- مطابق
زندگی اسلامی مسلمانان در خطر است، نه اسلام!
خبر:
اشرفغنی رئیسجمهوری افغانستان حین سخنرانی در مراسم تجلیل از میلاد حضرت محمد صلی الله علیه وسلم گفت: «ما به افتخار میگویم که قانون اساسی افغانستان از نظر ارزشهای اسلامی، از بهترین قوانین جهان اسلام است. علمای جید در افغانستان، حرمین الشریفین، مصر، مالیزیا، اندونیزیا و سایر کشورهای اسلامی در این خصوص اجماع دارند که دارالکفر خواندن، بغاوت نمودن و ایجاد هرج و مرج در کشورهای اسلامی فتنۀ بزرگ است. خونخوارانی که میگویند اسلام در خطر است، برای شان میگوییم که اسلام در خطر نیست، بلکه قتلها، جنایات و بغاوتهای شما بوده که روزگار مسلمانان را بدتر ساخته است.»
(منبع: https://president.gov.af/fa/news/24912)
تبصره:
اگر فرض کنیم به شمول قانون اساسی افغانستان، تمام قوانین اساسی دولتهای جبریه، اسلامی باشد. پس تبعیض و بهتری میان قوانین اسلام چرا!؟ همین قسمت از سخنرانی اشرفغنی برای اثبات نادانی وی در دین و فرورفتنش در پستیهای انحطاط کفایت میکند. قانون اساسی که مادر تمام قوانین یک دولت میباشد، وقتی اسلامی شده میتواند که توسط علمای مجتهد از قرآن، سنت، اجماع اصحاب و قیاس به طریقه شرعی (اجتهاد) استنباط و خلیفه آن را تبنی (برای تطبيق تایید) نموده باشد. درحالیکه قانون اساسی افغانستان با در نظرداشت احساسات مردم مسلمان افغانستان، از قانون فرانسه کاپی و توسط نهاد عنعنوی افغانها (لویه جرگه) تصویب گردیده است. پس هر قانونی که در نتیجه اراده مردم تهیه و تصویب گردد، از دیدگاه اسلام قانون وضعی-بشری شمرده میشود، ولو تحت آن قانون حدود الله سبحانه وتعالی هم تطبیق شود.
ایجاد هرج و مرج، قتل، جنایت و بغاوت در تمام سرزمینهای اسلامی ناشی از تطبیق و تحمیل نظامهای غیر اسلامی بر مسلمانان این سرزمینهاست. زیرا وقتی بالای مردم نظام و قانونی تطبیق گردد که خلاف عقیده شان باشد، خود بخود سبب فاصله میان مردم و دولت میگردد. برعکس، وقتی نظام سیاسی و قوانین آن از عقیدهی مردم نشأت کند، مردم خودشان نظام سیاسی و قوانین آن را حمایت خواهند کرد و نزد مردم از مشروعیت عام و تام برخوردار میباشد؛ اما وقتی قوانین ما از قوانین غرب کاپی و توسط اراده نام نهاد مردم با تمویل و راهنمایی کفار تدوین شده باشد، هرگز مسلمانان از آن حمایت نخواهند کرد. پس در این صورت هرج و مرج، قتل، فتنه و بغاوت ادامه مییابد و تنها علمای درباریای که توسط همین نظامهای کفری در پستیهای انحطاط تربیه شدهاند، سرزمینهای اسلامی را در چنین وضعیتی دارالکفر نمیخوانند و مبارزه علیه این نظامهای کفری را بغاوت مینامند.
احد من الناس تا روز قیامت نمیتواند اسلام را با خطر مواجه سازد، این زندگی اسلامی مسلمانان است که توسط غفلت آنان در تمام عرصهها اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تعلیمی و فرهنگی از دیدگاه اسلام و تطبیق شریعت اسلامی مورد تهدید واقع گردیده است. و این خطر از زمانی آغاز شده که امت مسلمه دولت اسلامی (خلافت) را در اثر فتنهی قومیت عربی، نشنلیزم ترکی و فرورفتن در انحطاط فکری از دست داد و تا وقتی که مسلمانان نظامهای جبریه شما را یکی پی دیگری سرنگون و دوباره دولت اسلامی (خلافت بر منهج نبوت) را تاسیس ننماید، هرگز ازین خطر و تهدید مصوون نخواهند ماند.
ما به تمام حُکام امت مسلمه به شمول اشرفغنی هُشدار میدهیم که اسلام توسط پسوند و پیشوند "اسلامی" در تسمیه دولت جمهوری، قانون اساسی-وضعی- و ساختن مدارس و مساجد حاکمیت نمییابد، بلکه اسلام توسط نظام سیاسی اسلامی (دولت خلافت) حاکم میگردد که در تمام عرصههای زندگی تنها اسلام را تطبیق و با تمام ملتهای دیگر بر اساس دعوت و جهاد، سیاست خارجی خود را استوار میسازد.
اشرفغنی باید پاسخ بگوید که؛ دوستی و عقد پیمانهای استراتیژیک و امنیتی با کفار محارب بالفعل چه حکم دارد!؟ حکم شرعی سود و احتکار در نظام اقتصادی اسلام چیست!؟ اختلاط زن و مرد در تمام عرصههای زندگی چگونه از دیدگاه اسلام تنظیم میگردد!؟ کشتار مسلمانان، تبعیض جنسی، قومی، زبانی، نژادی، مذهبی، ترویج فحشا، تعمیم فقر برای سرباز گیری از مردم مجبور و بیبضاعت برای جنگ امریکا و ناتو چگونه با اسلام سازگاری دارد!؟
این شمهی از همان جنایاتیست که توسط شما و نظام تحت نام "جمهوری اسلامی" تان با پشتوانه غرب اعمال میگردد. پس بدان که مردم میداند که اسلام در خطر نیست، بلکه زندگی اسلامی مسلمانان در خطر است. ازینرو مردم علیه شما، امثال شما و نظامهای شما مبارزه میکنند.
سیف الله مستنیر
رئیس دفتر مطبوعاتی حزبالتحریرـ ولایه افغانستان