پنجشنبه, ۲۶ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تنها اسلام برای بازی خونین اوکراین راه‌حل دارد!

(ترجمه)

جنگ اوکراین و واکنش ملت‌های غربی نمونۀ فاحشی از ناچیز بودن نظم فعلی سکولر و تلنگری برای مسلمانان است تا باید برای افشای این دورویی‌ها فعال باشند و راه‌حل بدیل اسلام را پیشکش کنند.

سیاسون و رسانه‌های دست‌نشانده طوری‌که انتظار می‌رود، به همان مفاهیم نابه‌کاری دعوت می‌کنند که عامل جنگ ۱۵۰ سال گذشته بوده‌است؛ یکی از آن جمله: منافع ملی و قوانین بین‌المللی. در حقیقت، ملت‌های غربی اروپا و امریکا قوانین بین‌المللی را ابداع کردند تا منافع ملی تنگاتنگ‌شان را تأمین کند، که در حال حاضر به‌طور خاص علیه ملت‌های شرقی روسیه و چین استعمال می‌شود. زمانی‌که منافع‌شان مطرح شود، از این نام توخالی به نفع خود به گونۀ فریبکارانه استفاده می‌کنند؛ هرچند در زمانی‌که برای‌شان مناسب نیست تمام آن را پایمال می‌کنند. روسیه امروز می‌کوشد غرور ملی‌اش را پس از دهه‌ها تحقیر از سوی غرب احیأ، و تجاوزش را طبق منافع امنیت ملی خود توجیه کند؛ این دقیقاً همان منطقی است که غرب و هم‌پیمانانش برای اشغال عراق و افغانستان اتخاذ کرده‌بودند. در واقع این منطق شبیه همان اتهام ضعیفی است که اشغال‌گران فلسطین و کشمیر برای توجیه جنایت‌شان درپیش می‌گیرند.

چرا باید منافع یک طرف به حدی از طرف دیگر مهم‌تر باشد که ظلم و قتل را توجیه کند؟ برعلاوه، اصلاً چرا باید دو طرف با تقسیم سُست قومی و چنین مرزی وجود داشته باشد تا بر منافع یک جناح نسبت به جناح دیگر ارجعیت دهد؟ این‌ها دقیقاً همان مشکلاتی اند که توسط ملی‌گرایی تشدید می‌یابد و هیچ راه‌حلی غیر از خون‌ریزی بیشتر، تجزیۀ بیشتر و خشونت بی‌پایان برایش وجود ندارد، امری‌که ضررش بر قشر معمولی مردم به‌مراتب بیشتر از رهبران نخبۀ و الیگارش‌های ثروت‌مندشان است.

این قبیله‌گرایی سطحی به اندازۀ تاریخ بشریت قدامت دارد، ولی توسط عقیده اسلامی و نظام اسلامی یعنی خلافت واضحاً حل شده‌بود. بنابراین، مسلمانان همانند صحابه که در میان قبایل عرب مسؤلیت داشتند، مسؤلیت دارند تا برای وحدت عقیده دعوت کنند و از ایدولوژی مخرب سطحی افتخار ملی و منافع ملی و ابزاری مانند قوانین بین‌المللی و متحدینی‌که در خدمت خودشان است، دوری جویند.

مسلمانان باید مفکورۀ ریاکارانۀ "آزادسازی" مردم افغان و عراق را افشاء کنند، مفکوره‌ای که یکی از هر ده نفرشان تحت همین نام توسط نیروهای دروغین آزادی‌بخش غرب به قتل رسیده‌اند؛ دقیقاً روسیه نیز تحت همین عنوان اوکراین را نابود خواهد کرد، چنان‌که دو سال قبل عین این بلا را بر سر چچین آورد. حمایت از قلمروهای جدایی‌طلب ابتکار روسیه نیست. امریکا و اروپا همواره چنین حرکت‌های آزادی‌خواهانۀ دروغین را شعله‌ور ساخته و حمایت کرده‌اند؛ از جمله نمونه‌های بارزی‌که اخیراً رخ داده‌است می‌توان به تیمور شرقی و سودان جنوبی اشاره کرد، و کشمکش‌های بی‌شمار در یمن، سوریه و لیبیا مثال‌های غیررسمی دخالت غرب می‌باشد که اغلب با اتحاد خود روسیه همراه بوده‌است.

اصول و یا اخلاقی وجود ندارد که موجب هدایت سیاست‌گذاران سیاست خارجی غرب و شرق این دور و زمانه شود. همه مدیون عقیدۀ سطحی سکولر و اصول مصلحت‌گرای سرمایه‌داری اند که شعار «حق با قدرت است» سر می‌دهد. آن‌ها کس دیگری را غیر از هوای نفس و طبقۀ ممتاز نمی‌شناسند.

این‌جا است که اسلام و سکولریزم با هم فرق بنیادی دارند. شریعت برای مسلمان همچون قانونی است که حُکام را به عدالت رهنمود و دست ظالم را کوتاه می‌کند. با برگزیدن مجموعۀ سکولریزم، کل جهان به امیال ظالمانۀ طبقۀ ممتاز مقید می‌شوند، بدون داشتن اسلوبی که مانع‌شان شود.

حالا وقت آن رسیده‌ تا مسلمانان برخیزند و اسلام را منحیث بدیلی به ظلم نظام سکولر که منجر به رنج بسیار مردم بیچارۀ جهان شده‌است، پیشکش کنند! حالا وقت آن فرا رسیده‌ تا برچسب‌های دروغین خفت‌بار "اسلام‌گرا" و "افراطی" را که طبقه حاکم و رسانه‌های تحت فرمان‌شان برای مسلمانان صاحب فکر اسلامی در صحنۀ سیاسی و بین‌المللی به‌کار می‌برند، از خود دور کنیم. در حقیقت، آن‌ها دروغ‌های زیادی را علیه مسلمانان به زبان می‌آورند تا نفرت سرسخت را علیه ما برانگیزند؛ اما منافقت و برنامه‌های شوم‌شان به اذن الله افشا می‌شود.

﴿وَيَمْكُرُونَ وَيَمْكُرُ ٱللَّهُ وَٱللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ﴾ (الانفال: ۳۰)

ترجمه: آن‌ها چاره می‌اندیشیدند (و نقشه می‌کشیدند)، و الله (سبحانه و تعالی) هم تدبیر می‌کرد؛ و الله (سبحانه و تعالی) بهترین چاره‌جویان و تدبیرکنندگان است!

یحییٰ نسبت

نماینده مطبوعاتی حزب‌التحریر-بریتانیا

#خلافت_را_بر_پا_کنید

#اقیموا_الخلافة

#ReturnTheKhilafah

مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

دولت خلافت، منابع سرشار انرژی امت اسلامی را تحت یک دولت؛ واحد ساخته و امنیت اقتصادی را تضمین می‌نماید Featured

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

با همکاری دولت همراه مخالفین، مجلس سنا لایحه اوسط نرخ سنگین گاز را به تصویب رساند. حالا نرخ گاز مانند سهم آن‌ها در نظام داخلی بر اساس اوسط نرخ گاز‌وارده و نرخ گاز‌داخلی محاسبه می‌گردد. درین صورت نرخ گاز برای عام بدون شک که بالا می‌رود. از این‌که نرخ گاز وارده پنج یا شش مرتبه بالا‌تر از گاز داخلی‌ست، بناءً تناسب گاز وارد شده افزایش می‌یابد. در حال حاضر سهم گاز‌وارده در فضای عمومی 20 درصد است، اما در سال پیش رو اگر ذخایر جدید استخراج نگردد، سهم گاز‌وارده ممکن به 90 درصد افزایش یابد. در واقع نظام‌های دولت-ملت، نظام اقتصادی و نظام حکومتی آن مانند دموکراسی واضحاً مردم را از منابع مهم و حیاتی عامه محروم ساخته است، در حالی‌که دولت اسلامی آن منابع را ملکیت عامه می‌داند.

تحت نظام اسلام؛ منابع انرژی و منرالی به طور مستقیم به نرخ ارزان یا حتی مجانی در خدمت عام مردم قرار می‌گیرد. از این‌که غرب استعمار‌گر، جهان اسلام را بر اساس دولت-ملت تقسیم نموده و این منابع به قسمت‌های کوچک پارچه پارچه شده است. لهذا؛ نفت عربستان سعودی و ایران برای مردم پاکستان، بنگله‌دیش و مصر نیست، بلکه تنها در خدمت منافع رژیم عربستان سعودی و ایران می‌باشد. به همین شکل؛ تولید گستردۀ گندم، برنج، جو و دیگر مواد ارتزاقی تنها برای دولت پاکستان قرار گرفته و ذخایر نامحدود گاز قطر فقط برای منافع قطر استفاده می‌گردد. متأسفانه مسلمانان منابع خودشان را مبنی بر نرخ متورم بین‌الملی از یک دیگر خریداری می‌نمایند. هم‌چنان، بمب هسته‌ای پاکستان تنها برای حفاظت پاکستان قرار دارد؛ در حالی‌که باید برای محافظت از مسجدالاقصی و خانه مقدس کعبه استفاده گردد! بعد از انهدام خلافت عثمانی‌ها در 28 رجب 1342 هـ.ق مطابق با 3 مارس 1924 م، غرب استعمار‌گر منابع و ذخایر انرژی را میان دولت‌های ضعیف و غیر اورگانیک تقسیم نمود. سپس؛ تحت بهانۀ حفاظت این دولت‌های ضعیف و غیر اورگانیک، شروع به ایجاد پایگاه‌های نظامی نمود تا نفوذ جیوپولیتیکی خود را حفظ نماید.

نظام سرمایه‌داری مردم عام را از منابع انرژی عامه محروم ساخته و آن را در خدمت و اختیار یک تعداد محدود سرمایه‌داران مانند خانواده شاهی عرب در کشور‌های غنی از ذخایر قرار می‌دهد. در واقع؛ دموکراسی به حیث یک دلال در خدمت سرمایه‌داران قرار دارد و مطابق هوا و هوس آن‌ها قانون‌گذاری می‌نماید. تنها راه فرار و نجات از این گودال کثیف سرمایه‌داری، تأسیس دوباره دولت خلافت است که پاکستان، افغانستان، آسیای مرکزی، کشور‌های خلیج و دیگر سرزمین‌های اسلامی را وحدت بخشیده و تمام این منابع و ذخایر را در خدمت اتباع‌اش قرار می‌دهد. دولت خلافت ناظر و ضامن تمام منابع عامه خواهد بود، درین صورت نرخ و مفاد ملکیت عامه مانند گاز برای رعایت امور مردم استفاده خواهد گردید.

ای ارتش مسلح پاکستان! شرایط و وضعیت فعلی به بن‌بست رسیده است. تنها حزب‌التحریر می‌تواند با رهبری سالم، برنامۀ کامل و آماده، شرایط زنده‌گی اسلامی را مهیا ساخته و از این گودال مشکلات نجات دهد. پس؛ درنگ نکنید و دو‌دل نگردید، زیرا وصال به حق بهتر است از وصال به باطل. نصرت خود را برای تأسیس دوباره خلافت راشده بر منهج پیامبر صلی الله علیه و‌سلم اعطا کنید تا فلاح و سعادت دنیا و آخرت را نصیب گردید. الله سبحانه و‌تعالی فرموده است:

﴿وَسَارِعُوٓاْ إِلَى مَغفِرَة مِّن رَّبِّكُم وَجَنَّةٍ عَرضُهَا ٱلسَّمَاواٰتُ وَٱلأَرضُ أُعِدَّت لِلمُتَّقِينَ [آل عمران: 133[

ترجمه: بشتابید به سوی مغفرت پروردگار و جنت، که پهنای آن به اندازه آسمان‌ها و زمین است که برای متقیان آماده شده است.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

مترجم: عبدالله صالحی

#YenidenHilafet

#ReturnTheKhilafah

#أقيموا_الخلافة 

 #الخلافة_101

ادامه مطلب...

گفتگوی صحابی جلیل القدر، ربعی بن عامر با رستم فرمانده فارس

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

به پاسخ محمد مصلح

پرسش

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

تاریخ گفت‌وگویی را که بین ربعی بن عامر و رستم، فرمانده فارس رد و بدل شده از افکار عام اسلام و جهاد گفته است. سوالم این است که چی چیزهای در این گفت‌گو ذکر شده است؟ زمانی‌که مسلمانان فارس را فتح کردند، رستم، فرمانده فارس نماینده‌ای را فرستاد که هیأتی را برای گفت‌وگو طلب کرد و  در خواست این مذاکره به دلیل رغبت شدیدی‌که رستم به صلح داشت، بود و یا به هر شکل ممکن دیگری‌که لشکر مسلمانان با آن از راه جنگ وارد نشود؛ پس ربعی بن عامر رفت تا با رستم مقابل شود؛ اما ربعی از جمله فرماندهان لشکرهای اسلامی نبود؛ بلکه سردار قوم خود بود.

توجه شما را به این گفت‌وگوی می‌خواهم:

رستم: برایش اجازه دهید که وارد شود.

سپس ربعی با اسپ‌ خود بر فرش‌های هموارشده پیش روی رستم داخل و وقتی وارد شد، دید که بالشت‌های آن‌جا طلاکاری شده است؛ پس یکی از این بالشت‌ها را پاره نموده و لگام اسپ خود را کش کرد و توسط آن اسپ خود را بسته کرد؛ سپس نیزه‌اش را گرفت و رو به‌سوی رستم کرد؛ در حالی‌که او بر آن تکیه زده بود، نیزه در فرش داخل شد و فرش را پاره و سوراخ کرد، مردم فارس و رستم به سکوت فرو رفتند؛ در حالی‌که آن‌ها در مورد نشست آن فکر می‌کردند، او نشست و نیزه‌اش را در پیش رویش گذاشت و بر آن تکیه زد؛ سپس رستم سخن را شروع کرد.

رستم: چی چیز شما را به این‌جا کشانده؟

ربعی: الله سبحانه و تعالی ما را فرستاده تا بندگان را از بندگی بندگان بیرون و به بندگی پروردگار بندگان بکشانیم! فرستاده شدیم تا بندگان را از ظلم ادیان باطله به سوی عدل اسلام فراخوانده و از تنگی دنیا به سوی فراخی و وسعت دنیا و آخرت سوق دهیم، هرکسی این را از ما پذیرفت، ما هم از آن می‌پذیریم و اگر نپذیرفت، از آن جزیه می‌گیریم و اگر جزیه را رد کرد، در برابر آن می‌جنگیم تا با نصرت الله سبحانه و تعالی بر آن پیروز شویم.

رستم: اگر شما قبل از پیروزی مردید.

ربعی: الله سبحانه و تعالی برای کسانی‌که از ما مرده جنت را وعده داده و پیروزی برای کسانی است که باقی می‌ماند.

رستم: سخنت را شنیدم و مقصد ترا فهمیدم، آیا می‌شود که ما را مهلت دهی تا نظر رهبران و مردم خود را بگیریم؟ سپس رستم مهلتی از ربعی ‌خواست تا فکر کند.

ربعی: بلی، چی‌قدر می‌خواهی که ترا وقت دهم، یک روز و یا دو روز؟

رستم: نه، بیشتر برایم وقت بده تا من با قوم خود در مدائِن مشوره ‌کنم.

ربعی: رسول الله صلی الله علیه وسلم برای ما آموخته است که گوش‌های مان را از دشمن دور نساخته و در وقت مقابله برای شان بیشتر از سه روز وقت ندهیم؛ یعنی تنها سه روز برای‌شان وقت دهیم تا نتوانند که کار خود را سامان دهند؛ من از این پس سه روز ترا وقت می‌دهم، اسلام را اختیار کن، پس بر می‌گردم و ترا رها می‌کنیم و یا جزیه بده و اگر نیاز به کمک داشتی، برایت کمک می‌کنیم و اگر نیاز به کمک ما نداشتی باز می‌گردیم و رد پیشنهاد شما در روز چهارم است! من کفیل و نماینده قوم خود هستم و اطمینان می‌دهم که به جنگ شروع نکنیم، مگر در روز چهارم یا این‌که تو شروع کنی؛ یعنی من ضمانت می کنم که مسلمانان تا روز سوم علیه تو نجنگند؛ مگر در روز چهارم.

رستم: آیا تو سردار ایشان هستی؟ یعنی تو سردار قوم خود هستی که تضمین عدم جنگ را می‌دهی؟

ربعی: نخیر، من یک فردی از لشکر هستم، اما کوچک‌ترین ما بر بزرگ‌ترین ما حق اجازه دادن را دارد؛ یعنی کوچک‌ترین مرد ما چیزی را که بگوید و یا عده‌ای را وعده کند، بزرگ ما ناچار است که انجام دهد.

سپس رستم بازگشت و سخن گفت که یک قسمت سخن‌اش بار دوم چنین است:

رستم: آیا منطق آن‌را دیدید؟ آیا قوت آن‌را دیدید؟ آیا اطیمنان آن‌را دیدید؟ قوم خود را چنین مورد خطاب قرار می‌داد تا ایشان را به عقد صلح با مسلمانان قناعت دهد و به این شکل از جنگ با ایشان خود داری کند؛ اما قوم‌اش پیشنهاداش را ترک و لجاجت کردند؛ سپس جنگ شد و مسلمانان پیروز و دولت فارس از بین رفت.

برادرم آیا این گفت‌وگوی صحیح است و یا ساخته شده؟ و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

پاسخ

 و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

ای برادرم، این عزت، هیبت و عدم ترس اسلام است که به جز از الله قوی و شکست‌ناپذیر ترس ندارد...! این قصه با تفاوت بعضی الفاظ در منابع متعددی ذکر شده که در معنی تفاوت ندارد و از جمله مصادری‌که این روایت را نقل کرده، تاريخ طبري (3/ 33-40)البداية والنهاية ابن كثير (7/ 46+47) تاريخ ابن خلدون (2/94+95) است.

آری، چنان‌چه در منابع آمده است: «... ترجمان برایش گفت: چی چیز شما را به این‌جا کشانده؟ او گفت: الله سبحانه و تعالی ما را فرستاده تا بندگان را از تنگی دنیا به فراخی دنیا و از ظلم ادیان به عدالت اسلام بکشانیم! ما با دین الله سبحانه و تعالی به سوی مخلوقات‌اش فرستاده شدیم؛ پس کسی‌که از ما پذیرفت، ما آن‌را پذیرفته خودش و سرزمین‌اش را می‌گذاریم و کسی‌که ابا ورزید، با او می‌جنگیم تا به سوی جنت برویم و یا به سوی پیروزی! رستم گفت: "آیا می‌توانی که این مسئله را به تعویق بیندازی تا در آن نظری بیندازم؟" او گفت: بلی، چی‌قدر خوب است یک روز و یا دو روز؟ رستم گفت: "نخیر تا ما با اهل رأی و رؤسای قوم خود گفت‌وگوی کنیم." پس ربعی گفت: چیزی‌که رسول الله صلی الله علیه و سلم برای ما سنت گذاشته این است که دشمن را بیش‌تر از سه روز وقت ندهیم؛ پس در مورد خود و ایشان فکر کن و اختیار کن، اگر اسلام را اختیار نمودی تو و سرزمین‌ات را به حال آن می‌گذاریم و یا این‌که جزیه بده جزیه ترا می‌پذیریم و از جنگ خودداری می‌کنیم و اگر نیاز پیدا کردی ترا یاری می‌رسانیم و یا این‌که در روز چهارم پیشنهادت را رد می‌کنیم؛ اگر می‌خواهی توهم پیشنهاد ما را رد کن! من نماینده و کفیل هدایت از جانب اصحابم هستم. رستم گفت: آیا سردارشان تو هستی؟ گفت: نه؛ مسلمانان مانند یک جسد اند، بعضی در عوض بعض دیگری اجازه می‌دهد مادون شان بر ما فوق شان...» بلی، این عزت اسلام و کامیابی در دنیا و آخرت است!

﴿يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ * وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾.( سورۀ صف آیه ۱۲ و ۱۳)

ترجمه: آثار گناهان‌تان را می‌زداید و شما را به بهشت‌هایی‌که نهرها از زیر آن جاری است، مساکن مطلوبی در بهشت‌های جاوید در می‌آورد! این است آن پیروزی عظیم؛ دیگری‌که شما دوست دارید، یاری الله و پیروزی نزدیک و مؤمنین را بشارت ده!

برادرتان عطاء ابن خلیل ابو الرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

ابعاد و پیامدهای تهاجم روسیه به اوکراین

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

تمام نشانه‌ها بیان‌گر این است که بحران کنونی اوکراین در حقیقت بحران روسیه با غرب است و نه فقط اختلافات میان روسیه و اوکراین. برخی این بحران را به اشغال قدم به قدم چکسلواکیا در سال 1939م توسط آلمان نازی تشبیه می‌کنند؛ سپس اشغال پولند تا این‌که جنگ دوم جهانی آغاز شد. پرسش این است که آیا ممکن است تهاجم روسیه به تاریخ 24 فبروری 2022م به اوکراین و تداوم آن تا امروز منجر به جنگ جهانی شود؟ و این‌که آیا عکس‌العمل‌های امریکا و اروپا که به تحریم‌های اقتصادی خلاصه شده و خبری از مداخلۀ نظامی نیست، مناسب این تهاجم است و یا این‌که تحریم‌ها در حقیقت اقدامی به هدف کشانیدن گام به گام روسیه تا غرق شدن در مرداب اوکراین است؟ اگر چنین است، پس هدف از این کار چیست؟ با ابراز سپاس.

پاسخ:

برای روشن شدن موضوع مربوط به پرسش‌های مطرح شده موارد زیر را به بررسی می‌گیریم:

اول: آن‌چه در چند روز اخیر اتفاق افتاد، دلیل واضح و بدون شک و شبهه‌ای است بر این‌که رئیس‌جمهور روسیه به شدت از بیماری جنون قدرت و برتری‌جویی رنج می‌برد و گمان می‌کند که روسیه در شرایط بین‌المللی موجود امکان این را دارد که جایگاه جهانی خودش را به صفت دولتی بزرگ در کنار امریکا به دست آورد؛ چنان‌چه وی از چگونگی تعامل تلخ و نامناسب غرب با روسیه، از به هاشیه رانده شدن روسیه در مسائل بین‌المللی و از پیش‌روی‌های ناتو به طرف شرق انتقاد می‌کند و خواستار برچیده شدن پایگاه‌های نظامی امریکا از دولت‌هایی می‌شود که پس از سال 1997م به ناتو ملحق شده اند؛ یعنی پولند، رومانی و سایر دولت‌های اروپای شرقی، که این‌ انتقادها خود نشانۀ واضح و روشن ابتلا به بیماری جنون قدرت و برتری‌جویی است که به آن اشاره شد:

1- پوتین از رهبران فرانسه، آلمان و ایران به گونۀ نامناسب با عرف دیپلوماتیک استقبال نمود؛ همان‌گونه از رئیس‌جمهور ترکیه که اندکی پیش از آنان به روسیه سفر نمود؛ چنان‌چه برخی از این رهبران وادار شدند، مدتی را در اماکنی به انتظار دیدار با پوتین بنشینند که در و دیوار آن مملو از نشانه‌های پیروزی‌های روسیه بود. زمانی‌که ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه به میدان هوایی/فرودگاه رسید، نیروهای امنیتی روسیه از وی خواستند، آزمایش کرونا بدهد. در جریان دیدار با رهبران یادشده با فاصلۀ شش متر از آنان نشست؛ کاری‌که در دیدار با رؤسای قزاقستان و بلاروس که در همین زمان به روسیه رفته بودند نکرد و در حالی‌که با نخست‌وزیر آلمان از محل کنفرانس مطبوعاتی بیرون می‌رفت، به نخست وزیر آلمان اشاره کرد که پس از وی حرکت کند.

2- نظر صریح و بدون پردۀ پوتین به این‌که اوکراین یک دولت نیست و این‌که روسیه بخشی از خاک خود را به آن داده تا دولتی تشکیل دهد و در جریان چند دهه مبلغ 150 ملیارد دالر به آن کمک نموده و حکام آن را اشغال‌گران حکومت در کییف خواند. تمام این موارد نشان می‌دهد که وی در منطقۀ اوراسیا "نقطۀ وصل اروپا و آسیا" بجز روسیه چیز دیگری نمی‌بیند. همین دیدگاه وی به منطقۀ اوراسیا و مرکزیت روسیه در آن است که وی را تحریک نمود نیروهایی متشکل از دولت‌های پیمان امنیت جمعی را در جریان قیامی‌که در آغاز سال 2022 در قزاقستان رخ داد، وارد این کشور نماید تا اوضاع را در دست گیرند.

3- پوتین قبلاً از امریکا خواسته بود در اروپا برای روسیه ضمانت‌های امنیتی بدهد. این درخواست وی اهانتی برای اروپا بود؛ اما پوتین هیچ توجهی به این اهانت نکرد؛ هرچند در ابتداء فرانسه و برخی دیگر از دولت‌ها صدای‌شان را بلند نموده و گفتند که امنیت اروپا در گام نخست در دست خود اروپائیان است. پوتین به این دلیل چنین درخواستی را مطرح نمود که خود را دشمن امریکا می‌داند و نه دولت‌های اروپائی و زمانی‌که ماکرون در جریان سفرش به روسیه خواهان وساطت شد، پوتین در پاسخ گفت که فرانسه ناتو را رهبری نمی‌کند.

دوم: قصر کرملین طی یک بیانیه اعلان نمود که پوتین به تاریخ 28 فبروری 20200م در یک تماس تلفنی با ماکرون، همتای فرانسوی‌اش، شرط‌های روسیه برای متوقف شدن جنگ را به وی ابلاغ نموده که عبارت از: «به رسمیت شناختن حاکمیت روسیه بر جزیرۀ کریمیه، خلع سلاح نمودن دولت اوکراین، دست برداشتن از نازی‌سازی اوکراین و تضمین وضعیت بی‌طرفی آن» است. (منبع: فرانس‌پرس 28 فبروری 2022م). در بخشی از پاسخ به پرسشی‌که به تاریخ 22 دسمبر 2021م منتشر نمودیم، گفته شد: «به این ترتیب بحران کنونی نشان می‌دهد که روسیه در قدم نخست می‌خواهد هیچ‌کسی در بقای جزیرۀ کریمیه به صفت بخشی از خاک روسیه شک نکند، بلکه می‌خواهد این را یک موضوع عملی و به رسمیت شناخته شده توسط امریکا و اروپا مطرح نماید. هدف دوم این است که شرق اوکراین بیرون از تسلط اوکراین و به صفت بخشی از روسیه قرار گیرد و هدف سوم، که بیشترین تأثیر را دارد، اینست که از پیوستن اوکراین به ناتو جلوگیری نماید و برای این کار نیاز به ضمانت‌هایی دارد.» (نقل قول از پاسخ به پرسش قبلی تمام شد.) سیرگی لاوروف در تأکید به این مسأله گفت: «نیروهای مسلح کشورش عملیات نظامی ویژه در اوکراین را تا براورده شدن اهداف خود ادامه خواهند داد. دولت‌های غربی باید روند ساختن پایگاه‌های نظامی در دولت‌های اتحادیۀ جماهیر شوروی سابق را که عضو ناتو نیستند، متوقف کند. جهان غرب در جنگ علیه روسیه از مردم اوکراین استفاده می‌کند. آن‌چه مهم است اینست که روسیه از تهدید نظامی دولت‌های غربی محفوظ بماند». (منبع: اناضول 1 مارچ 2022م) 

با توجه به موارد فوق‌الذکر، بحران کنونی اوکراین یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های جهانی به شمار می‌رود که جدیداً راه افتاده و به زودی کشمکش تلخی را میان روسیه و غرب به بار خواهد آورد. بنابر این، بعید به نظر می‌رسد که روسیه تا براورده شدن اهدافش دست از آن بردارد، در غیر آن خسارت‌هایی را که متحمل خواهد شد، وحشت‌ناک خواهد بود. از جانب دیگر، این نیز بعید به نظر می‌رسد که غرب شروط روسیه را بپذیرد. به این ترتیب، شرایط پیش آمده این بحران را به شدت حساس نموده در حدی‌که هشدار به استفاده از سلاح هسته‌ای نیز مطرح گردید؛ چنان‌چه بیسکوف، سخن‌گوی ریاست‌جمهوری روسیه اعلان نمود: «ولادیمیر، پوتین رئیس‌جمهور روسیه دستور داده نیروهای بازدارندۀ استراتژیک در حالت آماده‌باش جنگی واضح و صریح قرار داشته باشند.» (منبع: خبرگزاری تاس 28 فبروری 2022م). این نیروها شامل سلاح هسته‌ای دفاعی و نه هجومی می‌شود. نیروهای بازدارندۀ استراتژیک به نیروهای استراتژیک هجومی و نیروهای استراتیژیک دفاعی تقسیم می‌شود. وزارت دفاع روسیه نیز اعلان نمود: «نیروهای استراتژیک موشکی و ناوگان‌های شمال و بحر آرام و نیروهای استراتژیک هوایی را به حالت آماده‌باش در آورده.» (منبع: نوستی روسیه 28 فبروری 2022م). روسیه خواسته‌هایش را از زبان سرگی لاوروف، وزیر خارجه‌اش چنین اعلان نمود: «براروده شدن ضمانت‌های امنیتی لازم قانونی توسط دولت‌های ناتو برای روسیه اهمیت اساسی دارد.» (منبع: خبرگزاری تاس 1 مارچ 2022م) بنابر این، در حال حاضر از جانب روسیه هیچ‌گونه برگشتی از اهدافش به چشم نمی‌خورد؛ مگر این‌که اوکراینی‌ها مقاومت شدیدی از خود نشان دهند و مانند مجاهدین افغانستان که در دهۀ هشتاد قرن گذشته در برابر اتحاد جماهیر شوروی مقاومت نمودند، آنان نیز به مقاومت خویش ادامه دهند.

سوم: موقف امریکا: بسیار واضح است که امریکا با تمام توان سعی نمود با نیرنگ و تحریک، روسیه را قدم به قدم وارد مرداب اوکراین نماید:

1- امریکا به خواسته‌های روسیه مبنی بر دادن ضمانت‌های امنیتی پاسخ نداد و برای درگیر نمودن آن در اوکراین کار نمود؛ چنان‌چه حکومت اوکراین را وادار نمود با راه‌اندازی حملاتی در شرق اوکراین در منطقه دونباس روسیه را تحریک نماید. اظهارات امریکا نیز روسیه را بیش‌تر تحریک نمود؛ از جمله گفته‌های بایدن در جریان کنفرانس مطبوعاتی در 19 جنوری 2022م، که گفت: «گمان من اینست که وی، "پوتین" به زودی دست به کار خواهد شد، او باید کاری انجام دهد. اگر روسیه اقدام به جنگ کند، مورد بازپرس قرار خواهد گرفت. واکنش اینجا وابسته به اقدام روسیه است؛ اگر دخالت روسیه در اوکراین سطحی و ساده باشد، مسئله متفاوت خواهد بود و ممکن است بهای آن سنگین نباشد؛ برخلاف این‌که اقدام به جنگی فراگیر صورت گیرد.» (منبع: سی ان ان 20 جنوری 2022م) یکی از مسئولین اوکراین، که نخواست نامش فاش شود، پس از این اظهارات بایدن در شبکۀ سی ان ان امریکا گفت: «بایدن برای ورود به اوکراین به پوتین رئیس‌جمهور روسیه چراغ سبز نشان داد، کی یف از این اظهارات شگفت‌زده است.»

2- زمانی‌که عملیات نظامی روسیه علیه اوکراین شروع شد، بایدن، رئیس‌جمهور امریکا اعلان نمود: «امریکا در صورت مداخلۀ روسیه به اوکراین، مداخله نخواهد نمود، اما در صورتی‌که به دولت‌های عضو ناتو مداخله کند، دخالت خواهد نمود.» وی هم‌چنین اعلان نمود که: «حدود هفت هزار سرباز امریکایی را به آلمان فرستاده.» امریکا قبلاً پنج هزار سرباز امریکایی را به آلمان، پولند و رومانی مستقر نموده بود. او هم‌چنین از بستۀ تحریم‌ها علیه روسیه خبر داد. وی گفت: «نیروهای ما به هدف جنگ در اوکراین به روسیه نرفته، بلکه برای دفاع از هم‌پیمانان ما در پیمان ناتو و اطمئنان دادن به هم‌پیمانان مان در شرق به آنجا رفته اند.» (منبع: الجزیره 24 فبروری 2022م) بایدن در خطاب به اتحادیۀ اروپا گفت: «نیروهای کشورش وارد هیچ‌گونه جنگی علیه روسیه نخواهد شد؛ اما از پیش‌روی نیروهای روسیه به جانب غرب به سوی سایر دولت‌های اروپائی جلوگیری خواهد نمود. امریکا از هر وجب از خاک هریک از دولت‌های عضو ناتو دفاع خواهد نمود.» (منبع: الجزیره 2 مارچ 2022م) وی از مسدود شدن آسمان دولت‌های عضو ناتو در برابر طیاره/هواپیماهای روسیه خبر داد، کاری‌که دولت‌های اروپائی و کانادا نیز انجام دادند. پس این اظهارات رئیس‌جمهور امریکا بود که روسیه را مغرور نمود و آن را جرئت داد تا اقدام به عملیات نظامی در اوکراین نموده و آن را ادامه دهد. پس از وی اظهاراتی از ناتو نیز در وابسته‌گی به امریکا مطرح گردید، چنان‌چه ینس استولتبرگ، دبیر کل ناتو در جریان کنفرانسی مطبوعاتی مشترک با رئیس‌جمهور پولند در وارسو پایتخت این کشور به تاریخ 1 مارچ 2022م گفت: «ناتو در این بحران طرف نخواهد بود، اما هرنوع کمک نظامی را به اوکراین خواهد نمود؛ بدون این‌که هیچ سربازی را به آنجا بفرستد. پیمان ما دفاعی است و تلاش نخواهد کرد با روسیه درگیر شود. در حد توان به اوکراین کمک خواهیم نمود و هم‌پیمانان ناتو بهای سنگینی را روی دوش روسیه گذاشته اند.» (منبع: اناضول 1 مارچ 2022م) وی دقیقاً دیدگاه امریکا را مطرح نمود.

3- امریکا به گونۀ تحریک‌آمیز باروسیه تعامل می‌نمود و روسیه منتظر دیدار لاوروف، وزیر خارجه‌اش با بلنکن، وزیر خارجۀ امریکا به تاریخ 21 جنوری 2022م در ژنو بود؛ اما بلنکن سفرش را لغو نمود: «انتونی بلنکن وزیرخارجۀ امریکا دیروز سه شنبه اعلان نمود که وی پس از آن که مسکو دو منطقۀ جدائی‌طلب شرق اوکراین را به رسمیت شناخت و نیروهایش را به آنجا فرستاد، سفر از پیش تعیین شدۀ خویش را برای دیدار با سرگیلاوروف همتای روس‌اش لغو نموده است. بلنکن در جریان کنفرانس مطبوعاتی مشترکی که با دیمیتری کولیبا، همتای اوکراینی‌اش در واشنتن داشت گفت: دیده می‌شود که جنگ عملاً آغاز گردیده و این‌که روسیه هرنوع گزینۀ دپلوماتیک را با صراحت رد نموده، پس ملاقات ما با آنان در حال حاضر کاملاً بی معناست.» (منبع: البیان 23 فبروری 2022م) این امر دیدار دو طرف را پیشاپیش محکوم به شکست نمود و پس از آن بود که روسیه تحریک شد. سپس هشدارهای تحریک‌آمیز امریکا در مورد جنگ روسیه با اوکراین پی‌هم ادامه یافت، در حالی‌که روسیه اعلان می‌نمود که قصد جنگ با اوکراین را ندارد. هر آن‌چه از واشنتن منتشر می‌شد، برای روسیه تحریک‌آمیز بود، انگار امریکا داشت روسیه را برای جنگ با اوکراین به پیش می‌راند. یکی از مواردی‌که امریکا به وسیلۀ آن روسیه را به جانب جنگ تحریک و تشویق بیش‌تر می‌نمود، این بود که بارها اعلان نمود امریکا هرگز در اوکراین وارد جنگ نخواهد شد؛ زیرا اوکراین عضو ناتو نیست. اما در عین حال امریکا همه روزه تسلیحات جدیدی را در کنار موشک‌های "استینگر" امریکایی و سلاح‌های ضد زره، توسط طیاره‌ها/هواپیماهایش به اوکراین می‌فرستاد.

4- سپس امریکا روند اعلان نزدیک شدن جنگ روسیه را افزایش داد و ادعا می‌کرد که این اعلان مبتنی بر معلومات استخباراتی است و این کار احساس جهانیان را به خطر افزایش می‌داد؛ طوری‌که همه به دلیل اظهارات بایدن، وزیر خارجه‌ و وزیر دفاع‌اش و سخن‌گویان وی و بلکه رسانه‌های امریکا، لحظه به لحظه منتظر آغاز جنگ بودند. هم‌چنین امریکا احتمال وقوع جنگ در اوکراین را با تصمیم بیرون کردن کارمندانش که در قالب هیأت بررسی خط مقدم در منطقۀ متنازع علیه دونباس میان اوکراین و جدائی‌طلبان به آنجا رفته بودند، شدت بخشید؛ در حالی‌که کارمندان امریکایی بخشی از هیأت حفظ صلح اروپا در آنجا به سر می‌بردند و روسیه از خروج آنان از اوکراین احساس خطر نمود؛ چنان‌چه زاخاروفا سخنگوی وزارت خارجۀ روسیه گفت: برخی از دولت‌ها تصمیم گرفته اند شهروندانِ کارمند خویش را که در چهارچوب هیأت ویژۀ سازمان به اوکراین رفته اند، بیرون کنند و ادعا دارند که شرایط امنیتی بغرنج گردیده. زاخاروفا علاوه نمود که این گونه تصامیم مسکو را سخت نگران می‌کند. وی هشدار داد که نباید هیأت مذکور را به گونۀ عمدی به هستیریای نظامی کشاند؛ جایی‌که واشنتن سعی دارد آن را برجسته نموده و از آن به عنوان ابزاری برای تحریک احتمالی استفاده کند.» (منبع: صدی البلد 13 فبروری 2022م) این بدان معناست که احتمالاً روسیه متوجه شده بود که امریکا قصد دارد کشمکش به شدت حساس دونباس را برجسته کند؛ کشمکشی‌که از سال 2015م تا کنون سرد نگهداشته شده بود.

5- افزایش اقدامات تحریک‌آمیز امریکا برای روسیه همزمان با خبر دادن امریکا از این شد ‌که این کشور گاز مورد نیاز قارۀ اروپا را به عوض گاز طبیعی روسیه تقریباً تأمین نموده، زیرا احتمالاً روسیه گازخود را قطع نماید و یا لوله‌های آن در اوکراین توسط جنگ آسیب ببیند، یعنی محروم نمودن روسیه از بازار اروپا و ساختن بدیل‌هایی از گاز امریکا و قطر و از واردکننده‌گان آسیایی، مخصوصاً جاپان که معاملات گاز فوری را دارند. این در حالی مطرح می‌گردد که شدت فصل زمستان در حال کاهش بوده و فصل بهار نزدیک می‌شود و به این ترتیب، نیاز به گاز طبیعی رو به کم شدن است. سپس حوادث بسیار خطرناکی در مناطق دور در شرق روسیه اتفاق افتاد؛ چنان‌چه اردوی روسیه اعلان نمود که یک زیردریایی هسته‌ای امریکا وارد آب‎های اقلیمی روسیه در جزایر کوریل شده و به هشدارهای روسیه توجه نکرده و کشتی‌های روسیه را برای وادار نمودن آن به برگشت راه های خشونت‎‌آمیزی به کار گرفته اند و عملیات برگشت دادن آن به بیرون از آب‌های اقلیمی روسیه 3 ساعت را در بر گرفت. جزایر کوریل یاد شده جزایر مربوط به جاپان می‌باشد که روسیه در جریان جنگ دوم جهانی آن را اشغال نمود و جاپان هنوز خواستار آن می‌باشد و به دلیل عدم موافقت روسیه به خواسته‌های جاچان، توکیو از سال 1945م تا کنون هیچ موافقت‌نامۀ آتش‌بسی با روسیه امضاء نکرده، یعنی جاپان از سال 1945م هنوز رسماً با روسیه در حال جنگ است. این بدان معنا بود که ترس روسیه از امریکا با این اقدام بالا گرفت که آیا امریکا دارد جاپان را تشویق می‌کند تا جزایر کوریل را به اشغال خود در آورد؟

6- به این ترتیب اوضاع هم‌چنان گام به گام در جهت تحریک نمودن و بالابردن تنش ادامه یافت تا رفته رفته روسیه به گونۀ کامل در مرداب اوکراین غرق شود. اقدامات تحریک‌آمیز امریکا و در کنار آن اقدامات تحریک آمیز انگلیس و هم‌چنین اقدامات تحریک‌آمیز اروپا، مانند متوقف نمودن "نورد استریم" ادامه یافت و روند مغرور نمودن روسیه توسط امریکا برای جنگ در اوکراین ادامه یافت؛ چنان‌چه امریکا روسیه را به گونۀ فعال و جدی تهدید نکرد، بلکه به اظهار تصمیم برای تحریم اکتفاء نمود و بلنکن، وزیر خارجۀ امریکا آماده‌گی‌های نظامی روسیه را زمینه‌سازی برای جنگی "موفق" در اوکراین توصیف نمود! این از یک جهت و از جهت دوم؛ خواسته‌های اوکراین مبنی بر پیوستن به ناتو و خواسته‌های آن از غرب برای ارسال تسلیحات پیوسته افزایش یافت و این امر احساس خطر را برای روسیه افزایش و سرعت بخشید. وضعیت در چنین حالتی ادامه یافت تا آن که روسیه یگانه دروازۀ بازی‌که برای دفع خطرهای امنیتی متوجه خود در ماحول اوکراین دید، این بود که وارد جنگ شده و غرق مرداب شود. امریکا قصد دارد اوکراین را دامی برای روسیه قرار دهد و به نظر می‌رسد روسیه اینک پس از آن که در دام نقشۀ احمقانۀ خود گیر مانده دیگر توان متوقف کردن اوضاع جاری را ندارد!

چهارم: موقف اروپا: جوزیف بوریل نمایندۀ عالی اتحادیۀ اروپا به تاریخ 22 فبروری 2022م در اظهاراتی گفت که امروز برای اروپا روز تاریکی است؛ روزی‌که روسیه دو جمهوریت دونیتسک و لوگانسک را به رسمیت شناخت. جانسون، نخست‌وزیر انگلیس نیز چند روز پیش گفته بود که ما وارد رقابت استراتژیک جدیدی با روسیه شده‌ایم که ممکن است یک نسل کامل را در برگیرد. این‌ها دروازه را در برابر هرگونه احتمالی باز نگه می‌دارد، به شمول تهدیدهای هسته‌ای.

با وجود آن هم اروپا سعی نمود اوضاع را آرام کند و با روسیه به توافقی برسد. رهبران اروپا در فرانسه و آلمان با روسیه در تماس بودند؛ چنان‌چه ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه به مسکو سفر نمود و چندین بار با پوتین تماس تلفنی برقرار نمود که آخرین بار پس از آغاز عملیات نظامی روسیه در اوکراین بود. قصر الیزه اعلان نمود که ماکرون «در گفتگوهایش بارها از جامعۀ جهانی خواست تهاجم روسیه بالای اوکراین را متوقف کنند و مجدداً تأکید نمود که باید فوراً آتش‌بس اعمال شود، حمله به غیر نظامیان و اماکن بودوباش‌شان متوقف شده و تمام زیربناهای غیرنظامی و راه‌های مواصلاتی به خصوص مسیر جنوب کییف باید محفوظ بماند.» (منبع: فرانس پرس 28 فبروری 2022م) اولافشولتز، صدر اعظم آلمان نیز به مسکو سفر نموده و با پوتین به گفتگو نشست و از همانجا اعلان نمود: «شکی نیست که ما آلمانی‌ها، بلکه تمام اروپائی‌ها به این باوریم که امنیت را نمی‌توان بالای روسیه تحمیل نمود، بلکه تنها همراه با آن می‌توان امنیت را تأمین کرد و این چیزی است که با رئیس‌جمهور روسیه به توافق رسیدیم؛ این که فرصت برای حل و فصل بحران پیش‌آمده هنوز در اروپا ممکن و میسر است.» (منبع: روسیه امروز 15 فبروری 2022م) با وجود آن هم اروپا عملاً در بحران اوکراین دخیل و سهیم شد و این چیزی بود که امریکا می‌خواست، چنان‌چه وادار شد اعلان کند که تمام‌قد در کنار اوکراین خواهد ایستاد و با تجهیزات نظامی و سلاح‌های پیش‌رفته به اوکراین کمک نموده و در عرصه‌های گوناگون تحریم‌هایی را بالای روسیه اعمال نمود؛ طوری‌که موقف‌گیری‌های اروپا را می‌توان راه‌اندازی جنگ فراگیر بدون فرستادن سرباز خواند. اولاف شولتز، صدراعظم آلمان به تاریخ 26 فبروری 2022م در صفحۀ تویترش نوشت: «تجاوز روسیه به اوکراین نقطۀ تحولی را تشکیل می‌دهد و وضعیت به وجود آمده پس از جنگ دوم جهانی را تهدید می‌کند. در چنین وضعیتی ما موظفیم از جانب خود در حد توان به اوکراین کمک نمائیم؛ در برابر بازیی‌که پوتین در خصوص گاز به راه انداخته از خود دفاع نماید.» آلمان تصمیم گرفت یک هزار موشک‌افگن و 500 موشک زمین به هوا از نوع استنگر را به اوکراین بفرستد. شولتز در برابر پارلمان آلمان گفت: «اینک با جنگ اوکراین در برابر مرحلۀ جدیدی قرار گرفته ایم، آلمان از همین الآن به بعد همه ساله بیش‌تر از 2% از درامد داخلی خود را در عرصۀ دفاعی سرمایه‌گذاری خواهد نمود. در سال جاری 100 ملیارد یورو در تجهیزات نظامی سرمایه‌گذاری خواهد شد. هدف این است که به اردوی نیرومند، مدرن و پیش‌رفته دست‌یابیم که بتواند از ما حمایت کند و بتوان به آن تکیه نمود.» (منبع: فرانس پرس 27 فبروری 2022م) آلمان پس از آغاز عملیات نظامی روسیه اعلان نمود که فعالیت خط گاز "سیل شمال 2" را متوقف نموده، خطی‌که گاز روسیه را از طریق بحر بلتیک به آلمان انتقال می‌دهد. جوزیف بوریل مسئول روابط خارجی و امنیت اتحادیۀ اروپا به تاریخ 27 فبروری 2022م اعلان نمود: «اتحادیۀ اروپا تصمیم دارد کمک‌های نظامیی را به اوکراین بفرستد که شامل سلاح‌هایی به ارزش 450 ملیون یورو و تجهیزات حمایوی به قیمت 50 ملیون یورو می‌شود. این کمک‌ها از صندوق تحکیم صلح در اروپا و صندوق حکومتی جهانی تمویل خواهد شد.» (منبع: اناضول 28 فبروری 2022م) شارل میشیل رئیس‌ پارلمان اروپا در نشست اضطراری اتحادیۀ اروپا در بروکسل گفت: «تحریم‌ها بالای ما نیز تأثیر خواهد گذاشت، اما این بهایی است که باید برای دفاع از آزادی خویش بپردازیم.» جوزیف بوریل مسئول روابط خارجی اتحادیۀ اروپا نیز گفت: «شاهد متولد شدن جیوسیاست جدیدی در اروپا هستیم. فاجعه‌ای‌که اروپا امروز در برابر آن قرار گرفته بیش‌تر از هر زمان دیگری آن را وادار به وحدت و همکاری با یکدگر می‌کند.» فون دیرلاین، رئیس کمیسریای اروپا نیز گفت: «سرنوشت اروپا در جریان جنگ اوکراین در محک قرار گرفته.» (منبع: الجزیره 1 مارچ 2022م) از همین‌جاست که دیده می‌شود اروپا در جنگ پیش آمده به دردسر افتاده، زیرا این جنگ صلحی را که اروپا پس از جنگ دوم جهانی در آن به سر می‌برد، مختل نموده و آن را زیر تهدید روسیه قرار داده است. گذشته از خسارت‌های بزرگ اقتصادی که در از دست دادن منابع انرژی اعم از نفت و گاز متحمل می‌شود؛ چنان‌چه اتحادیۀ اروپا 40% گاز و 27% نفت خویش را از روسیه وارد می‌کند. امریکا می‌خواهد اروپا را وادار کند تا به گاز امریکا روی آورد؛ گازی‌که هزینۀ سنگین‌تر و کیفیت کم‌تر دارد. خط سیل شمالی 2 قرار بود یک سوم گاز وارداتی اروپا را با هزینۀ حدوداً 25% کم‌تر تأمین نماید. پوتین در کنفرانس مطبوعاتی که با شولتز صدراعظم آلمان در پایان دیدار دوطرف داشت، با منت‌گذاری بالای آلمانی‌ها گفت: «مصرف کننده‌گان آلمان اعم از مصرف‌کننده‌گان صنعتی یا خانه‌گی گاز روسیه را پنچ برابر کم‌تر از قیمت کنونی به دست می‌آورد. شهروند آلمان باید به دخل خود نگریسته، سپس بگوید که آیا توان خریداری گاز به بهایی 3 تا 5 برابر بیش‌تر را دارد؟ پس آلمانی‌ها باید از شرودر صدراعظم پیشین آلمان که پروژۀ "سیل شمالی 1" را حمایت نمود، سپاس گذاری کنند؛ پروژه‌ای که آلمان از طریق آن در حدود 55 ملیارد متر مکعب گاز را در دهه‌های آینده به دست می‌آورد.» (منبع: روسیه امروز 15 فبروری 2022م) پوتین یادآوری نمود که آلمان 60% از بازار روسیه را در اختیار دارد. پوتین این اظهارات را تنها به هدف مغرور نمودن اروپا مطرح می‌کند تا با روسیه همکاری کند و درکنار امریکا علیه آن قرار نگیرد و می‌خواهد به اروپا اطمئنان دهد، روسیه هیچ طمعی در اروپا ندارد تا به این ترتیب خود را از جانب اروپا در امن قرار دهد.

پنجم: موقف چین: در مسألۀ پیش‌آمده چین تا حدود زیادی به روسیه نزدیک شد؛ چنان‌چه چین اعلان نمود که دولت‌های غربی باید خواسته‌های امنیتی روسیه را جدی بگیرند. پوتین رئیس‌جمهور روسیه برای جلب حمایت جهانی به جانب سیاست روسیه در قضیۀ اوکراین در جریان "بازی‌های زمستانی" به پکن سفر نمود و به تاریخ 2 فبروری 2022م با رئیس‌جمهور چین دیدار کرد. چین در بیانیۀ مشترکی که رئیس‌جمهور چین و روسیه هردو بالای آن امضاء نمودند، اعلان نمود که مخالف پیوستن اوکراین به ناتو می‌باشد و دو دولت "چین و روسیه" اعلان نمودند که در رویارویی با تسلط امریکا موقف واحد دارند و خواستار چند قطبی شدن جهان شدند و گفتند که مرحلۀ جدید روابط بین‌المللی عملاً آغاز گردیده. دو طرف موافقت‌نامه‌های بزرگی را در خصوص سرمایه‌گذاری چین در سکتور گاز و نفت روسیه امضاء نمودند و سطح مبادلات تجارتی میان دو طرف را افزایش داده و به 200 ملیارد دالر در سال رسانیدند. با وجود آن هم به نظر می‌رسد چین منتظر است قضیۀ روسیه با اوکراین به کجا می‌کشد و این که آیا می‌تواند گام مشابهی را برای ملحق نمودن تایوان به خود بردارد یا خیر. سروصداها در چین در این خصوص بالا گرفته و ادعا می‌شود که "اینک بهترین فرصت برای برگرداندن تایوان است." این سخنان در نسخۀ تویتری چین منتشر گردیده است. چین با تحریم‌ها علیه روسیه مخالفت نمود تا در صورت اقدام با اعمال زور برای تسلط بالای تایوان با واکنش مشابهی مواجه نشود و از حق ویتوی خود در تصمیم تقبیح تجاوز روسیه استفاده کرد و ترجیح داد رأی ندهد تا به این ترتیب از انتقاد غرب علیه خود جلوگیری نماید. پس به نظر می‌رسد چین با استفاده نکردن از حق ویتو در تصمیم تقبیح، روسیه را تأیید نمی‌کند. به علاوۀ این‌که چین، روسیه را به خاطر حمله به اوکراین مورد انتقاد قرار نداد و امریکا را ملامت نمود؛ اما هردو اصل استقرار و وحدت خاک را مراعات نموده است. ونگ یی، وزیر خارجۀ چین در گفتگو با همتای اوکراینی‌اش گفت: «در خصوص بحران کنونی، جانب چین از اوکراین و روسیه می‌خواهد از طریق گفتگوها راه‌حلی پیدا کنند و از تمام تلاش‌های جهانی سازنده برای حل و فصل سیاسی این بحران حمایت می‌کند.» (منبع: تاس 1 مارچ 2022م) وزیر خارجۀ چین اعلان نمود که کشورش با تحریم‌ها مخالفت دارد. وی گفت: «چین نه تنها تحریم‌ها را به عنوان راه‌حل این مشکل تأیید نمی‌کند، بلکه به شدت با تحریم‌های یک‌جانبه‌ای که با قانون بین‌المللی در تضاد است، مخالف می‌باشد» (منبع: تاس 27 فبروری 2022م)

ششم: خلاصه

1- امریکا موفق شد روسیه را با اوکراین درگیر نماید؛ طوری‌که به گونۀ کامل یا شبه‌کامل به اوکراین حمله نمود. این درگیری روسیه را در برابر تنش‌های داخلی و نوسان‌های سیاسی و اقتصادی و احتمالاً نظامی قرار خواهد داد که سال‌ها را در بر خواهد گرفت، چه به اشغال شرق اوکراین بسنده کند و یا به مناطق بیش‌تری‌که شامل تمام و یا برخی از خاک اوکراین شود، تجاوز نماید و بعید نیست بالای تداوم بقای پوتین در قدرت نیز تأثیرگذار باشد.

2- اگر این نوسان تا مرز سقوط روسیه پیش نرود، قطعاً موقف جهانی آن را در برخواهد گرفت، چنان‌چه تبلیغات جهانی در پی فشارهای امریکا و سپس اروپا در برجسته نمودن این ادعا که روسیه به دولت‌های مستقل حمله می‌کند، در حال گسترش است، اما در عین حال امریکا و اروپا تهاجم خودشان را به دولت‌های مستقل زیادی در آسیا و افریقا فراموش کرده اند و یا تظاهر به فراموشی می‌کنند. تمام این دولت‌ها، اعم از روسیه، امریکا و اروپا همه از یک منبع تغذیه می‌شوند و هیچ اهمیتی به زندگی بشر قایل نیستند.

3- این‌که این تهاجم‌ها منجر به جنگ سوم جهانی شود، چنان‌که جنگ دوم جهانی پس از هجوم آلمان نازی به چکسلواکیا و اشغال گام به گام در سال 1939م رخ داد؛ چنان که در پرسش مطرح گردید؛ باید گفت که این قضیه تا حدودی با قضیۀ جنگ دوم جهانی متفاوت است؛ طوری‌که اتفاق افتادن جنگ سوم جهانی جدا از جنگ هسته‌ای نیست؛ زیرا این نوع سلاح در این دولت‌ها وجود دارد و ممکن است پیش از اقدام به چنین جنگی و استفاده از این نوع سلاح بارها و بارها در مورد آن بیندیشند، نه از این منظر که این سلاح دیگران را نابود خواهد نمود؛ زیرا هیچ اهمیتی به این مسئله قایل نیستند، بلکه به این دلیل که ممکن است آتش آن دامن خودشان را نیز بگیرد. هیچ چیزی بجز منافع خودشان برای آنان اهمیت ندارد؛ حتی اگر منجر به ضرر دیگران هم شود! شبکۀ الجزیره در گفتگویی‌که به تاریخ 2 مارچ 2022م با لاوروف، وزیرخارجۀ روسیه داشت، گفت: «لاوروف در پاسخ به پرسشی در خصوص خطر وقوع جنگ جهانی سوم گفت: رهبران پنج دولتی‌که عضویت دایمی شورای امنیت را دارند، بالای اعلامیه‌ای مشترک امضاء نمودند که بر اساس آن نباید جنگ جهانی رخ دهد؛ زیرا چنین جنگی هسته‌ای خواهد بود و هیچ برنده‌ای نخواهد داشت. وی اشاره نمود که بایدن، رئیس‌جمهور امریکا خود گفت که تحریم‌ها علیه روسیه یگانه بدیل جنگ سوم جهانی است.» همین لاوروف که این سخنان را گفته بود، مانعی نمی‌بیند که یک ایستگاه هسته‌ای را مورد حمله قرار دهد، تا زمانی‌که خسارت‌های ناشی از آن دور از او و نزدیک به دیگران باشد! الجزیره امروز در گزارشی گفت: «حادثۀ مهم امروز را ایستگاه هسته‌ای شهر زایوروجیا شاهد بود؛ چنان‌چه اوکراین از اصابت یک موشک روسیه به این ایستگاه خبر داده که باعث آتش‌سوزی گردیده که بعداً مهار گردید؛ اما این حادثه منجر به کشته شدن شماری از کارمندان ایستگاه مذکور گردید؛ ولی وزارت دفاع روسیه نیروهای اوکراینی را مسئول این آتش‌سوزی دانسته اند.» (منبع: الجزیره 4 مارچ 2022م)

4- این است واقعیت دولت‌های بزرگ امروزی جهان؛ درست مانند حیوانات وحشی و درندۀ جنگل ،که قوی ضعیف را می‌خورد و اگر فریاد کمک سر دهد، کسی به داد او نمی‌رسد. در حقیقت تاریخ در حال تکرار شدن است و کشمکش دولت‌های بزرگ امروزی دارد کشمکش فارس و روم دیروز را تکرار می‌کنند و باید دانست که این حالت بهبودی نخواهد داشت؛ مگر به وسیلۀ آن‌چه که حالت قبلی را بهبود بخشید که همانا حکم نمودن بر اساس ما أنزل الله و جهاد در راه الله است، آنگاه است که از ضعیفان حمایت صورت گرفته و داد مظلوم شنیده خواهد شد و آنگاه است؛ خلافتی را که رسول الله صلی الله علیه وسلم مژدۀ آن را داده بود، برپاگردیده، آنجا که فرمود:

«ثم تکون خلافة علی منهاج النبوة»

ترجمه: سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد آمد

زیر حاکمیت خلافت، قوی، ضعیف خواهد بود تا زمانی‌که حق ضعیف از وی گرفته شود؛ چنان‌که ابوبکر صدیق، خلیفۀ راشد فرمود؛ آنجا که کنزالعمال در سنن الأقوال و الأفعال از عبدالله بن عکیم روایت نموده که گفت: زمانی‌که با ابوبکر بیعت صورت گرفت، وی بالای منبر رفته و یک پله از جایی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌نشست، نشست. سپس حمد و ثنای الله سبحانه و تعالی را گفت و پس از آن فرمود: «...و این‌که ضعیف شما در نزد من قوی‌ترین است تا آن‌که حق‌اش را پس گیرم و این‌که قوی‌ترین شما در نزد من ضعیف است تا زمانی‌که حق را از او پس گیرم...»

چنین است که خیر در دار اسلام فراگیر می‌شود:

﴿و وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ(4) بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾

[روم: 4-5]

ترجمه: و در آن روز، مؤمنان (بخاطر پیروزی دیگری) خوشحال خواهند شد. به سبب یاری الله؛ و او هر کس را بخواهد یاری می‌دهد؛ و او صاحب قدرت و رحیم است!

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

نکات مهم به طور عموم برای همه مسلمانان و به طور خاص برای مسلمانان روسیه و اوکراین

(ترجمه)

خبر:

زمانی‌که روسیه در سال 2014 شبه جزیره کریمه را ضمیه خاک خود کرد، اوکراین ارتش‌اش را مدرن کرده است؛ اما ارتش روسیه هم‌چنان از نظر نیروی انسانی و تجهیزات نظامی برتری قابل توجهی دارد. (سایت الجزیره)

تبصره:

نکات مهم و خاص، ‌که به مسلمانان روسیه و اوکراین و به طور عموم به مسلمانان جهان، ارتباط می‌گیرد:

  1. این جنگ، جنگ باطل با باطل است که تعدادی زیادی از مسلمانان در این دو کشور و به ویژه در روسیه وجود دارد. به هیچ طریق نباید مسلمانان که در این دو دولت زندگی دارند، کمک مادی و یا معنوی انجام دهند؛ چون این کار منجر به نصرت باطل می‌شود. بناءً در این جنگ مسلمانان هیچ منفعت بزرگ و یا کوچک ندارند و نباید فراموش کنیم که روسیه دشمن فعلی مسلمانان است؛ چون ملیون‌ها مسلمان را در سوریه در جلو دید همه جهان آواره و قتل‌عام کرده است. اگرچه اوکراین نسبت به روسیه دشمنی کمتری با مسلمانان دارد؛ ولی این واقعیت را نفی نمی‌کند که این کشور یک دولت کافر و باطل می‌باشد و حمایت از آن در جنگ و ریختن خون مسلمانان به خاطر حمایت کردن از آن باطل و ناجایز است.
  2. در اینجا لازم است که تذکر دهیم؛ مسلمانان حتی اگر مناطق زندگی آن‌ها دور و در بسیاری از سرزمین‌ها و در قاره‌های مختلف پراکنده هستند؛ اما آن‌ها به غیر از مردم امت واحد هستند؛ صلح و جنگ‌شان واحد است. جایز نیست مسلمانان مسائل و و آرزو‌های محتلف داشته باشند. ما امت واحد بر اساس ایمان و اسلام هستیم و نباید خون خود را برای تقوت روسیه و دفاع از اوکراین فدا کنیم. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند: «المُؤمِنُونَ أُمَّة مِن دُونِ النَّاسِ» ترجمه: مسلمانان جدا از بقیه مردم، امت واحد و یک پارچه هستند.
  3. جنگ برای روسیه تضمین کننده امنیت آن در منطقه است. بنابراین، سنگینی وزن خود را برای رسیدن به اهداف و یا بعضی از آن‌ها استفاده می‌کند. لذا ممکن است بتوانند از هر چیزی استفاده کنند؛ حتی مسلمانان و باید مسلمانان مراقب باشند که هیزم سوخت برای امنیت روسیه قرار نگیرند.
  4. در اینجا و به این قسمت خصوصاً به برادران مان در چچین پیام ما این است که قدیروف و دارودسته‌اش از ادامه خدمت به روسیه و مهار کردن شما برای منافع روسیه دریغ نخواهد کرد؛ پس از او اطاعت نکنید و قدیروف چیزی نسیت جز کلب روسیه و مزدوری کردنش و هرگز شما را به خیر فلاح نمی رساند؛ پس مراقب و محتاط باشید.
  5. جنگ ممکن است گسترش یابد؛ حتی اگر یک درگیری منطقه‌ای باشد، اما جنگی است که توسط یک دولت بزرگ (روسیه) که اولین دولت قدرتمند جهان نیست به راه انداخته شده است. جنگ بین روسیه و اوکراین در حقیقت جنگ واقعی بین روسیه و اروپا و هم‌چنان جنگ بین روسیه و امریکا است و به وضوح دیده می‌شود که مسلمانان در این جنگ کدام منفعت بزرگ و یا کوچکی ندارند! پس باید مسلمانان در خانه‌های خود بمانند و در جنگ باطل اشتراک نکنند؛ چون باطل به نفع اسلام و امت نیست.
  6. دعا و تضرع ما مسلمانان این است که: «اللهم اضرب الظالمین بالظالمین و اخرجنا من بینهم سالمین، اللهم خلافة راشده علی منهاج النبوة یعز فیها أهل الإسلام ویذل بها أهل الشرک والعصیان»

ترجمه: الهی ستمگران و ظالمین را با همدیگر‌شان درگیر بساز و ما را صحی و سالم از بین‌شان بیرون آور! الهی! خلافت راشده بر منهج نبوت را که در آن اهل اسلام عزت دارند و اهل شرک و معصیت در آن خوار و ذلیل می‌شوند را احیاء بگردان.

الله سبحانه و تعالی همه مسلمانان را به شکل عموم و مسلمانان روسیه و اوکراین را به طور خاص از شر و حیله‌ها حفظ بگرداند!

نویسنده: دوکتور فرج ممدوح

مترجم: پارسا «امیدی»

ادامه مطلب...

البرهان از لحاظ امنیتی و نظامی با دولت یهود هماهنگی می‌کند و این جنایت را ستودنی و مشروع می‌داند!

  • نشر شده در سودان

به تاریخ 12 فبروری 2022م، روز شنبه، عبدالفتاح البرهان، رییس شورای حاکمیت، طی مصاحبه‌ای که توسط کانال سودان ‌تی‌وی(Sudan TV) پخش شد، اظهار نمود: «دیدارهای متقابل میان مقامات سودانی و "اسرائیلی"، ماهیت نظامی و امنیتی دارد نه سیاسی.» البرهان در این نشست اظهار داشت: همکاری با اسرائیل به دستگیری گروه‌های "تروریستی" موجود در سودان کمک کرد که ممکن بود تهدیدی برای امنیت این کشور و منطقه تلقی شوند.

بناءً البرهان در سخنرانی‌اش معتقد بود که دیدارهای متقابل میان سودان و نهاد یهود که ماهیت نظامی و امنیتی دارد و نه سیاسی، و امری‌ قابل ستایش و مشروع تلقی می‌شود. فلهذا، با بیان همین "سخن فوق" وجود یک دولتی به نام "اسرائیل" را تصدیق نمود. بناءً او با یهود معامله بست و در مسائل نظامی و امنیتی با یهود هماهنگی می‌نماید و طبق اطلاعات استخباراتی این نهاد مسخ شده، مسلمانان به اتهام "تروریسم" دستگیر شدند!

ما در حزب التحریر-ولایه سودان، در مواجهه با این رابطه مشکوک حاکمان سودان با دولت یهود، حقایق آتی را تأکید و تأیید می‌کنیم:

اول: هیچ دولتی به نام "اسرائیل" وجود ندارد؛ بلکه نهادی‌ست که سرزمین اسراء و معراج را اشغال کرده است و با این‌ نهاد یهودی هیچ معامله جایز نیست؛ مگر بجز بسیج لشکر مسلمانان و پاکسازی سرزمین اشغال شده از پلیدی‌ها، چنان‌چه الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ...﴾ [بقره: 191]

ترجمه: و (چون جنگ درگرفت) هرجا آنان را (که آغاز کننده‌گان جنگ بوده‌ اند) دریافتید ایشان را بکشید، و آنان را (از مکّه) که شما را از آنجا بیرون کرده‌ اند بیرون سازید،...

دوم: تروریسمی‌که البرهان ادعا می‌کند که نهاد یهودی به او کمک می‌کند تا با آن مبارزه کند، در واقع در بنیاد و اصول این دولت نهفته است؛ چون این نهاد یهودی است که تروریسم را با غارت، تخریب خانه‌ها بر سر ساکنانش و کشتن برادران مسلمان ما در فلسطین اشغالی، عملی می‌کند. آیا البرهان از آخرین اقدام این دولت مسخ، از قتل بی‌رحمانه‌ی 3 جوان فلسطینی در نابلس به شیوه اوباش‌ها، نشنیده است؟!

سوم: تهدید اصلی برای امنیت این سرزمین و منطقه، حضور این نهاد مسخ در قلب سرزمین‌های اسلامی و ایستاده‌گی همه نیروهای کفر و الحاد و منافقین‌شان است که یهود را در کشتار مسلمانان در فلسطین اشغالی حمایت می‌کند و یهود را تروریست‌ها خطاب نمی‌کنند که حضور قدرت‌های حمایت کننده‌ی یهود در بدترین حالت در واقع واکنشی به آنچه که این نهاد غاضب انجام می‌داد و غلفت حاکمان مسلمان در برابر آن‌ها و خاموشی حکام در برابر جنایات یهود و حتی کمک‌شان در برقراری عادی‌سازی روابط و سایر اعمال بود.

چهارم: البرهان می‌داند که مردم مسلمان سودان هرگز هیچ رابطه‌ای را با نهاد یهودی قبول نخواهد کردند که مسری حبيب مصطفى صلی الله‌علیه‌وسلم و مسجد الأقصى؛ اولین قبله و سومین حرم را اشغال نموده است. بناءً وی و برخی از همراهانش درین پرونده مخفیانه حرکت می‌کنند و اما رسانه‌های یهودی تلاش‌های آنان را افشا می‌کند؛ چه ارزش ننگینی در نظر آن‌ها دارید!

در خاتمه: دولت خلافت که عنقریب بإذن الله تأسیس می‌شود، تمامی خائنین الله سبحانه‌و‌تعالی، رسولش و مؤمنين و هر آن کسی‌که با یهویان آلوده به خون مسلمانان دست داده اند را مورد محاسبه قرار خواهد داد.

﴿...وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾ [شعراء: 227]

ترجمه:...و کسانی‌که ستم می‌کنند، خواهند دانست که بازگشت‌شان به کجا و سرنوشت‌شان چگونه است!

ابراهيم عثمان (ابو خليل)

سخنگوی رسمی حزب التحریر /ولایه سودان

#ReturnTheKhilafah

#YenidenHilafet

#الخلافة_101

# أقيموا_الخلافة

‏مترجم: داکتر زکریا

ادامه مطلب...

دادگاه امنیتی حکومت اُردن از بی‌عدالتی خود تجاوز کرده و دو تن از اعضای حزب‌التحریر را به چهار سال حبس ناعادلانه محکوم کرده است

  • نشر شده در اردن

از سابق دادگاه امنیت رژیم اردن، نشان‌دهنده میزان نفرت حکومت اردن از اسلام و حاملان دعوت آن است. دادگاه امروز حکم ناعادلانه خود را صادر کرد که بنابر آن هریک از این دو معلم، محمد صبح سرسور و محمود صبح سرصور از اعضای حزب التحریر به دو اتهام وابستگی و تضعیف نظام حکومتی، به چهار سال حبس محکوم است. در این رابطه موارد زیر را برجسته می‌دانیم:

در زمانی‌که رژیم لاف از اصلاحات سیاسی، مشارکت احزاب در زندگی سیاسی و آزادی بیان می‌زند، ما امروز شاهد حکم دادگاه امنیتی هستیم که دروغ‌های این رژیم را افشاء می کند و میزان نفرت آن را نسبت به اسلام و حاملین دعوت آن نشان می دهد. حزب التحریر برای قلمرو و حلقۀ سیاسی اردن و عموم مردم اردن و سرزمین‌های اسلامی شناخته شده است، و خواستار از سرگیری سبک و شیوۀ زندگی اسلامی با تأسیس دولت خلافت به روش نبوت است. دشمن قبل از دوست، شهادت می‌دهد که این کار را با درگیری فکری و مبارزه سیاسی و بدون اعمال مادی با رعایت شرع اسلام انجام می‌دهد.

بر این اساس، آیا رژیم اردن دعوت به اسلام و تطبیق آن را عملی تضعیف کننده حاکمیت خود و دلیلش را حزب التحریر می‌داند، که وظیفه‌ای از جانب الله بر امت اسلامی است که گروهی از جوان‌های پاک، متقیان و مخلصین از آن حکم و از حزب‌التحریر پیروی کردند؟ آیا این عملی است که نیاز به حبس و مجازات دارد؟! چه رژیم بدبخت، وحشت زده و بحرانی است که همیش بر اساس وابستگی به غرب پیش رفته و به قوانین آن رجوع می‌کند. فهمیده می‌شود که این حکومت نه از جانب امت و نه از جانب مردم اردن حمایت می‌شود. بنابراین، بوی ضعف و رسوایی‌هایش منفور و متصور است. ما در حزب التحریر-ولایۀ اردن در مواجهه با این ارعاب تاریخی که اعضای حزب التحریر و بی‌عدالتی که از طریق ارگان‌های امنیتی رژیم و دادگاه امنیت دولتی در معرض آن‌ها قرار می‌گیرد، ما به رژیم و یارانش و ارگان‌های امنیتی آن می‌گوییم؛ آنچه الله متعال می فرماید:

﴿وَكَذلِكَ أَخذُ رَبِّكَ إِذا أَخَذَ القُرى وَهِيَ ظالِمَةٌ إِنَّ أَخذَهُ أَليمٌ شَديدٌ﴾ (هود:102)
ترجمه: و این گونه است تصرف پروردگارت هنگامی که شهرها را تصرف کند در حالی که ستم می کنند». همانا تشنج او دردناک و شدید است.

و آنچه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:

«إِنَّ اللَّهَ لَيُمْلِي لِلظَّالِمِ حَتَّى إِذَا أَخَذَهُ لَمْ يُفْلِتْهُ»

ترجمه: الله به ظالم مهلت می‌دهد، ولی وقتی او را تصاحب کرد هرگز رهاش نمی‌کند.

و اگر فکر می‌کنید که بی‌عدالتی و احکام ظالمانه قضایی شما، حزب التحریر و اعضای آن را از ادامه دعوت و تلاش برای از سرگیری شییوۀ زندگی اسلامی منصرف می‌کند، پس بدانید که شما برای حزب التحریر و اعضای آن دچار توهم و خیال می‌شوید. بر عهد و میثاق خود با الله و در راه رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم استوارند. آن‌ها نه از سرزنش و ملامتی سرزنش کنندگان می‌ترسند و نه تحت تأثیر توطئه غرب کافر قرار می‌گیرند. حکام رژیم‌های دست نشانده شکننده و ضعیف، که با فریاد یا کلام حقیقت به لرزه در می‌آیند، آن‌ها را منصرف نمی‌کند، نفرت کینه‌توزانه آن‌ها را منحرف نمی‌کند، و آن‌ها را از کار در راه الله با توطئه‌های حیله‌گرانه و ظلم یک مزدور فروخته شده منصرف نمی‌کند. در راه جلال و رستگاری و رهایی امت از ذلت و ظلم و بردگی پیش می‌روند و در برابر زیان و مشکلات صبر می‌کنند و بر الله توکل می‌کنند.

﴿وَمَا لَنَا أَلَّا نَتَوَكَّلَ عَلَى اللَّهِ وَقَدْ هَدَانَا سُبُلَنَا وَلَنَصْبِرَنَّ عَلَى مَا آذَيْتُمُونَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُتَوَكِّلُونَ

[ابراهیم: 12]

 ترجمه: و چرا بر الله توکل نکنیم، در حالی‌که او ما را به راه‌های ما هدایت کرده است. و ما در برابر هر زیانی‌که به ما بیاوری شکیبا خواهیم بود و کسانی‌که توکل می‌کنند، بر الله بگذار.

ما منتظر وعده پیروزی و نصرت الهی هستیم.

﴿وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ * وَنُمَكِّنَ لَهُم فِي الأَرضِ... [قصص: 5]

ترجمه: و ما خواستیم بر مستضعفان زمین منت گذاریم و آنان را پیشوایان و وارثان زمین قرار دهیم.

 ان شاء الله به زودی تحقق می‌یابد. به دنبال این احکام ناعادلانه در قبال فرزندان امت، آن‌هایی‌که حاملین دعوت اند و در پیگرد و سرکوب رژیم هستند، از دعوت مستمرشان به مردم خود در اردن و امت خودداری نمی‌کنند.

به طور کلی با تأسیس دولت اسلامی (خلافت) به واجبات و میثاق خود با الله پاسخ دهید که عزت و کرامت شما در آن است و در اطراف کسانی‌که برای آن تلاش می‌کنند، جمع شده و از آن‌ها حمایت نمایید؛ زیرا وعده جانشینی و نصرت الله نزدیک است؛ همانطور که رسول الله صلی الله علیه وسلم از یک خلافت راشده به روش و منهج نبوت بر اساس شریعت بشارت داد؛ دولتی‌که در اُفق در حال ظهور است.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ﴾ [شعراء: 227]

ترجمه: و کسانی‌که ستم کردند، خواهند دانست که به چه بازگشتی باز می گردند.

دفتر‌مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایۀ اُردن

مترجم: احمد احمدی

ادامه مطلب...

شادباش‌گفتن اعیاد نصاری و کفار

  • نشر شده در فقهی

پرسش

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

 برادر دینی شما، بهاء از فلسطین هستم، از الله سبحانه و تعالی مسئلت داریم که شما صحت و عافیت باشید.

سوال من در خصوص شادباش‌گفتن اعیاد نصاری و مشارکت در اعیادشان است؛ چیزی‌که مرا وادار به این سوال ساخته جواب شیح تقی الدین رحمه الله است که این مسئله را جواز داده است؛ از شما می‌خواهم تا این موضوع را توضیح دهید؛ ضمیمه جواب سوال شیخ تقی الدین.

پاسخ

و علیکم السلام و رحمت الله و برکاته!

 قبلاً به این ارتباط جواب داده بودیم که آن جواب را برای شما نقل می‌کنم:

برادر محترم، نسبت به سوال شما در مورد شادباش‌گفتن اعیاد اهل کتاب؛ قبل از این‌که در این خصوص برایت جواب دهم، بعضی از جوابات سابق مرتبط به این مسئله را برایت بیان می‌‌نمایم:

۱- به تاریخ ۳۰ جنوری ۱۹۷۰ چنین جوابی صادر شده بود: «حکم ملاقات نصاری و مشارکت در خوشی‌ها و اعیادشان و ملاقات از مریض‌ها و رفتن به جنازه‌ شان چی است؟ مسلمان وقتی آن‌ها را می‌بییند، باید چی کند؟ ارتباط این موضوع به حدیث شریف "لا تبادئوا اليهود والنصارى السلام ...الحديث"؛ یعنی شما سلام را با یهودیان و نصارای شروع نکنید، چیست؟

پاسخ: از رسول الله صلی الله علیه و سلم ثابت است که ایشان یهودی را که مریض بود ملاقات کردند و هم‌چنان ثابت است که ایشان در برابر جنازۀ یهودی ایستاد شده و هم‌چنان ثابت است که او علیه الصلاة و السلام مردم را به رعایت حقوق ذمی‌ها و حسن رفتار با آن‌ها سفارش کردند؛ پس همه این‌ مثال‌ها و امثال این دلایل، دلیل بر جواز ملاقات نصاری در خوشی‌ها و اعیادشان و دلیل بر عیادت مریض‌ها و رفتن به جنازۀ و عزاداری‌شان و آن‌چه به این اعمال مشابهت دارد، می‌باشد؛ اما حدیث (لاتبادئوهم باالسلام) خاص به سلام و حالتی دارد که در راه با یهودیان و نصاری مقابل می‌شویم و این حدیث صراحت در سلام دارد؛ پس این حدیث غیر از این حالت را شامل نمی‌شود. ۲۳ ذوالقعدۀ ۱۳۸۹ – ۳۰ جنوری ۱۹۷۰.»

۲- سپس به تاریخ ۱۷ جولای ۲۰۱۰م جوابی تحت این عنوان «دید و باز دید یهود و نصارای در خوشی‌های شان جایز است؟

پاسخ: دید و باز دید نصارای جایز است؛ زیرا این یک نوع نیکی بوده و نیکی در حق شان جایز است. ۱۷ جولای ۱۹۷۶.»

هم‌چنان به تاریخ ۱۶ جنوری ۲۰۱۰م جواب صادر شده بود: « شادباش ‌گفتن اعیاد اهل کتاب جائز است؛ اما این‌که بگوییم (و هم‌چنان برای شما) در حقیقت این یک نوع مقایسه به حالتی است که در حدیث وارد شده که درجواب‌شان گفته شده است "وعليكم" وقتی‌که آن‌ها می‌گویند السام علیکم... اما این غیر از آن مسئله است، زیرا آن‌چه که در حدیث وارد شده جواب این قول ایشان است "السلام عليكم" یعنی مرگ بر شما، پس نص حدیث بخاری و مسلم از طریق ام المومنین عائشه رضی الله عنها که گفته است:

«دَخَلَ رَهْطٌ مِنْ الْيَهُودِ عَلَى رَسُولِ اللَّه ، فَقَالُوا: السَّامُ عَلَيْكُمْ. قَالَتْ عَائِشَةُ: فَفَهِمْتُهَا فَقُلْتُ وَعَلَيْكُمْ السَّامُ وَاللَّعْنَةُ، قَالَتْ: فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ: «مَهْلاً يَا عَائِشَةُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الرِّفْقَ فِي الْأَمْرِ كُلِّهِ»، فَقُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ أَوَلَمْ تَسْمَعْ مَا قَالُوا؟ قَالَ: رَسُولُ اللَّهِ: «قَدْ قُلْتُ وَعَلَيْكُمْ»

ترجمه: گروهی از یهود بر رسول الله صلی الله علیه و سلم وارد شدند و گفتند السام علیکم، عائشه رضی الله عنها گفت: من این جملۀ شان را فهمیدم و گفتم و علیکم السام و اللعنة، عائشه گفت: رسول الله صلی الله علیه  و سلم فرمودند: ای عائشه فرصت بده، الله (سبحانه و تعالی) نرمی را در هرکاری دوست می‌دارد، پس من گفتم یا رسول الله شما نشنیدید که این‌ها چی گفتند؟ رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: من برای شان گفتم و علیکم.

و در روایت دیگری از مسلم از طریق ابن عمر رضی الله عنهما روایت است که گفت رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:

«إِنَّ الْيَهُودَ إِذَا سَلَّمُوا عَلَيْكُمْ يَقُولُ أَحَدُهُمْ السَّامُ عَلَيْكُمْ فَقُلْ عَلَيْكَ»

ترجمه: وقتی یهود بر شما سلام کنند، یکی از ایشان می‌گوید؛ السام علیکم پس شما هم برای شان بگوئید علیک.

به این ترتیب، می‌بینید که چنین بوده؛ زیرا آن‌ها می‌گفتند؛ "السام عليكم". اما وقتی آن‌ها کلمۀ خوبی به شادباش گویی ما گفتند، ما هم از آن‌ها می‌پذیریم؛ اگر آن‌ها گفتند، عید شما مبارک، برای شان جواب نیکو و صحیحی می‌دهیم؛ مثل این‌که برای شان بگوییم، تشکر از شادباشگویی شما و یا خوش آمدید و یا مانند این جواب‌‌ و الفاظ جواب‌هایی‌که به شریعت مخالفت نداشته باشد. ۱۶جنوری ۲۰۱۰م» ختم.

از مسایل فوق موارد زیر واضح می‌شود:

شادباش‌گفتن عید اهل ذمه به الفاظ خوبی‌که مخالف شریعت نباشد، جایز است؛ لذا ما عید یهودیان و نصاری و کفار را ستایش نمی‌کنیم؛ یعنی برای‌شان نمی‌گوئیم عید شما مبارک و یا مانند این الفاظ. اما این تنها برای کسانی است که شرایط زیر را داشته باشند:

ا- آن‌که از اهل ذمه بوده؛ کسانی‌که در بین مسلمانان و سرزمین مسلمانان زنده‌گی و عقد ذمه برای‌شان مصداق داشته باشد و به مسلمانان خیانت نکند.

ب- آنانی‌که علیه دین ما جنگ نکرده و کسی را بر اخراج از سرزمین‌های مان کمک نکرده باشند... چنان‌چه در آیۀ کریمه آمده است...

اما این‌که اهل ذمه بودن یهود و نصاری برای شادباش‌گفتن اعیاد و محافل شرط جواز است، دلیل آن در جواب اول یعنی جواب تاریخی ۳۰ جنوری ۱۹۷۰ ذکر شده و این جواب بر این مسئله صراحت دارد: «از رسول الله صلی الله علیه و سلم ثابت شده که او یهودی را که مریض بود ملاقات کردند و هم‌چنان ثابت است که ایشان در برابر جنازۀ یهودی ایستاده شدند و هم‌چنان ثابت است که او علیه الصلاة و السلام مردم را به رعایت حقوق ذمی‌ها و حسن رفتار با آن‌ها سفارش کردند. پس همه این‌ها و امثال این دلایل، دلیل بر جواز ملاقات نصاری در خوشی‌ها و اعیادشان و هم‌چنان دلیل بر عیادت مریضی و رفتن به جنازه و عزا داری شان و آن‌چه به این اعمال مشابهت دارد می‌باشد...»

 ترجیح داده می‌شود که مقصد از این یهودیان و نصارای اهل ذمه بودند؛ چنان‌چه ایشان در بین مسلمانان و در ذمۀ مسلمانان زنده‌گی می‌کردند و رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد ذمی‌ها سفارش نمودند و هم‌چنان وقتی جنازۀ یهودی از وسط‌شان می‌گذشت، سپس یهودی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن‌را در مرض‌اش ملاقات کرد، این یهودی رسول الله صلی الله علیه و سلم را خدمت می‌نمود؛ چنانچه در حدیث بخاری شمارۀ ۱۳۵۶ آمده است؛ از انس رضی الله عنه روایت شده است:

«أَنَّ غُلَاماً مِنَ اليَهُودِ كَانَ يَخدُمُ النَّبِيَّ ﷺ فَمَرِضَ، فَأَتَاهُ النَّبِيُّ ﷺ يَعُودُهُ، فَقَعَدَ عِندَ رَأسِهِ، فَقَالَ: أَسلِم. فَنَظَرَ إِلَى أَبِيهِ وَهُوَ عِندَ رَأسِهِ، فَقَالَ لَه: أَطِع أَبَا القَاسِمِ ﷺ. فَأَسلَمَ، فَخَرَجَ النَّبِيُّ ﷺ وَهُوَ يَقُولُ: الحَمدُ لِلَّهِ الذِي أَنقَذَهُ مِنَ النَّار»

ترجمه: جوانی از یهود رسول الله صلی الله علیه و سلم را خدمت می‌نمود و این جوان مریض شد، سپس رسول الله صلی الله علیه و سلم به عیادت این جوان آمده و بالای سر آن نشستند، سپس رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: اسلام بیاور، آن جوان در حالی‌که پدرش نیز بالای سر او نشسته بود به سوی پدرش نگاه کرد، و پدرش نیز برای آن جوان گفت: از ابوالقاسم اطاعت کن، پس آن جوان اسلام آورد؛ سپس رسول الله صلی الله علیه وسلم در حالی از خانه بیرون شد که می‌فرمودند: حمد و سپاس الله را که آن را از آتش دوز نجات داد.

تمام این دلایل دال بر این است که آن‌چه در جواب اول ذکر شده، خاص به اهل ذمه است.

اما دلیل این‌که علیه دین ما جنگ نکرده و بر اخراج ما دیگران را کمک نکرده باشند، الی اخر؛ دلیل آن آیۀ کریمه است:

﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ (8) إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ [ممتحنه: 8-9]

ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) شما را از نیکی سرشار و رعایت عدالت در حق کسانی‌که در امر دین با شما نجنگیده و شما را از دیار تان آواره نساخته اند نهی نمی‌کند؛ مسلماً الله (سبحانه و تعالی) عدالت‌گران را دوست دارد، الله (سبحانه و تعالی) شما را تنها از دوستی کردن با کسانی‌که در دین با شما جنگیدند و از اخراج‌تان پشتیبانی کردند، نهی می‌کند و هرکس آن‌ها را به ولایت بگیرد چنین کسانی آنان اند ستم‌گران.

ابن کثیر در سبب نزول این آیۀ کریمه می‌گوید: «و این قول او تعالی ﴿لايَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ﴾ مفهوم آن این است که الله سبحانه و تعالی شما را از نیکی به کفاری‌که به خاطر دین شما علیه تان نجنگیده اند، منع نکرده است؛ مانند زنان و ضعفاء و جملۀ ﴿أَنْ تَبَرُّوهُمْ﴾ که گفته شده به معنی این است که با ایشان نیکی کنید و منظور از جملۀ ﴿وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ﴾ یعنی با ایشان عدل کنید؛ چون الله سبحانه و تعالی عدالت کننده‌گان را دوست دارد.

امام احمد گفته است؛ عارم برای ما گفت که عبدالله ابن مبارک برای ما گفت، مصعب ابن ثابت گفت، عامر ابن عبدالله بن زبیر گفت از پدرش شنیده که گفته است: قتیله بر دخترش اسماء بنت ابوبکر هدایای از قبیل غذای از خردل و کشمش، پنیر و مسکه داد؛ در حالی‌که قتیله زن مشرکۀ بود؛ پس اسماء از پذیرش آن هدیه و وارد شدن قتیله در خانه‌اش ابا ورزید، سپس من از عایشه رضی‌الله در این خصوص سوال کردم؛ سپس الله سبحانه و تعالی این آیه را نازل کرد: ﴿لا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ....﴾ سپس رسول الله صلی الله علیه و سلم عائشه رضی الله عنها را امر کرد تا هدیه‌های قتیله را قبول و آن‌را در خانۀ خود اجازه دهد.

و این قول الله سبحانه و تعالی: ﴿إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ﴾ [ممتحنه:9] ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) شما را تنها از دوستی کردن با کسانی‌که در دین با شما جنگیدند و از اخراج‌تان پشتیبانی کردند نهی می‌کند و هرکس آن‌ها را به ولایت بگیرد چنین کسانی آنان اند ستم‌گران.

یعنی شما را از دوستی آنانی‌که با شما موقف دشمنانۀ گرفتند و با شما جنگیده و شما را بیرون و بر دشمنان شما بر اخراج شما کمک کردند، شما را از دوستی با آنان نهی نموده و شما را به دشمنی شان امر می‌کند؛ سپس بر دوستی شان سخت هشدار داده است:

﴿وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ [ممتحنه:9]

ترجمه: و هرکسی آن‌ها را به ولایت بگیرد چنین کسانی آنان اند ستم‌گران.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾ [مائدة: ۵۱]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده اید، یهودیان و مسیحیان را دوست نگیرید، بعضی از آن‌ها دوست بعضی دیگرند و هرکس از شما که آنان را به دوستی بگیر،د از آن‌ها محسوب می‌شود، مسلماً الله (سبحانه و تعالی) ستم‌گر را به سر انجام نمی‌رساند.

بنا به دلایل فوق، شادباش‌گفتن اعیاد اهل ذمه به سخنی‌که خلاف شریعت نباشد، جایز بوده و هم‌چنان شادباش‌گفتن غیر اهل ذمه از کفار به کلامی‌که خلاف شریعت نباشد، جایز است؛ پس شادباش‌گویی از جمله نیکوکاری بوده اما مشروط به این‌که آیۀ کریمه بر آن مطابقت پیدا کند؛ یعنی شرط شادباش‌گفتن اهل کتاب و کفار در اعیادشان این است که علیه دین ما نجگنیده و از سرزمین مان اخراج مان نکرده و دیگران را بر اخراج ما کمک نکرده باشند:

﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ﴾  [ممتحنه: 8]

ترجمه: الله (سبحانه و تعالی) شما را از نیکی سرشار و رعایت عدالت در حق کسانی‌که در امر دین با شما نجنگیده و شما را از دیار تان آواره نساخته اند نهی نمی‌کند.

اما شکی نیست که این حالت در این زمان کم است.

امیدوارم جواب سوال شما به همین حد کفایت کند و الله سبحانه و تعالی از همه عالم‌تر و با حکمت‌تر است.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

در بحران اوکراین، امریکا روسیه را پاداش می‌دهد و آلمان را مجازات می‌کند

  • نشر شده در سیاسی

بایدن به تاریخ 23 فبروری 2022م از بستۀ تحریماتیِ خبر داد که برخی از مسئولین حکومتی روسیه را هدف قرار خواهد داد. بلینکن وزیر خارجۀ امریکا نیز امروز در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت؛ اقدام قاطع و سریع آلمان در خصوص خط گاز نورد استریم-2 در پی هماهنگی‌ها و مشوره‌ها صورت گرفته و بایدن این اقدام آلمان را در واکنش به آنچه روسیه انجام می‌دهد، مهم خوانده است.

شکی نیست که بحران اوکراین در هفته‌های اخیر ابعاد زیادی به خود گرفته که برخی از آن داخلی و منطقه‌ای بوده و به ساختار ساکنان اوکراین و هم‌چنین عمق استراتیژی روسیه ارتباط می‌گیرد، اما ابعاد جهانی این بحران در پیوند به امریکا و اروپا، حساسیت و اهمیت بیش‌تری دارد. شاید تمرکز امریکا از زبان بایدن و وزیر خارجۀ آن روی خط لولۀ گاز موسوم به نورد استریم -2 که از روسیه به اروپا مخصوصاً آلمان کشیده شده، خود بیان‌گر اهمیت ویژۀ این پروژه باشد؛ خطی‌که مدت‌هاست امریکا تلاش دارد روند آن را مختل کند، نه فقط به هدف محروم نمودن روسیه از منبع درامد مهمی برای خودش؛ بلکه هم‌چنین به هدف محروم نمودن آلمان به گونۀ خاص و اروپا به صورت عام از متکی بودن به منبع انرژیی که بیرون از تسلط مستقیم امریکا است. مایک وتنی سردبیر مجلۀ الکترونیکی اوراسیا در تعلیق این مسأله گفت: «بحران اوکراین هیچ ارتباطی به اوکراین ندارد». این مسأله مخصوصاً به آلمان ارتباط دارد و مشخصاً هدف آن خط لولۀ نورد استریم -2 است که آلمان را به روسیه پیوند داده. جورج فریدمان رئیس اجرایی شرکت ستراتفور در برابر اعضای مجلس امور خارجی شیکاگو این ارتباط را چنین توضیح داد: «منفعت اساسی ایالات متحده که در طول قرن‌ها به خاطر آن وارد جنگ‌هایی شده ایم، به شمول جنگ اول و دوم جهانی و جنگ سرد، همانا مسألۀ ارتباط میان آلمان و روسیه بوده، زیرا متحد شدن این دو کشور یگانه قدرتی را به وجود خواهد آورد که می‌تواند ما را تهدید کند. لازم است برای جلوگیری از چنین اتحادی تلاش صورت گیرد». از این جاست که می‌توان درک نمود چرا و چگونه است که واشنتن خط لولۀ گاز نورد استریم – 2 را برای منافع خود یک تهدید می‌شمارد و آن را در خصوص اروپا در اولویت کاری خود قرار داده، چنان‌چه از هیچ مناسبتی برای مختل نمودن جریان این پروژه فروگذار نکرده است. با آن هم پروژۀ نورد استریم -2 ادامه یافت و آمادۀ بهره‌برداری گردید. پوتین در دیدارش با شولتز نخست‌وزیر آلمان به اهمیت این پروژه و مرکزیت آن در بحران جاری اشاره نموده گفت: «اگر کار پروژۀ نورد استریم -2 متوقف گردد، شهروندان آلمان باید برای حفاظت مالی خود در جستجوی منابع دیگری شوند که پنج برابر انرژی وارداتی کنونی‌شان قیمت خواهد داشت». اینجاست که می‌توان اشارۀ بایدن را فهمید، آنجا که بی بی سی به نقل از وی گفت: «بایدن هشدار می‌دهد در صورتی‌که روسیه وارد جنگ با اوکراین شود، نورد استریم-2 متوقف خواهد شد. پس روسیه وارد جنگ با اوکراین شده و دو جمهوری را از آن جدا می‌کند و امریکا در واکنش به آن خط لولۀ گاز را متوقف می‌کند. بناءً هدف اصلی که پشت بحران اوکراین قرار دارد این است که روسیه با پیوند دادن بخش بزرگی از اوکراین به خود پاداش دریافت کند و آلمان با محروم شدن از منبع انرژی ارزان و کم ضررتر نسبت به پترول حاصل شده از منابع وابسته به امریکا، مجازات شود.

مایک ویتنی در ادامۀ تعلیق‌اش روی اهمیت خط گاز روسیه می‌گوید: «امریکا نمی‌خواهد آلمان بیش‌تر به روسیه وابسته شود، زیرا تجارت زیربنای اعتماد است و اعتماد منجر به گسترش فعالیت‌های تجارتی و غیرتجارتی می‌شود و به هر اندازه که روابط گرم‌تر گردد، محدودیت‌های تجارتی میان دو کشور کم‌تر می‌شود و در نتیجۀ آن شرط و شروط‌ها ساده‌تر و سبک‌تر می‌شود و عرصه‌های سفر و گردش‌گری را دربر می‌گیرد؛ به این ترتیب، زیربنای جدید امنیتی میان دو کشور به وجود می‌آید. زمانی‌که آلمان و روسیه تبدیل به دو دولت دوست و شریک تجارتی گردند، دیگر نیازی به پایگاه‌های نظامی امریکا نخواهد بود و لازم نخواهد بود امریکا موشک‌ها و سلاح‌های گران‌قیمتی داشته باشد و دیگر حتی به پیمان آتلانتیک شمالی نیز نیازی نخواهد بود. در عین حال نیاز نخواهد بود تا معاملات انرژی با دالر امریکا صورت گیرد و یا اوراق بهادار خزانۀ امریکا برای توازن محاسبات ذخیره گردد، بلکه دو طرف معامله خواهند توانست معاملات‌شان را مستقیم و با واحدهای پولی خودشان انجام دهند و این کار منجر به کاهش شدید ارزش دالر و تحول بزرگی در قدرت اقتصادی خواهد شد. این است اساسی‌ترین دلیلی که ادارۀ بایدن به خاطر آن با پروژۀ نورداستریم-2 مخالفت می‌ورزد. این فقط یک خط لوله نیست، بلکه پنجره‌ای به سوی آینده است؛ آینده‌ای که بر اساس آن اروپا و آسیا در منطقۀ تجاری آزاد و عظیم به یکدیگر نزدیک می‌شوند؛ منطقه‌ای که امکان تبادلۀ دو جانبۀ قدرت و شکوفایی مشترک را به بار خواهد آورد. در چنین آینده‌ای، امریکا از صحنه کنار زده شده و سردرگم خواهد شد. پس روابط گرم‌تر میان آلمان و روسیه به معنای آغاز پایان "تک محوری نظم جهانی" است؛ نظمی‌که سال‌های زیادی است که امریکا اریکۀ رهبری آن را به خود اختصاص داده و در آن یکه تازی می‌کند. چنان‌چه بریجنسکی مشاور اسبق امنیت ملی امریکا در زمان کارتر به خطر پاگرفتن قدرت مشترک اروپا و آسیا زیر نام اوراسیا اشاره نموده و بارها هشدار داده بود که ممکن است چنین ائتلافی جدید جهانی شکل گیرد.

شاید همین موضوع باعث شده باشد واشنتن با تمام توان سعی کند پروژۀ نورد استریم -2 را از هم بپاشاند و آلمان را در مدار خود نگهدارد  و شاید همین موضوع بلنکن وزیر خارجۀ امریکا را وادار نمود تا تصمیم آلمان در خصوص نورداستریم -2 را قاطع و سریع توصیف نماید؛ زیرا بحران اوکراین فرصت طلایی را برای از هم پاشیدن نورد استریم-2 و برگرداندن آلمان و سپس تمام اروپا به چهارچوبی فراهم نموده که پس از جنگ دوم جهانی شکل گرفت. برای رسانه‌های جهانی مانند الجزیره، CNN و BBC دشوار نبود تا به مجرد پایان یافتن کنفرانس مطبوعاتی بلنکن، بحران اوکراین را چنین توصیف کنند: «جنگ گاز عنوان برجستۀ پیامدهای بحران اوکراین میان روسیه و غرب».

استراتژی امریکا در این بحران مبتنی بر ایجاد این تصور بود که روسیه برای اروپا تهدید امنیتی به شمار می‌رود، اما با آن هم هدف اصلی خود روسیه نه، بلکه آلمان و پس از آن اروپاست. این دقیقاً همان چیزی است که مایکل هدسون در مقاله‌اش زیر عنوان «دشمنان واقعی امریکا هم‌پیمانان اروپائی و غیر اروپائی آن استند»، می‌گوید: «یگانه گزینه‌ای که در جلوگیری از روند دورشدن اروپا برای دیپلومات‌های امریکا باقی مانده این است که روسیه را درگیر جنگ نظامی کنند و پس از آن ادعا کنند که انتقام گرفتن از این اقدام روسیه ما فوق هرگونه منفعت اقتصادی ملی محض است». این همان چیزی است که ماکرون و شولتز در دیدار با پوتین به آن پی بردند و این همان چیزی است که ویکتوریا نولاند، نمایندۀ وزارت خارجۀ امریکا در امور سیاسی در بیانیۀ مطبوعاتی وزارت خارجه به تاریخ 27 جنوری توضیح داد: «اگر روسیه به نحوی از انحاء به اوکراین حمله کند، نورد استریم-2 هرگز پیش نخواهد رفت». این بدان معناست که تیم بایدن سعی می‌خواهند روسیه را تشویق کنند مرتکب اقدام نظامی شود تا به این ترتیب زمینۀ تخریب پروژۀ نورداستریم-2 فراهم گردد. و این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاد؛ چنان‌چه بحران اوکراین تا بالاترین حد ممکن تحریک گردید تا این‌که پوتین از جدا شدن مناطقی در شرق اوکراین خبر داد و اعلان نمود که از این مناطق حمایت نظامی می‌کند؛ سپس آلمان به سرعت پروژۀ نورد استریم -2 را متوقف نمود و اعلان نمود که خود را تسلیم تمایلات سرکش امریکا برای حفظ آلمان و اروپا در آغوش سرد امریکا نموده.

در پایان باید گفت که هرگز جهان ثبات نخواهد یافت، هرگز امنیت برقرار نخواهد شد و صلح جهانی محقق نخواهد گردید تا زمانی‌که بر اریکۀ آن گرگان درنده تکیه زده باشند؛ گرگانی‌که بجز منافع زودگذر خود به هیچ چیز دیگری اهمیت نداده و بجز هوای نفس خویش قایل به هیچ خدایی نیستند. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿أَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَٰهَهُ هَوَاهُ أَفَأَنتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكِيلًا﴾ [فرقان: 43]

ترجمه: آیا دیدی کسی را که هوای نفسش را معبود خود برگزیده است؟! آیا تو می‌توانی او را هدایت کنی (یا به دفاع از او برخیزی)؟!

نویسنده: د. محمد جیلانی

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

کار برای اقامه خلافت تا زمانی‌که برپا گردد، فرض کفائی بوده؛ پس هرکسی‌که برای پرپائی آن کار نمی‌کند، گنهکار است

  • نشر شده در فقهی

پرسش

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

یا شیخ ،الله سبحانه و تعالی شما را جزای خیر دهد! در نزدم در خصوص این جواب سوالی است؛ شما گفته بودید که حمل دعوت برای اقامه خلافت فرض کفایی است، آیا این به معنی این است که اگر شخصی به دلیل این‌که یک تعداد اشخاص هستند که دعوت را حمل می‌کنند، اگر او دعوت نکند، گناهی متوجه آن نمی‌شود؟

وقتی یک امارت ایجاد ‌شود، مانند خواست بعضی از گروه‌های اسلامی، آیا در این صورت فرض کفایی از امت و بعض گروه‌های اسلامی‌ که برای ازسرگیری زندگی اسلامی کار می‌کنند، ساقط می‌شود یا این‌که تا وقتی‌ دولت خلافت برپا نشود، ساقط نمی‌شود؟ ابوهیثم شقیرات.

پاسخ

و علیکم السلام و رحمة الله و برکاته!

هردو سوال در مورد یک مسئله است که جواب آن‌را بیان می‌دارم:

حمل دعوت به سوی اقامه خلافت فرض کفائی است؛ به این معنی که بر هر شخص قادر تا وقت اقامه خلافت کار بالایش لازم و فرض است و وقتی خلافت برپاشد، وجوب ساقط می‌گردد؛ اما از آن‌جایی‌که تاکنون خلافت اقامه نشده، بر هر شخص قادر فرض است... به این ترتیب، تا وقتی خلافت اقامه گردد، کار برای اقامه خلافت فرض کفایی است؛ پس هرشخصی‌که برای اقامه خلافت کار نکند، گنهکار می‌شود.

در جزء سوم شخصیه اسلامی آمده است: «از لحاظ انجام فرض به دو قسم است؛ فرض عین و فرض کفایی و هیچ فرقی در لزوم این دو فرض نیست؛ زیرا لزوم و وجوب یک چیز است و هرکدام از این دو به معنی طلب جازم است. فرقی‌که در بین این دو است، این است که فرض عین طلب عمل از هر فرد و فرض کفایی طلب جازم از تمام مسلمانان است؛ اگر فرض کفایی اقامه شد، پس از جانب سایر مسلمانان نیز کفایت می‌کند، خواه کل مسلمانان این فرض را اقامه نموده باشد و یا بعضی از مسلمانان و اگر اقامه آن فرض کفایی صورت نگرفت، بر هر فرد مسلمان تا زمان اقامه آن کار بالای شان واجب می‌گردد.»

در فکر اسلامی آمده است: «فرض کفایی بر هر مسلمان فرض است؛ فرض عبارت از خطاب شارع متعلق به طلب فعل به صورت جازم می‌باشد؛ مانند این قول الله سبحانه و تعالی: ﴿وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ﴾(سوره بقره:43) ترجمه: نماز را بر پا دارید.

﴿انْفِرُواْ خِفَافًا وَثِقَالاً وَجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ﴾(سوره توبه:41) ترجمه: سبک‌بار و گران بار عازم شوید و با اموال و جان‌های خویش در راه الله (سبحانه و تعالی) جهاد کنید.

مانند این قول رسول الله صلی الله علیه و سلم:

«إِنَّمَا جُعِلَ الإِمَامُ لِيُؤْتَمَّ بِهِ» ترجمه: امام سپری قرار داده شده تا به آن اقتداء گردد.

«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» ترجمه: وکسی‌که مرد در حالی‌که در گردنش بیعت نبود، به تحقیق به مرگ جاهلیت مرده است.

تمام این نصوص خطاب شارع متعلق به فعل جازم است و چیزی‌که طلب را جازم قرار داده قرینه‌ای است که به طلب فعل تعلق می‌گیرد و طلب را جازم ساخته است؛ پس به این دلیل انجام این عمل جازم می‌باشد و فرض به هیچ حالتی از حالات تا زمان قیام آن ساقط نمی‌شود و کسی‌که این فرض را ترک کند، گنهکار بوده و در بین فرض عین و فرض کفایی از این لحاظ هیچ تفاوتی نمی‌باشد و تمام این فرایض بر تمام مسلمانان فرض است. پس این قول الله سبحانه و تعالی: ﴿وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ﴾ فرض عین است و این قول الله سبحانه وتعالی ﴿انْفِرُواْ خِفَافًا وَثِقَالاً وَجَاهِدُواْ﴾ فرض کفایه است و این قول رسول الله صلی الله علیه و سلم «إِنَّمَا جُعِلَ الإِمَامُ لِيُؤْتَمَّ بِهِ» فرض عین است و این قول رسول الله صلی الله علیه و سلم«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ... الحديث» فرض عین است و تمام این فرایض به اساس خطاب شارع متعلق به فعل جازم ثابت شده است. پس تلاش برای جداسازی و تفکیک فرض عین و فرض کفایی از لحاظ لزوم نزد الله گناه و روی‌گردانی از راه الله سبحانه و تعالی است و این یک مغالطه‌ای است برای سهل‌انگاری انجام فرایض الله سبحانه و تعالی.

اما از لحاظ سقوط فرض بر کسی‌که مکلف است، باید گفت؛ هیچ فرقی بین فرض عین و فرض کفایی نیست؛ پس تا زمانی‌‌که شخص عملی را ‌که شارع آن‌را طلب نموده، انجام ندهد، ساقط نمی‌شود؛ برابر است که بر هر مسلمان انجام آن دستور داده شده باشد؛ مانند نمازهای فرایض و یا از همه مسلمانان انجام آن طلب شده باشد؛ مانند بیعت خلیفه؛ زیرا هریکی از این اعمال ساقط نمی‌شود؛ مگر این‌که به آن‌ها عمل شود؛ یعنی تا زمانی‌که نماز خوانده شود و به خلیفه بیعت صورت گیرد. پس فرض کفایی از هیچ مسلمان ساقط نمی‌شود؛ هرچند بعضی از مسلمانان آن‌را انجام دهد؛ تا زمانی‌که آن عمل کامل شود. پس تا وقتی آن عمل کامل نشود، هر مسلمان گنهکار می‌شود.

بنابر این، اشتباه خواهد بود که گفته شود فرض کفایی فرضی است که اگر بعضی به آن پرداخت از ذمه دیگران نیز ساقط می‌شود؛ بلکه فرض کفایی حکمی است که هرگاه بعضی آن‌را انجام داد، از گردن دیگران نیز ساقط می‌گردد و سقوط آن در این‌صورت یک امر واقعی است؛ زیرا عمل مطلوبه انجام شده و پیدا شده است و مجالی برای بقای آن باقی نمانده است. این فرض کفایی است و این فرض بدون تفاوت مانند فرض عین است. بنابر این، اقامه دولت اسلامی فرضی است برگردن همه مسلمانان؛ یعنی این حکم بر هر مسلمان فرض است و تا زمانی دولت اسلامی اقامه نشود، این فرض از گردن هیچ مسلمانی ساقط نمی‌شود و وقتی بعضی برای اقامه دولت اسلامی کار کند، تا زمانی‌که دولت اسلامی اقامه نگردد، از ذمه هیچ مسلمان ساقط نشده و این فرض بر هر مسلمان باقی می‌ماند و گناه این فرض تا برپایی دولت اسلامی باقی می‌ماند و گناه آن از هیچ مسلمان ساقط نمی‌شود؛ مگر این‌که به صورت مستمر به انجام اعمالی بپردازند که برای اقامه دولت اسلامی باشد. تمام فرایض کفایی به همین شکل است که بر هرمسلمان باقی می‌ماند و تا زمان انجام آن عمل مطلوب تکمیل نشود، از گردن دیگران نیز ساقط نمی‌شود.

در جواب سوال ۲۸ می ۲۰۰۹ م آمده است: «ب- اما کار برای ازسرگیری زندگی اسلامی فرض کفایی است و دیگر این‌که عمل مطلوب از تمام مسلمانان تا هنوز تحقق پیدا نکرده، پس همه ایشان گنهکار می‌شوند؛ به استثنای کسانی‌که به این عمل مبادرت می‌ورزند.»

امیدوارم که جواب واضح باشد و الله سبحانه و تعالی از همه عالم‌تر و با حکمت‌تر است.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه