- مطابق
فتوای مسند نشینان، سیاست را از اسلام و اسلام را از سیاست جدا نمیسازد!
(ترجمه)
خبر
ادارۀ فتاوای تکفیری و دیدگاههای تندروانۀ وابسته به دارالافتای مصر، تلاشهای دولت ترکیه برای سیاسیسازی شعائر دینی و ربط دادن مناسک دینی به کارهای سیاسی را تقبیح کرد و این کار از طریق توظیف یکی از گروههاییکه فعالیتهای دینی را به عهده دارد، صورت گرفته است، تا هیأتی را به عمره به سوی اماکن مقدس بفرستد و از آنها ویدیوی تصویری آماده سازد (آنان وارد جمع عمره کننده در صفا و مروه میشوند) تا ترکها را نشان دهند که در آن صداهای رسای را در تائید و دفاع از مسجدالأقصی تکرار میکردند با این شعار (با جان و با خون، فدایت میشویم، ای اقصی!) ادارۀ دارالافتاء گفته است که شعائر دینی و مکانهای عبادت؛ خصوصاً حرم مکی برایش قدسیت خاصی است که کشیدن آن به کارهای سیاسی جواز ندارد و برای مسلمانان مناسب است که حفاظت کامل این مقدسات را از نجس ساختن آن به مسائل سیاسی مختلف دولت ها، داشته باشند.
ادارۀ دارالافتاء گفت که دفاع از مسجدالأقصی و حمایت از مقدسات اسلامی به معنای آلوده کردن حرم مکی با عملکردهای سیاسی و شعارهای سیاسی نمیباشد. برعلاوۀ آن، سر و صدا به نصرت مسجدالأقصی باید متوجه دولت اشغالگر (اسرئیل) باشد؛ نه در حرم مکی. ادارۀ دارالافتاء به قضیۀ فلسطین اشاره نموده، افزود که این قضیه سبب شده تا چهرۀ بسیاری از دولتها و جریانات تروریستیکه موضوع دفاع فلسطین را استفاده میکنند واضح شود و این از قضیه فلسطین بسیار دورتر است. ادارۀ دارالافتاء تأکید کرد که دولت ترکیه تلاش دارد تا از دین در خدمت سیاستهای گستردۀ خود در منطقه استفاده کند. این اداره با شدت تمام بر حرمت سیاسیسازی مقدسات دینی و آلوده کردن آن با برنامههای سیاسی تأکید ورزید.
چنانچه ادارۀ دارالافتاء بر دفاع از قضیه فلسطین از طریق ابزار و راههای سیاسی و دیپلوماسی فراخواند و از آلوده کردن مقدسات اسلامی با عملکردهای سیاسی و یا اگر از آن جهت خدمت به دولتها به کار گرفته شود، پرهیز گردد.
تبصره
تمام نظامهاییکه بر سرزمینهای اسلامی ما حاکمیت میکنند، نظامهای سرمایهداری است که دین را از سیاست جدا میداند و اسلام و احکام آن را جز برای خدمت به حاکمیتشان و ثابت نگهداشتن تختهای پوسیدۀشان نمیخوانند.
در این مورد دولت ترکیه، مصر و دولتهای دیگر یکسان است. با این تفاوت که دولت مصر از همۀ ایشان با جنگ آشکار خود بر علیه اسلام و احکام آن پیشی گرفته و با تلاشهایش جهت ساختن دین بر مراد نفس خود و تولید دینیکه مورد قبول غرب بوده و با آن بتواند همراه گردد. این کار به ادعای تجددگرایی انجام میشود؛ آنچه که جز تخریب، غربیسازی و تفسیر اسلام بر اساس مفاهیم غرب که دین را از زندگی جدا میداند، چیزی دیگری نیست. آن چیزی است که با اعتراض این مسند نشینان در مقابل حرکت ترکها در مکه همخوانی دارد.
خلاصه آنان دین کهنوتی را میخواهند که تنها در بخش فردی زندگی مردم معلوم گردد؛ نه آن دین را که عهدهدار و ترتیبدهندۀ نیازهای مردم و تدبیرکنندۀ امور آنان باشد؛ یعنی اسلامی بدون عقیدۀ سیاسی میخواهند.
اسلام دین کهنوتی نیست؛ بلکه عقیدۀ عملی سیاسی است که تطبیق آن از طریق یک دولت واجب میباشد. مساجد و مقدسات اسلامی آغازگر فتوحات و عملکردهای سیاسی بزرگی بوده که دولت اسلامی به آن اقدام مینمود. در این مورد چه دلیل واضحتر از عملکرد رسولالله صلیاللهعلیهوسلم قبل و بعد از هجرت و غنیمت شمردن موسم حج و آمدن هیأتها به سوی مکه و عرضه نمودن خود بر ایشان تا اینکه الله متعال انصار را برایش مهیا ساخت که با آنها درموسم حج بیعت کردند؛ سپس هجرت رخ داد و مسجد جایگاه حاکمیت و قضاوت آن حضرت صلیاللهعلیهوسلم بود، میتوان یافت. پس بهرهگیری از مسجد و مقدسات باکی ندارد؛ مگر اینکه همانند شما در مصر، ترکیه وغیره از آن برای محکم کردن تختهای حکام، ذلیل کردن امت در مقابل آنان، دور کردن امت از و جیبۀ برکنار کردن آنان و تأسیس حاکمیت اسلام کار گرفته شود.
ای مسند نشینان فتوا! به یقین قضیه فلسطین قضیۀ تمام امت است و هیچ معاملهگری آن را معامله کرده نمیتواند؛ اما مسوولیت شما به عنوان بخشی از امت و علمای آن، این است که ارتش مصر کنانه را برای آزادسازی سرزمین غصب شدۀ فلسطین و پاک کردن اقصی از قدمهای پلید یهود تشویق کنید. این بر آنان واجب است و به زودی در مقابل الله متعال آن روزیکه وی را ملاقات کنید از شما و آنان در مورد فلسطین پرسان خواهد شد؛ پس به سوی الله باز گردید و بیزاریتان را از این حاکمان اعلان نموده، از ابزارشان برای ذلیل ساختن و دور داشتن امت از قضیه سرنوشتساز آن نباشید؛ چنانکه الله برایتان اراده فرموده، روشنگری جهت روشنی مسیر هدایت برای امت بوده، امت را به سوی خیر دنیا و آخرت رهنمون گردید. مردم را پند دهید به آنچه که بر مردم واجب است تا اینکه زندگیشان در زیر سایه دولتی باشد که در آن اسلام تطبیق گردد، فرزندان مخلص امت را در ارتش کنانه بر نصرت کسانیکه برای از سرگیری زندگی اسلامی تلاش میکنند، تشویق کنید و برایشان واجب بودن نصرتشان را یاد آوری نمایید. این آن چیزی است که الله متعال بر شما واجب گردانیده و این نقش شماست؛ پس آن را کتمان نکنید و الله متعال در این مورد از شما پیمان گرفته است؛ پس با الله و رسول او صلیاللهعلیهوسلم خیانت نکنید و بر امانتهایش خیانت روا مدارید! از آن روزی بترسید که در آن به سوی الله متعال باز میگردید، در آن روز حاکمان از شما دفاع کرده نمیتوانند؛ بلکه از شما به زودترین فرصت اعلان بیزاری خواهند کرد؛ پس خود را نجات دهید و به سوی الله فرار کنید. امید است الله از شما بپذیرد و گذشتهتان را ببخشاید.
ای مصریان کنانه! بدون شک واجب است که عقیدۀ شما اساس تفکیر و زاویه شما باشد که از آن به هر چیزی نظر نموده و اعمال خود را بر میزان آن مقایسه کنید؛ چنانکه تمام اعمال شما در زندگی بر اساس حکم شریعت باشد. این از زمان رسولالله صلیاللهعلیهوسلم ادامه داشت. زمانیکه غرب شما را از عقیدۀ و آن احکامیکه از عقیده نشأت گرفته جدا ساخت، شما منبع توانائیتان را گم کردید و بیشترین چیزیکه غرب از آن میهراسد این است که شما دوباره به دینتان بر نگردید و قوت شما که دستهای غارتگران را از ثروتهای ذخیره شده که در گردنهای شما محکم گرفته شده، قطع میکند، به شما برگردد. پس به الله متعال نشان دهید آنچه را که الله متعال دوست دارد و به آن راضی است. برادرانتان، جوانان حزبالتحریر را، آنانیکه برای نجات شما از گردنبند بردگی دیگران کار میکند، به آغوش گرفته و به همراهشان حکم شریعت را در مورد دولتیکه سبب نجات و رهایی شما میگردد، عملی کنید.
ای اهل کنانه! پس چه کسی غیر از شما برای اسلام کار کند؟ درحالیکه شما از دیگران به نصرت آن سزاوارترید؛ پس بشتابید و تلاش کنید برای نصرت آن، شاید که الله متعال آن را به دستان شما فتح نموده، این عزت، شرافت، مقام و منزلت انصار برای شما باشد. صاحب کامیابی بسیار بزرگ گردید که مصر برای شما مرواید تاج دولت اسلامی و نقطۀ مرکزی و آغاز آن باشد. بار الها، آن را زودتر عنایت کن و ما را از لشکر و شاهدان آن داشته باش!
﴿وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَناً قَلِيلاً فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ﴾
ترجمه: (به ياد بياور ای پيغمبر!) آنگاه را كه خداوند پيمان مؤكّد (بر زبان انبياء) از اهل كتاب گرفت كه بايد كتاب (خود) را برای مردمان آشكار سازيد، توضيح دهيد و آن را كتمان و پنهان نسازيد. امّا آنان آن را پشت سر افكندند و به بهای اندكی آن را فروختند! چه بد چيزی را خريدند! (آنان باقی را با فانی معاوضه كردند!)
نویسنده: سعید فضل
مترجم: احمد صادق امین