دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

فشار روسیه بالای تاجکستان بخاطر کسب عضویت نشست اقتصادی یوروشیا (EAEC)

(ترجمه)

خبر:

میز گیردی که تحت عنوان ادغام کشورهای آسیایی میانه در جامعه اقتصادی ایرواشیا، واقعیت ها و دورنمای های آن در شهر دو شنبه بگزار گردید. این برنامه توسط ماموریت نهاد غیر انتفاعی و صندوق انکشافی انستیتیوت مطالعات ایرواشیا با حمایت سفارت روسیه در تاجیکستان دایر گردید که به تاریخ 22 ماه نومبر سال 2016 توسط خبر گزاری خاور منتشر شد. در این میزگیرد، تحلیگران و نماینده های سفارت خانه های کشورهای عضو جامعه ایرواشیا و کارمندان نهادهای دولتی، سازمان های غیر انتفاعی حکومتی و جامعه تجاری شرکت داشتند.

تبصره:

قبل از این نشست انتظار میرفت که در اخیر سال جاری تاجیکستان پیشنهاد عضویت در جامعه ایرواشیا بدهد. چنانچه لیند سلتسکی، یکی از معاونان ایالت دومای فدراسیون روسیه، در مورد اظهارات خوشبینانه ای را در وایل تابستان چنین بیان داشت:«من فکر می کنم دوشنبه تا سال آینده تمایلش را اعلام کند. چون تاجیکستان بیشتر از هر کشور دیگر در این راستا تلاش می کند». اما علی الرغم این اظهارات، تاجیکستان تمایلی جهت پیوستن به این سازمان نشان نداد که روسیه شروع به اقداماتی تشویقی دیگری در مورد دست یازید تا این کشور، در جامعه اقتصادی ایرواشیا شرکت کند.

روسیه اقدامات ذیل را برای انجام این کار روی دست گرفته است:

۱- به تاریخ 21 نومبر ارینا کریموف، رئیس شورای پایان نامه اکامی تعلیمی روسیه گفت: کمیسیون عالی تصدیق، تحت نظارت وزارت معارف و ساینس روسیه فعالیت های شورای علمی پایان نامه های ماستری و دوکتورای اکادمی تعلیمی تاجیکستان را به حالت تعلیق در آورده است.

۲- در هفته های اخیر دولت روسیه دست به توقیف دسته جمعی کارگران تاجیکستان زد؛ این عمل یک شیوه سنتی اعمال نفوذ روسیه در روابطش با کشورهای آسیایی میانه است تا آنها را مجبور به پذیریش طرح های اقتصادی و سیاسی خود نماید. باید متذکر شد که ایجاد جامعه اقتصادی ایرواشیا ابتکار روسیه بود تا نفوذش را در کشورهای اتحاد جماهیر شوری سابق حفظ و تقویت کند.

اهداف اعلام شده جامعه اقتصادی ایرواشیا افکار ذیل را تطبیق می نماید:

  1.  هماهنگ سازی قوانین؛
  2.  ایجاد مارکیت مشترک که آزادی تحرک کالا، خدمات، سرمایه و نیروی بشری را فراهم سازد؛
  3. وضع تعرف های مشترک گمرکی؛
  4. تطبیق هماهنگ سازی، تشریک مساعی و پالیسی واحد در سکتورهای اقتصادی.

موارد فوق، مقصد رسمی جامعه اقتصادی ایرواشیا می باشد.

 انگیزه های واقعی روسیه برای ایجاد این اتحادیه قرار ذیل است:

1-       روسیه بعد از به قدرت رسیدن پوتین، اقداماتی را جهت تحت نفوذ قرار دادن دوباره کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق روی دست گرفت. روسیه برای  تحقق این هدف، توافقنامه های مختلفی را با این کشورها بست که از جمله CSTO,SCO و جامعه اقتصادی ایرواشیا می باشد. روسیه در این امر، در برخی از کشورها موفق و در بعض دیگر ناکام شد؛ از جمله در یوکراین. اتفاقات اخیر در جنوب شرق یوکراین، نماینگر اینست که روسیه برای حفظ نفوذش چگونه از قدرت خود استفاده می کند. روسیه با هر حرکت در قلمرو کشورهای اتحادیه جماهیر شوری سابق، به دلیلی واکنش شدید نشان می دهد که آن را از دید رقابت برای تصاحب نفوذ با امریکا می نگرد. به رغم این همه باز هم امریکا تلاش دارد تا نفوذ روسیه را در منطقه تضعیف و حتی از بین ببرد. چون تخصیص بودجه ۹۵۲ میلیون دالری از بودجه فدرال امریکا به اداره مرکزی در سال ۲۰۱۷م جهت مبارزه برضد تحرکات روسیه از جمله در کشورهای آسیای مرکزی گواه این مدعاست. این گزارش در ویب سایت خزانه داری امریکا به تاریخ ۹ فبروری۲۰۱۶م منتشر گردید. با در نظر داشت این دلیل، کرملین به نوبه خود برای تقویت سلطه جیوپولیتک اش در این کشورها شروع به تشکیل متحدین جدید از طریق عقد این توافقات  نمود.

2-      روسیه کشوری است دارای مواد خام، نه کشور صنعتی که اکثر تسهیلات تولیدی موجودش را از اتحاد جماهیر شوری سابق به ارث برده است که ضرورت به تجدید و  سازی دارد. روسیه امروز، دیگر قدرت رقابت در بخش تولید محصولات را از دست داده است. این کشور، تقریباً در تمام سکتورها به رکود تکنالوژی مواجه است؛ از جمله: صنایع خودکار که عملاً ضروریات مدرن، ساختارهای مجهز، مصرف الکترونیک، داوا سازی، مواد غذایی و غیره موارد را تکافو کرده نمی تواند. به همین گونه رئیس سبربانک در سخنرانی اجلاس گاج دار در رانگیس اظهار داشت:«ما در رقابت ناکام شدیم و در چتر کشورهای ناکام رو به رکود قرار داریم». به این ترتیب، با ایجاد چنین یک اتحادیه، کشورهای شوری سابق، بازار مطلوب صادرات می گردد که روسیه می تواند کالاهای غیر رقابتی اش را به فروش برساند.

علاوه براین، آسیایی میانه یک منطقه حایل از تهدیدهای سیاسی و نظامی برای روسیه بوده و بخاطر این امر تلاش دارد تا کشورهای آسیایی میانه را با تمام امکانات موجود کاملاً تابع خود سازد. 

با در نظر داشت موارد متذکره این واضحاً آشکار گردید که هر پیمانی فقط منافع روسیه را تأمین می کند و نمی تواند منافع مشترک برای کشورهای آسیای میانه باشد. تا زمانیکه سرزمین های ترکمنستان تحت کنترول حکام خائنی باشد که خود شان را به دشمنان اسلام و مسلمانان فروخته اند، وضع موجود مسلمانان بدون کدام تغییر به همین منوال باقی خواهد ماند. برعلاوه، اسلام چنین پیمان ها و توافقات را با کشورهای کفری حرام قرار داده است، به خصوص پیمان های که برضد مسلمانان و منافع شان انعقاد گردد. پس یگانه راه حل، برای تمامی مشکلات و مصائب جاری مسلمانان تاجیکستان، بازگشت تطبیق احکام اسلام در زندگی، جامعه و دولت است. چنانچه نظام اقتصادی اسلام توزیع مساویانه ثروت را تضمین نموده و نظام حکومتداری اسلام تمام معضله های فساد را حل می تواند و عزت و اموال مسلمانان را حفظ می‌کند که تنها رضایت الله سبحانه وتعالی معیار تطبیق این نظام بوده و در تطبیق آن حاصل می گردد.

دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

فردوس سلیم زاده

 

ادامه مطلب...

لا قانون و لا دستور، بل قال الله، قال رسول!

  • نشر شده در سیاسی

قانون اساسی مملکت به قانونی گفته می شود که ساختار دولت، نظام حکومتی و صلاحیت های هر یک از قوای دولت را بیان می کند. همچنین قانون اساسی روابط مردم را با حکومت تنظیم وحقوق و وجایب مردم را در برابر حکومت و ازحکومت را در برابر مردم بیان میدارد.

تا قبل از سال 2001 میلادی بسیاری از قوانین، حد اقل، در قوه قضائیه افغانستان به اساس اسلام تطبیق می گردید. البته بعد از حمله امریکا بالای افغانستان، تغيرقوانین به قوانین عرفی یا مدنی یکی از اساسی ترین اهداف غرب قرار گرفت که جهت تحقق آن، نخست از همه به ساختن مادر قوانین (یعنی قانون اساسی) مبادرت ورزیدند.

برای تسوید و تصویب این قانون اساسی، از نهاد نامشروعی همچون لویه جرگه استفاده کردند و این عمل نا مشروع را توسط نماينده های نام نهاد مردم مشروعیت بخشیدند. انجام کار، قانون اساسی را که از قانون اساسی آمریکا نسخه برداری شده بود بالای نماینده های مردم افغانستان تحمیل نمودند.

این در حالیست که پدیده جرگه در تاریخ افغانستان هیچ ریشۀ اسلامی نداشته، قبل از اسلام در زمان پادشاه کنشکا به حیث ارگان تقنینی و مشورتی موجود بود. پس جرگه هیچ ارتباطی با اسلام ندارد، نه در اساس و نه هم در فرع.

قانون اساسی افغانستان بر اصول دیموکراسی استوار و آشکارا در تناقض با اسلام است. این در حالیست که در ":دستور یا قانون اسلامی" احکام اسلامی ازماخذ شرعی (قرآن، سنت، اجماع صحابه و قیاس شرعی) بر مبنای عقیده اسلامی به منظور تنظیم و اداره امور امت استنباط میگردد. اما بدبختانه، عدۀ از خاینان و مزدوران غرب به این امر یعنی ساختن قانون بر اصل دموکراسی لبیک گفته و در عوض حاکمیت الله جله جلاله، حاکمیت فرعون زمان (بوش) را قبول کردند و به جای شریعت الهی، برای حل مشاکل، قانون اساسی وضع شده بشر را که از آمریکا نسخه برداری گردیده بود تصویب کردند. آنان از یاد بردند فرمان الهی را که به جز شریعت الله، قبول هر قانون دیگری را حرام قطعی گردانیده است. الله جله جلاله در کتاب مبین می فرماید:-

وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلاَ مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً مُّبِينًا

36 الاحزاب

یعنی: هیچ مرد و زن مؤمنی را نسزد، زمانی که الله و رسول او امری را فیصله کرده باشند، آن ها را اختیاری در این  امر باشد و هر که نافرمانی الله و رسول وی را کند، به گمراهی آشکاری گمراه گردیده است.

پس پرسش این است که آیا ما  نسبت به قوانین اسلامی بی باوریم که قوانین وضعی بشر را از غرب وارد نموده تطبیق می نمائیم؟ آیا انسان حق تقنین را دارد؟ آیا کتاب الله و سنت رسولش برای حل مشاکل ما عاجز است که مااز شریعت الله سبحانه وتعالی روی گردانیده به نظام غربی روی آورده ایم؟ آیا ما به برخی از کتاب ایمان می آوریم و برخی دیگر آن را تکذیب می نمایم؟ این مسئله ایست که الله سبحانه و تعالی ما را نسبت به آن هشدار داده است:-

أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاء مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

٨٥ البقره

یعنی: آیا به بعضی (قسمت های از) کتاب ایمان می آورید و به بعضی (قسمت های دیگر) کفر می ورزید، پس چیست جزای کسی که چنین کند از شما مگر خواری در زندگانی دنیا و در آخرت به عذاب شدید برگردانیده می شود و الله سبحانه وتعالی از آن چه می کنید غافل نیست.

قوانین اساسی در نظام های دیموکراسی بر دو اصل اساسی استوار است.اصل اول این است که حاکمیت از آن مردم است. یعنی، مردم حق دارند قوانینی را بسازند که دولت توسط آن امورشان را اداره کند. دوم، مردم مصدر قدرت اند. یعنی، مردم حق دارند رئیس دولت را تعین و عزل نمایند و از امور دولت نظارت نمایند. اما، چون همۀ مردم نمی توانند به طور مستقیم در وضع قوانین -جز در تعیین رئیس دولت-  سهیم گردند، برای حفظ سلطه و حق تقنین؛ نماینده های خود را به صفت وکلأ به پارلمان یا قوه مقننه می فرستند. نماینده ها از تطبیق قوانینی که در پارلمان به اساس اکثریت تصویب میگردد  نظارت و با حکام در مورد تطبیق و یا عدم تطبیق آن محاسبه می نمایند.

 (أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمْ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمْ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنْ الْمُمْتَرِينَ)

114 الانعام

یعنی، آيا بغیر از الله جل جلاله را (ميان خود و شما) قاضي كنم‌؟ و حال آن كه او است كه كتاب (آسماني قرآن) را  برای شما نازل كرده است و (حلال و حرام و حق و باطل و هدايت و ضلالت، در آن) تفصيل و توضيح شده است. كساني كه كتاب (های آسماني را پيشتر) برای آنان فرستاده‌ايم می‌دانند كه اين (قرآن) حقيقتا از سوی الله جل جلا له نازل گردیده است حاوی حق است. پس تو از ترديدكنندگان مباش.‏

به همین ترتیب الله جل جلاله می فرماید:

وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَـذَا حَلاَلٌ وَهَـذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ

١١٦ النحل

 یعنی، (خداوند حلال و حرام را برايتان مشخّص كرده است) و به خاطر چيزي كه تنها (از مغز شما تراوش كرده و) بر زبانتان می رود، به دروغ مگوئيد: اين حلال است و آن حرام، و در نتيجه بر الله جل جلاله دروغ بنديد. كساني كه بر خدا دروغ می بندند، رستگار نمی‌گردند.‏

ای حکام سرزمینهای اسلامی، شمایید که به استعمار گران ظالم زمینۀ به غارت بردن منابع امت، قتل اطفال شان،  تجاوز به عزت و ناموس شان را فراهم ساخته اید. شما به کفار اجازه داده اید تا اماکن مسلمانان را به خاک یکسان سازند، و خون شان را بی محابا و بدون هیچ نوع دلهره ای بریزند. مگراین شما نیستید که زمینه سلطه و حاکمیت کفار بر سرزمینهای اسلامی را فراهم نموده اید؟ این همه خیانت و جفا در حق امت برای چه؟ از الله بترسید ای اهل قدرت و از عذاب او سبحانه و تعالی انفس خویش را وقایه کنید. تا به کی به پر نمودن جیب های خویش مبادرت می ورزید؟ تا به کی حفظ قدرت تنها دغدغۀ تان خواهد بود؟ ای حکام، عبرت بگیرید ازهمردیفان تان، آنانیکه قبل از شما گذشتند. مگر جمال عبدالناصر، این دشمن الله و رسول صدها و هزارها فرزند مخلص امت را به شهادت نرسانید تا فقط 22 سال به قدرت باقی بماند. پس چه شد سرنوشت او زمانیکه غضب خداوند او را احاطه کرد و با ذلت و رسوایی راهی جنهم "بئس المصیر" گشت. عبدالعزیز، السعود، شاه فیصل، شاه فهد عربستان سعودی، حافظ الاسد سوریه، ملک عبدالله اردن، تره کی، حفیظ الله امین، کارمل و سائر رهبران کشورهای بلاد اسلام یکی پی دیگر به امت خیانت و غدر ورزیدند وسرنگون و شرمسار از دار فنا برفتند. این در حالیست که متصدیان قدرت بعد از آنان نیز سنت شوم خیانت با مسلمین و دوستی با کفار را ادامه میدهند. اما درنهایت با همه آنچه از قدرت، ثروت و متاع دنیا که برای حصول آن با دین خداوند ستیزه می کنند در همین دیار فانی گذاشته و با اعمال شوم خویش راهی دارالبقا خواهند شد.

ای حکام و رهبران، اتقی الله. وقایه کنید انفس خویش را قبل از اینکه عذاب الله شمارا نیز فراگیرد. از هشدار پیامبر گرامی صلی الله علیه وسلم عبرت بگیرید، که می فرماید.

انما اخاف على امتي الائمة المضلين 

احمد و ترمذی

یعنی، من در مورد امتم از امامان (حکام) گمراه نگرانم

و می فرماید

انکم ستحرصون على الامارة و انها ستکون يوم القيامة حسرة و ندامة

 البخاری

 یعنی، شما برای به دست آوردن امارت حرص می ورزید اما در روز آخرت آن مایۀ حسرت و ندامت شما خواهد بود.

عمال همچون شما اید که باعث ذلت و خواری امت در دنیا گردیده اید، و به سبب تطبیق، تنفیذ و ترویج قوانین کفری و ایجاد فضای فاسد آخرت مسلمانان را نیز به مخاطره انداخته اید.

پس وعید پیامبر صلی الله علیه وسلم را در حق شما بیان میداریم تا باشد که تقوی اختیار کنید ای حکام و از آنچه که انجام داده اید پشیمان گردید.

"لكل غادر لواء يوم القيامة يرفع له بقدر غدره، ألا ولا غادر أعظم غدرا من أمير عامة."بخاری و مسلم

برای هر خاین در روز قیامت یک بیرق خواهد بود، که به اندازه خیانت آن ها بزرگ می باشد، مگر با خبر باشید که از همه بزرگ تر خیانت حکمران مردم عامه می باشد.

ای مردم مسلمان، مجاهد و آزاده افغانستان! مشکل شما جدا از مشکل امت اسلامی نیست، بلکه همه امت امروز در تنگنا قرار دارد. تمام امت همانند شما زیر یوغ دست نشانده های کفار، زیر استبداد حکام غدار و زیرظلم و ستم دکتاتوران جابر رنج میکشند، تعذیب و شکنجه می شوند و تحقیر و توهین میگردند. بناأ مسؤلیت شرعی شما نیز همان فرضیست که  که بر گردن همۀ امت است. و آن جز بر انداختن نظام های کفری و دست نشانده های غرب، و تاسیس خلافت اسلامی نیست. 

پس ای مسلمانان! برای عزت دین و احیای دوباره خلافت اسلامی – فریضۀ که از۹۳ سال بدینسو نسبت به آن غفلت  صورت گرفته است، بپا خیزید. بر پای خلافتی که یگانه راه حل مشاکل بشر و یگانه راه برون رفت آن از بدترین وضعیت موجود، نیازمند بیداری امت و تلاش شبانه روز فرزندان آن است. ای مومنین نسبت به اقامه مجدد خلافت راشده مطمئن باشید و در راه برپایی آن کوشا باشید زیرا پیامبر اسلام به بازگشت خلافت بعد از سقوطش  بشارت داده است. چنانکه آن حضرت صلی الله علیه وسلم می فرماید:

... ثم تکون خلافة علي منهاج النبوة. احمد

وخلافت دوباره به  منهج نبوت قایم خواهد شد

سيف الله مستنیر

رییس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

ولاية سوريا: وقفة في مدينة الأتارب رفضا لوقف إطلاق النار وللهدن والمفاوضات

  • نشر شده در ویدیوها

ولاية سوريا: وقفة في مدينة الأتارب رفضا لوقف إطلاق النار وللهدن والمفاوضات


نظم حزب التحرير / ولاية سوريا وقفة في مدينة الأتارب رفضا لوقف إطلاق النار وللهدن والمفاوضات.


الاثنين، 04 ربيع الآخر 1438هـ الموافق 02 كانون الثاني/يناير 2016م

ادامه مطلب...

كندا: وفد من حزب التحرير توجه للقنصلية التركية نصرة لأهل حلب وسوريا

  • نشر شده در ویدیوها
كندا: وفد من حزب التحرير توجه للقنصلية التركية نصرة لأهل حلب وسوريا
 
كلمة ألقاها رئيس وفد حزب التحرير / كندا الذي توجه للقنصلية العامة لدولة تركيا في تورنتو، كانت الزيارة بخصوص أحداث سوريا بشكل عام وحلب على وجه الخصوص.

ربيع الأول 1438هـ - كانون الأول / ديسمبر 2016م
ادامه مطلب...

مردان خلافت خواه را از زندان آزاد بسازید!

  • نشر شده در پاکستان

(عدالت می خواهیم به آزادی بی درنگ آن کسانی که بر منهج نبوت صلی الله علیه وسلم برای خلافت دعوت می کنند)!

به تاریخ 24 دسمبر 2016م، میان ثاقب نثار رئیس منتخب ستره محکمه ی کشور پاکستان، گفت: «من تعهد می نمایم که هیچ گونه فشار و زورگوی بر قوه قضائیه وارد نخواهد شد و هیچ کس جرأت پرسش در مورد شفافیت کار ما نخواهد داشت. و من آخرت خود را بخاطر متاع و سود دنیاوی نمی توانم از بین ببرم.» بدون شک، قاضی واقعی کسی است که قضاوت اش مطابق به اسلام به منظور کسب جنت باشد. و وای بر آن کسی که به غیر از حکم الله قضاوت می کند! رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:

الْقُضَاةُ ثَلَاثَةٌ: وَاحِدٌ فِي الْجَنَّةِ، وَاثْنَانِ فِي النَّارِ، فَأَمَّا الَّذِي فِي الْجَنَّةِ فَرَجُلٌ عَرَفَ الْحَقَّ فَقَضَى بِهِ، وَرَجُلٌ عَرَفَ الْحَقَّ فَجَارَ فِي الْحُكْمِ، فَهُوَ فِي النَّارِ، وَرَجُلٌ قَضَى لِلنَّاسِ عَلَى جَهْلٍ فَهُوَ فِي النَّارِ

(رواه ابوداود)

قاضيان سه گروه اند: یک گروه در بهشت، دو گروه آن در جهنم است. مردى كه حق و حقيقت را مى شناسد و به آن حكم مى كند، اين مرد در بهشت است. از آن جایی که  کسی حق و حقیقت را می داند و در قضاوت خود آن را پنهان می کند، این نیز در جهنم است. و مردى كه جاهلانه ميان مردم قضاوت مى كند، او هم چنان در آتش است.

متأسفانه، کشوری که تحت نام اسلام تأسیس و مردم نجیب اش برای کسب آخرت قربانی های را متحمل شدند، اگر مسلمانان را بطور عام و طرفداران خلافت را طور خاص بنگریم، می بینیم که در یک تنگنای ظلم بی عدالتی گسترده قرار دارند. اکثریت مسلمانان که برای اسلام جد و جهد کردن به شدیدترین حالت شکنجه شدند، آنان را از خواب محروم، مورد ضرب و شتم بی رحمانه، و مجبور به خوردن دواهای که روان شان را متضرر کند، می نمایند و مورد شوک برقی قرار می دهند. بعضی طرفداران نظام خلافت بدون محکمه به طویل مدت زندانی شده اند، منجمله آن افرادی که دو سال قبل به تاریخ 5 دسمبر 2014م دستگیر شده بودند.

اما بعضی خلافت خواهان اختطاف شده اند، از جمله نوید بت، سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه پاکستان از چهار و نیم سال بدین سو ناپدید است، زمان اختطاف او در سال 2012م توسط نیروهای خاص دولتی به ثبت رسیده است. بنابر این، از رئیس منتخب ستره محکمه و سایر قضات انتظار می رود که مخلصانه به خیر مردم باشند و بدون تردید و ترس از الله سبحانه وتعالی تمام مسلمانان که برای اسلام هر روز تفاعل یا جد و جهد می کند را آزاد بسازد.

باوجود این هم، بی عدالتی فاحش در برابر تفاعل دعوتگران که خواهان اقتدار اسلام اند صورت می گیرد، به همین لحاظ است که تطبیق اسلام یک امر التزامی بشمار می رود، به اندازه ی که الله سبحانه وتعالی درین آیه مبارکه می فرماید:

وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الظَّالِمُونَ

[مائده: 45[

و كسي كه بدان چه الله(سبحانه وتعالی) نازل كرده است حكم نكند(اعم از قصاص وغيره)، او و امثال او ستمگر اند. ‏

این بی عدالتی ها حتی باوجودی که خلافت خواهان بطور آزاد هم باشد صورت می گیرد، در حالی که رسول‌ الله صلی الله علیه وسلم برگشت آن را پیش گویی کرده و به عنوان علت خاتمه یافتن ظلم و ستم بیان شده است.

ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ثُمَّ سَكَتَ

(رواه احمد)

سپس هنگامی که الله سبحانه وتعالی خواست آن را برداشته و بر شما نظام های جبریه را حاکم می گرداند، و تا زمانی که الله سبحانه وتعالی خواست آن نیز دوام می یابد و بعد از آن، زمانی که الله سبحانه وتعالی خواست آن را دور کرده بار ديگر خلافت بر روش و منهج نبوت در میان شما قایم می گردد، پس ازین پیامبر صلی الله علیه وسلم خاموش شد.

و این بی عدالتی فاحش در حالی صورت می گیرد که مجرمان واقعی بیرون از زندان آزاد گشت و گذار می کنند؛ بطور مثال: حکام فعلی که همواره به کفر حکومت کرده و همرای استعمارگران همدستی می کنند، با این حال اموال عامه را در روز روشن غارت نموده و همیشه کوشش به فریب دادن قوه قضائیه از جرم شان هستند. این حکام خائن مطلقاً وابسته به ارباب خود(امریکا) هستند و اگر فشار بادارشان از سوی واشنگتن بیاید، بر روی تمام مردم پاکستان تاثیر گذار می سازد، اما باوجود همه بدبختی که در نتیجه حضور این ها رخ داده(حکام)، هنوز هم شب و روز بسوی آن ها می روند. 

در واقع، حالت مذکور به ما واضح می سازد که این همان فشار و مشقت های است که دعوتگران بدون هیچ ترس از اختطاف و زندانی شدن از هیچ قدرت های جهان مانند واشنگتن، برای دوباره برپایی خلافت، از تفاعل شان روی گردان نخواهد بودند.

ای قضات مخلص قوه قضائیه! این مسئله در ماه مارچ 2016م از مداخله جنرال راحیل شریف که بطور امن جنرال مشرف را از محکمه فرار داد، واضح شد؛ شما بخاطر این که فشار دست های کثیف را از قوه قضائیه بر دارید، نیاز به نهادهای مستحکم قضایی و ارتش نیرومندی دارید. علاوه بر این، هنوزم هم قوه قضائیه در تحت حکام و نظام فعلی قضاوت می کند، و با این صورت انتظار تطبیق عدالت اسلامی مطابق به احکام الله سبحانه وتعالی و پیامبرش صلی الله علیه وسلم نخواهد رفت و کاملاً ناممکن است.

بنابر این، این بالای همه شما واجب است که از ظرفیت های قابل توجهی خود استفاده و از افواج مخلص ارتش خود بر طلب نصرت برای حزب التحریر برای تأسیس مجدد خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت تفاعل کنید. بعداً آن زمانی می رسد عدالت را که ما همه مسلمانان خواستش را داریم، خواهیم دید. در نهایت، براستی که ما قوه قضائیه ای در پرتو اسلام را خواهیم دید که حکام فعلی را از افعال نقص اسلامی که عذاب دردناک الله سبحانه وتعالی که در انتظار شان است، آنان را محکمه خواهد کرد.

وَلاَ تَحْسَبَنَّ ٱللَّهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ ٱلظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ ٱلأَبْصَارُ مُهْطِعِينَ مُقْنِعِى رُءُوسِهِمْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَآءٌ

[ابراهيم: 42-43[

(ای پيامبر!) گمان مبر كه الله از كارهائی كه ستمگران می كنند بی خبر است. (نه، بلكه مجازات) آنان را به روزی حوالت می كند كه چشم ها در آن(از خوف و هراس چيزهائی كه می بيند) باز می ماند.‏ ‏(ستمگران هم چون اسيران، از هراس) سرهای خود را بالا گرفته و يك راست(به سوی ندا دهنده) می شتابند و چشمانشان(از مشاهده اين همه عذاب هراسناك) فرو بسته نمی شود و دل هايشان(فرو می تپد و از عقل و فهم و انديشه) تهي می گردد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

پشت پرده ای قتل سفیر روسیه در انقره

  • نشر شده در سیاسی

پرسش:

 یکی از مامورین امنیتی ترکیه به تاریخ 19 دسمبر سال 2016م سفیر روسیه در ترکیه را در انقره با تفنگچه کمری خویش هدف گلوله قرار داده و او را به قتل رساند. این حادثه در حالی اتفاق افتاد که سفیر روسیه در یک نمایشگاه هنری در حال سخنرانی بود و این جریان از طریق برخی تلویزیون ها به صورت زنده پخش می شد. حکومت ترکیه فتح الله گولن را مسئول این حادثه قلمداد کرده است. حال پرسش اینست که این اتهام تا چه حد درست بوده و انگیزه های آن چیست؟ جزاکم الله خیراً.

پاسخ:

 برای روشن شدن موضوع باید مسائل زیر را بررسی نمائیم:

اول: واقعیت ماجرا از این قرار بود:

1-     بدون شک آنچه این اواخر در شهر حلب اتفاق افتاد، فاجعه ای بود که احساسات تمام مسلمانان را برانگیخته و دل های شان را پر از آتش ساخته و طبیعی است که چنین جنایت هایی مسلمانان را وادار به عکس العمل می کند. این در حالی است که خیانت های اردغان حاکم ترکیه نیز در قالب عملی نمودن دسیسه های که امریکا؛ دشمن درجه یک اسلام و مسلمانان به راه انداخته، برای همه گان روشن گردید. همچنین مسلمانان دیدند که سایر مزدوران امریکا اعم از روسیه، بشار اسد حاکم خون آشام سوریه و دار و دسته اش با همکاری ایران خائن و حزب اش در لبنان و سایر وابسته گان شان در حلب چه کردند!

2-     مردی که سفیر را به قتل رساند، شعارهای اسلامی سر می داد، چنانچه فوراً پس از قتل سفیر به زبان عربی گفت:«نحن الذین بایعوا محمداً علی الجهاد ما حیینا أبدا"؛ یعنی ما کسانی استیم که با محمد بیعت بسته ایم که تا زنده ایم جهاد را ادامه خواهیم داد». سپس با زبان ترکی گفت: «حلب را فراموش نکنید، سوریه را فراموش نکنید، الله اکبر» و این جمله را چندین بار تکرار کرد. این خود بیانگر آنست که آنچه در سوریه برعلیه مسلمانان جریان دارد، به ویژه حودث اخیر حلب، وی را سخت متأثر ساخته است. همچنان او در ادامه گفت: «هر کسی که در بیدادگری هایی حلب و سوریه دست داشته باشد، بهای آن را به زودی خواهد پرداخت». همچنین گفت: «تا زمانی که سرزمین های ما در امنیت نباشد، شما هم طعم امنیت را نخواهید چشید». ظاهراً او با سر دادن این شعارها می خواست به امریکا، روسیه و همپیمانان شان پیام دهد که جنایت های شما در سوریه و تجاوز به سرزمین مسلمانان فراموش ما نخواهد شد و ان شاء الله روزی فرا خواهد رسید که بهای سنگین آن را پس دهید.

3-     جالب اینجاست که نیروهای امنیتی به جای اینکه او را بازداشت کنند، اقدام به قتلش کرده و او را کشتند. به نظر می رسد نیروهای امنیتی آگاهانه دست به این اقدام زدند، چون سران مستبد و خودکامه این کشور ترسیدند که اگر وی را بازداشت و محاکمه کنند، شعارهای مربوط به حلب و سوریه را همچنان سر داده و پرده از خیانت هایی که حکام مسلمانان، به ویژه اردغان در سقوط حلب مرتکب شده افشا شود که این کار اردغان را می آزرد. اردغانی که از پشت به حلب خنجر زد. بنابر این بعید نیست که اردغان شخصاً دستور قتل این مامور امنیتی را صادر کرده باشد تا از پیامدها و اذیت های بعدی آن در امان بماند! اگرچه وی مسلح بود و برای اظهار نمودن جدیت موقفش و عدم ترس از مرگ گفته بود که: هرگز نمی توانید من را زنده به دست آورید، اما امکان بازداشت او هنوز هم وجود داشت، زیرا شمار زیادی از مامورین امنیتی وارد محل شده و او را محاصره کرده بودند. آژانس اناضول به تاریخ 21 دسمبر 2016 میلادی در خبری گفت: «برخی ها در این زمینه تحقیقی را در مورد اسباب عدم بازداشت مولود طنطاش آغاز کرده و در پی آن اند تا بدانند چرا با وجودی که وی هنوز زنده بود او را بازداشت نکرده و فوراً او را به قتل رساندند». اردغان به خاطر عدم بازداشت مولود زیر فشار قرار گرفته با این اظهارات از کشتنش توسط مامورین امنیتی دفاع نموده و گفت: «سر و صداهایی در مورد عدم بازداشت مولود بالا شده است، شما حادثه بشیکطاش را به یاد آورید که وقتی تلاش شد فرد مهاجم زنده بازداشت شود، چه اتفاق افتاد؟» اما واقعیت این حادثه با حادثه بشیکطاش هیچ شباهتی ندارد؛ به دلیل اینکه  این حادثه توسط یک فرد انجام شد که شعارهای اسلامی سر می داد و بالای کسی حمله نمود که نماینده یک دولت محارب بود. دولتی که شب و روز مسلمانان را در سوریه بی رحمانه به خاک و خون می کشاند و خانه های شان را به ویرانه مبدل می سازد تا حاکمیت کفر بشار اسد رئیس حکومت خون خوار این کشور را حمایت و پشتیبانی نماید. چنانچه حوادث اخیر حلب احساسات هر مسلمانی را جریحه دار نمود و مولود یکی از این مسلمانان بود که پس از قتل سفیر، شعارهای دفاع از حلب و ندای تکبیر را سر می داد. اما حمله بشیکطاش توسط یک گروه کرد قوم گرا، جدایی طلب و سکولار صورت گرفت که هیچ ربطی با اسلام و اهداف آن نداشت و انگیزه های آن کاملاً از اسلام به دور بود. همچنین می دانیم که این گروه روابط سیاسیی نیز با دولت های استعماری داشت. بناءً یاد کردن این دو حادثه در یک سخن، بیانگر خلط واقعیت ها و وارونه جلوه دادن آن می باشد که تهی از هر گونه دلیل واقعی و عقلی بوده و چنین استدلال ها، نه تنها که صاحب خود را حق به جانب نشان نمی دهد، بلکه پرده از منافقت هایش هم بر می دارد.

دوم: واکنش های مربوط به این حادثه:

1-     قتل سفیر روسیه، امریکا را ناراحت نمود، زیرا امریکا در حال حاضر روسیه را برای تطبیق پروژه هایش در سوریه استخدام نموده و دو کشور در بحران سوریه کاملاً با هم توافق نظر دارند و تمام امور را در هماهنگی دو جانبه انجام می دهند. چنانچه وزیر خارجه امریکا جان کیری این حادثه را به شدت تقبیح نموده و در اظهاراتی که به تاریخ 19 دسمبر 2016 م در آژانس خبری رویترز منتشر گردید، گفت: «ایالات متحده ترور اندری کارلوف، سفیر روسیه در انقره را که امروز صورت گرفت، تقبیح می کند.». کیری این حمله را یک حمله زشت خوانده و اعلان نمود که کشورش اش آماده است روسیه و ترکیه را در بررسی های مرتبط به این حمله همکاری نماید. همچنان جان کیربی سخنگوی وزارت خارجه امریکا نیز در اظهاراتی گفت: «این حمله ی خشونت آمیز را از هر منبعی که باشد، تقبیح می کنیم و برای او و خانواده اش دعا نموده و به یاد آنان خواهیم بود.» سخن گوی قصر سفید، سخنگوی وزارت دفاع امریکا و تیم جدید اداره حکومت ترامپ، رئیس جمهور منتخب نیز هر کدام به نوبه خود کشته شدن سفیر روسیه را تقبیح نمودند. بنابر این روشن است که امریکا و روسیه هر دو در این قضایا هماهنگ عمل می کنند.

2-     اردغان که وابسته به امریکا بوده و به اشاره  های این کشور با روسیه همپیمان شد، نمی خواهد روابطش با روسیه در پی اتفاق چنین حوادثی مخدوش گردد. چنانچه در قضیه سقوط طیاره روسیه دیده شد که چگونه موقف گیری داشت تا جای که بالاخره از روس ها معذرت خواهی نمود. همچنین به وضوع مشاهد کردید که وی اوج خیانت کاری هایش را در ماه آگست 2016  به نمایش گذاشت؛ آنگاه که با اتفاق پوتین دشمن الله سبحانه وتعالی، بر اساس نقشه ای که توسط امریکا طراحی گردیده بود، انقلابیون را فریب داده و آنها را از حلب بیرون کشید. پوتین خودش پرده از این خیانت برداشته و همپیمانش اردغان را در برابر جهانیان رسوا نمود تا مبادا به قهرمانی های دروغین او افتخار نموده و با سخنان فریبنده اش حقائق را وارونه جلوه دهد. اگرچه اردغان در دیداری که در ماه آگست سال گذشته با پوتین در سنپترسبورگ داشت، خود را به پوتین نزدیک نموده و با کمال ذلت و خواری پوتین را همپیمان و دوست عزیزش معرفی نمود. اما با وجود آن هم پوتین گندکاری های دوستش اردغان را پنهان نگذاشته و رسوایی هایش را برملا ساخت. اردغان درست یک روز بعد از کشته شدن سفیر روسیه اعلان نمود که وی با پوتین توافق نموده که همکاری های شان را در خصوص دوسیه سوریه، باوجود کشته شدن سفیر آن کشور، همچنان ادامه خواهند داد. چنانچه تلویزیون الجزیره به تاریخ 20 دسمبر 2016 به نقل از وی گفت: «من و پوتین رئیس جمهور روسیه، اتفاق نظر داریم که همکاری های مان در عرصه های مختلف، به ویژه قضیه سوریه، نباید به خاطر این حمله متزلزل شود». چاوش اغلو وزیر خارجه اردوغان نیز در جریان دیداری که با لاوروف همتای روسش در مسکو داشت گفت: «ترکیه و روسیه تا دستیابی به راه حل سیاسی در سوریه و سایر مناطق، همچنان همکار باقی خواهند ماند». وی هدف از کشتن سفیر روسیه را ضربه زدن به روابط دو جانبه ترکیه و روسیه خواند. پوتین نیز این قتل را تحریک آمیز خوانده و گفت که هدف از آن خراب کردن روابط حل و فصل شده روسیه و ترکیه و مختل کردن روند صلح در سوریه می باشد. دمیتری بیسکوف، سخنگوی رئیس جمهور روسیه در سخنانی گفت:«هردو رئیس جمهور، توافق نموده اند تا کمیته مشترکی جهت بررسی این حمله تشکیل گردد».

بناءً به نظر می رسد که ترکیه و روسیه در خصوص این حادثه به توافق نظر رسیده و قصد دارند زیر نام پروسه صلح یا راه حل مسالمت آمیز در سوریه، انقلاب این سرزمین را ناکام نمایند. چنانچه وزیران خارجه ترکیه، روسیه و ایران یک روز پس از کشته شدن سفیر روسیه در ترکیه گرد هم آمده و روی این هدف تأکید نمودند که بعداً در بیانیه مشترک شان گفته شد؛ هر سه کشور برای حمایت از نظام سکولاریزم در سوریه تلاش خواهند کرد.

3-     اروپا نیز برعلیه انقلاب سوریه قرار داشته و با برگشتن اسلام به صحنه حکومت در سوریه مخالف می باشد. چنانچه همواره همگام با امریکا حرکت نموده و حفاظت از حاکمیت نظام سکولار در سوریه را تائید نموده و موافقتش را از حاکمیت نظام سیاسی در سوریه با حضور در کنفرانس وین به تاریخ ۱۴ نومبر ۲۰۱۵م عملاً نشان داد. همچنین با فیصله های سازمان ملل در این زمینه نیز موافقت نموده و در کنار امریکا و روسیه قرار گرفت. تمام آنچه را اروپا می خواهد اینست که در حل سیاسی بحران سوریه برایش نقشی داده شود تا در سطح بین المللی به حاشیه رانده نشود. می دانیم که اروپا نیز در دشمنی با اسلام و مسلمانان و جنگیدن در برابر مفکوره برگشت اسلام به صحنه زندگی، دست کمی از امریکا و روسیه ندارد. به همین دلیل بود که فیدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، حادثه قتل سفیر روسیه را تقبیح نموده و در خبری که صفحه انترنتی الجزیره نت به تاریخ ۲۰ دسمبر ۲۰۱۶م منتشر شده، گفت: «در برابر این حادثه غیر قابل توجیه، سخت دچار شکه شدم». ماثیو ری کرافت سفیر بریتانیا در سازمان ملل متحد نیز از کشته شدن سفیر روسیه در ترکیه ابراز تأسف نمود. چنانچه منبع فوق به نقل از او نیز نوشت: کشورش آمادگی دارد تا در جنگ برعلیه ترورزم، در داخل و خارج سوریه با مسکو همکاری نماید. گزارش هایی به نقل از بوریسن جانسون وزیر خارجه بریتانیا نیز منتشر گردیده که از جمله صفحه انترنتی رشیا تودی به تاریخ ۲۰ دسمبر ۲۰۱۶م به نقل از وی گفت: «این یک حمله بزدلانه و متجاوزانه بود».

حکومت آلمان نیز قتل سفیر روسیه را تقبیح نمود؛ چنانچه صفحه انترنتی الجزیره نت به تاریخ ۲۰ دسمبر ۲۰۱۶م به نقل از استیفن زایبرت سخنگوی انگلامیرکل خبر داد که وی با گذاشتن پیامی در تویترش در این زمینه گفته: «خبر این ترور، بسیار غم انگیز بوده و حکومت آلمان این عمل را با شدید ترین الفاظ، تقبیح می کند». منبع فوق در همان تاریخ به نقل از جان مارک آیرو وزیر خارجه فرانسه نیز گفت: «هیچ چیزی نمی توان خشونت و ترور را، توجیه کند و ما در حالیکه با خانواده سفیر ابراز هم دردی می کنیم، آماده هرنوع همکاری با روسیه و ترکیه نیز می باشیم».

4-     اینکه اردغان مسئولیت این قتل را به گردن عبدالله گولن انداخته، یک اتهام عاری از صحت می باشد؛ آژانس خبری رویترز به تاریخ ۲۱ دسمبر ۲۰۱۶م به نقل از اردغان گفت: «شکی نیست فرد مسلحی که سفیر روسیه را در انقره به قتل رساند، یکی از اعضای شبکه ترورستی فتح الله گولن بود. تمام شواهد به شمول تعلیمات و روابطش نشان می دهد که او وابسته به شبکه ترورستی گولن بوده است». البته این نوع اتهامات از طرف اردغان چیز جدیدی نیست؛ زیرا دولت ترکیه به رهبری اردغان عادت نموده تا برای سرپوش گذاشتن به حقائق، انگشت اتهام را همواره متوجه این گروه کند. چنانچه در قضیه کودتای نافرجام نیز همین گروه را متهم نمود تا با استفاده از آن مزدوران انگلیس را که این انقلاب را به تاریخ ۱۵ جولای ۲۰۱۶م به راه انداخته بودند کنار زده و بازداشت نماید. لازم به ذکر است که گولن خود نیز کشته شدن سفیر روسیه را تقبیح نمود. چنانچه الب اصلان سخنگوی این گروه، به نقل از وی گفت: «آقای گولن این کار را کاملاٌ تقبیح نموده و آن را یک عمل زشت خوانده است.»وی همچنین گفته که: «متهم نمودن گروه او توسط حکومت ترکیه، خنده دار است». این اظهارات را آژانس رویترز به تاریخ ۲۰ دسمبر ۲۰۱۶م منتشر نمود.

بر علاوه، می دانیم که این گروه به رهبری گولن، هیچگونه احساسی نسبت به اسلام و مسلمانان ندارد. چنانچه همین گروه بود که حمله رژیم اسرائیل بالای کشتی مرمره و کشتن ۱۰ تن از مسلمانان ترک را توجیه نمود و همین گروه است که با اسرائیل همپیمان شده و آنان را مانند خودش مؤمن می خواند. درحالیکه هیچ گونه پیمانی با مسلمانان نداشته و در قضایای جهان اسلام با آنان همکاری نداشته و از آنان حمایت نمی کند. این گروه با پروژه خلافت اسلامی نیز مخالفت نشان داده و آن را به تمسخر می گیرد و با کسانی که در این راستا کار می کنند می جنگد. گروه موصوف تا پایان سال ۲۰۱۳م با اردغان شریک بود. سپس به دلیل رقابتی که با وی در خدمت به منافع امریکا داشت، مخالفت نشان داد. بناءً این گروه، مانند اردغان مزدوری امریکا را کرده و به نفع آن عمل می کند و درست همانند اردغان و حزبش؛ از دموکراسی، سکولاریزم و پروژه های امریکا حمایت می کند. پس این گروه به هیچ مسلمانی کمک نکرده و هرگز احساسات و غیرتش در برابر منافع مسلمانان و قضایای آنها برانگیخته نمی شود. در نتیجه می توان گفت که این گروه هیچ کاری برعلیه کفار استعمارگر انجام نمی دهد. حتی روسیه نیز او را در این قضیه متهم نکرد، چنانچه شبکه رشیا تودی به تاریخ ۲۱ دسمبر ۲۰۱۶م با نشر خبری به نقل از بیسکوف، سخنگوی رئیس جمهور روسیه گفت: «در واکنش به اظهارات ترکیه که گروه گولن را در این قضیه متهم می کند. باید گفت که هنوز زود است مشخص شود چه کسی در پس ترور سفیر قرار داشته.» وی هم چنین گفت: «این ترور قطعاً به هیبت ترکیه ضربه می زند». این اظهارات سخنگوی رئیس جمهور روسیه اردغان را برانگیخت تا از مامور امنیتی که سفیر را به قتل رسانید، انتقام بگیرد. چنانچه دستور داد تا پدر، مادر، خواهر و شمار از نزدیکان و دوستانش را که تعداد شان مجموعاً به ۱۳ تن می رسید باز داشت نمایند. سپس اردغان با رئیس جمهور روسیه در تماس شده و مراتب تسلیت خود را به وی تقدیم نمود!

سوم: انگیزه هایی که در پس این عمل قرار داشت:

با درنظر داشت واقعیت های متذکره در خصوص این حادثه، و عکس العمل هایی که از طرف های مختلف نشان داده شد به این نتیجه می رسیم که این مامور امنیتی به تنهایی دست به این عمل زده و هیچ ارتباطی با هیچ جهتی نداشته است. گرچه این تنها الله سبحانه وتعالی است که از نیت تمام انسان ها آگاهی دارد، اما از شواهد بر می آید که هدف مهاجم، انتقام گرفتن از جنایت های وحشیانه روسیه در سوریه بوده و یگانه انگیزه ی اش هم از این اقدام، احساسات اسلامی او بود. از الله سبحانه وتعالی می خواهیم تا رحمتش را شامل حال او نموده و به خانواده اش صبر جمیل عطا نماید. ﴿ إن الله مع الصابرین ﴾. همچنین از او تعالی مسئلت داریم تا به مصیبت هایی که دامنگیر مسلمانان گردیده گشایش داده و آنان را در برپایی خلافت شان هرچه زودتر نصرت عطا کند تا انتقام شان را از کفار استعمارگر و حکام خون آشام و منافقین بی شرم، بازپس گرفته و به سزای اعمال شان برساند تا به این ترتیب، تمام زخم های امت اسلامی مرهم یافته و مظلومین بی پناه دارای یار و یاور شوند.

﴿ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ * بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاء وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

 

ادامه مطلب...

عدم همکاری ارتش مسلمانان در حلب فراموش نخواهد شد!

  • نشر شده در سیاسی

پرسش:

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

برای اهل مان در شام به ویژه حلب، چی پیامی داشته اید و نقش امت و ارتش در یاری رساندن به آن ها چیست؟

پاسخ:

وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

بدون شک انقلاب بر مبنای مفکوره ی آغاز شد که آن عبارت از آزادی از زیر تسلط غربی ها نه تنها در سوریه؛ بلکه در  تمام سرزمین های اسلامی و این آزادی به معنی از بین بردن نظام سیکولریزم که استعمار غربی آن را بالای امت تحمیل نموده و تأسیس خلافت بر منهج نبوت برای تطبیق شریعت به طور کامل می باشد.

انقلاب برای آزاد کردن گوشه ی از شهرها و مناطق آغاز نشده است و نه هم به خاطر تجدید پیمان استعماری برای جاگزین نمودن سیکولریزم دیگری به عوض بشار. افزون بر این جنگ حلب با وجود سختی ها و مشکلات اش حقیقت توطئه گری و دسیسه چینی های جهانی و منطقه ای ضد انقلاب و ضد تطبیق شریعت را واضح ساخت.

تطبیق شریعت به عقیده مجتمع بین المللی یعنی دولت های استعمارگر چیزی غیر ممکن است؛ البته این عقیده ی آن هاست؛ اما به عقیده ی مایان بدون شک وعده ی الله سبحانه وتعالی حق است و الله سبحانه وتعالی به وعده ی خود خلاف نمی کند، چنان چه فرموده است:

يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

 [صف: 7-8]

آنان می خواهند نور الله(سبحانه وتعالی) را با دهان خود خاموش کنند و الله(سبحانه وتعالی) نور خود را کامل می کند؛ هرچند کافران خوش نداشته باشد. او(جل شأنه) ذاتی است که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا او را به همه ادیان غالب سازد هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.

این پنهان نیست که امریکا و هم پیمانان شان از حکام مسلمین پیمان می گیرند به کامیاب شدن شان در شکستاندن اراده ی امت؛ زیرا خلافت برای تمام امت می باشد نه فقط برای مسلمانان سوریه.

الله سبحانه وتعالی را سپاسگذار هستیم، می بینیم که گرد آمدن مسلمانان در مطالبه ی تطبیق شریعت هر روز و هر ساعت بیشتر می شود؛ بناً حكم شرعی را ذکر می کنیم که واجب می سازد بالای مسلمانان نصرت برادرانش را در سوریه که نخست عزل و برکنار کردن حکام موافقین ضد انقلاب، و دوم کار کردن برای بر پایی خلافت بر منهج نبوت می باشد.

اتم، بمب و موشک ها هرگز پیروز نمی شوند در قتل مفکوره ی خلافت و زنده گی کردن تحت سایه ی احکام دین الهی؛ چون: حلب دیدگاه درد ناک و ثابت است در روند امت برای برگشت آن. چنان چه اهل شام بهترین امت بود برای نفع امت؛ اما این آغاز پیروزی و یا پایان شب عصر جبریت است که استعمار بنابر تخلف از درک احکام دین و چنگ زدن به ریسمان الله سبحانه وتعالی -قرآن و سنت- آن را بالای امت تحمیل کرده است.

هم چنان جنگ حلب حقیقت خیانت حکام مسلمین بالخصوص اردوغان با حکام خلیج و اردن است و دسیسه چینی و توطئه گری آن ها را بر ضد اهل  شام واضح ساخت، با وجود آن هم انقلاب ادامه دارد و مخالفین و کسانی که آن ها را تنها گذاشته بودند ضرر رسانده نمی توانند تا فرارسیدن وعده ی الله سبحانه وتعالی.

و اما راجع به نقش افسران ارتش، کسانی که توانایی دور کردن مصیبتی که  اهل شام  به آن مبتلا گردیده را دارند، باید به آن ها  این قول الله سبحانه وتعالی را یاد آوری کنیم:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ

[فاطر: 14]

ای مردم! شما(همه گی) نیازمند به الله(سبحانه وتعالی) هستید؛ تنها الله(سبحانه وتعالی) است که بی نیاز و شایسته ی هر گونه حمد و ستایش است.

إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

[توبه: 40]

اگر او را یاری نکنید، الله(سبحانه وتعالی) اورا یاری کرد؛ (هنگامی که مشکل ترین ساعات اورا تنها نگذاشت) آن هنگام که کافران او را(از مکه) بیرون کردند، در حالی که دومین نفر بود(و یک نفر بیشتر همراه نداشت)؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند و او به همراه خود می گفت: غم مخور، بدون شک الله با ما است؛ در این موقع، الله(سبحانه وتعالی) سکینت و آرامش خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمی کردید او را تقویت نمود و گفتار(هدف) کافران را پایین قرارداد(آن ها را با شکست مواجه ساخت) و سخن الله(سحانه وتعالی) بالا است و الله(سحانه وتعالی) عزیز و حکیم است.

بناً اگر الله سبحانه وتعالی اراده ی خیر کند، شما را با استخدام نمودن در نصرت دینش و بلند نمودن کلمه طیبه شما را استقبال می نماید و اگر نه در زیان آشکارا قرار دارید. لهذا خود را قبل از از دست دادن فرصت دریابید؛ چون: الله سبحانه وتعالی نصرت دهنده ی دینش است، توسط شما و یا توسط غیر شما و هیچ چیزی او را عاجز نمی تواند و به انجام هر کار قادر و توانا است.

در عین زمان برادران واهل مان را به پاک کردن صفوف شان از اشخاص نجس که برای منحرف کردن انقلاب از مسیر آن  و ریزاندن آب به کوزه ی جلادان و برده فروشان جهانی می کوشند، و هم چنان به پاک و صفا نگهداشتن انقلاب؛ چنان چه با شعار: "انقلاب برای الله سبحانه وتعالی است، انقلاب برای الله سبحانه وتعالی است" و "رهبر ما برای ابد سرور ما محمد صلی الله علیه وسلم است" نصیحت می کنیم.

کسانی که شهید شدند؛ پس شهادت شان قبول و مبارک باد. کسانی که درد مند شدند درراه الله سبحانه وتعالی، امید است که در روز قیامت برایش شفیع قرار گیرد؛ چون: ما جز رضایت الله سبحانه وتعالی و پیروزی  دین او چیزی دیگری نمی خواهیم.

ای اهل مان در شام بخصو ص حلب! شما نور روشن کننده در عمق تاریکی ها هستید و به اذن الله سبحانه وتعالی نور شما هرگز خاموش نخواهد شد ونیز نقش امت و ارتش آن در یاری رسانیدن به اهل حلب و شام فراموش نخواهد شد.

عثمان بخاش

رئیس دفتر مطبوعات مر کزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

فرزندان هفتمین اردوی قوی جهان، دوستی با دوستان خائن خویش را خاتمه دهید!

خبر:

به تاریخ 21 نومبر 2016م، درگیری های در یکی از مناطق تحت کنترول داعش بنام"الباب" در شمال سوریه قرار دارد، به وقوع پیوست. نظر به گفته مقامات ارشد امنیتی ترکیه، در این درگیری ها 14تن از عساکر ترکی کشته و 33تن دیگر شان زخم برداشتند. 30تن از عساکر ترکی در عملیات بنام "سپر فرات" نیز کشته شدند. چند روز قبل به تاریخ 7 دسمبر 2016م، یک موتر مملو از مواد منفجره خودش را در شهر مرکزی ترکیه به نام "کاسیری" منفجر ساخت، که در نتیجه این رویداد 13تن از عساکر در خارج از ملی بس کشته و بیش از 56تن دیگر مجروح گردیده اند. و هم چنان در هفته گذشته مواد منفجره دیگر در استانبول منفجر نمود که بیش از 30تن از افسران پولیس و 8تن غیر نظامیان در این رویداد کشته شدند.

تبصره:

فرزندان هفتمین اردوی قوی جهان، قربانی شکارهای نادرست روابط نیک شان می شوند، که در حقیقت آن ها شکار قدرت های بزرگ کفری شدند، کفار که در مقابل امت مانند گروه از گرگان درنده قرار دارند. این همه به خاطری رهبران است که به آنان دستور داده و خود غرق منفعت های دنیائی شان هستند. آن ها نمی خواهند بدانند که امت از ایشان چه می خواهد و نیز از اوامر الله سبحانه وتعالی نافرمانی می کنند. اگرچه امروز امت مسلمه از لحاظ تعداد، قدرت و حتی خواسته ها و تشنگی شان برای آزادی بیشتر است. اگرچه این امت اردوی بسیار بزرگ دارد، اما در شرایط پر از بدبختی به سرمی برند.

چنان که پیامبر صلی الله علیه وسلم می فرماید:

یوشك أن تداعى علیكم الأمم من كل أفق كما تداعى الأكلة على قصعتها قال: قلنا یا رسول الله أمن قلة بنا یومئذٍ؟ قال: أنتم یومئذٍ كثیر ولكن تكونون كغثاء السیل، ینتزع المهابة من قلوب عدوكم، ویجعل فی قلوبكم الوهن، قلنا وما الوهن ؟قال: حب الدنیا وكراهیة الموت

(رواه ابو داوود)

زود است که(تمام) ملل دیگر بر شما حمله کنند، چنان چه که حیوانات بر شکار حمله می کنند. پرسنده ی پرسید یا رسول الله! آیا این حالت به دلیل قلت تعداد ما رخ خواهد داد؟ رسول الله در پاسخ فرمودند: نخیر، شما از دید تعداد بسیار زیاد خواهید بود، اما همانند کفی بالای امواج دریا می باشید(که به هر طرفی  بدون اختیار کشانیده شده) و دشمن تان(کفار) هیچ گونه ترسی از شما در قلوب شان نمی داشته باشند، و وهن در قلوب شما جای می گیرد. اصحاب رضی الله عنهم اجمعین پرسیدند: یا رسول الله وهن چیست؟ رسول الله فرمودند: محبت دنیا و بیزاری از مرگ.

پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمود که از جمله امت من نیست کسی که وهن(دنیا را دوست و از مرگ هراس) دارد. بخاطری که آن ها مشتاق هستند تا برای حفظ عقیده شان بزرگ ترین و با ارزش ترین چیزی حتی زنده گی شان را قربانی دهند. آن ها می خواهند تا صادقانه باورمندی کسانی باشند که آنان را براساس خواسته های اسلامی دستور و رهبر نمایند. اگرچه واقعیت دولت ترکیه چیزی دیگری است، و رهبران دولت ترکیه هیچگاه نخواسته است تا دستورات الله سبحانه وتعالی را لبیک گفته و آن را بالای امت تطبیق و یا با آن عمل نمایند. آن ها هیچگاه به خواسته های شان عمل نکرده اند، مگر با دستورات باداران شان(استعمارگران) که حتی یک لحظه هم برای انجام آن کوتاهی نکرده اند. پس چگونه می توان آن را بیشتر از این واضح ساخت، چرا ترکیه در شش سال گذشته نمی توانست مداخلات بیشتری در سوریه داشته باشد؟

امروز ترکیه می تواند عساکر خود را به بهانه جنگ علیه تروریزم و داعش به سوریه بفرستد، اما نمی تواند حتی یک مرمی خود را برای نجات مسلمانان که از فریاد کمک خواستن زیاد، بجای اشک از چشمان شان خون سرازیر می شود، تیر اندازی نماید. ترکیه و رهبران آن می بالند که آنان مسلمانان شهر حلب را کمک و آنان را نجات داده اند. برخی دیگر آنان برای خاک شان دعا می کنند؛ مانند: اردوغان که در نجات یک دختر 7 ساله بنام "بناالاباد" از شهر حلب با خود بالید. مادرش بنام دخترش در صفحه "تویترش" نوشت: «نخیر! بنای عزیز، به الله سبحانه وتعالی قسم! که بهتر است تا از ایران و روسیه تشکر کنی، نه از اردوغان و ترکیه. بخاطری که شما در ترکیه بودید، روسیه و ایران خواست تا شما این کشور را ترک کنید. نه بخاطری این که شما را نجات دهد بلکه خواستند تا شما  را ازکشور خود تان خارج سازند. روسیه و ایران موافقت کردند تا مسلمانان را از سوریه خارج نمایند. نجات چیزی دیگری است و کمک چیزی دیگر....»

بلی! ترکیه با مردم سوریه کمک های زیادی کرده که از جمله: ترکیه به کفار اجازه داد تا آن ها خیلی به راحتی بتوانند اطفال معصوم و فامیل های شان را بمباران کنند...، ترکیه سرحدات خود را برای مهاجرین باز کرد که آن ها به آسانی از آب عبور نموده و در آغوش قاتلین افتادند، و تعدادی زیادی دیگر آنان در آب غرق شدند. کمک های غذایی و نیز مراقبت های صحی به داخل اردوگاه ها به شدت تحت اداره و کنترول قرار دارد، اما هیچ امید برای زنده گی در خارج آن نبود. بلاخره ترکیه  با کفار همکاری نموده تا مجاهدین را که از شهر حلب حفاظت می کرد مقصر دانسته و بخاطری نجات خود عملیات های آنان را افراط گرایانه خواند. علاوه بر آن ترکیه با کفار همکاری نموده تا داخل شهر را حتی از موجودیت یک مسلمان هم پاکسازی نمایند.

بلی در ترکیه ترور وجود دارد! در سوریه هم ترور وجود دارد! و هردوی شان توسط یک قدرت بزرگ از لحاظ وحدت سیاسی و قدرت های نظامی استعمار کفری؛ مانند: ایالات متحده امریکا و روسیه و هم چنان با مزدوری ایران رهبری می گردد. تا زمانی که رهبران امت در صف رهبران ترکیه به اشتباهات شان پی برده و راه حقیقت را درنیابند، این ترورها ادامه خواهد داشت. ترورها تا زمانی ادامه خواهد داشت که رهبران مسلمانان روابط شان را با باداران امپریالیستی شان قطع ننمایند.

و نیز تمام نماینده گان شان را از خاک خود اخراج نموده و دست به تطبیق تصامیم خویش زنند. آن تصامیم را که برای مردم وعده دادند انجام دهند، و هرگاه از ایشان خواسته شود تا رای دهد، دیگر هیچ کسی نه اشخاص عادی و نه اشخاص نظامی که تمام عمر خویش به اطاعت از رهبران این کشور صرف نموده اند به پای صندوق های رای حضور بیابند. ما در جریان راه اندازی کودتای 15 جولای در کشور ترکیه را شاهد بودیم. بنابر این تنها چیزی که باید آن ها انجام دهند دستور درست به اوامر الله سبحانه وتعالی است. در این کودتا نه تنها مسلمانان با زنان، مردان و جوانان در خیابان ها گردهم جمع شدند، بلکه تمام مسلمانان جهان بخاطری تطبیق این دساتیر بدون کدام تأخیر هجوم بردند.

اگرچه نخستین دستوری را که به آنان می دهد، دستور تاسیس خلافت به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم است. و اگر آن ها و یا کسی دیگری در میان امت در دست آوردها و موفقیت های فوری آن شک کنند، بیاد داشته باشند که الله سبحانه وتعالی هدایت می کند، سرفراز می گرداند کسانی را که برای کامیابی دین فعالیت های بیشتری را انجام می دهد و این که وعده الله سبحانه وتعالی است.

الله سبحانه وتعالی می فرماید:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ ینصُرْكُمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ

[محمد: 7]

ای مؤمنان! اگر الله را یاری كنید، الله شما را یاری می‌ كند و گام هایتان را استوار می دارد.

وَمَا ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ بِعَزِیز

[فاطر: 17]

‏‏‏‏‏ و این كارِ برای الله مشكل نیست.‏

نویسنده: زهرا ملک

برای دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

سیاست مداران غربی تا این که بر ضد اسلام شعار ندهند، به نظر می رسد در انتخابات پیروز نخواهد شوند

خبر:

بتاريخ 6 دسمبر 2016م، آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان صراحتاً در مجلس عمومی حزب اش خواهان ممنوع قرار گرفتن برقع و نقاب در حجاب زنان مسلمان، در این کشور موافقت کرد. او به اشتراک کننده گان در گردهمایی اتحادیه حزب دموکرات مسیحی(CDU) در شهر اسن اظهار داشته، گفت: «جلوگیری از پوشانیدن چهره عمل نامناسب و در هر زمانی که از لحاظ قانونی امکان پذیر باشد، حتمی ممنوع قرار گیرد و باید همگی این مسئله را به وضوح پی ببرند، که قوانین ما از قاعده های فامیلی و عزت و آبرو و حتی نسبت به شریعت ادیان، مقدم تر است.» و این نخستین بیانه ای از آدرس حزب اش بود، بعد از آن که اعلام نمود به چهارمین دور به عنوان صدر اعظم در انتخابات سال آینده فدرال، کاندید و ایستاده خواهد شد.

 در حال حاضر حزب اش (CDU)تلاش می ورزد حرکتی به منظور ممنوع قرار گرفتند کامل حجاب-چهره همراه برقع- در محکمه، مکاتب، پوهنتون، جریان بازرسی پولیس و در ادارات دولتی به راه بیندازد. در ماه سپتمبر 2016م، مرکل در انتخابات محلی دقیقاً در میان ملت خودش در برابر حزب (right anti-Islam populist)به سمت پوست "صدراعظم" آلمان، شکست قابل توجهی خورد. اکثریت اتباع پالیسی مهاجرت وی را دلیل گرفتند که اجازه می دهد صدها هزار پناهنده خصوصاً مسلمانان داخل خاک آلمان شوند.

این احساسات ضد مهاجرت در میان رای دهنده گان زمانی مطرح شد، که اکثریت آن ها ادعا کردند این عمل ضربه و تهدید بزرگی ی برای فرهنگ و مبانی سیکولار آلمان است. و حال اظهارات اش بر علیه برقع و حجاب، به منظور نمایان کردن سیاست ضد اسلامی وی برای مردم، احزاب مخالفش و رای دهندگان آلمانی بود که نشان دهد اگر او برنده شود می تواند بر ضد مسلمانان آلمانی باشد. پافشاری مرکل علیه منع برقع و حجاب دقیقاً در همان هفته ای به میان آمد که دولت هالند در ماه نومبر خواستار ممنوعیت جزئی برقع در شفاخانه ها ،مکاتب، نهادهای شهری و در تکسی و ملی بس ها شد، و هم چنان مسئله در لیست قوانین اجرایوی در انتخابات پارلمانی سال آینده هالند قرار گرفت.

تبصره:

شما همیشه فرق را زمانی احساس خواهی کرد هرگاه که در کشورهای غربی فصل انتخابات پیشرو باشد، چون سلاح سیاست مداران پر از مرمی و بر علیه لباس زنان مسلمان استفاده خواهد شد؛ و سیاست مداران پیشنهاد ممنوعیت را می دهند و یا در دیگر جنبه های اسلام چیزی را محدود می سازند که سرمقالۀ خبرها می شوند. در واقع حمله بر لباس زنان مسلمان یک ابراز دلخواه در کمپاین های انتخاباتی آن عده سیاست مداران و احزاب سیکولار شده که در عقب آن برای جمع ‌آوری رای تلاش می ورزند و یا آرای شخص منتخب خود را در میان احزاب بیگانه تر در انتخابات بالا می برند.

فرانسه یک نمونه ی ازین قضیه است. این تابستان، سیاست مداران فرانسوی در کمپاین نامزدی انتخابات ریاست جمهوری، در برابر همدیگر رقابت بر مخالفت بر این که کی بهترین بیانیه موهن و توهین آمیز علیه حجاب ارائه می کند، سبقت نمودند. و قسم خوردن که سخت ترین محدودیت ها را علیه حجاب زنان مسلمان خواهیم گرفت. در کل هدف شان طوری به نظر می رسد که برای مجموع مردم عام می خواهند ضد اسلامیت و یا اسلام هراسی خود را نشان دهند، بجای این که همراه مخالفان سیاسی خود رقابت بر این که کی بهترین رهبر سیکولار افراطی فرانسه در ضد اسلامیت شهرت پیدا خواهد کرد، شهرت یابد. یقیناً در جهان امروزی، ضربه زدن بر مسلمانان از لحاظ سیاسی به یک راه و روش برجسته ای برای سیاست مداران سیکولار غربی تبدیل شده که چگونه ازین ترفند برای پیروزی در انتخابات  استفاده کنیم.

آنگلا مرکل همیشه خود را به عنوان طرفدار مهاجرین، زن بردبار و صدر اعظم که به مردم همه پذیر خود را نمایان ساخته بود، مگر واضحاً دیده می شود زمانی که در شرایط سخت و باخت در انتخابات روبرو شد، شروع به ضد اسلامی بودن را نشان داد. این حالت نشان دهنده ماهیت بی ثبات بودن دموکراسی سیکولاریزاسیون است که در آن شما می بینید، بخاطر ارزش های اخلاقی، تعهدات، اصول و قواعد سیکولاری تغییر فکر می کند و این عمل در ذات و بنیاد سیاستش است.

اما این عمل هم چنان به ما خطر بزرگی را از نحوه نظام سیاسی این ها بازگو می کند، که در آن حتی به اصطلاح عام احزاب کلیدی و رهبران بمنظور جلب توجه و برنده شدن در انتخابات بدون در نظر داشت عواقب ناگوار تفرقه افگنی آن، می خواهند بر ضد اسلام برای پیشتبانی مردم در عضویت به حزب افراطی شان این عمل را انجام می دهند. و این نسبتاً از بی اعتنایی در جمع آوری رای نیست که بر اصول و قواعدی که پر از نفرت و کینه ی نژاد پرستی و ضد اسلامی آن ها خود را پایبند گرفته اند، بلکه بخاطر اهداف شان است که چه چیز درست معلوم می شود وبس.

علاوه بر این، استراتیژی غیر منطقوی احزاب کلیدی سیاسی و سیاست مداران بر اینست که از ورد احزاب افراطی نشنلست در صحنه قدرت مانع شوند که از آن ها در بازی های تعصبات سیاسی شان استفاده کنند، و از جمعیت مسلمان و اقلیت مهاجرین برای کسب رای در انتخابات بحیث توب فوتبال در بازی های سیاسی استفاده می کنند. چنین یک نظام غیر قابل پیش بینی شده، قابل تغییر در هر مقطع و غیر اخلاقی درب را برای حضور حکام فاشیست همیشه باز می کند.

قوانین در نظام های سیکولر دموکراتیک همیشه نقش بازیچه را داشته و از آن منحیث ابزار بخاطر در قدرت ماندن استفاده می گردد. سیاسیون سیکولر حتی قوانین لیبرالیزم خود را پامال می نمایند. ازین آزادی ها عقاید مذهبی خویش را بخاطر بدست آورد یک مشت رای، مورد استفاده قرار می دهند. به اندازه کافی خود شان را وفادار به ارزش های لیبرالیزم می دانند. از جمله ارزش های لیبرالیزم را که بخاطر اقدامات سیاسی مخالفت می ورزند، همانا سرزنش های خصمانه ی مسلمانان بخاطر رد کردن آزادی های آنان می باشد. آنان از مسلمانان توقع دارند تا منحیث شهروندان در ارزش های لیبرالیزم با سایر شهروندان مشترک باشند.

 استفاده از شعارهای ضد مسلمانان مهاجر نشان می دهد که سیاست گذاران غربی و سیکولر، از قناعت دادن برنامه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خویش برای مردم عاجز مانده اند. آنان سیاست سگ مانند را به پیش گرفته اند که گاهی خودشان را به دیوانگی زده، گاهی معذرت خواهی و گاهی هم دیگران را قربانی اهداف خویش می نمایند تا ناکامی های ایدیولوژی فاسد سیکولر خویش را که در حل مشکلات زنده گی مردم ناکام است، پنهان نمایند. نظام های دموکراتیک نظامی است که ناکامی اش در ریشه کن سازی تعصبات نژادی و ارزش های ضد اجتماعی کاملاً آشکار است. در حقیقت سیاست مدارن آنان نقش مخالفت را بخاطر بدست آوردن افکار عامه بازی می نمایند. این جای تعجب نیست زیرا قوانین آنان ساخته شده دست بشر بوده که همیشه در حل مشکلات انسان عاجز بوده است. اما جای که مقاصد سیاسی و بدست آوردن قدرت باشد، از آن استفاده می نمایند.  

به همین خاطر تمام جهان انتظار بدیل سیاسی را دارند تا مشکل بشر را حل نماید. سیاست که بطور واقعی و مخلصانه زمام امور مردم را بدوش گیرند نه این که دنبال قدرت و زدوبندهای درونی جهت بدست آوردن قدرت باشند. نقش احزاب نیز بدست آوردن قدرت و بدست آوردن رهبریت نبوده، بلکه هدف آنان باید ادای مسئولیت در برابر شهروندان مسلمان و غیر مسلمان و تمام جهان باشد. این مدل نظام حکومت داری جز خلافت به منهج نبوت نظام دیگری نیست. 

أَفَمَنۡ أَسَّسَ بُنۡيَـٰنَهُ ۥعَلَىٰ تَقۡوَىٰ مِنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٲنٍ خَيۡرٌ أَم مَّنۡ أَسَّسَ بُنۡيَـٰنَهُ ۥعَلَىٰ شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَٱنۡہَارَ بِهِۦ فِى نَارِ جَهَنَّمَۗ وَٱللَّهُ لَا يَہۡدِى ٱلۡقَوۡمَ ٱلظَّـٰلِمِينَ

]توبه: 109[

آيا كسی كه شالوده آن(مسجد) را بر پايه تقوا و پرهيز از(مخالفت فرمان) الله و(جلب) خوشنودی(او) بنياد نهاده است،(كارش) بهتر است يا كسی كه شالوده آن را بر لبه پرتگاه شكافته و فرو تپيده ای بنياد نهاده است و(هر آن با فرو ريختن خود) او را به آتش دوزخ فرو می اندازد؟ الله مردمان ستم پيشه را(به چيزی كه خير و صلاح ايشان در آن باشد) هدايت نمی كند.

داکتر نسرین نواز

مسئول بخش زنان در دفتر مطبوعات مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

زنان افغانستان و جهان صرف در سایه خلافت راشده از خشونت نجات می یابند

خبر:

افعانستان تایم به روزیک شنبه چهارم دسمبر 2016م طبق احصایه سازمان ملل متحد گزارشی را به نشر رسانید که 80درصد زنان مظلوم افغانستان در جریان زنده گی خویش شکار خشونت شده اند. احمد جان نعیم، نماینده وزیر صحت عامه افغانستان گفت: «در حدود 3470 قضیه خشونت که ارتباط مستقیم به مسئله جندر دارد از سراسر افغانستان در وزارت صحت عامه کشور ثبت گردیده است. وی علاوه نمود: از جمله 2806 قضیه آن خشونت فزیکی و 470 قضیه دیگر آن خشونت روانی، 1207 قضیه آن از جمله قضایایی بوده که ارتباط مستقیم به کمبود ضروریات اولیه خانم ها می باشد، 403 قضیه شامل ازدواج اجباری، 166 قضیه از جمله تجاوزهای جنسی به شکل اجباری و 136 قضیه دیگر نیز از جمله آزار و اذیت هایی زنان بوده است.»

پس طبق آمار خشونت های ثبت شده وزارت صحت عامه کشور و شایع ساختن خشونت های سرخ و زرد برعلیه زنان مسلمان این کاملاً در تضاد باحقوق بشر بوده و اگر درست این مسئله را تحلیل نماییم، درمی یابیم که در هرسه زن، دو زن آن از آزار و اذیت های جسمی و روحی رنج می برند. پس از این تحلیل دانسته می شود که خشونت برعلیه زنان و دختران افغانستان نسبت به دیگر کشورهای جهان در درجه بالایی قراردارد. (منبع: افغانستان تایم)

تبصره:

خشونت برعلیه زنان صرف در افغانستان نبوده، بلکه با این مشکل همه زنان جهان دچار هستند. در سراسر جهان نعره های رنگارنگ برای محو خشونت علیه زنان بلند می شود، کجاست که واقعاً به ناله های زنان افغانستان لبیک گفنه شود؟ سازمان ملل کمپاین جهانی را زیر نام محو خشونت برعلیه زنان در سراسر جهان از تاریخ 25 نومبر الی 10 دسمبر 2016م به راه انداخت که هدف این کمپاین های جهانی ریشه کن ساختن خشونت از بالای زنان و دختران در سراسر جهان بوده است. به راه انداختن هم چون کمپاین ها به رهبری انجمن زنان جهان از سال 1991م به این طرف بوده است.

بیش از 80درصد زنان و دختران که در حدود 800هزار شخص می شود، سالانه ظلم های شدیدی را می چشند. در حدود 70درصد آن مورد تجاوز جنسی قرارمی گیرند. و یا هر 10 زن بیش از 7 تن آنان در یکی از مرحله زنده گی خویش مورد تجاوز جنسی قرار می گیرند. در بعضی از کشورهای جهانی خشونتی که در ساحات وظیفه سالانه بر بالای همکاران جنس مخالف رخ می دهد، ۱.۶ تا ۵.۸ بلیون می رسد. بیش از50درصد عمل جنسی اجباری صرف بر بالای دخترانی که زیر سن 16 اند در جهان صورت می گیرد. بیشتر از 100 میلیون زن از ولادت های قبل از وقت رنج می برند. هرچند که یک الی چهار بار صرف در زمان بارداری جماع های اجباری صورت می گیرد، تقریباً 250هزار الی 500هزار زنان و دختران به سبب تجاوز جنسی فتل عام می شوند.

این وضیعت زشت در سراسر جهان صرف بالای زنانی بوده که نظام های موجود برای حل این مشکل شب و روز تلاش می کنند. نظام سیکولریزم در جهان امروز بلندترین جایگاه دارد، سال ها است که برای نجات بشر از ظلم فعالیت هایی؛ مانند: حقوق بشر را راه می اندازد، باوجود این که نتوانست خشونت برعلیه زنان را ریشه کن سازد. سطح خشونت را هم نتوانست پایین بیاورد.

مفاهیم سیکولریزم از فکر بشر سرچشمه گرفته و هرگز قادر به حل این مشکل و مشکلات دیگر بشریت نبوده است. این نظام می خواهد که در جوامع بشری مساوات را در بین زنان و مردان در هر بخش زنده گی سیاسی، اقتصادی و... در نظر بگیرد. پس دانسته می شود که اساس سیکولریزم منفعت بوده و اقتصاد آن نیز به شکل بازار آزاد می باشد که این فکر از افکار دموکراسی و سرمایه داری منشا گرفته است. و در پی مساوات ساختن حقوق زنان و مردان در همه امورات زنده گی می باشد. نظام سیکولریزم دین را از امورات زنده گی انسان ها جدا می کند.

بناً بنام اخلاق و رفتارهای حسنه چیزی را نمی شناسد و هم چنان هیچ قانون درستی وجود ندارد که پاسخ گو به هر مشکل بشریت باشد تا بشریت از تنظیم امور زنده گی خویش مطابق به خواهشات خویش نجات یابند و غرایض جنسی خویش را مطابق به آن آماده سازند. در کشورهای غربی از زنان منحیث کالا استفاده می شود و این حالت زشت صرف بر بالای زنان جریان دارد، روی این دلیل در نظام سرمایه داری-سیکولریستی هیچ امکان ندارد که زنان از حقوق واقعی خویش مستفید شوند. نمونه آن در کشورهای مستعمره؛ مانند: افغانستان این وضیعت بد جریان دارد، زیرا قوانین اسلام تطبیق نمی شود و زنان مسلمان در فرهنگ های غربی غرق اند.

حجاب را از وجود پوشیده زنان بنام مساوات حقوق زن و مرد دورمی کنند، این خودش نمایندگی از قوانین لایکی غربی می نماید و نیز بنام آزادی فردی زنان از خانه های خویش به شکل های مختلف بیرون می شوند، به همین شکل در کشورهای غربی نیز جریان دارد و تا به حال خشونت برعلیه زنان در سراسر جهان جریان دارد و ختم ناشده باقی مانده است.

پس برای نجات جهان به رهبریی نیاز داریم تا مطابق به نظامی که سازگار به فطرت انسانی باشد، جهان را رهبری کند و همه زنان جهان را از حقوق واقعی شان برخوردار گرداند. جهان به افرادی نیاز دارد که صرف منفعت خویش را در نظر نگیرند، بلکه همه زنان جهان از حقوق واقعی خویش برخوردار گردند. به دولتی نیاز است که اگر تجاوزی بر بالای زنی در گوشه از جهان صورت می گیرد، اردوی آن برعلیه آن تجاوزگر فرستاده شود. به رهبریی نیاز است که از هیچ قضیه زنان شرم نکند و به وجه احسن ازٖ آن ها دفاع کند.

حالا به دولتی نیاز است که زنان در جوامع بشری از بلندترین حق و حقوق برخوردار گردند. به قانونی نیاز است که زنان و مردان مطابق به حقوقی که الله سبحانه وتعالی برایش شان داده، تصویب و مستفید گردند و زنان را از جایگاه واقعی شان یعنی جنت زیره پای مادر است، با خبر سازند.

پس همه انسان ها به ایجاد دولتی بنام خلافت به روش پیامبر صلی الله علیه وسلم نیاز دارند که همه امورات زنده گی خویش را مطابق به اسلام ترتیب و تنظیم کنند. واحدی از بشریت ترسی در زنده گی خویش نداشته باشند، همه قوانین از وحی الهی سرچشمه گرفته باشد و می دانیم که بشریت از ساختن آن عاجز بوده و عدالت سراسری را در همه نقاط جهان پیاده خواهد کرد.

وَمَن لَّمۡ يَحۡڪُم بِمَآ أَنزَلَ ٱللَّهُ فَأُوْلَـٰٓٮِٕكَ هُمُ ٱلظَّـٰلِمُونَ

[مائده: 45]

و هرکس خلاف آن چه الله سبحانه وتعالی فرستاده حکم نکند، چنین کس از ستم گاران خواهد بود.

نویسنده: آمنه عابد

نوشته شده برای دفتر مطبوعات مرکزی حزب تحریر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه