- مطابق
سکوت در برابر نظام سرمایهداری وحشی تا کی؟!
خبر:
نویسنده "دییغو هارانز" در روزنامۀ "بوبلیکو" اسپانیایی مقالهای را تحت عنوان "شکست اقتصادی پشت دروازه ها .. آنچه که دولتهای بزرگ از آن هراسانند" به رشتۀ تحریر درآورده و چنین بیان میدارد که کشورهای G7، صاحب بزرگترین اقتصاد جهان بار دیگر به شکست اقتصادی مواجه خواهند شد و این مصیبتی است که این کشورها در شروع سال مالی 2009 برای اولین مرتبه بعد از ایجاد این مجموعه در سال 1975، شاهد آن بوده است. (منبع: الجزیره نت 2019\09\22)
تبصره:
نویسنده بیان داشته که وضعیت اقتصادی کنونی جهان شاهد فروپاشیهای سیاسی، مالی و تجاری بوده که در نتیجۀ جنگهای اقتصادی ترامپ، که از شروع تابستان 2018 راهاندازی نموده، به وجود آمده است، و همچنان نتیجه و ییامدهای سیاست استبدادی امریکا که تکیه بر مقابله با چین، روسیه، ایران و کوریای شمالی دارد و سیاستهای برهم خورده و چند پهلوی خارجی امریکا میباشد، بر علاوه اینها خروج بریتانیا از اتحادیۀ اروپا پیامدها و تأثیرات منفی را بر اقتصاد کشورهای بزرگ اقتصادی برجا گذاشته است.
همچنان آگاه امور اقتصادی در موسسۀ "دیلویت" در بازسپرس ایان ستیورات گفته است: "از دیر وقت بدینسو پیش آمدن شکست اقتصادی همزمان، در همه دولتهای صنعتی بزرگ توقع میرفت، اما این سناریو به صورت بسیار منطقی باقی میماند و امکان فروپاشی همه در یک وقت تا رسیدن به خطوط سرخ انتظار میرود."
نویسنده "دییغو هارانز" در بیاناتش در باره اقتصاد دولتهای بزرگ، نگاه کوتاهی انداخته بر بحران اقتصاد امریکا، و مرض نابود کنندۀ که اقتصاد جاپان با آن مواجه است، دوری از پیشرفت و منزوی شدن اقتصاد آلمان و حالت پوشیده و غیر قابل اعتماد در اقتصاد فرانسه و نشانههای منفی که اقتصاد ایتالیا شاهد آنست و آنچه که بریتانیا از خطر ترک بسیاری از شرکتها و فرار بهره برداران با آن روبرو است، تا جاییکه بر سرِ دوراهی و تنگنای سخت خروج از اتحادیه اروپا قرار گرفته است، اما کانادا در جمع هفت کشور بزرگ تنها کشوریست که چشمهای به آن دوخته شده، اگرچه بهترین رشد اقتصادی را برای خود بوجود آورده؛ اما پسلرزههای کشمکشهای دولتها باعث قطع صادرات این کشور گردیده است.
سخن از بحرانها و فروپاشیهای افتصاد جهانی امر جدیدو تازۀ نیست؛ بلکه در قرن اخیر بارها تکرار شده است، البته گاهی قوی و گاهی ضعیف و توقع تکرار این واقعیت تا زمانی باقی است که جهان با نظام گندیدۀ سرمایهداری رهبری میگردد، نظامی که در درونش شکست و نا امیدی را حمل میکند و تولید کنندۀ دردها و بحرانهاست و پیروان آن مالک راههای حل و درمان نیستند، زیرا آنها به سبب اصلی دَرد ندیده و فقط به عوارض ظاهری مینگرند؛ بنابراین راهحلهای اصلاحیشان بر پیچیدگیها افزوده و سبب افزایش عقبافتادگی اقتصاد دولتها و فقر و هلاکت ملتها خواهد شد.
چگونه اینطور نشود! در حالیکه سرمایههای فراوانِ روی هم انباشته و در دست تعداد اندکی از سرمایهدارانِ صاحب نفوذ قرار گرفته که اعمالشان را فقط به ترازوی منفعت خود و نابودی دیگران میسنجند. از این سبب میبینیم که داشتههای ملتهای را غارت میکنند که مورد شکارشان قرار گیرند.
سازمانهای تجارتی جهانی و امثال آن وسایلی برای تسلط و نیرنگ و جمع آوری سرمایهها برای رساندن به خزانههای باد کردهایشان است و بس. به الله سوگند که این قانون جنگل (بقاء گردن کشانِ قدرتمند) است. اما ناکامی در ارائۀ را حل که دانشمندان اقتصاد در غرب به آن مواجه اند؛ به بینش اشتباهشان نسبت به نظام سرمایهداری ارتباط میگیرد که خود در علاج مشکلات اقتصادی ناکام مانده است؛ چون آن را در مقایسه با اقتصاد کمونیزم که نابود شد، بهترین راه حل موجود میدانند. در عین حال خود را به نادانی تمام زده و از نظام اقتصادی اسلامی چشمانشان را میبندند؛ نظامیکه به تنهایی قدرت بر حفاظت زندگی اقتصادی آرام برای تمام بشریت بدور از گوشهگیری، فروپاشی و بحرانها داراست.
نظام اقتصادی اسلام که دولت اسلامی بیش از سیزده قرن آن را تطبیق نمود و مردم در آن با فراخی و خوشی زندگی کردند و هرکس به اندازه که مستحق بود از بیت المال مسلمانها بر اساس نیازش میگرفت، برابر بود که مستحقین سهم خود را از آن چیزی که دولت در برنامههای مورد نیاز از واردات ملکیت عامه به مصرف میرساند، به دست میآوردند و یا از طریق زکات و صدقات که به فقراء، مساکین و قرضداران جمع آوری میشد، نیازهایشان برآورده میگردید، و همچنان آنچه را که دولت از ملکیتهایش قطعه قطعه برای کسانیکه توانایی بهره گیری را دارند میدهد تا مشغول کار شوند و کفایت مصارف خود و فامیل خود را بکنند تا از این طریق تعداد فقراء به پائین ترین حد ممکن کاهش یابد.
مطمئنا بزرگی نظام اقتصادی اسلام به سبب عظمت ذاتی است که آن را وضع کرده است، ذاتِ خلق کننده، روزی دهنده، دانا و آگاه به تمام آنچه که مخلوقاتاش نیاز دارند و با آن امور زندگیشان را تنظیم میکنند و به سبب آن زندگی گوارا و فراخ برای شان مهیا میگردد. به اذن الله متعال، ما در زمان نزدیک به تحقق وعدۀ الله سبحانه وتعالی و مژدۀ رسول الله (درود و سلام پروردگارم بر اوباد) به خلافت راشده بر منهج نبوت قرار داریم که از خلیفههای آن در آخر زمان خلیفهایست که مال را چون خاک پاش میدهد و نمیشمارد و این به سبب زیادی اموال، غنائم، فتوحات، و سخاوت نفسها و عدالت با تمام رعیت است. از الله متعال میخواهیم که آن روز به زودی فرا رسد!
مترجم: حبیب الرحمن محمدی