سه شنبه, ۰۱ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۰۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

حَبلُ‌المـَتین (3): جست‌وجوی عزّت در خانه‌ی عنکبوت

  • نشر شده در سیاسی

مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا [فاطر35]

کسی که عزّت می‌خواهد، پس [باید آن را از خدا بخواهد، زیرا] همه عزّت ویژه خداست.

عزّت در زبان عربی قدیم به معنی شرفِ است که با زور بدست می‌آید یا حالت شکست ناپذیری را گویند. این آیه در اواسط دوره مکی نازل گردیده. زمانی که عرب‌ها بالای این موضوع بحث و مناقشه داشتند که این کسی که خود را پیغمبر معرفی می‌کند و پرچم دعوت اسلام را برافراشته است؛ آهسته آهسته مردم را بسوی خودش جلب کرده و باعث گردیده که تمایل مردم به بت‌ها و بت‌پرستی کم‌رنگ شده و بدین‌وسیله باعث کاهش عزّت بت‌ها در میان مردم شود.

چون در عرب قدیم 360 بت در خانه کعبه نگهداری می‌گردید که بعدها با فتح مکه همه‌ای آن‌ها از بین برده شد و هر قبیله بتی را می‌پرستید. در ميان قبايل بت‌پرست، بت‌ها محور بودند و هر قبيله‌اى بت مخصوص داشت، مثلاً: قريش بتى به نام «عزى‌»، قبيله‌ى سقيف، بت «لات» داشت و اوس و خزرج «مناة» داشتند. البته در آن زمان بت‌ها تنها وسیله عبادت نبودند؛ بلکه اين بت‌ها وسيله‌ى پيوند بت‌پرستان با نياكان‌شان بود و بیشتر از آن وسیله‌ی سیاست و قدرت بودند. بت‌ها معیاری برای تعین جایگاه، روابط اقتصادی و سیاسی پنداشته می‌شدند. چنان‌چه ابراهیم علیه السلام برای قومش در باره بت‌ها چنین می‌گفت:

وَقَالَ إِنَّمَا اتَّخَذْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ أَوْثَانًا مَّوَدَّةَ بَيْنِكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا[عنکبوت:25]

و [ابراهیم] گفت: جز این نیست که به جای خدا بت‌هایی را [برای خود به عنوان معبود] گرفته‌اید [که علت آن] دوستی میان خودتان در زندگی دنیاست،

«مَوَدَّةَ بَیْنَکُمْ» به خاطر محبّت میان خود. مراد این است که بت‌های که می‌پرستید، مجسمه افراد صالح یا بزرگان قوم است، یا این که پدران خود را بر پرستش چنین بت‌های دیده‌اید و محض تقلید از ایشان و چشم هم‌چشمی یکدیگر، شما هم آن‌ها را می‌پرستید. و یا این‌که پرستش بت‌های مخصوص رمز وحدت هر قوم و قبیله‌ای بشمار می‌آمد و بت‌پرستی تنها به خاطر دوست داشتن و جانب‌داری از قوم و قبیله بود و بس.

بناءً، بحث مبارزه با بت‌پرستی و شرک در تمام ادوار انبیا علیهم السلام یک بحث عقیدتی و عبادی محض نبود. بت یک سمبول شرک بود و دعوت و مبارزه انبیاء بر این اساس بود که نتایج و پیامدهای بت و بت‌پرستی را رد کنند؛ نه این‌که اشکال مادی بت‌ها را از بین ببرند. چنان‌چه، زمانی‌که اسلام ابوجهل را محکوم می‌کند تنها منظور ابوجهل نیست، بلکه منظور تمام ابوجهل صفتان تاریخ است که در برابر دعوت حق می‌ایستند. ابوجهل صرف یک سمبول قرارگرفتن باطل در برابر حق است.

چه بسا که اصل خطر در همان پیامدهای بت‌پرستی نهفته است. چون بت‌ها وسیله دوستی، موئدیت و روابط اقتصادی و اجتماعی پنداشته می‌شدند و بت‌ها در تشکیل و کیفیت روابط سیاسی و قبیلوی، در عزّت و ذلت قوم نقش اساسی را ایفاء می‌نمودند. از این‌رو، مبارزه انبیاء با بت‌پرستی ابعاد وسیع‌تری را در بخش ساختارهای سیاسی و روابط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دربر می‌گرفت.

طوری‌که در زمان معاصر، ما با بت‌های معاصر روبرو هستیم که به شکل مادی آن بت نیست، ولی وسیله مورد پرستش مردم است و در عقاید شان جا خوش کرده است. مردم حاضر هستند تا آخرین نفس و قطره خون برای این بت‌ها خود شان را قربانی کنند.

بت‌های معاصر چیز دیگری جز چسپیدن به ارزش‌های ملی، باور داشتن به نظام دموکراسی، تلاش برای کسب منافع سیاسی و ملی نیست. در حال حاضر، ساختارهای سیاسی، روابط اقتصادی ـ اجتماعی، مبارزات سیاسی کتله‌ها و افراد اکثراً بر اساس همین بت‌ها شکل می‌گیرد. مبارزه سیاسی شان برای بت‌های معاصر از قبیل رسیدن به مقام، نهادینه‌سازی دموکراسی، مفکوره وطنیت و ارزش‌های ملی پایه‌ریزی گردیده است. 

این بت‌های معاصر باعث گردیده تا شیرازه وحدت ما از هم بپاشد و ما به 50 جغرافیای مختلف تقسیم‌بندی شویم و بدتر از همه این‌که این جغرافیا ترسیم شده‌ای انگلیس و فرانسه را برای مان بسیار با ارزش ساخته‌ایم و حالا هر سرزمین اسلامی دور منافع ملی، مرزها و حاکمیت ملی خویش جمع شده‌اند، همان‌طور که قبایل قریش دور بت‌های شان جمع می‌شدند.

بدین لحاظ، جست‌وجوی عزّت در قوم و قبیله و وطن و ارزش‌های غربی باعث ذلت بیشتر مان گردیده است. تا جایی‌که تعدادی از بزرگان، نخبه‌گان، متنفذین و رهبران قومی و سیاسی افغانستان عزّت را از امریکا می‌خواهند. سعی در این دارند تا در خوش‌خدمتی برای امریکا از یکدیگر پیشی گیرند تا امریکا برای آن‌ها عزّت، چوکی و قدرت بدهد. عزّت را در دوستی با امریکا و ذلت را در دوری با امریکا می‌بینند.

با این‌حال، جست‌وجوی عزّت در ارزش‌های اسلامی و در کسب رضایت الله سبحانه و تعالی به یک مسأله پیش پا افتاده و مورد تمسخر مبدل گردیده که بسا اوقات تاپه متحجر بودن و کهنه فکری نیز بر آن حک می‌گردد. این حالت را قرآن با مثال عنکبوت بصورت جالب به بحث گرفته:

مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا ۖ وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنكَبُوتِ ۖ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ [عنکبوت:41]

داستان کسانی که به جای خدا سرپرستانی گرفته‌اند، مانند داستان عنکبوت است که خانه‌ای [بی‌دیوار، بی‌سقف و بی‌حفاظ] برای خود بنا کرده باشد، و بی تردید سست‌ترین خانه‌ها خانه عنکبوت است، اگر [به این واقعیت] معرفت و شناخت داشتند [بت‌ها و کسانی غیر از الله را سرپرستان خود نمی‌گرفتند.]

شاخص‌ترین ویژگی خانه‌ی عنکبوت ذلت و خواری، جنگ و جدال، کشتار و برادرکُشی می‌باشد. در خانه عنکبوت دوستی‌ها به دشمنی مبدل می‌گردند و بی‌عزّت‌ها با عزّت می‌شوند و با عزّت‌ها بی‌عزّت می‌گردند. حوادث چند سال اخیر تصویر جالبی را به پیش روی ما می‌گذارد که در نظام فعلی چه کسانی دارای عزّت و مقام اند؟ انسان‌های ضعیف، مزدور، بی اراده که همچو گودی‌گک‌های مفلوک در خدمت منافع امریکا قرار دارند. برعکس، انسان‌های با عزّت به بی‌عزّتی متهم شده و از قدرت به زیر کشیده شدند.(1)

امروز نزد بسیاری از رهبران قومی و سیاسی و حتی رهبران تعدادی از حرکت‌های اسلامی این مفهوم به صورت واقعی وجود ندارد که پیروزی و عزّت واقعی به دست الله سبحانه و تعالی است. آن‌ها این موضوع را درک نکرده‌‏اند که امریکا و اروپا و قدرت‌های شرق و غرب از این‏ها راضی نمی‌‏شوند و جست‌وجوی عزّت نزد آن‌ها اشتباه است. حالانکه دولت‌های غربی دید ابزاری نسبت به رهبران قومی و سیاسی افغان دارند تا از آن‌ها در بازی‌های سیاسی بهره‌برداری کنند و زمانی تاریخ مصرف شان به اتمام رسید از اریکه‌ی قدرت دور افگنده می‌شوند و به ذلت و خواری دچار می‌گردند. جست‌وجوی عزّت در خانه عنکبوت (اروپا و امریکا) زهر کشنده‌ای است که جستجوگرانش را به ذلت و بدبختی دچار می‌سازد. در حالی‌که وسیله عزّت باید ارزش‌های اسلامی باشد.

چنان‌که، تعدادی زیادی از مجاهدین و قوماندانان بزرگ افغانستان که دارای عزّت و شرف بودند و در قلب مردم جا داشتند سرنوشت شان بعد از جست‌وجوی عزّت در خانه‌ی عنکبوت چه شد؟ بدون شک که در خانه‌ی عنکبوت و در دوستی با امریکا  عزّت‌مندان بی‌عزّت می‌شوند و بی‌عزّت‌ها عزّت‌مند می‌گردند.

طوری‌که همان اقوام عربِ که با فضا شدن اسلام از عزّت و قدرت شان در هراس و تشویش بودند، برعکس زمانی‌که به اسلام گرویدند، از جان و دل به مفاهیم اسلام مایه گذاشتند و تسلیم شدند و عزّت خود را در اسلام جستجو کردند، الله سبحانه و تعالی آن‌ها را در کمتر از پنجاه سال به رهبری و سرداری جهان تکیه داد و قدرت‌های بزرگ آن زمان «روم و فارس» از صدای «الله اکبر» شان به لرزه در می‌آمدند.

پس، عزّت ما در دوستی و روابط نیک و حسنه با امریکا و ناتو و یا چنگ زدن به مفکوره‌های وطن‌پرستی، قوم‌پرستی، مرزپرستی و دموکراسی و ارزش‌های حقوق بشری نیست؛ بلکه عزّت ما در تمسک به اسلام و ارزش‌های هدایت‌‌بخش آن می‌باشد. سخن خود را با این قول حضرت عمر رضی‌الله عنه به پایان می‌بریم که می‌گفت:« ما قوم جاهلی بودیم که الله توسط اسلام به ما عزّت داد و هرگاه این عزّت را در جای ديگر جستجو کنيم، الله ما را خوار می‌گرداند».

 (1): برای معلومات بیشتر در مورد ویژگی‌های خانه‌ی عنکبوت به قسمت دوم حَبلُ‌المـَتین تحت نام «تحلیل اوضاع جاری افغانستان در آیینه‌ی قرآن» مراجعه کنید.

مصدق سهاک

عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

ولایه تونس : پیامی از مسجد در مورد بیانیه بالفور مجرم

حزب التحریر ولایه تونس فعالیت را تحت عنوان " پیامی از مسجد "

تنظیم نموده و نامه سرگشاده ای حزب التحریر به بریتانیا را از طریق سفارت آن در تونس ، در مقابل مسجد الفتح پس از نماز جمعه  واقع در بنزرت توزيع نمود . 

                             جمعه ، ۱۴ صفر ۱۴۳۹.هجری مطابق با ۰۳ نوامبر ۲۰۱۷.میلادی

ادامه مطلب...

مردم و متنفذین مخلص افغانستان نباید در مقابل جنایات امریکا خاموشی اختیار کنند Featured

در حملۀ هوایی نیرو‌های امریکایی که به تاریخ ۱۳عقرب در ولسوالی چهار دره ولایت کندز صورت گرفت، بیشتر از ۳۰ تن که  شامل کودکان، زنان و ریش‌سفیدان می‌باشند کشته و زخمی شدند. درحالیکه فرماندهی نیروی هوایی آمریکا در افغانستان روز سه شنبه، ۱۶عقرب طی نشر یک خبرنامه اعلام نمود که تحقیقات این نیروها در ولایت کندز نشان می‌دهد که هیچ غیرنظامی درین حمله کشته و زخمی نشده‌ است. بلکه تاکید کرده که در این عملیات شماری از نیروهای شورشی کشته شده‌اند. در برابر این حادثه حُکام خائن افغانستان هیچ واکنشی از خود نشان ندادند، ولی در برابر حمله بر یک کلیسا در شهر تکزاس امریکا عمیقاً ابراز همدردی و غم شریکی نمودند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان، انجام همچو حملات و موقف حُکام را به شدیدترین الفاظ ممکن محکوم نموده و این حادثه یک‌بار دیگر ذلت حُکام دولت جان‌کری را برجسته‌تر می‌سازد. زیرا آن‌ها بودند که در 24 ساعت نخست حکومت شان، پیمان ننگین امنیتی را با بادار شان به امضاء رساندند و تا حدی بیگانه‌پرور شده‌اند، که در هر حادثۀ کوچک و بزرگ که در غرب رُخ می دهد واکنش و همدردی نشان داده، اما در مقابل تلفات مسلمانان بی گناه افغانستان خاموشی اختیار می کنند. در ضمن، دولت برای پوشش جنایات نیروهای خارجی بارها تلاش نموده تا مسوولیت بمباردمان این نیروها را به اردوی افغانستان نسبت دهد.

ما یک‌بار دیگر به مردم و متنفذین مخلص افغانستان مخلصانه خطاب می کنیم؛ بیایید در مقابل همچو حوادث خاموش نمانده و اختلافات داخلی که توسط دولت و سفارت‌خانه‌های خارجی در میان مردم ما ایجاد گردیده، کنار گذاشته و بدون پناه بردن به آغوش چین و روسیه علیه پیمان ستراتیژیک و امنیتی با امریکا و ناتو قدعلم نماییم. زیرا دفع یک اشغال‌گر توسط کمک استعمارگر دیگر و برگزاری لویه‌جرگه برای "پایان بخشیدن به وضعیت شکنندۀ سیاسی و امنیتی موجود"، اصلاً ممکن نبوده، بلکه حتی دوستی با چنین و سایر کشورهای محارب بالفعل شرعاً حرام می‌باشد. پس خط فکری و سیاسی تان را از دولت و قدرت‌های شرقی و غربی جدا نموده و با چنگ زدن به ریسمان الله سبحانه و تعالی منابع و انرژی خود را وحدت بخشید تا بتوانیم دست به دست هم داده و به وضعیت وخیم موجود نقطه‌ی پایان بگذاریم.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

شماره ۱۵۵ جریده "الرایة" به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

در این شماره میخوانید:

  • سخن هفته: مسلمانان صدها سال بواسطه‎ی دین شان عزت‎مندانه و بواسطه ایمان شان قدرت‎مندانه و به اساس اسلام برادروار زندگی نموده‎اند؛ بطور مثال اصحاب کرام؛ چون: ابو بکر، عمر، عثمان، علی، سلمان فارس و بلال حبشی(رضی الله عنهم اجمعین) و سائر اصحاب کرام، بنده‎گان راستین الله متعال بودند که با محبت و برادروار زندگی نموده و در راه الله سبحانه وتعالی جهاد می‎نمودند. عمر عربی، قدس را فتح نمود، و صلاح الدین کُرد، مسجدالاقصی را از صلیبی‎ها آزاد کرد، و عبدالحمید تُرک، قدس را از نجاست یهودیان در امان نگهداشت و....  این چنین مسلمانان عزت‎مندانه زندگی نمودند و به کسانی‎که دانا و هشیار است و با حضور قلب به سخنان گوش فرا می‎دهد، لازم است که این چنین زندگی کنند.

﴿إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغاً لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ﴾

[انبياء: ۱۰۶]

ترجمه: در این، ابلاغ روشنی است برای جمعیّت عبادت‌کنندگان!

  • ·         سرمقاله: "خلافت" طرح و پروژه‎ی حزب التحریر... همانند آفتاب واضح و روشن است؛
  • ·         بر وعده و بیانیۀ بلفور بعد از صد سال... میان موقف‎های افتخار و معذرت طلبی‎ها؛
  • ·         آیا حکام جاهل و احمق مسلمانان، در تصمیم‎گیری‎های امریکا نقش دارد؟!
  • ·         رئیس جمهور میانمار با بازدید از دیار مسلمانان روهینگیایی که خود آن را نابود و زندگی شان را تباه نموده و آنان را مهاجر نموده است، عقده‎اش را مداوا کرد؛
  • ·         سخنرانی خامنه‎ای و دشمنی لفظی دروغین وی علیه واشنگتن؛
  • ·         دموکراسی در کینیا بیشتر از برهنه‎گی؛
  • ·         سم(زهر) را با عسل خلط نکنید، چون هدف تان فاسد ساختن زنان است نه حمایت از زنان!
  • ·         هدف از منافع؛ مطابق با توضیحات عباس؛
  • ·         حکومت تاجیکستان جنگ‎اش را علیه اسلام و مسلمین ادامه می‎دهد؛
  • ·         سقوط کرکوک، رویاهای استقلال بارزانی را برهم زد؛
  • ·         راه نجات انقلاب شام فقط سیر در مسیر هدایت نبوی؛
  • ·         حکام عرب به طور بی‎سابقه‎ای اطراف دولت یهود جمع شده‎اند که حتی خود یهودیان توقع این را نداشتند!

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مرجعه فرمایید:

http://www.hi.zat.one/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

استعفای حریری؛ قطع روابط با ایران از سوی عربستان!

  • نشر شده در سیاسی

به نقل از خبرگزاری "روسیۀ امروز" به تاریخ چهارم سپتمبر 2017م، سعد حریری نخست وزیر لبنان در کنفرانسی که در ریاض دایر گردیده بود، استعفای خود را به ریاست حکومت پیشنهاد نمود. در پیام تلویزیونی که حریری در ریاض صحبت می‎کرد، شبکه العربیه گزارش داد که سبب اصلی استعفای حریری مداخلۀ ایران و حزبش در امور داخلی لبنان می‎باشد. با این حال، فضای لبنان شبیه به فضای است که پدرش رفیق حریری قرار داشت. حریری گفت: «حزب الله لبنان با حمایت ایران حیثیت دولتی را در داخل دولت بازی می کند، و بین اتباع کشور واحد فتنه ها را برپا کرده و به همین سبب سلطه دولت نظر به حمایت اش باقی بوده و دست ایران در منطقه دراز است که باید قطع گردد.»

هم چنان حریری بالای ایران انگشت انتقاد وارد کرده و گفت: «هیچ جای پیدا نمی شود؛ مگر این که ایران در آن جا فتنه، خونریرزی، خرابی و ویرانی را زرع نکرده باشد، و شواهد براین امر از مداخلات ایران در امور داخلی کشورهای عربی در لبنان، سوریه، عراق، یمن آشکار است. ایران با این کار خود در بین ملت های عربی کینه ها را ایجاد نموده، با تأسف در میان مان کسانی پیدا می شود که دست اش را با دست ایران گذاشته؛ بلکه دوستی اش را با ایران به صراحت اعلام می دارند، هدفم حزب الله است.»

حریری هم چنان اضافه کرد: «حزب الله لبنان سلاح خود را متوجه لبنانی ها و برادران مان در سوریه و یمن ساخته است.» اوضاع لبنان در حال حاضر شباهت به وضعیت قبل از ترور پدرش رفیق حریری؛ ترس از ترور شدن را دارد. او افزود: «تاجایی که احساس می کنم، زنده گی من را نیز هدف گرفته اند.» حریری در خطاب خود به لبنانی ها گفت: «به شما وعده داده بودم که برای وحدت لبنانی ها و ریشه کن ساختن تقسیم های سیاسی و ایجاد اصل واحد تلاش خواهم کرد؛ اما متأسفانه درین راه زحمات بسیاری را متقبل گردیدم و پاسخ های منفی را در رابطه به منفعت لبنان و مردمش دریافتم. با تأسف که ایران و دنباله روان شان با مداخله در امور داخلی و تجاوز به سلطه و حاکمیت لبنان و تحمیل توقعات شان، نگذاشتند که این امر به پیش برود.»

استعفای حریری به دنبال دیدار با علی اکبر ولایتی، مشاور رهبر ایران در زمینه امور بین الملی، فردای آن روز صورت گرفت. حریری پس از دیدار ولایتی هیچ استدلال نکرد؛ این در حالی است که در این واخر ایران به صراحت اعلام کرد که: «ما به دنبال استقرار و امنیت در لبنان هستیم.» بدون این که درین راستا کدام توضیحاتی از جانب مقامت ایرانی صورت گیرد؛ اما تحلیلگران خاطر نشان کرده اند که اظهارات ولایتی موجب نگرانی حریری در مورد نفوذ رو به رشد ایران و متحدانش در لبنان شده است. ولایتی در دیدار با حریری اشاره کرد که: «آن چه که در عرصه سوریه به دست آمده و توسط دولت سوریه انجام شده نشان دهنده یک پیروزی و موفقیت برای همه ما است.» این منطقه شاهد جنبش و بحران شدید و بحران ناشی از بحران قطر و همه‎پرسی بارزانی در یک درگیری شدید بین المللی بین انگلیس و امریکا است.

استعفای حریری به عنوان یک بحران جدید به شمار می آید که شرایط لبنان و منطقه را بیشتر پیچیده می کند. سعد حریری بیشتر از عربستان تغذیۀ می شود؛ زمانی نخست وزیر تعیین گردید، در پاریس به سر می برد و فرمان اجرایی از سوی ریاض برایش می آمد. امریکا بر لبنان تسلط دارد، اصلاً حزب ایران به او اجازه داد که با تصمیم امریکا به لبنان برسد. این در حالی است که حزب الله لبنان پیوسته جنایات خود را در سوریه مرتکب می شد، بی آن که حریری و حزب او مداخلۀ کنند؛ بلکه آن را نظاره کرده و حتی پوشش سیاسی آن را فراهم ساختند.

نویسنده: عثمان طه

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه