شنبه, ۲۸ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۳۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

مسلمانان فلسطین شکنندگی اشغال یهودی را برملا کردند؛ اما ارتش مسلمانان کجاستند؟!

(ترجمه)

تلاش‌های مقاومت در فلسطین صبح روز شنبه با حمله غافل‌گیرانه صبحگاهی از غزه منفجر شد. درگیری با اشغال‌گران یهودی رخ داد که باعث کشته‌شدن ده‌ها تن و اسیرشدن تعدادزیاد دیگر گردید، پاسگاه‌های مرزی پایمال شد، تانک‌های دشمن واژگون شد و نیروهای اشغال‌گر بزدلانه پاسگاه‌های خود را رها کردند.

همان‌طور که انتظار می‌رفت، حامیان/مشوقینِ اشغال برای دفاع از اشغال‌گران شتافتند و آن‌ها را قربانی و مسلمانان شجاع فلسطین را متجاوز نشان دادند.

نخست‌وزیر آنتونی آلبانیز در کنار دیگر رهبران غربی در محکومیت "حملات" اخیر ایستاده و اعلام کرد که «آسترالیا در این زمان در کنار دوست ما [اسرائیل] می‌ایستد.» و بر «حق [اسرائیل] برای دفاع از خود» تاکید کرده است.

حزب التحریر-آسترالیا مایل است موارد زیر را تصریح کند:

1. فلسطین و هر انچ مربع آن سرزمین اشغالی است. هیچ راه‌حلی برای اشغال وجود ندارد، جز این‌که با تلاش‌های مقاومتی تا زمان ختم کامل اشغال ادامه یابد.

2. اشغال یهودی بر فلسطین صرفاً برای خدمت به اهداف سیاست خارجی غرب صورت گرفت. لحظه‌ای که اشغال دیگر به درد این هدف نخورد، دول غربی آن‎ها را در فلسطین رها خواهند کرد؛ چنان‎که آن‌ها را پیوسته در اروپا ترک گفته اند.

3. شکنندگی و بزدلی نیروهای اشغال‌گر برای همگان آشکار شده است. اگر تعداد انگشت‎شماری از مسلمانان بتوانند اشغال و تمام "جامعه بین‌المللی" را در یک صبح به لرزه درآورند، با تلاش جمعی ارتش‌های دوروبر سرزمین‌های اسلامی چه چیزی می‌توان به دست آورد؟

4. ما هرگز نباید از این واقعیت غافل شویم که وظیفه ارتش‏ها مقاومت در برابر اشغال و برقراری نظم است. مخصوصاً، ارتش‌های مسلمانِ مجاور که رهبران‌شان آن‎ها را به سربازخانه‌هایشان زنجیر می‌کنند و به عنوان تماشاگر در حالی‌که در تانک‌ها و هواپیماهای خود بیکار نشسته‌اند، ناظر بر شجاعت افراد هستند.

5. تنها دو روز پیش، نخست‌وزیر آلبانیز دوباره خود را بر جامعه مسلمانان تحمیل کرد، خود را با پشتیبانان مسلمان خود احاطه کرد، از طرف ما صحبت کرد و در مورد تعهد آسترالیا به عدالت در پرداختن به اشغال این سرزمین‌ها از طریق رفراندوم آتی سخن گفت. امید است که آن مسلمانان اکنون پس از چنین ریاکاری آشکار نخست‌وزیر احساس پشیمانی کنند؛ مثل این‌که پرداختن به جنایات استعماری گذشته از ویژگی‌های بارز کشورهای غربی بوده است.

6. تلاش‌های مسلمانان در فلسطین و مقاومت اصولی و بی‌پایان امت در برابر اشغال‌ و بی‌عدالتی در تضاد کامل با وحشتی‌ست که غرب بر بقیه ما تحمیل کرده است. امروزه فلسطین نمونه‌ای بارز است؛ اما بی‌عدالتی‌های استعمار به گوشه و کنار جهان سرایت کرده است. آزادی فلسطین به دست مسلمانان، آغازی برای رهایی بشریت از چنگال غرب خواهد بود و آن روز زودتر از آن چیزی‌ست که ما فکر می‌کنیم.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -آسترالیا

23 ربیع الاول 1445هـ.ق.

یکشنبه، 8 اکتوبر 2023م.

مترجم: ابوبکر کابلی

ادامه مطلب...

﴿لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى ۖ وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ﴾ [آل‌عمران: 111]

  • نشر شده در سیاسی

ترجمه: جز آزاری (اندک) به شما زیانی نخواهند رساند، و اگر با شما بجنگند (برای فرار) به شما پشت می‌کنند، و آنگاه یاری نخواهند شد.

این‌ها همان یهودیانی اند که از بنی قینقاع، بنی نضیر، بنی قریظة و خیبر شروع و تا کنون ادامه دارند؛ واقعیت آنان مملو از نیرنگ، حیله، فسق، فجور ترس و ذلت می‌باشد. الله سبحانه وتعالی در مورد واقعیت آنان چه زیبا فرمود:

﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ [آل‌عمران: 112]

ترجمه: هرجا یافت شوند (مهر) ذلت بر آنان زده شده است (و در جامعه‌ی اسلامی امنیت نخواهند داشت)، مگر (در حالت تمسک) به رشته‌ی پیوندی از جانب الله و (با تمسک به) رشته‌ی پیوندی از جانب مردم.

آنان ریسمانی را که آن‌ها را به الله وصل می‌کرد، بریدند و اینک تنها مردم، به شمول دولت‌های کفری، منافقان و حکام خائن سرزمین‌های مسلمانان برای آنان باقی مانده اند!

تعدادی جوان با موتورسایکل و حتی با پای پیاده به قلعه‌های مستحکم یهود هجوم برده و لحظاتی بعد بر تانک‌های آنان مسلط می‌شوند، شماری را به قتل می‌رسانند و شمار دیگری را اسیر می‌گیرند و این در حالی است که آن‌ها "یهودیان" سلاح‌های کشنده و تانک‌های زرهی در اختیار دارند و در مقابل شان چند فردی قرار دارد که با سلاح‌های شخصی، اما با قلب‌ها و عقل‌های مملو از ایمان خویش، درس فراموش ناشدنی به آن‌ها می‌دهند! هیچ‌گونه ترسی در چهره‌های این افراد دیده نمی‌شود، فریاد الله اکبر سر می‌دهند و هرگز احساس ضعف به آنان دست نمی‌دهد! با تمام توان در پی پیروزی در دنیا و جنات نعیم در آخرت می‌باشند، سعادت هردو جهان را برای آنان مبارک باد می‌گوییم و در انتظار نصرت الله و فتح قریب می‌باشیم.

﴿وَأُخْرَىٰ تُحِبُّونَهَا ۖ نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ [صف: 13]

ترجمه: و (نعمت) دیگری (نیز به شما داده خواهد شد) که آن را دوست می‌دارید؛ یعنی یاری و کمکی از جانب الله و پیروزی نزدیک. به مؤمنان بشارت بده.

اما آن‌چه دل مان را پر از درد می‌کند، واقعیت حکام مزدور سرزمین‌های مسلمانان است؛ مخصوصاً حکامی که در اطراف فلسطین قرار دارند، انگار آنان نه می‌بینند و نه می‌شنوند.

﴿صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ [بقره: 18]

ترجمه: آنان (در برابر حق و حقیقت) کر، لال و کورند و (از گمراهی شان) باز نمی‌گردند.

انگار نه انگار که آنان در اطراف این سرزمین مقدس قرار دارند و تمام آن‌چه را در آن رخ می‌دهد، با چشم سر مشاهده می‌کنند؛ اما واقعیت این است که این سرزمین مبارک برای آنان اهمیتی ندارد؛ بلکه حتی خود را در طرف مقابل آن می‌بینند. این حکام خائن طوری با حوادث این سرزمین تعامل می‌نمایند که انگار این حوادث در یک سرزمینی معمول رخ می‌دهد و نه در سومین مسجد و نخستین قبلۀ مسلمانان! وای به حال آنان که چه بد حاکمیت می‌کنند!

اگر این حکام به مرزهای شان با فلسطین هجوم برده و در کنار برادران‌شان قرار می‌گرفتند، چه اتفاقی می‌افتاد؟! همان برادران شان که با بدن‌های بی سپر و سلاح‌های که با بخش کوچکی از سلاح‌های دشمن برابری نمی‌کند، به سراغ این دشمن بزدل رفته اند! این اردوهای مسلمانان چگونه می‌توانند جنگ فلسطین را خاموشانه و بی‌تحرک مشاهده نمایند؟! چگونه می‌توانند از نصرت دادن به مردم فلسطین، سرزمین مبارک و مسری و معراج رسول الله صلی الله علیه وسلم خودداری کنند؟!

﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ [اسراء: 1]

ترجمه: پاک و منزه است آن (خدایی) که بنده‌اش را در پاره‌یی از شب از مسجدالحرام به مسجدالاقصی که اطراف آن را پر برکت کردیم، سیر داد!

این اردوهای مسلمانان چگونه می‌توانند به اوامر این حکام خائن و مزدور گوش دهند؟! آیا این اطاعت ذلیلانه از رهبران مزدور و خائن در برابر کسانی‌که الله متعال آنان را در ذلت و مسکنت قرار داده و مغضوب علیهم قرار گرفته اند، سودی برای آنان خواهد داشت؟ همانانی‌که فلسطین، این سرزمین مبارک را به کمک حکام خائن و مزدور مسلمانان، اشغال کرده اند؟!

﴿يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا(66) وَقَالُوا رَبَّنَا إِنَّا أَطَعْنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَاءَنَا فَأَضَلُّونَا السَّبِيلَا (67) رَبَّنَا آَتِهِمْ ضِعْفَيْنِ مِنَ الْعَذَابِ وَالْعَنْهُمْ لَعْنًا كَبِيرًا[احزاب: 66-68]

ترجمه: روزی که صورت‌های شان در آتش زیر و رو می‌شود؛ در حالی که می‌گویند: "ای کاش از خدا وپیامبر اطاعت کرده بودیم. می‌گویند« پروردگارا ما از سران و بزرگ‌ترهایمان اطاعت کردیم و بدین ترتیب آنان ما را گمراه کردند. پروردگارا به آنان چندین برابر از عذاب بده و آنان را از رحمت خود بسیار دور کن»

ما می‌دانیم که تنها گذاشتن مردم فلسطین در برابر یهود و همراهی نکردن اردوهای مسلمانان با آنان و بلکه حتی پیشاپیش آنان حرکت نکردن این اردوها، گناه و معصیت نابخشودنی است؛ زیرا کمک و نصرت دادن برای آزادی فلسطین از لوث وجود کثیف یهود و محو نمودن این رژیم، هرگز محقق نخواهد شد؛ مگر با مشت آهنین اردوهای مسلمانان، اردوهایی که دولت مخلصی آنان را رهبری نموده و به این ترتیب زمینۀ فتح مبین فراهم گردد.

اما با وجود تمام این ناهنجاری‌ها و تمام این خیانت و رذالت‌ها، شکی نیست که حاکمیت این حکام مزدور به زودی از هم پاشیده و دولت اسلام برپا خواهد گردید. دولت خلافت راشده به اذن الله متعال برگشتنی است و جنگ سرنوشت‌ساز با یهود و پایان دادن به این اشغال آنان به خواست و ادارۀ او تعالی دور نخواهد بود. رسول الله صلی الله علیه وسلم در مسند احمد به روایت حذیفه می‌فرماید:

«ثمّ تکون خلافة علی منهاج النبوة»

ترجمه: سپس خلافت بر منهج نبوت خواهد آمد.

هم‌چنین بخاری به نقل از عبدالله بن عمر رضی الله عنهما می‌گوید که گفت: از رسول الله صلی الله علیه وسلم شنیدم که فرمود:

«تقاتلکم الیهود فتسلّطون علیهم ثم یقول الحجر یا مسلم هذا یهودی ورائی فاقتله»

ترجمه: یهود با شما می‌جنگد و شما بر آنان مسلط می‌شود؛ سپس سنگ می‌گوید: ای مسلمان این یک یهودی است بیا و او را به قتل برسان.

هم‌چنین مسلم این حدیث را با الفاظ دیگری به روایت ابن عمر از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت کرده که فرمود:

«لتقاتلنّ الیهود فلتقتلنّهم حتی یقول الحجر یا مسلم هذا یهودیّ فتعال فاقتله».

ترجمه: شما با یهود می‌جنگید و آنان را به قتل می‌رسانید تا آن که سنگ می‌گوید ای مسلمان این یک یهودی است پس بیا و او را به قتل رسان.

آنگاه است که زمین با نصرت الله قوی، عزیز و حکیم منور خواهد گردید.

از الله سبحانه وتعالی برای شهدای فلسطین جنات فردوس اعلی را می‌طلبیم و برای مجروحین شفای عاجل و کامل! هم‌چنین از او تعالی مسألت داریم تا به حکام مزدور مسلمانان و دنباله‌روان شان به شمول گروه‌های ره‌گم‌کرده توان ندهد تا نتایج این جنگ مقدس را از پیروزی به شکست تغییر دهند، ازهم‌پاشی رژیم یهود را تبدیل به ثبات آن کنند و از فتح مبین به جانب شرق و غرب انحراف دهند! بلکه این فرمودۀ الله سبحانه وتعالی در مورد یهود محقق گردد:

﴿لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى ۖ وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ [آل‌عمران: 111]

ترجمه: جز آزاری (اندک) به شما زیانی نخواهند رساند، و اگر با شما بجنگند (برای فرار) به شما پشت می‌کنند، و آنگاه یاری نخواهند شد.

حزب التحریر

23 ربیع الأول 1445هـ.ق

8 اوکتوبر 2023م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

تلاش و سرکوب ظهور اسلام در جامعه توسط طاغوت ازبکستان!

(ترجمه)

خبر:

در 16سپتمبر رادیو آزادی گزارش داد که مبارزه علیه ریش و حجاب دوباره در ازبکستان افزایش یافته است.

فلم‌های کوتاهی در 13سپتمیر به اوزدیلک ارسال شده که دانشجویان دختر با حجاب دانشکده بانک در اندیجان را نشان می‌دهد و از آن‌ها خواسته می‌شود که حجاب خود را به گونه‌ای دیگری ببندند، آن را به عقب گره بزنند و افرادی‌که از رعایت آن امتناع می‌ورزند، اجازه ورود به این مؤسسه را ندارند. ممنوعیت حجاب در بین دانش آموزان دختر در سایر مناطق ازبکستان نیز مشاهده شده است.

در حالی مبارزه علیه داشتن ریش و حجاب صورت می‌گیرد که پارلمان ازبکستان اصلاحاتی را در قوانین رفتار و سلوک در اماکن عمومی تصویب کرده است. نظر به گفته منابع، به تاریخ 10 سپتمبر جلسه خاص دولت برگزار شد و نخست‌وزیر عبدالله آریپوف به کارمندان دولت در مورد عواقب بازدید از مساجد هشدار داد.

تبصره:

حاکمان ازبکستان همیشه به اشکال مختلف علیه اسلام و مسلمانان حمله کردند. اخیراً پارلمان پیش‌نویس قانون مسئولیت چند همسری را تصویب و تعین کرد. امامان فاسد و درباری از این تصمیم حمایت کردند و اکنون نیروهای دولتی برای جستجوی مسلمانان ریش‌دار به بازارها و اماکن عمومی یورش می‌برند، این افراد را بازداشت و از آن‌ها خواسته می‌شود که فوراً ریش‌های خود را بتراشند و نیز رستورانت‌های دارای برچسپ علامه حلال مورد بازرسی قرار می‌گیرند و بسیاری از آن‌ها متعاقباً تعطیل شدند.

حاکمان جنایتکار در واقع تلاش می‌کنند هرگونه مظاهر اسلامی را از جامعه پاک کنند. می‌توان گفت که مسلمانان ازبکستان به حاشیه رانده می‌شوند؛ اما مسلمان‌ها مانند جوانه‎‌های درختی هستند و نشاط و استواری خود در مبارزه با طواغیت بار دیگر چشم و دل را شاد می‌کنند.

اسلام در زمان اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم وارد آسیای میانه شد و پس از آن، اهل آنجا فاراز و نشیب‌های زیادی را تجربه کردند و با سقوط خلافت اسلامی آنان نیز مانند سایر مسلمانان جهان، شدید‌تر از گذشته خساره‌مند شدند؛ اما با همه این آزارها و زیان‌ها، هنوز هم در دل آن‌ها اسلام استوار است.

به فضل الله الله متعال خلافت راشده به زودی برپا می‌شود، مسلمانان ازبکستان نفس راحتی می‌کشند و از پیروزی خود شادمان می‌گردند!

نویسنده: إلدر خمزین

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

ای ارتش‌ها/اردوهای مسلمانان، قهرمانان فلسطین بنیان دشمن را به لرزه درآوردند، به نصرت‌شان شتافته و پایه‌های دشمن را از ریشه برکنید!

  • نشر شده در فلسطین

(ترجمه)

درسپیده دم صبح‌گاه روز شنبه، مجاهدین قهرمان نوار غزه، خطوط جبهه دشمن را درهم شکسته و به شهرک‌های یهودی‌نشین یورش بردند تا ترس و ذلت را در چهره این قوم بزدل بنشانند و بدترین صبح را برای‌شان به‌یادگار گذارند تا نه تنها مردم فلسطین؛ بلکه تمام مسلمانان همین‌که چشم بگشایند، با مشاهده این منظره صبح‌شان را با شادی و سعادت آغاز و احساس عزت در آنان زنده شود! از الله سبحانه و تعالی می‌خواهیم که این حمله و عقب‌گرد قهرمانانه مجاهدین، نصرت بزرگی را از جانب الله قوی و عزیز در پی داشته باشد.

ای مسلمانان! آنچه امروز در سرزمین مبارک فلسطین در جریان است، تنها مقدمه و پیش نمونه‌ای از آن‌چیزی است که رژیم یهود انتظار دارد فرزندان مخلص تان بر سرش بیاورند؛ روزی‌که همه شاهد آن خواهیم بود و نزدیک است که فرا رسد. هم‌چنین تصویری است با وضاحت کامل از واقعیت این دشمن سست عنصر، بزدل و درمانده، فقط یک ساعت از روز، بیشتر طول نکشید که قهرمانان در خیابان‌ها و جاده‌های این رژیم گشت و در پایگاه‌های آن جولان می‌زدند، تانک‌های این رژیم را به آتش کشانده و سربازان و لاشه‌های شان را بسان گوسفندی می‌کشیدند. این درحالی بود که از تدابیر دفاعی، تکبر و خود برترجویی‌های یهود که همیشه با فخرفروشی از آن برای قتل و فساد کارمی‌گرفت، چیزی وجود نداشت.

آن‌چه امروز در این سرزمین در حال جریان است، نه تنها یک تصویر؛ بلکه نمونه و الگویی از شهامت گروهی از جوانان پیشتاز و طلایه داران قهرمان این امت است که در حین جهاد و پیکار با دشمن و مبهوت‌سازی آن ارایه داشتند. بنابراین، اوضاع چگونه می‌بود اگر نیروها و قوای امت و سایر  دلاوران به این گروه قهرمان ملحق و پشتبانی شان می‌نمودند؟ و یا اوضاع چگونه می‌بود اگر ارتش مسلمانان در اردن و مصر مرزهای دروغین رژیم یهود را در هم می‌شکستند، تانک‌های شان با غرش و سردادن شعار الله اکبر، وارد معرکه شده و در سمت و جناح اقصی قرار می‌گرفتند، همان‌گونه که امروز غلاف و پوشش شهرک‌های غزه بر روی آن‌ها ازهم درید؟!

ای ارتش‌ها/اردوها و فرماندهای مسلمانان، ای فرزندان مقتدر امت ما!

آنچه امروز رخ داد، جسم و روح رژیم یهود را به لرزه درآورده است. رژیم یهود یک رژیم تهی و واهی است که در انتظار یک ضربه بزرگی می‌باشد تا امت برای همیشه از شر آن، سرزمین مبارک و مردم آن از فساد و از جنایاتی‌که یهود علیه شان مرتکب می‌شود و قدس و مقدسات از هتک حرمت‌های آن‌ رژیم، خلاص شود. پس ای ارتش‌ها/اردوهای مسلمانان! بیایید این ضربه را شما بزنید تا  افتخار این پیروزی بزرگ نصیب تان شده و باشد که دوباره افتخارات فتح فاروق رضی الله عنه و روزگار صلاح الدین را به امت بازگردانید! برادران شما همان قهرمانان سرزمین مبارک، جرقه را افروختند؛ پس شما آتش را در این رژیم شعله‌ورساخته و به نصرت برادران تان بشتابید؛ چون نصرت آنان، نصرت خود شما است! آنان را که نصرت دهید، توسط اردوها/ارتش‌ها، با میمنت و توانگری دین تان را نصرت داده اید! دیوارهای این دشمن بزدل را ویران کرده و رژیم آن را از میان بردارید! نگذارید که حکام بزدل، مزدور، مأموران عادی‌سازی روابط بایهود، شما را از نایل شدن به شرف نصرت و پیروزی محروم سازند! آنان را سرنگون نموده، تاج و تخت‌‌های در حال فروپاشی شان را وارونه سازید، مانند وضعیت دوستان و اولیای آن‌ها از قوم یهود! بدانید که سرنگونی رژیم یهود در گرو سرنگونی این حکام می‌باشد.

ای ارتش‌ها/اردوها و فرماندهان مسلمانان، ای فرزندان مقتدر امت ما، ای فرزندان امت ما!

دشمن ما و شما پست و شرور است و حکام مسلمانان علاوه بر غفلت و خیانت، توطئه‌گری می‌کنند و این‌که دولت‌های بزرگ دولت‌های جنایت‌کار اند و همان‌طور که همه همواره مشتاق بقای این رژیم مسخ شده هستند، آنان مشتاق این هستند که همت مان را در ما کشته و هر جرقه‌ای‌که در ما معانی نصرت و روح جهاد را شعله‌ور می‌کند، خاموش ‌سازند. بلی، این همان رژیم یهود است که با تهدید جنگ همواره هشدار می‌دهد. این درحالی است که ما  رژیم یهود را می‌شناسیم که بسان بزدلان جنگیده و با آسیب زدن انتقام جویی می‌کند. ما دولت‌های بزرگ و مزدوران آن‌ها را از حکام مسلمانان می‌شناسیم که علیه هر حرکت و جریانی‌که در میان امت زنده، کار می‌کنند، با مهار و حیله‌گری تلاش می‌کنند، با حیله‌گری و نیرنگ تحت نام کمک در کنار آنان ایستاده تا تلاش ‌آنان را به شکست تبدیل، در نقشه‌های خبیثانه و توطئه‌های جدیدشان از آنان بهره‌برداری کنند. آنان همواره گردن مردم فلسطین را گرفته و آنان را به سمت کشتارگاه برده و وضعیت مردم فلسطین هیچ اهمیتی به آن‌ها نداشته؛ حتی اگر در زیر آوار بمباران مدفون باشند. امروز مسئله بسیار جدی و حیاتی است.

 پس ای مسلمانان! با نصرت سرزمین مبارک و مردم آن، به سوی نصرت دین خود بشتابید و برحذر باشید ‌که این مسئله به مردم فلسطین خلاصه شود! مردم فلسطین دروازه این قوم را کوبیدند؛ پس شما باید وارد این دروازه شده و از این دروازه بر آنان یورش برید.

﴿فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ ۚ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ [مائده: 23]

ترجمه: و چون وارد آن‌جا شدید حتماُ پیروز می‌شوید و اگر به راستی ایمان دارید پس بر الله توکل کنید.

به سوی نصرت الله بشتابید؛ چون در این صورت الله سبحانه وتعالی شماً را قطعاً نصرت خواهد داد.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ [محمد: 7]

ترجمه: ای مؤمنان اگر (دین)‌ الله را نصرت دهید الله شما را نصرت می‌دهد و گام‌های تان را استوار می‌سازد.

در خواهیم یافت که نصرت الله سبحانه وتعالی بیشتر از آن‌چه گمان می‌برید نزدیک است.  

﴿اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ [بقره: 214]

ترجمه: آگاه باشید که نصرت الله نزدیک است.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر

سرزمین مبارک (فلسطین)

روز شنبه ۲۲ ربیع الاول ۱۴۴۵هـ.ق.

 ۷/۱۰/۲۰۲۳م.

ادامه مطلب...

وزیرداخله فرانسه "تروریزم اسلامی سنی" را تهدید آشکار برای اروپا و کشورش می‌پندارد

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

جیرالد دارمانان، وزیر داخله فرانسه در جریان سفر رسمی‌اش به امریکا، چیزی را تحت نام "تروریزم اسلامی سنی" تهدید آشکار برای اروپا و کشورش عنوان کرد. وی با همین مناسبت امریکا را به همکاری مشترک برای مبارزه با تروریزم دعوت نمود؛ مخصوصاً قبل از میزبانی تابستانی پاریس از المپیک 2024م. دارمانان چنین تصریح داشت: «این‌جا آمدیم تا برای آنان یادآورشویم که اولین خطری‌که اروپا و فرانسه را تهدید می‌کند، تروریزم اسلامی سنی است. بناءً همکاری مشترک دستگاه‌های استخباراتی برای مبارزه با تروریزم بی‌نهایت ضروری است.» وی در ادامه چنین گفت: «درحالی‌که امریکائی‌ها نسبت به بحران‌های مانند برتری‌جویی نژاد سفید، عملیات تیراندازی و دسیسه پردازی‌های دسته جمعی متکرر، دیدگاه میهن پرستانۀ بیشتری دارند، نباید فراموش کنند که در اروپا، تروریزم سنی تهدید درجه اول برای ماست.»

دارمانان به "بازگشت خطر" از ناحیۀ به اصطلاح "تریریزم اسلامی"، خطری‌که فرانسه و همسایگان اروپایی آن را تهدید می‌کند، بی‌محابا جلب توجه کرد، بدون این‌که در رابطه تفصیلاتی ارائه دهد. وی از "کوچ و بار امریکائی‌ها از افغانستان" و از "خروج فرانسه از مناطق ساحلی افریقا" اظهار تأسف نموده و در رابطه به تشکیلات دوباره بقایای داعش در شرق، سخن گفت؛ تاجای‌که این تهدیدات خارجی، در پیوند به حوادث و وقایعی‌که فرانسه به حل آن‌ها می‌پردازد، باعث ایجاد ایستگاه‌های برای مقابله با خطرات بزرگ حملات ناگهانی تروریستی شده است.

تبصرۀ مجله الوعی: این اظهارات اسلام‌ستیزی رسمی به حساب می آیند؛ مخصوصاً با دین سنی نه شیعه؛ دشمنی با دینِی که نزدیک به یک‌ونیم ملیارد پیروان دارد. این وزیر با این اظهارات نشان داد که بعنوان مسئول بخش امنیت داخلی کشورش، شایستگی این سمت را ندارد. وی به شکل جهانی علیه دینی تحریک و تشویق می‌کند که به زودی تنها نجات دهندۀ جهان از ظلم و وحشی‌گری ایدیولوژی سرمایه‌داری، با تمام معیارهای اخلاقی، انسانی، روحی و حتی مادی زشت، ناپسندش،... می‌باشد. همه می‌دانند که این وزیر همراه با رئیس جمهورش، ماکرون و سران پاریس برجواز استعماری شرم‌آور، در جنگی پراکنده در داخل کشورشان غوطه‌وراند تا مسلمانان را برای فهم دین شان مطابق معیارهای غربی مجبورسازند. افراط‌گرای این وزیر در دشمنی‌اش علیه اسلام و مسلمانانی‌که از اطاعت قوانین این چنینی‌اش... سر باز می‌زنند، مشهور است.

شاید اظهار تأسف این وزیر در رابطه به کوچ و بار امریکا از افغانستان و انتقاد وی از بیرون شدن کشورش از مناطق ساحلی افریقا، بیان‌گر و مفسر نگرانی و ترس وی از مقاومت وپایداری است که مسلمانان در برابر عملیات تجاوزگرانه علیه شان از سوی امریکا در افغانستان و از سوی فرانسه در شمال افریقا نشان دادند. همان‌طور اظهار تأسف وی مفسر ترسش از  خسارات غیر قابل جبرانی است که آنان را به ناچار مجبور به کوچ و بار ذلیلانه نمود، با آن‌که آنان خود متجاوز بودند. این وزیر نسبت به مسلمانان کینه‌توزی کرده و می‌خواهد تجاوزش را از سرگیرد... بلی، این همان منطق استعماری است که تغییرنا پذیر است... اما برای این وزیر و هم‌نوعانش اعلام می‌داریم که این اظهار تأسف هرگز برای ما کافی نخواهد بود؛ بلکه ما بر این تلاش هستیم که در آینده صفحه را برعکس نموده و با قدرت به سراغ‌اش برویم؛ البته نه برای استعمار و چپاول دارائی‌های کشورش؛ عملی‌که آنان انجام می‌دهند؛ بلکه برای فتح کشورش و برای این‌که مردم آن را به سمت هدایت سوق داده و آنان را وارد دین بزرگ اسلام نمائیم. برای این وزیر توصیه می‌داریم که "آرزو کن این خیر تو را دریابد؛ چون ما حرص این را داریم که حتی ذریه تو این خیر را دریابد".

برگرفته از شماره 443 مجله الوعی

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

افزایش حمله به ارزش‌های اسلامی

(ترجمه)

خبر:

بر اساس خبر نشر شده از وبسایت Kun.uz، مجلس قانونگذاری و مجلس عالی ازبکستان در حال برسی پیش‌نویس اصلاحات و الحاقات به قانون جزایی و قانون مسئولیت اداری است. قصد‌شان از مسئولیت‌های اداری و جزایی، ایجاد مراسم ازدواج‌های دینی بین اشخاصی است که هرگز ازدواج خود را نظر به قانون ثبت نکرده‌اند، با دو یا چند همسر زندگی‌ می‌کنند و در اماکن عامه صورت خود را به حدی می‌پوشانند که هویت فرد مورد نظر مشخص نمی‌شود.

تبصره:

این سرزمین، زادگاه بخاری و ترمذی است که یک قرن پیش توسط کمونیست‌های ملحد اشغال شد و بیش از 70 سال بر آن حکومت کردند. در آن زمان علما و رهبران این سرزمین توسط سه تن مورد قضاوت قرار گرفتند و کشته شدند. اما متباقی‌ آن‌ها تحت آموزش الحادی از شناخت خالق و دین خود دور ماندند.

این مردم باوجودی‌که انواع شکنجه‌ها و سختی‌های که بر آن‌ها وارد شده بود، ولی به تحصیل و پیروی از دین خود ادامه دادند، بعد از این‌که این سرزمین استقلال خود را به دست آورد، گرچه تنها نام آن استقلال بود؛ اما مردم احساس آزادی می‌کردند. در حقیقت این مردم مسلمان بودند و هویت خود را درک کردند و به دین خود بازگشتند؛ اما مدارس دینی کافی توسط دولت افتتاح نشد. بنابراین، آن‌ها فرزندان خود را برای تحصیل به خارج فرستادند.

وقتی دولت این را متوجه شد، ممنوعیت تحصیل آموزش دینی در خارج از کشور را صادر کرد. گویا این کافی نبود؛ امامان و خطباء به رهبری یک مفتی شروع به توجیه هر تصمیمی را که از سوی دولت صادر می شد، کردند و به آن‌ها وجهه شرعی می‌بخشیدند.

این پیش‌نویس قطعنامه‌ای که ارائه می‌شود، یعنی ممنوعیت پوشاندن صورت و گوش در اماکن عمومی، این امامان از اولین کسانی بودند که بیرون آمدند، دلیل ارائه کردند و آن تصامیم را مانند همیشه توجیه کردند. با وجود این‌که خیلی چیزها مغایر با شرع است؛ اما یک کلمه هم در مورد آن‌ها نگفته‌اند! در نتیجه واضح است که مصیبت‌های مختلفی بر سر مردم خواهد آمد؛ همان‌طوری که در سراسر جهان اتفاق می‌افتد. رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«والَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَتَأْمُرُنَّ بالْمَعْرُوفِ، ولَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، أَوْ لَيُوشِكَنَّ الله أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْكُمْ عِقَاباً مِنْهُ، ثُمَّ تَدْعُونَهُ فَلا يُسْتَجابُ لَكُمْ» (رواه الترمذی)

ترجمه: قسم به ذاتی که جان من در ید اوست، یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و یا الله خیلی زود عذابی را از نزد خود بالای شما می‌فرستد که پس از آن از او تعالی درخواست کمک می‌کنید؛ اما آن درخواست شما پذیرفته نمی‌شود.

نویسنده: مراد الأوزبيكي (أبو مصعب)

مترجم: پارسا امیدی

 

 

ادامه مطلب...

دلسردی، یأس و ناامیدی حاصل رهروان باطل است!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

واقعیتی که ما امروزه در آن زندگی می‌کنیم، با همه شکست‌ها، فتنه‌ها، اشغال سرزمین‌های‌مان و تاراج اموال و ثروت‌های ما به گونه‌ای که استعمارگر کافر بر زندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فکری ما مسلط شده و به تعقیب آن، طمع دارد که تسلیم شویم و پرچم سفید را در برابر او بلند نموده به او اعلام کنیم که در همه زمینه‌ها شکست خورده‌ایم، حق دارد ما را به هر گونه که می‌خواهد قیادت کند. با این فکر که او ما را به دلسردی و ناامیدی در مورد تغییر این واقعیت بر اساس قانون پروردگار ما رسانیده است. برخی نشستند و گفتند: ما از این واقعیت خارج نمی‌شویم، مگر با یک زلزله یا سونامی الهی که امریکا را غرق ‌کند و آن را ویران نماید. برخی دیگر ‌گفتند: ما نیاز به معجزه داریم تا از این حالت بیرون شویم؛ پس در خواب و خیال می‌نشیند و منتظر ظهور مهدی اند تا این‌که به تنهایی با کفار بجنگد و امور متفرق مسلمانان را متحد کند! اما الله سبحانه وتعالی امت اسلامی را با گروهی از مؤمنان حمایت کرده است که به حقیقت سیاست و حقیقت فکر واقف بوده و در مسیری که امت را از انحطاط نجات داده و نهضت می‌بخشد، بصیرت داشتند.

«لَنْ یبْرَحَ هَذَا الدِّینُ قَائِماً یقَاتِلُ عَلَیهِ عِصَابَةٌ مِنْ الْمُسْلِمِینَ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ» (رواه مسلم)

ترجمه: این دین باقی خواهد ماند، گروهی از مسلمانان به خاطر آن مبارزه خواهند کرد تا این‌که قیامت برپا شود.

اصرار این گروه آگاه بر رویارویی با استعمارگران کافر و همراهان‌شان و افشای ایدیولوژی، دروغ و نیرنگ آنان بوده است. سازش بر سر دین را نمی‌پذیرند و به منافع شخصی و نیازهای خود (در برابر منافع دعوت) اهمیت نمی‌دهند. اگر پایداری این گروه نمی‌بود، امت نابود می‌شد و اثری از آن باقی نمی‌ماند.

استعمارگر کافر مصمم است تا امت را به دلسردی، یأس و سپس ناامیدی برساند و با داروهای خود به آن زهر تزریق می‌کند. سالیان دراز است که با او نیرنگ می‌کند و دین و عقیده‌اش را فریب داده و در مورد اسلام و ایمانش که بدون آن حیثیت و ارتباط با پروردگارش را از دست می‌دهد، با او معامله می‌کند تا این‌که عده‌ای از افراد ضعیف و منافق می‌گویند: "می‌ترسیم چرخه‌ای روزگار برگردد و به ما حادثۀ ناگواری برسد" و "تغییر این حال، از محالات است". دروغ گفتند. این چیزی نیست جز بزرگ جلوه دادن باطل؛ هذیان دروغین و خیالاتی که کافر اولاً برای قانع ساختن خود و ثانیاً برای متقاعد ساختن افراد ضعیفی که از او پیروی می‌کنند، استفاده می‌کند. آنان بر این امت به شکل بسیار اساسی حمله‌ور شدند، اما ناامید گردیدند و زیان کردند؛ زیرا کسانی در میان امت بودند که آن را با مفاهیم اسلام خطاب کردند و برایش قطب‌نما قرار دادند. کسانی‌که برای امت تعیین کردند که کفر و ایمان، حق و باطل، وجود دارد، همه این‌ها باشد که ملاقات بین آن‌ها فقط در میدان‌های جهاد صورت گیرد تا این‌که به دستان خود با خواری و ذلت جزیه بپردازند.

استعمارگر کافر و همراهان سرکش او تصور می‌کردند که امت به دلسردی و یأس رسیده و آنان دو چیز را متحقق ساختند؛ اول: ضعف اراده و تمایل به تغییر و دوم، تضعیف عزم از طریق تکیه بر دنیا و محبت به آن.

این دو چیز مانع حرکت هر انسانی می‌شود و باعث می‌شود که حتی به تغییر فکر نکند. دلسردی، یأس و ناامیدی اصطلاحاتی است که اسلام از وجود آن‌ها در قاموس مسلمانان نهی کرده است؛ زیرا یأس مساوی با کفر است و یأس نقطۀ مقابل امید؛ مساوی است با ناامیدی و آن عبارت از زمانی است که انسان یقین داشته باشد که تغییر و گشایش حاصل نمی‌شود، و یا یقین کند که بشارت‌های رسول الله صلی الله علیه وسلم مبنی بر بازگشت خلافت واقع نمی‌شود. لذا قطع امید کند که پیروزی برای اسلام خواهد بود. به عبارت دیگر، یعنی هیچ امیدی نیست که بلاهایی که به دست امریکا، اروپا، روسیه و حاکمان دست نشاندۀ آن بر سر مسلمانان آمده، هرگز برطرف نمی‌شود و هیچگاه از بین نخواهد رفت؛ پس چاره‌ای جز تسلیم شدن و قانع شدن در برابر وضع موجود نداریم! و قنوط شدیدتر از یأس است. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَیئُوسٌ قَنُوطٌ﴾ [فصلت: 49]

ترجمه: و زمانی‌كه بلا و سختی و فقر و فاقه بدو رو كرد، فوراً دلسرد و ناامید می‌گردد(و از خود و زندگی بیزار و گریزان می‌شود).‏

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُن مِّنَ الْقَانِطِینَ (55) قَالَ وَمَن یقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ﴾ [حجر: 55-56]

ترجمه: گفتند: ما تو را به چیز راست و درستی مژده داده‌ایم و از زمره مأیوسان (از رحمت الله) مباش.‏ گفت: چه كسی است كه از رحمت پروردگارش مأیوس شود؛ مگر گمراهان (بی‌خبر از قدرت و عظمت الله؟!).

رسیدن به این سه(دلسردی، یأس و ناامیدی) بر مؤمن و مسلمان حرام است و جواز ندارد که در درون وی نفوذ کند؛ زیرا این به معنای سوء ظن نسبت به الله سبحانه وتعالی است. هرگاه چنین حالتی رخ داد، مصیبتی بزرگ و بلای سختی خواهد بود، بر کسی که به الله سبحانه وتعالی سوء ظن نموده است و آن عبارت از نفی وقوع رحمت الله سبحانه وتعالی است که یکی از گناهان کبیره می‌باشد.

از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که مردی گفت: ای رسول الله صلی الله علیه وسلم، گناهان کبیره چیست؟ ایشان فرمودند:

«الْإِشْرَاكُ بِاللهِ وَالْإِیاسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ، وَالْقُنُوطُ مِنْ رَحْمَةِ اللهِ»

ترجمه: شرک ورزیدن به الله، مأیوس شدن از لطف الله (سبحانه وتعالی) و ناامیدى از رحمت الله (سبحانه و تعالی) است.

بنابر این، سوء ظن به الله سبحانه وتعالی از اخلاق نفاق و شرک است. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَیعَذِّبَ الْمُنَافِقِینَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْمُشْرِكِینَ وَالْمُشْرِكَاتِ الظَّانِّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوْءِ عَلَیهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَغَضِبَ اللهُ عَلَیهِمْ وَلَعَنَهُمْ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِیراً﴾ [فتح: 6]

ترجمه: و تا این‌كه مردان و زنان منافق و مردان و زنان مشركی را عذاب كند كه به الله سبحانه وتعالی گمان بد می‌برند؛ بدی‌ها و بلاها تنها ایشان را در برمی‌گیرد(و فقط بر آنان چنبر می‌زند) و الله بر ایشان خشمگین می‌گردد، و آنان را نفرین می‌كند (و از رحمت خود محروم می‌سازد) و دوزخ را برای ایشان آماده ساخته است و دوزخ چه جایگاه نهائی بدی است!

کافر استعمارگر و مزدورانش بر عدم بازگشت امت اسلامی به سوی دینش در سایۀ دولت آن اصرار دارند و تلاش دارند تا با مشکلات و عقده‌های روانی که از آن رنج می‌برد، با اضطراب و اختلالات جنسی که منجر به خودکشی می‌شود، زندگی کند. بنابراین، تمرکز نموده بر این‌که:

اول: اعتماد امت را به اسلام و این‌که این امر باعث آسایش، سعادت و پیشرفت مردم می‌شود، سلب کند.

ثانیاً: اعتماد به نفس و توانایی‌های امت را سلب کند؛ زیرا او از حقیقیت قدرت نهفته در آن آگاه است و می‌داند که منافعش در گرو حفظ حالت دلسردی است و حرص دارد تا هر فکری که جهت خارج شدن از چنگالش وجود دارد، حذف کند. به همین دلیل تلاش کرده تا با استفاده از روش‌های حیله‌گرانه‌تر و مکارانه‌تر از قبل، از هر چیزی که امت را زنده می‌کند، جلوگیری نماید. رسانه‌ها در دوام گمراه‌سازی امت و حفظ وضعیت دلسردی نقش داشتند. رسانه‌های غیردولتی وابسته به سازمان‌های بین‌المللی با نقشی مشکوک و متمرکز بر انحراف امت از مسیر قطب‌نما ظاهر شد و نقش آن تغییر چهره‌ها بود. آن‌ها فقط دو روی یک سکه هستند که قصد دارند با تجارب ناموفقی که به "اسلام‌گرایان" نسبت داده می‌شود، این اندیشه را که "اسلام جایگزین متمدنانه‌ای برای هر آنچه در صحنه است" تضعیف کنند. آنان می‌گویند که اسلام برای تطبیق و موجودیت آن در زندگی مردم حمل نگردیده است، زیرا کسانی‌که شکست خورده اند، کسانی هستند که چیزی جز نام اسلام نمی‌دانند.

یکی از حیله‌های آن‌ها پیش‌بینی رویدادها برای تحمیل حالت دلسردی به عموم مردم است تا امور در دست آن‌ها باقی بماند و عمر نظام‌های دست نشانده طولانی شود. آن‌ها سعی کردند تا این عوام‌فریبی را بقبولانند که آنچه وجود دارد، بهتر از آن‌چیزی است که به انتظارش هستیم و راه‌حل واقعی وجود ندارد. آن‌ها برای طولانی کردن بحران‌ها تلاش می‌کنند، همانطور که در جنگ‌های جاری در یمن، وضعیت نامعلوم در لیبی و درگیری‌های جاری در سوریه وجود دارد. چنانچه مردم عادی را هم متقاعد کردند که هر پروژۀ سیاسی باید از امریکا بیاید و این هم چیزی است که اسلام برای مسلمانان حرام کرده است! هرکس آن را در نفس خود بیابد، گویا وارد سوراخ مارمولک شده است. مصلحت عمومی برای توجیه بوده و ضرورت‌ها با هوی و هوس سنجیده می‌شود نه شرع.

برای مقابله با محصول کافر استعمارگر باید ایمان به الله سبحانه وتعالی را عمیق‌تر کنیم، معنای توکل بر الله سبحانه وتعالی را عملاً عملی کنیم و به خود و توانایی‌های خود اعتماد داشته باشیم؛ زیرا مسلمان در برابر شرایط تسلیم نمی‌شود و در برابر دشمن خود ذلیل نمی‌گردد؛ بلکه تمام این‌ها دلیل و انگیزه‌ای است برای بازگشت به سوی الله سبحانه وتعالی و آمادگی مجدد و پیروز شدن و شکست دادن دشمنان الله سبحانه و تعالی. آگاهی سیاسی از حقیقت كفر و فریب بین المللی باعث می‌شود كه مسلمان بدون سردرگمی و تحریف به پروژۀ تمدنی سیاسی شان بپردازد.

راه رسیدن به الله سبحانه و تعالی و رسیدن به رضای او بر هر مؤمن مخلصی روشن است که در پیروی از امریكا، اروپا و روسیه و از طریق حاکمان عربِ سازنده‌ی استعمار نیست؛ زیرا آن‌ها اساس مرض و سبب بلاء هستند! آن‌ها دعوت کنندگان درهای جهنم هستند! هر که آن‌ها را اجابت کند، او را به درون آن می‌اندازند. اما تأخیر نصرت در نظر افراد سست ایمان و کم یقین، چنان است که مشقت ادامه دارد و راه طولانی است. اما من می‌گویم: هیچ کسی جز الله سبحانه وتعالی غیب را نمی‌داند و هیچ کسی نمی‌داند که چه زمانی نصرت الله سبحانه وتعالی می‌آید. درست نیست که بگوییم نصرت الله سبحانه وتعالی تأخیر کرده؛ زیرا کارها مطابق اراده‌ی او به پیش می‌رود و او سبحانه وتعالی می‌داند چه زمانی بندگانش را نصرت دهد. اگر تاریخ نصرت را می‌دانستیم و در تاریخ خود محقق نمی‌شد، صحیح بود که بگوییم نصرت به تأخیر افتاد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللهِ الْعَزِیزِ الْحَكِیمِ﴾ [آل عمران: 126]

ترجمه: و پیروزی جز از جانب الله توانای دانا نیست.‏

پس نصرت آمدنی است در زمانی‌که الله سبحانه وتعالی آن را تعیین نموده و ما تکلیفی جز پایبندی به اوامر الله سبحانه وتعالی نمی‌داشته باشیم.

نویسنده: شیخ سعید الكرمی (أبو عبد الرحمن)

مترجم: احمد صادق امین

برگرفته از شمارۀ 459 مجلۀ الرایه

ادامه مطلب...

واقعیت حزب التحریر بعد از قیام خلافت

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

به جواب منذرابوعبیده

سوال:

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

در مادۀ 21 مقدمۀ دستور چنین آمده است: مسلمانان حق دارند که برای محاسبۀ حکام و یا برای رسیدن به حاکمیت از طریق امت، احزاب سیاسی داشته باشند.

سوال: وقتی حزبی‌که به حکومت می‌رسد، برنامۀ سیاسی داشته باشد، آیا در حکومت همان برنامۀ سیاسی حزبی خود را تطبیق می‌کند؟ هم‌چنان سوال است، آیا جائز است که امیر آن حزب(مانند حزب ما) در عین حالی‌که خلیفه است، امیر حزب نیز باشد؟ اگر چنین عملی صحیح باشد، چگونه حزب می‌تواند خلیفه را درحالی‌که امیر حزب نیز هست، محاسبه کند؟ الله سبحانه وتعالی به شما برکت داده و خیر را به دستان شما پیروز گرداند!

جواب:

وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!

ما در این مورد به تاریخ‌های 14 اگست 1967م و 26دسمبر2014م جوابات ارایه کرده بودیم که تفصیلات کافی در این خصوص در جوابات یاد شده وجود دارد؛ پس لازم است که به آن جوابات مراجعه کنید. با آن‌هم به صورت مختصر سوال شما را به گونۀ ذیل جواب می‌دهیم: 

1. به دست گرفتن حکومت توسط حزب التحریر، مانند به دست گرفتن حکومت توسط احزاب موجودۀ کنونی در جهان نمی‌باشد؛ زیرا چیزی‌که در حزب التحریر به حکومت دست پیدا می‌کند، در حقیقت افراد نه؛ بلکه فکری است که حزب به اساس آن تشکیل شده و آن را تبنی کرده است؛ پس حزب برای رساندن فکرش به حکومت کار می‌کند؛ نه رساندن افرادش به حکومت.

2. از آن‌جائی‌که تطبیق فکر حزب به صورت کامل و صحیح‌اش ممکن نیست؛ مگر به وسیلۀ کسانی‌که این فکر را تبنی نموده و مطابق به آن و برای تطبیق آن زندگی شان را عیار ساخته اند، پس لازم است که خلیفه، معاونین و امیر جهاد از حزب باشند؛ لذا لازم است که این بخش‌های سه گانه از جهازهای حکومت‌داری از خود حزب باشند تا این اشخاص به تطبیق ثقافت حزب با احسان و اخلاص بپردازند؛ اما سائر جهازهای حکومتی می‌تواند که حسب قدرت و کفایت از حزب و یا غیر حزب باشد.

3. نقطۀ دیگری‌که لازم به ذکر می‌دانم، این است؛ وقتی فکرۀ حزب به حکومت می‌رسد، در پهلوی آن حزب به حکومت می‌رسد؛ لذا در این صورت حزب به شدت متوجه است که نباید اعضای خودش را بالای مردم تحمیل کند و بیش‌ترین احتیاط را در این خصوص دارد. «از عمر ابن خطاب روایت شده که وقتی اهل شورا یعنی شورای شش نفری را که دربارۀ شان رأی‌زنی می‌شد، انتخاب کرد، حضرت علی رضی الله عنه را آورده و برایش گفت: یا ابوالحسن! وقتی این امر را برایت می‌سپارند، بنی هاشم را بالای مردم تحمیل نکن! هم‌چنان حضرت عثمان رضی الله عنه را خواست و برایش گفت: ای عثمان! وقتی این امر به تو سپرده شد، مبادا که بنی امیه را بالای مردم تحمیل کنی!» به همین ترتیب، وقتی خلیفه از حزب التحریر باشد، اعضای حزب نسبت به حزب، مانند بنی هاشم نسبت به حضرت علی رضی الله و مانند بنی امیه نسبت به حضرت عثمان رضی الله عنه می‌باشند؛ پس برای حزب صحیح نیست که اعضای حزب را بالای مردم تحمیل کند.

4. اما محاسبۀ حکام توسط حزبی‌که به حکومت می‌رسد، چنین است:

حزب به چهار وظیفه مبادرت می‌ورزد که عبارت اند از: تثقیف به شکل مرکزی و گروهی، جنگ فکری از ناحیه بیان افکار صحیح، افکار باطل و فاسد که این دو وظیفه محاسبه نبوده؛ بلکه این دو وظیفه کار تثقیفی و فکری حزب است که قبل از اقامۀ حکومت و بعد از اقامۀ آن بدون تغییر و تفاوت جریان دارد و این دو وظیفه با گرفتن حکومت نسبت به حزب فرق نمی‌کند. اما وظیفۀ سوم که عبارت از" افشاسازی برنامه‌های کفری است" در آن وقت از جانب حزب صورت نمی‌گیرد؛ زیرا موجودیت حزب در حکومت این عمل و وظیفه را برداشته؛ بلکه جهازهای حکومتی این وظیفه را انجام می‌دهد و محاسبۀ حکام در گزینش و تبنی مصالح امت باقی می‌ماند؛ چنانچه این وظیفه قبل از موجودیت حکومت توسط لجنه‌ها و هیأت‌های ولایتی حزب صورت می‌گیرد. لذا همان‌طوری‌که لجنه‌ها و هیأت‌های ولایتی قبل از تشکیل خلافت اسلامی صلاحیت محاسبۀ رهبری حزب(امیر و دفتر آن را) دارند، این صلاحیت برای شان در زمانی‌که رهبری حزب به حکومت دست یابد، نیز باقی می‌ماند؛ اما این محاسبه در زمینۀ مصالح امت مطابق به احکام شرعی و با دل‌سوزی برای مصالح امت با احسان و اخلاص صورت می‌گیرد.

امیدوارم که در همین حد برای جواب شما کفایت کند. الله سبحانه وتعالی از همه عالم‌تر و با حکمت‌تر است.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

4 ربیع الاول1445هـ.ق.

19 سبتمبر2023م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

بن سلمان و عادی‌سازی روابط با یهود

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

بخش عربی شبکۀ BBC News در خبری که به تاریخ 21 سپتمبر 2023م در سایت خبری خود منتشر نمود، گفت: «ولیعهد عربستان سعودی در گفتگویی که با شبکۀ فاکس نیوز امریکا داشت و بخش‌هایی از آن گفتگو روز چهارشنبه منتشر گردید، اعلان نمود که عربستان سعودی در روند عادی‌سازی روابط‌اش با اسرائیل "پیش‌رفت‌هایی" را حاصل نموده.» وی گفت: «هر روز به عادی‌سازی روابط با اسرائیل نزدیک و نزدیک‌تر می‌شویم.» هم‌چنین وی افزود: «کمک‌هایی وجود دارد از جانب بایدن رئیس‌جمهور امریکا برای رسیدن به آن نقطه...»  

اخیراً هیأتی از جانب رژیم یهود به صورت علنی در عربستان سعودی حضور یافت؛ «مسئولین حکومت اسرائیل از حضور یک هیأت رسمی خود در سعودی برای مشارکت در نشست سازمان ملل برای تعلیم و تربیه و فرهنگ "یونیسکو" در شهر ریاض ابراز خرسندی نموده و آن را نخستین گام در جهت عادی‌سازی روابط میان دو کشور دانستند.» (منبع: فرانس24، 11 سپتمبر 2023م)

سوال این است که آیا عربستان سعودی به زودی به سلسله توافقات خائنانۀ عرب‌ها پیوسته و با رژیم یهود روابط برقرار خواهد نمود؟

جواب:

برای روشن شدن جواب، موارد زیر را بررسی می‌نماییم:

اول: بر اساس خبرهای منتشر شده، طرف‌های دخیل در روند عادی‌سازی روابط میان دو طرف، عبارت اند از رژیم یهود، عربستان سعودی و امریکا. برخی حقایقی در مورد هر یک از این طرف‌های سه‌گانه وجود دارد که باید به آن اشاره نمود:

1. رژیم یهود هرگونه عادی‌سازی روابط با هریک از سرزمین‌های عربی و اسلامی را برای استحکام وجود خود و جاودانه نمودن آن "چنان که آرزو دارند"، یک دستاورد بزرگ تلقی می‌نماید. بنابر این، تمام حکومت‌هایی که در رژیم یهود بر سر قدرت می‌آیند، با تمام توان سعی می‌ورزند زمینۀ نفوذ خود را به سرزمین‌های اسلامی و مخصوصاً عربی فراهم نمایند.

2. عربستان سعودی یکی از آن دسته حکومت‌های منطقه می‌باشد که باور ندارد برای آزادسازی کامل فلسطین باید با یهود جنگید. بنابر این، سعودی با این باوری که دارد، مدت‌هاست با رژیم یهود روابط دارد، اما به گونۀ مخفیانه. پس عربستان سعودی اساساً با برقراری روابط با رژیم یهود مشکلی ندارد، بلکه حتی پادشاه اسبق آن عبدالله بن عبدالعزیز بود که پیشگامی خائنانۀ عرب‌ها را در سال 2002م راه‌اندازی نمود و سعودی پیوسته اعلان می‌کند که به آن "پیشگامی" متعهد است.

3. از جانب امریکا، قضیه طوری است که تمام اداره‌های حکومت امریکا در جریان چندین دهه برای ایجاد به اصطلاح "صلح" میان یهود و همسایه‌گان عرب آن تلاش نموده اند و هدف شان این بوده که رژیم یهود را استحکام بخشیده، آن را در منطقه مدغم نمایند و صفت بیگانه‌گی را از آن دور کنند. این مسأله از جمله مسائلی است که هیچ یک از دو حزب امریکا "دموکرات و جمهوری‌خواه" با آن مخالفتی ندارد.

دوم: علی‌رغم وجود این پس‌زمینۀ مناسب برای عادی‌سازی روابط مذکور از جانب سه طرف دخیل، بازهم این مسأله با یک سلسله پیچیده‌گی‌های سیاسی بزرگی مواجه می‌باشد:

4. نتانیاهو با مخالفت علنی‌اش با توافق هسته‌ای ایران در سال 2015م و اظهارات تحریک‌آمیز علیه آن توافق در پارلمان امریکا، با سیاست‌ رئیس‌جمهور وقت امریکا، "اوباما" در مسألۀ هسته‌ای ایران مخالفت ورزید. این موقف‌گیری نتانیاهو باعث آلودگی روابط رژیم یهود با حزب دموکرات امریکا گردید و زمانی‌که ترامپ و ادارۀ حکومت جمهوری‌خواهش در آغاز سال 2017م در واشنگتن بر سر قدرت آمدند، روابط میان رژیم یهود و ادارۀ جمهوری‌خواه در واشنگتن رو به گرمی گذاشت. در زمان حکومت ترامپ، امریکا، قدس را به عنوان پایتخت رژیم یهود به رسمیت شناخت و سفارت امریکا را به این شهر انتقال داد و نیز منطقۀ جولان را به صفت خاک یهود به رسمیت شناخت. زمانی‌که حکومت جدید دموکرات در شروع سال 2021م به رهبری بایدن به قدرت رسید، روابط میان تل ابیب و واشنگتن مجدداً سرد شد؛ در حدی‌که ادارۀ حکومت بایدن حتی حاضر نشد از نتانیاهو در قصر سفید استقبال کند، مگر در این اواخر و پس از ترتیب روابط جدید.

یکی از وعده‌های انتخاباتی نتانیاهو این بود که روابط با سعودی را عادی خواهد نمود. هم‌چنین اخیراً معلوم شد که نتانیاهو و بن سلمان با یکدیگر تماس داشتند. «روزنامۀ جورزلیم پوست اسرائیلی روز دو شنبه مورخ 22 می2023م نوشت که نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در جریان هفته‌های گذشته دوبار از طریق تلفن با ولیعهد سعودی تماس برقرار نمود و ریاض چند مورد از خواسته‌های خود مربوط به قضیۀ فلسطین را تسلیم اسرائیل کرد.» (منبع: عربی پست، 23 می 2023م)

5. حکومت موجود در عربستان سعودی به رهبری بن سلمان، فرمان‌بردارترین حکومت سعودی از امریکا به شمار می‌رود. ادارۀ ترامپ در نیمۀ سال 2017م، یعنی درست شش ماه پس از آن که ادارۀ جمهورخواه ترامپ در واشنگتن به قدرت رسید، محمد بن نایف را از حاکمیت سعودی برکنار نمود و قدرت را به مزدور دیگری به نام محمد بن سلمان سپرد. بنابر این، حکومت بن سلمان سراپا در اختیار امریکاست؛ اما در درجۀ اول از جمهوری‌خواهان و طرف‌داران ترامپ اطاعت می‌کند و به همین دلیل بود که حکومت بن سلمان به تشویق مخفیانۀ حامیان ترامپ در امریکا به بایدن پشت نمود و ادارۀ بایدن نیز با آن همین کار را کرد؛ چنان‌چه بایدن اعلان نمود که هرگز پس از مسألۀ کشته شدن خاشقجی با بن سلمان دست نخواهد داد.

6. ادارۀ بایدن در سال 2021م و در پی انقسام شدید امریکا به قدرت رسید؛ انقسامی‌که زندگی سیاسی را در امریکا به صورت کامل در معرض دگرگونی قرار داد و تهدید این دگرگونی هنوزهم پابرجاست؛ چنان‌چه هردو حزب درگیر "دموکرات و جمهوری‌خواه"، سعی دارند کشمکش‌های داخلی و خارجی را به نفع خود جهت دهند؛ کشمکش‌های گسترده‌یی که شباهت به تقسیم وابسته‌گان و مزدوران امریکا در سراسرجهان میان دو طرف دارد و هر یک از دو طرف می‌کوشد وابسته‌گان و مزدوران مذکور را علیه طرف دیگر به کارگیرد؛ مانند کاهش تولید نفت سعودی در هماهنگی با روسیه به هدف ضربه زدن به دموکرات‌ها در امریکا در جریان انتخابات پارلمانی سال 2022م، که قبلاً جزئیات آن را بیان کرده بودیم. همین‌گونه مانند اظهارات تند و تیز رژیم یهود علیه برگشتن امریکا به توافق هسته‌یی با ایران، که پس از برگشتن نتانیاهو به قدرت بالا گرفت. این‌ها مواردی اند که حزب جمهوری‌خواه و طرف‌داران ترامپ برای برگشت مجدد به قدرت از آن بهره می‌برند.

بنابر این، ادارۀ حکومت بایدن متوجه شد که سرنخ‌های عادی‌سازی روابط سعودی با رژیم یهود پس از به قدرت رسیدن نتانیاهو در اواخر سال 2022م، دیگر از دست آن بیرون رفته.

سوم: امریکا تصمیم گرفت به روابط خود با سعودی اهمیت بیشتری داده و مجدداً آن را گرم نماید و نیز شروع به استحکام بخشیدن روابط خود با رژیم یهود نمود؛ اما از موقف قدرت. هدف این بود تا سرنخ‌های روند عادی‌سازی روابط میان سعودی و رژیم یهود را از دست جمهوری‌خواهان بیرون آورده و خود آن را در دست گیرد.

7. پس از آن‌که حکومت محمد بن سلمان درخواست ادارۀ حکومت بایدن در سال 2022م مبنی بر به تأخیر انداختن کاهش تولید نفت تا یک ماه را رد نمود. حکومت بایدن به عمق روابط میان طرف‌داران ترامپ با سعودی پی برد و به همین دلیل بود که میزان لهجۀ انتقادآمیز خود از سعودی را فوراً کاهش داد. سپس جمهوری‌خواهان امریکا، بایدن را به تمسخر گرفتند که حاضر نبود با بن سلمان مصافحه کند، در عوض با مشت بسته با او دست داد و حاضر نبود با وی نشست خاص داشته باشد؛ اما با وی، که در رأس یک هیأت از سعودی آمده بود، دیدار نمود. جمهوری‌خواهان، سیاست‌های بایدن را مسئول افزایش قیمت مواد سوخت دانستند.

8. جک سلوان، مشاور امنیت ملی امریکا به عربستان سعودی سفر نمود و نشست گرم و صمیمانه‌یی با محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی داشت و فصل جدیدی از غزل‌سرای امریکا برای سعودی را پس از مدتی سردی، مجدداً آغاز نمود. این غزل‌سرایی امریکا در قالب اظهار سپاس از سعودی به خاطر بیرون آوردن امریکایی‌ها از سودان "درجریان جنگ داخلی آن" و مشورت با سعودی در خصوص تحولات اوضاع در یمن و نیز دادن نقش بزرگی برای آن در سیاست امریکا و هم‌چنین در پیوند هند با جهان، تمثیل گردید. (منبع: فرانس24، 8 می 2023م)

9. سفر بلنکن به سعودی؛ «بلنکن وزیر خارجۀ امریکا روی هماهنگی‌ها و فعالیت مشترک دو کشور تأکید نمود و دو کشور را هم‌پیمان استراتیژی خواند. این دو وزیر در جریان کنفرانس مطبوعاتی، به برگشتن سوریه به نشست سران عرب، بحران سودان و نیز مسألۀ عادی‌سازی روابط با اسرائیل پرداختند.» (منبع: فرانس24، 9 جون 2023م)

10. برطرف نمودن تنش‌ها میان ایران و سعودی، جزئیات این مسأله در پاسخ به پرسش ما زیر عنوان "توافق سعودی و ایران" که به تاریخ 1. اپریل2023م منتشر گردید، توضیح داده شد. سعودی می‌داند که این توافق‌نامه در استحکام حکومت آن بسیار ارزش دارد. امریکا هم‌چنین با سهم دادن سعودی در گفتگوها جهت آرام نمودن تنش‌ها میان اردوی سودان و نیروهای واکنش سریع که از تاریخ 8 می 2023م، آغاز گردید، سعی داشت به سعودی بال و پر دهد.

11. در نشست موسوم به بیست، که به تاریخ 9 سپتمبر 2023م برگزار گردید، عربستان سعودی به صفت خط رابط خشکه میان خطوط بحری شرق که از هند شروع شده و تا اروپا در غرب امتداد دارد، برجسته گردید. عربستان سعودی در این نشست به عنوان یک عنصر اساسی در گذرگاه اقتصادی بایدن مطرح شد که هند را از طریق سعودی و رژیم یهود به اروپا وصل می‌کند. «هند و سعودی به گونۀ مبدئی توافق نمودند تا سرمایه‌هایی به ارزش 100 ملیارد دالر را به این مسأله اختصاص دهند.» (منبع: الجزیره نت، 11 سپتمبر 2023م) تمام این موارد بیان‌گر آن است که روی‌کرد بن سلمان به سیاست‌های ادارۀ بایدن رو به افزایش است؛ هرچند این یک ادارۀ دموکرات بوده و بن سلمان روابط‌اش با جمهوری‌خواهان را نیز قطع نکرده.

12. ادارۀ بایدن در حال گفتگو با بن سلمان در خصوص عادی‌سازی روابط با رژیم یهود می‌باشد و هدف این است که هرگونه توافقی میان سعودی و رژیم یهود را دستاورد خود قلم‌داد نماید تا در انتخابات آیندۀ امریکا از آن استفاده کند و نگذارد حزب جمهوری‌خواه و طرف‌داران ترامپ از آن مستفید شوند. به این معنا که ادارۀ بایدن سعی دارد شکست احتمالی را تبدیل به نقطۀ قوتی برای خود نماید؛ طوری‌که قصد دارد این مسأله را در دور نمودن لابی‌گر‌های یهودیان امریکا از طرف‌داران ترامپ به کارگیرد، مخصوصاً در انتخابات پیش‌رو.

13. ادارۀ بایدن سعی دارد با ایجاد توافق صلح با سعودی، لعاب دهان حکومت نتانیاهو را جاری نماید. «توماس نایدز سفیر امریکا در اسرائیل، اظهار نمود که ایالات متحده برای عادی سازی روابط میان سعودی و اسرائیل تلاش می‌ورزد. دو مسئول حکومت امریکا نیز به سایت Axios امریکایی گفتند که قصر سفید مایل است ریاض و تل ابیب در شش الی هفت ماه آینده به توافقی دست یابند؛ زیرا پس از آن جوبایدن سرگرم تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری خواهد شد.» (منبع: عربی پست، 23 می 2023م) رسانه‌های یهود نیز به نقل از وزیر خارجۀ رژیم یهود گفتند: «اسرائیل در حال حاضر نسبت به هر زمان دیگری به توافق صلح با عربستان سعودی نزدیک‌تر می‌باشد.» (منبع: بی بی سی، 22 آگست 2023م)

14. اما نتانیاهو از یک زاویۀ دیگر می‌داند که ادارۀ حکومت بایدن، دوسیۀ عادی‌سازی روابط با سعودی را تا حدود زیادی در دست گرفته و هیچ گامی را در این راستا ممکن نیست بدون در نظرداشت این اداره بردارد. به همین دلیل بود که هیأتی را به ریاست قابل اعتمادترین وزیراش، یعنی رون دیرمر، وزیر امور استراتیژی رژیم یهود به تاریخ 17 آگست 2023م به واشنگتن فرستاد تا با آن عده از مسئولین امریکایی، که مستقیماً در دوسیۀ سعودی دخیل می‌باشند، به گفتگو بپردازد. مسئولین مذکور عبارت اند از: «جک سالیوان، مشاور امنیت ملی قصر سفید، بریت ماکورک مشاور اول رئیس‌جمهور امریکا در امور خاورمیانه، آموس هوکستین سرمشاور رئیس‌جمهور در امور انرژی. این سه تن، مسئولین امریکایی هستند که مسئولیت نظارت بر تلاش‌های هدفمندانۀ دیپلوماتیک برای عادی‌سازی روابط میان اسرائیل و کشور شاهی عربستان سعودی را برعهده دارند.» (منبع: بی بی سی، 22 آگست 2023م) به این ترتیب، نتانیاهو برای عادی‌سازی روابط با سعودی به بایدن روی آورد.

15. پس از آن بود که اظهارات بن سلمان به تاریخ 20 سپتمبر 2023م منتشر شد، که در سوال نیز از آن یاد گردید؛ «شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی در گفتگویی که با شبکۀ امریکایی فاکس نیوز داشت و بخش‌هایی از آن روز چهارشنبه منتشر گردید، گفت که عربستان سعودی در مسیر عادی‌سازی روابط با اسرائیل "پیش‌رفت‌هایی را حاصل نموده". ولی‌عهد سعودی در این گفتگو افزود: "هر روز به عادی سازی روابط با اسرائیل نزدیک‌تر می‌شویم." شاهزاده محمد بن سلمان هم‌چنین گفت: "برای رسیدن به این نقطه، کمک‌هایی از جانب ادارۀ بایدن نیز وجود دارد. قضیۀ فلسطین برای ما فوق‌العاده اهمیت دارد. ما نیاز داریم این بخش را حل و فصل نماییم و مذاکراتی در این خصوص هم‌چنان جریان دارد. باید ببینیم این مذاکرات به کجا می‌رسد. امیدواریم به جایی برسد که زندگی را برای فلسطینیان آسان نموده و اسرائیل را در خاورمیانه مدغم نماید". ایلی کوهین، وزیر خارجۀ اسرائیل نیز به نوبۀ خود روز پنج شنبه گفت: ممکن است چهارچوب یک توافق، با وساطت ایالا متحده برای ایجاد روابط میان اسرائیل و سعودی ساخته شود.»

چهارم: از تمام آن‌چه گفته شد، چنین بر می‌آید که بن سلمان حاکم فعلی سعودی در بسیاری موارد با اراده و اختیار خود حرکت نمی‌کند؛ زیرا وی تبدیل به بازی‌چه‌یی شده در دست جمهوری‌خواهانی که او را در ریاض به قدرت رسانیده اند و دموکرات‌هایی که با جمهوری‌خواهان رقابت دارند. بن سلمان تلاش دارد خواسته‌های دو طرف را براورده کند، نه به خاطر منافع سعودی، بلکه به خاطر خوش‌خدمتی و خیانت؛ خوش خدمتی و خیانتی که حکام امروز عرب و مسلمانان برای به دست آوردن رضایت باداران شان هیچ حد و مرزی برای آن نمی‌شناسند!

شکی نیست که این حاکمان حاکم برسرزمین‌های مسلمانان فراموش کرده اند که فلسطین یک سرزمین مقدس است، هم خود فلسطین و هم اطراف آن:

﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ﴾ [اسراء: 1]

ترجمه: پاک و منزه است اللهی که در (مبارک) شبی بنده خود (محمّد) را از مسجد حرام (مکّه معظّمه) به مسجد اقصایی که پیرامونش را مبارک و پر نعمت ساختیم، سیر داد.

وجیبه و مسئولیت آنان این است که لشکرهای مسلمانان را برای آزادی و پاک نمودن فلسطین از لوث وجود یهود به حرکت درآورند؛ نه این‌که فلسطین را در ظرف طلایی زیر نام عادی‌سازی روابط، با ذلت و خواری تمام، تسلیم یهود نمایند!

در هر حال، دیری نخواهد گذشت که فلسطین بار دیگر توسط شمشیر‌های بران لشکریان مسلمانان صادق و با رهبری خلافت راشده، مجدداً از وجود یهود پاک گردیده و به صفت سرزمینی مقدس عرض وجود خواهد نمود. یهودیان و حامیان آنان شکست خورده و پای به فرار خواهند گذاشت، رعب و وحشت چنان دل‌های آنان را فراخواهد گرفت که هرگاه یکی از آنان پشت یک سنگ پناه گیرد، آن سنگ بیش‌تر از آن که او را پناه دهد، افشایش کند! راست فرمود رسول الله صلی الله علیه وسلم آن‌جا که گفت:

«لتقاتلنّ الیهود فلتقتلنّهم حتّی یقول الحجر یا مسلم هذا یهودیّ فتعال فاقتله» و در روایت دیگری: «هذا یهودیّ ورائی.»

ترجمه: قطعاً شما با یهود خواهید جنگید و چنان آنان را خواهید کشت که سنگ صدا زند که ای مسلمان این‌جا یهودی است بیا و او را بکش. در روایت دیگر گفته شده: این یک یهودی است (پشت من) پنهان شده. (این حدیث را مسلم از ابن عمر روایت نموده)

شاید این روز به خواست الله سبحانه وتعالی چندان دیر نباشد:

﴿وَيَقُولُونَ مَتَىٰ هُوَ ۖ قُلْ عَسَىٰ أَنْ يَكُونَ قَرِيبًا﴾ [اسراء: 51]

ترجمه: و گويند: آن روز، چه زمان خواهد بود؟ بگو: شايد نزديك باشد!

آنگاه کسانی‌که با عادی‌سازی روابط خود با یهود، در حق امت اسلامی جنایت کرده اند، چیزی بجز شرمندگی و عذاب دردناکی نخواهند داشت:

﴿سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِنْدَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ﴾ [انعام: 124]

ترجمه: به زودی کسانی‌که مرتکب جرم شده اند، به دلیل مکری که می‌کردند، در نزد الله با خواری مواجه شده و عذابی شدید خواهند چشید.

دهم ربیع الاول 1445هـ.ق.

25 سپتمبر 2023م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

بر مسلمان جایز نیست در جایی زندگی کند که دینش را تهدید می‌کند!

(ترجمه)

خبر:

با توجه به تعدد اخبار در مورد آزار و اذیت گسترده‌ای که مسلمانان در غرب، به ویژه در سوئد، فرانسه و دیگر اماکن با آن روبرو اند و زنان مسلمان مجبور می‌شوند که پوشش اسلامی خود را بردارند یا فرزندان‌شان دزدیده شده به خانواده‌های کافر تحویل داده می‌شود، لازم و ضروری است که حکم شرعی درباره ادامه زندگی در این کشورها بیان گردد.

تبصره:

در واقع مسلمانان بخاطر محدودیت‌هایی که در کشورهای خودشان داشتند، به کشورهای غربی مهاجرت کرده و زندگی‌شان در غرب استقرار یافته است؛ زیرا بدون داشتن هیچ محدودیت قابل توجهی در انجام مناسک دین‌شان تا حدودی در آسایش به سر‌می‌برند.

امروزه دین به حد گسترده‌ای در محدودیت واقع شده و این محدودیت‌ها در ساده‌ترین شعائر اسلام، مانند پوشاندن عورت، نخوردن گوشت خوک و آلوده کردن افکار کودکان به زنا و هم‌جنسگرایی نمایان گردیده است. از این‌رو عوامل هجرت تقویت یافته؛ زیرا رزق و روزی در زندگی مسلمان از دینش عزیز‌تر نیست؛ بنابراین اگر کسی دید که در محل زندگی خود نمی‌تواند به ساده‌ترین مناسک دینش پایبندی نماید، باید هجرت کند؛ حتی اگر در جنجال‌های مادی هم قرار گیرد.

ما می‌دانیم که انجام این کار ساده نیست؛ به ویژه برای فرزندان مسلمان که از دو، سه و حتی چهار نسل پیش در غرب هستند و در آنجا متولد شده و پرورش یافته‌اند؛ کسانی‌که غرب را سرزمین خود می‌دانند و سرزمین‌های مسلمانان زادگاه پدران‌شان نیست؛ لیکن داشتن امکانات و اقامت چه ارزشی دارد؛ اگر مسلمان بابت شرافت و دین فرزندان خود امنیت نداشته باشند؟

برای مسلمان جایز نیست که بخاطر حفاظت از گیرودار مادی یا ترس از هجرت به یک کشور دیگر، در حفظ دین و شرافت خود کوتاهی کند! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا﴾ [نساء: 97[

ترجمه:بی‌گمان كسانی‌كه فرشتگان به سراغ‌شان می‌روند و(می‌بینند كه به سبب ماندن با كفّار در كفرستان و هجرت نكردن به سرزمین ایمان) بر خود ستم كرده‌اند، بدیشان می‌گویند: كجا بوده‌اید؟ گویند: ما بیچارگانی در سرزمین(كفر) بودیم(و چنان‌كه باید به انجام دستورات دین نرسیدیم! فرشتگان بدیشان) گویند: مگر زمین الله وسیع نبود تا در آن كوچ كنید؟ جایگاه آنان دوزخ است و چه بد جایگاهی و چه بد سرانجامی.

مسلمانانی‌که در غرب زندگی می‌کنند، بیش از هرکس دیگری از وضعیت خود آگاه هستند؛ اگر  به احتمال زیاد فکر می‌کنند که ماندن در کشورشان آن‌ها را در معرض خطر قرار نمی‌دهد، می‌توانند به زندگی در آنجا ادامه دهند؛ اما اگر برعکس آن را دیدند، ماندن در آن کشور بر آن‌ها حرام می‌شود و باید نقل مکان کنند. بنابراین، یا باید به سوی سرزمین‌های اسلامی رهسپار شوند یا به کشور دیگری بروند که دین و زندگی‌شان در امان باشد.

اصل این است که مسلمانان در میان برادران خود زیر چتر دولت اسلامی زندگی کنند؛ دولتی‌که دین و دنیای‌شان را حفاظت می‌کند. رسولﷲ ﷺ می فرماید:

«أَنَا بَرِیءٌ مِنْ كُلِّ مُسْلِمٍ یقِیمُ بَینَ أَظْهُرِ الْمُشْرِكِینَ، قَالُوا: یا رَسُولَ اللهِ، وَلِمَ؟ قَالَ: لَا تَرَاءَى نَارَاهُمَا»

ترجمه: من از هر مسلمانی‌که در میان مشرکان ساکن است، بیزارم. گفتند: چرا ای رسولﷲ صلی الله علیه وسلم؟ فرمود: آتش‌شان را نباید دید.

اما با نبود دولت اسلامی و سختی، محدودیت‌ و هرج و مرجی که قشرعظیمی از مسلمانان در سرزمین‌های خود با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، گزینه‌ای جز هجرت برای آن‌ها نگذاشته است.

بنابراین، اگر در کشورهای غربی نیز محدودیت و سختی ایجاد شود، آنگاه واجب است به جایی هجرت کنند که  مسلمان ابتدا در دین سپس در زندگانی خود امنیت داشته باشد.

جای تأسف است که مسلمانان مجبور شوند به کشورهای کفار نقل مکن کنند؛ زیرا در سرزمین‌های اسلامی در دین و دنیای خویش امنیت ندارند. آن روزگار گذشت که دولت خلافت پناه‌گاه و جایگاه امنی برای تمام مستضعفین جهان از سرزمین‌های مختلف بود. دولت اسلامی از این مستضعفین استقبال نموده، به آنان پناه می‌داد و زندگانی توأم با امنیت و آرامش را برای‌شان فراهم می‌نمود؛ اما امروز، زیر سایه دولت‌های سکولار، ملی‌گرا و فاسد سرزمین‌های ما به رانشکدۀ استعدادها و صادرکننده مسضعفین و پناه‌جویان تبدیل شده است؛ چنانچه اگر این افراد بخواهند به سرزمین‌های خود باز گردند، این دولت‌ها قادر به جذب آن‌ها نخواهد بود.

تطبیق احکام اسلام تنها چیزی است که زندگانی مردم را امن، آسوده و با سعادت می‌کند، و در جایی که اسلام حاکم نباشد، پریشانی چه زود و چه دیر خلاء‌ها  را پر می‌کند. تنها از ﷲ ﷻ می‌خواهیم که هرچه زودتر نصرت و فرج را بر ما نصیب فرماید.

نویسنده: محمد عبدﷲ

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه