پنجشنبه, ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

عدم حاکمیت اسلام و تسلط غرب بر سرزمین‌های اسلامی

بسم الله الرحمن الرحيم

(ترجمه)

خبر:

یمن: مسٸولین گروه انصارالله حوثی به خبرگزاری فرانس پرس تأیید کردند که در اثر ازدحام جمعیت در جریان توزیع کمک‌های مالی در صنعا، پایتخت یمن، 79 تن کشته و 110 تن دیگر زخمی شدند.

تونس: در حال حاضر تونس از فرسایش سریع ذخایر ارزی‌اش رنج می‌برد؛ زیرا سطح این ذخیره تنها کفایت 96 روز را می‌کند و نیاز تونس به استقراض اضافی برای سال 2023 تقریباً 8 میلیارد دالر است که تقریباً 30درصد از حجم بودجه حدود 22.6 میلیارد دالر است.

مصر: بعضی از ذخایر و کالاهای استراتژیک در مصر، که بزرگترین وارد کننده گندم در جهان می‌باشد، تحت تأثیر بالا بودن صورت حساب واردات موادغذایی و کمبود ارز به میزان قابل توجهی به زیر سطح کاهش یافته است.

سودان: بیانیه‌های بانک مرکزی سودان برای سال 2021 نشان می‌دهد که واردات مواد غذایی بالغ بر 2.09 میلیارد دلار بوده که 22.3 درصد از کل واردات کالا را شامل می‌شود و با ادامه درگیری‌های مسلحانه، وضعیت امنیتی و موادغذایی در سودان پیچیده تر خواهد شد. به این معنی که با اختلال در تأسیسات تولید موادغذایی و تسهیلات واردات آن، در صورت ادامه درگیری‌های مسلحانه سودان در آستانه ناامنی غذایی بیشتر قرار دارد.

تبصره:

این مثال‌ها از اخباری است که در سرزمین‌های مسلمانان وضعیت ناهنجار اقتصادی، نزاع و جنگ‌ها بر سر قدرت، وضعیت نامناسب انسانی... را می‌شنویم  و زندگی‌ می‌کنیم. آنچه جلب توجه می‌کند، این است که با وجود تفاوت ظاهری، اصل مشکل عدم حاکمیت اسلامی می‌باشد و غرب بر ما تسلط دارد.

بلی، از زمان سقوط خلافت و عدم حاکمیت اسلام، در سرزمین‌های مسلمانان بی‌قانونی شده، دولت‌های غربی در آن می‌چرند تا منافع خود را تأمین کنند و برای مسلمانان مضر واقع شده‌اند. لذا در سال‌های اخیر متوجه می‌شویم که سیاست‌های تحمیلی غرب باعث بدتر شدن و فروپاشی سیاسی، اقتصادی و ناتوانی در جامعه شده که نتوانسته مشکل جزئی را هم برطرف کند؛ بل همانطوری‌که قبلاً انجام داد، به عنوان راهی برای برون رفت از این بحران‌ها استفاده می‌کند.

لذا به همین دلیل باید از باتلاق غرب بیرون بیاییم و دوباره قیام کنیم تا بتوانیم زندگی اسلامی را از سر احیا کنیم که مورد رضایت الله سبحانه وتعالی باشد و با آن به عزت و مجد خود بازگردیم!

نویسنده: نذير بن صالح

مترجم: پارسا امیدی

1 شوال 1444هـ.ق.

21 اپريل 2023م.

ادامه مطلب...

قرآن و روزه

(ترجمه)

عبد الله بن عباس می‎گوید:

«کان النبی صلی الله علیه وسلم أجود الناس باالخیر، وکان أجود مایکون فی رمضان، حین یلقاه جبریل، وکان جبریل علیه السلام یلقاه کل لیلة فی رمضان حتی ینسلخ، یعرض علیه النبی صلی الله علیه وسلم القرآن، فإذا لقیه جبریل علیه السلام کان أجود بالخیر من الریح المرسلة» (سنن بن ماجه)

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم در نیکی‌ها سخاوتمند ترین مردم بود و در رمضان هنگامی‌که جبرئیل علیه السلام نزدش میآمد، از هر زمانی بخشنده‌تر میشد و جبرئیل علیه السلام هر شبِ رمضان نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم میآمد و با ایشان قرآن را تلاوت میکرد تا ماه رمضان به پایان میرسید. آری، رسول الله صلی الله علیه وسلم در آن هنگامی‌که جبرئیل نزدش میآمد، از باد وزان در نیکی سخاوتمندتر بیشتر بود.

دوستان عزیز!

در این حدیث شریف دو موضوع مهم بیان شده است که به این ماه مبارک مربوط می‌گردد؛ اول این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم، که در تمام امور الگوی ما هستند، در تمام شب‌های ماه رمضان با جبرئیل  علیه السلام قرآن تلاوت می‎کرد و این حدیث شریف باید ما را به قرآن خواندن در تمام روزها، به‌ویژه روزهای رمضان، که اجر و پاداش فراوانی در آن نهفته است، تشویق نماید. تنها تلاوت کردن قرآن کافی نیست؛ بلکه باید در معنی قرآن و شناخت احکام شریعت تدبر (اندیشه) نماییم تا  از تلاوت قرآن ثواب و معرفت (شناخت) حاصل نماییم، در نتیجه خود را محاسبه نموده و اعمال خود را از لحاظ حکم و ثواب و پاداش یا گناه و مجازاتی‌که در پی دارد، به شریعت راجع نماییم. بنابراین، عدم شناخت درست قرآن، راجع نکردن اعمال به احکام شریعت، بخاطر تنبلی در تلاوت قرآن و تدبر در معانی آن، نوعی کوتاهی است و باعث می‌شود که متوجه خودمان نباشیم یا گمان کنیم که در حال انجام عمل صالحی هستیم که باعث رضایت الله متعال می‌شود؛ در حالی‌که چنین نیست.

موضوع دوم صدقه دادن است که این حدیث ما را بدان تشویق می‎نماید. صدقه در روزهای معمولی باعث کفارۀ گناهان می‌شود. پس در این ماهی‌که اجر و پاداش چندین برابر می‎شود، چگونه خواهد بود؟ ما باید از این ماه برای صدقه دادن استفاده نماییم و صدقات‌مان را افزایش دهیم؛ زیرا در آن خوبی‌هایی نهفته است که در نام‌های اعمال‌مان نوشته می‌شود.

بنابراین، ما باید به این دو امر، یعنی تلاوت قرآن همراه با تفکر در مانی آن و فزونی در صدقه دادن با انواع و اشکال گوناگون حریص باشیم تا از بندگان مخلص الله سبحانه وتعالی و رهروان سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم شویم.

تنها از الله می‌طلبیم تا در این ماه پر فضیلت ما را به روزه گرفتن و قرائت قرآن همراه با تدبر در معانی آن یاری نماید و ما را به فزونی در هر نوع صدقه‌ای توفیق دهد! اللهم آمین!

نویسنده: دکتر ماهر صالح

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

روزه و دروازه‌های آسمان و بهشت!

(ترجمه)

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که گفت رسول الله صلى الله علیه وسلم فرموده اند:

«إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ فُتِّحَتْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ، وَغُلِّقَتْ أَبْوَابُ جَهَنَّمَ، وَسُلْسِلَتِ الشَّیاطِینُ» (سنن ابن ماجه)

ترجمه: زمانی‌که ماه رمضان داخل می‌شود، درهای آسمان باز می‌شود، درهای جهنم بسته و شیاطین به زنجیر کشیده می‌شوند.

بهترین سخن، سخن الله و بهترین هدایت، هدایت نبی او، محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله وسلم می‌باشد؛ امابعد: 

این حدیث شریف حاوی امید و احساس رحمت الله متعال بر بندگان است. پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم ما را از خیر و سخاوتی‌که این ماه مبارک برای ما دارد، آگاه می سازد، دروازه‌های بهشت ​​را به روی ما می‌گشاید تا دعاهای‌مان را قبول شود و اعمالمان را بالا رود. می‌دانیم که این ماه از سایر ماه‌ها متفاوت و متمایز است؛ زیرا اعمال نیک در آن ده‌ها برابر ماه‌های دیگر و بقیه ایام سال است و این امر ما روزه‌داران را ترغیب می کند که در ماه رمضان اعمال نیک را چند برابر کنیم که ثواب آن‌ها بیشتر و چند برابر است. ضعف، ناتوانی، گرسنگی و تشنگی را برای کم شدن اعمال نیک بهانه نمی‌کنم؛ زیرا این فرصت تنها  یک بار در سال به دست می‌آید.

حدیث شریف مطلب بسیار مهمی را افزود و آن این‌كه الله درهای جهنم را در این ماه می بندد. پس هرکس ماه رمضان را روزه بگیرد، قیام کند و در هر كاری به اوامر و نواهی الله پایبند باشد، وارد جهنم نخواهد شد.

در انتهای حدیث شریف بیان شده که الله متعال شیاطین را در این ماه مبارک با زنجیر بسته است. بنابراین، برای کسی‌که تنبلی می‌کند و می‌گوید شیطان بر او چیره شده و نفسش ضعیف است، بهانه‌ای نمی‌ماند؛ پس هرکس باید در نفس و عمل خود با الله صادق باشد و نافرمانی الله متعال را نکند؛ مگر این‌که از روی لغزش و خطا باشد؛ زیرا شیطانی نیست که او را وسوسه و گمراه کند. هرکه به گناه عادت دارد، باید در این ماه که ماه قبولی توبه و مغفرت است، به سوی الله بازگردد و به درگاه الله توبه نماید! اما کسی‌که عمداً و پیگیرانه از الله متعال نافرمانی کند، این ماه همه منافقانی‌که گمان می‌کنند، مردم از او خبر ندارند، رسوا می‌کند؛ زیرا الله متعال آگاه است و اعمال و کردارش را آشکار خواهد ساخت.

باید یقین داشته باشیم که الله نسبت به بندگانش آگاه و مهربان است و توبه کسانی‌که متوجه اشتباه خود شده و توبه می‌کنند، می‌پذیرد و حتی بعد از این ماه مبارک در امورشان کمک خواهد کرد تا به پیمودن صراط المستقیم ادامه دهند.

فقط از الله می‌خواهیم که گناهان ما را بیامرزد، نیکی‌های ما را چند برابر کند، اعمال ما را بپذیرد و برای خود خالص قرار دهد! هر منافقی‌ را که در میان ما وجود دارد، افشا نموده و تمام گمراهان را هدایت نماید! اللهم آمین!

نویسنده: د. ماهر صالح (رحمه الله)

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...

از محاسن اسلام تا آرمان‌‌ دشمنان

  • نشر شده در مقالات

(ترجمه)

اسلام دینی است که الله سبحانه وتعالی بر پیامبرش محمد صلی الله علیه سلم نازل کرد تا رابطۀ انسان را با خودش، دیگران و خالقش تنظیم کند. از لحاظ سلامت عقیده، کمال قانون‌گذاری و خصوصیت نشر و گسترش به روش قابل قناعت و جذاب عبارت از طرز زندگی معین و متفاوت از تمام نظام‌های زندگی است که بشریت بدون بی‌عدالتی یا طمع به مال دیگران؛ بلکه برای بیرون آوردن مردم از تاریکی‌ها به سوی نور و از ظلم ادیان به عدالت اسلام و از تنگنای دنیا به فراخی دنیا و آخرت شناخته و تجربه کرده است. اسلام محاسنی دارد که با وجود و گسترش آن همراه است و آرمان‌هایی‌که اهل آن باید به آن پایبند بوده و آن را محکم بگیرند و همواره در یافتن آن در واقعیت زندگی کوشش کنند. هم‌چنان دشمنانش آرزوهایی دارند که از همان روز اولی که اسلام در مکه پیدا شد، آشکار گردید و تا امروز به اشکال مختلف ادامه دارد و اسلام به دلیل اختلاف آرمان‌های دو طرف با دشمنان خود در تضاد باقی خواهد ماند تا الله سبحانه وتعالی در مورد آنچه که انجام شدنی است، حکم و فیصله نماید. آن زمانی است که حق بر باطل پیروز می‌گردد، عدل بر ظلم غلبه می‌یابد، اسلام در هر خانه‌ای از گِل و موی وارد می‌شود و سرزمین امت مسلمه به مشرق و مغرب زمین با عزت عزیز یا خواری ذلیل خواهد رسید؛ عزتی‌که الله سبحانه وتعالی اسلام و اهل آن را با آن عزیز ساخته و ذلتی‌که الله سبحانه وتعالی با آن شرک را ذلیل می‌کند.

محاسن اسلام را می‌توان در موارد زیر خلاصه کرد:

1-      ایجاد عقیدۀ صحیح در مورد جهان، انسان و زندگی و ارتباط آن با آنچه قبل و بعد از آن است؛

2-      تطبیق نظام نشأت یافته از عقیده‌اش را به صورت جامع و کامل در داخل؛

3-      حمل دعوت اسلام با جهاد فی سبیل الله به تمام دنیا.

آرمان‌های مسلمانان عبارتند از:

1-      داخل کردن گروه گروه مردم را به دین الله سبحانه وتعالی بدون اجبار؛

2-      گسترش اقتدار اسلام به تمام جهان؛

3-      کسب رضای الله سبحانه و تعالی.

اما آرمان‌های دشمنان اسلام و مسلمین چیزی کاملاً متفاوت و کاملاً در تضاد با آرمان مسلمانان است. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْیهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ [بقره: 120]

ترجمه: یهود و نصاری هرگز از تو خوشنود نخواهند شد، مگر این‌كه از آئین ایشان پیروی كنی.

هم‌چنان الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَئِنْ أَتَیتَ الَّذِینَ أُوْتُواْ الْكِتَابَ بِكُلِّ آیةٍ مَّا تَبِعُواْ قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ [بقره: 145]

ترجمه: و اگر هر نوع برهان و حجّتی برای آنانی‌كه كتاب بدیشان داده شده است (یعنی یهود و نصاری) بیاوری،  از قبلۀ تو پیروی نمینمایند و تو (نیز كه در پرتو وحی، قبلۀ راستین ابراهیم را باز شناختهای، دیگر) از قبله ایشان پیروی نخواهی كرد.

هم‌چنان الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَدَّ كَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ یرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَینَ لَهُمُ الْحَقُّ

 [بقره: 109]

ترجمه: بسیاری از اهل كتاب، از روی رشك و حسدی‌كه در وجودشان ریشه دوانده است، آرزو دارند اگر بشود شما را بعد از پذیرش ایمان بازگردانند (به جانب كفر و به حال سابقی كه داشتید!) با این كه حقّانیت (اسلام و درستی راهی كه برگزیدهاید، از روی خود كتاب‌های آسمانی شان) برایشان كاملاً روشن گشته است.

این آرزوها در گذشته از زمان طلوع اسلام به شکلی آشکار تجسم یافت و در دوره‌های متوالی مسلمانان ادامه یافته است و تا زمانی‌که کفار توانستند حکومت خلفای عثمانی را نزدیک به یک قرن پیش از بین ببرند، فروکش نکردند. پس از آن که مسلمانان به طور جدی در برنامۀ برای احیای امت خود و بازگرداندن شکوه و عظمت آن کار جدی را آغاز کردند و برای تأسیس دوبارۀ دولت خلافت  راشدۀ شان بر منهج نبوت، به شکلی آشکار و صریح اقدام نمودند، دشمنی دشمنان نیز به شکل آشکار و پنهان تجدید یافت.

این نمونه‌ها از گذشته و حال مؤید آن است که آرمان دشمنان اسلام، همراه با ترسی است که از اسلام دارند و محکوم به طبیعت خباثت‌آمیزشان در مبارزه با آن و خشم شدیدشان نسبت به ظهور آن است.

در گذشته با هر وسیله‌ای سعی می‌کردند تا پیامبر صلی الله علیه و سلم را از ابلاغ پیام اسلام بازدارند و هم‌چون سدی غیر قابل نفوذ در برابر آن حضرت می‌ایستادند تا دعوتش با هیچ قدرتی در اطراف مکه یا حتی در هر یک از مناطق شبه جزیرۀ عرب در هم آمیخته نشود. ابتدا تلاش کردند تا پیشنهادهای وسوسه‌انگیزی به او بدهند تا از دعوت دست بردارد؛ چنان‌که در سیرۀ ابن هشام از محمد بن کعب قرظی آمده که وی گفت: برای من چنین بازگو کرده‌اند که روزی عُتبه‌بن ربیعه -که رئیس طایفۀ خویش و از سران قریش بود- در انجمن قریشیان، در حالی‌که رسول‌الله صلى الله علیه وسلم در مسجدالحرام تنها نشسته بودند، ندا داد: ای جماعت قریش، موافقید که من برخیزم و بسوی محمد بروم و با او گفتگو کنم و مسائلی را با او در میان بگذارم، شاید بعضی از آن‌ها را بپذیرد و هریک از آن پیشنهادهای ما را که پذیرفت، برای او انجام بدهیم و او نیز دست از سر ما بردارد؟ این قضیه زمانی روی داد که حمزه رضی الله عنه اسلام آورده بود و مشرکان می‌دیدند که یاران رسول‌ الله صلى الله علیه وسلم به طور روزافزون بیشتر و بیشتر می‌شوند. همگی گفتند: چرا، ای اباالولید؛ برخیز و بسوی او برو و با او گفتگو کن! عتبه آهنگ آن حضرت کرد. نزد ایشان رفت و در برابر ایشان نشست و گفت: ای برادرزادۀ من، همانطور که خود شما می‌دانید، شما در خاندان قریش، از منزلت والایی برخوردارید و از نظر اصل و نسب مکانت بلندی دارید؛ امّا شما مسئلۀ عجیبی را مطرح کرده‌اید و در میان جمع قریشیان تفرقه افکنده‌اید، افکار و عقایدشان را سفیهانه قلمداد کرده‌اید، خدایان دین و آئینشان را ناسزا گفته‌اید و پدران و نیاکان پیشین آنان را کافر دانسته‌اید! حال، به من گوش فرا دهید، مسائلی را با شما در میان بگذارم؛ شما در این پشنهادها تأملّی بکنید؛ شاید بعضی از پیشنهادهای ما برای شما قابل قبول بوده باشد. گوید: رسول‌الله صلى الله علیه وسلم فرمودند:

«قل یا اباالولید، اسمع»

ترجمه: بگو ای اباالولید، می‌شنوم!

عتبه گفت: ای برادرزادۀ من، اگر شما با این کاروباری ‌که پیشه کرده‌اید، به دنبال ثروت و دارایی هستید، ما جملگی از دارایی‌های خودمان آنقدر به شما می‌‌دهیم و بر ثروت شما می‌افزاییم که شما ثروتمندترین ما بشوید؛ اگر به دنبال کسب جاه و مقام و پایگاه اجتماعی هستید، ما همگی شما را سید و سالار خویش می‌گردانیم؛ به گونه‌ای که هیچ‌کاری را جز به رأی و فرمان شما انجام ندهیم؛ اگر جویای فرمانروایی هستید، ما شما را پادشاه خودمان قرار می‌دهیم؛ اگر آنچه به سراغ شما می‌آید، از نوع خواب‌های آشفته‌ای است که نمی‌توانید آن‌ها را از خودتان دور کنید، برای شما بهترین طبیب را می‌آوریم و از دارایی خودمان هرقدر که لازم باشد، برای درمان شما هزینه می‌کنیم تا شما از این بیماری بهبود یابید. بسیار می‌شود که شخص جن‌زده می‌شود، و تحت‌تأثیر آن جنّی مزاحم می‌ماند تا وقتی‌که مداوا شود و از دست او رها گردد! یا این‌که عبارات دیگری را خطاب به ایشان در اینجا گفت.

وقتی‌که عتبه سخنانش پایان پذیرفت، رسول الله صلى الله علیه وسلم که تا آن هنگام به دقت گوش فرا داده بودند، گفتند:

«اقد فرغت یا ابا الولید»

ترجمه: آیا سخنانت پایان پذیرفت، ای اباالولید!

گفت: بلی. فرمودند:

«فاسمع مِنّی»

ترجمه: تو نیز گوش فراده تا من بگویم!

گفت: چنین می‌کنم!

پیامبر اکرم صلى الله علیه وسلم گفتند:

﴿حم(1) تَنزِیلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ (2) كِتَابٌ فُصِّلَتْ آیاتُهُ قُرْآناً عَرَبِیاً لِّقَوْمٍ یعْلَمُونَ(3) بَشِیراً وَنَذِیراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا یسْمَعُونَ(4) وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِی أَكِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَیهِ وَفِی آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَینِنَا وَبَینِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ [فصلت: 1-5]

ترجمه: حا، میم، (این كتابی است كه) از طرف الله بخشایشگر مهرورز نازل شده است.‏ كتابی است كه آیات آن تفصیل و تبیین شده است (و واضح و روشن گشته است، یعنی) قرآن كه به زبان عربی است، برای قومی (فهم معانی آن آسان) است كه اهل دانش باشند، قرآن بشارت دهنده (مؤمنان به نعمت‌های فراوان و جاویدان) و ترساننده (كافران به عذاب دردناك و سرمدی یزدان) است؛ ولی (تشویق و تهدید قرآن در دل متعصّبان لجوج بی‌اثر است و) اكثر آنان (از حق و حقیقت) رویگردانند و این است كه (روح شنوائی و پذیرائی حقایق را از دست داده‌اند و گوئی كه كرند و) هیچ نمی‌شنوند.‏ می‌گویند: دل‌هایمان در برابر چیزی‌كه ما را بدان می‌خوانی (كه یگانه‌پرستی است) در میان پوشش‌های قرار گرفته است (و آنچه می‌گوئی بدان نمی‌رسد) و در گوش‌هایمان سنگینی است (و كلام تو را نمی‌شنود) و میان ما و تو پرده ستبر و مانع بزرگی است (كه نمی‌گذارد ما با تو در یكجا گرد آئیم)؛ پس تو (برابر آئین خود) عمل كن و ما هم (برابر آئین خود) عمل می‌كنیم.‏

رسول‌ اکرم صلى الله علیه وسلم به تلاوت آیات سورۀ فصّلت ادامه دادند تا به موضع سجده در آن سوره رسیدند. عتبه در اثنای تلاوت آن حضرت، کاملاً گوش فرا داده بود و دست‌هایش را پشت سر روی زمین گذاشته، تکیه‌گاه خویش قرار داده بود و به قرآن خواندن پیامبراکرم صلى الله علیه وسلم گوش فرا می‌داد. وقتی آن حضرت به آیۀ سجده رسیدند، سجده کردند، آنگاه گفتند:

«قد سمعت یا ابا الولید ما سمعت، فانت و ذاک»

ترجمه: ای اباالولید، شنیدی آنچه را که شنیدی، تمام مطلب همین بود؛ خود دانی!

عتبه نزد یارانش بازگشت. با یکدیگر گفتند: به خداوند سوگند یاد می‌کنیم که سیمای ابوالولید با آن سیمایی‌که وی وقت رفتن داشت، متفاوت شده است! وقتی نزد آنان نشست، گفتند: چه خبر اباالولید؟! گفت: خبر این است که من سخنی را شنیدم که تاکنون همانند آن را نشنیده بودم! بخدا، نه شعر است و نه سحر و نه کهانت! ای جماعت قریش، با من همراه شوید و مزاحم این مرد نشوید و بگذارید به کارش ادامه بدهد و فقط از او کناره گیرید! زیرا به خدا سوگند، این کلامی‌که من از وی شنیدم، داستان بزرگی را سامان خواهد داد؛ اگر قوم عرب کار او را یکسره کردند، شما بدون آنکه درگیر شوید، از شرّ او آسوده شده‌اید؛ اگر وی بر قوم عرب پیروز گردد، پادشاهی او پادشاهی شماست و عزّت و شکوه او شکوه و عزّت شما است و شما در پرتو فرمانروایی او از همه مردم خوشبخت‌تر خواهید بود. گفتند: بخدا، با زبانش جادویت کرده است، اباالولید! گفت: این رأی من بود دربارۀ وی؛ خود دانید؛ هر کاری‌که می‌خواهید بکنید!

در زمان حاضر سخنان، اظهارات اربابان کفر در آمریکا و روسیه و اقدامات آنان در مناطق شان و کشورهای مسلمان علیه هر اقدامی برای اقامۀ دین، پدیده‌ای غیر قابل انکار است و مهم‌ترین آن‌ها بیانیۀ وسلی کلارک، فرمانده نیروهای ناتو در آسیا و اروپا، هنگامی‌که راز پنهان جنگ علیه اسلام را که بوش در سال 2001 میلادی علیه افغانستان اعلام کرد، فاش نمود: «هر کس فکر می‌کند که ما به تلافی حوادث 11 سپتامبر به افغانستان رفتیم، اشتباهش را تصحیح کند؛ بلکه ما برای یک موضوع جدی‌تر بیرون شده بودیم که آن اسلام است. ما نمی‌خواهیم اسلام به عنوان یک برنامۀ آزاد باقی بماند که در آن مسلمانان تصمیم بگیرند که اسلام چیست؛ بلکه ما هستیم که چگونگی و چیستی اسلام را برای آن‌ها تصمیم می‌گیریم.»

نمونۀ دیگری‌که اخیراً در غفلت مسلمانان رخ داد، این بود که مکرون انحلال شورای مذاهب اسلامی فرانسه را اعلام کرد و نهاد جدیدی به نام مجمع اسلام فرانسوی را جایگزین آن کرد. در کنفرانسی‌که پس از آن برگزار شد، مکرون به دستاوردهای خود در سال‌های اخیر علیه اسلام مباهات کرد و از جمله 28 هزار یورش به منازل مسلمانان، تعطیلی قطعی یا موقت 906 مؤسسه دینی (مساجد + انجمن‌ها)، مصادرۀ 52 میلیون یورو از پول مسلمانان و درصد بالای تبلیغات غیر مسلمانان علیه مسلمانان، پایان دادن به آموزش زبان عربی، حذف تحصیل در منزل یا تحصیل خارج از چارچوب دولت و اکتفا به آموزش زبان‌های خارجی تحت نظارت دولت اشاره کرد! و خیلی چیزهای ناگوار دیگر را ذکر کرد که هم‌چون قتل عام و محاکم تفتیش مدرن عقاید می‌ماند.

در خاتمه، اسلام در میان محاسن خود و آرمان‌های دشمنانش، با قدرت به سوی تأسیس دولت موعود از جانب الله سبحانه وتعالی و بشارت داده شده از سوی رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم به کوری چشم دشمنان و فریبکاران با وجود بی‌توجهی کسانی‌که نسبت به شایسته‌گی‌های اسلام و آرزوهای دشمنان آن غافلند، به پیش می‌رود. تنها همین مانده که الله سبحانه وتعالی برای دعوت‌گران به سوی اعزاز این دین به برپایی دوبارۀ دولت خلافت راشده بر منهج نبوت به زمانی نزدیک اجازۀ نصرت دهد؛ دولتی‌که بر خلاف ماهیت زلزله‌های ویرانگر، زلزله آبادگری خواهد بود؛ آن یک دولت بزرگ خواهد بود؛ بلکه اولین و تنها دولت در جهان  است که بشریت را به سوی نیکی، عدالت و محبت سوق دهد؛ پس از این‌که جهان از ظلم و بی‌عدالتی در سایۀ نظام‌های وضعی سرمایه‌داری، سوسیالیزم و ​​دیگران پر شد.

﴿وَلَینصُرَنَّ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزِیزٌ[حج: 40]

ترجمه: و به طور حتمی الله (سبحانه وتعالی) یاری می‌دهد كسانی را كه (با دفاع از دین و معابد) او را یاری دهند. الله سبحانه وتعالی نیرومند و چیره است (و با قدرت نامحدودی‌كه دارد، یاران خود را پیروز می‌گرداند و چیزی نمی‌تواند او را درمانده كند و از تحقّق وعده‌هایش جلوگیری نماید).‏

نویسنده: شیخ عصام عمیره

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

هدف از روزه، تقوا و رأس تقوا، تحکیم اسلام

  • نشر شده در تثقیفی

(ترجمه)

الله سبحانه وتعالی روزه ماه رمضان را بر مسلمانان فرض گردانیده و هدف نهایی آن را تقوا قرار داده است. تقوا یعنی امتثال به اوامر الهی و اجتناب از نواهی‌اش بوده. وقتی مسلمان إحسان را در روزه خود مراعات کند، متقی خواهد شد؛ چنانکه وی سبحانه وتعالی فرموده:

﴿يَٰأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾ [بقره : 183]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده اید! بر شما روزه واجب شده است؛ همانگونه که بر کسانی‌که پیش از شما بوده اند، واجب بوده است تا باشد پرهیزگار شوید.

مفسران درباره تقوا اقوال زیادی گفته و نگاشته اند؛ اما من در این مقاله به اقوال حضرت علی کرم الله وجهه در مورد تقوا می‌پردازم: «تقوا یعنی ترس از الله جلیل، عمل به تنزیل، قناعت به قلیل و آماده‌گی به روز رحیل می‌باشد.» من درینجا، روی این جمله تمرکز می‌کنم: «و عمل به تنزیل».

تنزیل یعنی کتاب الله و سنت نبی‌اش ﷺ. اگر مروری به واقعیت امت در صدر اسلام و قرون اولیه داشته باشیم، خواهیم دید که امت به تنزیل عمل می‌کرد؛ یعنی اسلام را در تمام امور زندگی خود: عبادی، اخلاقی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حاکمیت بخشیده بود. رمضان نزد مسلمانان ماه تقویه صله‌ی شان به الله بود و التزام شان به تقوا سدی برای انحرافات اخلاقی بود که ممکن از یک مسلمان در طول روزهای سال بروز کند. بنابر این، سعی می‌کردند تا در رمضان تقوای کامل و همه‌جانبه را کسب کنند.

اما واقعیت امروزی ما مسلمانان بعد از آن‌که دولت خلافت نابود گردید، احکام اسلام برچیده و حال مسلمانان متغییر گشت. اسلام نزد مسلمانان منحصر به احکام تعبدی گردیده و در امور زنده‌گی شان از احکام سیاسی، اقتصادی و دیگر نظام‌های اسلامی خبری نیست! حکم بماأنزل الله رخت بسته و به جایش حاکمیت جدائی دین از دنیا که کافر استعمارگر با خود آورده جایگزین شده! دست اسلام را از صحنه سیاسی کوتاه کرده و حکام سرزمین‌های اسلامی برای راضی نگهداشتن اربابان امریکایی، انگلیسی و امثالهم تلاش نموده، حتی اگر به قیمت غضب الهی تمام شود! خواهشات و هوای نفس استعمارگر حکم قوانین را به خود گرفته و او کسی است که نظام‌های دولتی و سیاسی را حد و مرز بخشیده، بلکه حاکم واقعی بوده و حکام دیگر، عروسک‌های بیش نیستند که استعمارگر هرگونه بخواهد آنان را می‌رقصاند. اکثریت مردم این حقیقت را دانسته، اما هم‌چنان دست زیر الاشه گذاشته و هیچ نمی‌کنند؛ این درحالی‌ست که کتاب الله در بین شان بوده و این قول الله سبحانه وتعالی را در آن می‌خوانند:

﴿وَ مَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِى فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنکًا وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَٰمَةِ أَعْمَىٰ﴾ [طه: 124]

ترجمه: و هرکس از یاد من روی گرداند، بی­گمان برای او زندگی (سخت و) تنگی خواهد بود و ما او را در قیامت نابینا محشور می­کنیم.

بلی، امروزه ما مسلمانان در تنگنا و سختی بسر می‌بریم؛ زیرا منهج الله و شریعت وی را رها نموده و به قوانین کفری متمسک شده، جهاد فی سبیل الله را که تنها راه رساندن اسلام برای کفار است ترک نموده ایم و از دولت و خلیفه‌ای که اسلام را در داخل تطبیق و رسالت هدایت و نور را برای جهانیان در خارج حمل کند محروم هستیم؛ با وجود آنکه این حدیث رسول الله ﷺ می‌خوانیم:

«وَالجِهَادُ مَاضٍ مُنذُ بَعَثَنِی اللهُ إلیَ أن یُقاتِلُ آخِرُ أمتِی الدَجَّالَ، لَا یُبطِلُهُ جَورُ جَائِرٍ، وَ لَا عَدلُ عَادلٍ... الدیلمی عن أنس.»

ترجمه: جهاد همیشه باقی است، از زمانی‌که الله مرا به پیامبری مبعوث کرد تا آن‌که آخرین امت من با دجال می‌جنگند، ظلم ظالمی و عدالت عادلی آن را از بین برده نمی‌تواند.

اما چگونه با کسی جهاد کنیم که ضلالت‌های آن را در حاکمیت خود گرفته ایم! به عبارت دیگر؛ خفته خفته را کی کند بیدار؟!

اما در عرصه اقتصاد، أحکام اسلام اقتصاد ما را جهت‌دهی نکرده؛ بلکه نظام سرمایه‌داری و بانک‌های سودی مثل بانک پولی جهان و دیگر بانک‌های بین المللی آن را رهبری و جهت دهی می‌کند؛ اما در عرصه اجتماعی یعنی پیوند مرد با زن و احکام خانواده؛ غرب کافر استعمارگر می‌خواهد تا مسلمانان أحکام توافق‌نامه سیداو را جایگزین احکام اسلام کنند؛ احکامی‌که بین مرد و زن به سوی مساوات کامل دعوت کرده و می‌خواهد تا قیمومیت مرد و احکام ازدواج و طلاق و امثالهم را لغو کند! در نهایت قصد دارد اسلام را که مسیر زندگی امت را هموار می‌سازد، از صحنه زندگی ناپدید سازد. بلی، از صحنه زنده‌گی امتی‌که الله برایش بزرگ‌ترین و با شرف‌ترین وظیفه را داده و آن این‌که باید وظیفه انبیاء را با حمل رسالتش به پیش ببرند. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ[آل عمران: 110]

ترجمه: شما (ای مؤمنان) بهترین امتی هستید که به سود مردم آفریده شده اید (مادامی‌که) امر به معروف و نهی از منکر می­نمائید و به الله ایمان دارید.

ماه رمضان، فرصتی است برای بازنگری در حساب‌ها و بررسی و مراجعه به مواضع مان و هم‌چنان، فرصتی است برای بازگشت به کتاب پروردگار و سنت پیامبرمان تا آن را در واقعیت زنده‌گی خود بسان صحابه بزرگوار و تابعین تطبیق کنیم. پس چگونه بازگردیم؟ و چگونه اسلام را تطبیق کنیم تا به تقوا نایل شده و در حالی با رمضان وداع گوییم که این هدف بزرگ تحقق یافته باشد؟ کسی‌که به احکام اسلام نظر بیندازد، خواهد دید که احکام فردی مثل نماز، زکات و حج و امثالهم وجود داشته که مردم با آن‌ها کدام مشکلی ندارند! اکثریت مسلمانان، روزه می‌گیرند، نماز می‌خوانند، حج می‌کنند و زکات می‌دهند، اما احکام دیگری نیز وجود دارد که تطبیق آن در توان افراد نیست؛ مثل: قطع دست دزد و تازیانه زدن زناکار مجرد که مردم و افراد توان تطبیق آن را ندارند و هرج و مرج بوجود می‌آید. بنابر این، باید مرجعی وجود داشته باشد که چنین احکامی را تطبیق کند و رسول اللهﷺ که فرستاده الله بودند، هم‌چنان حاکم و رهبر مردم نیز بودند که امور مسلمانان را تنظیم و احکام اسلام را بالای شان تطبیق می‌کردند.

سپس رسول الله ﷺ بعد از خود کسی را به عنوان خلیفه خود برگزیدند که به امور مردم و تطبیق احکام اسلام رسیده‌گی کند، در عوض شان حاکمیت را به پیش ببرد و وی نماینده امت در تطبیق اسلام می‌باشد و این همان چیزی است که امت از آن محروم است. بلی، خلیفه‌ای که آن احکامی را تطبیق می‌کند که افراد توانایی تطبیق آن را نداشته و وی در تطبیق این احکام از امت نماینده‌گی می‌کند، در موجودیت چنین کسی با چنین شرایطی ما می‌توانیم که به تنزیل کاملاً عمل کنیم و برای مان تقوا حاصل شود. پس وظیفه امروزی امت برای کسب رضایت پروردگارش اینست که احکام الله را در تمام عرصه‌های زنده‌گی خود تطبیق و در یک بخش منحصر نکند و این زمانی عملی خواهد شد که با یک خلیفه بیعت شود.

این وظیفه و مکلفیت ماست که دوباره دولت اسلامی را روی کار آوریم؛ دولتی‌که کافر استعمارگر آن را نابود کرد و احکام کفری دیموکراسی، لیبرالیزم و امثالهم جایگزینش شد! پس بر همه ما لازم است تا همرای حاملان دعوت و فعالیت کننده‌گان برای تأسیس دولت خلافت بر منهج نبوت کار کنیم. از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم که رمضان امسال نگذرد؛ مگر این‌که وی سبحانه وتعالی ما را با خلافت راشده بر منهج نبوت کرامت بخشد! همانا او ولی این کار بوده و بر آن قادر است!

برگرفته از شماره 438 جریده الرایه

نویسنده: إبراهیم عثمان (أبوخلیل)

سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

تمام اعمال بنی آدم برای خود اوست، جز روزه!

(ترجمه)

از ابوهریره روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«قال الله سبحانه وتعالی کل عمل بن آدم له الا الصیام، فانه لی، وانا اجزی به. والصیام جنة، واذاکان یوم صوم احدکم فلایرفث ولا یصخب، فان سابه احد، او قاتله فلیقل انی امرؤ صائم. والذی نفس محمد بیده لخلوف فم الصائم اطیب عند الله من ریح المسک، للصائم فرحتان یفرحهما اذا افطر فرح، واذا لقی ربه فرح بصومه» (سنن ابن ماجه)

ترجمه: الله سبحانه وتعالی می‌گوید: هر عمل بنی آدم برای خود اوست، به جز روزه؛ چرا که روزه گرفتن برای من است و من پاداش آ‌ن را کامل می‌دهم. روزه سپر است؛ زمانی‌که یکی از شما روزه دار بود، ناسزا نگوید و داد و فریاد نزند! اگر کسی به او دشنام داد و یا با او جنگ کرد، باید بگوید من روزه دارم! قسم به ذاتی‌که جان محمد در دست اوست، بوی دهن شخص روزه دار نزد الله (سبحانه وتعالی) بهتر از بوی مشک است. برای شخص روزه‌دار دو خوشحالی است که او را شاد مینماید؛ یک خوشحالی هنگام افطار و خوشحالی دیگر هنگام ملاقات پروردگار است که بنده به روزۀ خود خوشنود می‏شود.

این حدیث شریف ما را به کار های زیادی به ویژه  روزه گرفتن در این ماه پر فضیلت رهنمایی می‏کند. بر ما لازم است تا به این باور برسیم، تمام اعمالی‌که بخاطر رضایت الله سبحانه وتعالی انجام می‏دهیم و اوتعالی از ما می‌پذیرد، از آن خود ما است تا این‌که در نامۀ اعمال و میزان حسنات ما گذاشته شود و به سبب آن‌ها وارد بهشت شویم! این بدان معنا نیست که روزه از خود ما نیست؛ بلکه عمل روزه گرفتن بر دوش ماست؛ اما پاداشش را الله سبحانه وتعالی همان طوری‌که بخواهد، می‏دهد. روزه زره (سپر) مؤمن است که او را حمایت می‏کند و از جمله کسانی قرار می‏دهد که الله سبحانه وتعالی با وارد نمودن‌شان به بهشت به آنان نعمت می‌دهد.

روزه حجتی است به نفع ما، نه بر ضرر ما؛ به شرط این‌که آن را به گونه‌ای ادا کنیم که الله سبحانه وتعالی به ما دستور داده است. زمانی می‏توانیم مزد و پاداش روزه را به صورت کامل به‌دست بیاوریم که در گفتار و کردار خود، نافرمانی الله سبحانه وتعالی را ننماییم! اگر با کسی روبرو شدیم که به ما ناسزا گفت و سخنانش ما را خشمگین نمود، باید خودمان را کنترل نماییم و ادب را در این ماه پر فیض و برکت در وجود خود بخاطر اطاعت از الله سبحانه وتعالی نهادینه کنیم. برای شخص روزه‌دار همین قدر کافی است که بگوید؛ "من روزه‌دارم" و شخص روزه‌دار کسی را در گفتار و کردار خود اذیت نمی‏کند.

روزه‌دار فکر می‎کند که او دیگران و حتی خودش را با بوی دهن خود در هنگام روزه اذیت می‏کند؛ اما این حدیث دلالت بر این می‏کند که بوی دهن روزه‌دار نزد الله سبحانه وتعالی از بوی مشک بهتر است. برای مسلمان روزه‌دار دو خوشحالی است؛ یکی از آن‌ها هنگامی است که روزه‌اش را به گونه‌ای به اتمام برساند که الله سبحانه وتعالی دوست دارد و به آن دستور داده است؛ یعنی فقط بخاطر قرب (نزدیکی) او سبحانه وتعالی روزه بگیرید و این خوشحالی حقیقی است که شخص مسلمان گمان کند که عملش قبول شده و به وسیله این عمل، الله سبحانه وتعالی از او راضی شده است. خوشحالی دوم هنگامی است که روزه‌داران در روز قیامت الله سبحانه وتعالی را ملاقات می‌کنند و مزد و پاداش روزۀ خود را در آنجا می‏بینند. ثواب، درجه و مقامی‌که الله سبحانه وتعالی برای‌شان وعده داده بود، دل‌های‌شان را خنک می‎کند و در آن روز خوشحالی بزرگی نصیب‌شان می‏شود.

پروردگارا، فقط از تو می‎خواهیم ما را از جمله کسانی قرار بده که از گناهان روزه گرفته اند!(اجتناب جسته اند) ما را در روزۀ ما کمک کن تا اطاعت تو را بکنیم! اوامر تو را بجای بیاوریم و ما را داخل بهشتی بگردان که وسعت آن به اندازه پهنای آسمان‌ها و زمین است! اللهم آمین!

نویسنده: ماهر صالح

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

روزه سپر است

ابی هریره می‎گوید که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«الصیام جنة، فلا یرفث ولا یجهل، وإن امرؤ قاتله او شتمه فلیقل إنی صائم. مرتین، والذی نفسی بیده لخلوف فم الصائم أطیب عند الله من ریح المسک، یترک طعامه وشرابه وشهوته من اجلی، الصیام لی، وأنا اجزی به، والحسنة بعشر امثالها.» (سنن بن ماجه)

ترجمه: روزه سپر است، هرگاه یکی از شما روزه داشت، ناسزا نگوید و با کسی در گیر نشود و اگر کسی او را دشنام داد و یا با او جنگ کرد، دو بار برایش بگوید: من روزه‌دارم. قسم به ذاتی‌که جان من محمد در دست اوست، بوی دهن شخص روزه‌دار نزد الله (سبحانه وتعالی) از بوی مشک بهتر است، (الله می‌فرماید) روزه‌دار، خوردن، نوشیدن و شهوت خود را بخاطر من ترک می‏کند. روزه گرفتن برای من است و من پاداش آن‌را کامل میدهم و در مقابل هر کار نیکی ده حسنه داده می‏شود.

دوستان گرامی!

بهترین کلام، کلام الله سبحانه وتعالی و بهترین راهنمایی، راهنمایی رسول الله، محمد بن عبد الله صلی الله علیه وسلم می‌باشد؛ اما بعد:

این حدیث شریف ما را به اعمالی راهنمایی می‎کند که باید در جریان این ماه رمضان که در نزد الله سبحانه وتعالی با عظمت و مبارک است، دربارۀ آن‌ها فکر کنیم و نسبت به آن‌ها حریص باشیم. هم‌چنان رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را آگاه ساخته که روزه سپر است و در روز قیامت برای ما محافظ و حجت می‌باشد.  به ما دستور داده  شده که روزه را بدون ناسزا گفتن و جنگ نمودن ادأ کنیم؛ به گونه‌ای که از ما سخن و یا کاری سر نزند که در آن معصیت و مخالفت از ذاتی باشد که روزه را برای ما فرض نموده است که همانا ذات الله سبحانه وتعالی می‎باشد و این‌که قصداً مرتکب گناه نشویم. به انجام روزه به روشی‌که الله سبحانه وتعالی برای ما امر فرموده است، کاملاً مشتاق باشیم و به این نگاه نکنیم که مطابق میل‌مان است یا خیر.  هم‌چنین رسول الله صلی الله علیه وسلم رهنمون‌های دیگری را برای ما ارائه نموده که بر ما لازم است تا در این ماه مبارک رمضان از آن‌ها پیروی کنیم؛ اینکه اگر کسی خواست با ما بجنگد و یا با رفتار و کردار خود ما را خشمگین سازد، باید به او جوابی بدهیم که ما را از گناه باز دارد تا با ناسزا گفتن و جنگ کردن در روزۀ ما خلل ایجاد نشود. آن جواب اینست که بگویی "من روزه‌ دارم" و این معنی را افاده می‏کند که من در حال ادا نمودن عمل بزرگی هستم که مرا به آفریدگارم نزدیک می‏نماید و من نفس خود را از خوردن، نوشیدن و گناه در این وقت نگهداشتم. از ما خواسته شده که این جمله را دو بار تکرار کنیم تا بر این تأکید کند که من این عمل را فقط برای رضای الله انجام می‏دهم، تا شخص ظالم دست از سرت باز دارد.

این حدیث شریف به عملی اشاره می‎‏کند که روزه‌دار آن را احساس می‎کند و همواره از آن شکایت دارد و آن عبارت از بوی دهانش در هنگام روزه است. پس رسول الله صلی الله علیه وسلم ما را آگاه ساخته که این بوی اگر چه آزار دهنده است، لیکن در نزد الله سبحانه وتعالی از بوی مشک بهتر و خوشبوتر می‌باشد. این حدیث ما را به صبر و دوری جستن از شکایت تشویق می‎کند؛ زیرا این برای مسلمان یک اصل است که باید چیزی‌که الله سبحانه وتعالی دوست دارد، دوست بدارد و از چیزی‌که در نزد الله سبحانه وتعالی ناخوشایند است، بدش بیاید و بخاطر حب الله سبحانه وتعالی از این بوی شکایت نکند که در این هم اجر و پاداش است.

این حدیث ما را آگاه می‎سازد که انسان با غذا و آب زنده است و این دو در زندگی دنیا برای انسان‌ها فتنه است. الله سبحانه وتعالی فروتنی و از خودگذری را که برای روزه‌دار پیش می‎آید، می‎داند و از نیت‌ها آگاه است که آیا بخاطر تقرب الله سبحانه و تعالی روزه گرفته یا خیر. تمام اعمالی‌که مسلمانان انجام می‎دهد، باید خاص برای الله سبحانه وتعالی باشد؛ مگر این‌که روزه‌ها از یکدیگر متفاوت است، یعنی این‌که هرکس به اندازۀ کوشش خود ثواب می‎برد و الله سبحانه وتعالی هرکس را به اندازۀ رنج و تلاشش پاداش می‎دهد؛ چنانچه اعمال نیک تا ده برابر زیاد می‎شود و تمام این‌ها لطف و مهربانی الله سبحانه وتعالی بر بندگان نیکوکارش می‌باشد.

پروردگارا، ما را مستحق این رحمتت بگردان و تمام اعمال ما را مورد قبول درگاه خود قرار بده! و روزه و قیام ما را بپذیر و در روز قیامت بهترین پاداش را بر ما عنایت فرما! اللهم آمین!

نویسنده: ماهر صالح

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

رمضان؛ وظایف و اولویت‌ها

  • نشر شده در تثقیفی

یکی از بارزترین ویژگی‌های اسلام به عنوان یک مبدأ، مبارزه با فردگرایی و خودخواهی است؛ در حالی‌که اسلام بر فرد لازم می‌سازد تا به امور خاص خود، اصلاح نفس خود و کنترل رفتار خود اقدام نماید؛ در عین حال او را به مراقبت از دیگران سوق می‌دهد و او را موظف می‌کند که به منافع اطرافیان خود در جامعه رسیدگی کند. این اهتمام تا زمانی‌که همه مردم در توصیف اسلام به عنوان پیامی جهانی که هدف آن نجات انسان از چنگال جهل و گمراهی است، شامل گردد.

در ماه مبارک رمضان، صحنه‌های بسیاری مشهود است که بر مسلمانان لازم است که به آن‌ها تدبر نمایند و به آن بیندیشند تا به آنان کمک کند تا واقعیت خود را تغییر دهند؛ به گونه‌ای که به ایفای نقش خود و انجام مسئولیت‌هایی که به عنوان یک امت به آن‌ها سپرده شده، کمک نماید و اولین نشانه‌های بیداری و درک این است که مسلمان از ردای تنگ فردگرایی بیرون آید و سر به افق وسیع بلند کند تا دریابد که جزو امتی با وقار و کهن است.

این فرمودۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم:

«کُلُّکُم رَاعٍ وَ کُلُّکُم مَسئُولٌ عَن رَعِیَّتِهِ»

ترجمه: همه شما چوپان و هرکدام شما مسئول زیردستان خود هستید.

اساس همه، مسئولیت‌ها و اختیاراتی است که به آن سپرده شده است، از بالای هرم در زینۀ ساختار دولت که حاکم یا خلیفه نمایندگی از آن می‌کند، شروع شده و سپس در سطوح دیگر آن انتقال می‌نماید تا این‌که فرد فرد مسلمانان زن و مرد را شامل شود.

چون مسئولیت در مراتب و جهات متعدد است، طبیعی است که در انجام آن مسئولیت‌ها، در اولویت‌ها تداخل صورت می‌گیرد؛ بنابراین، باید تعادل و معیاری برای ترتیب دادن آن اولویت‌ها وجود داشته باشد و به هوس و هوی واگذار نگردد. به همین جهت الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَایةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ وَجَاهَدَ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ یسْتَوُونَ عِندَ اللّهِ وَاللّهُ لاَ یهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ [توبه: 19]‏

ترجمه: آیا (رتبه سقایت و) آب دادن به حاجیان و تعمیركردن مسجدالحرام را همسان (مقام آن) كسی می‌شمارید كه به الله (سبحانه وتعالی) و روز رستاخیز ایمان آورده و در راه الله (سبحانه وتعالی) جهاد كرده است (و به جان و مال كوشیده است‌؟ هرگز منزلت آنان یكسان نیست و ) در نزد الله (سبحانه وتعالی) برابر نمی‌باشند و الله (سبحانه وتعالی) مردمانی را كه (به خویشتن به وسیله كفرورزیدن، و به دیگران به وسیله اذیت و آزار آنان) ستم می‌كنند (به راه خیر و صلاح دنیوی و نعمت و سعادت اخروی) رهنمود نمی‌سازد.‏

تا زینۀ اولویت‌ها را برای فرد مسلمان ترتیب دهد؛ لذا ایمان و جهاد را بر عمل آبرسانی به زائران و بنای بیت الله الحرام مقدم داشت، در بیان صریح چگونگی ترتیب اولویت ها را واضح ساخت؛ پس فرایض والاتر از نوافل بوده و اصول نسبت به فروع مقدم است.

با توجه به واقعیت امروز مسلمانان، مسائل منشعب شده و راه‌حل‌ها به هم گره خورده است. بنابراین، باید اولویت‌ها برای بیرون رفت مطمئن از مشکلاتی که آنان را رنج می‌دهد، ترتیب داده شود و در رأس اولویت ها، بحث اجرای اسلام و ساختار کیان مسلمانان قرار دارد؛ دولت واحدی‌که آن‌ها را متحد کند و هویت و جایگاه آن‌ها را در میان ملت‌ها مشخص سازد. بنابراین، در ماه رمضان و غیر ماه رمضان قابل قبول نیست. اهتمام به خواندن قرآن و تلاوت آن تنها برای کسب ثواب در حالی‌که احکام آن تعطیل شده و از حدود آن تجاوز می‌شود، قابل قبول نیست که بین وجوب اقامۀ نماز و وجوب حکم بماانزل الله و در میان وجوب روزه و وجوب نصب امام، در میان فرض حج و فرض جهاد فرق گذاشت؛ زیرا احکام الله سبحانه وتعالی برخی به برخی دیگر مرتبط است و آمده تا مشکلات زندگی فرد، جامعه و دولت را معالجه نماید.

اهمیت وجود دولت در اسلام به عنوان نهاد اجرایی برای مجموعۀ از اعتقادات، معیارها و احکامی‌که اسلام با آن آمده و محدود کردن تطبیق آن به احکام و راه‌حل‌های مربوط به جنبۀ فردی انسان، مانند عبادات و اخلاق، اکثر احکام اسلام را معطل می‌کند، در غیر آن چگونه ممکن است تا به احکام معاملات اقتصادی و اجتماعی، احکام مربوط به جهاد فی سبیل الله و احکام متعلق به سیاست خارجی، احکام عقوبات، نظام آموزشی، تدوین برنامه‌ها و رسانه‌ها و بسیار بسیاری که بیش از چهار پنجم احکام اسلام در غیاب دولت معلق می‌ماند.

پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«كَانَتْ بَنُو إِسْرَائِیلَ تَسُوسُهُمْ الْأَنْبِیاءُ كُلَّمَا هَلَكَ نَبِی خَلَفَهُ نَبِی وَإِنَّهُ لَا نَبِی بَعْدِی وَسَیكُونُ خُلَفَاءُ فَیكْثُرُونَ، قَالُوا: فَمَا تَأْمُرُنَا قَالَ: فُوا بِبَیعَةِ الْأَوَّلِ فَالْأَوَّلِ أَعْطُوهُمْ حَقَّهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ سَائِلُهُمْ عَمَّا اسْتَرْعَاهُمْ»

ترجمه: بنی اسرائیل را پیامبران‌شان رهبری می‌کرد و هرگاه پیامبری فوت می‌نمود، پس از وی پیامبری دیگر می‌آمد، پس از من پیامبری نیست، ولی خلفاء اند که بسیار می‌شوند، گفتند: برای ما چی دستور می‌دهی، فرمود: بر بیعت خلیفۀ اول وفا کنید و حق خلفاء را اداء نمایید و الله سبحانه وتعالی در مورد حال رعایای شان از آنان خواهد پرسید.

آنچه که بر اهمیت این مهم می‌افزاید این است که حفاظت از وجود دولت از اهداف اساسی و بلند اسلام می‌باشد؛ چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«إِذَا بُویِعَ لِخَلِیفَتَینِ، فَاقتُلُوا الآخرَ مِنهُمَا»

ترجمه: هرگاه برای دو خلیفه بیعت شد، دومی را بکشید.

و این فرمودۀ شان:

«مَن أَتَاکُم وَ اَمرُکُم جَمِیعٌ عَلی وَاحِدٍ، یُرِیدُ أَن یَشُقَّ عَصَاکُم، أَو یُفَرِّقَ جَمَاعَتَکُم، فَاقتُلُوهُ»

ترجمه: هرگاه کسی نزد شما آمد، در حالی‌که امور شما بر محور یک فرد جمع شده بود و او می خواست نافرمانی کند یا جماعت شما را متفرق سازد، در این صورت وی را به قتل رسانید.

امری‌که بر مسلمانان، گروه‌ها، افراد و علمای امروز لازم می‌سازد، تجدید نظر در واقعیت شان و نیاز مبرم به اجتماع در یک نهاد را لازم می‌سازد؛ علاوه بر این‌که این امر و کار یک وظیفه شرعی است که مسلمانان با کوتاهی در انجام آن گناه می‌کنند.

در یکی از بارزترین مسائل مسلمانان، که مسألۀ فلسطین است، مشکل اولویت‌بندی مطرح می‌شود، زیرا حاکمان اقداماتی را برای گمراه کردن و فریب دادن امت و منحرف کردن آن از مسیرش به سوی آزادی فلسطین انجام می‌دهند و انرژی آن را در اقدامات حاشیه‌ای پراکنده می‌کنند که نه هدف را متحقق می‌سازد و نه هم نتیجه می‌دهد.

نظام اردن، صاحب قیمومیت به‌دفینه، بیشترین توجه خود را معطوف به مرمت مسجدالاقصی و نوسازی فرش‌ها و جای‌نمازهای آن می‌کند و نظام ایران با تأسیس آنچه به نام ارتش قدس نامیده می‌شود، اشک تمساح به حال مسجد الاقصی می‌ریزد و هر ساله روز قدس را در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان جشن می‌گیرد! نظام مراکش مدعی ریاست کمیتۀ قدس است و نظام ترکیه هم خطوط سرخی را بدون هیچ معنا و تأثیری بر واقعیت موجود ترسیم می‌کند. به قصد انحراف و گمراه کردن امت به جای تلاش جدی برای باز کردن قید مسجد و آزادسازی آن و تمام فلسطین و پاکسازی آن از پلیدی یهود.

اما در مورد مکان‌هایی‌که مسلمانان در آن رنج می‌برند، مانند اویغورها در چین، روهینگیاها در میانمار (برما)، مسلمانان در هند و افریقا، به جای کار و تلاش جهت حمایت از آن‌ها، دفع ظلم از آن‌ها، توقف ریختن خون آن‌ها و حفاظت آبروی شان، حکام با توجیه مسلمانان و پراکنده ساختن انرژی آن‌ها با کارهای خیریه و کمک‌های بشردوستانه؛ قطب نما را به جهتی دیگر می‌چرخانند، اگرچه این اقدامات خوب است اما راه درستی برای پایان دادن به رنج برادران مسلمان ما نیست.

مسلمانان امروز باید اولویت های خود را آن گونه که الله سبحانه وتعالی دوست دارد و راضی است، ترتیب دهند و اجازه ندهند حکام و ابزارهای‌شان قطب نمای‎شان را منحرف کنند و آن‌ها را به راه‎های کج و بی‌فایده ببرند.

صیام رمضان به عنوان نشانی بر وحدت امت و قیام شب‌های رمضان به عنوان دعوتی به سوی قیام و حرکتی تازه است؛ پس این رمضان را، آخرین رمضانی قرار دهید که بدون دولتی زندگی می‌کند که کتاب پروردگارتان و سنت پیامبرتان را تطبیق کند! و وعده الله سبحانه و تعالی و بشارت رسولش صلی الله علیه و سلم بر شما تحقق یابد! پس حیات اولی خود را باز گردانید و خیر و نور را به تمام جهانیان برسانید!

نویسنده:  استاد خالد سعید

عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر-سرزمین مبارک فلسطین

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

امت واحد و شریعت واحد!

  • نشر شده در سیاسی

رمضان، ماهی است که مملو از خیر و برکت بوده که بندگان مؤمن الله سبحانه وتعالی در این ماه، به درگاهش تقرب جسته و بین مردم ارتباط برقرار می‌گردد. رمضان ماه نزول رحمت، کسب پیروزی‌ها، بخشش گناهان، و رهایی از آتش جهنم می‌باشد.

یکی از معانی و پیام‌های این ماه ایمانی، ثابت ساختن امت اسلامی به عنوان امت واحد در اطراف و اکناف زمین بوده است. واحد بودن این امت در عرصه‌های گوناگون هویداست که نخستین آن انجام عبادت با کیفیت واحد در عین زمان بوده؛ یعنی امت اسلام در روی زمین همزمان در یک  روز، روزه ماه رمضان را آغاز نموده و همین قسم در یک روز، همزمان دست از روز می‌کشند، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«صُومُوا لِرُؤیَتِهِ وَ أفطِرُوا لِرُؤیَتِهِ فِإن غُمِی عَلَیکُم فَأکمِلُوا العَدَد» (رواه مسلم)

ترجمه: هرگاه، هلال رمضان را دیدید، روزه بگیرید و هرگاه، هلال شوال را دیدید، افطار کنید و اگر آسمان، ابری بود (و هلال را ندیدید) سی روز را کامل نمایید.

در این حدیث، همه مسلمانان بدون در نظرداشت کدام تفاوت و تخصیصی مورد خطاب قرار گرفته اند. اگر احکام شریعت از جهت ادای عبادات کدام تخصیصی قرار داده، بر همین منوال کدام تفاوتی بین مسلمانان قرار نداده و نظر به دلیل شرعی، حکم تخصیص همه مسلمانان را بدون هیچ تفاوتی شامل می‌گردد؛ مانند: افطار برای مریض و مسافر و یا برای کسانی‌که عذرشرعی دارند:

﴿أَيَّامًا مَّعْدُودَٰتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَ عَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَ أَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾ [بقره: 184]

ترجمه: (روزه در) چند روز معین و اندکی است و کسانی‌که از شما بیمار یا مسافر باشند (اگر افطار کردند و روزه نگرفتند به اندازه آن روزها) چند روز دیگری را روزه می‌دارند و بر کسانی‌که که توانائی انجام آنرا ندارند، لازم است کفاره بدهند و آن خوراک مسکینی است و هرکه کار خیر را پذیرا شود، برای او بهتر است و روزه داشتن برای شما خوب است اگر (حقائق و نکات عبادات را) بدانید.

خطاب مذکور در این آیه مبارکه، متوجه همه مسلمانان شرق و غرب بدون در نظر داشت کدام تفاوتی است. امر دومی، که واحد بودن امت اسلام را به تصویر می‌کشد، اینست که همه امت اسلامی، که در هر نقطه‌ای از زمین زندگی می‌کنند، پیرو یک عقیده، یک شریعت و یک نوع احکام بوده و به یک اصل واحد یعنی قرآن و سنت که وحی خفی است متکی هستند. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَ أَنَّ هَٰذَا صِرَٰطِى مُستَقِیمًا فَاتَّبِعُوهُ وَ لَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَٰلِكُمْ وَصَّىٰكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾ [انعام: 153]

ترجمه: و این راه (که من برای تان ترسیم و بیان کردم) راه مستقیم من است (و منتهی به سعادت هر دو جهان می‌گردد. پس) از آن پیروی کنید و از راه‌های (باطلی‌که شما را از آن نهی کرده‌ام) پیروی نکنید که شما را از راه الله (منحرف و) پراکنده می‌سازد. این‌ها چیزهائی است که الله شما را بدان توصیه می‌کند تا پرهیزگار شوید (و از مخالفت با آن‌ها بپرهیزید).

و رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«تَرکتُ فِیکُم مَا لَن تَضِلُّوا بَعدَهُ إنِ اعتَصَمتُم بِهِ کِتَابَ الله»

ترجمه: در میان شما چیزی برجای گذاشتم که اگر بدان تمسک ورزید، هیچگاه گمراه نمی‌شوید و آن کتاب الله است.

و در روایتی چنین آمده:

«اِنِّی قَد تَرکتُ فِیکُم شَیئَینِ لَن تَضِلُّوا بَعدَهُمَا: کِتَابَ اللهِ وَ سُنتِی وَ لَن یَتَفَرَّقَا حَتَی یَرِدَا عَلَیهِ الحَوض»

ترجمه: همانا من در میان شما دو چیز برجای گذاشتم که اگر بدان‌ها تمسک ورزید، هیچگاه گمراه نمی‌شوید (کتاب الله و سنت)، این دو از هم جدانشدنی هستند تا آنگاه که بر حوض نزدم حاضر شده و بر عمل شما گواهی دهند (قیامت).

اصل شرعی نزد تمام مسلمانان در اخذ احکام شرعی، واحد بوده و کدام اصل دیگری هم‌چو عقل، قوانین وضعی و یا قوانین تحریف شده گذشتگان اعتبار ندارد.     

مسئله و امر سوم اینست که هدف اساسی مسلمانان کسب رضایت الله سبحانه وتعالی بوده و قلوب همه شان در پی آن می‌تپد و این دال بر واحد بودن این امت می‌باشد:

﴿يَٰأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَىٰ تِجَٰرَةٍ تُنجِيكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ(10) تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجَٰهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَٰلِكُمْ وَ أَنفُسِكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(11) يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَ يُدْخِلْكُمْ جَنَّٰتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَٰرُ وَ مَسَٰكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّٰتِ عَدْنٍ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ(12) وَ أُخْرَىٰ تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِيبٌ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ(13) يَٰأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا كُونُوا أَنصَارَ اللَّهِ كَمَا قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ لِلْحَوَارِيِّنَ مَنْ أَنصَارِى إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ فَءَامَنَت طَّائِفَةٌ مِّن بَنِى إِسْرَٰءِيلَ وَ كَفَرَت طَّائِفَةٌ فَأَيَّدْنَا الَّذِينَ ءَامَنُوا عَلَىٰ عَدُوِّهِمْ فَأَصْبَحُوا ظَٰهِرِينَ﴾ [صف: 10-14]

ترجمه: ای مؤمنان! آیا شما را به بازرگانی و معامله‌ای رهنمود سازم که شما را از عذاب بسیار دردناک دوزخ رها سازد (و آن اینست که) به الله و رسولش ایمان می‌آورید و در راه الله با مال و جان تلاش و جهاد می‌کنید. اگر بدانید این برای شما (از هر چیز دیگری) بهتر است. (اگر این تجارت را انجام دهید الله) گناهان تان را می‌بخشد و شما را به باغ‌های بهشتی داخل می‌گرداند که از زیر (کاخ‌ها و درختان) آن جویبارها روان است و شما را در منازل و خانه‌های خوبی جای می‌دهد که در باغ‌های بهشت جاویدان ماندگار، واقع شده اند، پیروزی و رستگاری بزرگ همین است. (گذشته از این نعمت‌ها) نعمت دیگری دارید که پیروزی الله دادی و فتح نزدیکی است (که در پرتو آن مکه به دست شما می‌افتد) و به مؤمنان مژده بده (به چیزهای که قابل توصیف و بیان نیست و فراتر از آن است که با الفبای انسان‌ها به انسان‌ها شناساند). ای مؤمنان یاران (دین) الله باشید، همان‌گونه که عیسی پسر مریم به حواریون گفت: چه کسانی یاران من برای (یاوری دین) الله خواهند بود؟ حواریون گفتند: ما جملگی یاران (دین) الله خواهیم بود. سپس گروهی از بنی اسرائیل ایمان آوردند و گروهی کافر گشتند، ما کسانی را که ایمان آوردند، علیه دشمنان شان مدد کردیم و آنان پیروز شدند.

این همه معانی از عبادت شروع تا چگونگی انجام آن و اصولی که بر آن متکی بوده با هدف نهایی‌اش، همه‌و‌همه معانی امت واحد، تقوا و پاینبدی به عهدش را به اثبات می‌رساند. در حقیقت، این خصوصیت را فقط در این امت طیب می‌توان یافت وبس، چنانکه در توصیف آن، رب‌اش چنین فرموده است:

﴿وَ إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَٰحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاتَّقُونِ﴾ [مؤمنون: 52]

ترجمه: و این (پیامبران بزرگ که بدانان اشاره شد، همگی) امت یگانه‌ای بوده (و آئین واحد و برنامه یکتائی دارند) و من پروردگار همه شما هستم؛ پس تنها از من بهراسید (چرا که امت واحد، با برنامه واحد، باید از معبود واحد بترسد و خویشتن را از عذاب او به دور دارد).

و فرموده است:

﴿إِنَّ هَٰذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَٰحِدَةً وَ أَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ﴾ [انبیاء: 92]

ترجمه: این (پیامبران بزرگ که بدانان اشاره شد، همگی) امت یگانه‌ای بوده (و آئین واحد و برنامه یکتائی دارند) و من پروردگار همه شما هستم؛ پس تنها مرا پرستش کنید (چرا که امت واحد، با برنامه واحد، باید رو به معبود واحد کند).

الله سبحانه وتعالی این امت را به درخت مبارکه تشبیه نموده که اصل و ریشه آن ثابت و فرع و شاخه‌های آن در آسمان است که هر وقت به خواست الله سبحانه وتعالی حاصل اش را کامل و بدون کم‌وکاست می‌دهد. الله سبحانه و فرموده است:

﴿أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَ فَرْعُهَا فِى السَّمَاءِ﴾ [ابراهیم: 24]

ترجمه: بنگر که الله (سبحانه وتعالی) چگونه مثل می­زند: سخن خوب به درخت خوبی می­ماند که تنه آن (در زمین) استوار و شاخه­هایش در فضا (پراکنده) باشد.

معانی امت واحد در تمام امور دینش ثابت بوده اعم از عقیده و احکام و در تمام مظاهر عملی آن  و این خصوصیت فقط در این امت یافت می‌شود؛ زیرا یهود و نصاری در عقیده، عبادات و ارزش‌های شان متفرق و پراکنده هستند و بین شان هیچ ارتباطی یافت نمی‌شود. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَ كَانُوا شِیَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِى شَىْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ﴾ [انعام: 159]

ترجمه: بی‌گمان کسانی‌که آئین (یکتاپرستی راستین) خود را پراکنده می‌دارند (و آن را با عقائد منحرف و معتقدات باطل به هم می‌آمیزند) و دسته‌دسته و گروه گروه می‌شوند، تو به هیچ وجه از آنان نیستی و (حساب تو از آنان جدا و) سروکارشان با الله است و الله ایشان را از آنچه می‌کنند، با خبر می‌سازد (و سزای آنان را خواهد داد).

هم‌چنان فرموده است:

﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ﴾ [حشر: 14]

ترجمه: یهودیان هرگز با شما به صورت دسته­جمعی جز در پس دژهای محکم و یا از پشت دیوارها نمی­جنگند، عداوت و دشمنی در میان خودشان شدت دارد. تو ایشان را متحد می­بینی؛ ولی پراکنده دل بوده و هماهنگ نمی­باشند. این بدان خاطر است که آنان مردم بی­شعور و نا آگاهی هستند.

یهود و نصاری عقیده شان متجانس و واحد نبوده و به مذاهب مختلف تقسیم می‌شوند که در بین شان اختلافات زیادی وجود داشته، حتی یک مذهب باز به چندین مذهب دیگر تقسیم می‌شود. بنابر این، ارتودکس، کاتولیک و پروتستات هر یک به مذاهب مختلف و متناقض تقسیم شده و به عنوان مذاهب اصلی با یکدیگر در تناقض هستند، برخی از آن‌ها می‌گویند که عیسی پسر الله و برخی هم قائل به الوهیت عیسی هستند.

در پایان می‌گوییم: این امت در تمام امور دین خود واحد است! معبودش واحد، رسولش واحد، قرآن‌اش واحد و سنت نبی‌اش واحد بوده! قرآن‌اش به شکل متواتر بدور از هرنوع تحریف و دروغ‌بافی منقول شده، سنت نبی آن نیز منقول شده و همه‌اش حفاظت گردیده! این امر هم‌چنان تا قام قیامت باقی خواهد ماند و این محرک بزرگی است. با این حال ما در این ماه مبارک، امت را به سوی وحدت دعوت نموده و برای یک‌پارچه ساختن اجزای متلاشی شده آن آنان را تحریک می‌کنیم تا این امت دولتی کاملاً واحد زیر پرجم واحد بسان گذشته‌اش از زمان تأسیس دولت اسلامی تا آخر عهدش گردد. بنابر این، از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم که در این ماه بزرگ، ماه تقویه کننده وحدت و عهد و پیمان بین تمام امت، که این امت را برای بار دوم تحت دولت واحد جمع کند، تا بار دیگر امت واحد گردد! آمین!

برگرفته از جریده الرایه شماره 436

نویسنده: أحمد طبیب–بیت المقدس

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

یک یا دو روز قبل از رمضان نباید روزه گرفت

از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

"لاَ يَتَقَدَّمَنَّ أَحَدُكُمْ رَمَضَانَ بِصَوْمِ يَوْمٍ أَوْ يَوْمَيْنِ، إِلاَّ أَنْ يَكُونَ رَجُلٌ كَانَ يَصُومُ صَوْمَهُ فَلْيَصُمْ ذَلِكَ الْيَوْمَ" (سنن ابن ماجه)

ترجمه: هیچ یکی از شما یک یا دو روز قبل از رمضان را روزه نگیرد؛ مگر کسی‌که معمولاًروزۀ نوافل را می‌گیرد، این روز را روزه گیرد.

این حدیث ما را به موضوعاتی راهنمایی می‌کند که برخی مسلمانان از روی جهل یا به گمان کسب ثواب به انجام آن می‌پردازند و توسط این امر ازدیاد تقوا می‌کنند. آگاه باشید که این کار آغاز کردن روزه یک یا دو روز پیش از شروع ماه مبارک رمضان می‌باشد و شخص این کار را انجام می‌دهد تا در روزه کامل و بدون نقص ماه رمضان احتیاط کرده باشد یا پیش از حلول ماه رمضان خودش را برای آن آماده کند؛ اما برخی دیگر این کار را بخاطر این انجام می‌دهند که عادت دارند در روزهای مشخصی روزه نفلی بگیرند و به صورت اتفاقی روزه‌شان به یک یا دو روز قبل از رمضان مصادف شده است.

کسی‌که از روی شک یا تمایل به این‌که ماه رمضان را در روز درست آن آغاز نماید، این کار را انجام دهد و روزهای قبل و بعد رمضان را روزه بگیرد، کارش به چند دلیل ناپسند می‌باشد؛ دلایلی هم‌چون این‌که در حدیث فوق از روزه گرفتن در روزهای شک نهی شده و عبادات در شریعت اسلام توقیفی می‌باشد و نباید در آن کم و زیاد شود تا انجام دهنده آن بخاطر یک کار بدعت به گناه بزرگی گرفتار نشود. تمام علمای فقه در این مسأله اتفاق نظر دارند؛ ولی بازهم برای برخی از مسلمانان تبدیل به یک عادت شده است. پس از این‌که حکام همه چیز را به فساد کشیده‌اند، حتی عبادات مان را که نماز و روزه در رأس آن قرار دارد! بنابراین، مسلمانان دچار فتنه گردیده‌اند.

اما کسی‌که این کار را انجام می‌دهد تا خودش را برای این عبادت آماده کند، نیز طبق حدیث فوق کار درستی انجام نداده است؛ زیرا عبادت یک نوع ورزش جسمانی نیست که نیاز به آمادگی مقدماتی داشته باشد؛ بلکه روزه عبادتی خالص برای الله می‌باشد که در آن روح با ماده می‌آمیزد. هر عبادتی ارکان، احکام و شروطی دارد که پا فراگذاشتن از آن درست نیست تا در حرام واقع نگردد. وظیفه ما فقط این است که عبادات را طبق آنچه رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما رسانده، اجرا نماییم.

اما کسی‌که این کار را انجام می‌دهد؛ زیرا عادت دارد در روزهای مشخصی روزه بگیرد که به صورت اتفاقی یک یا دو روز پیش از ماه مبارک رمضان قرار گرفته، در روزه‌اش هیچ مشکلی وجود ندارد. نص این حدیث شریف دیگر احادیث موافق آن، دلیلی بر این امر می‌باشد.

تنها از الله می‌خواهیم که ما را آنطور که دوست دارد و خوشنود است، بر قیام و صیام در این ماه مبارک یاری نماید و از الله می‌خواهیم که به ما توفیق  دهد تا بر احکامش چیزی زیاد یا کم نکنیم و بدعت‌های شیطان را پایه‌گذاری ننماییم! و از الله می‌خواهیم که ما را از شر کسانی‌که زندگی و عبادات‌مان را به فساد کشانده است، رهایی بخشد. اللهم آمین!

نویسنده: ماهر صالح

مترجم: طه خالد

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه