جمعه, ۰۱ ربیع الثانی ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۰/۰۴م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

فیصلۀ مجمع عمومی سازمان ملل؛ پشتیبانی از دولت یهود است، نه قدس!

  • نشر شده در اردن

(ترجمه)

حکومت اردن از فیصلۀ اخیر مجمع عمومی سازمان ملل، به دلیل رد به رسمیت‎شناختن قدس توسط امریکا به عنوان پایتخت دولت یهود، ابراز شادمانی نمود. رسانه‌های متعدد حکومت اردن با نشر سخنانی از محمد مومنی وزیر امور اطلاعات این کشور، از این فیصله استقبال نمودند. مومنی فیصلۀ جدید مجمع عمومی سازمان ملل در مورد قدس را بیانگر ارادۀ قانون جهانی خواند و تأکید نمود که هرگونه تصمیمی‎که به هدف تغییر وضعیت موجود این شهر مقدس اتخاذ گردد، غیرقانونی بوده و هیچ‎گونه رسمیتی ندارد. مومنی تأکید نمود که بر اساس قانون بین‎المللی، شرقِ قدس سرزمین اشغال شده بوده و شرط تحقق صلح فراگیر این است که شرق این شهر، پایتخت دولت مستقل فلسطین بر اساس مرزهای به رسمیت شناخته شده در سال ۱۹۶۷م باشد.

هم‎چنان مومنی در ادامۀ سخنان‎اش اشاره نمود: «صلح گزینه‌ای است که جهان عرب آن را به عنوان یک انتخاب استراتیژیک برگزیده است.» حزب التحریر-ولایه اردن در خصوص این اظهارات حکومت اردن و شادمانی و استقبال آن از فیصلۀ سازمان ملل، به چند نکتۀ زیر اشاره نموده و تأکید می‎کند:

قوانین بین‎المللی که سخنگوی حکومت اردن با آب و تاب از آن یاد نموده و آن را ملاک قرار می‎دهد، در هیچ قضیه‌ای به مسلمانان توجه نمی‎کند؛ زیرا این قوانین قدرت‎های کفر، زورگوئی و استعمار می‎باشد و همین قدرت‎ها بودند که در سال ۱۹۲۴م، دست به دست هم داده و قدرت سیاسی و قانونی مسلمانان(دولت خلافت) را سقوط داده و اسلام را از صحنۀ جهانی دور نمودند.

سازمان ملل با تمام دستگاه‎ها، مؤسسات و جلسات آن، سازمان استعماری کفار بوده و هیچ ارزش، وزن و اعتباری نزد مسلمانان نداشته و هیچ یک از فیصله‎های صادره از آن یا مؤسسات و جلسات آن از هیچ‎گونه رسمیتی نزد مسلمانان برخوردار نمی‎باشد؛ زیرا همین سازمان بود که با تصمیم تقسیم فلسطین، وجود دولت یهود را در این سرزمین مبارک که بخشی از سرزمین‎های اسلامی است، به رسمیت شناخت و همین سازمان بود که دولت‎هایی را که استعمارگران پس از فروپاشی دولت خلافت عثمانی و پراگنده نمودن مسلمانان و تقسیم سرزمین‎های آنان به دولت‎های کوچک و ضعیف استعمار شده شکل دادند، به رسمیت شناخت.

بدون شک، فیصلۀ اخیر مجمع عمومی سازمان ملل، به معنای حمایت از قدس نبوده و به هیچ وجه به مصلحت مسلمانان نیست؛ بلکه به معنای تداوم تأکید حق وجود برای دولت یهود در سرزمین مبارک فلسطین و استحکام غصب شهر قدس توسط یهودیان می‎باشد. سراسر فلسطین و تمام شهر قدس؛ به شمول شرق، غرب، شمال و جنوب آن، بخشی از سرزمین پهناور اسلامی بوده و ملکیت تمام مسلمانان می‎باشد. بناً هیچ طرفی به هیچ‎وجه حق ندارد؛ حتی یک وجب از آن را به دشمنان اسلام و مسلمانان واگذار نموده و به نماینده‎گی از مسلمانان، از آن کوتاه بیاید.

حکام مسلمانان، اعم از عرب و غیرعرب، همه اصرارشان بر این است که آن‎چه یهودیان تا کنون اشغال نموده‎اند، به شمول بخش بزرگی از شهر قدس را به آنان واگذار نموده و از آن دست برداریم. این حکام با تأیید نمودن فیصله‎های قبلی سازمان ملل، که اشغال فلسطین توسط یهودیان را استحکام می‎بخشد، به این فیصله‎های استعماری رسمیت بخشیده و در بخشی از سرزمین اسلامی به نفع یهودیان کوتاه آمده‎اند.

این‎که خواهان حل قضیۀ فلسطین بر اساس راه‎حل تشکیل دو دولت یهودی و فلسطینی می‎شوند، این‎که غرب قدس را به عنوان پایتخت دولت یهود و شرق آن را پایتخت فلسطین می‎خوانند، این‎که تأکید دارند که به پیشنهاد صلح کشورهای عربی و فیصله‎های صادره از کنفرانس کشورهای عربی و سازمان همکاری‎های اسلامی، پایبند می‎باشند، همه و همه دلالت بر این می‎کنند که این حکام خائن دست‎شان با قدرت‎های استعمارگر جهانی در یک کاسه بوده و مشترکاً با آنان علیه مسلمانان دسیسه‎سازی می‎کنند و به این ترتیب، در حق الله سبحانه وتعالی، رسول‎اش صلی الله علیه وسلم و مؤمنین خیانت می‎کنند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ﴾

[انفال: ۲۷]

ترجمه: ای کسانیکه ایمان آورده‌اید! به الله(سبحانه وتعالی) و پیامبر(صلی الله علیه وسلم) خیانت نکنید! و(نیز) در امانات خود خیانت روا مدارید، در حالیکه میدانید(این کار، گناه بزرگی است)!

بدون شک مسئولیت مسلمانان در برابر این فیصله‎ها و کوتاه آمدن‎های حکام مسلمانان از وجب وجب خاک فلسطین و یا شهر مقدس قدس، این است که با تمام امکانات و به گونۀ متداوم برای پایان دادن به روند خیانت با الله سبحانه وتعالی، رسول‎اش صلی الله علیه وسلم و مؤمنین پایان داده و بساط دسیسه‎چینی‎ها علیه اسلام، مسلمانان، سرزمین‎های اسلامی و مقدسات آن را برچینند. یگانه طریقه‎ای که می‎توان با به‎کارگیری آن مسئولیت‎های فوق‎الذکر را به درستی اداء نمود، این است که امت اسلامی را از شر این حکام خائن نجات داده و دولت خلافت بر منهج نبوت را بالای ویرانه‎های نظام‎های فرسوده، متلاشی، وابسته و مزدور به غرب کافر این حکام خائن، تأسیس نمائیم.

با وجود این‎که نظام حاکم در اردن می‎داند، که یکی از اهداف تصمیم اخیر امریکا مبنی بر به رسمیت‎شناختن قدس به عنوان پایتخت دولت یهود، هدف قرار دادن حکومت اردن است، باز هم به‎جای این‎که در برابر برتری طلبی‎های امریکا مقاومت نموده و نظام اسلام را به صورت کامل تبنی و با تطبیق احکام اسلام، به وابسته‎گی‎اش به غرب پایان دهد و معاهدۀ وادی عربه(معاهدۀ صلح میان اردن و دولت یهود) و تمام تعهداتی را که در آن داده شد، ملغاء اعلام نماید و به حالت جنگ با دولت یهود برگردد. می‎بینیم که به‎جای چنین اقداماتی، از زبان سخنگوی رسمی‎اش اعلام می‎کند که ما به دولت یهود حق وجود قائل بوده و آن را هم‎چنان به رسمیت می‎شناسیم.

این در حالی است که اردن نخستین حکومتی است که پس از تصمیم امریکا در مورد قدس، خواستار راه‎اندازی تظاهرات شده و کارمندان حکومت‎اش به شمول وزیران حکومت را به جاده‎ها فرستاد و از مردم خواست تا با آنان یک‎جا شده و زیر عنوان دفاع از قدس دست به تظاهرات بزنند. این چه ذلت، گمراهی و چشم‎پوشی از واکنش درست شرعی در برابر دولت یهود و تصمیم رئیس جمهور احمق و سبک‌سر امریکاست که حکومت اردن از خود نشان می‎دهد؟!

سخن اخیر این‎که:

ای مسلمانان در سراسر جهان! چشم امید امت به لشکرهای شما دوخته شده است، تا گزینۀ درست و عملی را برگزینید، همان گزینه‎ای‎که در فریادهای شما از اندونیزیا تا المغرب شنیده شد؛ همان گزینه‎ای‎که کاملاً با گزینۀ نظام‎های مزدور و خائن در تناقض قرار دارد و آن این‎که با تحرک فراگیرتان، قدس و تمام فلسطین را از چنگال یهود نجات دهید. این کار برای لشکرهای مسلمانان بسیار آسان بوده و به ساده‎گی می‎توانند از عهدۀ آن بدر آیند؛ البته به شرط این‎که نخست حکام خائن و بزدل‎شان را که میان آنان و نابودی دولت یهود مانع قرار گرفته‎اند، از سر راه خویش بردارند و سپس نفوذ غرب استعمارگر را از سرزمین‎های‎مان برچیده و قدرت را از دست غاصبان آن بیرون کشیده و به امت، که صاحب اصلی آن می باشد، برگردانند؛ امتی‎که شب و روز بی‎صبرانه در انتظار اعلام تأسیس مجدد دولت خلافت راشده بر منهج نبوت به سر می‎برد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه اردن

ادامه مطلب...

افزایش عواید دولت با غارت جیب های مردم

خبر:

وزیر مالیه، از افزایش میزان عواید دولت در جریان سال مالی ۱۳۹۶ خورشیدی خبر داده می گوید که امسال در مقایسه با سال گذشته اضافه از شش ملیارد افغانی بیشتر عواید به دست آمده است. از جانب دیگر، وزیر مالیه که روز گذشته در یک کنفرانس خبری هم زمان با آغاز سال مالی جدید صحبت می کرد، افزایش عواید افغانستان را بی سابقه خوانده گفت: «در سال مالی ۱۳۹۶ هدف تعیین شده در سند بودجه ملی ۱۵۲.۵ ملیارد افغانی بود که تا اخیر سال مالی ۱۶۹.۸ ملیارد جمع کردیم.

تبصره:

عواید دولت امسال نیز در حالی به بلندترین سطح اش نسبت به سال پار و سال های گذشته رسیده که افغانستان هم‌چنان از جمله فقیرترین کشورهای جهان به شمار رفته و مردمان آن در بدترین وضعیت اقتصادی به سر می برند. دولت ثروتمند، اما مردم فقیر و تهی دست که جمع کثیری از آن‌ها توانایی سیر کردن شکم خود را نیز ندارند و شب و روز خود را در حالی سپری می‌کنند که شاید برای لقمه نانی دایمأ باید به این در و آن در بزنند. اما علت عمده عواید دولت چیست؟ چگونه سال به سال به عواید دولت افزوده می‌شود در حالی که جیب مردمان آن خالی می گردد.

باید خاطر نشان کرد که عواید عمده دولت در نتیجه وضع مالیه ده درصدی بر خدمات مخابراتی است که چندی پیش پارلمان با اکثریت آرا رأی به لغو آن داده بود، اما هم‌چنان این ده درصد مالیه از مردم اخذ می‌گردد که این گونه ملیاردها افغانی از جیب مردم به غارت برده شده و به خزانه دولت سرازیز می گردد. از جانب دیگر، دولت با همکاری شبکه‌های مخابراتی میلیاردها افغانی دیگر را با راه اندازی برنامه‌های مختلف از مردم بیچاره به سرقت برده تا به عواید سالیانه خود بیفزاید.

در حالیکه  اخذ همین ده درصد مالیه از خدمات مخابراتی و وضع مالیات بر سایر بخش‌ها، مردم بیچاره را درمانده تر از قبل کرده و آنها را به خاک سیاه می نشاند، اما این در حالی است که خزانه دولت با غارت جیب‌های مردم مملو از پول می‌گردد. از جانب دیگر، افزایش تعداد بیکاران نیز دردی دیگری است که برای آن دوای وجود ندارد و با گذشت هر روز به تعداد بیکاران افزوده می‌شود. چنانچه، بر اساس آمار بانک جهانی در حال حاضر دو میلیون شهروند افغانستان بیکار هستند و این تعداد تا ۵ سال دیگر به ۴ میلیون خواهد رسید.

اما چیزی که برای دولت در خور توجه بوده و حایز اهمیت می باشد، سیر صعودی عواید سالیانه آن می‌باشد. آنچه بی اهمیت جلوه می‌نمایید، رسیدگی به مشکلات مردم است، اما نباید فراموش کرد که بار سنگین مالیاتی که خزانه دولت را می‌ترکاند و شکم سران آن را چرب تر از قبل می‌نماید، باید مردم فقیر و بیچاره متقبل شوند. در حالیکه آن طرف تعداد زیادی از زورمندان، وزراء، وکلای پارلمان از پرداخت مالیه فرار نموده تا فشار بدست آوردن آن شانه های مردم تهی دست این کشور را بشکند، اما آن‌های که ثروت و دارایی های شان سر به آسمان می‌ساید نه تنها که مالیه نمی دهند بلکه با دارایی های خود مشغول عیش و نوش هستند.

این در حالی است که شرایط برای اخذ مالیه در اسلام عزیز کاملأ متفاوت از آنچه که در نظام سرمایه داری می‌باشد، است. اسلام عزیز در صورت ضرورت مالیات را بالای اتباع خود وضع می‌کند و وضع مالیات نیز بالای اشخاص و افراد ثروتمند صورت می گیرد و به هیچ صورت با وضع مالیات بالای طبقه فقیر موجب ظلم و بی عدالتی بالای آن‌ها نمی‌گردد. اما نظام سرمایه داری چنانچه که از نام اش پیداست، دایمأ باید در حال جمع آوری پول به  بهانه‌های مختلف از مردم فقیر و تهی دست باشد. از این رو، نمی‌توان انتظار داشت که در حاکمیت چنین نظامی مشکلات مردم مدنظر گرفته شود و برای حل آن تلاش همه جانبه صورت گیرد.

سهیل صالحی

ادامه مطلب...

فیصله‌های کنفرانس اسلامی در استانبول؛ تداوم کوتاه آمدن از فلسطین به بهانۀ نصرت دادن به آن!

(ترجمه)

نشست اضطراری سازمان کنفرانس اسلامی که به دعوت اردوغان رئیس جمهور ترکیه برگزار گردیده بود، به تاریخ ۱۳ دسمبر ۲۰۱۷م خاتمه یافت. این کنفرانس به منظور بررسی تحولات اخیر، که در پی تصمیم ترامپ رئیس جمهور امریکا مبنی بر به رسمیت شناختن شهر قدس به عنوان پایتخت دولت یهود بالاگرفت، برگزار گردیده بود. در بیانیۀ پایانی این کنفرانس تأکید صورت گرفت که این تصمیم ترامپ، تلاش‎های صلح آگاهانه مختل گردیده و به نفع بنیادگرائی و تروریزم تمام خواهد شد.

حاضرین کنفرانس تأکید نمودند که همه باید به صلح عادلانه و فراگیر و بر اساس ایجاد دو دولت تلاش صورت گیرد و آنان قدس شرقی را به عنوان پایتخت فلسطین به رسمیت شناخته و تأکید نمودند: «این تصمیم بر اساس فیصلۀ مراجع بین‎المللی و پیشنهاد کشورهای عربی برای صلح در سال ۲۰۰۲م اتخاذ گردیده و نیز پیشنهادی‎که در کنفرانس فوق‎العادۀ اسلامی در سال ۲۰۰۵م در مکۀ مکرمه مطرح گردید و به عنوان یک گزینۀ اضطراری پذیرفته شد، می‎باشد.»

به این ترتیب، حکام مسلمانان بدون هیچ‎گونه شرم و حیائی، فعالیت‌های‎شان را علیه مقدسات اسلامی با ذلت و نیرنگ ادامه داده و پیوسته از آن در مقابل یهود غاصب کوتاه می‌آیند. تصمیم پر سروصدای ترامپ، که حتی عباس رئیس فلسطین، آن را تصمیم قرن حاضر خواند، بوی تعفن و گندکاری‌های آنان را در برابر مردم‎شان به خوبی بلند نموده و مزدور بودن‎شان را برای همه‎گان آشکار نمود. تعجب آور این است که این حکام خائن، با وجود اقدامات این چنینی و پی‎هم کفار، باز هم راه‎حل را در تمسک جستن به امریکا، دولت های غرب، قوانین بین‎المللی و تسلیم شدن به آنان می‌دانند.

شکی نیست، حکام مسلمانان با این اعلام خائنانۀ خویش در خصوص قدس، نشان دادند که برای ارتکاب جنایت در حق قضیۀ فلسطین با ترامپ جنایتکار هم‌سو بوده و در این خیانت و جنایت با یک‎دیگر رقابت می‌کنند، و در عین حال تلاش می‌کنند تا این قضیه را به نفع کفار جهت داده و نظریۀ امت را از راه‎حل بنیادی و اساسی منحرف نمایند.

تمسک جستن حکام مسلمانان به فیصله‌های اتخاذ شده در شورای امنیت در خصوص فلسطین، به چه معنی است؟! استدلال نمودن به پیشنهاد صلح عربی، صلح فراگیر، دولت مستقل فلسطین بر اساس مرزهای سال ۱۹۶۷م و تقسیم نمودن قدس به شرقی و غربی، چه معنی دارد؟! به‎جزء این که می‌خواهند به اشغال ۷۸ درصد خاک فلسطین را توسط یهود رسمیت بخشیده و دولت یهود را چون خنجر زهر آلودی در سینۀ امت پذیرفته و به مسئله بیداری امت و برگرداندن عزت از دست‎رفتۀ آن، بی‎توجهی نمایند!

اگر ترامپ با تصمیم اخیرش تلاش نمود که قدس را به دولت یهود بسپارد، حکام خائن مسلمانان با فیصلۀ‎شان در استانبول و تمسک جستن به پیشنهاد صلح عربی و راه‎حل تشکیل دو دولت مستقل، تلاش دارند سه چهارم فلسطین به شمول آن‌چه را که قدس غربی می‎شمارند، حق مسلم یهود شمرده و آن را تسلیم رژیم آن نمایند.

اگرچه امت اسلامی لشکرها و نیروهائی را در اختیار دارند که توان آزادسازی فلسطین را در مدتی کم‎تر از یک ساعت دارا می‌باشند؛ اما حکام خائن مسلمانان، با وجود این نیروها بازهم خواستار راه‎حل‌های خائنانه شده و امت را تسلیم کفار می‌کنند؛ بلکه حتی اعلام می‌کنند که باید علیه بنیادگرائی و تروریزم جنگ تشدید گردد؛ در حالی‌که خوب می‌دانند که هدف از این اصطلاحات، اسلام است و بس. حکام مسلمانان می خواهند علیه اسلام وحشیانه بجنگند؛ اما با اشغالگران برخورد مسالمت‎آمیز و قانونی نمایند.

اینک کاملاً روشن گردیده که حکام خائن مسلمانان در خصوص قضایای امت و مقدسات آن، پیوسته کوتاه آمده و تمام توان‎شان را در این راه به خرج داده و تا آخرین قطره از آبروی خویش به خیانت ادامه می‌دهند. آنان برای گمراه نمودن امت و مغشوش نمودن راه‎حل بنیادی و سرنوشت‎ساز برای تمام قضایای امت، انواع مختلفی بازی‌ها و نیرنگ‌ها را به کار می‌اندازند تا دید مردم را از آن منحرف نموده و استعمار را پشتیبانی و بقای آنان در سرزمین‌های مسلمانان را تضمین کنند.

یگانه راه‎حل شرعی برای قضیۀ فلسطین این است که به صورت کامل از چنگال یهود آزاد شود و این کار ممکن نیست؛ مگر با به حرکت درآوردن لشکرهای مسلمانان به جانب این سرزمین، تا قلعه‌ها و پناهگاه‌های اشغالگران را بر سرشان ویران نموده و مسجد مبارک اقصی را از وجود آنان پاک‎سازی نمایند. مسئولیت این کار بر عهدۀ نظامیان مخلص امت است که لشکرهای‎شان را هرچه زودتر به حرکت در آورده و افتخار بزرگ آزادسازی کامل فلسطین از لوث(کثافت) اشغالگران، نجات امت از شر حکام خائن و دور کردن گمراهی را از آن خود نمایند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِيلٌ﴾

ترجمه: «ای کسانیکه ایمان آورده‌اید، جهت چیست که چون به شما امر شود که برای جهاد در راه الله(سبحانه وتعالی) بی‌درنگ خارج شوید(چون بار گران) به خاک زمین سخت دل بسته‌اید؟ آیا راضی به زندگانی دنیا عوض آخرت شده‌اید؟ در صورتیکه متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندکی بیش نیست.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-سرزمین مبارک فلسطین

ادامه مطلب...

قدس پایتخت دولت یهود نی؛ بلکه قبرستان آن‎هاست!

  • نشر شده در ترکیه

(ترجمه)

ترامپ رئیس جمهور کفر و استعمارگر امریکا، در بیانیۀ خود گفت: «قدس پایتخت اسراییل(دولت یهود) است.» نشان این دیوانگی که چند روز قبل ظهور کرد، هیچ تأثیری نکرده است. به تأسی اعلامیۀ ترامپ، حزب التحریر-ولایه ترکیه اعلامیۀ مطبوعاتی زیر عنوان "قدس پایتخت دولت یهود نی؛ بلکه قبرستان آن‎هاست" منتشر کرد. در این اعلامیۀ مطبوعاتی هزاران تن در ۱۵ شهر و ۱۶ مراکز مطبوعاتی اشتراک کردند.

اعلامیۀ مطبوعاتی شام پنجشنبه در مقابل قونسلگری امریکا در استانبول و در مرکز شهر بسره و روز جمعه در انقره، ادنانا، دیاربکر، ایرگانی، بیتلیس/تتوان، وان، میرسن، هتایا، کونیا، کهرمانمرس و سنلیورفا اعلام گردید. اعلامیۀ مطبوعاتی دیگری در یلووا و ایدین نیز شام جمعه منتشر خواهد گردید. طوری‎که قدس یکی از قضایای حاد مسلمانان جهان است و مسلمانان ترکیه برای آگاهی امت حرکت کرده‎اند، این حرکت نشان‎دهندۀ آنست که آن‎ها مالک قدس و مسجدالاقصی هستند.

در جواب اعلامیه ترامپ گستاخ و مغرور که گفت: «این وقتی است که بیت‎المقدس را به‎عنوان پایتخت دولت یهود(اسراییل) باید شناخت.» مردم ترکیه گفتند: «این وقتی است که خلافت راشده بر منهج نبوت را اعلام می‎کنیم.» اعلامیۀ مطبوعاتی با نعرۀ تکبیر "الله اکبر" و با شعارهای "خلافت می‎خواهیم"، پایان یافت. اعلامیۀ مطبوعاتی تأکید بر نکات آتی الذکر داشت:

ای مسلمانان! شما می‎دانید که قدس سرزمین اسراء و معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم است. قدس قبلۀ اول مسلمانان است و این امانت پیامبر صلی الله علیه وسلم به ما است. بنابر این، قدس هیچ‎گاه پایتخت دولت یهود نخواهد بود و این را دوباره تأکید می‎ورزیم که قدس هیچ‎گاه پایتخت دولت یهود نی؛ بلکه قبرستان آن‎ها خواهد بود. در روشنانی این ابتکار بی‎باکانۀ امریکا، این اعلامیۀ مطبوعاتی، حاکمان سرزمین‎های اسلامی را که در محکوم نمودن امریکا، با هراس و درماندگی باهم پیوستند، مخاطب قرار داده‎ و بیان می‎دارد:

ای مسلمانان! آیا در موجودیت این حاکمانی‎که سرزمین اسراء و معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم را یهود اشغال کرده‎اند، ضرورت آن‎ها در شرق میانه است؟  آن‎هایی‎که در انتظار فرصت‎هایی هستند که ارتباطات صمیمانۀ ‎شان را با این غاصبین بر قرار کنند، می‎توانند قدس را دوباره تصرف کنند؟ تا چی حد حکام می‎توانند ترامپ و یهودیانی‎که دشمن اسلام و مسلمانان اند، با این تقبیح ناچیز آن‎ها را باز دارند؟ آن‎چه را حکام سرزمین‎های اسلامی انجام می‎دهند، آیا تنها تقبیح و شکایت نیست؟ سازمان همکاری‎های اسلامی چی کرده می‎توانند، کدام نفوذ و صلاحیت را آن‎ها به جز از غذاخوردن شب و جلسات دارند، و کدام پاسخ را آن‎ها به کار کردهای ترامپ و یهود داده می‎توانند؟ آیا این‎ها کسانی هستند که از سرزمین اسراء و معراج پیامبر صلی الله علیه وسلم دفاع خواهند کرد؟ آیا این‎ها کسانی هستند که مسجدالاقصی را از چنگ یهود آزاد خواهند کرد؟

راه‎حل مسلمانان و آزادی قدس و مسجدالاقصی، فقط با آوردن رهبری مثل صلاح الدین ایوبی است که می‎گفت: «چگونه می‎توانم خوشحال باشم، غذا بخورم و از خواب لذت ببرم؛ در حالی‎که بیت‎المقدس در دست صلیبیان است؟» و با آوردن خلافت حقیقی؛ مانند: سیدنا حضرت عمر رضی الله تعالی عنه وقتی داخل قدس گردید، برایش گفت: «این سرزمینی است که شترها بی‎دست و پا گردیده‎اند و اگر با اسپ بروی، او خواهد گفت که الله سبحانه وتعالی ما را با اسلام عزت داده است و اگر عزت را در آن‎چه که الله سبحانه وتعالی به ما داده است، در غیر آن جستجو کنیم، ذلیل خواهیم شد.» و یا رهبران دانا و عاقلی؛ مانند: سلطان عبدالحمید که در مقابل یهود استادگی کرد و زمانی‎که یهودیان از وی خواستند تا قسمتی از زمین فلسطین را به آن‎ها بفروشد، وی در جواب به آن‎ها گفت: «من نمی‎توانم یک وجب این سرزمین را بفروشم.» با گفتن این سخنان معلوم می‎گردد که این سرزمینِ شخصی نبوده؛ بلکه مربوط به امت واحد که مسلمانان اند، می‎باشد. بلی، مسلمانان! قدس تنها به سخن آزاد نمی‎شود؛ بلکه به عمل از چنگال یهود آزاد می‎شود.

اعلامیۀ مطبوعاتی به تضرع آتی الذکر ختم گردید: "یا الله! خلافت راشده را به ما تأسیس کن و چنان خلیفه‎ای را به ما عطاء کن که از الله سبحانه وتعالی خوف داشته باشد؛ نه از کفر. حاکمی را به ما عطاء کن که ارتش اسلام را به حرکت بیاورد و به حرف اتکاء نداشته باشد. یا الله! حاکمی را به ما عطاء کن، تا زمانی خنده نکند که قدس را زیر تصرف خود نیاورد، و ارتش اسلام را به منازل‎شان باز نگرداند، تا آن‎که قدس را از یهود نجس تصفیه کند و ارتشی؛ مانند: حسن الانباشی که قدس را برای ۵۵ سال حفاظت کرد، ترتیب دهد. یا الله! صفوف و حروف مسلمانان را و  اعمال و دل‎های‎شان را با هم متحد بساز. یا الله! اهداف ما را متحد برای آوردن خلافت راشده بر منهج نبوت بساز. آمین!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه

 

ادامه مطلب...

دفتر مرکزی : نگاهی به شماره " ۱۶۱ " جریده الرایة ( جرء دوم )

  • نشر شده در ویدیوها

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال افتخار و خورسندی اعلام می دارد که با نشر شدن هر شماره جدید جریده " الرایة " به هدف رسانیدن خیر ونیکی موجود در جریده از طریق این صفحه روی موضوعات آن تبصره می شود، پس با ما باشید..   

                                                                                            " جزء دوم " 

                                      برای مشاهده جزء اول این جا را فشار دهید

ادامه مطلب...

فلسطین : پیامی از مسجد تحت عنوان " به ملل متحد شکایت نمودن ؛ شکایت نمودن به طاغوت و واگذار نمودن قدس به یهودیان است "

  • نشر شده در ویدیوها

سخنرانی هفته وار دکتور  مصعب  ابوعرقوب ، عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه سرزمین مقدس ( فلسطین )

    چهار شنبه ، ۰۲ ربیع الآخر ۱۴۳۹.هـ مطابق با ۲۰ دسامبر ۲۰۱۷.م

ادامه مطلب...

فلسطین : تفسیر آیات ( ۲۳-۲۵) سوره مبارکه آل عمران

  • نشر شده در ویدیوها

تفسیر آیات (۲۳-۲۵) سوره مبارکه آل عمران : أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوْتُواْ نَصِيباً مِّنَ الْكِتَابِ... 

                                     ارایه کننده : شیخ یوسف مخازرة ( أبو الهمام )   

                                          سه شنبه ، ۲۴ ربیع الاول ۱۴۳۹.هـ مطابق با ۱۲ دسامبر ۲۰۱۷.م 

ادامه مطلب...

محافظت از قدس با پذیرش نظم موجود جهانی؟!

  • نشر شده در سیاسی

در جهان کنونی حَکَم میدان قدرت‌های استعماری اند، آن‌ها نهادها و قوانین را به نفع خود ساخته‌اند، هرگاه بخواهند  خلاف فیصله‌ی نهادهایشان عمل می‌کنند و هر زمانی قوانین ساخته‌ی خود را نقض می‌کنند. حکام سرزمین‌های اسلامی و عده‌ای زیادی از سیاسون مسلمان قوانین و نهادهای غربی را به اثر ضعف فکری خود پذیرفته‌اند و از طریق آن می‌خواهند با غرب مقابله کنند و خواسته‌هایشان را بدست آورند.

اما گذشت سال‌های متمادی و رخدادهای متفاوت نشان داد که سیاسیون مسلمان، با پذیرفتن نظم موجود بین المللی نه‌تنها که چیزی را بدست نیاوردند بلکه پیوسته ارزش‌های مادی و معنوی خود را از دست دادند و در حالی از دست دادن هستند.

 در این‌جا قضیه‌ی قدس را می‌توان نام برد. در آخرین مورد، جنجال بر سر آن براه افتاده و ادعاهایی در مورد آن ابراز می‌گردد.

چنان‌چه موضع‌گیری آقای اردوغان رئیس جمهور ترکیه را به حیث جدی‌ترین خواست و موقفی که مردم عام ما از آن به نیکی یاد می‌کنند، می‌توان به عنوان مثال یاد آوری کرد. طوری‌که وی در اظهاراتش گفت: «فیصله‌ی ترامپ در مورد قدس را مورد آزمون قرار خواهیم داد، از طریق شورای امنیت خواهان لغو این تصمیم ترامپ خواهیم شد، کشورهای اسلامی باید بیت المقدس شرقی را به حیث پایتخت فلسطین بشناسند و....»

ببینیم که وی با این اظهارات‌اش چه کرده می‌تواند، که هیچ! البته امریکا هم می‌داند که این‌ها کاری از پیش برده نخواهند توانست.

علاوه از موضوعات دیگر دو مسئله‌ی مشخص درین امر مشکل ساز است:

اولاً- مفکوره‌ی نشنلیزم و منافع ملی:

از دید نشنلیزم و مفکوره‌ی ملی؛ ترکیه خود یک ملت است، دولت ملی و اردوی ملی خود را دارد و باید منافع ملی خود را دنبال کند. پس با این طرز دید حق مداخله در مسئله‌ی فلسطین را نخواهد داشت، جزء با الفاظ و اعلان همدردی بدون عمل‌کرد.

در رسانه‌های مشهور افغانستان نیز در بحث پیرامون تصمیم اخیر دونالد ترامپ و ضرورت دفاع مسلمانان از قبله‌ی اول شان، گرداننده‌گان بحث همین پرسش را مطرح می‌کردند که «افغانستان با امریکا روابط استراتیژیک دارد، آیا مخالفت با این تصمیم ترامپ، در تناقض با منافع ملی قرار نمی‌گیرد؟» و «این‌که؛ مردم افغانستان در میان این دو "منافع ملی و دفاع از قدس" کدام را ترجیح دهند؟» جوابی که داده می‌شد این بود که منافع ملی باید در نظر گرفته شود!

 اما در آن هنگامی‌که صلاح الدین ایوبی به نجات قدس شتافت و آن را آزاد کرد، مفهوم زهری ملت و کشور و منافع ملی مطرح نبود.

ولی امریکا، انگلیس و روسیه و کشورهای هم‏پیمان شان در قضایایی که آن‌ها بخواهند مداخله کرده می‌توانند؛ مانند: حملات شان به سوریه و یمن.

البته به اساس همین جال نشنلیزم بود که هیچ مملکت اسلامی نمی‌توانست به دفاع مسلمانان میانمار بشتابد و آن‌ها را نجات دهد.

دوم- حق و تو:

حق "وتو" در شورای امنیت سازمان ملل متحد حقی است که به پنج عضو دائمی شورای امنیت(امریکا، فرانسه، انگلستان، روسیه و چین) داده شده است تا از تصویب هر پیش‌نویس در این شورا جلوگیری کنند.

"وتو" اصطلاحی است که در زبان لاتین معنای "ممنوع می‌کنم" را می‌دهد. این کلمه برای لغو یک‌طرفه‌ی یک قانون به کار می‌رود و به این ترتیب "وتو" قدرت نامحدودی است که می‌تواند سبب جلوگیری از تصویب موضوعات خلاف خواست این قدرت‌ها شود. حق وتو بر اساس اندیشه‌ی برتری صلح بر عدالت در اختیار پنج عضو دائم شورای امنیت قرار گرفته است.

البته مخالفت یکی از اعضای دائم به معنای عدم تصویب قطعنامه و به اصطلاح، وتوی آن است. با گذشت ده‌ها سال از حیات سازمان ملل بحث بر سر وجود و استفاده از این حق هنوز هم ادامه دارد.

قابل تذکر است که بیشترین استفاده از حق وتو را دولتی می‌کند که قدرت اول جهان باشد، چون دیده می‌شود که تا قبل از سال ۱۹۹۱م(سقوط شوروی) حدود نیمی از موارد استفاده از وتو توسط شوروی بود. پس از فروپاشی شوروی در ۱۹۹۱م، امریکا بیشترین استفاده را از حق وتو به عمل آورده ‌است. (منبع: ویکی پیدیا دانشنامه‌ی آزاد)

بناً اگر حکام و زمامداران سرزمین‌های اسلامی در ادعای شان صادق اند و دروغ نمی‌گویند، و اگر این اظهارات شان بخاطر اغوای افکار عامه نیست، چهار رابطه‌ی(سیاسی، اقتصادی، امنیتی و نظامی) شان را با امریکا قطع کنند. یا لااقل دو تا ازین روابط را در حالت تعلیق قرار دهند.

ولی این سر و صداها را در حالی می‌کنند که سفرای این‌ها در امریکا و سفرای امریکا در کشورهای این‌ها بطور نورمال حضور دارند، منابع نفتی شان را در اختیار امریکا قرار داده‌اند و تغییری در آن نیاورده‌اند. معاملات بزرگ اقتصادی شان را با دالر امریکایی انجام می‌دهند و بسیاری ازین دولت‌ها دالر را بحیث پشتوانه‌ی پول رایج خود پذیرفته‌اند.

جاسوسی امریکا را انجام می‌دهند و مبارزین اسلامی خود را بنام تروریست تحویل امریکا می‌کنند و به طیاره‌های امریکائی آدرس می‌سپارند تا در ممالک اسلامی بدون کدام موانع، حملات هوائی را انجام دهند و بزرگ‌ترین قراردادهای خرید سلاح را با این فرعون زمان(امریکا) امضا کرده‌اند، که تا اکنون به حال خود باقیست و مانعی در اجرای آن‌ها دیده نمی‌شود.

لذا با نظم موجود جهانی و با این ارزش‌های حاکم غیراسلامی و با این وضعی که حکام و سیاسیون مسلمان وارد میدان بازی استعمارگران شده‌اند، کاری از پیش برده نخواهد شد و چشم امیدی با این وضع نباید داشت، بلکه کنفرانس‌های این حکام و اظهارات ناصواب شان، چیزی دیگری نیست جزء تسلیم شدن در برابر خواسته‌های قدرت‌های استعماری.

نویسنده: عبدالرحمن فهیم

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه