قرار می‌گیرد.

لطفاً آیا شما مرد هستید!؟ نمی‌پرسم که آیا شما افسر و فرمانده هستید؟ بلکه می‌پرسم آیا شما مرد هستید!؟ آیا این‌ چیزیست که مردان بدان راضی می‌شوند؟ این‌ درست است که با تنبلان بوده و در اردوگاه‌های خویش پنهان باشند؟ آیا به خوشگذرانی موقت دنیا از قصرها و امتیازاتی‌که حاکمان ظلم و گمراهی در اختیارشان گذاشتند، راضی شدند؟ شما را چه شده؟ چگونه داوری می‌کنید!؟ آیا منتظر این‌ هستید که در این‌ دنیا خالد و ماندگار بمانید؟ آیا انتظار دارید در این‌ دنیا زندگانی ابدی داشته باشید که انتهای ندارد؟ انتظار چه را می‌کشید؟ قسم به الله بعد از شما میلیون‌ها ارتش خواهد آمد که اگر پرچم اسلام در میان شان بلند شود، ارواح خویش را فدای سرزمین اسلام، اقصی، اسلام و امت اسلام خواهند نمود.

ای ظالمان شما چه کار می‌کنید!؟ از این‌ رژیم مسخ شده می‌ترسید؟ آیا صبح روز شنبه برای شما عبرت نشد؟ آیا این‌ قهرمانان که در پیشانی‌های تان علامه‌ی ننگ را رسم کردند، برای شما عبرت نبود؟ کسانی‌که باسینه‌های برهنه و تفنگ‌های دستی شان برای از بیخ کندن رژیم یهود از شماسبقت گرفتند، بر یهود اثخان نموده، آنان را کشتند و در میان شان وحشت انداختند. آیا برای شما عبرت نبود؟ از کی می‌ترسید؟ از رژیم مسخ شده‌ی یهود یا از حکام خویش که با رژیم یهود توافق کردند؟ یا از امریکا می‌ترسید که مجاهدین در افغانستان بینی اش را به خاک مالیدند؟ از کی می‌ترسید؟ لطفاً سخن الله را بخوانید و بشنوید که می‌فرماید:

﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ نَافَقُوا يَقُولُونَ لِإِخْوَانِهِمُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَئِنْ أُخْرِجْتُمْ لَنَخْرُجَنَّ مَعَكُمْ وَلَا نُطِيعُ فِيكُمْ أَحَدًا أَبَدًا وَإِن قُوتِلْتُمْ لَنَنصُرَنَّكُمْ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ﴾ [حشر: 11]

ترجمه: آیا آنانی را که منافق شدند، ندیدی که برای بردران کافر خود از اهل کتاب می‌گویند: اگر شما بیرون شوید با شما بیرون خواهیم شد و  در مورد شما از هیچ کسی ابداً پیروی نمی‌کنیم؛ اگر بجنگید شما را یاری می‌رسانیم؛ درحالی‌که الله شاهد است که آنان دروغ می‌گویند.اگر بیرون شوند با آنان بیرون نخواهند شد. اگر مقاتله کنند آنان را یاری نخواهند رساند. اگر به کمک شان بروند به عقب برمی‌گردند و یاری رسانده نخواهند شد.

گوش دهید ای مدال آوران! اگر شما این‌ پرچم را بالای سرتان بلند کنید، شما ترس شدیدتری را از ترس الله به قلب‌های شان می‌اندازید. این‌ بدین جهت است که آنان مردم نادان هستند.

﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ﴾ [حشر: ١٤]

ترجمه: باهم با شما نمی‌جنگند مگر در قریه‌های دیوار شده و یا از پشت دیوار. مشکلات شان شدید است. تو آنان را یک دست می‌بینی؛ در حالی‌که دل‌های شان پراکنده است و این‌ بدین جهت است که آنان مردم بی‌خردی هستند.

 آیا برتر از سخن الهی سخنی هست؟ و فوق وعده‌ی الهی وعده‌ها و وعیدهای دیگری هست؟ الله به شما اطمئنان می‌دهد که اگر نیت خالصانه برای الله داشته باشید و برای اعلای کلمة الله بجنگید هرگیز هیچ چیزی به آن‌ها منفعت نمی‌رساند. حکام منافق عرب و سایر سرزمین‌های مسلمانان که با آن‌ها توافق دارند، هیچ منفعتی به آن‌ها رسانده نمی‌توانند. اگر تلاش کنند که آنان را نصرت برسانند، به زودی آنان و یهود فرار خواهند نمود. این قول پروردگارتان است. این‌ یک بشارت از سوی الله است که اگر در مسیر نصرت دین او قدم بردارید بدون شک نصرت تان می‌دهد.

﴿إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾ [محمد: ٧]

ترجمه: اگر الله متعال را یاری رسانید یاری تان می‌رساند  و قدم‌های تان را استوار می‌گرداند!

آیا نمی‌بینید که دیوارهای بناشده توسط اسرائیل همانند دیوار‌های است که بنی نضیر در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم به آن‌ها پناه برده بودند.

﴿وَظَنُّوا أَنَّهُم مَّانِعَتُهُمْ حُصُونُهُم مِّنَ اللَّهِ فَأَتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ حَيْثُ لَمْ يَحْتَسِبُوا وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُم بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الْأَبْصَارِ﴾ [حشر: ٢]

ترجمه: و گمان می‌بردند که  قلعه‌های شان  آن‌ها را از مؤاخذه‌ی الهی حفظ می‌کند؛ اما الله از جای آن‌ها را مؤاخذه نمود که گمان نمی‌بردند و در دل‌های‌شان ترس انداخت. خانه‌های‌شان را به دست‌های خودشان و دست‌های مؤمنین تخریب می‌کردند. پس عبرت بگیرید ای صاحبان خرد!

این‌ بشارتی از سوی الله برای شماست و بشارتی از سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم که فرموده است: یهود با شما می‌جنگد و شما آن‌ها را می‌کشید؛ نگفت که با  آن‌ها می‌جنگید؛ چنان‌چه می‌فرماید:

« تقاتلکم یهود فتقتلونهم حتی یختبیْ الیهودی و راء الشجر والحجر فیقول الشجر والحجر: «یقول الشجر و الحجر یا مسلم یا عبدالله هذا یهودی ورائی فاقتله»

ترجمه: یهود با شما می‌جنگد و شما با آن‌ها می‌جنگید تا آنکه یهودی پشت درخت و سنگ پنهان می‌شود؛ سپس درخت و سنگ می‌گوید: سنگ بخاطر تو به سخن در می‌آید، درست برای تو سخن می‌گوید. ای مسلمان! درخت و سنگ می‌گوید: ای مسلمان ای بنده‌ی الله! این‌ یهودی است، آن را بکش!

 این‌ بشارت الله متعال برای شماست، این‌ فرصت تاریخ برای شماست؛ پس منتظر چه هستید؟ لطفاً! منتظر دجالی هستید که خون ملیون‌ها مسلمان را در شام و در سوریه ریختاند؟ و او افتخار می‌کند که به کمک فلسطین شتافته است؟ زمانی‌که مردم غزه نیرنگ‌شان را در یافتند، آن‌ها را رسوا نموده و ترک کردند، آن‌ها رفتنند در جنوب لبنان پهلوانی می‌کنند. منتظر چه هستید؟ لطفاً! منتظر کی هستید؟ اگر این‌ وقت شما و فرصت شما نیست، پس فرصت شما کی هست؟ آیا گریه‌ی اطفالی که می‌بینند خانه‌های شان روی سر خانواده‌های‌شان فروریخته است؟ آیا فریاد نوحه کنندگان که برای تان می‌گویند: وا معتصما! وا اسلاما! به گوش تان نرسید؟ آیا فریادهایی‌که کوه‌ها را به حرکت در آورد، شما را به حرکت نیاورد؟ دل‌های تان را چه شده؟

ای تبه‌کاران! ای گناه‌کاران  شما را چه شده که معنی اطاعت از الله را نمی‌فهمید و برای او جل جلاله ارزش قایل نیستید؟ پس کجا به درد امت خود می‌خورید؟ به والله ننگ است بر شما! شما مدال‌های‌تان، شمشیرهای‌تان و رتبه‌های‌تان تازمانی‌که امت و دین خود را یا ری نرسانید و برای بلند کردن پرچم خویش و به‌زیر کشاندن پرچم‌های جاهلیت در زمین نشتابید، ناشناخته و هیچ هستید. شما تا زمانی‌که گناه‌کار برآنچه هستید با شید چیزی نیستید.

ای برادران گرامی! بدانید که جنگ بزرگ ما با گروه اندکی از یهود نیست که پراکنده در آفاق هستند. قسم به الله آن‌ها جز سایه‌های  کاخ‌هایی‌ نیست که در ماحول شان قائم هستند. زمانی‌که کاخ ازبین برود، سایه‌اش نیز از بین خواهد رفت. رژیم یهود سایه‌ی کاخ‌های طغیان و خیانتی هست و آن‌ها نماینده‌های غربی در سرزمین‌های‌تان هستند؛ آنانی‌که برای یهود در سرزمین فلسطین رژیمی را اقامه کردند. آنان دشمنان حقیقی شما هستند؛ پس باید در سرزمینی از سرزمین‌های اسلامی کاخی به لرزه در آید و پرچم لااله الا الله محمد رسول الله برپا شود و باید امیری برای جهاد، صفوف مسلمین را منظم کند و قول الله سبحانه وتعالی را در میان‌شان محقق کند آنجا که فرموده است:

﴿إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَانٌ مَّرْصُوصٌ﴾ [صف: ٤]

ترجمه: بدون شک الله کسانی را که با صفِ واحد همانند بنای آهنین در راهش می‌جنگند، دوست دارد.

روزی‌که صاحب دولت و پرچم بلندی شدید، آزادی فلسطین از ساده‌ترین حقوق خواهد بود. روزی‌که شریعت الهی را حاکم ساخته و ارتش‌ها مجاهد راه الله شوند، آسان‌ترین و ساده‌ترین حق و از ساده‌ترین وظایف آزادسازی فلسطین است؛ اما این‌ جنایت‌کاران از آن یک معضله ساختند و از آن قضیه‌ای ساختند که گویا هیچ انسانی به آن نزدیک شده نمی‌تواند و این‌که باید با بدترین مخلوق الله زندگی و مماشات کرد. آنانی‌که الله در مورد‌شان فرموده است:

﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا﴾ [مائده: ٨٢]

ترجمه: بدون شک کینه‌توزترین مردم نسبت به مؤمنین را یهود و کسانی‌که مشرک هستند خواهی یافت!

اقول قولی هذا و استغفرالله لی و لکم!

برگرفته از مجله‌ی الوعی شماره 448-449

مترجم: حبیب اسلمی

ادامه مطلب...

دستگاه سرکوب گر رژیم اردن با بازداشت حاملین دعوت بالای آنها سخت گیری نموده

  • نشر شده در اردن

و در مبارزه با نهاد بی رحم یهودی بخاطر حمایت از مردم غزه چشم خود را کور ساخته است!

روز سه شنبه ۱۹ مارچ سال ۲۰۲۴ م، دستگاه امنیتی سرکوب گر رژیم اردن حاملین دعوت هر یک حمزه الجمال و  علی بانی عیسی را که از جمله شباب حزب التحریر اند، دستگیر کردند. جرم آنها جز اظهار " الله رب ماست" و  بیان نمودن مکلفیت شرعی  در حمایت از غزه با بسیج ساختن ارتش ها، چیزی دیگری نیست.

پدر حمزه می گوید که به تاریخ ۲۰ مارچ سال ۲۰2۴ م، جمع بزرگی از مامورین استخباراتی و  نیروهای امنیتی که افسران نظامی اناث نیز در آن شامل بود، بالای خانه وی هجوم آوردند. درعین حال مامورین امنیتی علی بانی عیسی را به خاطر سخنان شدیداش که در الجزیره  بیان کرد و همانند توته‌های آتشین بالای سر کسانی که از حمایت مردم غزه غافل بودند، فرود آمد، دستگیر کردند. این ادارات امنیتی قبل از این هم یک جمعی از اعضای حزب التحریر را بخاطر توزیع  اوراق  که در آن تقاضای بسیج ساختن ارتش‌ها در حمایت مردم غزه شده بود، دستگیر نمودند که بعضی‌های شان تا چندین ماه در بازداشت قرار داشتند.

وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلَّا أَن يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ ]البروج: ۸[

ترجمه: آنها هیچ ایرادی بر مؤمنان نداشتند جز اینکه به خداوند عزیز و حمید ایمان آورده بودند؛  

این دستگیری‌ها فرسودگی رژیم و ادارات امنیتی و در ضمن ترس شان‌را  نشان می‌دهد. آنها کذب ادعی‌های شان را که تحت نام آزادی بیان و حق اظهار مفکوره  ثابت می کنند. هم چنان این عمل نشانگر عداوت شان نسبت به حاملین دعوت و دشمنی شان نسبت به اسلام است. این شباب و حزب التحریر به اساس مکلفیت خود به تطبیق احکام شرعی دعوت می نمایند تا با بسیج ساختن ارتش ها به صورت عملی از مردم غزه حمایت نماید. قطرات کمک های نمایشی واقعاً به مردم غزه کمک نتوانسته و نه هم پیش‌روی چرخ  جنایت کار ویرانگر را که از طرف نهاد یهودی براه انداخته شده است، می گیرد.

آیا وقت آن نیست تا رژیم اردن متوجه شود که سرکوب و بازداشت شباب حزب التحریر آنها را از دعوت شان باز نخواهد داشت؟ آنها مصمم می مانند تا نشان دهند که رژیم از نهاد یهودی به وسیله تآمین منابع، تسلیحات و پیمان های خائنانه حمایت می‌کند. علاوه براین، ناکامی رژیم در تقابل با یهودیان بزدل منجر به باخت و حقارت هر چی بیشتر آن در نزد مردم اردن و تمامی امت مسلمه خواهد شد.

ما در حزب التحریر بالای تمامی امت اسلامی و بالخصوص بالای مردم اردن صدا می زنیم تا در کنار ما ایستاده شوند تا اینکه  بالای برنامه  نهضت دادن امت به وسیله تاسیس دولت اسلامی است، یکجا کار نمائیم. این دولت از حق مسلمانان در فلسطین و غزه دفاع خواهد کرد و مستعمرین کافر  و پایگاه های شان را از سرزمین اردن بیرون خواهد راند. ما هم چنان بالای مردم خود در اردن تاکید می کنیم  تا این رژیم را مسؤل بدانند و جهت رهایی شباب ما که در حقیقت پیشگامانی که برای مردم شان دروغ نگفته اند، دست بکار شوند.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حایل می‌شود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

[الانفال:۲۴]

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه – اردن 

11 رمضان 1445

21 مارچ 2024

مترجم: منیب تقوی

ادامه مطلب...

قطعنامه یک چشم شورای امنیت مهلتی بیش نبوده؛ درحالی‌که نسل‌کشی ادامه دارد!

روز دوشنبه، شورای امنیت سازمان‌ ملل قطعنامه‌ای را تصویب کرد که در آن خواستار "آتش‌بس فوری" در غزه شد. این قطعنامه که با حمایت 14عضو تصویب شد، با ممانعت امریکا مواجه شد و امریکا "آتش‌بس فوری در جریان ماه رمضان" را در صورتی مورد پذیرش خواند که منجر به آتش‌بس دایمی شود. هم‌چنان امریکا خواستار "آزادی فوری و بدون قید و شرط همۀ گروگان‌ها" شد و علاوه بر این، خواستار توقف تمام حملات علیه غیرنظامیان و "تمام اقدامات تروریستی" شد و حامیان این پروژه، نگرانی عمیق خود را در مورد "وضعیت فاجعه‌بار انسانی در نوار غزه" ابراز داشتند.

به این ترتیب، پس از گذشت 170 روز از جنگ ویران‌گر توسط رژیم یهود و نابودی کشتزار‌ها، دام‌ها و تخریب‌ خانه‌ها بالای ساکنین آن با حمایت امریکا و پوشش کامل آن از رژیم یهود با پول و سلاح و مشارکت کامل در تمام جنایات رژیم یهود، شورای امنیتِ نجس با یک تصمیم ناقص جلوه‌گر شد؛ اما این تصمیمش پوشندۀ شکستش نبوده و فلج‌بودنش را پنهان نمی‌کند. این شورا، هم‌چو کَران و لالان در برابر زشتی کشتار و محاصرۀ گرسنگی سکوت کرده و با این تصمیم خود ثابت کرد که ابزاری بیش نبوده و سخن‌گویی امریکاست که در برابر منافع آن گنگ می‌شود.

این تصمیم به عنوان فراخوانی برای آتش‌بس در "ماه رمضان" به میان آمد؛ درحالی‌که از ماه رمضان بیش از نیم آن گذشته و یک روز هم کشتار متوقف نشده است! در حقیقت، این تصمیم هرچند به توقف فوری تصریح می‌کند؛ اما به توقف دائمی تصریح نمی‌کند، بلکه به "به توقف دائمی منتهی شود" تصریح دارد؛ گویا درخواستی برای مهلت است نه چیزی بیشتر. این تصمیم با صیغۀ عام به میان آمده و مجرم را مجرم نخوانده و برای توقف جنایات تصمیمی نمی‌گیرد. سکوت امریکا در برابر این تصمیم که یک چیز غیرعادی است، این را می‌رساند که این تصمیم نتایج خوبی را به همراه نخواهد داشت و آنچه جان کربی، سخنگوی کاخ سفید اعلام کرد که «خودداری از رأی دادن (در برابر این تصمیم)، نشان‌دهنده تغییر موضع امریکا نیست» واقعیت دارد؛ زیرا امریکا همواره از رژیم جنایت‌کار یهود و جنایاتش تاکنون حمایت و نظارت کرده و آتش‌بس‌ها جز پاشیدن خاکستر در چشمان چیزی بیش نیست.

شورای امنیت با تاریخ سیاه خود هرگز جز ابزاری برای امریکا و قدرت‌های استعمارگر برای مدیریت منافع، جنگ‌ها و شرارت‌های آن‌ها چیزی بیش نبوده و هیچ خیر و خوبی در آن نیست و امید فراهم شدن امنیت از آن نمی‌رود. جز فرد غافل کسی قصد آن را نمی‌کند و جز متوهم کسی به آن امید ندارد. تصامیم آن به جز آنچه تأمین‌کننده منفعت امریکایی‌هاست، پوچ و بی‌ارزش بوده، به ویژه آنچه از آن تصامیم به رژیم یهود تعلق می‌گیرد و از جمله این تصمیم اخیر؛ چنان‌که جان کربی در پاسخ به سوالی دربارۀ آن تصمیم گفت که آن الزام‌آور نیست. اما رؤسای رژیم یهود طبق عادت‌شان در بی‌شرمی و بی‌حیایی، خشم و غضب‌شان را در برابر این تصمیم بروز دادند و بازدید هیئت شان از واشنگتن را به دلیل این‌که از جنایات خود حتی به طور موقت دست نمی‌کشند، کنسل نمودند.

اگر ذلت و بزدلی و بی‌تفاوتی شرم‌آور حکام مسلمانان و دسیسه‌سازی شان نمی‌بود، توقف ریختن خون مسلمانان یک تصمیم "غیر الزام‌آورِ" نمی‌بود که بعد از ماه‌ها نسل‌کشی در شورای امنیت مطرح شود. غزه با تصمیمی از سوی شورای امنیت یاری نمی‌شود، بلکه با یک تصمیم فوریی از سوی امت و نیروهای توانمندش با برکناری حکام بزدل و اقامه خلافت و سپس تحریک ارتش‌ها برای ریشه‌کن‌سازی این رژیم جنایت‌کار یاری و فریادرسی خواهد شد.

﴿وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ[شوری: 39]

ترجمه: ‏(مؤمنان) كسانی اند كه اگر ستمی بديشان رسد، یکدیگر را ياری می‌دهند (و زير بار ظلم نمی‌روند).

16 رمضان1445هـ.ق.

دفترمطبوعاتی حزب‌التحریر-سرزمین مبارک(فلسطین)

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

حُبّ انصار نشانهٔ ایمان است

ابن بطال در شرح صحیح البخاری باب "عَلامَةِ الإيمَانِ حُبُّ الأنْصَار" از انس رضی الله عنه روایت نموده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

 «آيَةُ الْإِيمَانِ حُبُّ الْأَنْصَارِ، وَآيَةُ النِّفَاقِ بُغْضُ الْأَنْصَارِ»

ترجمه: حب(دوست داشتن) انصار نشانهٔ ایمان و بغض و کینه داشتن نسبت به انصار، نشانهٔ نفاق است.

از عباده بن صامت رضی‌الله عنه -که در جنگ بدر شرکت کرده و یکی از نقیب‌های شب عقبه بود (نقیب شخصی است که گروهی شش نفری را رهبری می‌کند)- روایت شده است: رسول الله صلی‌الله علیه وسلم در حالی‌که در میان تعدادی از اصحاب خود نشسته بود، فرمودند:

«بَايِعُونِي عَلَى ألا تُشْرِكُوا بِاللَّهِ شَيْئًا، وَلا تَسْرِقُوا، وَلا تَزْنُوا، وَلا تَقْتُلُوا أَوْلادَكُمْ وَلا تَأْتُوا بِبُهْتَانٍ تَفْتَرُونَهُ بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَأَرْجُلِكُمْ، وَلا تَعْصُوا الله فِي مَعْرُوفٍ، فَمَنْ وَفَى مِنْكُمْ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ، وَمَنْ أَصَابَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئًا، فَعُوقِبَ فِي الدُّنْيَا، فَهُوَ كَفَّارَةٌ، وَمَنْ أَصَابَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئًا ثُمَّ سَتَرَهُ اللَّهُ فَهُوَ إِلَى اللَّهِ، إِنْ شَاءَ عَفَا عَنْهُ، وَإِنْ شَاءَ عَاقَبَهُ". فَبَايَعْنَاهُ عَلَى ذَلِك»

ترجمه: با من بیعت کنید، بر این‌که؛ چیزی را به الله شریک قرار ندهید، دزدی نکنید، زنا نکنید، فرزندان خود را نکشید، به یک نفر بی‌گناه اتهام نزنید (این اتهام را در میان مردم منتشر نکنید) و در کارهای نیکو نافرمانی نکنید. هرکس از شما (در این موارد) وفا کند، از جانب الله (سبحانه وتعالی) پاداش خواهد گرفت و هرکس از شما مرتکب یکی از این گناه‌ها شود (به جز شرک) و در این دنیا مجازات ببیند، آن مجازات کفاره گناهش خواهد بود. اگر کسی مرتکب یکی از این گناه‌ها شد و الله (سبحانه وتعالی) گناه او را پوشانده باشد، بر عهده اوست که در آخرت او را ببخشد یا مجازاتش کند. عباده بن صامت افزود: پس ما بر این موارد با رسول الله صلی‌الله علیه وسلم بیعت نمودیم.

مهلب می‌گوید: این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم (علامة الإیمان حب الأنصار) در حدیث انس بیان شده است. لیکن حدیث عباده در باب فضیلت انصار آمده است؛ زیرا انصار اولین افرادی بودند که با بیعت نمودن با رسول الله صلی‌الله علیه وسلم در اسلام این فضیلت را از آنِ خود کردند و این اولین بیعت در اسلام بود که در مکه با انصار بسته شد و تنها دوازده نفر از انصار در آن شرکت کردند. این را ابن اسحاق نیز در کتاب خویش ذکر کرده است. هم‌چنین عباده رضی‌الله عنه گفت: «گروهی از بزرگان اصحاب نزد آن حضرت بودند، با وجود این‌که مهاجرین در مکه اسلام را پذیرفته بودند؛ ولی مانند انصار چنین بیعتی نکرده بودند، پس این موضوع نشان می‌دهد که انصار اولین افرادی بودند که با اعلان توحید الهی و شریعت اسلامی بیعت نمودند و تا آخرین لحظات زندگی خود به آن پایبند بودند. به همین دلیل، حب انصار، از نشانهٔ ایمان است... پایان.»

انصار گروهی از افراد بودند که رسول الله صلی‌الله را حمایت و پشتیبانی نمودند و با رسول الله صلی‌الله علیه وسلم بخاطر نصرت دین الله سبحانه وتعالی بیعت نمودند. نصرت یعنی همراه ساختن قدرت و دفاع با فکری که نصرت دهندگان به آن ایمان آورده‌اند. نصرت از جمله احکام شرعی مربوط به طریقه می‌باشد؛ زیرا مبدأ متشکل از فکره و طریقه است. فکره عبارت از عقیده و راه‌حل‌هایی است که برای برطرف ساختن مشکلات انسان آمده و طریقه بیان‌گر چگونگی حفاظت و حمل عقیده و شیوه تطبیق راه‌حل‌هاست. بنابراین، هر مبدئی‌که بخواهد در زندگی واقعی جنبه عملی پیدا کند، نیاز به یک ساختار و سازماندهی مناسب دارد تا به تنظیم، حفظ و حمل مبدأ در زندگی واقعی پرداخته و راه‌حل‌های آن را اعمال‌کند. مفکورۀ نصرت برگرفته از احکام طریقه است که برای تبیین چگونگی عملی ساختن مبدأ در زندگی آمده است و این کار با برپایی دولتی انجام می‌شود که بر اساس عقیده حاکم بوده و به حفظ، حمل و اجرای راه‌حل‌های آن می‌پردازد.

در واقع، این افتخار اولین بار نصیب آن انصاری شد که رسول الله صلی‌الله علیه وسلم را در مدینه منوره نصرت و پناه دادند و عقیده‌ای را که به آن حضرت صلی الله علیه وسلم نازل شده بود، با تمام قدرت در آغوش گرفتند و در راه آن هر آنچه را که داشتند، فدا کردند تا دولت اسلام برپا شده و رشد و گسترش یافت.

به این مناسبت ما می‌توانیم بپرسیم؛ امروز انصار کجا هستند؟ کجا هستند افراد قدرتمند و تأثیرگذار مخلص الله؟ کسانی‌که هر چیز گران‌بها و ارزشمندی را بخاطر نصرت و یاری اسلام و اعاده دولت اسلامی، یعنی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت بذل و بخشش می‌نمایند تا آن افتخار بزرگی را کسب کنند که اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم کسب کردند.

پروردگارا! خلافت راشده بر منهج نبوت را بر ما عنایت فرما تا به وسیلهٔ آن مشکلات و دشواری‌های مسلمانان بهبود یافته و حل شود و بلاها و مصیبت‌ها از آنان برطرف گردد! پروردگارا! زمین را با نور وجه کریمت منور گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه