چهارشنبه, ۰۲ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

شعارهای پر زرق و برق و سخن‏های فریبنده؛ هدف واقعی زیر پا کردنِ نظام خانوادۀ اسلام

(ترجمه)

سازمان توسعه اداری عربی (AADMO) نخستین کنفرانس عربی در مورد سلامت زنان را به تاریخ 11سپتامبر 2019م در قاهره پایتخت مصر برای ارتقای سلامت زنان و دست یافتن به اهداف توسعوی بلندمدت (2030م) برگزار می‏کند. این کانفرانس زیر نظر نخست وزیر مصر به همکاری دفتر منطقوی سازمان صحت/بهداشت جهانی در خاورمیانه و شورای ملی زنان برگزار خواهد شد.

در این کنفرانس به وضعیت فعلی مدیریتِ سیستم سلامت زنان در کشورهای عربی و تأثیر آن در دست یافتن به اهداف توسعوی پایدار، نقش آموزش صحت آگاهی از خطرات سیستم حاکم بهداشتی مربوط به ارتقاء سلامت زنان در جوامع عرب، مشکلات سلامت باروری (مرگ و میر مادران _ ازدواج زودهنگام) در کشورهای عربی، مراقبت‏های بهداشتی برای زنان در سنین مختلف، شاخص‏های نظارت و ارزیابی برای برنامه‏های صحت/بهداشت زنان، راهبردهای مدیریت مؤثر برای سیستم برنامه‏های بهداشت زنانِ عرب و نقش نهادهای بین المللی و جامعۀ مدنی در ارتقاء برنامه‏های بهداشت زنان پرداخته خواهدشد.

سازمان ملل و سازمان‏های منطقوی آن همواره در مناطق عربی به وضعیت زنان علاقه نشان داده، اقدامات و برنامه‏های مختلفِ را برای بهبود شرایط زنان بر اساس دیدگاه غرب روی دست گرفتند، انجمن‏ها و مؤسسات متعددی تأسیس کرده، همایش‏ها، ورکشاپ‏ها و سمینارهای مختلفی را برگزار کردند. اصل سخن اینست که نتیجۀ این اقدامات به نفع زنان چه می‏تواند باشد؟ و برای ارتقاء سلامت زنان از چه سیستم و روشی استفاده خواهد شد؟

قبل از پرداختن به آجندای این کنفرانس مطالعاتی در مورد شرایط بهداشتی مصر، میزبان این کنفرانس ارائه خواهیم کرد؛ شاخص بهزیستی" آندیگو ویلنس" در رتبه بندی صحت جهانی در بین 191 کشور جهان  مصر را در بین بیست وخیم ترین‏ها قرار می‏دهد. این آمار وضعیت بد مصر را نسبت به هزینه‏های پائین دولت برای مراقبت‏های بهداشتی بیان می‏کند. بودجۀ صحت و درمان در مصر برای سال جاری 61.2 ملیارد جنیه بوده و این مقدار فقط 1.2 درصد از کل بودجه سال جاری دولت مصر را تشکیل می‏دهد. وضعیت سلامتی زنان در سودان جنوبی از وحشت‏ناکترین اوضاع صحی در سراسر جهان  محسوب می‏شود. دست‌رسی به خدمات صحی دراین شهر تقریباً ناممکن بوده و یکی از خطرناک‌ترین اماکن برای زایمان زنان است که تقریبا 86% از زایمان‏ها در خانه اتفاق می‏افتد و حدود 10% از اطفال قبل از رسیدن به سن پنج سالگی می‏میرند. این‏ها مختصراً شرایطی صحی است که زنان و سایر افرادِ تحت آن رنج می‏برند. پس با این وجود در این کنفرانس چیزی جدید برای بهبود سلامت زنان چی خواهد بود؟

موضوع بهداشت با توجه به شرایط نامناسب صحت زنان بسیار محبوب شده است؛ اما واقعیت این نگرانی و اهتمام بزرگ برای زنان و سلامتی آن‌ها چیست؟ و چرا فقط زنان؟ و یا این‏که دیگ بشردوستانه این سازمان‏ها و نظریه پردازان آن صرفاً برای زنان می‏جوشد؟ ما در جهانی قرار داریم که سنگ و چوب از شدت درد و رنج فغان می‏کند؛ جهانی‌که تحت تعلیم و تربیت غرب قرارگرفته و از برکت‌شان رودخانه‏های خون در جریان افتاده و اریحا طفلک سوری‏ که غم و اندوه آن قلب‏های تپنده را کباب کرد آخرین آن نسیت.

سازمان ملل اهدافی را تحت نام توسعه برای سال 2030 و چشم انداز "ستاره 50_ 50" در نشست سازمان ملل در تاریخ 25 27سپتامبر 2015م پیش‏کش کرده و در این نشست80 تن از رؤسای دولت‏ها حضور داشتند که در حاشیه این نشست تعهدات خویش را بیان نموده تا دستورالعمل خاصی برای اجرای آن اتخاذ کنند، و این کنفرانس (صحت زن در کشورهای عربی) از آجندای اساسی این دستورالعمل می‏باشد. در این نشست بیانیه‏ای در خصوص زن چنین ارائه شد: "ما دنیای را تصور می‏کنیم که همۀ زنان و دختران تا سال 2030 از فرصت‏ها و حقوق مساوی برخوردار باشند. این گامی برای فشار آرودن به دولت‏ها جهت عملی کردن تعهدات ملی است تا شکاف جنسیتی را از میان بردارد.»

کنفرانس بهداشتِ زنان برای اولین بار در مصر جهت مثمر نشان دادن تلاش‌های سازمان ملل برگزار می‏گردد تا در این کنفرانس به موضوعاتی مربوط به بهداشت باروری در کشورهای عربی (مرگ و میر مادران و ازدواج زودهنگام) و مراقبت‏های بهداشتی برای زنان در سنین مختلف که به عنوان مشکلات صحی زنان یاد می‏شود، پرداخته شود.

اولین مسئله‏ای که از مفهوم صحت به ذهن متبادر می‏شود اینست که زنان در مراحل مختلف زندگی از صحت مطلوبی برخوردار باشند؛ اما مفهوم صحت باروری برای ترویج و جهانی‌سازی مفاهیم تمدن غرب در کشورهای عربی که عمدتاً مسلمان هستند طرح شده است. اصل در فطرت زن اینست که او مادر و خانم خانه است و واجب است تا از این فطرت او حفاظت شود؛ ولی این اصل با طرح‏های سازمان ملل در خصوص توانمندسازی زنان و مساوات با مردان به عنوان اهداف توسعوی که در نشست سال 2015 ذکر شد، در تعارض قرار دارد. برخلاف واقعیت، چنین کنفرانس‏های با شعارهای پر زرق و برق و سخن‏های فریبنده ترویج می‏شود که در واقع هدف اصلی آن از بین بردن نظم خانواده اسلامی به عنوان منسجم‌ترین نظام که به دلیل وجود تهدیدهای جهانی‌سازی تحت نام‏های توانمندسازی زنان و مساوات بین زن و مرد می‏خواهد، تقریباً ساختار منسجم خودرا از دست بدهد. کنفرانس‏هایی‌که می‏خواهند چنین ارزش‏ها را ترویج دهند و ضمیمه قوانین کشورها کنند، در واقع هدف‌شان فرو بردن خنجر زهر آلودی در قلب جامعه است تا از این طریق جامعۀ اسلامی را مبدل به جامعه غربی کنند، غربِ که افراد خردمند به دنبال راه بیرون رفت از باطلاق ارزش‏های پوچ و بحران‌زای آن می‏باشند.

اگر مفهوم بهداشتِ باروری را به عنوان یک شعار پر زرق و برق بررسی کنیم، پیامدهای جدی و خطرناک دارد که طرز‏العمل برنامه پکن این مفاهیم خطرناک را جهت از بین بردن و تخریب جامعه با خود حمل می‏کند. به عنوان مثال: "ایجاد زمینۀ دست‏رسی دختران جوان به مشاوره، اطلاعات و ارائه خدمات در مورد سلامت جنسی و باروری که هنوز دست‏رسی به آن کم و یا کاملاً وجود ندارد، غالبا به مسائلی چون حفظ حریم خصوصی، احترام، رضایت آگاهانه و تمایل به تجربیات جنسی زودهنگام که حق خانم‏های جوان است توجه صورت نمی‎گیرد، با کمبود اطلاعات و خدمات خطر بارداری ناخواسته و سقط جنین  افزایش می‏یابد، ازدواج زودهنگام و مادر شدن در سن پائین به مقیاس زیادی می‏تواند باعث از بین رفتن فرصت‏های کاری و تحصیلی شود، جوانان غالبا یاد نمی‌گیرند که به حق خودمختاری زن و به اشتراک‌گزاری مسئولیت با زن در امور جنسی و بارداری احترام بگذارند."

این است مفهوم سلامت باروری که لازم است هر مسلمان از الله غیور بترسد و برای افشای واقعیت آن به خاطر امت تلاش نماید تا واضح گردد کسانی‌که در راستای ترویج این کنفرانس‏ها و برنامه‏های آن کار می‏کنند، دشمنان آشکاری اند که شکار اندیشه‏های غرب شده اند، غربِ که در آن جامعۀ وجود ندارد. بعد از این وضاحت آیا این کنفرانس می‏تواند برای زن مصری و در کل به زنان جهان اسلام خدمات صحی به معنای واقعی آن ارائه کند؟!

از تناقضات شاخ‌دار این کنفرانس اینست که از یک طرف خدمات صحت/بهداشت باروری را به عنوان راه حل پیشکش می‏کنند و از طرف دیگر ازدواج زودهنگام را منحیث مشکل قلمداد می‏کنند. این چه تضاد و بی‌نظمی‏ایست که اذهان این افراد مملو از آن است؟! در عین حالی‌که بر ممنوعیت ازدواج زودهنگام (ازدواج زیر سن هژده) تأکید دارند؛ خواهان این هستند تا تمام اطلاعات مربوط به بهداشتِ باروری جهت ایجاد علاقه به روابط جنسی نامشروع و امن به دختران نو جوان داده شود. یعنی این که به دختران نوجوان چگونگی استفاده از وسایل منع بارداری آموزش داده و بطور رایگان به دست‌رس‌شان قرار گیرد. هم‌چنین به تشریع قوانینی می‏پردازند که سقط جنین را قانونی سازد تا در زمان بروز حمل و تمایل به سقط آن  دختران نوجوان بتوانند منحیث راه قانونی و امن از آن استفاده کرده و از شر جنین فارغ شوند. این چه ذهنیت است که نظریه‌پردازان و مفکرین مریض عقل این نهاد خبیث دارند؟ کسانی‌که می‏خواهند فحاشی را گسترش داده، کرامت و عفت دختران جوان را بربایند.

در همین راستا عهدنامه جمعیت قاهره بر توانمندسازی زنان در مراحل سنی مختلف تمرکز نموده و یک بند کامل این عهدنامه در بخش توانمندسازی زنان تحت عنوان "فرزند دختر The Girl Child" اختصاص یافته و در آن چنین گنجانیده شده است: "دولت‏ها باید قاطعانه قوانینِ را در مورد سن قانونی جهت موافقت با (minimum legal age of consent) اجراء و پائین‌ترین سن ازدواج را مشخص نمایند و در صورت ضرورت سن قانونی ازدواج را افزایش دهند. دولت‏ها و نهادهای مردمی برعلاوۀ فراهم آوردن فرصت‏های تحصیلی و شغلی برای زنان باید حمایت‏های اجتماعی لازم را برای اجرای قوانین در مورد سن قانونی ازدواج انجام دهند."

بنابراین تمام کشورهای اسلامی قوانین خود را جهت توافق با این طرح مریض تغییر می‏دهند و بخاطر منفعت خود، حکومت‏های مزدور و سازمان‏های زی‏دخل دست به ترویج فرهنگ متروکۀ غرب می‏زنند؛ فرهنگی‌که مردمش آن را پشت پا زده و معلومات موثقی از مرض‏های اجتماعی که جامعه غرب با آن دست و پنجه نرم می‏کند را منتشر کرده‌اند تا باشد در جهان عاقلی آن را درک کرده و به این درخت خبیث نزدیک نشود؛ مگر چشم و بصیرت این اشخاص را پرده‏ای پوشانده چگونه می‏خواهند درک کنند؟

در مورد مساوات بین مرد و زن و توسعه آن باید گفت: مسئله‌ای‌ست برخواسته از اذهان پلید و پست غربی‏ها علیه فطرت انسانی "قوامیت مرد بر زن"؛ به گمان این‌که زنان بتوانند از حقوقِ مانند حق کار و منافع اقتصادی بر خوردار شوند. علی رغم وجود اختلاف فطری آشکار که کامیابی این طرز فکر پلید را زیر سوال می‏برد، به مبارزه علیه فطرت انسانی (قوامیت مرد بر زن) برخواستند و تاکید به دور ساختن نسل بشر از نقش و وظیفۀ آن در زندگی دارند. بنابر این، زنی‌که در جامعه عرب حیثیت مادر و خانم خانه را دارد از این پس در قدم نخست به تطبیق این مفهوم پلید خواهد پرداخت؛ تا زمانی‌که هیچ تفاوتی بین مرد و زن در مصروفیت‏های شغلی و کسب منافع اقتصادی و جود نداشته باشد و هم و غم مادر دیگر خانه و اطفال‌اش نیست؛ بلکه هم و غم‌اش منافع اقتصادی و اشتراک در چرخۀ اقتصادی جهان می‏گردد. صرف نظر از نوعیت و مناسب بودن شرایط کاری، آیا دست‌مزدی‌که زنان اخذ می‏کنند، ارزش فدا کردن فطرت انسانی به صفت مادر و خانم خانه را دارد؟! این چنین مسائل مورد بحث و بررسی قرار نمی‌گیرد و فقط مسئله‌ای‌که مد نظر آن‌هاست محو خشونت علیه زن برای دستیابی به توانمندسازی اقتصادی زنان، ایجاد دشمنی بین مرد وزن و اساس قرار دادن رقابت به عنوان یک رابطه در بین آن‌هاست!

 فصل چهارم برنامه‏های این کنفرانس برای شهروندان قاهره به "مساوات جندر، توانمندسازی زنان" و ارتباط توانمندسازی زنان به دست‌یابی توسعه پایدار اختصاص یافته است. چنانچه بر "مشارکت کامل زن و مرد در سطح بارداری؛ از جمله به اشتراک‌گزاری مسئولیت‌های مربوط به مراقبت از کودکان و حفاظت از زنده‏گی خانواده‏گی" تأکید شده است و هم‌چنین "باید مسئولیت‏های مرد در برابر تربیه کودکان و کارهای خانه افزایش یابد" و بر این موارد نیز تأکید می‌ورزد: " انعطاف پذیری آقایان در ساعات کار، مرخصی پدرانه، امکانات مراقبت‏های روزانه، تعطیلات زایمان" یعنی این که پدر مانند مادر "مرخصی پدرانه" دریافت کند تا در مراقبت از نوزاد سهم مساوی داشته باشد. ایجاد مساوات بین مرد و زن در مسیر خود آن عده احکام و عقایدی را که زنان را در جایگاه والایی قرارمی‏دهد، از بین می‏برد. احکام و عقایدی‌که مرد را مأمور می‏سازد تا جان خود را بخاطر ناموس‌اش جهت تقرب به الله سبحانه وتعالی فدا کند و این به عنوان آخرین وصیتی است که پیامبر صلی الله علیه وسلم مرد را در باب إکرام زن نموده است.

بگذارید بینیم منظور از حذف تمایز بین زن و مرد از متن توافقنامۀ سیداو چیست:

کنوانسیون منع خشونت علیه زن (CEDAW) در 1979 صریحاً لزوم از بین بردن نقش‏های کلیشه‏ای (اشاره به تخصیص زنان در امر زایمان و تخصیص آقایان در امر سرپرستی خانواده) را تصریح کرد و هم‌چنین تصریح کرد که مادر بودن یک "کارکرد اجتماعی" است یعنی وابسته به زنان نبوده، می‏توان آن را به هرکسی اختصاص داد و ضرور نیست که حتماً باید یک مادر باشد. آخر و عاقبت سرنوشت خانواده‏ای که برسر چنین حقوقی می‏جنگند و سرنوشت فرزندان آن چیست؟! این مسئله به عنوان یک مشکل ارائه نمی‏شود و نیز جای برای بحث ندارد!!

نتیجۀ اجتناب ناپذیر این است که دیگر هیچ شوهری، همسری، فرزندی و در نهایت هیچ خانواده‌ای به معنای شرعی و واقعی وجود نخواهد داشت و نتیجه حاصل خانواده‏های مدرن و بی‌بنیاد با فرزندانی از القاح مصنوعی خواهدبود. این دقیقاً اشارۀ مختصری است از آنچه که امروز در غرب اتفاق افتاده، آیا این بی‏خردان به حال خود گذاشته شوند تا زمین را به فساد بکشانند؟!

این است سرحد پلیدی و خباثت افکاری‌که خاصتاً هدف‏شان از بین بردن احکام اسلامی‌ای‌ست که تا هنوز در جامعه ما تطبیق می‏شوند؛ خصوصاً احکامی‏که به نظم خانوادۀ اسلامی تعلق می‏گیرد و در رأس این افکار پلید کسانی را می‏بینیم که غرب را الگو گرفته و با غربی‏های بی‏خرد در پخش و نشر افکارشان کمک می‏کنند که واضحاً همین دولت‌های شرم آور هستند. این دولت‌ها بسان گلوله‏ای در شاجورهای غرب جهت آسان هدف قرار دادن زنان مسلمان و نشر افکار پلیدشان می‌باشند و یکی از نمونه‏های واضح آن ایجاد این کنفرانس هیولائی و مسخره است.

پذیرفتن هرگونه تصویری نسبت به زنان که در مغایرت با دین الله سبحانه وتعالی قرار داشته باشد، یقیناً خشم الله سبحانه وتعالی را برای ما مسلمانان در پی خواهد داشت. و این‏که بهترین جایگاه برای زنان از آوردن تغییر کامل در سیاست و حکومت‌داری و کلیه امورزندگی جدانیست و این تغییر فقط با تطبیق نمودن کامل و جامع قوانین الله سبحانه وتعالی در زیر چتر دولت خلافت راشده به منهج نبوت و برخط مشی کسانی‌که الله سبحانه وتعالی در کتاب خود از آن‌ها اعلان رضایت کرده است حاصل می‏شود. دولتی‌که از دیکته‏های غرب و توصیه‏های دشمنان اسلام دوری می‎کند، دولتی‌که خود را به الله سبحانه وتعالی، رسولش صلی الله علیه وسلم و مسلمانان اختصاص می‎دهد و تمام چشم‌اندازها، دیدگاه‏ها، تصمیم‌گیری‏ها، قوانین و نقشه‏های آن از کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت پیامرش صلی الله علیه وسلم گرفته شده است و فقط از این طریق به زن عفیف و پاک دامن مسلمان مژده‏ای سعادت دنیا و نعمت‏های آخرت را می‏دهیم.

نویسنده: غاده عبدالجبار (أم أواب)

 مترجم: یاسین سادات

ادامه مطلب...

کیفیت زندگی ما در دنیا به نوعیت هدف ما وابسته است

(ترجمه)

از عبد الله ابن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه از شانه وی گرفت و فرمود:

«كُنْ فِي الدُّنْيَا كَأَنَّكَ غَرِيبٌ أَوْ عَابِرُ سَبِيل»

(رواه بخاری)

                                  ترجمه: در دنيا چنان زندگی کن که گویی مسافر و يا رهگذر هستی.

ای مسلمانان! این حدیث شریف ما را از تمایل و علاقه‌مندی به سوی دنیا برحذر می‌دارد، لازم است که حالت نفس خود را مثل یک شخص ناآشنا بدانیم که داخل شهر می‌گردد، رغبت و علاقه‌مندی با مردم آنجا نداشته و قلبش به هیچ چیزی از آنجا علاقه‌مند نمی‌گردد، بلکه علاقه‌مند بازگشت به مکان اصلی خود می‌باشد. یا مثل آن مسافری در دنیا باشیم که مسافت‌ها را جهت رسیدن به مقصدش طی نموده تا از سختی‌های سفر راحت گردد. هرآن چیزی‌که او را از سفرباز دارد به آن توجه نمی‌نماید، تنها به توشه‌ی راه و مرکبش توجه داشته تا او را به منزل مقصودش برساند. 

آری! باید در این دنیا حال ما چنین باشد، بقای ما به سوی زوال است و نهایت این بناء (دنیا) ایستادن در پیشگاه الله سبحانه وتعالی می‌باشد تا این‌که از ما بپرسد که به این سفر چه و سایل پیشکش نموده بودیم؟ آیا عمل ما برای رضایت او بود یا خیر؟ آیا ما کاری برای تطبیق شریعت او بعد از این که شریعت از صحنه دور گردید، نموده‌ایم؟ آیا ما جهت اعاده‌ی دوباره خلافت که آن را غرب کافر از بین برده کار نموده‌ایم؟ اگر ما پند نگریم، روزگار ما را به کجا خواهد کشید؟ اگر از حیات خود استفاده ننمائیم ما را به کجا خواهد برد؟

یا الله! مارا با آمدن خلافت راشده بر منهاج نبوت که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد مستفید بگردان و از آن‌ها مصایب و بلاها را دور نما! یا الله زمین را به نور وجه کریمت منور گردان. اللهم آمین آمین.

خلاصه‌ی حدیث

کسی‌که زندگی دنیا را هدف اصلی خود قرار دهد، او باید به دنیا محبت داشته باشد و کسی‌که دنیا را وسیله‌ای برای کسب رضایت الله سبحانه وتعالی می‌داند، او در دنیا مانند رهگذر زندگی می‌کند. چنانچه ابن عمر رضی الله عنهما می‌فرمود: وقتی غروب كردی، در انتظار صبح نباش و وقتی صبح كردی، در انتظار غروب نباش و در تندرستی، چيزی را برای ايام بيماری و در زندگی، چيزی را برای مرگ آماده كن.

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: توضیحات" کوالالامپور...نشستی به هدف تجدید احساس ناتوانی در نزد مسلمانان!"

  • نشر شده در ویدیوها

تحلیل سیاسی هفته

از سوی مهندس صلاح الدین عضاضه

مدیر دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب التحریر

شنبه ۲۲ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه برابر با ۱۹ دسامبر ۲۰۱۹م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: تحلیل سیاسی "پیچیدگی های کشمکش ها در لیبیا!"

  • نشر شده در ویدیوها

تحلیل سیاسی هفته از مسجد مبارک اقصی

توسط مفکر سیاسی احمد الخطوانی (ابو حمزه)

بیت المقدس – سرزمین مبارک (فلسطین)

چهار شنبه ۲۱ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه برابر با ۱۸ دسامبر ۲۰۱۹م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: خطبه جمعه "تعبیر از برهنگی به معنای فقر دینی و یک عمل شیطانی می‌باشد!"

  • نشر شده در ویدیوها

بخشی از خطبه نماز جمعه شیخ بزرگوار یوسف مخارزه (ابو همام)

سرزمین مبارک (فلسطین)

جمعه ۱۶ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه برابر با ۱۳ دسامبر ۲۰۱۹م

برای معلومات بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید

ادامه مطلب...

حکم ثابت اسیران در قرآن من و فدیه است

  • نشر شده در فقهی

 (ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

در کتاب‌های ما روایت حکم سعد بن معاذ در مورد قتل مردان، مصادرۀ اموال و اسیر گرفتن زنان یهود بنی قریظه بیان گردیده در حالی‌که حکم اسیرانی‌که به صورت قطعی در قرآن وارد گردیده است یا بخشش بدون عوض است و یا هم فدیه(باعوض) سوال اینست آیا حکم سعد ابن معاذ با حکم وارده در قرآن متعارض است و در نتیجه آیا مجبور هستیم که روایت سعد ابن معاذ را ساقط بدانیم و یا این‌که کدام توجیه و راهی دیگری برای توافق این دو مسئله وجود دارد؟

پاسخ:

و علیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

مختصر جواب شما در باب "اسیر" جزء دوم کتاب شخصیه آمده و در خصوص موضوع حکمیت سعد ابن معاذ رضی الله عنه به گونۀ ذیل ذکر شده است: «وقتی مسلمانان از دشمن‎شان اسیر گرفتند، تعیین سرنوشت اسیران مستقیماً از صلاحیت خلیفه بوده نه از فرمانده، امیر لشکر و کسانی‌که اسیران را به اسارت گرفتند؛ زیرا وقتی محارب اسیر می‌گردد، تنها خلیفه می‌تواند که در این مورد تصمیم و حکم شرعی را اتخاذ کند. حکم ثابت قطعی در نص قرآن این است که خلیفه مخیر است که بین بخشش بلاعوض و فدیه(بخشش باعوض) اختیار کند. پس حکم اسیر بخشش و فدیه است به دلیل این قول الله سبحانه وتعالی:

﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنّاً بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا﴾

[محمد: ۴]

ترجمه: هنگامیكه با كافران(در ميدان جنگ) رو بر رو میشويد، گردن‌های‌شان را بزنيد، و هم‌چنان ادامه دهيد تا به اندازه كافی دشمن را (با كشتن و زخمی كردن) ضعيف و درهم می‌كوبيد. در اين هنگام(اسيران را) محكم ببنديد، بعدها يا بر آنان منّت میگذاريد(و بدون عوض آزادشان میكنيد) ويا (در برابر آزادی از آنان) فديه میگيريد( خواه با معاوضه اسراء و خواه با دريافت اموال، اين وضع هم‌چنان ادامه خواهد داشت) تا جنگ بارهای سنگين خود را بر زمين می‌نهد و نبرد پايان میگيرد.

این حکم صریح قرآن است و این مطلب صراحتاً نشان می‌دهد که خلیفه اختیار دارد بین بخشش بلاعوض و بخشش باعوض تصمیم بگیرد و غیر از این دو مورد به دیگر شکلی نمی‌تواند با اسیران تعامل کند؛ اما روایتی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم بنی قریضه را به قتل رساند؛ آن مسئله بر مسئله‌ای تحکیم و حکمیت بنا می‌شود نه بر حکم اسیران حربی. بناًء حکم تخییر خلیفه در خصوص اسیران در بین بخشش بلاعوض و باعوض باقی می‌ماند و این حکم تا روز قیامت باقی است، وقتی دولت اسلامی در برابر دشمنان‎اش بجنگد در قضیه‌ای اسیران با بخشش بلاعوض و بخشش باعوض تعامل می‌کند.» پایان متن شخصیه.

پس حکم ثابت در قرآن کریم من(بخشش بلاعوض) و فدیه(بخشش باعوض) است:

﴿فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنْتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنّاً بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا﴾

[محمد: ۴]

ترجمه: هنگامیكه با كافران(در ميدان جنگ) رو بر رو میشويد، گردن‌های‌شان را بزنيد، و هم‌چنان ادامه دهيد تا به اندازه كافی دشمن را (با كشتن و زخمی كردن) ضعيف و در هم می‌كوبيد. در اين هنگام(اسيران را) محكم ببنديد، بعدها يا بر آنان منّت میگذاريد(و بدون عوض آزادشان میكنيد) ويا (در برابر آزادی از آنان) فديه میگيريد( خواه با معاوضه اسراء و خواه با دريافت اموال، اين وضع هم‌چنان ادامه خواهد داشت) تا جنگ بارهای سنگين خود را بر زمين می‌نهد و نبرد پايان میگيرد.

این حکم در مورد کفار حربی است که مسلمانان از میدان جنگ آن‌ها را به اسارت می‌گیرند. اما آنچه که با بنی قریضه انجام شد غیر از این مسئله است، یعنی این موضوع از باب اسیران نمی‌باشد؛ بلکه جریان طوری است که وقتی رسول الله صلی الله علیه وسلم بنی قریضه را محاصره کرد تا با ایشان بجنگد از جنگ دست کشیده و به حکم رسول الله صلی الله علیه وسلم تسلیم شدند و رسول الله صلی الله علیه وسلم سعد ابن معاذ رضی الله عنه را حَکم قرار داد.

بخاری از ابی سعید خدری رضی الله عنه روایت نموده است، وقتی بنی قریضه به حکم سعد ابن معاذ رضی الله عنه تسلیم شد، رسول الله صلی الله علیه وسلم کسی را به دنبال سعد ابن معاذ فرستاد و سعد ابن معاذ نزدیک بود، چیزی نگذشت که سعد ابن معاذ بر مرکبی نشسته نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد، وقتی به رسول الله صلی الله علیه وسلم نزدیک شد، رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: «قُومُوا إِلَى سَيِّدِكُمْ» یعنی نزد سردار خود بروید. سعد ابن معاذ نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم نشست و برایش گفت : «إِنَّ هَؤُلَاءِ نَزَلُوا عَلَى حُكْمِكَ» این مردم به حکم تو راضی و تسلیم شدند.

بخاری در صحیحین خود از عائشه رضی الله عنها روایت نموده است که وی گفت:

«أُصِيبَ سَعْدٌ يَوْمَ الْخَنْدَقِ رَمَاهُ رَجُلٌ مِنْ قُرَيْشٍ يُقَالُ لَهُ حِبَّانُ بْنُ الْعَرِقَةِ وَهُوَ حِبَّانُ بْنُ قَيْسٍ مِنْ بَنِي مَعِيصِ بْنِ عَامِرِ بْنِ لُؤَيٍّ رَمَاهُ فِي الْأَكْحَلِ فَضَرَبَ النَّبِيُّ خَيْمَةً فِي الْمَسْجِدِ لِيَعُودَهُ مِنْ قَرِيبٍ فَلَمَّا رَجَعَ رَسُولُ اللَّهِ مِنْ الْخَنْدَقِ وَضَعَ السِّلَاحَ وَاغْتَسَلَ فَأَتَاهُ جِبْرِيلُ عَلَيْهِ السَّلَام وَهُوَ يَنْفُضُ رَأْسَهُ مِنْ الْغُبَارِ فَقَالَ: قَدْ وَضَعْتَ السِّلَاحَ وَاللَّهِ مَا وَضَعْتُهُ اخْرُجْ إِلَيْهِمْ قَالَ النَّبِيُّ: فَأَيْنَ؟ فَأَشَارَ إِلَى بَنِي قُرَيْظَةَ فَأَتَاهُمْ رَسُولُ اللَّهِ فَنَزَلُوا عَلَى حُكْمِهِ فَرَدَّ الْحُكْمَ إِلَى سَعْدٍ قَالَ: فَإِنِّي أَحْكُمُ فِيهِمْ أَنْ تُقْتَلَ الْمُقَاتِلَةُ وَأَنْ تُسْبَى النِّسَاءُ وَالذُّرِّيَّةُ وَأَنْ تُقْسَمَ أَمْوَالُهُمْ.»

ترجمه: عایشه رضی الله عنها می‌گوید: سعد [بن معاذ] در جنگ خندق زخمى شد، شخصى به نام حبان بن عرقه از قریش با تیر رگ بازویش را زخمى نمود، رسول الله صلی الله علیه وسلم در مسجد خیمه‌اى براى او برپا ساخت تا از نزدیک از او عیادت کند و مراقب حالش باشد، وقتى رسول الله صلی الله علیه وسلم از خندق بازگشت، سلاح را به زمین گذاشت و غسل نمود، جبرئیل در حالى‌که غبار را از سرش پاک مى‌کرد، به نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمد به او گفت: شما اسلحه را به زمین نهاده‌اى ولى به الله قسم که من تا هنوز اسلحه را از خود جدا نکرده‌ام، بسوى آنان حرکت کن، رسول صلی الله علیه وسلم گفت: «به سوى چه کسانى؟» جبرئیل به طرف بنى قریظه اشاره نمود، رسول الله صلی الله علیه وسلم به نزد ایشان آمد، ایشان قضاوت و حکمیت رسول الله صلی الله علیه وسلم را درباره سرنوشت خود قبول کردند؛ ولى رسول الله صلی الله علیه وسلم حکمیت را به سعد واگذار نمود(و یهودی‌ها هم حکمیت سعد را قبول کردند) سعد گفت: من درباره ایشان حکم مى‌کنم که مردان جنگى ایشان همه کشته شوند، و زن و بچه‌های‌شان اسیر باشند و اموال و املاک‌شان در بین مسلمانان تقسیم گردد.

پس این حدیث واضح می‌سازد که مسلمانان بنی قریضه را به اسارت نگرفته و حکم اسیر بر بنی قریضه مصداق ندارد و هم‌چنان احادیث واضح ساخت که بنی قریضه بر حکم سعد بن معاذ رضی الله عنه تسلیم شدند و یا به عبارت دیگر بنی قریضه به حکم رسول الله صلی الله علیه وسلم و سپس به حکم سعد بن معاذ تسلیم شدند و سعد ابن معاذ به قتل افراد حربی و به اسارت گرفتن زنان، اولاد و تقسیم اموال‌شان حکم نمود و این حکم سعد ابن معاذ مطابق با حکم الله سبحانه وتعالی بود.

بناًء کدام تعارض بین حادثه و روایت بنی قریضه و حکم ثابت اسیران در قرآن کریم نمی‌باشد؛ زیرا هریکی از این دو موضوع از خود باب دارد که یکی به دیگری ارتباط نمی‌گیرد، پس کدام دلیلی بر رد احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم و عقلاً کدام تعارض بین احادیث و بین قرآن کریم دیده نمی‌شود.

امیدوارم که موضوع واضح شده باشد.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه