سه شنبه, ۰۱ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

مسجد الأقصی : تحلیل سیاسی تحت عنوان " درخواست سرگشاده از اخوان المسلمين مبنی بر این که به اردوغان اعتماد ننمایند !"

  • نشر شده در ویدیوها

ارایه کننده :  مفکر سیاسی احمد الخطوانی ابو حمزه

                           چهار شنبه ، ۱۲ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۰۱ نوامبر ۲۰۱۷.م

ادامه مطلب...

استراتیژی حکومت ادارۀ ترامپ در قبال توافق هسته‎ای ایران!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

روز جمعه به تاریخ 13 اکتوبر 2017م، ترامپ رئیس جمهور امریکا پای‎بندی ایران به توافق هسته‎ای را تأیید نکرد و تهدید کرده، گفت: «هر وقت بخواهم، می‎توانم توافق را از بين ببرم.» وی ایران را بر عدم احترام روح توافق و تداوم ساخت سلاح هسته‎ای متهم نموده و بالای گانگریس در خصوص "برخی نکات ضعف توافق" فشار آورده است؛ به این معنی که گزارش برگشت وضع تحریم‎ها دیگر از صلاحیت‎های کنگره خواهد بود؛ نه ترامپ. وی تهدید کرده است: «هرگاه نتوانم با کنگره و متحدین خود راه حل را پیدا کنم، توافق خاتمه خواهد یافت.»

 مهمترین نکات گفتههای ترامپ:

«این رژیم رادیکال خشونت و آشوب را در جهان  گسترش می‎دهد.» وی حوادث سفارت امریکا بین سال‎های 1983و 1948م در تهران و حادثه حزب ایران در لبنان را یاد آوری کرده که درین حادثه 241 امریکایی که در بیروت کار می‎کردند، کشته شدند. «در سال 1999م حکومت ایران انفجاراتی را به ضد نظامیان امریکایی که در سعودی قرار داشتند، رهبری کرده و 19 امریکایی را کشت. ایران در افغانستان، سعودی و عراق به گروه‎های تندرو و تروریستی سلاح و مهمات می‎رساند، و برعلاوه بالای رعایای خود در ایران خشونت می‎نماید.» این‎ها بارز‏ترین نکات سخنان ترامپ بودند. لازم به ذکر می‎دانیم تا مهم‎ترین بندهای توافق را بیان نماییم:

- اجرای موفقيت آميز توافق‎نامه، ايران را قادر خواهد ساخت تا به طور کامل حق خود را بر استفاده هزارها دستگاه انرژی هسته‎ای که فعال اند و تاهنوز یورانیم ذخیره نکرده‎اند، جهت مقاصد صلح‎آميز استفاده نماید.

- ایران طی شش ماه دیگر اجازه نخواهد داشت تا سوخت هسته‎ای را ذخیره سازد؛ به این معنی که ایران  بین دو گزینه قرار دارد: یا تولید یورانیم را توقف دهد و یا نیروی سوخت هسته‎ای را به نیروگاه سوخت صلح‏‎آمیز تبدیل نماید.

- موافقۀ ایران بر تغییر 20 درصد یورانیم غنی شده موجود، به معادن و یا مزج آن به یورانیم طبیعی تا خاصیت خالص بودن را از دست بدهد، به علم این‎که وزن سوخت هسته‎ای 450 پوند می‎باشد.

- ایران ساخت مجتمع‎های سوخت و دیگر دستگاه راکتور بازسازی شده اراک پلوتونيم را توقف خواهد داد.

- ایران باید اجازه دهد تا دستگاه‏های هسته‎ای اش، روزانه بدون وقفه از طرف بازرسان سازمان انرژی اتومی، نظارت شده و روزانه فعالیت‎های ویدیویی به دسترس آن‎ها قرار گیرد.

- ایران بعد از توافق هسته‎ای در خلال شش ماه به اندازه ملیارد دالر فعالیت‎های اقتصادی را بدست خواهد آورد.

کسانی‎که بندهای توافق را می‎دانند، به خوبی درک می‎نمایند که این‏ بندها ذلت، فرومایگی و تسلیم شدن ایران بوده و توافق هسته‎ای واضحاً به نفع غرب و یهود می‎باشد؛ ولی چه چیز امریکا را به بستن این توافق واداشت و باز چرا ناگهان ادارۀ ترامپ به شدت مطالبه تغییر و تعدیل بندهای توافق‎نامه را دارد؟

پاسخ چنین است: فضایی که به اثر انقلاب بهار عرب در منطقه ایجاد شد، ناگهان غرب را تکان داد و بحران غرب، به ویژه امریکا را در منطقه بیشتر ساخت. امریکا از یک طرف در مشکلات عراق، افغانستان، مشکلات اقتصادی و مالی ‏گیرمانده بود، از طرف دیگر، قوت‎های رقیب منطقه‎ای امریکا در سطح جهان وی را در بهار عربی به تشویش انداخته بود. از همه مهم‎تر، بزرگ‎ترین خطر برای امریکا شعار اسلام، رایه‎ی اسلام و شعار خلافت بود و آن‎ها عظمت خلافت و قوت آن را و شوق امت بسوی خلافت را درک کرده بودند.

پس در چنین فضای بحرانی اقتصادی، تشویش رقباء و پلان بیداری امت در خاور میانه، کدام مزدور خوب‎تر به امریکا همکاری کرده می‎توانست و کدام مزدور تاب استاده‎گی را داشت، آن‎هم در حالتی که مصر کشور محوری استراتیژی امریکا، خود با آتش انقلاب شعله‎ور بود و ترکیه به اثر ضعف قدرت اردوغان در داخل، توان کنترول خارج را نداشت؟ از طرفی، در خصوص بلاد حجاز به اثر درگیری با قوت‎های رقیب، نزدیک بود که بلاد حجاز از دست‎اش برود؛ پس در چنین یک فضایی که امریکا دچار بحران سیاسی، نظامی، مالی و ضعف مزدوران منطقه‎ای غیر از ایران، کشوری را نداشت که دشمنِ اهداف امت اسلامی باشد؛ چون قبلاً ایران نقش برازنده‎ای را در خدمت امریکا در عراق و افغانستان انجام داده بود.

چنان‎چه رفسنجانی اقرار دارد که: «هرگاه ایران نمی‎بود، امریکا غرق در تباهی می‎گردید.» در آن زمان ایران محصور با تحریم‎های اقتصادی جهانی و متصف با محور شرارت بود و به اثر وضع قوانین غربی و امریکایی هیچ معامله‎ای تجارتی با ایران صورت نمی‎گرفت، ازین جهت ایران توان رفتن به خارج از خود را نداشت. درین موقع حساس اداره اوباما از علاقه‏مندی رفع تحریم‎ها استفاده کرد. با وجود این‎که جمهوری خواهان به نسبت رقابت‎های حزبی، عدم استراتیژی قبلی و مخالفت دولت یهود به رفع تحریم‎ها دست به عقد امضاء توافق‎نامه زد، ازین جهت امریکا نیازمند نقش ایران در منطقه بود.

با وجود این‎که توافق‎نامه یک توافق رسوایی برای ایران بود؛ اما تحریم‎های اقتصادی و توقف پولی که ایران را خسته کرده بود، برای مصارف داخلی خود خیلی نیازمند توافق‎نامه بود، از آن بهتر، این توافق هسته‎ای درین مقطع حساس به نفع امریکا بود تا در مقابل اهداف مشروع امت اسلامی و هرکسی‎که پلان‎های امریکا را برهم می‎زند، کسی را استاد نماید. توان تطبیق این نقش را تنها ایران داشت، به شرطی که تحریم‎ها رفع می‎گردید. اوباما، توافق هسته‎ای را یکی از دست آوردهای بزرگی در دوره‎اش می‎شمرد؛ چون درین مقطع حساس، این دست آورد برزگ برایش اهمیت نجات را داشت؛ اما چه چیز تغییر یافت؟

 بعد از نقش آفرینی ایران، تغییرات چشم‎گیری در منطقه رونما گردید؛ یعنی بهار عربی مهار و سرنوشت مزدوران توسط امریکا رقم خورد. بعد از انقلاب نافرجام و بعد از مبارزه به ضد رقبایش، اردوغان قوی گردید. بعد از آمدن سلمان اختیار سعودی کاملاً به دست امریکا افتاد و مصر که کمی از داخل متزلزل گردیده بود، مجدداً نقش خود را پیدا کرد. حتمی بود تا قو‏ای مزدور منطقه‎ای برای سرکوب شعوب خویش و مهار انقلاب شام قوت می‎گرفتند؛ به خصوص بعد از آن‎که امریکا نقش ایران در مهار انقلاب شام را با وجود استفاده تمام نیرو، ابزار و ملیشه‎های شیطانی‎اش، ضعیف یافت و مجبور گردید تا روسیه را در پهلوی ایران در انقلاب شام استفاده نماید.

با آن‎هم امریکا از مهار انقلاب شام عاجز آمده و خوب می‎داند که نقش آفرینی ایران را تمام امت اسلامی حقیر دانسته و کامیابی آن را بعید می‎داند. پیدا شدن مزدوران دیگر، برگشت قدرت امریکا در منطقه و تغییر ظروف منطقه‎ای به این معنی نیست که امریکا دیگر نیازمند نقش ایران در منطقه نیست؛ بل رابطه ایران با امریکا رابطۀ استراتیژیک و دائمی است؛ اما تغییر ظروف منطقه به امریکا جرأت داد تا به شرایط توافق‎نامه نگرشی جدید نماید و آن را تحریک و مهار نماید تا برای دیگر مزدورانش-ترکیه، مصر و سعودی- نقش وظیفوی اعطاء نماید؛ طوری‎که به ترکیه نقش سیاسی زهری، به سعودی استفاده سرمایه و به مصر نقش سیاسی منطقه‎ای اعطاء کرد. پس تغییر ظروف منطقه مقتضی نگرش جدید به شروط توافق‎نامه را نمود. مسئلۀ اعتراض بر توافق‎نامه رفتار شخصی ترامپ نیست؛ بلکه امریکا دولتی است که آن را سازمان‎ها اداره می‎کنند.

افراد هیچ‎گاهی استراتیژی امریکا را تغییر داده نمی‎تواند، هرگاه اوباما هم در چنین فضای امریکا در رأس قدرت این کشور می‎بود، حتماً نقش ترامپ را ایفاء می‎کرد. از بارزترین جوانبِ تجدد در شروط توافقن‎امه همین بود که بیان گردید. جانب دوم، شیطانی‎گری ایران همان است که ترامپ از ابتدای رسیدن به قدرت، روی دست گرفته، از ایران صحبت می‎کند و آن را بزرگ نشان داده تا دولت‎های خلیج را از پیشرفت و جاه‎طلبی ایران بترساند تا به آسانی از آن‎ها باج گیری نموده و سلاح‎های خود را به فروش برساند.

چیزی تازه؛ ترامپ همزمان به قدرت رسیدنش به بسیار بی‎شرمی از جهان خواست و هشدار داد تا "هر کشور در مقابل حمایتِ ایالات متحده باید حق الزحمت بپردازد"، درین خصوص از چاپان، کوریا، کشورهای اروپایی و کشورهای خلیج  در مقابل حمایت‎اش، مطالبه‎ی پرداخت پول را کرد؛ از جمله: مطالبه از کشورهای خلیج برایش خیلی آسان و پربار بود، و این پول ستانی امریکا مقتضی شیطانی‎گری ایران است تا خطر آن کشور به دول خلیج، بزرگ نشان داده شود و کشورهای خلیج به این بهانه پول‎های امت را مفت به دامن امریکا ریختانده اسلحه خرید نمایند.

 در اخیر، باید متذکر شوم که سیاست امریکا در قبال ایران از دائره اظهارات آتشین و لافزنی ترامپ، تجاوز نمی‎کند. سیاست امریکا در جهان بر اساس دروغ، پیچیده‎گی حوادث، اظهارات آتشین و هشدارهای میان خالی استوار است. این را باید دانست که رابطۀ امریکا و ایران از زمان انقلاب ایران، یک رابطۀ استراتیژیک بوده و نیازمندی امریکا به ایران بیشتر از نیازمندی به سازمان یهود می‎باشد؛ حتی سازمان یهود نیز متکی بر ایران است.

جایگاه ایران و نقش ایران را امریکا از قدیم درک داشت؛ ایران از جمله کشورهای مهم و استراتیژیک منطقه‎ای برای امریکا است و هیچ‎گاهی در استراتیژی بین آن‎ها تغییر نمی‎آید؛ اما در قبال آن، گاهی سیاست پیشرفت و تقویه و گاهی سیاستِ هشدار و تضعیف را اتخاذ می‎کند تا در قبال ظروف سیاست‎های اقلیمی متواضع و فروتن باشد.

نویسنده: حسن حمدان

ادامه مطلب...

ولایه اردن : برنامه " مردم از ما می پرسند! "

  • نشر شده در ویدیوها

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال خورسندی برای تعقیب کننده گان و باز دید کننده گان صفحات مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر اعلام می دارد که برنامه ویدیویی جدید را تحت عنوان " مردم از ما می پرسند! " که از جمله نشرات دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه اردن است ، را تقدیم می نماید      با ما باشید..

                   - قسمت ۱۵- پرسش : چرا غرب و پیروان آن (اعم از مسلمان و کافر) علیه خلافت دست به جنگ می زنند  ؟؟    مجری برنامه : داکتر احمد حسونة معاون رئیس  دفتر مطبوعاتی حزب التحریر  ولایه اردن     یک شنبه ؤ ۱۶ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۰۵نوامبر ۲۰۱۷.میلادی

ادامه مطلب...

فلسطین : تفسیر آیه یازدهم سوره "آل عمران"

  • نشر شده در ویدیوها

تفسیر آیه یازدهم ، سوره آل عمران :

"قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ "  

      ارایه کننده : شیخ یوسف مخازرة ابو الهمام

                        سه شنبه ، ۰۴ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۲۴ اکتوبر ۲۰۱۷.میلادی

ادامه مطلب...

فلسطین : پیامی از مسجد " وعده الله نافذ و بیانیه ای بلفور وعده باطلی است که خائنین آن را با قبول نمودن تصمیم های بین المللی مشروعیت بخشیده است!"

  • نشر شده در ویدیوها

سخنرانی هفته وار داکتر مصعب ابو عرقوب عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه فلسطین ( سرزمین مقدس )  جمعه ،  ۱۴ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۰۳ نوامبر ۲۰۱۷.میلادی

ادامه مطلب...

چاره این بی چارگی چیست؟

حُکام، اکثریت مخالفین و زورمندان افغانستان در گرو بیگانه‎گان اند!

خبر:

فرمانده عملیاتی استخبارات ماموریت حمایت قاطع در افغانستان در گفت و شنودی با خبرنگاران افغان در کابل از افزایش فعالیت بازیگران منطقه یی چون روسیه، ایران، پاکستان و چین هشدار داده است. دگروال بورنز، فرمانده عملیاتی استخبارات ماموریت حمایت قاطع گفته است: "تمام این کشورها از برخی بازیگرانی که در حکومت وحدت ملی هستند، زورمندان و یا طالبان اند، حمایت می‌کنند. این (حمایت) به خاطر گسترش نفوذ آنها در (منطقه) است و این را حتمی می سازند؛ وقتی که گفتگوهای صلح آغاز می‌شود، یکی از این افراد برای تأمین منافع آنان نمایندگی کند." به باور او کشور های منطقه در تلاش اند تا در آینده افغانستان نقش داشته باشند. در حالیکه این چهار کشور منطقه چنین اتهام ها را رد کرده اند. )منبع: آریانا نیوز 3 نومبر 2017م)

تبصره:

این گونه اظهارات فرمانده عملیاتی استخبارات نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان از یکسو پیچیدگی حقیقت قضیه افغانستان را برملا می سازد که به بهانه مبارزه با "تروریزم و افراط‎گرایی" توسط امریکا و ناتو به میدان گرم رقابت‎های منطقوی و بین‎المللی مبدل گردیده است. از سوی دیگر، هویت حُکام افغانستان، مخالفین مسلح، مخالفین سیاسی و زورمندان را به نمایش می‎گذارد که اکثر آنان برای منافع شخصی و گروهی خود، از کشورهای ذیدخل در قضیۀ افغانستان به مانند مزدوران حلقه بگوش متابعت می‎کنند. درحالی‎که دگروال بورنز فرمانده مرکز مشترک عملیاتی استخباراتی امریکا و ناتو در افغانستان، در اظهارات خود نقش حمایوی امریکا، کشورهای عضو ناتو و هند را از مزدوران‎شان در افغانستان نادیده گرفته شده و با کمال بی حیایی تنها به سوی نقش طرف مقابل خود (روسیه، چین، ایران و پاکستان) انگشت انتقاد گرفته‎اند.

مقامات استخباراتی نیروهای امریکا و ناتو در افغانستان درحالی چنین اظهار نظر می‎کنند که جنگ جاری همه روزه جان صدها تن افغان را در صفوف نیروهای مسلح و مخالفین گرفته و هزاران تن دیگر را مجروح و بی خانمان می‎سازد. جنگی که چوب سوخت آن را تنها مسلمانان تشکیل می‎دهد. بنابرین اخیراً واشنگتن با دولت وحدت ملی افغانستان، موافقت کرد تا معلومات در مورد تلفات نیروهای نظامی افغان را مکتوم نگهدارد. هم‎چنان روزنامه واشنگتن تایمز، در تازه ترین مقاله‌‎اش در مورد افغانستان، یاد آور شده که جنگ در افغانستان از پیشبینی‎ها هم دشوارتر شده است.

گزارش اخیر سرمفتش خاص امریکا برای بازسازی افغانستان (سیگار) هم نشان می‎دهد که از اول ماه جولای تا سی ام ماه سپتمبر امسال، اردوی افغانستان مناطق زیادی را که قبلاً تحت اداره خود داشتند از دست داده و در حال حاضر بر این مناطق طالبان و گروه داعش تسلط حاصل کرده‎اند. گزارش سیگار، هم‎چنان نشان می‎دهد، آمارهای که در گذشته در مورد تلفات نیروهای افغان بصورت علنی نشر می‎شد. حالا پنهان نگهداشته می‎شود. چون تلفات اخیر نیروهای امنیتی باعث شکنندگی صفوف آنان گردیده و یک فضای بی اعتمادی را در میان سربازان بمیان آورده است. از اینرو، می خواهند با پنهان نگه داشتن تلفات، روحیه نظامیان را برای تداوم جنگ حفظ کنند.

پس قابل یاد آوری است که این همه موارد، حداقلی است که اداره‎های امریکایی و دولت افغانستان بر آن اقرار می‎کنند. درحالی‎که وضعیت چندین برابر از آن‎چه که در گزارش‎های رسانه‎ها، نهاد های تحقیقاتی و دولتی می‎آید رقت‎بار است. درین مورد ویدیوها و تصاویر مختلف همه روزه از چهار گوشه افغانستان توسط مردم محل، سربازان نیروهای امنیتی، سربازان طالب و … به نشر می‎رسد که نمایندگی از شدت و وحشت جنگ توسط تمام جناح‎های دخیل می‎کند.

یگانه متضرر اصلی این جنگ از تمام جوانب مردم مسلمان افغانستان است. چنان‎چه اخیراً اداره تنظیم مخابراتی (اترا) برای شرکت‎های ارایه کننده خدمات انترنتی، دستور داده است که شبکه‎های اجتماعی (وتساپ و تلگرام) را برای ۲۰ روز در کشور مسدود کرده و جدولی از صفحات، حساب‎های فیسبوکی و تویتری را تهیه نموده تا هرچه زودتر آن‎ها را مسدود سازد.

این است حقیقت تمام داعیه‎های اغواگرانه امریکا و ناتو برای مردم افغانستان که یکی پی دیگری رسوا می‎شود: از آزادی بیان گرفته تا صلح، حقوق بشر، حقوق زن، از بین بردن فقر، دولت سازی و بازسازی همه و همه در جریان ۱۶ سال گذشته درین سرزمین تجربه گردید، که تمام آن جز جنگ، ناامنی، قتل، فتنه، فساد، فحشا، فقر، رشوه و دخیل شدن هرچه بیشتر قدرت‎های منطقوی در قضیه افغانستان چیزی دیگری به مردم مسلمان افغانستان به ارمغان نیاورد. فلهذا هنوز هم سر وقت است تا بخود آیم و از صفر علیه این همه بدبختی‎ها و بحران‎ها قدعلم نماییم.

تمام موارد فوق نشاندهنده ابعاد بیشتر منطقوی و بین‎المللی جنگ در افغانستان است که بعد از امضای پیمان‎های استراتیژیک و امنیتی با امریکا و بخصوص بعد از اعلام استراتیژی جدید ترامپ در مورد آسیای جنوبی و افغانستان، جنگ درین خطه از پیشبینی‎ها هم دشوارتر شده است. پس مطلقاً جای تأمل و تفکر است، تا مردم افغانستان حقیقت این جنگ بیگانه‎گان را که بر خون و سرزمین ما جریان دارد درک نموده و علیه دولت جان کیری، زورمندان مزدور، مخالفین سیاسی و مسلح وابسته به کشورهای بیرونی به پا خیزند و نگذارند بیشتر ازین طعمه‎ی رقابت‎های آن‎ها گردند. مسلمانان افغانستان قرن‎هاست که توسط این نوع خاینین دچار جنگ، آشوب و فتنه گردیده‎اند. این عین همان تصویری است که در اکثر سرزمین‎های اسلامی در حال حاضر به مشاهده می‎رسد.

رسول الله صلی الله علیه وسلم از زمانی برای امت هُشدار داده بود که ملل دیگر جهان بر مسلمانان به سبب غالب شدن دوستی دنیا و کراهیت از مرگ، بالای‎شان هجوم آورده و آنان را مغلوب خواهند ساخت، طوری که فرموده:

«یوشِكُ الأُمَمُ أَنْ تَدَاعَى عَلَیكُمْ كَمَا تَدَاعَى الأَكَلَةُ إِلَى قَصْعَتِهَا» فَقَالَ قَائِلٌ وَمِنْ قِلَّةٍ نَحْنُ یوْمَئِذٍ قَالَ «بَلْ أَنْتُمْ یوْمَئِذٍ كَثِیرٌ وَلَكِنَّكُمْ غُثَاءٌ كَغُثَاءِ السَّیلِ وَلَینْزِعَنَّ اللَّهُ مِنْ صُدُورِ عَدُوِّكُمُ الْمَهَابَةَ مِنْكُمْ وَلَیقْذِفَنَّ اللَّهُ فِى قُلُوبِكُمُ الْوَهَنَ» فَقَالَ قَائِلٌ یا رَسُولَ اللَّهِ وَمَا الْوَهَنُ قَالَ «حُبُّ الدُّنْیا وَكَرَاهِیةُ الْمَوْتِ» (سنن ابی داود: صحیح)

ترجمه: زود است که (تمام) ملل دیگر بر شما حمله کنند؛ به مثل حیواناتی که بر شکار حمله میکنند. از رسول الله صلی الله علیه وسلم پرسیدند، آیا تعداد مسلمانان در آن زمان اندک خواهد بود؟ رسول الله فرمود: نه، تعداد شما بسیار زیاد میباشد؛ اما به مانند کف روی آب خواهید بود. در آن زمان الله سبحانه وتعالی هیبت شما را از قلوب دشمنان تان بیرون کشیده و در قلوب شما وهن را داخل خواهد ساخت. اصحاب سوال نمودند که وهن چیست؟ پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: حب الدنیا و کراهیت الموت.

این است تصویر امروزی ما! پس لازم است تا طرف‎های ذیدخیل داخلی و قدرتمندان با نفوذ و مخلص افغانستان، این حدیث را مصداق عملی واقعیت خویش قرار داده و از آن درس عبرت بگیرند که تا زمانی دوستی دنیا در میان‎شان وجود داشته باشد، منافع زودگذر دنیا باعث فروغلطیدن آنان به دست قدرت‎های شرقی و غربی می‎گردد، این قدرت‎های خون‎خوار از سرزمین، خون و عزت‎شان منحیث ابزار در بازی‎های بین‎المللی بهره می‎برند. در ضمن، تا زمانی که این رهبران و قدرتمندان از مرگ کراهیت دارند و بر علیه اشغال‎گران و مزدوران‎شان دست به مبارزه نمی‎زنند، دعوت و مبارزه برای تاسیس دوباره دولت خلافت بر منهج نبوت را حمایت نمی‎کنند. جان و زندگی دنیا برای‎شان عزیز می‎نماید، این حالت تداوم یافته و ما منحیث چوب سوخت در رقابت‎های منطقوی و بین‎المللی وسیله قرار خواهیم گرفت.

سیف الله مستنیر

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

نظام آل سعود، به‎شدت در حال سیکولریزه‎ساختن دولت و جامعه است

به نقل از خبرگزاری مطبوعات سعودی به‎تاریخ 24 اکتوبر 2017م، محمد بن سلمان ولیعهد سعودی گفته است: «کشورش به آن‎چه قبلاً بوده(اسلام میانه و متعدل) برخواهد گشت.» و نیز اضافه کرد: «30 سال‎مان را با افکار افراط‎گرایی هدر نمی‎دهیم. با این حساب افکار افراط‎گرایی را ریشه‎کن کرده و به زنده‎گی طبیعی برخواهیم گشت.» ما در صدد آن هستیم که دوباره به آن‎چه قبلاً بودیم، برگردیم که همانا اسلامی است که دروازه آن به تمام ادیان، سنت‎ها و مردمان مختلف باز است.» هدف وی از آن‎چه ادعاء می‎کند، اسلامی است که بدور از احکام در راستای دولت، جامعه و نیز قبول افکار غربی است، تا باشد که یک دولت سیکولر با جامعه سیکولر تأسیس گردد که اساس آن را دولت‎های استعمارگر غربی در سرزمین‎های اسلامی گذاشته‎اند.

محمد بن سلمان همزمان با ولیعهدی پدرش حاکم رژیم فعلی نظام سعودی تعیین گردید. محمد بن نایف که قبلاً درین زعامت بود، چهار ماه قبل به‎تاریخ 21 جون 2017م برکنار گردید. محمد بن سلمان اکثریت ِسمت‎های مختلف زعامت امور دولتی را به دلیل کهن سالی پدرش به‎پیش می‎برد. ملک سلمان که به 81 سالگی رسیده است و در آستانه از دنیا رفتن می‎باشد، با این حال، وی چشم‎انداز سال 2030م را طرح کرده است که متکی بر فروش نفت توسط شرکت نفتی عربستان سعودی تحت نام خصوصی‎سازی فروش نفت به کشورهای خارجی است. هم‎چنان خواهان افتتاح منطقه سیاحتی و فعال‎ساختن نقش زنان در صدد دوری از اسلام است.

بنابرین، محمد پسر سلمان به تفریط آن‎چه از اسلام و احکام آن باقی مانده، تحت نام اسلام میانه، متعدل و روشن‎فکری‎که سیکولرانی آن را اساس گذاری کرده‎اند، که بنام‎های اسلام‎گراهای معتدل یا اعتدال‎گرایان یاد شده؛ بخش روحی اسلام را قبول و بخش سیاسی اسلام را افراط می‎نامند، دعوت می‎کند.  آنان دموکراسی را با نظام‎های غربی و آن‎چه تحت نام آزادی زن و فعال‎ساختن نقش وی، مبنی بر اساس افکار غربی متعلق به زن و مخالف با اسلام است، پذیرفته‎اند.

عثمان طه

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه