- مطابق
تجددگرایان مصرى؛ از کجفهمی اسلام تا منحرف نمودن امت از قضیۀ سرنوشتساز آن!
(ترجمه)
خبر:
نشریۀ روز هفتم به تاریخ 30 جنوری 2020 میلادی گفته است که دكتور محمد الخشت رئیس دانشگاه قاهره به سوی یک انقلاب كه آن را عصر جمود دینی و بیرون شدن از دائره رهبانیت انسانی نامگذاری کرده، دعوت میکند. وی گفته است که نیاز به یک مقابلۀ فراگیر جهت تجدید فهم مسلمانها از دینشان توسط یک انقلاب تعلیمی و رسانهای و دور ساختن تمام مصادر وهمی و خیالی میباشد.
یك سایت مصری به تاریخ 3 فبروری 2020م به نقل از «نشأت زارع» از امامان بزرگ ولایت دقهلیه در بیانات رسانهای نگاشته است: «هرگاه ما از تجدید اندیشۀ دینی سخن میگوئیم، پس در اینصورت نقطۀ آغاز (الفباء) كارمان عبارت از نقد میراث است؛ زیرا این کار انسانی است؛ چون در جهان امروزی تلاشها برای ایجاد معیارهای انسانی که همه بر آن اتفاق دارند، در جریان است و هر نصیکه ما را با دیگران در تقابل قرار میدهد، برایش راهحلی در نظر میگیریم، یا تأویلاش میکنیم و یا به سبب نزول و تاریخاش نگاه میکنیم.» وی افزود: «همچنان ما از حملات صلیبی انتقاد میکنیم و میگوییم که هیچ ارتباطی به مسحیت ندارد، فتوحات اسلامی را نیز انتقاد میکنیم و میگوئیم که از ارکان اسلام و فرائض آن نیست و سیدنا علی بن ابی طالب آن را متوقف ساخت و انجام نداد و اعمال صحابه اعمال انسانی بودند که در آن درست و نادرست موجود است و این برایشان عیب نیست؛ به دلیل اینکه صحابههای مانند: ابوبکر صدیق و عمر بن خطاب پیرامون جنگ با مانعین زکات اختلاف کردند. آنها در یک موضوع سیاسی اختلاف کردند؛ نه موضوع دینی.
تبصره:
حملۀ بیشرمانه بر اسلام، عقاید، افکار و مفاهیم آن و حتی احساسات آن از جانب کفتارهای تربیت شده با ثقافت غرب که رئیس نظامِ آن را رهبری میکند که پرچم جنگ با عقیدۀ امت را زیر نام تجدید دینشان برداشته است، آنچه که عنوان میکنند غیر از اختراع و تراشیدنِ دین جدید، چیز دیگری نیست؛ دینیکه نه رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را آورده و نه و صحابه کرام از وی چنین چیزی را برداشت کردهاند.
اسلام عقیدۀ سیاسی و عملی است که برای این نیامده تا زیر پا شود و فقط برای این آمده تا نه تنها برای مسلمانها؛ بلکه در زندگی تمام مردم تطبیق شود و پیامآور خوبیها و هدایت برای تمام بشریت باشد. الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ﴾
[الأنبیاء، آیه 107]
ترجمه: ای پیامبر! ما تو را جز به عنوان رحمت برای جهانیان نفرستادهایم!
و این دقیقاً همان چیزی است که ربعی بن عامر رضی الله عنه فهم کرده است، زمانیکه نزد رستم داخل شد، رستم از او پرسید برای چی آمدید؟ وی رضی الله عنه پاسخ داد: «الله ما را فرستاده است تا از بندگاناش کسی را که او بخواهد از بندگی بندگان نجات داده و به سوی بندگی پروردگار بندهها سوق دهیم و از تنگی دنیا به سوی فراخنای دنیا و آخرت و از ستم ادیان باطل به سوی عدالت اسلام رهنمون گردانیم.» و رسول الله صلی الله علیه وسلم زمانیکه فرستادگاش را به سوی کسری و قیصر و بزرگ مصر (مقوقس) فرستادند چنین فرمودند:
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. مِنْ مُحَمَّدٍ عَبْدِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى هِرَقْلَ عَظِیمِ الرُّومِ. سَلَامٌ عَلَى مَنْ اتَّبَعَ الْهُدَى. أَمَّا بَعْدُ؛ فَإِنِّی أَدْعُوكَ بِدِعَایةِ الإِسْلامِ، أَسْلِمْ تَسْلَمْ یؤْتِكَ اللَّهُ أَجْرَكَ مَرَّتَینِ، فَإِنْ تَوَلَّیتَ فَإِنَّ عَلَیكَ إِثْمَ الأَرِیسِیینَ»
(متفق علیه)
ترجمه: بنام الله بخشندۀ مهربان! از محمد بنده الله و فرستاده او به هرقل بزرگ روم! سلام بر آنکس که از هدایت تبعیت کند! اسلام بیاور تا سالم بمانی! اسلام بیاور تا الله پاداش تو را مضاعف بدهد! اما اگر نپذیری، گناه اریسیان (منظور پیروان اوست که در کفر از او متابعت میکنند) بر گردن تو خواهد بود!
از این معلوم میشود که اسلام آمده تا توسط یک دولت در داخل بر مردم حاکمیت کرده و برای تمام جهان با دعوت و جهاد رسانده شود و این چیزیست که از بررسی دلایل شرعی با فهم صحیح و پیروی از سیرت نبی کریم صلی الله علیه وسلم و اعمالشان در مکه و آنچه که در مدینه از وحی الله سبحانه وتعالی بر ایشان نازل شد، تا اینکه الله متعال انصار را برایش آماده ساخت و دولت مدینه بود که اسلام را به طور عملی بصورت کامل و دوامدار حتی بعد از وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم تطبیق میکرد.
اسلام قبل از تأسیس دولت اسلامی در مدینه و بعد از سقوط آن به دست مصطفی کمال ستمگر تطبیق نشد؛ اما بعد از تأسیس دولت تا هنگام سقوط آن یک دولت فعال در صحنۀ بین المللی بود و بدون شک در تمام مراحل، دولت نخست جهان به شمار میرفت و نور و عدالتاش را در تمام نواحی و اطراف زمین از لحاظ فرهنگ و تمدن و نهضت صحیح بر اساس اسلام و عقیدهاش منتشر ساخت. پس از آن کفتارها میآیند و این مرحله از زندگی امت را به مرحلۀ جمود دین و کهانت انسانی توصیف میکنند، بر فتوحات اسلامی دستدرازی نموده و فتوحات آنها را با حملات صلیبی یکسان میدانند، گویا مسلمانها زمین و داراییهایش را از باشندگان آن غصب کرده باشند و مردم آن را به بردگی گرفته باشند. وای بر آنها که درست نخواندند که مسلمانها چگونه شهرها را فتح میکردند و لشکر پیروز و رهبر آن به چه چیزی شروع به مخاطب قرار دادن مردم و رهبرانشان میکردند!!
مسمانان در نخست آنها را به سوی پذیرش اسلام و یا پرادخت جزیه فرامیخواندند و به آنها مهلت میدادند تا اینکه تصمیم بگیرند قبل از اینکه به جنگ آنها آغاز کنند و هیچکسی را مجبور به اسلام آوردن نمیکردند؛ اگرچه هر یک در سایۀ آن با عدالت آن باوجود باقی ماندن بر دینشان بهرهمند میگردیدند.
حالا بین این و آنچهکه اسپانیا در برابر مسلمانان اندلس و حتی نصرانیهاییکه در مذهب با آنها مخالف بود؛ انجام داد مقایسه کنید. از تاریخ بیاموزید چیکسی محاکم تفتیش و اسباب شکنجه را اختراع کرد؟ و چیکسی والیهایش را از سخت گرفتن بر مردم منع میکرد؟ و چیکسی بر اسیران مهربانی میکرد و حتی زخمیهای لشکر دشمن را تداوی میکرد؟
ای کفتارها! بدانید که این امت نیاز ندارد تا از فتوحات عذرخواهی کند؛ بلکه نیاز دارد تا خود را از آنچه از دهنهای شما بیرون میشود و دستان شما برای مسموم ساختن افکار آن طرح میکند، دور سازد. این امت نیاز ندارد تا شما با مفاهیمتان که بر اساس دیدگاه غرب تفسیر کرده شده؛ فهم دینش را برایش تجدید کنید. تا آن را از قضیۀ سرنوشتسازش که اعادۀ دولتیست تا اسلام را تطبیق کند و از آن واقعیت عملی قابل لمس بگرداند که مردم آن را با عدالتیاش ببینند، عدالتیکه دروغهای رهبران غرب را نسبت به آن آشکار سازد و ادعاهای تروریستی بودن و طرح اسلامهراسی که با آن اسلام را بدنام کردهاند؛ رد کند و سپس مردم گروه گروه به دین الله متعال داخل گردند.
﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِباً أُولَئِكَ یعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَیقُولُ الأشْهَادُ هَؤُلاءِ الَّذِینَ كَذَبُوا عَلَى رَبِّهِمْ أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِینَ * الَّذِینَ یصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَیبْغُونَهَا عِوَجاً وَهُمْ بِالآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ﴾
[ هود: 18]
ترجمه: چه كسی ستمگرتر از كسی است كه به الله دروغ بندد؟! (كسانیكه به الله دروغ میبندند و چیزهائی را بدو نسبت میدهند كه از او نیست، در قیامت به گونه خاصّی) آنان به پروردگارشان عرضه میگردند (و در دادگاه عدل الهی بهسان میشوند) و گواهان (حاضر در آنجا ، اعم از پیامبران و فرشتگان وغیره بر آنان گواهی میدهند و) میگویند: اینان بر پروردگار خود دروغ بستهاند (و لذا زشتترین گناه و رسواكنندهترین ستم را مرتكب شدهاند). هان! نفرین الله بر ستمگران باد؛ کسانیکه مردم را از راه الله باز میدارند و راه الله را کج و نادرست نشان میدهند و به آخرت کفر میورزند.
این حقیقتیست که رهبران غرب آن را درک کردهاند و نزدیک آمدن آن را میدانند و برای آن هزارها برنامه طرح کردهاند و به اندازۀ توانشان کوشش دارند تا آن را دفن کرده یا به تأخیر بیندازند و به همین سبب تمام مزدوران و سگان نگهبانشان را جمع کردهند تا امت را از دینشان برگردانند و مفاهیمشان را تغییر داده بر اساس دیدگاه غرب تفسیر کنند و تهداب بقاء خود را محکم سازند تا بر شهرها نگهبانی کنند و داشتهها و نعمتهایش را به غارت ببرند؛ اما این آرزو را باید به خاک ببرند. در میان امت مردانی است که به فکر امت و بیداری آن ایستادهاند و برای برپاساختن آن کار میکنند و برای آن پروژۀ اسلامی را پیرامون داشتن خلافت راشده بر منهج نبوت به پیش میبرند که قدرت دور کردن نظام، فرهنگ، اسرار و اسباب غرب را داشته و از هیچ چیزی کم نیستند؛ مگر از نصرت صادقانه و مخلصانۀ اهل قدرت فرزندان امت در ارتشها.
ای اهل مصر کنانه! این کفتارها و حاکمانیکه در رهبریت قرار دارند، بزرگترین آرزویشان اینست که شما را از فکر شما در مورد تغییر نظام برگردانند و نظام اسلام و دولت خلافت راشده بر منهج نبوت را به افکار غلط تبدیل نمایند؛ بناءً کوشش میکنند شما را به کشمکشهای گوناگون بکشانند که تلاشهای شما را ضایع سازد و تواناییهای شما را نابود گرداند و شما را از قضیۀ بزرگ و سرنوشتساز شما که حزب التحریر شما را به آن متوجه میسازد رویگردان کند. به این کفتارها گوش ندهید؛ چون به آنچه فرامیخوانند فاسد است. کسانی را به آغوش گیرید که از خود شما هستند؛ رهبرانیکه به شما را دروغ نمیگویند و جز خوبی برای شما و به نفع شما چیز دیگری را نمیخواهند. فرزندانتان را در لشکر کنانه بر نصرتشان، برداشت و به آغوش گرفتن فکرهشان تشویق کنید که در آن خیری شما، امت تمام انسانهاست.
ای انسانهای با اخلاص در لشکر کنانه! این دین شماست که مورد تاخت و تاز قرار میگیرد و عقیدۀ و احکام آنست که میخواهند با ادعاهای نوآوری توسط شیفتهگان تمدن غرب و تشنهگان فرهنگ آن نابودش سازند و هرگز ریاست نظام شما را از چیزی بینیاز نمیسازد و منفعتی برای شما نمیرساند. آنچه برای شما از امتیازات و بهرهها بطور رشوت میبخشد؛ برای آنست تا توسط آن شما را در مقابل هتک حرمتها و ضایع شدن حقوق ساکت سازد. پس در مورد دینتان از الله بترسید، برای نصرت و بیعت با دولتیکه غرب از برپا شدن و بوجود آمدناش میهراسد؛ آماده شوید. پس چی کسی از اسلام دفاع میکند؛ اگر شما نباشید؟ و چه کسی آن را غیر از شما نصرت میکند؟ از خودتان برای الله متعال موقفی را نشان دهید که آن را از شما دوست میدارد، شاید توسط شما دولتی برپا گردد و برای شما عزت و اقتدار عنایت کند، خلافت راشده بر منهج نبوت. یا الله آن را زود بیاور و ما را از ارتش و شاهدانش بگردان!
﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا یحْییكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیهِ تُحْشَرُون﴾
[الأنفال: 24]
ترجمه: ای مؤمنان! فرمان الله را بپذیرید و دستور پیامبر او را قبول كنید؛ هنگامیكه شما را به چیزی دعوت كند كه به شما زندگی (مادی و معنوی و دنیوی و اخروی) بخشد، و بدانید كه الله میان انسان و دل او جدائی میاندازد (و میتواند انسان را از رسیدن به خواستهها و آرزوهای دل باز دارد و او را بمیراند و نگذارد عمر طولانی داشته باشد كه مهمترین آرزوی دل هر انسان است)، و بدانید كه همگان در پیشگاه الله گردآورده میشوید (و به حساب و كتابتان رسیدگی میگردد)!
نویسند: سعید فضل
مترجم: احمد صادق امین