یکشنبه, ۲۲ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

دارالاسلام

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

ما که در تلاش تغییر زندگی مسلمانان هستیم، ناچار باید نسبت به واقعیت دار کنونی مسلمانان نیز شناخت کافی داشته باشیم. باید بدانیم که آیا دار کنونی مسلمانان دار اسلام است  یا دار کفر؟ البته در این قسمت، سخن ما متوجه باشندگان این دار نیست، بلکه ما در خصوص خودِ دار، شهر و یا وطنی صحبت می‌کنیم که مجموعه‌ای از مردم در آن ساکن اند. برای این‌که بتوانیم در خصوص این مسئله قضاوتی را صادر نماییم، باید نصوص و دلایل شرعی که مرتبط به این مسئله وارد گردیده است را به صورت دقیق آن دانسته و به همین ترتیب ارتباط دقیق نصوص و ادله را به واقعیتی‌که ما در آن زندگی می‌نمایم به درستی تأمین نموده باشیم.

نخست باید یادآور شد که دار در شریعت اسلامی به دار اسلام و دار کفر تقسیم می‌شود. به تأیید این مفهوم، در حدیث بریده رضی الله عنه چنین آمده است:

«أن النّبی صلی الله علیه وسلم کان إذا أرسل سریَّةً أو جیشًا أوصی قائدَها قائلًا: ثمَّ ادعُهم إلى الإسلامِ فإن أجابوكَ فاقبل منهم وَكفَّ عنهُم ثمَّ ادعُهُم إلى التَّحوُّلِ من دارِهم إلى دارِ المُهاجرینَ»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم زمانی‌که سریه و یا لشکری را اعزام می‌نمود، فرمانده‌اش را توصیه نموده به آن چنین می‌فرمود: سپس آنان را به اسلام فرا خوان، اگر تو را اجابت نمودند، اجابت‌شان را به پذیر و از آنان دست بردار، سپس آنان را به تبدیل دارشان (به هجرت) به سوی دار مهاجرین فرا خوان.

  هم‌چنین رسول الله صلی الله علیه وسلم در جای دیگر چنین می‌فرماید:

« لا یقبلُ اللهُ عزَّ وجلَّ من مشركٍ بعدما أسلم عملًا أو یفارقُ المشركین إلى المسلمینَ» (رواه ابوداود و ابن ماجه بإسناد حسن)

ترجمه: الله عز وجل از مشرکی که مسلمان می‌شود، هیچ عملی را قبول نمی‌کند، مگر این‌که مشرکین را به قصد رفتن به سوی مسلمانان ترک کند.

این دو نص فوق به وجود دو دار، دار اسلام و دار کفر دلالت دارد...

دار اسلام داری است که اهل آن زیر چتر اسلام زندگی نمایند، خواه این دار کوچک باشد و یا این‌که پهنای وسیعی داشته باشد. البته این موضوع با وجود این دو مسئله متحقق می‌شود:

این‌که باید احکام اسلام در تمام امور زندگی بالای رعیت تطبیق شود، چه آن امور، داخلی باشند و چه خارجی. این‌که امنیت این دار در دست مسلمانان باشد، البته در چوکات دستگاه‌های دولت و در رأس آن خلیفه. چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ ‏ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً﴾ ‏[نور: 55]

ترجمه: ‏الله به كسانی از شما كه ایمان آورده‌اند و كارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد كه آنان را قطعاً در زمین خلیفه قرار خواهد داد، همان گونه كه پیشینیان قبل از آنان را خلیفه قرار داده بود، هم‌چنین دین ایشان را كه برای شان می‌پسندد، حتماً (در زمین) تمکین داده و برقرار خواهد ساخت و نیز خوف و هراس آنان را به امنیت و آرامش مبدّل خواهد ساخت.‏

از مستلزمات تمکین دین، تطبیق دین و موجودیت امنیت برای پاسداری از دین است، این دو مسئله لازمۀ تبدیل یک دار به دار اسلام می‌باشد. به علاوه آیات دیگری‌که در آن به وجوب حکم بما انزل الله تصریح شده است، چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَأَنِ احْكُم بَینَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن یفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَیكَ﴾ ‏[مائده: 49]

‏ترجمه: ‏در میان آنان طبق چیزی حكم كن كه الله بر تو نازل كرده است، و از امیال و آرزوهای ایشان پیروی مكن، و از آنان برحذر باش كه  تو را از برخی چیزهائی كه الله بر تو نازل كرده است به دور و منحرف نكنند(به فتنه نیاندازند).

﴿وَمَن یبْتَغِ غَیرَ الإِسْلاَمِ دِیناً فَلَن یقْبَلَ مِنْهُ﴾ [آل عمران: 85]

‏ترجمه: ‏كسی‌كه غیر از (دین و شریعت) اسلام، دین دیگری برگزیند، از او پذیرفته نمیشود.

﴿وَمَن لَّمْ یحْكُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾ ‏[مائده: 44]

‏ترجمه: ‏هركس بر آن چیزی حكم نكند كه الله نازل كرده است، او و امثال او بی‌گمان كافرند‏.

از جمله دلایل مثبت این امر، دلایلی است ‌که در پیمان مدینه آمده است، در این پیمان چنین آمده: «هر آن‌چه از حوادث و مشاجراتی‌که در بین اهل این صحیفه رخ داده و ترس فساد آن می‌رود، مرجع (حل) آن الله و محمد صلی الله علیه وسلم است...» این مسئله هیچ جای شکی باقی نمی‌گذارد که در این دار فقط باید حکم اسلام جاری باشد و بس. این همان چیزی است که صحابه رضی الله عنهم آن را فهمیده و عملا در فتوحات اسلامی تطبیق‌اش نمودند. با این ملاحظه که تنها با تسلیمی و انقیاد یک سرزمین و ساکنین آن به حکم اسلام، آن سرزمین جزء داراسلام قرار می‌گیرد و لو که مردم آن بر دین‌شان باقی بمانند. در مقابل اگر کفار نیز سرزمینی‌ را از دار اسلام اشغال نمودند، آن سرزمین جزء دار کفر محسوب می‌شود، ولو که مردم آن مسلمان باشند.

با تعریفی که پیشتر از دار نمودیم، به واقعیت سرزمین‌های مسلمانان در حال حاضر دار کفر گفته می‌شود، چون در این سرزمین‌ها بر اساس اسلام حکم نشده و امنیت‌شان نیز در دست مسلمانان نیست... اگر کسی بگوید: چرا این سرزمین‌ها  دار اسلام محسوب نمی‌شوند؟ در حالی‌که برخی از احکام اسلام در آن تطبیق می‌شود، یا این‌که به صراحت در قوانین اساسی آن تصریح شده که دین رسمی دولت، اسلام است و یا این‌که تصریح شده است که اسلام مصدر اساسی احکام است...؟ در پاسخ می‌گوییم: تمام آن‌چه گفته شد، هیچ ارزشی ندارد؛ چون اصل حاکمیت اسلام در تمام امور زندگی می‌باشد؛ طوری‌که عقیدۀ اسلامی تنها اساس تمام افکار، مفاهیم و نظام‌های داخل یک دولت باشد. چنان‌چه با  نگاهی گذرا بر واقعیت این دولت‌ها درخواهیم یافت که این دولت‌ها به تطبیق دموکراسی مبتنی بر عقیدۀ جدای دین از زندگی فرا می‌خوانند، همان‌طور که در سیاست داخلی و خارجی خود ملتزم به قوانین و نظام‌های وضعی می‌باشند...

برای وضاحت بیشتر واقعیت داراسلام در چوکات خلافت و بیان تفاوت آن با نظام‌های موجود کنونی، ناچار باید اوصاف و اساسات این دولت را بیان داشت:

اول:‌ این‌که در تمام نواحی حیات سیادت تنها از آن شریعت می‌باشد، عقل و رأی اکثریت هیچ حاکمیتی در این دولت ندارند؛ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ أَطِیعُواْ اللّهَ وَأَطِیعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِی الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِی شَیءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْیوْمِ الآخِرِ﴾ ‏[نساء: 59]

‏ترجمه : ‏ای كسانی‌كه ایمان آورده‌اید! از الله و رسول اطاعت كنید، و از اولی الامر تان و اگر در چیزی تنازع داشتید(حل) آن را به الله و رسول برگردانید، اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید.

مردم با حاکم بیعت می‌نمایند تا شریعت را جاری سازد؛ اگر حاکم از شریعت بیرون شد، آن را محاسبه می‌نمایند تا این‌که به شریعت بر گردد. اگر مردمی که با حاکم بیعت نمودند، از شریعت بیرون شدند، وی این مردم را محاسبه می‌کند تا به شریعت بازگردند.

دوم: این‌که قدرت از آن امت است، چون امت با خلیفه بیعت می‌نمایند که به نمایندگی از آنان شریعت را تطبیق نماید؛ چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین می‌فرماید:

«کانت بنو إسرائیل تَسُوسُهُمُ، الأنبیاء، كلما هلك نبی خَلَفَهُ نبی، وإنه لا نبی بعدی، وسیكون بعدی خلفاء فیكثرون، قالوا: یا رسول الله، فما تأمرنا؟ قال: فوا ببیعة الأول فالأول، ثم أعطوهم حقهم، واسألوا الله الذی لكم، فإنَّ الله سائلهم عما اسْتَرْعَاهُم» (رواه مسلم)

ترجمه: بنی اسرائیل را پیامبران رهبری می‌كردند. هرگاه پیامبری فوت می‌كرد، پیامبری دیگر جانشین او می‌شد. ولی بعد از من پیامبری نخواهد آمد؛ البته پس از من خلفای بسیاری می‌آیند، صحابه گفتند: ای رسول الله، به ما چه دستور می‌دهی؟ فرمودند:  شما به ترتیب با هرکس که بیعت کردید، به بیعت خود وفا نمایید و سپس حقّ آن‌ها را به جا بیاورید و حق تان را از الله بخواهید، زیرا الله ایشان را دربارۀ زیردستان و حقوق آن‌ها بازخواست خواهد کرد.

این قدرت هم‌چنان در دست خلیفه قرار دارد تا این‌که خلیفه ملتزم به شریعت باشد.

سوم: موجودیت خلیفه واحد برای مسلمانان؛ چون حرام است که مسلمانان بیشتر از یک خلیفه داشته باشند؛ چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین می‌فرمایند:

«اذا بویع لخلیفتین فاقتلوا الآخر منهما...» (رواه مسلم)

ترجمه: اگر به دو خلیفه بیعت شد دومی آنان را بکشید...

به این حکم صحابه رضی الله عنهم بعد از وفات رسول الله صلی الله علیه وسلم اجماع نمودند.

چهارم: این‌که تنها خلیفه حق تبنی احکام شرعی متعلق به رعایت امور رعیت را دارد، که در صورت تعدد اجتهادات خلیفه کسی است که در برابر الله سبحانه وتعالی و در برابر مسلمانان مسئولیت تبنی حکم شرعی را از میان چندین اجتهاد دارد؛ تبنی حکمی که به گمان اغلب‌اش صواب پنداشته و آن‌ را می‌خواهد تطبیق نماید.

پنجم: دستگاه حکومت در دولت خلافت است؛ آن‌چه دولت خلافت را متمایز می‌سازد، دستگاه اجرایوی ویژۀ دولت خلافت است. این دستگاه متشکل است از: خلیفه، دو معاوین، والی‌ها، امیر جهاد، قضات، دستگاه اداری و مجلس امت (شوراء)...

ششم: این‌که دولت خلافت خط مرزی ثابتی ندارد که بر آن متوقف شود؛ چون دولت خلافت شرعاً مکلف به لزوم حمل اسلام به سوی تمام مردم بوده و مسئولیت تطبیق اسلام بالای تمام انسان‌ها را دارد؛ خواه مسلمان باشند و یا کافر؛ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

‏﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِیراً وَنَذِیراً﴾ [سبأ: 28]

‏ترجمه: ‏ما تو را برای جملگی مردمان فرستاده‌ایم تا مژده‌‌رسان و بیم دهنده باشی.

‏ ﴿هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ﴾ ‏[توبه: 33]

‏ترجمه : ‏الله است كه رسول خود (محمّد) را همراه با هدایت و دین راستین فرستاده است تا این دین را بر همه دین‌ها پیروز گرداند.‏

هفتم: این‌که دولت اسلامی در سیاست داخلی و خارجی خود ملتزم به احکام اسلام است. بنابراین، بر دولت اسلامی حرام است که قواین سازمان ملل و شورای امنیت را حاکم قرار داده و به پیمان‌نامه‌های سازمان و به معاهداتی بپیوندد که در آن کفار بر مسلمانان اقتدار دارند؛ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَلَن یجْعَلَ اللّهُ لِلْكَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً﴾ ‏[نساء: 141]

‏ترجمه: هرگز الله كافران را بر مؤمنان چیره نخواهد ساخت.

هشتم: این‌که در مخاطبه‌های منطقوی و بین‌المللی زبان رسمی دولت خلافت زبان عربی می‌باشد؛ زبان عربی در دولت خلافت زبان تثقیف(تربیه)، تعلیم و رسانه‌هاست؛ چون این زبان، زبان قرآن و سنت است. اما آموزش زبان‌های غیر از زبان عربی فرض کفائی می‌باشد، که دولت به اندازه نیازش به آموزش آن خواهد پرداخت.

این اساسات و ممیزات دولت خلافت از ادلۀ شرعی استنباط شده است و لازم است که به شکل عام برای مسلمانان واضح باشد و مخصوصاً برای حاملین دعوت و کسانی‌که برای از سرگیری زندگی اسلامی به اقامه دولت خلافت کار می‌کنند. الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

‏﴿وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِیلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ﴾ [انعام: 153]

‏ترجمه: ‏این راه، راه مستقیم من است از آن پیروی كنید و از راه‌های پیروی نكنید كه شما را از راه الله (منحرف و) پراكنده می‌سازد. این‌ها چیزهائی است كه الله شما را بدان توصیه می‌كند تا تقوی پیشه کنید.

برگرفته از شماره 441/442 مجله الوعی

نویسنده: فارس الفارس، عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه عراق

مترجم: محمد علی مطمئن

 

ادامه مطلب...

آیا می‌خواهید بعد از غزه، امریکا به خواسته‌اش برسد؟!

(ترجمه)

خبر:

پس از کشتار دوام‌دار غزه، لشکریان مسلمانان بسوی غزه حرکت نکردند، بلکه دو ناو هواپیمابر امریکایی و ناوهای جنگی انگلیس و اروپا برای حمایت از رژیم یهود شتافتند.

تبصره:

نخست قبل از هرچیزی باید گفت: قهرمانان و مجاهدین غزه با تعداد کم خود، توانستند که امت اسلامی را با گذر از ترکیه، اردن و مصر به شکلی وسیع و بی‌سابقه‌ای و از مراکش تا اندونیزیا تحریک کنند و این، همان چیزی است که حکام دولت‌های اطراف فلسطین به ویژه اردن و مصر از آن هراس دارند. دلیل آن، فضای تشدیدی است که در حال ظهور بوده که خواهان حرکت لشکریان برای نصرت برادران ما در غزه می‌باشد یا خواستۀ این فضا، بازگشایی مرزها برای مردم به ویژه برای افرادی است که در مجاورت فلسطین قرار دارند؛ یعنی مردم لبنان، اردن، مصر، سوریه، عراق، ترکیه و حتی ایران تا به فریضه الهی یعنی جهاد فی سبیل الله عمل بکنند و با جهاد خود، مردم فلسطین مبارک را نصرت دهند.

بنابر این، آیا حکام این دولت‌ها مکلفیت شرعی خود را ادا کردند؟! ما توقع نداریم که چنین کاری بکنند؛ زیرا آن‌ها مزدوران امریکا بوده و هیچ قدرتی ندارند که از وی مخالفت کرده بتوانند، حتی حاضرند که از امر پروردگار جهانیان سرپیچی کنند؛ ولی با امریکا مخالفت نورزند!

بلی، ما می‌دانیم که از این حکام مزدور، خائن و جنایت‌کار، هیچ توقع خیری نمی‌رود، نه در صلح و نه در جنگ؛ زیرا آنان در سرزمین‌های ما، پاسبان سرور شان، امریکا بوده و به همین دلیل حاضرند که اگر امریکا بخواهد برای رضایت‌اش؛ مردم را بکشند، ذلیل و تحقیر کرده و آواره و هراسان شان گردانند!

امریکا و مزدورانش اعم از حکام سرزمین‌های اسلامی، از قهرمانان مجاهد غزه ترسیدند. این ترس زمانی ظهور کرد که این قهرمانان، ارتش‌های حامی تخت و تاج را شرمسار کرده و با امکاناتی که در اختیار داشتند، در ظرف چند ساعت با جهاد واقعی و تعلیم‌ دیده، ارتش بزدل رژیم یهود سست‌عنصر را متزلزل ساختند و با این قهرمانی خود، مردم را شگفت‌زده کرده و باعث شدند تا مردم در قدم نخست، دربارۀ لشکریان و ارتش‌های اطراف فلسطین و هم‌چنان دربارۀ گروه‌های جنگی با هر نام و نشانی که دارند، باهم به گفتگو بپردازند و سپس، از نقش لشکریان و ارتش‌های نیرومند موجود ترکیه، ایران و لشکریان دیگر سرزمین‌های اسلامی باهم سخن برانند.

امریکا با پیشنهاد مجدد راه‌حل ایجاد دو دولت از طریق مزدوران خود اعم از حکام عرب و عجم و در رأس شان از طریق حاکم ترکیه یعنی اردوغان، به شدت و سرعت تلاش می‌ورزد تا از وقایع و رویدادها به نفع خود و نفع رژیم یهود سودجوئی و استفاده کند، اما حکام ایران برای مردم فلسطین، خواستار راه‌حل عادلانه شدند! این چیز، با وجود تمام فراخوانی‌های جهادی توسط رسانه‌های که حقائق را وارونه جلوه می‌دهند؛ اگر واقعاً ایران راست می‌گفت، لشکریان و ارتش‌های انبوه قدس را می‌فرستاد و از لشکریان مجاور فلسطین می‌خواست تا حداقل برای کمک حرکت کنند، نه بر حسب ادعای شان برای آزادی.

اما متوجه می‌شویم که امریکا از همه خواسته است که راه‌حل‌ها را فقط به امور سادۀ غزه و بدون دخالت کسی محدود کنند و نگذارند که جبهات جدیدی گشوده شود؛ به ویژه از سوی لبنان، تا مبادا بعد از جُنب و جوش جاده‌های اسلامی، اوضاع علیه‌ امریکا خطرناک‌تر شود.

لذا، با تمام صراحت، صداقت، صمیمیت و حرص بر مردم فلسطین مبارک، می‌گوئیم: این فرصت شماست که برای تان مهیا شده تا حرکت کرده و رژیم‌های خائن و مزدور را ریشه‌کن کنید و آنگاه، با تمام جبهات اطراف فلسطین مبارک با تمام مبارزان و مجاهدانی که برای نبرد واقعی برای ریشه‌کردن سریع یهود قصد شرکت را دارند، حرکت کنید تا خدای‌نخواسته، امریکا از جهاد مجاهدین به نفع خود با فشار آوردن بالای آن عده از حکام رژیم یهود که راه‌حل ایجاد دو دولت را مانع می‌شوند، سودجوئی کند.

پس، امت اسلامی و امریکا در حال مسابقه هستند؛ آن‌ها را علیه امت خود یاری نکنید و خیر پنهان‌شده در وجود تان را برای الله سبحانه وتعالی نشان دهید و قبل از این‌که فرصت را از دست دهید، خیرتان را برای ما نشان دهید! آیا چنین می‌کنید؟!

نویسنده: محمد جابر

رئیس کمیته ارتباطات مرکزی حزب التحریر-ولایه لبنان

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

خطرات دنیوی و اخروی مخالفت انسان با فطرت

  • نشر شده در سیاسی

(قسمت اول)

(ترجمه)

پیش‌گفتار

اخیراً پدیدۀعمومیت یافتن هم‌جنس‌گرایی از دید هیچ کسی پنهان نیست، برخلاف این‌که معمولاً زندگی مردم طوری است که تلاش می‌شود، اعمال بد به دلیل زشتی آن‌ها در تاریکی و به دور از چشم مردم انجام شود؛ چون مرتکب این اعمال بیم دارد که اعمالش برای مردم برملا شده و مورد مجازات قرار گیرد. این درحالی‌است که اکنون میدان برای عمل زشت هم‌جنس‌گرایی فراخ گردیده؛ کنفرانس‌هایی در ارتباط به آن برگزار، برای حمایت از آن قوانین وضع می‌شود و بخشی از اخبار روزانه، هفتگی و فصلی را که برای عموم پخش می‌شود، به خود اختصاص داده، ویژه‌گی یک محرک نفرت‌انگیز برای زندگی مردم را به خود گرفته است. همان‌طور از حدگذری صریح و آشکار با الله و دین مبین اسلام می‌باشد؛ دینی‌که الله سبحانه وتعالی آن را رسالت نهایی برای همۀ بشریت قرار داده است و در آن حلال را بیان داشته که در صلاح معیشت همۀ بشریت در زندگی دنیوی شان بوده و آنان را در زندگی اخروی به سرای سعادت رهنمون می‌سازد؛ همان‌طور حرام را بیان داشته که معیشت همۀ بشریت را در زندگی دنیوی شان فاسد ساخته  و آنان را در زندگی اخروی به سرای شقاوت و بدبختی می‌رساند.

پس از آن‌که پیروان بقیه ادیان در مقابله با انحرافات و منحرفان جنسی سست شدند و پس از این‌که اغوا شده، با توهم تسلط بالای جهان در فاسدسازی مردم با سران سرمایه‌داری همکاری کردند، تعداد قابل توجه از آن‌ها درگیر انحرافات شده و عوام مردم را از کارشان در حیرت فرو بردند، چاره‌ای جز برخورد با امواج شدید و آشوب‌ناک انحرافات ندارند؛ در حالی‌که نمی‌توانند از آن عبور کنند.

هم‌جنس‌گرایان تهدید واقعی برای فطرتی است که الله سبحانه وتعالی از همان آغاز خلقت، انسان را با آن در مرحله حیات آفریده است؛ چنان‌چه آدم را آفرید و برایش همسری قرار داد تا با او انس گرفته و با آن دو، وجود نوع بشر را تا زمانی‌که خود بخواهد حفظ نماید. هم‌چنین هم‌جنس‌گرایی خود باعث می‌شود که جایش را به تعامل جنسی معمول تبدیل نکرده و مخالف این حکم الله سبحانه وتعالی می‌باشد:

  ﴿فَٱنكِحُواْ مَا طَابَ لَكُم مِّنَ ٱلنِّسَآءِ [ نساء:3]

ترجمه: از زنانی‌که می‌پسندید، به نکاح خود در آورید.

کسی‌که سلسلۀ اعمال هم‌جنس‌گرایی را مورد برسی قرار دهد، می‌بیند که برای این اعمال توسط ادارات بالاتر جهانی برنامه‌ریزی می‌شود؛ اداراتی‌که سعی دارند از طریق سازمان ملل و سازمان‌های وابسته به آن، اقتدار خود را بالای جهان بقبولانند. هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق امریکا در کتاب‌اش "انتخاب‌های دشوار" یک فصل کاملی را تحت عنوان "حقوق بشر یک کار ناتمام است" جدا ایراد داشته، در آن یادآور شده که کاخ سفید کشورهای سراسر جهان را کمک می‌کند تا جوامع آن‌ها، هم‌جنس‌گرایی و همجنس‌گرایان را بپذیرند و بر این اساس سازمان ملل نیز باکمال شفقت و مهربانی کمک‌های خود را برای هم‌جنس‌گرایان جنسی بسته‌بندی می‌کند و طرح 2030م نیز چیزی نیست جز یک ترجمه عملی برای این مسئله.

بر ما به عنوان انسان‌های عادی و به عنوان حاملان دعوت و کسانی‌که در تلاش تطبیق دوبارۀ اسلام در چوکات دولت خلافت راشده دوم بر منهج نبوت می‌باشیم، واجب و لازم است -تا برای این‌که مسلمانان را بعد از بدبختی‌که صدسال از آن می‌گذرد، به سوی سعادت سوق داده و خیر را بر روی زمین و کسانی‌که در آن قرار دارند، عام بسازیم- خطر دنیا و آخرت مخالفت با فطرت انسان‌ها را در موجودیت انحرافات و هم‌جنس‌گرایان  در میان شان، برای انسان‌ها نشان دهیم و انگیزه‌ای برای ما باشد تا تلاش و عمل خود را در راه انجام وظیفه اقامۀ نظام الله بر روی زمین، مضاعف نماییم؛ در راه اقامه نظامی‌که زندگی بشر را نظم داده و خشکه و دریا از آن بهره‌مند شده و کسانی را که علناً به هم‌جنس‌گرایی پرداخته و از خالق و مخلوق آن شرم ندارند، از میان بر می‌دارد.

هرکس به آن‌چه در این‌نوشته در مورد گسترش دعوت به هم‌جنس‌گرایی و رسمیت آن و تعهد حمایت از بی‌بندوباران جنسی با صدور قوانین بین‌المللی... آگاهی حاصل کند، می‌بیند که امروزه در جهان هیچ چیزی جز اسلام و مسلمانان وجود ندارد که در مقابل این دعوت فاسقه و ظالمانه بایستد. هم‌چنان متوجه می‌شود که الله فاسقین این چنین دعوت‌ها را هشدار داده است که  آنان را به عذابی همانند عذاب قوم لوط از جانب خود گرفتار می‌کند؛ چنان‌چه می‌فرماید:

﴿وَمَا هِيَ مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ بِبَعِيدٖ [هود: 83]

ترجمه: وچنین عذابی از ستمکاران دور نیست.

ما نمی‌دانیم که الله سبحانه آنان را خود عذاب می‌نماید و یا این‌که توسط ما آنان را عذاب می‌نماید، چون الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿قُل هَل تَرَبَّصُونَ بِنَآ إِلَّآ إِحدَى ٱلحُسنَيَينِۖ وَنَحنُ نَتَرَبَّصُ بِكُم أَن يُصِيبَكُمُ ٱللَّهُ بِعَذَابٖ مِّن عِندِهِۦ أَو بِأَيدِينَاۖ فَتَرَبَّصُوٓاْ إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ [توبه: 52]

ترجمه: بگو: آیا در باره‌ای ما انتظاری جز یکی از این دو نیکی(شهادت یا پیروزی) را دارید؟ حال آن‌که ما در باره‌ی شما انتظار می‌بریم که الله از سوی خویش یا به دستان ما عذابی به شما برساند، پس منتظر بمانید که ما هم با شما منتظر می‌مانیم.

ای بارالها، دولت خلافت را در میان مان اقامه بدار تا زمین را از پلیدی این جنایتکارانَ در حال سرنگونی، پاک بدارد... چون تو صاحب اختیار این کار و قادر بر آن هستی!

مقدمه

الله سبحانه وتعالی کائنات، انسان و حیات را آفرید و برای همه نظامى قرار داد تا بر آن مسیرشان را بپیمایند؛ اما مخصوصاً در مورد انسان الله سبحانه وتعالی آدم علیه السلام و همسرش را از نزدیک شدن به درخت خاصی و از افتادن در ظلم، نهی نموده و به آدم علیه السلام  فرمود:

﴿يَٰٓـَٔادَمُ ٱسكُن أَنتَ وَزَوجُكَ ٱلجَنَّةَ وَكُلَا مِنهَا رَغَدًا حَيثُ شِئتُمَا وَلَا تَقرَبَا هَٰذِهِ ٱلشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ ٱلظَّٰلِمِينَ [بقره: 35]

ترجمه: ای آدم! با همسرت در بهشت سکونت کن و از نعمت‌هایش هرچه می‌خواهید، بخورید؛ اما به این درخت نزدیک نشوید که جز ستمکاران خواهید شد.

هنگامی‌که الله سبحانه وتعالی انسان را آفرید، غرایز و حاجات عضوی را در او ایجاد کرد که زندگی، اشباع آن‌ها را می‌طلبد. مردم برای اشباع غرایز و حاجات عضوی خود، به راهنمائی پیامبرانی از جانب الله سبحانه وتعالی نیاز داشتند تا به آن‌ها نشان دهند که چگونه آن‌ها را به شکل درست آن اشباع کرده و به سعادت دنیا و کامیابی آخرت آنان منجر شود؛ چون الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿مَن عَمِلَ صَٰلِحٗا مِّن ذَكَرٍ أَو أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤمِنٞ فَلَنُحيِيَنَّهُۥ حَيَوٰةٗ طَيِّبَةٗۖ وَلَنَجزِيَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ مَا كَانُواْ يَعمَلُونَ [نحل: 97]

ترجمه: به هر مؤمن نیکوکاری اعم از مرد و زن زندگی نیک و پاکیزه‌ای می‌بخشیم و به آنان مطابق بهترین کردارشان پاداش می‌دهیم.

مردم برای اشباع غرایز و حاجات عضوی خود به راهنمائی پیامبرانی از جانب الله سبحانه وتعالی نیاز داشتند تا آنان را از اشباع نادرست، خطا وغیر معمول غرایز و حاجات عضوی شان نهی نموده و آنان را هشدار دهد که مخالف اوامرالله سبحانه وتعالی قرار نگیرند؛ چون اشباع نادرست غرایز و حاجات عضوی و مخالفت با اوامر الله سبحانه وتعالی موجب سختی در زندگی و زیان در آخرت می‌شود؛ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَمَن أَعرَضَ عَن ذِكرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا وَنَحشُرُهُۥ يَومَ ٱلقِيَٰمَةِ أَعمَىٰ [طه: 124]

ترجمه: هرکس از ذکر (شریعت) من روی گردانی کند، زندگی سخت و تنگی خواهد داشت و روزقیامت او را نابینا حشر خواهیم کرد.

در مورد آن‌چه غربی‌ها و کمونیست‌ها ادعا می‌کنند که سرکوب غریزه جنسی در زن و مرد باعث بیماری‌های جسمی، روانی و روحی می‌شود، این درست نیست و توهمی است که با حقیقت منافات دارد؛ زیرا بین غریزه و حاجات عضوی از نظر حتمی بودن اشباع، تفاوت وجود دارد. حاجات عضوی مانند خوردن، آشامیدن و رفع حاجت ناگزیر باید اشباع شود و اگر اشباع نشود در نتیجه به انسان آسیبی می‌رساند که ممکن است به مرگ منجر شود. اما غرایز مانند غریزۀ بقای نفس، غریزۀ تدین و غریزۀ بقای نوع، اشباع آن‌ها حتمی نیست و اگر اشباع نشوند، هیچ آسیب جسمی، روحی و روانی در پی ندارد؛ بلکه فقط باعث ناراحتی می‌شود.

 در انسان سه غریزه بیشتر وجودندارد: غریزۀ بقای نفس، غریزۀ تدین و غریزۀ بقای نوع، که سایر مظاهر غریزوی دیگر در ذیل این سه غریزه قرار می‌گیرد.

غریزۀ تدین، مربوط به انجام امور زندگی بر اساس دینِ می‌شود که شخص از آن پیروی می‌کند. بنابراین، اشباع این غریزه در صورتی صحیح است که عقیدۀ آن دین، عقل را قناعت داده و با فطرت موافق باشد، مانند عقیده "لااله الله الله محمد رسول الله؛ هیچ معبودی جز الله نیست و محمد رسول الله است" که اشباع صحیح غرایز بقای نفس و نوع را نیز به دنبال داشته و در نتیجه انسان را در دنیا سعادتمند ساخته و در آخرت کامیاب‌اش می‌سازد؛ اشباعی نادرست و غیر معمول انسان از طریق دینِ به آن رهنمود می‌شود که عقیدۀ آن عقل را قناعت نداده و با فطرت موافق نیست، مانند عقیدۀ "سکولریزم/جدایی دین از زندگی" که اشباع نادرست غرایز بقای نفس و نوع را به دنبال داشته و در نتیجه انسان را به بدبختی در دنیا و زیان در آخرت می‌کشاند.

غریزه بقای نفس با حفاظت انسان از خودش اشباع می‌شود، به دلیل وجود این غریزه، انسان تلاش می‌کند تا بتواند به زندگی ادامه داده و از چیزی‌که او را نابود می‌کند، دور شود. حُب انسان به تسلط بر دیگران، حُب به مالکیت و نفرت از مرگ... از مظاهر این غریزه می‌باشد.

غریزۀ بقای نوع، در تناسل و توالد انسان و در شتاب آن برای نجات سایر انسان‌ها در لحظۀ خطر -هر چند آن انسان از دشمنان‌شان باشد- تجلی می یابد که صحبت مان منحصر بر چگونگی اشباع این غریزه به طریق درست آن و همان‌طور منحصر به بیان خطرات اشباع آن از طریق نادرست و غیر معمول می‌باشد. به همین ترتیب، پیامدهای اشباع درست و نادرست را بیان خواهیم داشت. الله سبحانه وتعالی برای حفظ نوع بشر، مذکر و مؤنث را آفریده و از طریق رسولش اشباع غریزه نوع شان را تنظیم، سپس چنین می‌فرماید:

﴿وَٱلَّذِينَ هُم لِفُرُوجِهِم حَٰفِظُونَ(5) إِلَّا عَلَىٰٓ أَزوَٰجِهِم أَو مَا مَلَكَت أَيمَٰنُهُم فَإِنَّهُم غَيرُ مَلُومِينَ [مؤمنون: 5-6]

ترجمه: آنانی‌که حافظ شرمگاه‌های شان هستند، جز بر همسران‌شان و کنیزان‌شان که در این صورت سرزنش نمی‌شوند.

اشباع نادرست غریزۀ بقای نفس با داشتن رابطه جنسی بین زن و مرد به دور از اوامر الله سبحانه وتعالی است. این‌که زن و مرد بدون از عقدازدواج  باهم رابطه جنسی داشته باشند؛ رابطه‌ای که شریعت آن را حرام قرار داده و از نزدیک به آن نهی نموده و برای مرتکبین آن مجازات بازدارندۀ  شلاق یا سنگسار تا فرارسیدن مرگ را مقرر داشته است؛ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَلَا تَقرَبُواْ ٱلزِّنَىٰٓۖ إِنَّهُۥ كَانَ فَٰحِشَةٗ وَسَآءَ سَبِيلٗا [اسراء: 32]

ترجمه: و به زنا نزدیک نشوید که کار بسیار زشت و راه بد و ناپسندی است.

﴿وَلَا تَقرَبُواْ ٱلفَوَٰحِشَ مَا ظَهَرَ مِنهَا وَمَا بَطَنَ [انعام: 151]

ترجمه: و به کارهای زشت اعم از آشکار و پنهان آن نزدیک نشوید.

اما اشباع غیرعادی و بی‌قاعدۀ غریزه بقای نوع، چیزی غیر از این می‌باشد، که عبارت از رابطه جنسی مرد با مرد و یا رابطه جنسی زن با زن است؛ به علاوه رابطه جنسی انسان با حیوانات، به حالت فاعل بودن و یامفعول بودن. الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿فَمَنِ ٱبتَغَىٰ وَرَآءَ ذَٰلِكَ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلعَادُونَ [مؤمنون: 7]

ترجمه: پس کسانی‌که (به غیر از آمیزش با همسران و کنیزان تحت ملک شان) در پی راه (امیزش) دیگری باشند، تجاوزکارند.

قرطبی در تفسیر "الجامع لاحکام القرآن" بیان می‌دارد که زجاج در تفسیر این آیه چنین می‌گوید: «یعنی (هر کس که غیر از این را بخواهد) که مفعول ابتغاء (خواستن) حذف شده و وراء (غیر) ظرف است و ذالک (آن) به هر ذکر شده‌ای، اشاره می‌شود، خواه مذکر باشد، خواه مؤنث.» (الجامع لاحکام القرآن ج 12 ص 107)

اصطلاح هم‌جنس‌گرایی در شریعت به کار نرفته است؛ اما از آن به دو لفظ "لواط Sodomy" و "سحاق (تعامل جنسی زن با زن) Tribadism "، البته علاوه بر معاشرت با حیوانات، تعبیر شده است. هم‌جنس‌گرایی اصطلاح جدیدی است که به تمام اعمال جنسی غیرطبیعی مخالف فطرت انسانی که الله سبحانه وتعالی انسان را با آن آفریده است، اطلاق می‌شود.

حکم دگرباشی در اسلام

هم‌جنس‌گرایی مخالف فطرت حفظ نوع انسان و خروج ازدائره تعامل جنسی معمول در بین مردم است. بنابراین از زمان ظهور این عمل در زمان لوط علیه السلام، حتی در رسالت محمد صلی الله علیه وسلم بر مرتکب آن، از جانب الله سبحانه وتعالی مجازات مرتب شده است. عذاب قوم لوط یکی از سخت‌ترین عذاب‌های روی زمین بود. پس از ظهور عمل هم‌جنس‌گرایی در زمان لوط علیه السلام، بقیه ادیان نیز با این عمل چنین تعامل نمودند؛ چون الله سبحانه وتعالی آن‌ها را از انجام این عمل منع کرد و عاملان آن را مجازات کرد.

ابوداوود، ابن ماجه، ترمذی، نسایی و دارقطنی از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت نموده اند که چنین می‌فرماید:

«مَنْ وَجَدْتُمُوهُ يَعْمَلُ عَمَلَ قَوْمِ لُوطٍ فَاقْتُلُوا الْفَاعِلَ وَالْمَفْعُولَ بِهِ»

ترجمه: هر که را در حال انجام کار قوم لوط یافتید، بکشید خواه فاعل باشد یا مفعول.

البته این الفاظ  از ابوداود و ابن ماجه است. ترمذی لفظ «أَحْصَنَا أَوْ لَمْ يُحْصِنَا؛ محصن باشد یا غیر محصن» را اضافه می‌کند.

اولين كسانی‌كه از آغاز خلقت به اشباع بی‌قاعده در ميان مردان پرداختند، قوم لوط عليه السلام بودند؛ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَلُوطًا إِذ قَالَ لِقَومِهِۦ أَتَأتُونَ ٱلفَٰحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِن أَحَدٖ مِّنَ ٱلعَٰلَمِينَ(80) إِنَّكُم لَتَأتُونَ ٱلرِّجَالَ شَهوَةٗ مِّن دُونِ ٱلنِّسَآءِۚ بَل أَنتُم قَومٞ مُّسرِفُونَ [اعراف: 80-81]

ترجمه: ولوط را (فرستادیم)؛ آن گاه که به قومش گفت: آیا مرتکب کار زشتی می‌شوید که هیچ یک از جهانیان پیش از شما انجام نداده است؟ شما از روی شهوت و هوس‌رانی به جای زنان با مردان آمیزش می‌کنید؛ بلکه شما مردمان تجازکاری هستید.

برای این‌که الله سبحانه وتعالی مردم را به فطرت طبیعی شان بازگرداند و این‌که این عمل را به انسان‌های دیگر منتقل نکنند، به سوی قوم لوط از میان شان رسولی فرستاد تا آنان را از خطرناک بودن عمل‌شان آگاه کند و از آنان را از آن نهی کرده و از عذاب خالق شان بیم دهد. آمیزش جنسی زنان با زنان، پس از آمیزش مردان با مردان پدیدآمده نه قبل از آن.

در اين مورد هیچ اختلافی نیست كه الله سبحانه وتعالی لوط علیه السلام را فرستاد تا قومش را از فحشاء(رابطه جنسی مرد بامرد) نهی کرده و آنان را از عذاب شديد الله سبحانه وتعالی که در کمین شان است، بيم دهد. صاحب القاموس المحیط می‌گوید: «فحشاء عبارت است از زنا، مذموم‌ترین گناهان و هر آن‌چه الله سبحانه وتعالی از آن نهی کرده است.» عذاب قوم لوط علیه السلام این بود که الله سبحانه وتعالی به جبرئیل علیه السلام دستور داد که شهرهای‌شان را از ریشه برکنده و به آسمان بلند نموده، آن‌ها را زیر و روی کرده و سپس بر آنان بارانِ از سنگ و گل سرازیر نماید. چنان‌چه الله سبحانه وتعالى چنین می‌فرماید:

﴿وَأَمطَرنَا عَلَيهِم مَّطَرٗاۖ فَٱنظُر كَيفَ كَانَ عَٰقِبَةُ ٱلمُجرِمِينَ [الأعراف: 84].

ترجمه: و بارانی (از سنگ) بر آنان فروریختیم؛ پس بنگر که عاقبت مجرمان چگونه بود؟

هم‌جنس‌گرایی در تاریخ یونان و روم

زمان یونانیان نزدیک به هزار و پنصدسال از زمان لوط علیه السلام فاصله داشت. اما زمان یونانیان، از زمان سدوم که برحاشیۀ دریای مدیترانه از جانب شمال قرار داشته و به اعمال قوم لوط علیه السلام بازگشته بودند، چندان دور نبود. از آنجایی که یونانیان "اغریق" در بت‌پرستی غوطه‌ور بودند و چهار قرن قبل از میلاد عیسی علیه السلام، هم‌جنس‌گرایی در بین آن‌ها رواج داشت، طبیعی است که در یک  مدینه فاضله، سیاستمداران و سربازان حق رابطه جنسی آزاد و خودداری از تشکیل خانوادۀ مخصوص خود را داشتند. به این دلیل که پیوندهای خانوادگی که به شخص عاطفه و گرما می‌بخشد، آن‌ها را تعطیل، محدود، ترسو و متردد می‌کند؛ چون در صورت تشکیل خانواده نسبت به خانوادۀ خود احساس ترس می‌کنند. همان‌طور برای فاشیست‌های ایتالیایی به رهبری موسولینی چنین آزادی داده شده بود.

آتنا به لواط، اسپارتا و جزیره لسبوس به سحاق (آمیزش زنان با زنان) معروف بوند، در این شهر شاعره سافو  Sappho در سال 570  قبل از میلاد به این عمل زشت شهرت داشت. علاقه سقراط فیلسوف و معلم 470 تا 399 قبل از میلاد در آتنا، به پسربچه‌ها مشهور بود. او معشوقی به نام السیبیاد داشت و پیوسته همرایش بود؛ چنان‌چه وی در "المأدبة" شرح می‌دارد که «من به عشقی‌که نسبت به این مرد دارم، کدام مشکلی ندارم... از زمانی‌که شروع به دوست داشتن او کردم، دیگر نمی‌توانستم به یک جوان خوش‌تیپ نگاه کنم و حتی با او صحبت کنم؛ مگر این‌که او تحت تأثیر حسادت شروع به فحش دادن و توهین می‌کرد و سپس از دیدن من خودداری می‌کرد.» پس از او شاگردش افلاطون 428-348 قبل از میلاد، صاحب مدینه فاضله نیز استاد خویش را پیروی می‌کرد؛ کسی‌که هرگز ازدواج نکرد. گریگوری ولاستوس نقل می‌کند که افلاطون هم‌جنس‌گرا بود و مبارزه او با هم‌جنس‌گرایی تنها به دلیل احساس گناهی بود که در نتیجه  انجام آن گناه احساس می‌کرد. او در کتابش "ولیمه" به توضیح هم‌جنس‌گرایی پرداخته بود. بیشتر اشراف یونانی یک همسر و یک پسر محبوب داشتند. زینون رواقی، "بنیانگذار رواقیون" یک هم‌جنس‌گرا بود، در حالی‌که شاعر آگاتون دو جنسیته بود.

به محض این‌که امپراتوری روم در سال 27 قبل از میلاد به عنوان وارث یونان ظاهر شد، هم‌جنس‌گرایی راه یونانیان را دنبال کرد و به این میزان رسید که در سال 27 قبل از میلاد، در زمان سلطنت آگوستوس سزار، به عنوان اولین ازدواج هم‌جنس‌گرایی ثبت تاریخ شد. رومیان در آن زمان از طریق نقاشی‌ها و مجسمه‌های هنری که با جذابیت‌های بدن مرد معاشقه می‌کنند و تجسم رابطه جنسی بین مردان بود، برای هم‌جنس‌گرایی جشن بزرگداشت می‌گرفتند و به دنبال آن خود امپراتورها با مردانی مانند خودشان رابطه جنسی برقرار کرده و آن‌ها را به عنوان همسر انتخاب می‌نمودند.

مورخان بیان می‌دارند که امپراتور رومانی نیرون در سال‌های 54-68م با امیر اتو و سپس با پسری به نام اسپروس پس از کشتن همسرش پوپی سابینا، تعامل جنسی داشت. او اسپروس را اخته کرد، علناً او را به عنوان همسر خود انتخاب و او را مجبور کرد که لباس زنانه بپوشد. به همین ترتیب، امپراتور تراژان (98-117 م) نیز هم‌جنس‌گرا بوده و با مردان تمایل جنسی داشت. امپراتور ایل جبل 218-222م با زوتیکوس در یک مراسم عمومی با خوشباش‌گویی عموم ازدواج کرد.

اگر ما به اعمال یونانیان و رومی‌ها در انجام اعمال هم‌جنس‌گرایانه آشکار، از طریق ازدواج با پسران، آمیزش جنسی غیرمعمول با برده‌ها و تعاملات جنسی شان در حمام‌های آب گرم نگاهی بیندازیم، می‌بینیم که آنان نسبت به هم‌جنس‌گرایی کدام مشکل قایل نبوده و آن را قانونی نیز کرده بودند؛ چیزی‌که به "باداراستیاπαιδερᾱ" معروف بود. علاوه بر این‌که آن‌ها با دشمنان شکست‌خورده خود برای نکوهش و اظهار بد رفتاری با آنان، این عمل را انجام می‌دادند؛ چون دشمنان شرقی آن‌ها هم‌جنس‌گرایی را عیب می‌شمردند.

با ظهور مسیحیت -که امپراتوری روم از زمان پیدایش به آن تعامل کرده بود و قسطنطین جز در شورای نیقیه در سال 325م آن را دین رسمی امپراتوری قرار نداد- جایی برای هم‌جنس‌گرایی در آن وجود نداشت، بی‌بندوباری جنسی را گناهی مهلک و هولناک می‌دانستند و به عنوان جنایتی شنیع که با آموزه‌های دین مسیحیت و فطرت بشری در تضاد باشد، پذیرفته نشد؛ به ویژه این‌که قریۀ قوم لوط علیه السلام در فاصله‌ی سنگرس ناصره قرارداشت. قسطنطین قانونی وضع کرد که هم‌جنس‌گرایی را جرم قرار داد و مجازات آن را سوزاندن با آتش تعیین کرد. از آن زمان تا قرن هجدهم  اروپا با هم‌جنس‌گرایی چنین رفتاری داشت. آلمان در قرن پانزدهم و شانزدهم مرتکب هم‌جنس‌گرایی را با مرگ وحشتناکی چون انداختن آن‌ها در قفس حیوانات وحشی یا سوزاندن آن‌ها با آتش، مجازات می‌نمود و هم‌جنس‌گرایان زن و مرد را در سراسر قاره تحت تعقیب قرار می‌داد.

هم‌جنس‌گرایی در عصر کنونی

با ظهور اسلام، هم‌جنس‌گرایی در تاریکی فرو رفت و عاملان عمل قوم لوط علیه السلام با پرتاب از بلندی و تعقیب آنان با پرتاب سنگ به مجازات اعدام محکوم شدند. با ضعف دولت خلافت و پس از سقوط آن در سال 1342هـ.ق/ 1924م، این اعمال هم‌جنس‌گرایی دوباره پدیدار و مروجین آن‌ها ظهور کردند. در تاریخ معاصر ما، زیگموند شلومو فروید (1939-1856) اولین کسی می‌باشد که مجددًا راه را برای هم‌جنس‌گرایان در اروپا، در عصر مدرن باز کرد. با ارائه یک نظریه روانشناسی با این نتیجه‌گیری که «انسان در اصل همجنس‌گراست و تمام تصورات او در زمینه سکس خیلی طبیعی بوده و دائر بر دوران جنس است و تمام ممنوعیت‌ها در این زمینه، از جملۀخرافات دینی است!»

در فرا رسیدن سال 1897م، مگنوس هیرشفلد (1868-1935) م با انتشار مقاله ای در سال 1896 م با عنوان "سافو و سقراط" عملاً آن‌چه را فروید در آلمان گلیون دوم گفته بود، درعمل تطبیق نمود. وی در این مقاله گفت: «هم‌جنس‌گرایی یک پدیده کاملاً طبیعی است، جامعه نباید آن را بد بشمارند.» سافو Sapph، زن هم‌جنس‌گرای یونانی و شاعر بود که در قرن هفتم و در سال‌های 570 قبل از میلاد، در جزیره لسبوس Lesbos در دریای ایژه زندگی می‌کرد که لزبین‌ها (معرب Lesbianism به معنی آمیزش جنسی زن با زن) وی کسی بود که با دختران هم‌جنس خود معاشقه داشت. سقراط، فیلسوف یونانی است که به همجنس‌گرایی معروف بود.

سپس اولین اتحادیه هم‌جنس‌گرایان در تاریخ با نام "صندوق علمی انسانی" تأسیس شد که به شکل آشکار به هم‌جنس‌گرایی  دعوت می‌کرد و اولین مجله  هم‌جنس‌گرایان زن و مرد را منتشر کرد و برای لغو قانون پروسی کمپانی را برگزار کرد؛ قانونی‌که هم‌جنس‌گرایی  در بین مردان را ممنوع می‌کرد. وی با مردان هم‌جنس‌گرا همرایش کمپاینی را سازماندهی و از سراسر جهان امضاءهای را علیه قانون ضد هم‌جنس‌گرایی جمع آوری کرد، از جمله امضاء افراد مشهوری مانند آلبرت انیشتین، فیزیک‌دان معروف 1879-1955م، امیل زولا، رمان نویس فرانسوی 1840-1902م، توماس مان، نویسنده و ادیب آلمانی 1875-1955م و لئون تولستوی، نویسنده روسی 1828-1910م. حتی وی توانست هم‌جنس‌گرایان را از زندان‌های آلمان آزاد کند، با تأثیری‌که بر افرادی مانند آنان در اطرافیان گیلیوم دوم داشت.

همراه با پایان جنگ جهانی اول و وقوع تحولی شگرف در صحنه بین‌المللی مانند شکست آلمان، انهدام خلافت عثمانی و ظهور اتحاد جماهیر شوروی، این فرصتی بود که هیرشفلد انحلال و از هم ریخته‌گی بیشتری نشان دهد. وی در سال 1919م در برلین اولین فلم سینمائی را به عنوان متفاوتی از دیگران که حاوی هم‌جنس‌گرایی  بود، ساخت و در همان سال مؤسسه علوم جنسی را تأسیس کرد که به مرکزی برای مردان هم‌جنس‌گرا و مرکز اصلی تبلیغ هم‌جنس‌گرایی تبدیل شد و کتابی در مورد هم‌جنس‌گرایی در مردان و زنان منتشر کرد که شامل بیش از 1000 صفحه بود. با این گمراهی ستمکارِ هیرشفلد هیچکس عکس العمل نشان نداد؛ مگر آدولف هیتلر که در سال 1933م حقوق هم‌جنس‌گرایان را لغو و قانون پروس که هم‌جنس‌گرایی را جرم‌ می‌شمارید، دوباره تصویب کرد و 10000 تا 15000 هم‌جنس‌گرا را بازداشت کرد. اما در سال 1957، دولت آلمان قانونی که هم‌جنس‌گرایی را جرم می‌شمرد، کنار گذاشت و در سال 2000م آلمان به تنهایی صندوقی برای غرامت به قربانیان هیتلر تأسیس کرد که هم‌جنس‌گرایان در آن نیز سهم داشتند و در سال 2008م بنای یادبود برای آن‌ها ساخته شد.

اروپا و هم‌جنس‌گرایی

ما دیدیم که آلمان چگونه بزرگترین نقش را در ظهور هم‌جنس‌گرایان در اروپا ایفا کرد. همان‌طور بقیه کشورهای اروپایی نیز با هم‌جنس‌گرایان و هم‌جنس‌گرایی  ساخت‌وباخت‌های داشتند؛ طوری‌که هم‌جنس‌گرایان راه خود را باز کرده بودند و سه سال قبل از طلوع قرن جدید برای اشغال کرسی در دولت‌هایشان آمده بودند تا جایی که آن‌ها سه وزارتخانه را در لندن اشغال کردند تا خواهران (امثال) شان از پایتخت‌های اروپایی با هموار کردن راه و مساعد ساخت زمینۀ مشارکت هم‌جنس‌گرایان در حکومت‌ها، از آنان پیروی کنند.

در گذشته، هم‌جنس‌گرایان در اروپا در طول قرن‌ها به القاب مختلف و تحقیرآمیزی، خوانده شده و با مجازات‌هایی مواجه می‌شدند که آن‌ها را مورد آزار و اذیت قرار می‌داد. در سال 1260م، در شهر اورلیونز مجازات برداشتن بیضه برای مردان هم‌جنس‌گرا، برداشتن بیظر(ختنه‌گاه) برای زنان همجنس‌گرا در بار اول، برداشتن آلت تناسلی و سینه‌ها در بار دوم و مجازات سوزاندن در بار سوم وضع شد. مجازات هم‌جنس‌گرایان پس از انقلاب فرانسه لغو شد. در سال‌های 1942م و 1981م، فرانسه تنها در تغییر سن مجاز، برای انجام اعمال هم‌جنس‌گرایی مراحلی را طی کرد. در سال 1985م قانون مبارزه با تبعیض بر گرایش جنسی تصویب شد و در سال 2010م هم‌جنس‌گرایی از بیماری روانی حذف و در نهایت هم‌جنس‌گرایان در سال 2013م مجاز به ازدواج شدند.

در انگلیس در قرون وسطی وضعیت نیز چنین بود، اما انگلیس نیز با لغو مجازات اعدام برای هم‌جنس‌گرایان در سال 1861م به فرانسه پیوست و حبس ابد را جایگزین آن‌کرد. سپس اسکاتلند در سال 1889م از آن پیروی کرد. در سال 1967م، هم‌جنس‌گرایی در انگلیس از لیست جرایم حذف و در وازه بر روی هم‌جنس‌گرایان باز شد تا انحرافات شان را بدون مجازات انجام دهند. مارک سایکس انگلیس که در هوتلی در پاریس بر اثر ابتلا به آنفولانزای اسپانیایی فوت کرد و کسی بود ‌که نامش با توافقنامه تقسیم و ترسیم مرز‌ها در بین سرزمین‌های مسلمانان گره خورده است، در فهرست هم‌جنس‌گرایان قرار داشت.

ایتالیا: صاحب واتیکان، برای اعدام هم‌جنس‌گرایان به قانون ژوستینیان استناد کرد، با این حال شهرهای جنوب ایتالیا، مانند فلورانس و بندقیه، قبلاً به اعمال زشت خود مشهور بودند. ایتالیا تحت تأثیر همسایگی اروپایی‌ها قرار گرفت و مجازات اعدام هم‌جنس‌گرایان را کنار گذاشت و اوضاع به جایی رسید که دهه هشتاد قرن گذشته شاهد تأسیس یکی از بزرگترین گروه‌های همجنس‌گرا در جهان به تعداد 150000 هم‌جنس‌گرا بود و هم‌جنس‌گرایی با حضور هم‌جنس‌گرایان سر از واتیکان بیرون کرد.

اما استرالیا، کانادا و نیوزلند، آن‌ها مانند بقیه کشورهای غربی با هم‌جنس‌گرایان همراهی نمودند و با تغییر قوانین مربوط به هم‌جنس‌گرایان و مشروعیت بخشیدن به وجود آن‌ها، جرم پنداشتنِ هم‌جنس‌گرایی را کنار گذاشتند.

شایان ذکر است که کلمه جرم و گناه از پسوند و یا پیشوند هم‌جنس‌گرایی از فرهنگ لغت اروپایی حذف شد و کلمه بیماری جایگزین شد و سپس کلمه بیماری نیز حذف شد و به جای آن اصطلاح تمایل به هم‌جنس‌گرایی قرار گرفت! اعمال هم‌جنس‌گرایی اروپا را در اختیار گرفته و هم‌جنس‌گرایان اجازه دارند که در شهرهای مختلف آن جشن بگیرند، چه رسد به ظاهر شدن. این قاره کهن با هم‌جنس‌گرایی  به جای رسیده که تعریف ازدواج را که عبارت از پیوند بین زن و مرد می‌باشد، به پیوند بین دو مرد یا دو زن که کلیسا برای شان تبریک گوید، اطلاق می‌نمایند! چنان‌چه در سال 2001م، هلند اولین کشوری بود که به ازدواج هم‌جنس‌گرایان اجازه داد و پس از آن بلژیک، اسپانیا، کانادا، ناروژ، سوئد، پرتگال، ایسلند، دنمارک، فرانسه، انگلیس، اسکاتلند، لوکزامبورگ، ایرلند، فنلند، مالت، آلمان و اتریش در سال 2019م، طوری‌که کلیساها در ابتداء در سال 2009م در سوئد و سپس در ایسلند و ناروژ به ازدواج هم‌جنس‌گرایان تبریک گفتند. ادامه دارد...

برگرفته از شماره 443 مجله الوعی

نویسنده: المهندس شفيق خميس – ولاية اليمن

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

پیامی به رژیم یهود، حکام مسلمانان، حامیان استعمارگرشان و پیامی به لشکریان مسلمانان!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

آنچه اکنون در غزه اتفاق می‌افتد، یک جنایت تمام‌عیار است!

امریکا برای حمایت از یهودیان، ناوهای جنگی می‌فرستد و اردوغان، یهودیان فراری را استقبال و به آن‌ها پناه می‌دهد، سیسی گذرگاه رفح را مسدود می‌سازد و رژیم اردن، فرودگاه‌ها و پایگاه‌ها را برای طیاره‌های حامی رژیم یهود باز و پل ارتباطی اردن و فلسطین را مسدود می‌گرداند! رژیم یهود، آب، برق و موادسوختی را بالای نوار غزه قطع و با فاسفرسفید و موشک‌ها تکه‌تکه‌شان می‌کند که این‌ها سبب شده اند، صدهاتن از مردم ما در غزه، در نتیجۀ بمباردان و تجاوزات وحشیانه آواره و پراکنده شوند.

در جریان این جنایت شنیعی که توسط این جنایت‌کاران صهیونست و حامیان شان اعم از امریکا و ولاء شان یعنی حکام مسلمانان با رژیم‌های شان انجام می‌شود، می‌گوییم:

ای رژیم یهود بزدل!

تو با تانک‌هایت می‌توانی گل‌ها را پایمال کنی؛ اما هرگز نمی‌توانی آمدن بهار را به تأخیر اندازی!

ای رژیم جنایت‌کار!

تو با تانک‌هایت می‌توانی مردم ما را در غزه زیرپای کنی؛ اما هرگز نمی‌توانی که آمدن خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را به تأخیر اندازی! پنج‌صد تن از مجاهدین توانستند که شما را دچار بلاها و مصیبت‌ها کنند؛ پس طوفان امت چگونه خواهد بود که دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت رهبری‌اش خواهد کرد؟

ای سیسی ظالم، مزدور امریکا!

تو می‌توانی که گذرگاه رفح را در برابر مردم غزه ببندی؛ اما نمی‌توانی که جلو نصرتی را بگیری که از طریق تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت به زودی زود و به خواست الله سبحانه وتعالی آماده و وساوس شیطان را از سرت خواهد پراند!

ای ملک عبدالله ثانی، مزدور انگلیس!

تو می‌توانی که پل میان اردن و فلسطین را ببندی و مردم ما را در فلسطین خفه‌کنی؛ اما هرگز نمی‌توانی که تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را به تأخیر اندازی؛ خلافتی که به خیانت‌های پدران و اجدادت که در حق امت اسلام و مردم فلسطین و مقدسات آن انجام داده اند، پایان خواهد داد!

ای طاغی و جنایت‌کار سوریه، ای سگ امریکا!

تو می‌توانی که مردم ما را در شام به هلاکت برسانی؛ اما هرگز نمی‌توانی که تأسیس خلافت راشدۀ ثانی را بر منهج نبوت را به تأخیر اندازی؛ خلافتی که تاج و تخت تو را ویران و اسلام را به همان شأن و شوکت قبلی‌اش در گوشه و کنار شام  به خواست الله سبحانه وتعالی باز خواهد گشتاند!

ای عادی‌سازان روابط اعم از حکام و رژیم‌ها!

شما می‌توانید به امت خیانت کرده و با دشمنانش روابط خود را عادی سازید؛ اما هرگز نمی‌توانید که آمادن خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را به تأخیر اندازید؛ خلافتی که اساسات رژیم‌های ضعیف تان را که انگلیس و استعمارگران برای تان ایجاد کرده اند، نابود خواهد کرد!

ای کفار استعمارگر و ناکس!

شما می‌توانید بخاطر منافع و مصالح خود، از رژیم یهود و حکام ظالم موجود در سرزمین‌های ما حمایت کنید؛ اما هرگز نمی‌توانید که تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را به تأخیر اندازید؛ خلافتی که به استعمار و چور و چپاول تان در سرزمین‌های ما خاتمه داده و به حکمیت تان در تصامیم ما پایان بخشیده و شما را به خواست الله سبحانه وتعالی، از سرزمین‌های ما، ذلیلانه و مایوسانه بیرون خواهد کرد!

ما به همۀ شما می‌گوییم که اکنون هرکاری را که می‌خواهید بکنید؛ زیرا بهار امت ما حتماً آمدنی‌ست و خلافت، عزت و نظام پروردگار ما، دژ مستحکم ما از بازی‌ها و نیرنگ‌های تان، نجات ما از استعمار تان و حافظ اموال ما از چور و چپاول‌های تان است.

اما لشکریان مسلمانان! برای تان چنین می‌گوییم:

شما می‌توانید بسان شیرهای خاموش، در پایگاه‌ها و قرارگاه‌های تان بمانید و از حوادثی که برای غزه، اقصی و برادران فلسطینی تان می‌افتد، چشم‌پوشی کنید؛ اما نمی‌توانید از خواری و ذلت روز قیامت در پیشگاه الله سبحانه وتعالی نجات یابید؛ آن هنگام که از شما دربارۀ کوتاهی و چشم‌پوشی تان در حق فلسطین، غزه، اطفال، زنان و سالمندان‌اش بپرسد! پس برخیزید و حرکت کنید! الله سبحانه وتعالی بر شما رحم کند و برای وی سبحانه وتعالی از وجودتان خیری نشان دهید! همگی برای جهاد بیرون روید و در راه الله سبحانه وتعالی از ملامت هیچ ملامت‌گری نترسید! از حکام خائن خود نافرمانی کرده و بر آن‌ها تمرد و امت خود را یاری رسانید و به  نصرت قویی روی آورید که شما را از عذاب دردناک الهی نجات و با رسول الله صلی الله علیه وسلم و صحابۀ مجاهدش رضی الله عنهم در بهشت جاویدان یکجا نماید!

﴿یوْمَ لَا ینفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ (88) إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ[شعراء: 88 و 89]

ترجمه: ‏‏آن روزی كه اموال، (یعنی نیروی مادی) و اولاد (یعنی نیروی انسانی، به كسی) سودی نمی‌رساند؛‏ بلكه تنها كسی (نجات پیدا می‌كند و از اموالی كه در راه آفریدگار صرف و از اولادی كه در مسیر پروردگار و در مسیر جهاد رهنمود كرده باشد) سود می‌برد كه با دل سالم (از بیماری كفر و نفاق و ریا) به پیشگاه الله آمده باشد.

در اخیر، برای برادران مجاهد مستقر خود در غزه می‌گوییم: الله سبحانه وتعالی برای تان، جزا و پاداش خیر دهد و شما را برکت داده و دل‌های تان را گرم و خوش نماید؛ چنانکه شما دل‌های همۀ امت را گرم نمودید! الله سبحانه وتعالی ارواح شهدای تان را خشنود و مبارک گرداند و دردتان را جبران و هرکس که به شما پشت کرده، خوار و ذلیل گرداند و شما را بر این ابتلاء، یاری رساند! کشته‌شدگان ما در بهشت و کشته‌شدگان یهود در جهنم اند. شما خوب می‌دانید که دل‌های همۀ مسلمانان برای نصرت و رهایی تان از اسارت سوخته و بی‌تابند؛ اما حکام سوء و مزدورانِ استعمارگران، امت را نمی‌گذارند تا شما را یاری رسانند و لشکریان را از حرکت برای نصرت غزه و تمام فلسطین مانع می‌شوند؛ اما شما را بشارت می‌دهیم؛ نصرتی را که شما در فلسطین با جنگیدن با یهود آغاز کردید، به نصرت قویی در خارج از فلسطین با تأسیس دولت اسلامی به خواست الله سبحانه وتعالی در این نزدیکی‌ها مبدل خواهد گشت و در آن هنگام، آزادسازی تمام فلسطین اگر موضوع ساعات نباشد، موضوع چند روزی‌ست. الله سبحانه وتعالی برای تان صبر و استقامت دهد و با شکست دشمن، نصرت تان دهد! آمین!

نویسنده: فرج ممدوح

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

تجاوز به غزه و راه‌حل اساسی!

)ترجمه(

خبر:

تجاوز وحشیانۀ رژیم یهود به غزه و موقف‌گیری‌های مختلف.

تبصره:

یک هفته از تجاوز وحشیانۀ رژیم یهودی بر غزه سپری‌می‌شود؛ تجاوزی که از هر جهت در قتل، فساد، تخریب و کشتار در این سرزمین فراتر رفته است. در خلال این حادثه به موارد زیر اشاره می‌شود:

1. ایستادن دولت‌های غربی در کنار رژیم یهودی و حمایت‌های سیاسی و کمک نظامی بعضی از دولت‌ها و هم‌چنان تمایل بعضی دیگر به حمایت سیاسی از رژیم یهودی.

2. موقف حاکمان سرزمین‌های اسلامی، موقف‌های بی‌نهایت شرم‌آور است؛ جالب است که برخی از آن‌ها به گونه‌ای سکوت کرده‌اند که گویا این موضوع به آن‌ها مربوط نیست. برخی فقط نسبت به آواره‌گی مردم غزه موقف گرفتند و برخی دیگری ترس خود را نسبت به وضعیت امنیتی منطقه ابراز کرده‌اند. برخی از آن‌ها در کنار یهودیان ایستادند و به خاطر کشته‌های‌شان از آن‌ها دلجویی کرده‌اند و برخی از آن‌ها اقدامات مجاهدین علیه یهودیان را تقبیح نموده‌اند و در حقیقت همه به یک اندازه در سرزمین مقدس فلسطین و اهل آن‌جا خیانت کرده‌اند؛ اما شاید برخی از آن‌ها گستاخ‌تر و بعضی کمتر حیاء داشتند.

3. ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی علاقه‌ای به اتفاقاتی که در حال وقوع است، ندارند.

4. علی‌الرغم که تعداد زیادی از مردم غزه کشته شده‌اند و از چند روز به اینسو بطور متواتر طیارات اسرائیلی بر سرشان بمباران می‌کنند؛ اما آن‌ها ثبات، صبر و امید خود را از دست نداده‌اند.

لذا بقیه مسلمانان احساسات‌شان ملتهب شد، قیام کردند و وارد عمل شدند؛ اما نمی‌دانند چه کاری انجام دهند و خشم خود را به هر وسیله ممکن ابراز نمودند و نمی‌دانستند که حاکمان‌شان سست و ناتوان‌اند و این‌که ارتش‌های سرزمین‌های‌شان کاری نکرده‌اند!

لذا ای کاش قوم من می‌دانستند که راه‌حل اصلی و معقول جز به حرکت در آوردن ارتش‌های سرزمین‌های اسلامی برای نابودی هیولای رژیم یهودی در آن واحد نیست و این ارتش‌ها با حضور این حکام مزدور و دست‌نشانده حرکت نمی‌کنند. پس ای مسلمانان بیاید برای اقامه خلافت راشده بر منهج نبوت به اسرع وقت تلاش کنیم و عزت و سربلندی امت را دوباره بازگردانیم و از کسانی‌که علیه مسلمانان در هر جای دنیا ظلم می‌کنند، انتقام بگریم.

نویسنده: خلیفه محمد

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

پیامی به رژیم یهود، حکام مسلمانان، حامیان استعمارگرشان و پیامی به لشکریان مسلمانان!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

آنچه اکنون در غزه اتفاق می‌افتد، یک جنایت تمام‌عیار است!

امریکا برای حمایت از یهودیان، ناوهای جنگی می‌فرستد و اردوغان، یهودیان فراری را استقبال و به آن‌ها پناه می‌دهد، سیسی گذرگاه رفح را مسدود می‌سازد و رژیم اردن، فرودگاه‌ها و پایگاه‌ها را برای طیاره‌های حامی رژیم یهود باز و پل ارتباطی اردن و فلسطین را مسدود می‌گرداند! رژیم یهود، آب، برق و موادسوختی را بالای نوار غزه قطع و با فاسفرسفید و موشک‌ها تکه‌تکه‌شان می‌کند که این‌ها سبب شده اند، صدهاتن از مردم ما در غزه، در نتیجۀ بمباردمان و تجاوزات وحشیانه آواره و پراکنده شوند.

در جریان این جنایت شنیعی که توسط این جنایت‌کاران صهیونست و حامیان شان اعم از امریکا و ولاء شان یعنی حکام مسلمانان با رژیم‌های شان انجام می‌شود، می‌گوییم:

ای رژیم یهود بزدل!

تو با تانک‌هایت می‌توانی گل‌ها را پایمال کنی؛ اما هرگز نمی‌توانی آمدن بهار را به تأخیر اندازی!

ای رژیم جنایت‌کار!

تو با تانک‌هایت می‌توانی مردم ما را در غزه زیرپای کنی؛ اما هرگز نمی‌توانی که آمدن خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را به تأخیر اندازی! پنج‌صد تن از مجاهدین توانستند که شما را دچار بلاها و مصیبت‌ها کنند؛ پس طوفان امت چگونه خواهد بود که دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت رهبری‌اش خواهد کرد؟

ای سیسی ظالم، مزدور امریکا!

تو می‌توانی که گذرگاه رفح را در برابر مردم غزه ببندی؛ اما نمی‌توانی که جلو نصرتی را بگیری که از طریق تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت به زودی زود و به خواست الله سبحانه وتعالی آماده و وساوس شیطان را از سرت خواهد پراند!

ای ملک عبدالله ثانی، مزدور انگلیس!

تو می‌توانی که پل میان اردن و فلسطین را ببندی و مردم ما را در فلسطین خفه‌کنی؛ اما هرگز نمی‌توانی که تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را به تأخیر اندازی؛ خلافتی که به خیانت‌های پدران و اجدادت که در حق امت اسلام و مردم فلسطین و مقدسات آن انجام داده اند، پایان خواهد داد!

ای طاغی و جنایت‌کار سوریه، ای سگ امریکا!

تو می‌توانی که مردم ما را در شام به هلاکت برسانی؛ اما هرگز نمی‌توانی که تأسیس خلافت راشدۀ ثانی را بر منهج نبوت را به تأخیر اندازی؛ خلافتی که تاج و تخت تو را ویران و اسلام را به همان شأن و شوکت قبلی‌اش در گوشه و کنار شام  به خواست الله سبحانه وتعالی باز خواهد گشتاند!

ای عادی‌سازان روابط اعم از حکام و رژیم‌ها!

شما می‌توانید به امت خیانت کرده و با دشمنانش روابط خود را عادی سازید؛ اما هرگز نمی‌توانید که آمادن خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را به تأخیر اندازید؛ خلافتی که اساسات رژیم‌های ضعیف تان را که انگلیس و استعمارگران برای تان ایجاد کرده اند، نابود خواهد کرد!

ای کفار استعمارگر و ناکس!

شما می‌توانید بخاطر منافع و مصالح خود، از رژیم یهود و حکام ظالم موجود در سرزمین‌های ما حمایت کنید؛ اما هرگز نمی‌توانید که تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را به تأخیر اندازید؛ خلافتی که به استعمار و چور و چپاول تان در سرزمین‌های ما خاتمه داده و به حکمیت تان در تصامیم ما پایان بخشیده و شما را به خواست الله سبحانه وتعالی، از سرزمین‌های ما، ذلیلانه و مایوسانه بیرون خواهد کرد!

ما به همۀ شما می‌گوییم که اکنون هرکاری را که می‌خواهید بکنید؛ زیرا بهار امت ما حتماً آمدنی‌ست و خلافت، عزت و نظام پروردگار ما، دژ مستحکم ما از بازی‌ها و نیرنگ‌های تان، نجات ما از استعمار تان و حافظ اموال ما از چور و چپاول‌های تان است.

اما لشکریان مسلمانان! برای تان چنین می‌گوییم:

شما می‌توانید بسان شیرهای خاموش، در پایگاه‌ها و قرارگاه‌های تان بمانید و از حوادثی که برای غزه، اقصی و برادران فلسطینی تان می‌افتد، چشم‌پوشی کنید؛ اما نمی‌توانید از خواری و ذلت روز قیامت در پیشگاه الله سبحانه وتعالی نجات یابید؛ آن هنگام که از شما دربارۀ کوتاهی و چشم‌پوشی تان در حق فلسطین، غزه، اطفال، زنان و سالمندان‌اش بپرسد! پس برخیزید و حرکت کنید! الله سبحانه وتعالی بر شما رحم کند و برای وی سبحانه وتعالی از وجودتان خیری نشان دهید! همگی برای جهاد بیرون روید و در راه الله سبحانه وتعالی از ملامت هیچ ملامت‌گری نترسید! از حکام خائن خود نافرمانی کرده و بر آن‌ها تمرد و امت خود را یاری رسانید و به  نصرت قویی روی آورید که شما را از عذاب دردناک الهی نجات و با رسول الله صلی الله علیه وسلم و صحابۀ مجاهدش رضی الله عنهم در بهشت جاویدان یکجا نماید!

﴿یوْمَ لَا ینفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ (88) إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِیمٍ[شعراء: 88 و 89]

ترجمه: ‏‏آن روزی كه اموال، (یعنی نیروی مادی) و اولاد (یعنی نیروی انسانی، به كسی) سودی نمی‌رساند؛‏ بلكه تنها كسی (نجات پیدا می‌كند و از اموالی كه در راه آفریدگار صرف و از اولادی كه در مسیر پروردگار و در مسیر جهاد رهنمود كرده باشد) سود می‌برد كه با دل سالم (از بیماری كفر و نفاق و ریا) به پیشگاه الله آمده باشد.

در اخیر، برای برادران مجاهد مستقر خود در غزه می‌گوییم: الله سبحانه وتعالی برای تان، جزا و پاداش خیر دهد و شما را برکت داده و دل‌های تان را گرم و خوش نماید؛ چنانکه شما دل‌های همۀ امت را گرم نمودید! الله سبحانه وتعالی ارواح شهدای تان را خشنود و مبارک گرداند و دردتان را جبران و هرکس که به شما پشت کرده، خوار و ذلیل گرداند و شما را بر این ابتلاء، یاری رساند! کشته‌شدگان ما در بهشت و کشته‌شدگان یهود در جهنم اند. شما خوب می‌دانید که دل‌های همۀ مسلمانان برای نصرت و رهایی تان از اسارت سوخته و بی‌تابند؛ اما حکام سوء و مزدورانِ استعمارگران، امت را نمی‌گذارند تا شما را یاری رسانند و لشکریان را از حرکت برای نصرت غزه و تمام فلسطین مانع می‌شوند؛ اما شما را بشارت می‌دهیم؛ نصرتی را که شما در فلسطین با جنگیدن با یهود آغاز کردید، به نصرت قویی در خارج از فلسطین با تأسیس دولت اسلامی به خواست الله سبحانه وتعالی در این نزدیکی‌ها مبدل خواهد گشت و در آن هنگام، آزادسازی تمام فلسطین اگر موضوع ساعات نباشد، موضوع چند روزی‌ست. الله سبحانه وتعالی برای تان صبر و استقامت دهد و با شکست دشمن، نصرت تان دهد! آمین!

نویسنده: فرج ممدوح

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

حکام نمی‌توانند نیروهای مسلح ما را از دستور الله سبحانه وتعالی مبنی آزادسازی فلسطین منع کنند!

(ترجمه)

حزب‌التحریر-ولایه پاکستان اعتراضاتی را به راه انداخت که در آن خواستار انسجام فوری نیروهای پاکستان در حمایت از فلسطین گردید. در واقع، هرزگاهی که فلسطین مورد حمله قرار می‌گیرد، امت به شکل دسته‌جمعی به ارتش خود روی می‌آورد؛ همان‌گونه که یک پدر بیمار هنگام نیازمندی‌اش به نیرومندترین فرزندش روی می‌آورد. در خصوص رهبری پاکستان، چیزی جز بهانه‌ای بی‌مورد از خود بجای نگذاشته اند.

1. این بهانه که ما باید منتظر دستور حاکمان بمانیم، هیچ‌گونه اساس و اعتباری ندارد. هیچ نیازی به انتظار ماندن نیست. آزادسازی سرزمین‌های اشغالی دستوری‌ست از جانب الله سبحانه وتعالی که بایستی بی‌درنگ مبادرت به آن صورت گیرد. با این وجود، مقاومت قهرمانانه و قابل ستایش مسلمانان فلسطین قادر به حذف دولت یهود نخواهد بود. این وجیبه افسران ماست که در اطاعات از دستور الله سبحانه وتعالی به حمایت از برادران مجاهد شان شتاب ورزند.

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ[انفال: 72]

ترجمه: و اگر آن‌ها از شما در امر دین یاری خواستند، بر شماست که آن‌ها را یاری کنید.

2. این بهانه که گویا حکام می‌توانند از دستور الله سبحانه وتعالی منع کنند، هم‌چنان هیچ‌گونه اعتباری ندارد. کاملاً واضح است که این حکام تمام تلاش شان را به خرچ می‌دهند و روایاتی را از خود می‌بافند تا از افسران ما در قضیه آزادسازی فلسطین جلوگیری کنند. این حاکمان از افسران ما می‌خواهند تا حاکمان (هم‌ردیف شان) را علیه مسلمانان حمایت کنند. با این حال، اگر این افسران از این حکام اطاعت کنند، الله سبحانه وتعالی خشم‌گین خواهد شد. در صورتی‌که این افسران از این حاکمان فرمان نبرند و الله سبحانه وتعالی را اطاعت کنند، رستگاری دنیا و آخرت شامل حال شان خواهد شد. پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمودند: «لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ اللهِ؛ اطاعت از مخلوق در معصیت الله اصلاً جایز نیست.» (احمد و طبرانی)

3. این بهانه که فقط حکام به تنهایی مجازات خواهند شد، نیز اعتباری ندارد. لشکر فرعون به همان مجازاتی دچار شد که فرعون دچار آن گردید. این فرمان که سرزمین‌های اشغالی را آزاد کنید، نه تنها وظیفه رهبری می‌باشد؛ بلکه وجیبه همه افسران نیز می‌باشد. در صورتی‌که رهبری به دستور الله سبحانه وتعالی عمل نکرد، بایستی از صحنه برداشته شده و تعویض شود. پس، مبادا که هیچ افسری سخن الله را فراموش کند و یا خودش را به فراموشی بزند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا[احزاب: 67]

ترجمه: و گفتند: پرروردگارا! ما از سروران و بزرگان (حاکمان) خود اطاعت کردیم، پس ما را از راه بدر بردند (و گمراه ساختند).

ای فرزندان صلاح‌الدین در نیروهای ارتش پاکستان! امت در یک تحول تاریخی قرار دارد، برخیزید و در کنار شان قرار گیرید! زمان آن است که معصیت و غفلت را با توبه، اطاعت و جهاد در سبیل الله سبحانه و تعالی تعویض کنید! با حزب‌التحریر تحت رهبری شیخ عطا ابن خلیل ابوالرشته دست داده و به پیش روید! برای زمزمه تکبیرات فتح در حیاط مسجدالاقصی به پیش روید! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حوله [اسراء: 1]

ترجمه: پاک و منزه است ذاتی که بنده‌اش را شب‌هنگام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی – که گرداگردش را برکت داده ایم-  برد تا برخی از آیات خود را به او بنمایانیم؛ بی‌گمان اوست که شنوای بیناست.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

29 ربیع‌الاول 1445هـ.ق.

14 اکتوبر 2023م.

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

ای ارتش‌های مسلمانان! اعلان طوفان کنید تا خلافت راشده ثانی به منهج نبوت تاسیس شود!

(ترجمه)

دیروز دوشنبه مورخ 9 آگست 2023م، وزارت صحت غزه اعلام کرد که تلفات عملیات خصمانه‌ی کیان یهودی از صبح روز شنبه به 687 تن که شامل 140 طفل و 205 زن شهید و به تعداد 3726 تن مجروح به ثبت رسیده که 10 درصد آن‌ها اطفال بودند. ضمناً، ده‌ها هزار نفر در مکاتب وابسته به آژانس امداد و کار سازمان ملل برای آواره‌گان فلسطینی (UNRWA) جابجا شدند. (آمار در زمان نوشتن اعلامیه)

این کیان جنایت‌کارِ بزدل خشم خود را بر غیرنظامیان غزه، به‌خصوص زنان و کودکان خالی می‌کند، تمام خانواده‌ها را از ثبت احوال پاک می‌کند، آن‌ها را مجروح و را آواره می‌کند، خانه‌ها و اموال‌شان را از بین می‌برد و حتی مکاتبی را که در آن پناه گرفته‌اند، بمباران می‌کند و محله‌ها و زیرساخت‌های موجود در آن‌جا را تخریب می‌کند. این امر پس از آن صورت گرفت که گروهی مؤمن، شکنندگی این کیان و خانه ضعیف آن را آشکار کردند؛ زیرا با نفوذ به خطوط آن و هجوم به شهرک‌های آن، آن‌ها را کشتند و زخمی کردند، اسیران را از آن‌ها گرفتند و خساراتی به آن‌ها وارد کردند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿لأنْتُمْ أَشَدُّ رَهْبَةً فِي صُدُورِهِمْ مِنَ اللهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ * لا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَعْقِلُونَ﴾ [حشر: ۱۳-۱۴]

ترجمه: ‏هراس شما در سينه‌هاي ايشان، بيش از هراس آنان از الله است! اين بدان خاطر است كه ايشان مردمان نفهم و ناداني هستند (و عظمت خداي را درك نمي‌كنند). ‏يهوديان هرگز با شما به صورت دسته‌جمعي جز در پس دژهاي محكم و يا از پشت ديوارها نمي‌جنگند. عداوت و دشمني در ميان خودشان شدت دارد. تو ايشان را متحد مي‌بيني، ولي پراكنده دل بوده و هماهنگ نمي‌باشند. اين بدان خاطر است كه مردمان بي‌شعور و ناآگاهي هستند.

ای امت اسلامی! فلسطین و اقصی جزء عقیده شماست. حرکت برای حمایت از اهل آن و دفاع از مکان اسراء پیامبر صلی الله علیه وسلم تکلیفی بر شانه‌‌های شماست. پس فرزندان‌تان را در ارتش‌ها تشویق کنید تا برای حمایت از برادران مظلوم خود بسیج شوند، مکان اسراء پیامبرشان را آزاد کنند و زنجیرهای حاکمان خائن را بشکنند و مرزهای خیالی را که به هدف تقسیم و متفرق کردن امت ایجاد کرده اند، فرو بریزند!

اى مخلصين در ارتش اسلام! ديديد كه کیان يهود از خانه عنكبوت ضعيف‌تر است و گروهى از مجاهدین اين خسارات را به آن‌ها وارد كردند، وارد شهرك‌هاى آن‌ها شدند و وحشت را در دل‌هاي‌شان انداختند. پس اگر شما که صاحب تانک و هواپیما هستید، حرکت کنید، چه می‌شود؟ کیان یهودی ساعتی از روز را دوام نخواهد آورد! آیا قلوب شما آرزوی پیروزی نمی‌کند و این‌که نام‌های شما در صفحه کسانی ثبت شود که از دین الله سبحانه وتعالی حمایت کردند، مانند سعد بن معاذ، خالد بن ولید و معتصم؟ آیا وقتی این بزدلان بدجنس به مکان اسراء پیامبرتان بی‌حرمتی می‌کنند و به زنان آزاده آن‌جا حمله می‌کنند، خون‌ در رگ‌های تان بجوش نمی‌آید‌؟ آیا از حاکمان جنایت‌کاری که به الله سبحانه وتعالی و رسول او صلی الله علیه وسلم خیانت کردند، با یهودیان جنایت‌کار روابط خود را عادی ساختند، حتی از آن‌ها حمایت کردند و پایگاه‌های خود را برای تعدادی کشورها باز کردند تا کمک‌های امریکا را به کیان یهود برسانند، اطاعت می‌کنید و از پروردگار جهانیان اطاعت نمی‌کنید که به شما دستور می‌دهد که از برادران مظلوم‌تان حمایت کنید؟

﴿وَإِنْ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمْ النَّصْرُ﴾ [انفال: ۷۲]

ترجمه:  اگر (چنين مؤمنان غيرمهاجري از دست ظلم و جور ديگران) به سبب دين شان از شما كمك و ياري خواستند، كمك و ياري بر شما واجب است.

این سستی تا به کی ادامه پیدا می‌کند؟ به الله سوگند قلوب‌ما مشتاق شنیدن شعارهای "الله اکبر" از لشکرهای فاتح و آزادکننده است که این کیان بزدل را به حالتی برساند که زمزمه‌های شیطان را فراموش کند. آیا قلوب شما حسرت آن صحنه عالی را ندارد؟ خیر خود را به پروردگارتان نشان دهید و آن طوفان را اعلان کنید تا خلافت راشده ثانی را به منهج نبوت تاسیس کنید.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ * إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَيَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [توبه: ۳۸-۳۹]

ترجمه:اي مؤمنان! چرا هنگامي كه به شما گفته مي‌شود(براي جهاد) در راه الله حركت كنيد، سستي مي‌كنيد و دل به دنيا مي‌دهيد؟ آيا به زندگي اين جهان به جاي زندگي آن جهان خوشنوديد؟ (و فاني را بر باقي ترجيح مي‌دهيد؟ آيا سزد كه چنين كنيد؟) تمتّع و كالاي اين جهان در برابر تمتّع و كالاي آن جهان، چيز كمي بيش نيست.‏ ‏اگر براي جهاد بيرون نرويد، الله شما را (در دنيا با استيلاء دشمنان و در آخرت با آتش سوزان) عذاب دردناكي مي‌دهد و (شما را نابود مي‌كند و) قومي را جايگزين تان مي‌سازد كه جدا از شمايند (و پاسخگوي فرمان الله هستند، در اسرع وقت دستور او را اجرا مي‌نمايند. شما بدانيد كه با نافرماني خود تنها به خويشتن زيان مي‌رسانيد) و هيچ زياني به الله نمي‌رسانيد و الله بر هر چيزي توانا است (و از جمله بدون شما هم مي‌تواند اسلام را پيروز گرداند، و هم‌چنين شما را از بين ببرد و دسته فرمانبرداري را جانشين شما كند).

بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

25 ربیع الاول 1445هـ.ق.

سه شنبه، 10 اکتوبر 2023م.

ترجمان: ابوبکر کابلی

ادامه مطلب...

خونریزی ادلب توسط عادی‌سازان و جامعۀ جهانی متوقف نخواهد شد؛ بلکه توسط خلافت راشده، دولت اسلام و عدالت متوقف خواهد شد!

(ترجمه)

پس از حمله هواپیمای بدون سرنشین به مراسم فراغت نیروهای دولتی در دانشگاه نظامی حمص که منجر به کشته شدن حداقل 89 نفر گردید، رژیم جنایت‌کار و نیروهای وفادار به آن طی چند روز گذشته حملات توپخانه‌ای و موشکی شدید و سیستماتیکی را حداقل در 15 قریه و شهرک در نزدیکی ادلب و حلب انجام دادند. این حملات علاوه بر هدف قرار دادن مرکز دفاع مدنی و تأسیسات برق، چندین بازار، مناطق مسکونی و مکاتب را تحت تأثیر قرار داد که منجر به تاریکی شدید در بسیاری از مناطق و شهرها شد.

در نتیجه این حملات خشونت‌آمیز، حداقل 81 غیرنظامی از جمله 27 کودک و 19 زن زخمی شدند، در حالی‌که تقریباً 15 نفر در روزهای پنج‌شنبه و جمعه جان باختند. بر اساس اظهارات شاهدان عینی، تعداد زیادی از موشک‌ها همزمان بسیار زیاد بوده که باعث وحشت و ترس شدید بخصوص در میان کودکان خردسالی گردیده است که شب‌های خودرا زیر پله‌های زینۀ خانه می‌گذرانند. این‌جا رژیم جنایت‌کاری است که در اتحادیۀ عرب به چوکی خود بازگشته است و در پرتو خاموشی قصدی جامعۀ جهانی هنوز خون بی‌گناهان از دستانش می‌چکد. این‌ها حقایق توطئه‌آمیز رژیم‌های مزدور است که پس از دویدن آن‌ها برای عادی‌سازی روابط با جنایت‌کار سرزمین شام آشکار گردیده است. همۀ این‌ها باعث شد که انقلاب شام وارد مرحله جدیدی شود که در آن کسانی‌که خواهان زندگی دنیا هستند، از کسانی‌که خواهان الله و آخرت هستند، متمایز می‌گردند. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿الم (1) أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لاَ يُفْتَنُونَ (2) وَلَقَدْ فَتَنَّا الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَيَعْلَمَنَّ اللهُ الَّذِينَ صَدَقُوا وَلَيَعْلَمَنَّ الْكَاذِبِينَ [عنکبوت: 1-3]

ترجمه: الم! آیا مردم می‌پندارند که همین‌که بگویند ما ایمان آوردیم ترک شوند و امتحان نشوند، به تحقیق که مردمان قبل از آن‌ها را امتحان کرده ایم تا الله کسانی صادقین را از کاذبین متمایز گرداند.

این‌جاست که مناطق آزاد شدۀ ادلب و ماحول آن هنوز بهای پای‌بندی خویش به اصول انقلاب مبارک‌شان و فداکاری‌های بزرگی را می‌پردازند که انجام شده و هنوز هم در حال انجام است. آن‌چه که در سوریه در پرتو این چشم‌پوشی بین‌المللی در حال رخ دادن است، چیزی نیست جز شکستن ارادۀ مردم انقلابی و از بین بردن شعلۀ انقلاب که علی‌الرغم مشکلاتی که با آن مواجه است، هم‌چنان می‌سوزد، مانند توطئه توطئه‌گران در داخل و خارج، علی‌الرغم این‌که غرب کافر با سلسلۀ کنفرانس‌ها و توافق‌هایی که کنترول جنایت‌کار شام را بر تمام مناطقی‌که در سال‌های انقلاب در سوریه از دست داده بود، دوباره آن‌را به دست آورد.

با توجه به آن‌چه مردم ما در مناطق آزاد شده تجربه می‌کنند، ما به تمام آن رژیم‌های خائنی که با قصاب شام عادی شدند و به عادی‌سازی ادامه می‌دهند، می‌گوییم: این‌جا خون پاک بی‌گناهان هنوز در سرزمین مبارک شام جریان دارد. پس دروغ‌گویی و توجیه و ناامید ساختن ما را بس کنید! آیا نمی‌بینید که اطفال و زنان شام از ماشین‌های جنگی وحشی چه رنجی می‌برند؟! هیچ عذری برای این رژیم منحل شده وجود ندارد و شما به درد مردم و به اشک و خون آن‌ها اهمیتی نمی‌دهید. دغدغۀ اصلی شما اطاعت از اولیای تان در شکستن ارادۀ مردم مخلص و متدین شام و کشتن روحیۀ انقلابی در روح آنان می‌باشد.

ما به همۀ شما می‌گوییم که از رژیم‌های مزدور و جامعۀ بین‌المللی که در بالاترین سطح منافقت می‌نمایند، کسانی‌که توطئه کردند، خیانت کردند، به خون مسلمانان چون سوریه، شام، یا غزۀ زخمی، یمن غمگین، سودان، افغانستان، مالی، ترکستان شرقی، کشمیر و دیگر سرزمین‌های مسلمانان بی‌پروایی کردند، توقع نداریم تا آنان‌را نجات دهند و از مظلومان حمایت نمایند.

ما ندای خود را به شکل خستگی‌ناپذیر و بی‌وقفه به مردم مخلص اهل قوت و قدرت و مردم آزاد توده‌های مردمی خطاب می‌نماییم که برای از سرگیری سبک زندگی اسلامی فداکاری کرده و برای این فداکاری ادامه می‌دهند و برای بازگشت خلافت راشده تلاش می‌نمایند! این هسته راه‌حل مؤثر برای تمام جهان می‌باشد؛ همان چیزی است که الاقصی و همه سرزمین‌های مسلمانان را از دست این کفار بداخلاق آزاد می‌نماید، شکوه و حیثیت امت را باز می‌گرداند، ترس آن‌را در دل دشمنانش باز می‌گرداند، این سردرگمی را جمع نموده، امت را دوباره وحدت می‌بخشد تا انتقام آنان را بگیرد. این امتداد و توسعۀ نظام پیامبر ما محمد صلی‌الله علیه وسلم می‌باشد و او کسی است که ما را بشارت داده است:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: سپس خلافت بر منهج نبوت تأسیس می‌گردد.

بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

26 ربیع‌الاول 1445هـ.ق.

چهارشنبه 11 اکتوبر 2023م.

 مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

 

ادامه مطلب...

چهره‌های دورنگ و زبان‌های دو سر

(ترجمه)

خبر:

غرب اعلان کرد که بعد از طوفان الأقصی به صورت بی‌حد و حصر از رژیم یهود حمایت می‌کند.

تبصره:

غرب یک بار دیگر دندان‌های وحشی خود را نمایان کرد، چهره وحشتناک و چندرنگش را آشکار کرد و زبان منافقت خود را گشود تا دوباره آبروی خودش را بریزد و در چیزی که آن را آزادی و حقوق بشر می‌خواند، عورت خود را برهنه کند.

به عنوان مثال دولت آلمان هرنوع تظاهرات علیه رژیم یهود را خلاف قانون خوانده و تهدید کرد که هر کس شعار "آزادی برای فلسطین" سر دهد را دستگیر می‌کند؛ زیرا بر اساس دیدگاه قانونی آنان در ضمن این شعار معنای خلاصی از دست یهود نهفته است و این موضوع یهودستیزی پنداشته می‌شود.

علی رغم این‌که محکمه برخلاف این قانون حکم کرده است، بازهم پلیس اجازه برگزاری تظاهرات را نمی‌دهد و کسانی را که به مقررات غیر قانونی‌شان پایبندی نکنند، مورد پیگرد قرار می‌دهد. آن‌ها با این کار با خودشان مخالفت کرده، قانون‌هایی را که به تعبیر خودشان از آزادی‌ها محافظت می‌کند، زیر پا می‌کنند.

در کنفرانس مطبوعاتی با سخنگوی دولت آلمان و سخنگوی وزارت خارجه این کشور که بعد از اعلام همکاری بی‌قید و شرط آلمان با رژیم یهود برگزار شد، یک خبرنگار یک سوال را  شش بار از سخنگویان کنفرانس پرسید که موقف دولت آلمان در قبال قطع آب، غذا، و برق از منطقه غزه چیست و این‌که آیا دولت آلمان این موقف دولت یهود را که در قانون بین‌المللی جنایت جنگی تلقی می‌شود، تأیید می‌کند؟ اما جواب آنان فقط فرار، پنهان‌کاری و پنهان شدن در پشت دروغ‌هایی از این قبیل بود که حماس وحشی است و رژیم یهود حق دفاع از خود را دارد و این‌که دولت آلمان بدون قید و شرط پشت این دولت ایستاده است!

از جهت دیگر خانم اورسولا فان درلاین، رئیس کمیسیون اتحادیه اروپا، یک سال پیش، پس از جنگ اوکراین اعلان کرد که روسیه به دلیل قطع برق و از بین بردن زیرساخت‌ها در اوکراین، مرتکب جنایت جنگی شده است، ولی اکنون اعلان می‌کند که اتحادیۀ اروپا بدون هیچ محدودیتی از رژیم یهود حمایت می‌کند. وی درباره سخنان وزیر دفاع رژیم یهود که در آن از قطع آب، غذا، برق و تمام امکانات زندگی بالای دو ملیون و سیصد هزار انسان آسیب‌پذیر صحبت کرد یا آنان را حیوان خطاب نمود، لب به سخن نگشود. علاوه براین‌که یهود خانه‌های مردم غزه را روی سرهای‌شان خراب کرده و بیمارستان‌ها، آمبولانس‌ها، مدارس  و سایر اماکن مدنی یا زیرساختی را مورد حمله قرار داده است.

باید افزود که غربی‌ها ادعا می‌کنند قبل از صدور حکم در مورد هر واقعه‌ای باید آن را بررسی کرد، ولی امروز شبهات و دروغ‌ها را دامن می‌زنند و آسیاب‌های رسانه‌ای در حال تولید دروغ و افترا علیه اسلام و مسلمانان هستند. بدون هیچ مدرکی به مسلمین اتهام وارد می‌کنند، بلکه با گفتن دروغ‌های آشکاری که در معرض دید بینندگان قرار دارد و علی رغم رسوایی و آشکار بودن آن به این کار ادامه می‌دهند. مردم را فریب می‌دهند تا حمایت مردمی را بدست آورده، عیوب ایدئولوژی خود و دروغگویی و ناتوانی ‌سیاستمداران را بپوشانند.

تمام این مسائل اتفاق می‌افتد و غرب به سرکردگی آمریکا که خود را حامیان صلح، مدافع حقوق بشر، دولت‌های قانون و عدالت و سایر اصول دروغین می‌خوانند، وجود دارند! دروغ‌های‌شان همه‌روزه آشکار می‌شود و برای هر کسی‌که شنوایی و درک داشته باشد، واضح می‌شود که غرب تماماً منافق و دروغگو است و ارزش‌هایی که از آن سخن می‌گوید، به اندازه یک دانه خردل برایش ارزش ندارد.

باید توجه داشت که بررسی این مسأله تنها برای ملامت و سرزنش نیست، بلکه این سخنان از باب افشای حقیقت و تأیید واقعیتی است که شاید برخی هنگام کمک خواستن و پناه بردن به گروه‌های چهارجانبه، محاکم بین المللی، سازمان ملل یا سایر نهاد‌های غربی که تنها به دنبال منافع خودشان هستند، متوجه نباشند. علی رغم این اتفاقات تمام غرب چهره وحشتناک و دورنگ خود را آشکار کرده، با زبان منافقانه خود سخن گفت و با معیار‌های دوگانه خود سنجش کرد. ازاین‌رو  باید بدانیم که کفار غربی دشمنان ما هستند و قرار نیست از ما حمایت کنند؛ زیرا ما در نظرشان حیواناتی هستیم که حق زندگی کردن نداریم.

از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که ما را نصرت و تمکین بخشیده و از دست کسانی‌که به شر دعوت کرده و دروغ‌ها را دامن می‌زنند، نجات دهد.

نویسنده: م. یوسف سلامه

مترجم: طه خالد

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه