شنبه, ۲۸ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۳۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

اشتراک دولت ازبکستان در نشست سران کشورهای عربی-اسلامی که در ریاض برگزار شد

(ترجمه)

به تاریخ 11 نومبر، نشست سران کشورهای عربی-اسلامی در ریاض، پایتخت عربستان سعودی برگزار شد که در آن وضعیت نوار غزه مورد بحث قرار گرفت. عبدالله عاریفوف نخست وزیر ازبکستان در این نشست شرکت کرد. عاریفوف در سخنرانی خود از موضوع «دعوت از طرفین برای رسیدن به صلح...» فراتر نرفت. اصلاً تفاوتی با رویکرد خاینانه‌ای  اتخاذشده توسط حاکمان کشورهای دیگر ندارد. وی در سخن‌رانی خود در این نشست گفت: "ازبکستان از حق مردم فلسطین برای ایجاد کشور مستقل در مطابقت با قوانین بین‌المللی حمایت می‌کند. تجربه ثابت می‌کند که این درگیری تنها بر اساس اصل «دو دولت مستقل برای دو ملت» حل می‌شود. اگر خشونت تشدید شود، وضعیت بین‌المللی را در مقیاس وسیع بی‌ثبات کرده و نیروهای جدید را وارد درگیری‌های مسلحانه می‌کند. همه این‌ها نه تنها محدود به مناطق خاورمیانه باقی مانده؛ بلکه می‌تواند منجر به فاجعه‌های غیرمنتظره شود"....

در این نشست خاینانه، تمام حاکمان کشورهای اسلامی برای یافتن راه‌حلی برای مسئله فلسطین گِرد هم آمدند. اما این راه‌حل باید به اساس منافع امریکای کافر و برای حفظ دولت یهود باشد و نه به نفع اسلام و مسلمانان، و همین‌طور هم شد. این نشست پس از گذشت بیش از یک ماه از کشتار وحشیانۀ نیروهای یهودی جنایتکار علیه مردم غزه - کودکان، زنان و کهن‌سالان بی‌گناه - در مقابل چشم همه جهان برگزار شد. گویی کسانی که در غزه سلاخی می‌شوند بیگانه هستند نه مسلمان! حقیقت این است که حتی قبل از برگزاری این نشست، ماهیت حاکمان مسلمان آشکار شده بود. این خاینان و بزدلان به جای اعلان جهت بسیج فوری نظامی برای آزادی سرزمین مبارک فلسطین، کاری جز دعوت به گشایش مسیر کمک‌های بشردوستانه، آتش بس، گفتگوهای صلح نکردند. همان‌طور که انتظار می‌رفت، حتی یک کلمه هم گفته نشد، چه رسد به تصمیمی در مورد بسیج نظامی که ریشه یهودی را برکند. علاوه بر این، پیشنهادات مربوط به قطع روابط اقتصادی با دولت یهود، اعمال تحریم‌ها علیه آن و جلوگیری از حمایت پایگاه‌های نظامی امریکا در کشورهای عربی  که دولت یهودی را کمک می‌کند نیز رد شد. بنابراین نشست فراتر از اظهارات پوچ و پچ‌پچ‌کردن نرفت.

متأسفانه سخن‌رانی نخست وزیر عبدالله عاریفوف  که به عنوان نمایندۀ ازبکستان در این نشست شرکت کرده بود، اصلاً با سخن‌رانی سایر حکام  تفاوتی نداشت. به عنوان راه‌حلی برای مسئله فلسطین، عاریفوف  هم‌چنان پروژه امریکایی «دو دولت برای دو ملت» را برای ساختن یک کشور مستقل فلسطینی در مرزهای 1967 پیش‌نهاد کرد. این راه‌حل به ‌معنی موافقت با واگذاری سرزمین مبارک فلسطین به یهودیان و به‌ رسمیت شناختن دولت یهودی است. واضح است که حاکمان خائن و از جمله دولت ازبکستان، نوکرهای بزدلی هستند که نمی‌توانند از مسیر که اربابان استعمارگرغربی‌شان به ویژه امریکا ترسیم کرده‌اند، منحرف شوند. این واقعیت که اتحادیه عرب و سازمان همکاری اسلامی سازمان‌های مزدور هستند و هیچ نفوذی در سیاست بین‌المللی حتی در منطقه ندارند، بار دیگر تأیید شد.

در مورد وقایع جاری در غزه که عاریفوف در سخن‌رانی خود با نگرانی به آن اشاره کرد؛ ترس از «امکان جذب نیروهای جدید در درگیری» را ذکر کرد. قابل ذکر است که این جذب نیروهای جدید البته به خاورمیانه محدود نمی‌شود، همان‌گونه که نسل‌کشی و کشتار در غزه تمام کشورهای اسلامی را به لرزه درآورد و امت از حاکمان خواست تا ارتش‌ها را بسیج کنند. پس از آن‌که هیچ یک از این حاکمان خائن به این دعوت پاسخ ندادند، امت شروع به درخواست از سربازان وفادار در صفوف ارتش کردند. حقیقت این است؛ آنچه که دولت ازبکستان را به رهبری عاریفوف و تمام حاکمان خائن در کشورهای اسلامی را  نگران می‌کند، ظهور سربازان وفادار از میان ارتش‌های اسلامی است که امروز به ندای پیروزی و آزادسازی مسجدالاقصی پاسخ خواهند داد؛ و برای پاک‌سازی سرزمین مبارک فلسطین از کثافت یهودیان-برادران میمون و خوک-  اقدام خواهند کردند. سپس این اقدام به تأسیس دولت خلافت که همان وعده راستین  الله سبحانه وتعالی است منجر شود و تنها مؤمنان حقیقی از آن خوشحال می‌شوند و خائنان منافق از ترس آن می‌لرزند.

 غزه جهان را به دو قسمت تقسیم کرده است و همه بشریت را به انتخاب بین کفر و ایمان واگذار کرده است. بدیهی است که دولت ازبکستان نیز مانند همه حاکمان کشورهای اسلامی در این آزمایش/ ابتلاء ناکام مانده است.

خیانت بزرگ «رهبران دینی» در ازبکستان نیز در این آزمایش/ ابتلاء از جانب الله سبحانه وتعالی آشکار شد که به جای  موقف درست شرعی برای قتل عام مردم غزه، سعی کردند توجه مردم را به مسائل فرعی معطوف کند.

حوادث در سرزمین مبارک فلسطین، ان‌شاءالله به عنوان جرقه‌ای خواهد بود که به بازگشت خلافت سرعت می‌بخشد. در نهایت یک حادثه بزرگ جهانی رخ خواهد داد که دولت‌های استعماری کافر و رژیم‌های مزدور آن‌ها در سرزمین‌های اسلامی را به وحشت می‌اندازد، که همانا تأسیس دولت خلافت بر منهج نبوت است.

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ *‏ بِنَصْرِ اللهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

ترجمه: در آن روز مؤمنان شادمان مي‌شوند.‏ از ياري  الله متعال . الله متعال هر كسي را كه بخواهد ياري مي‌دهد، و او بس چيره (بر دشمنان خود) و بسيار مهربان (در حق دوستان خويش) است.‏ [روم:۴ -۵]

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -ولایه ازبکستان

تاریخ به هجری قمری: 3 جمادی الاول 1445

تاریخ به میلادی: جمعه، 17 نومبر 2023

ترجمان: ابوبکر کابلی

ادامه مطلب...

آیا خاورمیانه و جنگ غزه از جنگ اوکراین بزرگ‌تر است؟!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

حرکت گروهی از فرزندان امت در غزۀ هاشم بسوی سرزمین‌های اشغال‌شدۀ شان، نفوذ به دیوارهای مستحکم دشمن و کشتن و اسیرگرفتن صدها تن از ارتش‌های آن، صفحه‌ای جدیدی است که در تاریخ شامخ امت ثبت خواهد گشت. این گروه، وقتی ثابت ساخت که امت با تعداد کمی از فرزندان خود می‌تواند به قدرتی‌که ادعا می‌شد شکست‌ناپذیر و ابرقدرت جهان حامی‌اش است، ضربۀ کشنده‌ای وارد کند، به امت نفس تازه بخشید، امیدوارش کرد و اعتماد به نفس‌اش را بازگشتاند. پس وقتی ارتشی از ارتش‌های نیرومند امت حرکت کند، چگونه خواهد بود؟!

این اقدام، مزدوران و دست‌نشانده‌های منطقه را وحشت‌زده کرد، نقاب‌های تقلبی و جعلی را از صورت‌شان برداشت و برای شان خاطرنشان ساخت؛ کودتاهایی را که برای خاموشی و نابودکردن شان فعالیت کردید، نزدیک است انفجار کند. لذا این مزدوران دست به کار شدند و نشست‌ها و کنفرانس‌ها برگزار کردند که آخرین آن‌ها، نشست مشترک سران عرب به تاریخ 11 نوامبر 2023م در ریاض بود که در آن از امریکا و رژیم یهود خواستار آتش‌بس فوری شدند تا مبادا شعلۀ این جنگ در همین دنیا قبل از آخرت چهره‌های شان را بریان کند.

دشمن با متوسل شدن به غریزۀ انتقام، با تمام وحشی‌گری خود جواب رد داد و بخاطر غرور کاذبی که دارد و فکر می‌کند هیچ کس بر وی مسلط شده نمی‌تواند، از ریختن خون اطفال، زنان و مردان هیچ باکی نداشته و اشباع نمی‌شود.

این جنگ، نقاب کاذب و ساختگی را از چهرۀ «جهان آزاد متمدن و پیشرفته» برداشت؛ همان جهانی که ادعای حمایت از حقوق زن، طفل و انسان می‌کند و این کشتار را چنین توجیه می‌نماید که دولت یهود/اسرائیل حق دارد از خود دفاع نماید؛ اما دیگران حق دفاع نداشته و اگر چنین کنند، تروریست خوانده می‌شوند. هم‌چنین در برابر اشغالگران حق ندارند مقاومت کنند؛ حال آنکه، مقاومت را در سازمان ملل یک قانون پنداشته و آن را در اوکراین علیه روسیه تطبیق می‌کنند؛ اما در فلسطین و خاورمیانه آن را غیرقانونی دانسته و تطبیق نمی‌کنند. به دلیل این‌که دولت یهود/اسرائیل تنها دولت دیموکراسی در منطقه بوده و از همین جهت کسی حق ندارد مانع‌ آن شده و برای نابودی‌اش فعالیت کند، امریکا برای جلوگیری از حرکت آزادسازی و مبارزه با آن، 11 عدد کشتی جنگی خود را به عنوان نیروی آماده‌باش فرستاد، که اگر امت اسلامی برای نابودی دولت یهود و در نهایت نابودی امریکا حرکت کند، بتواند جلو آن را بگیرد. هم‌چنان رؤسای غرب در منطقه هر یک به نوبۀ خود از گسترش دامنۀ جنگ هشدار داده و از این‌که نتوانند جلو نصرت اهل غزه و نابودی دشمن غاصب را بگیرند، اظهار نگرانی کردند.

این از ثوابت تاریخ است؛ هر دولتی‌که بر خاورمیانه مسلط شود، دولت اول جهان می‌گردد؛ زیرا خاورمیانه وسط جهان بوده، از موقعیت استراتیژیک خاصی برخوردار است و تمام گذرگاه‌ها بحری، بری و خطوط هوایی در میان قاره‌ها از این منطقه می‌گذرد. خاورمیانه سرشار از ثروت و دارایی بوده و این‌که مردم آن، اسلام را پذیرفته اند، این اهمیت‌اش را چند برابر کرده است. دولت‌های غربی نیز اهمیت این منطقه را درک کرده و برای نابودی دولت روم دست بکار شدند؛ دولتی‌که بعد از شکست رقیب‌اش، یعنی دولت فارس؛ دولت اول جهان گشت. لذا این دولت‌ها در جنگ‌های صلیبی بر سر این منطقه به نبرد پرداختند؛ اما به بدترین وجه شکست خوردند. امت اسلامی، دولت خود را به عنوان بزرگ‌ترین دولت جهان، که منشأ آن خاورمیانه بود، بازگشتاند که با آن‌ها در داخل خانه شان به نبرد پرداخت و پایتخت شرقی شان، یعنی قسطنطنیه را سقوط داد، و این، زنگ هشداری برای وصول به پایتخت غربی شان، یعنی روم بود.

وقتی این دولت‌های غربی، مبدأ سرمایه‌داری را پذیرفتند، به صلیبیت‌شان مفکورۀ استعمار، سیطره بر ملت‌ها و مکیدن خون و غارت اموال شان را افزودند تا در منطقه جنگ مبدئی و ایدیولوژیک داشته باشند. غرب بعد از آن‌که در جنگ‌های صلیبی شکست خورد، از تجارب خود استفاده کرد و خواست در قلب خاورمیانه و جهان، یعنی فلسطین، رژیم یهودی را کشت کند تا این رژیم به مثابۀ پایگاه و سپری برای مداخله کردن در منطقه باشد تا مردم منطقه به آن مشغول شده و نهضت را فراموش کنند، خلافت را نتوانند تأسیس کنند و زیر سایۀ یک دولت وحدت حاصل نکنند تا مبادا دولت اول جهان گردد و به قدرت و سیطرۀ شان پایان بخشد و دست شان را از غارت اموال و سرمایه‌های مسلمانان و ملت‌های دیگر قطع کند.

این‌چنین غرب، نقشۀ خبیثانه‌ای را با مکر و نیرنگ انگلیس طرح کرد که محتوای آن این بود تا از طریق یهود با مسلمانان بجنگند و با تمام امکانات او را یاری کنند، بدون این‌که از آن‌ها یا حسب گمان کاذب‌شان از «نژاد سفید برتر» خونی ریختانده شود. اگر در فلسطین یا خاورمیانه بمانند؛ حتی برای نخستین‌بار ننگ و عار از شکست حتمی و قطعی به ایشان نرسد و این‌چنین خود را از شر دشمنان شان، یعنی یهود رهایی بخشیدند، آنان را وسیله گشتاندند تا با دشمنان دیگر خود یعنی مسلمانان بجنگند و آنان را به قتل ‌برسانند.

به همین خاطر، وقتی جنگ در خاورمیانه شعله‌ور می‌شود یا کدام حادثۀ بزرگی در آن اتفاق می‌افتد، شمارش معکوس شروع می‌شود و توجه تمام جهان بسویش جلب شده و مصروف حوادث و رویدادهای آن می‌شوند. وقتی در جهان عرب، کودتا و تظاهرات رخ دهد، امریکا با غرب و شرق مصروف آن شده، خواب از سرشان پریده و در بسترهای شان بی‌تاب می‌شوند؛ حتی بزرگ شان یعنی اوباما، رئیس‌جمهور اسبق امریکا به تاریخ 4 آگست 2016م. گفت: "من مطئنم که قسمت بیشتر سفیدی موی سرم از تأثیر نشست‌هایی است که من دربارۀ پروندۀ سوریه برگزار کردم." وی علاوه نمود که من مدام بعد از برگذاری هر نشستی به نقشه‌های بدیلی فکر می‌کردم. هم‌چنان پلان شان در استفاده از ایران و مزدورانش در روسیه کینه‌توز، استفاده از نظام آل‌سعود که مشهور به خیانت و پستی است و استفاده از اردوغان در ترکیه که خبیث‌ترین نقش را در نابودی کودتاها بازی کرد و هنوز هم در این نقش خود پابرجاست، به ثمر نشست.

به دلیل این حوادث و رویدادهای خاورمیانه، اوباما استراتیژی امریکا را که در آسیا و بحرآرام در آغاز سال 2012م اعلان کرد، توقف نمود؛ استراتیژیی که مبنی بر کناره کشیدن نیروهای دریایی امریکا از اطراف جهان بسوی اقیانوس آرام برای مبارزه با چین و فعالیت برای محاصره کردنش بود. این از مهم‌ترین اولویت‌های وی در هنگام به قدرت رسیدنش بود؛ اما حوادث و رویدادهای خاورمیانه نخستین اولویت‌هایش‌ گشت؛ حتی این کودتاها در داخل امریکا اثر گذاشت تا جایی‌که برای نخستین بار در داخل امریکا تظاهرات بی‌سابقه‌ای برای سقوط دادن سرمایه‌داری تحت شعار "وول ستریت را اشغال کنید" راه‌اندازی شد.

اوکراین برای روسیه و اروپا، اهمیت و ارزش منطقه‌ای داشته و خاورمیانه اهمیت و ارزش جهانی دارد. روسیه می‌خواهد اوکراین را یک منطقه عایق میان خود و تهدیدات غربی قرار دهد و امریکا می‌خواهد از طریق اوکراین، روسیه و نیروهایش را مهار کند. تمام توجه اروپا روی اینست که اوکراین در امن و امان بماند تا ارتباطاتش با روسیه پیشرفت کند و از منابع انرژی ارزانی که دارد، استفاده کند. هم‌چنان از بازارهای روسیه که دروازه‌هایش بسوی آن باز شده، استفاده کند و کالاهای خود را در آنجا به فروش برساند، سود هنگفتی را کمایی نماید و این نیز مورد پسند امریکا نیست. امریکا می‌خواهد جلو آن را بگیرد تا اروپا از تحت سیطره و قدرت‌اش بیرون نشود تا نهایت با امریکا به رقابت و مبارزه بپردازد.

درگیری و جنگ اوکراین، مبدئی نبوده، بلکه درگیریی است که در میان برادران دینی و مبدئی رخ داده است. اما درگیری که در خاورمیانه جریان دارد، اصل و جوهر آن مبدئی بوده گرچه تا هنوز این مبدأ دولت‌اش وجود ندارد. پس این مبدأ اسلام بوده و در جهان تنها مبدئی است که در مقابل مبدأ سرمایه‌داری ایستاده و آن را به چالش می‌کشد. پیروان این مبدأ حدود دو میلیارد مسلمان بوده که در حال افزایش است؛ حتی در بزرگ‌ترین کشورهای سرمایه‌داری، اسلام یک مبدأ زنده و بیدار است. لذا عجیب نیست که تمام توجه و اهتمام جهانیان به این درگیری که توسط گروهی اندکی از مسلمانان در غزه شروع شد، وابسته شود و هیچ یک به اوکراین و جنگ آن و به تایوان و امثال آن توجه و اهمیت ندهند...

باید دانست که در خاورمیانه حزب مبدئی به‌نام حزب التحریر ظهور کرد و در سراسر جهان منتشر گشت، در هر جا مسلمانان را رهبری کرده و مفکوره‌اش، یعنی خلافت در سر هر زبانی رد و بدل گشت. تأسیس خلافت کار چندساعته‌ای است که توسط این حزب به خواست الله سبحانه وتعالی و وعده‌ای که برای این امت به خلافت و تمکین دینش داده، تحقق خواهد یافت.

برگرفته شده از شمارۀ 469 جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد اسعد منصور

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

ترامپ پرده از رسوائی پنهانی برداشت که عمق حقیقت روابط امریکا و ایران را واضح می‌سازد!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

ترامپ، رئیس جمهور قبلی امریکا از حقیقت روابط موجودۀ رهبری ایران و نظامیان امریکا پرده برداشت. ترامپ میزان هماهنگی بین طرفین و آن اعمالی‌که فروتنی و ذلت کامل ایران را در اشغال نظامی عراق در برابر امریکا  نشان می‌دهد، واضح ساخت؛ ذلت و فروتنی‌که از جریان روابط دیپلوماتیک و نظامی این دو دولت به صورت صریح نمایان شده است.

دونالد ترامپ، رئیس جمهور پیشین امریکا روز سه شنبه مورخ 7 نوامبر2023م از این موضوع پرده برداشت که سخنانش را چندین خبرگزاری نقل قول نمودند. از جمله حقایقی‌که ترامپ بیان کرد، مسئله‌ای بود که بعد از قتل قاسم سلیمانی، رهبر سپاه قدس اتفاق افتاده است؛ آن وقتی‌که نظام ایران به اجازۀ ترامپ، رئیس جمهور قبلی امریکا برای محافظت از آبرویش و از ترس واکنش قوی‌تر امریکا در برابر این حادثه ظاهراً عکس العمل نشان داد. این مسئله را ترامپ وقتی بیان کرد که در ولایت تکزاس شهر هیوستن امریکا در مورد مسائل انتخاباتی‌اش صحبت می‌نمود؛ چنانچه شبکۀ بی‌بی‌سی گفتۀ ترامپ را چنین نقل قول کرد: «ما به تخریب بعض رادارها اقدام نمودیم و سپس سلیمانی را کشتیم. آن‌ها مجبور بودند که برای حفظ آبروی شان ظاهراً عکس العمل نشان دهند که این یک امر طبیعی است. سپس برای ما پیام‌شان را رساندند و گفتند که آن‌ها 18 موشک را بر پایگاه"عین الاسد" امریکا در عراق پرتاب خواهند کرد؛ اما این پایگاه را مستقیم هدف قرار نداده، بلکه تنها اطراف این پایگاه را هدف قرار می‌دهند.» ترامپ تأکید کرد که هیچ سرباز امریکایی به اثر بمباردمان ایران آسیب ندیده است. وی گفته است: «این مسألۀ سری را برای اولین بار است که برای اثبات احترام امریکا بیان کردیم.» ترامپ ادعا نمود که امریکا در زمان "بایدن" از جایگاه و احترامی‌که در زمان وی بر خوردار بوده، برخوردار نمی‌باشد.

به این ترتیب، ترامپ از رسوا نمودن ایران و بیان این قصه در محضر عام خودداری نکرد؛ زیرا تمام تمرکزش کمپاین انتخاباتی وی و جذب مردم به سوی او و حزب‌اش می‌باشد؛ اگرچه این جلب و جذب به قیمت پرده برداشتن پیروی ایران از امریکا باشد. لذا این قصه‌ای را که ترامپ در مورد اجازه گرفتن ایران برای بمباردمان اطراف پایگاه عین الاسد که در ظاهر برای حفظ آبرویش انجام داده، بیان نمود، در حقیقت رسوائی سیاست ایران و موقف آن در مورد محور مقاومت بوده است. این عمل‌کرد واقعاً پرده از عمق روابط ننگین ایران با امریکا برداشته و این مسئله بیان‌گر اینست که دشمنی در بین ایران و امریکا تنها در رسانه‌ها برای فریب دادن می‌باشد و بس.

بناءً سیاست دروغین ایران قطعاً این مسئله را ثابت می‌سازد که سخن رهبری ایران در محوریت مقاومت جز، گزافه‌گوئی نبوده و می‌خواهد با این گزافه‌گوئی‌اش حقیقت و واقعیت سیاست ایران را سرپوش گذاشته و مقاومت را از پشت خنجر زند. دلیل اینست که این جنگ وحشیانۀ که نیروهای رژیم اشغال‌گر یهود بر ساکنین غزه به راه انداخته فرصت طلائی برای ایران است که خود را رهبر محور مقاومت می‌خواند تا در این جنگ خود را دخیل نموده و گروه‌های مقاومت را کمک کند؛ گروه‌هایی‌که اکنون نیاز شدیدی به مساعدت و همکاری دارند تا بتوانند ثبات و پایداری خود را در برابر این جنگ خانمان‎‌سوز حفظ کنند؛ جنگی‌که موجودیت و بقای این گروه‌ها را هدف قرار می‌دهد.

ایران به گروه مقاومت وعده داد بود؛ اگر رژیم یهود به جنگ زمینی داخل شود، دخالت نموده و از آن جنگ شانه خالی نمی‌کند؛ اما حالا می‌بینیم که جنگ زمینی شروع شده، ارتش یهود به نوار غزه حمله نموده و راه‌های ارتباطی آن را قطع نموده است. ایران تا هنوز همان بازی‌های متعارف قبلی خود را انجام داده و تنها در شعار در رسانه‌ها سروصدا نموده و به زبان تهدید می‌کند؛ اما در میدان عمل هیچ اقدامی را برای کمک به غزه انجام نداده است.

به این ترتیب دریافتیم؛ محور مقاومتی‌که ایران آن را رهبری می‌کند، کذب و ادعاهای میان‌خالی‌اش آشکار شده و حالا وقت سقوط این محور مقاومت و سقوط رهبری هر گروهی‌که دارای چنین اوصافی است، فرا رسیده است. امروزه آنچه بنام محور مقاومت یاد می‌شود، به پایان رسیده و بعد از جنگ غزه دیگر وجودی نخواهد داشت. 

پس مقاومت نسبت به ایران به طور همیش یک بازی سیاسی بوده که ایران از آن استفاده کرده و هرگز به صورت عملی مقاومت نداشته است. این مقاومت در حقیقت نقش این را دارد که از طریق کنترول گروه‌های مقاومت در خدمت مصالح امریکا باشد؛ از طریق کنترول گروه‌ها و جهت دادن شان به مسیر خلاف هدف، سست کردن نیروهای شان، بر ملا نمودن نقاط ضعف گروه‌ها و کشاندن شان به پرتگاه جنگی‌های داخلی  به هدف ضایع کردن اهداف شان و پراکنده نمودن نیروهای مقاومت‌گران.

بدون شک، امروزه واضح گردیده که مقاومت ایران همان بازی ایرانی است که در حد اظهارات آتشین وی خلاصه شده و شعارهای توخالی است که می‌خواهد برخلاف واقعیت، چهره تاریک و سیاه ایران را خوب جلوه دهد؛ به گونۀ مثال: ابراهیمی، رئیس جمهور ایران در کنفرانس عربی اسلامی در ریاض به این گزاف‌گوئی از دیگران پیشی گرفته و گفت: ما شعار نمی‌خواهیم، ما عمل می‌خواهیم؛ درحالی‌که او می‌دانست در این کنفرانس جز لاف و شعارهای دروغین چیزی دیگری نخواهد بود. همین‌گونه وقتی از نمایندۀ ایران در سازمان ملل در مورد حادثۀ هفتم اکتوبر پرسان شد، او بعد از این‌که ایران را از هرگونه ارتباط به این حادثه تبرئه نمود، چنین جواب داد که اگر ایران به جای حماس می‌بود، هرگز کاری‌که در این تاریخ حماس انجام داد، انجام نمی‌داد. اینست ایران و واقعیت ایران!

بدون شک، نظام ایران سرتا پا کذب، حیله و فریب بوده که در پیش روی غرب به یک زبان صحبت می‌کند و در برابر گروه‌های اسلامی به زبان دیگر! اما حقیقت سیاست ایران همان رسوائی است که ترامپ، رئیس جمهور قبلی امریکا از آن  پرده برداشته و این مطلب تأکید به این دارد که به صورت دائم در بین ایران و امریکا رابطه وجود داشته است. هم‌چنان این مسئله واضح می‌سازد که ایران به جز از اعمال ظاهری و فریب‌کارانه هیچ تفاوتی از دولت‌های عربی ندارد؛ زیرا دولت‌های عربی در ظاهر و باطن به تمام معنی پیرو امریکا و غرب هستند؛ اما دولت ایران در باطن تابع و پیرو امریکا بوده؛ ولی در ظاهر خود را دشمن امریکا و غرب می‌خواند.

نویسنده: احمد خطوانی

برگرفته از شماره 469 جریدۀ الرأیه

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

ربا

(ترجمه)

از جابر رضی الله عنه روایت است:

«لعن رسول الله صلى الله عليه و سلم آكل الربا و مؤكله و كاتبه و شاهديه و قال هم سواء» (رواه مسلم)

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم سودخوار، سود دهنده، کاتب و شاهدان آن را لعنت کرده و فرمود همۀ آن‌ها (در گناه سود) باهم برابرند.

در شرح نووی آمده است: این حدیث واضحاً ثابت می‌سازد که نویسندگی و شهادت بین رباخواران حرام است و نشان می‌دهد که همکاری در باطل حرام است.

شریعت اسلام سود را مطلقاً حرام ساخته، خواه مقدار آن کم باشد یا زیاد. مالی‌که در آن سود باشد، قطعاً حرام است، هیچ کس حق مالکیت آن را ندارد و اگر صاحب آن مشخص باشد، به وی بازگردانده می‌شود. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿الَّذِینَ یأْكُلُونَ الرِّبَا لاَ یقُومُونَ إِلاَّ كَمَا یقُومُ الَّذِی یتَخَبَّطُهُ الشَّیطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَىَ فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُوْلَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ﴾ ‏[بقره: 275]

‏ترجمه: ‏كسانی‌كه ربا میخورند، برنمیخیزند؛ مگر هم‌چون كسی‌كه شیطان او را سخت دچار دیوانگی سازد. این از آنرو است كه ایشان میگویند: خرید و فروش نیز مانند ربا است و حال آن‌كه الله خرید و فروش را حلال كرده و ربا را حرام نموده است. پس هركه اندرز پروردگارش به او رسید و (از رباخواری) دست كشید، آنچه پیشتر بوده (و سود و نزولی كه قبلاً دریافت نموده است) از آن او است و سروكارش با الله است؛ امّا كسی‌كه برگردد. این‌گونه كسانی اهل آتشند و جاودانه در آن میمانند.

‏ ﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِی مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِینَ(278) ‏فَإِن لَّمْ تَفْعَلُواْ فَأْذَنُواْ بِحَرْبٍ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُوسُ أَمْوَالِكُمْ لاَ تَظْلِمُونَ وَلاَ تُظْلَمُونَ﴾ ‏[بقره: 278- 279]

ترجمه: ‏ای كسانی‌كه ایمان آوردهاید! از (عذاب و عقاب) الله بپرهیزید و آنچه ‏از ربا باقی مانده است، فروگذارید اگر مؤمن هستید؛ پس اگر چنین نكردید، بدانید كه به جنگ با الله و پیامبرش برخاستهاید، و اگر توبه كردید(و از رباخواری دست كشیدید و اوامر دین را گردن نهادید) اصل سرمایههای‌تان از آن شما است، نه ستم میكنید و نه ستم میبینید.

ویژگی ربا این است که رباخوار ربا یا سود را از زحمات مردم دریافت می‌کند و این پاداشی بدون تلاش است. هم‌چنین مالی که بابت آن ربا گرفته می‎شود، دایم در حال فایده بوده در معرض زیان قرار نمی‌گیرد. این ویژگی با قاعدۀ "الغرم بالغنم؛ یعنی هرکسی‌که از مالی یا چیزی بهره می‌برد، خسارت هم بر عهده اوست" مخالف است. از این‌رو بهره برداری از مالی که در شراکت و مضاربت و مساقات باشد، با رعایت شرایط‌شان جایز است؛ زیرا جامعه از این معاملات نفع می‌برد و فایده‌ای که به صاحب مال می‌رسد، بهره‌برداری از زحمات مردم نیست؛ بلکه وسیله‌ای است که صاحب مال را قادر می‌سازد تا از تلاش خودش نفع ببرد؛ یعنی همانطور که در فایده شریک است، در ضرر نیز شریک می‌باشد و این کار از ربا فرق دارد؛ زیرا حرام بودن ربا در آیات قرآن ثابت است و در این آیات هیچ تعلیلی صورت نگرفته است. هم‌چنین سنت، اموال ربوی را واضح ساخته است.

ممکن است به ذهن خطور نماید که صاحب مال در پی حفظ دارایی خود است و شاید برای حل مشکل یک نیازمند در قرض دادن مال خود سخاوت نورزد و شخص نیازمند نتواند مشکل خود را برطرف نماید. بنابراین باید وسیله‌ای برای حل مشکلش وجود داشته باشد، بخاطر این‌که امروزه نیازها و مشکلات گوناگون و متنوع گردیده و ربا در همه کارها مانند تجارت زراعت و صنعت وجود دارد. از این رو تنها راهی که وجود دارد مراجعه به بانک‌های سودی است و بس؛ همانطور که برای برطرف ساختن نیازها بغیر از سود گرفتن هیچ راهی وجود ندارد.

جواب این است که ما درباره جامعه‌ای سخن می‌گوییم که اسلام در آن بصورت کامل تطبیق می‌شود و جنبه اقتصادی بخشی از  آن است. سخن ما درباره جوامع کنونی نیست که همه مردم بر اساس نظام سرمایه‌داری زندگی می‌کنند و بخاطر حاکمیت این نظام موجودیت بانک از ضروریات زندگی به شمار می‌رود. بنابراین سرمایه‌داری که خودش را در ملکیت خویش آزاد می‌داند و کسی‌که معتقد است در بهره‌برداری از راه فریب، احتکار، قمار، سود و غیره آزاد است، بدون این‌که توسط دولت پیگیری شود یا به کدام قانونی پایبند باشد، بدون شک چنین کسی، ربا و بانک‌ها را جزء ضروریات زندگی می‌داند.

از این‌رو باید نظام اقتصادی کنونی را به صورت کامل تغییر داده و نظام اقتصادی اسلام به صورت انقلابی و همه‌جانبه جایگزین آن گردد. وقتی‌که نظام‌های فاسد از بین برود و نظام اسلامی تطبیق شود، به همه مردم ثابت خواهد شد. در جامعه‌ای که نظام اسلام تطبیق می‌شود، هیچ ضرورتی به سود نیست؛ زیرا کسی‌که به وام ضرورت دارد یا بخاطر زندگی یا بخاطر کشاورزی وام می‌گیرد. در مورد نیاز اول باید گفت که اسلام آن را با تضمین معیشت هریک از افراد رعیت برآورده ساخته است. در مورد نیاز دوم، اسلام این مشکل را با قرض دادن به نیازمندان بدون ربا برطرف نموده است. ابن جبان و ابن ماجه از ابن مسعود روایت کرده‌اند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

« ما مِنْ مُسلِمٍ يُقرِضُ مُسلِماً قرضاً مرّتَيْنِ إلاّ كان كَصَدَقَتِها مَرَّةً» (ابن ماجه)

ترجمه: هر مسلمانی‌که دو بار به مسلمانی قرض بدهد، مانند این است که یک بار صدقه داده باشد.

قرض دادن به نیازمند سنت است، هم‌چنین قرض کردن کار بدی نیست؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم قرض می‌کرد. قرض گرفتن همیشه وجود دارد و برای مردم واضح گردیده است که شدیدترین زیان‌ها به زندگی اقتصادی می‌باشد؛ بلکه بر همگان آشکار شده است که نیازها تقاضا می‌کند که از ربا دوری جسته شود و باید از طریق قوانین و برنامه‌هایی بر اساس نظام اسلام میان جامعه و ربا موانع مستحکمی ایجاد کرد.

وقتی‌که سود از بین برود، هیچ ضرورتی به بانک‌های فعلی باقی نمی‌ماند و تنها بیت‌المال باقی می‌ماند که بدون سود به مردم وام می‌دهد، بعد از برسی این‌که می‌توان از آن مال بهره برد. عمر بن خطاب به کشاورزان عراقی از بیت المال اموالی پرداخت کرد که زمین‌های خود را به بهره‌وری برسانند.

حکم شرعی اینست که به کشاورزان از بیت مال پولی داده شود که توسط آن بتوانند زمین‌های خود را به بهره‌برداری برسانند. امام ابویوسف می‌فرماید: «به افراد بی بضاعت از بیت المال ‌قرض داده می‌شود که در آن کار کند.» یعنی در زمین. همان طور که بیت المال به کشاورزان برای زراعت قرض می‌دهد؛ باید به کسانی‌که کارهای شخصی انجام می‌دهند، نیز قرض بدهد تا بتوانند نیازهای اولیۀ خود را بر طرف سازند. عمر رضی الله تعالی عنه به کشاورزان از بیت المال پول پرداخت کرد؛ زیرا برای پیشبرد زندگی خود به آن پول نیاز داشتند. از این‌رو  به کشاورزان ثروتمند برای افزایش تولیدشان پولی پرداخت نمی‌شود. دیگر افراد نیز باید به کشاورزان قیاس شوند و فقط به کسی قرض داده می‌شود که در پیشبرد زندگی خود مشکل داشته باشد. رسول الله صلی الله علیه و سلم به شخصی یک طناب و تیشه داد تا هیزم بزند و از طریق آن امرار معاش کند.

ترک ربا موقوف به این نیست که جامعۀ اسلامی، دولت اسلامی یا قرض دهنده موجود باشد؛ بلکه ربا حرام بوده و باید ترک شود، خواه دولت اسلامی موجود باشد یا نباشد، جامعه اسلامی موجود باشد یا نباشد و یا قرض دهنده موجود باشد یا نباشد.

ادامه مطلب...

«سازمان ملل» طاغوت معاصر است و مؤمنان باید به آن کافر شوند! Featured

اعلامیه مطبوعاتی

«سازمان ملل» طاغوت معاصر است و مؤمنان باید به آن کافر شوند!

ذبیح‌الله مجاهد سخنگوی امارت اسلامی افغانستان، پیرامون هفتاد و هفتمین سالگرد عضویت افغانستان در سازمان ملل به طلوع نیوز گفت: "امارت اسلامی افغانستان هنوز به رسمیت شناخته نشده است؛ بنابر این ما هیچ تعهدی در قبال قوانین آن‌ها نداریم، و زمانی که به رسمیت شناخته شدیم، با تمام قوانین و نورم‌هایی که در تضاد با شریعت اسلامی نباشد متعهد خواهیم بود." وی همچنان خواستار حضور نماینده‌ی امارت اسلامی در سازمان ملل شد، و گفت: "ما باید مانند سایر کشورها [در سازمان ملل] عضویت داشته باشیم، و حق مردم افغانستان در این سازمان داده شود، و به آن‌ها کرسی سپرده شود، مقام و موقفی که وجود دارد باید به آن‌ها واگذار گردد."

در این رابطه دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه - افغانستان به عنوان تذکر و نصیحت برای امارت اسلامی افغانستان، نکات ذیل را واضح می‌سازد:

۱. سازمان ملل از نظر تاریخی جانشین کشورهای مسیحی-اروپایی است که در برابر جهاد و فتوحات خلافت عثمانی باهم متحد شدند، و در نهایت با اتحاد خود خلافت اسلامی را سقوط دادند، و سرزمین‌های اسلامی را در میان شان تقسیم کردند.

۲. سازمان ملل از آغاز تأسیس تاکنون برای جلوگیری از ایجاد دولت اسلامی )خلافت) در سرزمین‌های اسلامی و تنظیم منافع کشورهای استعمارگر، در سرزمین‌های اسلامی تلاش کرده است.

۳. تمام قوانین، کنوانسیون‌ها و قطعنامه‌های سازمان ملل توسط قدرت‌های بزرگ استعماری به رهبری امریکا به وجود آمده است، که از الف تا یا، همه کفری و طاغوتی می‌باشند، که نه تنها علیه اسلام و مسلمانان، بلکه بر ضد تمام بشریت و خلاف فطرت هستند.

۴. مشارکت رژیم‌های جبریه‌ای حاکم در سرزمین‌های اسلامی در سازمان ملل و نمایندگی آن‌ها در این نهاد تاکنون هیچ شری را که از سوی کفار و استعمارگران بر بالای اسلام و مسلمانان وارد شده دفع نکرده است. زیرا شرکای اصلی این سازمان کشورهای عضو دایم شورای امنیت -که همه دولت‌های اشغالگر و استعمارگر- هستند؛ اما سایر دولت‌ها به سان شاهدان ناحق بر بی‌عدالتی، اشغال و استعمار در سازمان ملل حضور دارند. در این رابطه بحران کنونی فلسطین، و نیز در گذشته اشغال افغانستان و عراق برجسته‌ترین مثال‌های آن است.

۵. ما و شما و تمام مسلمانان، باید باور داشته باشیم که اسلام دین کامل برای زندگی بشر است؛ از بستر ازدواج گرفته تا روابط بین‌الملل و برای تمام واقعیت‌ها احکام شرعی و راه حل‌ها دارد. پس باید بر اساس این قاعده‌ی فکری؛ «هر آن حکمی که موافق و یا مخالف اسلام باشد، اما از اسلام نباشد، برای امت اسلامی مردود است،» عمل و سیاست نمائیم. زیرا تمامی نظام‌های جبریه عصر مفکوره‌ها، ​​قوانین و قطعنامه‌های کفری را با همین استدلال پذیرفته‌اند که می‌گویند: «ما آنچه را که با اسلام در تضاد نباشد قبول داریم» در حالی‌که نظم بین‌المللی فعلی، سازمان ملل و نهادهای بین‌المللی، همه‌ی این‌ها خلاف اسلام، مسلمانان و طاغوت هستند. پس امارت اسلامی نباید به دلیل بیست سال قربانی و جهاد، در جمع نظام‌های جبریه قرار گیرد؛ بلکه باید برای آغاز نظام اسلامی‌جهانی به هسته‌ی اول آن تبدیل شود.

بناً هر دولتی که بخواهد اسلامی باشد، باید نظم بین‌المللی کنونی را از اساس مردود بشمارد، و به سازمان ملل و دیگر نهاد‌های کفری بین‌المللی نه بگوید، و توسط سیاست خارجی اسلام (دعوت و جهاد) تمام سرزمین‌های اسلامی را از شرِ نظام‌های جبریه آزاد و با نظام اسلامی یک‌جا سازد، تا این‌که نظم‌بین‌المللی کنونی که نه تنها اسلام و مسلمانان، بلکه تمام بشریت و فطرت‌بشری را در روی زمین با تهدید مواجه ساخته از بین برود، و در عوض نظم‌جدید بین‌المللی مبتنی بر ارزش‌های والای اسلام به میان آید.

﴿قَد تَّبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَن يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾ [البقرة: ٢٥٦]

ترجمه: بدون شک هدایت از گمراهی مشخص گردیده است، پس کسی که بر طاغوت کافر شود و به الله سبحانه وتعالی ایمان آورد، وی بر ریسمان محکم‌تر از همه چنگ زده است، که هرگز نمی‌سگلد؛ و الله سبحانه وتعالی شنوا و دانا است.

دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

بگذارید که افسران مسلمان بخاطر آزادسازی مسجدالاقصی از غیرنظامیان مسلمانی که شهادت را با عزت و شکیبایی به آغوش کشیده اند الهام‌ بگیرند Featured

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

باتوجه به این‌که رهبری پاکستان بخاطر ارسال نیروهای مسلح این کشور جهت آزادسازی فلسطین زیر فشار زیادی قرار دارد، روایت جدیدی در حال فضا گرفتن است. پرسش‌های مطرح می‌گردد اینکه چه سودی دارد مردم مسلمان فلسطین جان‌های شان از دست دهند، همه می‌دانند که آنها در نهایت شکست خواهند خورد؟ باتوجه به این می‌خواهیم روی چند مورد تأملی داشته باشیم:

1. تعداد زیادی از مردم مسلمان فلسطین جام شهادت نوشیدند. با این وجود، مسلمانانی که خانه‌های شان تخریب گردید، کودکشان به شهادت رسید و تمام خسارات این جنگ را به دوش می‌کشند، شکایت نمی‌کنند. برعکس، از ایشان جز شجاعت، صبر و استقامت چیزی دیگر به چشم نمی‌خورد. آن‌ها خودشان می‌دانند که خون شان هدر نمی‌رود، بلکه آن‌ها خاص بخاطر رسیدن به یک زندگی جاویدانه و باسعادت در بلندترین طبقات جنت به استقبال شهادت می‌روند.

2. مثال مردم مسلمان و مبارز فلسطین مثالی‌ست برای همه‌ی ما که در روز آخرت نسبت به خود در هراسیم. از دست دادن جان و مال آن‌ها وجدان‌های ما را به لرزه می‌آورد. این مسئله باعث می‌گردد تا همه ما در این خصوص فکر، صحبت و مطالبه نماییم که هرگز قبلاً چنین نبوده است.  بگذارید که افسران نظامی ما در کنار مردم مسلمان فلسطین قرار بگیرند و فریاد سر دهند که: "یا الله! ما بنده تو و در خدمت تو هستیم. جان و مال مان را بخر تا ما را به بهشت خود وارد کنی."

3. قضیه فلسطین قضیه تحلیل، تیوری توطئه یا کدام استراتیژی نیست، بلکه قضیه ایمان، تقوا و جهاد نیروهای مسلح در سبیل الله سبحانه و تعالی است. قضیه رهایی از وهن، حب دنیا و ترس از مرگ است. بگذارید که افسران نظامی ما مبارزین و جنگ‌جویان ما را انسجام بخشند و هر خائنی را که سر راه‌شان قرار می‌گیرد، دست‌گیر نمایند.

4. مسلمانان فلسطین مانند حاکمان پست و رویبضه و سخن‌گویان شان نیستند که لب به شکایت بگشایند، پس چرا کسی دیگر به نیابت از آنها شکایت کند، بخصوص شما؟! توجیه تراشی و بهانه جویی را برای خود بس کنید و مکلفیت تان را فراموش نکنید. حتی همین الآن، رنج مسلمانان کافی نیست تا شما از بندگی و بردگی به استعمارگران دست بردار شوید. حتی همین الآن، شما اقداماتی را برای عادی‌سازی روابط با یهود و به رسمیت شناختن دولت شان روی دست گرفته اید. یا کنار می‌روید، یا اینکه مجبور خواهید شد که کنار بروید.

ای فرزندان صلاح‌الدین در نیروهای ارتش پاکستان! این وجیبه شماست. برای خودتان معامله خیر کنید. باخون، آهن و آتش قضیه را به طرف دین تان جهت دهید. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

{ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ{

[توبه:111]

ترجمه: همانا الله جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها در راه الله جهاد می‌کنند پس (دشمنان دین را) به قتل می‌رسانند و (یا خود) کشته می‌شوند،  این وعده قطعی است بر الله و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده، و از خدا با وفاتر به عهد کیست؟ پس از این معامله‌ای که کردید بسی شاد باشید که این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه پاکستان

27 ربیع‌الاول 1445هـ.ق

12 اکتوبر 2023م

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

عملیات طوفان الاقصی که توسط عده‌ای از مجاهدین شجاع در واکنش به بی حرمتی به مسجد‌الاقصی صورت گرفت، هیچ عذری برای نظامیان ما در اقدام به آزادسازی الاقصی باقی نگذاشته است.

در واکنش به تداوم هتک حرمت مسجد‌الاقصی و افزایش خشونت توسط اشغال‌گران، تعدادی از مجاهدین شجاع نوار غزه عملیات طوفان الاقصی را علیه کیان یهود در 7 اکتوبر 2023 به راه انداختند. این عملیات شامل حملات بی‌سابقه زمینی، هوایی و دریایی بود. مجاهدین بیش از 5000 راکت را در یک رگبار اولیه با هدف قرار دادن مواضع، میدان‌های هوایی و استحکامات نظامی دشمن پرتاب نمودند. آن‌ها از موانع سد راه شان عبور کرده و در تعدادی از نقاط مختلف با وسایل نقلیه، کشتی‌ها و پاراگلایدرهای موتوری به موقعیت‌های دشمن نفوذ کردند. ده‌ها سرباز دشمن را گروگان گرفته و تعداد زیادی از تانک‌های جنگی، نفربرهای زرهی و صدها وسایل نقلیه تاکتیکی آن‌ها را به اسارت گرفتند. این حمله با کورکردن کامل و بی‌دفاع ساختن نیروهای صهیونیستی، اسطوره دیرینۀ نظام دفاعی شکست ناپذیر و قوی‌ترین قدرت استخباراتی این کشور را که تنها به دلیل فریب و خیانت حکام سرزمین‌های مسلمانان وجود دارد، در هم شکست. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ

[حشر – 14]

ترجمه: (آن‌ها هرگز با شما به صورت جمعی نمی‌جنگند جز در دژهای محکم یا از پشت دیوارها! پیکار شان در میان خودشان شدید است (اما در برابر شما ضعیف) آن‌ها را متحد می‌پنداری در حالی‌که دل‌های شان پراگنده است؛ این بخاطر آن است که آن‌ها قومی هستند که تعقل نمی‌کنند.)

ای مسلمانان بنگلادیش، رشادت‌های چند تن از مجاهدین مسلمان سرزمین مبارک مصره (اسراء و معراج) در فلسطین، کیان نامشروع و قدرت‌مند «اسرائیل» را به لرزه درآورده و شکنندگی آن را آشکار نموده است .آن‌ها به جهانیان نشان دادند که محو نمودن اسرائیل از روی نقشه بسیار ممکن بوده و صرفاً به ارادۀ سیاسی سرزمین‌های اسلامی تعلق دارد. عملیات قهرمانانۀ آن‌ها اعتماد به امت را زنده نمود، خیانت حکام موجود را آشکار و روحیۀ جهاد فی سبیل‌الله را دوباره زنده ساخت. آن‌ها این دیدگاه مشترک را القا نمودند که اگر چنین گروه کوچکی از مسلمانان فقیر بتوانند بر یکی از "تأثیرگذارترین نیروهای مسلح" جهان غلبه نمایند، پس چه اتفاقی می‌افتد اگر ارتش‌های قدرت‌مند تمام سرزمین‌های مسلمانان تحت خلافت قریب‌الوقوع راشده وحدت یابند. بنابراین، شما باید با تلاش دو برابر برای اقامۀ خلافت، نقش خود را در راه آزادسازی الاقصی ایفا نمایید. با شعار "ارتش ما باید بیت‌المقدس را آزاد کند" صدای خودرا بلند نموده و از اقوام و دوستان مخلص خود در نیروهای مسلح بخواهید که فوراً نصرت (حمایت مادی) خویش را به حزب‌التحریر برای بازگرداندن خلافت بدهند.

ای افسران مخلص نیروهای مسلح بنگلادیش، زمان آن فرا رسیده است که از خواب عمیق بیدار شوید. وقتی برادران دلیر شما بدون هیچ سلاح پیشرفته‌ای ضربۀ سختی به اشغال‌گران صهیونیست وارد نمودند، عذر شما برای عدم راه‌پیمایی و مَرش نمودن به سوی فلسطین چیست؟ این فرزندان دلیر امت که جهاد نموده و دنیا و خوش‌گذرانی آن‌را بخاطر رضای الله سبحانه وتعالی رها کردند اکنون به شدت نیازمند حمایت شما هستند و الله به شما دستور می‌دهد که از آن‌ها حمایت نمایید:

﴿وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ

[انفال – 72]

ترجمه: (و اگر آنها در حفظ دین خویش از شما کمک خواستند، وجیبۀ شما است که آن‌ها را یاری رسانید)

 شما قدرت مادی دارید، اما حکام خائن مانع اصلی بر سر راه نابودی اشغال سرزمین مبارک هستند، پس آنها را کنار بزنید. این حکام فریب‌کار خواهان آتش بس و کاهش تنش خواهند شد تا فقط این اشغال را به درازا بکشند. اما تنها راه حل پایان دادن به این اشغال دوام‌دار، شکستن مرزهای دروغین و برکناری حاکمان آن با وحدت بخشیدن ارتش‌های مسلمان همسایه و حرکت به سوی سرزمین مبارک مصرۀ رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم به عنوان یک خلافت واحد می‌باشد. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنْ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَل لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَل لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا

[نساء – 75]

ترجمه: (و شمارا چی شده است که در راه الله نمی‌جنگید؟ و بخاطر ضعیفان، زنان و اطفالی که داد می‌زنند یا الله مارا از این قریه که مردم آن ظالم هستند خارج نما و از نزد خود برای ما ولی و نگهبانی مقرر کن و از نزد خود برای ما یاری دهنده مقرر نما)

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه – بنگلادیش

25 ربیع‌الاول 1445 هـ ق

سه‌شنبه 10 اکتوبر 2023

 مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

ما از حاکمان دعوت می‌کنیم، بیائید اقدام کنید! اگر اکنون نه، پس چه زمانی؟

  • نشر شده در ترکیه

(ترجمه)

روز شنبه 7 اکتوبر، مسلمانان فلسطین و سراسر سرزمین‌های اسلامی با اخبار خوش و پر از شور و شوقِ فراوان از خواب بیدار شدند. چرا که قهرمانان فلسطینی دقیقاً ساعت شش‌ونیم صبح عملیات گسترده و مهمی را علیه کیان اشغال‌گر یهود آغاز کردند. در این عملیات که به طوفان‌الاقصی معروف است، مجاهدین فلسطین از غزه [با از بین بردن دیوار مرزی] وارد مناطق اشغالی شده و به پایگاه‌های نظامی، زندان‌ها، پاسگاه‌های پولیس و مواضع استراتیژیک اشغال‌گران یهود حمله کردند. آن‌ها یهودیان بزدل را که معتقد بودند در زیر چتر گنبدآهنین در امان هستند، در خیابان‌ها و جاده‌ها صدها تن شان را به اسارت گرفته و صدها تن دیگر شان را کشتند.

نیروهای تروریستی و اشغال‌گر یهود که از سال 1948م به این‌سو با تشویق دولت‌های مزدور و بزدلِ عربی و سکوت حاکمان سیکولار ترکیه و سایر سرزمین‌های اسلامی اشغال شان را گسترش داده و مسلمانان را از سرزمین‌های‌شان محروم، اطفال و زنان بی‌گناه را قتل‌عام می‌کنند؛ این بار خود را در برابر حملات مجاهدین ناتوان یافته و به هر گوشه و کنار شروع به فرار کردند. این وضعیت میزان واقعی ضعف و بزدلی اشغال‌گران یهود را برای همه جهان آشکار ساخت. در حالی که حکام خائن سرزمین‌های اسلامی برای عادی‌سازی روابط با یهود با یکدیگر به رقابت پرداخته و از حاکمان قاتل آن میزبانی و با آن‌ها گفت‌وگوهای دوستانه انجام می‌دهند؛ اما مردم فلسطین و مجاهدین قهرمان آن به جهان‌یان نشان دادند که وضعیت واقعی و طبیعی،  ضعف و ناتوانی است که امروزه یهودیان اشغال‌گر با آن روبرو هستند.

در واقع مردم مسلمان فلسطین آنچه را که از آن‌ها توقع می‌رفت انجام دادند؛ و اکنون نوبتِ شماست ای حاکمان سرزمین‌های اسلامی! یهودیانی که در مقابل عملیات طوفان‌الاقصی و قهرمانان فلسطین، مانند آهوهای مبهوت به هر طرف فرار کردند، اما در مقابل سربازان ترک و ارتش ترکیه چه خواهند کرد؟ گام‌هایی که اکنون برمی دارید این فرصت را به شما می‌دهد که تاریخ بنویسید. در این جنگ بزرگی که قرار است به راه بی‌اندازید، قرن‌ها در باره شما صحبت خواهد شد. همان‌طور که پیروزی صلاح‌الدین ایوبی که صلیب‌یان را از قدس بیرون راند هرگز فراموش نشد؛ همچنان این پیروزی بزرگ نیز قرن‌ها در ذهن‌ها باقی خواهد ماند.

از امریکا که از کیان اشغال‌گر یهود حمایت می‌کند، نترسید! به تهدیدات رئیس‌جمهورِ سال‌خورده‌ی امریکا، جوبایدن توجه نکنید؛ و فراموش نکنید که سقوط کیان اشغال‌گر یهود باعث ترسِ بیش از حد آن‌ها خواهد شد!

ای رهبران شجاع! این یک فرصت تاریخی برای شماست! شما با چشم‌های خود دیدید که مسلمانان در نبود قدرتِ سیاسی و دولت، و با منابع محدود به چه‌چیزی می‌توانند دست یابند. آن‌ها اشغال‌گران را غافل‌گیر کردند و بدون این‌که به عقب نگاه کنند، آن‌ها را فراری دادند. اگر بخواهید می‌توانید این موجود غاصب را از روی نقشه پاک کنید. شما می‌توانید نام خود را با حروف زرین در تاریخ ثبت کنید. اگر می‌خواهید این فرصت تاریخی را غنیمت بشمارید و جایگاه خود را نزد الله متعال و مسلمانان بالا ببرید، همین حالا اقدام کنید، اگر اکنون نه، پس چه زمانی؟! شما هرگز نباید به عقب نگاه کنید. مردم مسلمان ترکیه بدون شک در هر قدمی که در این راه بردارید از شما حمایت خواهند کرد.

ای مسلمانان! فریب کسانی را نخورید که درد و تحقیر وارد شده از سوی کیان اشغال‌گر یهود را دست کم می‌گیرند! این دروغ که گویا کیان یهود بسیار قدرتمند است اکنون افشاء و آشکار شده است، که کیان یهود به سان یک بالون پف‌شده و یک نظامِ «پوشالی» بیش نیست. قدم بعدی پایین آوردن و جارو کردن آن از سرزمین مبارک الاقصی است. آنچه توسط آن به این امر نائل می‌شویم، خلافت راشده برمنهج نبوت است، که ان‌شاءالله و به زودی تاسیس خواهد شد. دولتی که دیوارها و استحکامات این دشمن بزدل را ویران خواهد کرد، حضور آن را ریشه‌کن کرده و با ارتش‌هایی که از هر طرف می‌آیند، آن را از روی نقشه محو می‌نماید. بنابر این به راه‌حل دو دولت، طرح امریکایی برای فلسطین که از سوی ترکیه و سایر کشورها به عنوان راه‌حل پیشنهاد شده است، آرام ننشینید. فلسطین کوچک با مرزهای ترسیم شده توسط امریکای کافر را نپذیرید. در عوض، خواستار خلافت باشید، چون تنها راه‌حل فلسطین دولت واحدِ خلافت برمنهج نبوت است!

﴿وَيَقُولُونَ مَتى هُوَ قُلْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً

ترجمه: و مي‌گويند: چه زماني اين (معاد) خواهد بود؟ بگو: شايد كه نزديك باشد.‏ [اسراء:۵۱]

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ولایه-ترکیه

تاریخ هجری قمری: 23 ربیع الاول 1445

تاریخ میلادی: یکشنبه، 08 اکتوبر 2023م

ترجمان: ابوبکر کابلی

ادامه مطلب...

زوال رژیم یهود، تصمیم نظامی می‌طلبد که حکام سرزمین‌های اسلامی به تأخیرش می‌اندازند!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

عملیات "طوفان الاقصی" روز شنبه در جنوب سرزمین مبارکه، جای هیچ تردیدی باقی نگذاشته است که اشغال فلسطین تاکنون تنها یک تصمیم سیاسی بوده، آنهم از طریق حفاظت رژیم یهود و تصمیم نظام‌های دست‌نشانده برای عدم اقدام مناسب برای نابودی اراده مزدوری. بلی، تصمیم نظام‌هایی‌که همواره برای این تصمیم توجیه خیالی آورده و بر این توهم بزرگ هستند که امت ضعیف بوده و دشمن‌اش قوی است، با وجود این‌که در امت ضعفی وجود نداشته، جز حضور خودشان و دشمن‌ ضعیف، سست و بزدلی‌که هیچ قوتی درآن‌ها وجود ندارد.

در مورد واقعیت این رژیم بزدل، تصویری از وقایع روز شنبه کافی است! یک شکست استخباراتی و امنیتی برای کسانی‌که به عنوان یکی از قدرت‌مندترین دستگاه‌های استخباراتی جهان معرفی و چنین شایعه شده بود که ارتش آن، شکست‌ناپذیر است؛ درحالی‌که مجاهدان وقتی داخل شهرک‌ها شدند، گویا در آن‌جا ارتشی وجود نداشت، سلاح‌های شان کر و تانک‌های شان بی‌سروصدا بود تا اثبات کند که این رژیم از نظر امنیتی، نظامی و روحی شکست خورده و برای کسانی‌که جنگ‌شناس هستند، واضح ساخت که برای رژیم یهود هیچ اساسی در کار نیست، فقط سلاح گرم داشته که رو به اتمام است. نتنیاهو در روز شنبه از بایدن برای گنبد آهنین خود کمک مالی خواست؛ گنبدی که بلافایده ماند. جنگ‌های شان با تکنالوژی و پول تقویه می‌شود. در جنگ میل واقعی نداشته و از عقیده و باور شجاعت برخوردار نبوده و خسارت‌های انسانی برای شان غیرقابل تحمل بوده و روحیه شان سقوط کرده است؛ زیرا آن‌ها اهل فلسطین نیستند. اگر برای شان زندگی مجلل‌تری نسبت به کشورهای اصلی شان در آنجا فراهم نشود؛ هرگز در آنجا نخواهند ماند؛ زیرا آن‌ها حریص‌ترین مردم نسبت به زندگی دنیا هستند. بنابر این، در هنگام هر حادثه‌ای، فرار خوی و عادت شان است؛ بلکه آشفتگی این رژیم و سهولت پایان بخشیدن به آن در هنگام نبرد بزرگ، بسیاری را شگفت‌زده خواهد کرد و چه بسا، از تحمل رنج طولانی و سهولت زوال این رژیم تأسف و ندامت کشید.

اما نیروی امت، لازم نیست که در مورد آن زیاد صحبت شود؛ بلکه خلاصه آن اقدام چند صدنفری است که دیروز انجام دادند، یا هزار نفری. هرچند در برخی از گزارش‌ها آمده است که تعداد مهاجمان تقریباً به 250 مجاهد می‌رسید؛ اما آنان در ساخت و ساز وسائل تا جائی‌که توانائی داشتند، خلاقیت به خرج داده و با عقیده و شجاعت سرآمد بودند و توانستند که ارتش شکست‌ناپذیر دشمن را حیرت‌زده کرده و در ظرف چند ساعت، آن را تا سرحد فلج برسانند. پس اگر امت اسلامی به تمام و کمال وارد میدان نبرد شود، چه خواهد شد؟! امتی‌که از نظر تعداد، پول و مردان بدیل نداشته و رژیم یهود را از هرسو احاطه کرده و در قلب آن، سرزمین مبارکه فلسطین است و در میان این امت، ارتش‌هایی است که در انتظار حرکت و شیرمردانی آماده در کمین و میلیون‌ها انسان بوده که در سرحد جوشش حتی از سرعت جوشش پا فراتر گذاشته اند.

شکست این رژیم، چیز جدیدی نیست. این شکست در هر رویارویی با مسلمانان؛ هرچند کوچک و جزئی باشد، تکرار می‌شود و این دلیل برای قضاوت کردن به سست‌بودن این رژیم و نابودیش و قابلیت آن برای متلاشی شدن کافی بوده. رژیم یهود یک گروه پراکنده‌ای بیش نبوده که فکر می‌کنیم متحد هستند؛ درحالی‌که دل‌ها و خواسته‌های شان پراکنده و باهم متضاد اند.

از سوی دیگر، حوادث حماسه‌آفرین در میان امت زیاد است؛ حتی اگر جزئی بوده یا توسط یک جناحی انجام شده باشد؛ اما این قهرمانی‌ها در عملکردشان بسیار بزرگ بوده اند. افغان‌ها با ابرقدرت‌ها جنگیده و آن‌ها را کوچ دادند و مقاومت عراق، بینی اشغالگر امریکا را به خاک  آلوده ساخت. منطقه قره باغ بیش از سی سال در اشغال ارمنیان سپری کرد تا آن‌که آذری‌ها در ظرف چند ساعت آن را آزاد کردند. در اکتوبر 1973م مانند اکتوبر روز شنبه 2023م، قهرمانان، رژیم یهود را با شگفتی‌ها غافلگیر کرده و آن را مات و مبهوت کردند که به وضوح نشان می‌دهد که اگر امت وارد نبرد شود، عملکردش چشم‌گیر خواهد بود، معیارها را متلاشی ساخته و از محاسبات فراتر می‌رود و حد ومرزها را زیر پا خواهد گذاشت؛ مگر آنچه را که نظام‌های دسیسه‌ساز محدود کرده اند.

مشکل هرگز در قدرت ما یا قدرت آن‌ها نبوده؛ بلکه مشکل در معیار سنجش تحریف شده است. قدرت آن‌ها توهمی بیش نبوده که نظام‌های دست‌نشانده بدان حریص و علاقه‌مند بوده و ضعف ما، توهم و دروغی است که نظام‌های دست‌نشانده نیز بر آن بسیار حریص هستند. هم‌چنان این رژیم‌ها بر مقایسه کردن میان مردم غیرمسلح فلسطین و ارتش یهودیت حریص پافشاری کرده و امت، ارتش و نیروهایش را از این طور محاسبات حتی از تصورات بیرون راندند و در نتیجه، امت از قوی‌ترین سلاح‌ها و بزرگ‌ترین ابزار خود دست کشید.

یکی از خطرناک‌ترین چیزهای که نظام‌های موجود در سرزمین‌های اسلامی را به وحشت و ترس می‌اندازد، همین حوادث و مواضع قهرمانانه و تکان‌دهنده‌ای است که امت را نشاط بخشیده و احساس عزت، وحدت و امید به آزادسازی نزدیک می‌دهد. با وجود این‌که مردم می‌دانند که تنها مانع سر راه‌شان، حکام شان بوده و در نتیجه، این رژیم‌های حاکم در این رویدادها و حوادث چیزی جز شکاف و متزلزل شدن بدنۀ خود مانند رژیم یهود ندیده اند. می‌بینیم که هر بار سعی می‌کنند تا این رویدادها و این حالات را به دهلیز‌های سیاست سوق داده و با دسیسه‌ها احاطه کرده و نتائج آن‌ها را به خواسته‌های ارزان و چارچوب‌‌بندی در طرح‌های آماده و پروژه‌های بین‌المللی بسیج کنند تا هر پیروزی را تا حد توان خود به شکست مبدل ساخته و در راه جلوگیری از هر موفقیتی، از هیچ تلاشی دریغ نورزند.

بدون شک، آزادسازی سرزمین مبارک غیر ممکن نبوده؛ بلکه به یاری و کمک الله سبحانه وتعالی آسان و نزدیک است؛ اما می‌طلبد که امت با دورانداختن فکرۀ وطن‌پرستی و میهن‌پرستی و نابودی مرزها و سیم‌خوارهای مرزی از اذهان با مفاهیم اسلامی خود پایبندی نشان داده تا خود به خود این مرزها و افکار شوم از روی زمین واقعیت ناپدید شوند. باید امت بداند که ابزارهای آزادسازی‌اش، همان قدرت‌ها و ارتش‌هایش است که از مدت‌ها بدینسو از نبرد کنار زده شده و وارد میدان نبرد نشده اند. اکنون زمان آن فرا رسیده که وارد نبرد شوند و این مبارزه را جنگ نه بلکه نبرد می‌نامیم؛ زیرا حد و مرز این رژیم مسخ، یک نبرد بزرگ است نه بیشتر. این رژیم مسخ با قدرت خود نمی‌تواند دوام بیاورد؛ بلکه دوام وی در اثر همان همکاری‌های حکام مزدور و دست‌نشانده است. رژیم یهود یک رژیم بزدل بوده که تاب تحمل هیچ خسارت انسانی را نداشته و هر خسارت انسانی، باعث می‌شود که آن‌ها و حامیان شان را متلاشی و پراکنده گرداند.

بنابر این، مسئولیت امت است که پیشتازان شجاع و نیروهای رزمندۀ خود را در آغوش بگیرند و قهرمانان خود را از چپ و راست کمک کرده و برای تراکم قهرمانی‌های جدید فرزندان خود حرکت کنند. ما خصوصاً اهل قوت و قدرت را در میان امت یادآور می‌شویم؛ همان کسانی‌که وقت بازکردن و شکستن غل و زنجیرها برای شان فرا رسیده تا الله سبحانه وتعالی از آنان آنچه را که می‌پسندد، ببیند و مردم هم، روز فرار بزرگ را ببینند. تنها روز فرار بزدلان موجود در رژیم یهود را نه؛ حتی فرار اولیاء و دوستان شان اعم از حکام بزدل و نظام‌های دست‌نشانده را نیز شاهد باشند! روز نصر بزرگ و ادای نماز در مسجدالاقصی آزادشده را بیننده باشند و این بر الله سبحانه وتعالی سخت نیست.

﴿إِن يَنصُرْكُمُ اللّهُ فَلاَ غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكِّلِ الْمُؤْمِنُونَ[آل عمران: 160]

ترجمه:  اگر الله شما را ياری كند (همان گونه كه در جنگ بدر ياری كرد) هيچ كس بر شما چيره نخواهد شد، و اگر خوارتان گرداند (و دست از ياريتان بردارد، همان گونه كه در جنگ احد چنين شد) كيست كه پس از او شما را ياری دهد؟ و مؤمنان بايد تنها بر الله توكّل كنند و بس.‏

برگرفته از شماره 464 جریده الرایه

نویسنده: استاد یوسف أبوزر

مترجم: محمدمزمل

ادامه مطلب...

وجیبۀ واقعی تان در قبال فلسطین را از دست ندهید!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

تجزیه و تحلیل و توطئه‌پراگنی و منحرف از ریشه موضوع کیان یهود؛ مسئله اصلی این است که فلسطین یک سرزمین اسلامی بوده که یهودیان آن را غصب کرده‌اند. این وجیبۀ تمام امت اسلامی است که ندای آزادی مکمل این سرزمین مبارک را فریاد بزنند. مهم‌تر از همه، این وظیفه نیروهای مسلح مسلمانان است که هم اکنون و به یک‌بارگی و بدون معطلی عملاً بسیج گردند.

توانایی غلبه بر نیروهای بزدل یهودی در عرض چند ساعت در یک روز در نیروهای مسلح مسلمانان وجود دارد. این از خیانت حکام مسلمانان است که بدون هیچ نوع عکس‌العملی، بزدلی و غلامی خودرا در برابر واشنگتن که حصار امنیتی را در اطراف کیان یهود ایجاد نموده است، به نمایش می‌گذارند. آن‌ها این تصور نادرست را ایجاد نموده‌اند که بزدل‌ترین مردم "یهود" شکست‌ناپذیر هستند. با این‌حال، حملۀ اخیر قهرمانان فلسطین بار دیگر شکنندگی دست‌گاه امنیتی تشکیلات یهود را آشکار نمود. به علاوه، هرگاه میان مسلمانان و کفار جنگ در بگیرد، بر نیروهای مسلح واجب است که در حمایت از مسلمانان بسیج گردند؛ زیرا آن‌ها توانایی این کار را دارند.

نهاد یهود ده‌ها سال است که بالای مسلمانان سرزمین مبارک فلسطین ظلم می‌کند. در این شرایط، بلندگوهای حکام به جای تمرکز بر موضوع واقعی و سوق دادن بحث به سمت راه‌حل واقعی، با طرح بحث در مورد این‌که چه‌کسی با چه‌کسی طرف است، اکنون چه نیازی به جنگ است و عملیات چگونه است، موضوع را تیره‌تر ساخته و نهاد یهودی را به ایجاد ویرانی بیشتر تحریک می‌نماید.

همۀ این‌ها برای جلوگیری از حمایت فوری نیروهای مسلح فلسطین می‌باشد. در این برهه‌ای از زمان، تمرکز باید بر فراخوانی نیروهای مسلح مسلمان برای ورود به جنگ آشکار با کیان یهود باشد. این باید در مورد یادآوری وجیبۀ بسیج یکبارگی آن‌ها باشد. این باید در مورد آن‌ها باشد که افتخار پاک‌سازی و آزادسازی سرزمین مبارک فلسطین را از دست یهودیان بگیرند.

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ [محمد: 7]

ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید، اگر الله را نصرت دهید وی نیز شمارا نصرت خواهد داد و قدم های‌تان را استوار و محکم نگه خواهد داشت.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

25 ربیع‌الاول 1445هـ.ق.

سه‌شنبه 10 اکتوبر 2023م.

 مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه