- مطابق
جرایم جنگی امریکا؛ نیازمندی به تغییر راشده را تشدید میکند
خبر:
قربانیان غیرنظامی حملات شبانه و هوایی در دو سال اخیر به طور چشمگیری افزایش یافته است. درین حملات برخوردهای فرا قانونی به عنوان «محاکمه صحرایی» و «جرایم جنگی» گوناگون توسط واحدهای خاص موسوم به ۰۱، ۰۲، ۰۳ و ۰۴ و «نیروی حفاظتی خوست» که در ظاهر تحت ریاست امنیت ملی افغانستان فعالیت میکنند، اما در واقعیت از سوی «سی آی ای» استخدام، آموزش، تجهیز و مدیریت میشوند، صورت گرفته است. دیدبان حقوق بشر در تازهترین گزارش ۵۰ صفحهیی خود بر اساس مصاحبه با قربانیان و شاهدان عینی در ولایتهای مختلف افغانستان، این واحدهای خاص را متهم به تخطیهای جدی از جمله کشتن غیرنظامیان در جریان عملیات شبانه نموده و از امریکا و حکومت افغانستان خواسته که باید تمام گروههای شبهنظامی را که خارج از چارچوب فرماندهی نیروهای امنیتی هستند، فوراً منحل و خلع سلاح کرده و با تحقیقات مستقل در باره تمام اتهامات جرایم جنگی و نقض حقوق بشر همکاری کنند.
تبصره:
اول؛ اینکه جنایات جنگی که امریکا، ناتو و نیروهای اجیرشان در ۱۸ سال گذشته در حق مردم افغانستان انجام دادهاند، توسط مؤسسات و نهادهای حقوق بشر اصلاً قابل ثبت و شمارش نبوده و نیست. زیرا اکثر نهادها و مؤسساتِ حقوق بشر جزء هژمونی، برنامههای سیاست خارجی و ماشین جنگی دولت امریکا و ناتو بوده و در اکثر سرزمینهای اسلامی منحیث سازمانهای اغوا کننده در قبال جرایم جنگی امریکا و متحدینش ایفای وظیفه میکنند، تا احساسات برانگیخته شدهی مردم را در اثر نشر یک گذارش و نقد کدام برنامه و پالیسی جنگی فروکش نمایند.
دوم؛ اینکه تاریخ غرب کپیتلیست به خصوص امریکا مملو از چنین جنایات است، و جنایاتِ افغانستان نسبت به جرایمی که دولتهای سرمایهداری در تاریخ خود مرتکب شده است در چشمان شان تا هنوز هم اندک به نظر میرسد. لذا همواره بر ادامه و شدت جنگ علیه مردم تاکید داشته و حتی تحت نام ظاهراً زیبای صلح، برنامههای جنگی و تروریستی خود را در سرزمین ما با کمال وحشت و دهشت به پیش میبرند.
سوم؛ اینکه جرایم غرب به خصوص امریکا در جرایم جنگی خلاصه نمیشود، چرا! از زمانی که سرمایهداران و ایدیولوژی منحوس کپیتلیزم و نظام خونآشام دموکراسی زمام امور را به سطح جهان به دست گرفته است، تمام بشریت به خصوص امت مسلمه تحت ظلم، فقر، گرسنگی، تحریمها، جنگها و مهاجرتها قرار گرفته و با تمام شدومدش تا اکنون ادامه دارد.
چهارم؛ وقتی ما روایات دردناک ترور و وحشت امریکاییها و نیروهای اجیرشان را از چهارگوشهی افغانستان میشنویم و میبینیم که سیاستمداران افغان و پیروان شان را در بازیهای مزخرفِ انتخابات، پروسهی صلح، تعصبات قومی، سمتی و مذهبی مصروف ساخته تا افکار عامه و ذهنیت مردم را از جرایم خود منحرف سازند، و داراییهای سرزمین مان را به غارت ببرند.
گذارش سازمان دیدبان حقوق بشر علاوه بر لیست گذارشها در مورد جنایات امریکا، متحدین و اجیرانشان اضافه شد، اما جهان متمدن بدون ثبت و ارایهی ارقام و گذارشها تغییری دیگری را در سرنوشت بشریت مشاهده نمیکند. لذا ننگ بر آنان باد که خود را جهان متمدن مینامند؛ در حالیکه هر قربانی و متضرر درین جرایم و جنایات حداقل یک انسان است. خود آنان به خوبی میفهمند که چرا در سرزمین خودشان کشته، بیخانمان و مهاجر میشوند؟! چرا برای جستجو و حل ریشهیی این معضله نمیپردازند، بلکه همواره آن را پیچیدهتر ساخته و لیستها و گذارشها درین مورد طولانیتر میشوند؟ آنها ایمان که ندارند، اما وجدان شان نیز تکان نمیخورد تا وقتی که افراد و منافع شان در خطر و تهدید قرار نگیرند، چون سرمایهداران بیدین و استعمارگر اند!
پس آیا ما تنها شکایت خود در مورد جرایم و دسایس دشمنان اسلام را به الله متعال برسانیم و یا از عدم حمایت حُکام سرزمینهای اسلامی از امت و قضیهیی سرنوشت ساز آن و اشتراک آنان درین جرایم و دسایس با کفار را نیز با الله متعال در میان بگذاریم، و عملاً درک کنیم که کجاست موقف قوی امت درین مورد؟! کجاست حاکم مسلمان که درین مورد جواب دندان شکن را به دشمنان اسلام بدهد؟ آیا تمام حُکام مسلمان مصروف تنفیذ برنامههای ترور، وحشت و دسایس با امریکا و کفار هستند و یا هم مصروف نگهداشتن چوکیهای خود به قیمت خون، داراییها و عزت مسلمانان؟!
فلهذا کافی نیست که تنها مسوولیت ادامهی این سناریوی ترور و وحشت را به دوش امریکا، متحدین و مزدوران شان بیندازیم، بلکه همهی آنانی که قلبهای آگاه و چشمهای بینا دارند باید تمام برنامههای کفار را رد نموده و هر نوع همکاری با آنان را متوقف سازند و قضیهی سرنوشت ساز خود را نخست درک کنند، سپس در راستای تحقق آن مبارزه نمایند و شریعت پروردگار خود را با اقامهی خلافت راشده تطبیق کنند. آن زمان میتوانند به امریکا، متحدین و مزدوران شان چنان درس تاریخی بدهند که حتی وسوسههای شیطان نیز نتوانند آنها را از اذهان شان فراموش کنند و سپر حقیقی برادران خود در افغانستان و سایر سرزمینهای اسلامی گردند. زیرا:
"إنما الإمام جنة يقاتل من ورائه ويتقى به" رواه مسلم
بدون شک امام(خلیفه) سپری است که در عقب وی میجنگید و به وی پناه میبرید.
سیف الله مستنیر
رییس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر- ولایه افغانستان