دوشنبه, ۱۶ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
حکام آل سعود با شکنجۀ علماء به جنگ علیه اسلام لبیک می‌گویند
بسم الله الرحمن الرحيم

حکام آل سعود با شکنجۀ علماء به جنگ علیه اسلام لبیک می‌گویند

(ترجمه)

سایت انترنتی الجزیره به تاریخ 13 جولای 2018م اعلان نمود که مقامات سعودی شخصیت عالم و دعوتگر، سفر الحوالی را همرای سه تن از فرزندان و فامیل‌اش به تاریخ 12جولای 2018م دستگیر نمودند. شیخ سفر الحوالی یکی از علمای سرزمین حجاز است که تقریباً شصت و پنج سال عمر دارد و از امراض گوناگونی مثل قلب رنج می‌برد و گرفته‌گی در سخنان‌اش نیز بر اثر سکتۀ مغزی است که قبلاً به آن مبتلا شده بود. وی ریاست بخش عقیده و مذاهب معاصر را در پوهنتون "ام القرا" به عهده داشت و در نتیجۀ انتقادات‌اش در حملۀ امریکا به خلیج، در سال ۱۹۹۰ و ۲۰۰۳م زندانی شد و چندین بار در سال ۱۹۹۴م به زندان رفت و در سال ۱۹۹۹م به خاطر امر به معروف کردن خانوادۀ حاکم، همکاری آن‌ها به نیروهای امریکائی و دادن اجازۀ این حمله را در کشورشان روانۀ زندان شد.

شیخ تألیفات زیادی دارد؛ از جمله: العلمانیه نشأت‌ها و تطورها و اثرها(سیکولریزم، ظهور، رشد و اثر آن) القدس بین الوعد الحق و الوعد المفتری(قدس در بین وعدۀ حق و دروغین) و کشف الغمه عن علماء الامه(زدودن غبار از چهرۀ علماء) و هم‌چنین کتاب وعد کیسنجر و الاهداف الامریکیه فی الخلیج(وعدۀ کیسنجر و اهداف امریکا در خلیج) عبارت از پیامی بود که شیخ به علمای سعودی بر ضد حملۀ امریکا در خلیج و موقف حکام آل سعود فرستاده بود. کتاب دیگری را در سال ۲۰۰۰م بعد از انتفاضۀ قدس زیر نام الانتفاضه و التتار الجدد(انتفاضه و مغول‌های جدید) تألیف کرده بود و کتاب دیگری را در این اواخر(۲۰۱۷م) به نام المسلمون و الحضاره الغربیه(مسلمانان و فرهنگ غرب) نوشت؛ از این‌رو خشم حکومت سعودی علیه این عالم در اواخر به خاطر انتقاد از میلیاردها دالری‌که حکام سعودی به ترامپ رئیس جمهور امریکا بخشیدند و بخاطر سیاست اجازۀ ورود فرهنگ غرب به آن کشور بالا گرفت.

پیگیری و زندانی کردن علماء در سرزمین حرمین به اوج خود رسیده‌است که تعداد زندانی‌ها به هزاران تن می‌رسد. کسانی هستند که مدت بیست و دو سال می‌شود، بدون محاکمه به زندان به سر می‌برند؛ مانند: شیخ ولید السنانی. پس سبب این حملات و پیگیری‌ها چیست؟ در حالی‌که مقامات سیاسی آل سعود در طول تاریخ حکومت‌شان در سرزمین نجد و حجاز به قدرت دینی تکیه کرده‌بودند. حقیقت این است که این کار دلایل زیاد دارد که حکومت سعودی به تعقیب‌، ترسانیدن و زیر فشار قرار دادن علماء به صورت برنامه‌ریزی شده دست زده است و از جملۀ آن به دلایل زیر می‌پردازیم:

1- تغییراتی‌که در داخل مملکت ایجاد شده‌است؛ مخصوصاً ترویج قوانین غربی که این کار با ارتکاب بسیار کارهایی‌که با اسلام و آنچه‌که در طول سال‌های گذشته مردم به آن انس داشتند، مخالفت دارد، واضح می‌شود؛ از جمله کنسرت‌های مختلط موسیقی، اجازۀ گشایش اماکن لهو و لعب و سینما، قمار خانه‌ها، اجازۀ ورزش به زنان، ایجاد هیئت ترفیه به عوض هیئت امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد و طرح تفریحی دیگری‌که در حکومت سعودی بی سابقه است، ایجاد شهرک تفریحی در شهر ساحلی جده به گونۀ شهرک‌های تفریحی اروپا است و تمامی منکراتی‌که در غرب انجام می‌شود، در آن اجازه داده می‌شود. این مواردی‌که سریعاً گشایش می‌یابد، باعث انزجار جمع بزرگی از مردم د اخل سعودی و در رأس آن‌ها علماء گردیده‌است، مخصوصاً تصمیمی‌که بر لغو هیئت امر به معروف و نهی از منکر صادر شده‌است که به جای آن هیئت ترفیه گشایش یابد.

2- همراهی کردن جنگ امریکا علیه اسلام سیاسی که از حقوق مسلمانان و سرزمین‌های آن‌ها بر ضد تهاجم امریکا، شرارت و سیاست‌های آنان در سرزمین‌های اسلامی دفاع می‌کند؛ کاری که درست نیست بر آن سکوت شود، مخصوصاً که افکار و ارزش‌های کلیدی اسلام را هدف قرار داده‌است، مانند فکر حکم به اسلام و دشمنی با کفار که سرزمین‌های مسلمانان را ضمن پلان‌های سیاسی مشترک در بین قوت‌های استعماری و حکام هدف قرار داده‌است. بنابر این، علمای مخلص در صف اول قرار گرفته تا این‌که این شر را بر مردم بیان کنند که ارزش‌ها، افکار و سرزمین‌های مسلمانان را هدف قرار داده‌است. بناءً این تهاجم علیه علماء بخاطر پخش نمودن ترس در میان شان است تا این‌که آن‌ها را خاموش نموده و علمای دیگر را که غیرت دینی شان به حرکت در آمده است، بترسانند.

3- حرکت حکومت در قضایای سیاسی منحرف از احکام اسلام و در عین حال خدمت به پروژۀ امریکا که اقتصاد را در داخل مملکت از بین می‌برد، مخصوصاً که سعودی از فقر، قرض‌های متراکم، اضمحلال اجور، افزایش مالیات و خصوصی کردن شرکت‌های آب و برق وغیره رنج می‌برد. از این قضیه‌های سیاسی داخل شدن سعودی در جنگ یمن، حمایت ازگروه‌های نظامی در شام، حمایت از خیزش مردمی به صورت پنهانی علیه داعش، داخل شدن در کشمکش‌های سیاسی بعضی از کشورهای خلیج؛ مانند قطر و تحریم اقتصادی بر آن می‌باشد. هم‌چنین داخل شدن سعودی در طرح تسویۀ قضیۀ فلسطین موسوم به "معاملۀ قرن" و توانائی تحمل هزینه‌های سنگین مالی برای اجرای این معامله در آینده می‌باشد. این موارد علماء و خطباء را به حرکت در آورده که صدای شان را بلند نموده و این موارد ر ا رد نمایند و نتیجۀ آن زندان و تعذیب بود تا این‌که آن‌ها را ساکت نمایند و کسانی را که می‌خواهند صدای شان را بر ضد سیاست‌های حکومتی‌که در خدمت سیاست‌های امریکا و پروژه‌های آن اند، بلند کنند، بترسانند.

4 - نزاع سیاسی که در داخل سعودی جریان دارد و اقدام حکام بر حل کردن خصومت‌های سیاسیون، مفکرین و نظامیان که به درازا کشید، اقدام به زندانی کردن تعداد از آن‌ها نمودند که این‌ها تأیید کننده‌گان در میان علماء بودند، مخصوصاً وسط سیاسی که در زمان ملک عبد الله بود؛ بناءً حکومت اقدام به موج دستگیری‌ها‌ی احترازی به سیاسیون و علمایی‌که آن‌ها و یا نزدیکان شان‌کرد را تأیید می‌کردند، نمود.

یقیناً در حوادثی‌که این روزها در سرزمین حرمین جریان دارد، برای همۀ مردم آن و مخصوصاً علماء پند است؛ نه امریکا و انگلیس. اصل در این بود که امت در طول سال‌های گذشته علیه این گروه گمراه جنایتکار قیام می‌نمود تا آن‌ها را از اریکۀ قدرت به زیر کشیده و با حاکمی از جنس خودشان که امورشان را مطابق اسلام سرپرستی کند، بیعت می‌کردند. هم‌چنین درست این بود که علماء از گذشته‌ها بر جنایتکارانی‌که ثروت امت را به کفار بخشیدند و مردم و سرزمین‌شان را به به خدمت پروژه‌های غرب قرار داده و آن‌ها را در جنگ بر سرزمین‌های اسلامی همکاری نمودند؛ چنانچه در جنگ اول و دوم خلیج جریان داشت، قیام می‌نمودند. هم‌چنین مکلفیت شان این بود تا از برادران شان که در زمان جنگ عراق تا امروز به زندان به سر می‌برند، مانند شیخ سفر وغیره حمایت می‌نمودند. اصل در این است که موقف علماء در انکار و ابراز انزجار واحد باشد و امت را بیدار نمایند، اما متأسفانه که تعداد زیادی از علماء یا در مقابل منکرات سکوت اختیار نموده و یا ظلم را مشاهده نموده و معاشات این حکام جنایتکار را قبول کردند و نتیجۀ آن سکوت رسیدن به این حالت است که در مقابل دین الله سبحانه وتعالی و علماء جرئت پیدا کردند.

تنها اسلام است که علماء را آن‌گونه که شایستۀ آن اند، اکرام می‌کند، اما در نظام‌های دیگر اگر در یک زمان علماء را اکرام کند، چنانچه حکام آل سعود می‌کردند، آن به یک هدف کثیف است. تنها اسلام است که ارزش‌های اسلامی را که در سرزمین حرمین و دیگر سرزمین‌ها باقی مانده‌است، نجات می‌دهد و از فروپاشی ارزش‌های جامعه و گشایش ارزش‌های کفری محافظت می‌کند. تنها اسلام است که وضعیت اقتصادی را از سقوط نجات می‌دهد و تنها دولت اسلامی است که مردم سعودی را از جنگ علیه برادران یمنی شان خلاص نموده و رخ شان را به طرف دشمن لجوج در فلسطین می‌گرداند.

این دعوت آشکار برای علماء و تمامی مردم در سرزمین حجاز است که علیه این گروه گمراه قیام نموده پیش از این که سرزمین شان را به تباهی بکشانند، مردم را نابود کنند، اموال مردم را به امریکا و رژیم یهود ببخشند و فقر افزایش یابد. از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم که مردم حجاز و تمامی سرزمین‎های اسلامی را به حاکمیت اسلام زیر سایۀ خلافت راشده برمنهج نبوت عزت دهد. آمین یا رب العلمین.

برگرفته از جریدۀ الریه

نویسنده: حمد طیب

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه