- مطابق
تحولات اخیر در لیبیا
(ترجمه)
پرسش:
بعد از درگیریهای پراکنده بین نیروهای حفتر، مزدور امریکا و نیروهای سراج، مزدور اروپا، حفتر حملۀ خود را به سمت طرابلس پایخت لیبیا از سر گرفت. آیا حفتر که امریکا در پشت پرده از وی حمایت میکند، باور دارد که به طرابلس دست خواهد یافت؟ چی باعث شد که این درگیریها با این شدت از سر گرفته شود؟ همچنان واقعیت حمایت ترکیه از حکومت فایزسراج در طرابلس چی میباشد؟ همچنان سوال است، آیا روسیه در لیبیا دخالت خواهد کرد و یا نوع ترساندنی است که تظاهر مینماید؟ به همین ترتیب از کنفرانس برلین که آلمان به خاطر حل مشکلات لیبیا فراخوانده بود، چی انتظار میرود؟
پاسخ:
یکم: بعد از اینکه امریکا موفق شد تا بر مزدورش حفتر منحیث یک عنصر مهم نظامی در زد و بندهای لیبیا نفوذ خود را تحمیل کند، لیبیا به دو بخش تقسیم شد. مناطقیکه مزدور امریکا بر آن تسلط دارد، منطقۀ نفوذ امریکا است، متباقی مناطق لیبیا مناطق نفوذ مزدوران انگلیس و اروپا میباشد. وقتی امریکا حمایت نظامی خود را برای مزدورش حفتر مخصوصاً از طریق مصر انجام بیشتر کرد، نفوذ امریکا در لیبیا بیشتر شد، چنانچه نفوذ امریکا از حملۀ حفتر در جنوب لیبی واضح میشود، برعکس نقص و کاهش نفوذ اروپا در این منطقه مخصوصاً با حملۀ حفتر بالای طرابلس به وضوح معلوم میشود.
در اوائل ماه اپریل 2019 م حفتر که امریکا به حمایت آن است، میخواست بر حکومت سراج مزدور اروپا در طرابلس فشار وارد کند تا امریکا در گفتگوهای سیاسی سهم بیشتری بگیرد. بناءً در اوائل ماه اپریل 2019م حملۀ حفتر بر طرابلس صورت گرفت، درست بعد از آنکه وی قبلاً بر جنوب طرابلس دست یافته بود تا الجزائز را مشغول سازد که همین حمله قوت حفتر را شکل داد. امریکا تلاش کرد که حکومت رسمی در طرابلس از بوتقه بیرون شود و این به شکل بود که به صورت علنی به حفتر مانند رئیس یک حکومت رسمی تماس گرفت. (منبع: سکای نیوز عربی 19 اپریل 2019م)
دوم: اروپا در برابر این عملکرد امریکا جز پیشگرفتن مسألۀ سیاسی دیگر راه نیافت، پس دعوت مستقیم نخست وزیر آلمان در کنفرانس بین المللی برلین به خاطر حل بحران لیبیا بود؛ با وجودیکه این تلاشها نتوانست وقتی مشخصی را برای برگذاری کنفرانس تعیین کند؛ یعنی میعاد معینی برای کنفرانس آینده تعیین نشد تا این کنفرانس در پایتخت آلمان برلین دائر گردد. (منبع: دوتشیه فیلیه 7 دیسمبر 2019م)
مگر خبرهای رسانهای غیر موثق وجود داشت که این کنفرانس در اوخر همین ماه برگزار خواهد شد. به هر صورت، همین مسئله در ذات خودش خواست اروپا بود که این خواست خود را از طریق کنفرانس گروه هفت اقتصادی خواست (گروه هفت قدرت اقتصادی صنعتی بزرگ به خاطر حل معضل لیبیا به سوی کنفرانس بین المللی فراخوانده اند، این گروه در اخیر نشستشان در روز دوشنبه در شهر "بیاریتس" فرانسه گفتند، لازم است که همۀ اطراف و قوتهای منطقهای در این کنفرانس شرکت نمایند.) (منبع: قدس العربی 26 اگست 2019م)
دولتهای اروپائی در کنفرانس برلین موقف روشنی گرفت تا بتواند که مزدورانش را حفظ نموده و از این طریق نفوذ خود را در لیبیا حفظ نماید(سراج در روز سه شنبه "لویدجی دی مایو" وزیر اخارجۀ ایتالیا را استقبال کرد، کسیکه وعدۀ حمایت ایتالیا را از امنیت و ثبات لیبیا را داد. "لویدجی دی مایو" تاکید کرد که راهحل نظامی در لیبیا وجود ندارد، همچنان او گفت، کشورش تلاشهای مسالمتآمیز را به خاطر بازگشت به سوی راهحل سیاسی تائید میکند. او گفت که وی امیدوار است کنفرانس برلین یک توافقی برای همۀ دولتهایکه در مورد موضوع لیبیا توجه دارند، به وجود بیاورد.) (منبع: اندپندنت عربی 17 دیسمبر2019م)
سوم: واضح گردید که امریکا بسیار تلاش نمود تا برای برگزاری کنفرانس برلین همگام با اروپا حرکت نماید؛ مخصوصاً بعد از آنکه نمایندۀ امریکا در امور لیبیا برای کنفرانس برلین شرائطی را وضع نمود(غسان سلامت نمایندۀ سازمان ملل در امور لیبیا از وضع سه شرط در حین آمادهگیها برای برگزاری کنفرانس برلین پرده برداشت، این در حالی بود که وی تاکید داشت که باید در حاشیۀ این کفرانس انجام شود).
این موقفگیری نمایندۀ بین المللی از تعامل امریکا در مورد کنفرانس برلین پرده بر داشته و واضح میسازد که همین علت مشکل شدن تعیین وقت کنفرانس شده است، اما امریکا به این حالت هم اکتفاء نکرده بلکه او روسیه و ترکیه را در مناطق لیبیا داخل نمود. به این ترتیب قضایای منطقوی مربوط به لیبیا پیچیده شده و به این شکل تأثیر امریکا بالای این کنفرانس قبل از انعقاد آن با داخل نمودن روسیه و ترکیه نمایان شد؛ پس اروپا عنصر مهمی برای حل بحران لیبیا نبوده و به همین دلیل نفوذ اروپا در این مورد ضعیف و کمرنگ است.
به این ترتیب انتظار میرود در صورتیکه کنفرانس برلین برگزار گردد، نتائج این کنفرانس مطابق به خواست اروپا نبوده بلکه اروپا تلاش مینماید تا در موقف امریکا بر تائید این کنفرانس و حضورش به هر شکل ممکن تأثیر گذارد؛ حتی مسولین اروپائی تلاش دارند که امریکا را وادار سازند تا در این کنفراس شرکت نمایند تا جائیکه به نمایندهگی از امریکا میگویند که امریکا در این کنفراس حاضر میشود «ماس وزیر حارجۀ المان در جریان کنفرانس مطبوعاتی با "لویجی دی مایو" تصریح نموده که امریکا به کنفرانس برلین اهمیت داده و امریکا تمام تلاش خود را برای موفقیت این کنفرانس به خرج میدهد». (منبع : عین لیبیا 10 نومبر 2019م) یعنی امریکا این مسئله را تصریح ننموده؛ بلکه امریکا بر لیبیا توجه دارد. بعد از کنفرانس مقدماتی تاریخی 17 سپتمبر 2019م در برلین "ریچارد نورلاند" سفیر امریکا در لیبیا به الجزائز سفر کرده و با "بوقادوم" وزیر خارجۀ الجزائز نشست نمود، هرچند او در کنفرانس برلین دعوت نشده بود. (منبع: قدس عربی 2/11/2019م) این مسئله دلالت دارد که امریکا متوجه وضع لیبیا بوده و نگران است که مبادا الجزائز در این موضوع دخالت کند.
چهارم: اینکه امریکا چگونه اوضاع را با وارد نمودن روسیه و ترکیه به میدان بحران لیبیا و به منظور تضعیف موقف اروپا و حکومت سراج مختل نمود، جزئیات آن قرار ذیل است:
الف) امریکا برای روسیه جهت مداخله در قضیه لیبیا و کمک به مزدوراش حفتر چراغ سبز نشان داد و اندکی بعد شرکت امنیتی "واگنر" روسیه در لیبیا بظاهر شد. این شرکت روسی شبیه شرکت جنایتکار "بلک واتر" امریکاست که در عراق ظاهر گردید. به نظر میرسد امریکا از روسیه خواسته شرکت "واگنر" خویش را جهت کمک به حفتر وارد این کشور کند. این شرکت به تجهیزات پیشرفته نظامی روسیه مجهز است، مانند دستگاه اختلال پروازها که باعث خواهد شد پله نظامی حفتر در برابر دشمناناش سنگینتر شود. شرکت "واگنر" مستقیماً زیر نظر پوتین فعالیت میکند و کار آن این است که در پیمان کاریهای نظامی خارجی فعالیت نموده و دستآورد داشته باشد. پوتین اعتراف نمود که به درخواست امریکا پاسخ مثبت داده، چنان چه گفت: «روسیه با حفتر و حکومت سراج تماس دارد.» (منبع: روسیه امروز 19 دسمبر 2019م) در عین حال میدانیم که امریکا نیز از حفتر حمایت میکند. «قصر سفید در آن زمان اعلان نمود که ترامپ به نقش مهم حفتر در مبارزه با ترورزم و تأمین امنیت منابع نفتی لیبیا اعتراف نموده.» (منبع: دویچ ویله آلمان 24 نومبر 2019م) امریکا سعی دارد طوری وانمود کند که لیبیا میدان کشمکش میان امریکا و روسیه است. آژانس دویچ ویله آلمان به تاریخ 24 نومبر 2019م به نقل از شماری از مسئولین حکومتی امریکا گفت: «امریکا از تمامیت ارضی و رهبری لیبیا در برابر تلاشهای روسیه برای سؤ استفاده از بحران موجود بر ضد منافع مردم لیببیا حمایت میکند.»
ب) در مورد چگونگی ظهور نقش ترکیه در بحران لیبیا باید گفت که ترکیه بسیار صریح و واضح خود را در این بحران دخیل نمود؛ «اردوغان رئیس جمهور ترکیه و فایز سراج نخست وزیر لیبیا به تاریخ 27 نومبر 2019م تفاهمنامه همکاریهای امنیتی و نظامی میان انقره و طرابلس و تشخیص عرصههای بحری را امضاء نمودند. اردوغان خطاب به خبرنگاران گفت: «مصر در لیبیا چه میکند؟ حکومت ابوظبی در لیبیا چه میکند؟» اردوغان در خصوص نقش روسیه گفت: «آنها به صفت مزدور و در چهارچوب گروهی موسوم به "واگنر" در لیبیا فعالیت دارند و معلوم است که کی آنها را تمویل می کند.» وی افزود: «اوضاع از این قرار است و قطعاً درست نیست ما در برابر این وضعیت دست بسته ناظر بمانیم و ما تا کنون هر آنچه در توان داشتیم به خرچ دادیم و این کار را ادامه خواهیم داد.» (منبع: الجزیره نت 20 دسمبر 2019م) پس از آن بود که پارلمان ترکیه با این برنامه اردوغان موافقت نشان داد. «پارلمان ترکیه با 325 رأی موافق و 184 رأی مخالف به حکومت اجازه داد، نیروهای ترکیه را جهت حمایت از حکومت به رسمیت شناخته شده لیبیا به رهبری سراج به این کشور بفرستد. بر اساس این برنامه قرار است نیروهای غیر جنگی ترکیه به صفت مشاورین و تمرین دهندهگان نیروهای حکومت قانونی لیبیا به این کشور فرستاده شود تا آنان را در جنگ علیه نیروهای خلیفه حفتر در طرابلس کمک نمایند.» (منبع: بی بی سی عربی 2 جنوری 2020م)
پنجم: واقعیت اینست که امریکا با نقش دادن به ترکیه در لیبیا دنبال حمایت از سراج نیست؛ چنان که اردوغان ادعا میکند، بلکه با دقت نمودن به اوضاع جاری روشن خواهد شد که اهداف امریکا از این کار، اهدافی داخلی، منطقهای و بین المللی است و به گمان اغلب قرار ذیل است:
1. داخلی؛ گروههای نظامی زیادی زیر پرچم حکومت سراج فعالیت دارند که گروههای "اسلامی میانهرو" تلقی میگردند و ترکیه پیش از این مداخله با آنها در تماس بوده. اینک برای ترکیه کار سادهای است که این گروهها را به جانب خود بکشد، کاریکه در سوریه با گروههای وابسته به خود نمود تا مناطق دست داشتۀشان را تسلیم بشاراسد جنایتکار کنند. بنابر این ترکیه در لیبیا دنبال استفاده از جریانهای وفادار به خودش جهت تضعیف حکومت سراج در برابر حفتر است. مطمئناً سراج میداند که اردوغان در محور امریکا میچرخد و اینکه دخالتاش در لیبیا به هدف کمک به وی نیست، بلکه به هدف فریب دادن او است تا با خارج نمودن گروههای طرفدار خود از مناطق حساس، پله حفتر را سنگینتر کند؛ درست کاریکه در سوریه با این نوع گروهها نمود. اما سراج سعی دارد در هماهنگی با اروپا خود را به ترکیه نزدیک نموده و ترکیه به رهبری اردوغان را وادار کند از حکومتاش به صفت حکومت قانونی و به رسمیت شناخته شده جهانی حمایت نماید، زیرا حق دارد از هر دولتی طلب همکاری نماید و با این کار امریکا را نگران کند. سپس با سر و صداهاییکه اروپا در پی مداخله ترکیه در سطح جهانی به راه میاندازد، زمینه اعتراض به مداخله امریکا و سپس مصر را فراهم آورد. سراج و اروپا که پشت سر آن قررار دارد انتظار دارند این نگرانی امریکا و سر و صداییکه اروپا به راه خواهد انداخت بالای امریکا تأثیر گذاشته و فشارهای حفتر و مصر بالای سراج را کاهش دهد.
2. منطقهای: مصر فرصت خواهد یافت به بهانه مداخله نظامی ترکیه، حمایتهایش از حفتر را با قوت بیشتر افزایش دهد، در حالیکه الجزایر به دلیل شرایط داخلی که دارد توان کمک به سراج را ندارد. ممکن است مصر نیروهای نظامیاش را علناً و مستقیماً برای جنگیدن وارد لیبیا کند، اما پشتیبانی ترکیه از حکومت سراج کاملاً نمادین بوده و هیچ اهمیت قابل توجهی نخواهد داشت، درست مانند پشتیبانی ترکیه از گروههای سوریه وابسته به آن، زیرا گذشته از این که اهداف ترکیه از این پشتیبانی در حد سر و صدا و سخن خلاصه میشود و کمکهای اندکی را به هدف به دام انداختن آن گروهها پیشکش خواهد نمود، موقعیت ترکیه از لیبیا فاصله زیادی دارد. گروههایی نظامی لیبی که به پشتیببانی و کمکهای ترکیه دلخوش کرده اند، چیزی جز سراب نخواهند دید.
3. جهانی: مداخله ترکیه در بحران لیبیا، این بحران را تبدیل به میدان کشمکش میان ترکیه و روسیه خواهد نمود، اتفاقیکه همین الآن افتاده، چنانچه اردوغان در اظهاراتاش به حضور نظامی روسیه در لیبیا اعتراض دارد و روسیه از مداخله ترکیه اظهار نارضایتی میکند و سپس دو طرف در مورد توافقات میان ترکیه و روسیه در خصوص قضیه لیببیا مطرح میگردد! این قضیه شباهت کاملی به دسیسههای ترکیه و روسیه در قضیه سوریه دارد.
4. به نظر میرسد اردوغان سعی دارد از توافقیکه با سراج در خصوص اکتشاف منابع گاز و پترول داشته سوء استفاده نماید و این را فرصت مناسبی برای نیرنگ زدن یافته، چنانچه «فاتح دونماز وزیر انرژی ترکیه گفت: به مجرد صدور توافق تقسیم حدود بحری و ثبت آن در سازمان ملل، ترکیه کار صدور جوازهای اکتشاف و تولید نفت و گاز را در این منطقه آغاز خواهد نمود. وی افزود: فکر میکنم ما این کار را در ماههای نخست سال 2020م عملاً آغاز کنیم.» (منبع: رویترز 18 دسمبر 2019م) میدانیم که تلاشهای ترکیه در جهت جستجوی گاز در بحر متوسط به عمق 100 کیلومتری سواحل ولایت انتالیا، که از اکتوبر 2018م آغاز گردید، چندان جدی نبود و به کوبیدن آب در هاون شباهت داشت، چنانچه وزیر انرژی ترکیه خود اعتراف نمود که ترکیه هنوز کار اکتشاف نفت و گاز را آغاز نکرده، هرچند کشتیهایی را به این هدف ارسال نموده. اما اینک ترکیه قصد دارد به مردم طوری وانمود کند که دنبال نفت و گاز است و هدفاش از مداخله در بحران لیببیا، تأمین منافع ترکیه میباشد، در حالیکه واقعیت اینست که دارد نقش فریبندهای را در لیبیا به نفع امریکا بازی میکند.
ششم: در مورد یکطرفه شدن جنگ طرابلس باید گفت: نشانههایی در ماههای اخیر برجسته گردیده که بیانگر سنگینتر شدن پله حفتر در این جنگ است:
1. اروپا به دلیل صحنهسازی که امریکا با وارد نمودن روسیه و ترکیه در بحران لیبیا به راه انداخته متزلزل شد، از طرفی مصر نیز، چنانکه اشاره نمودیم، نقش خویش را فعالتر نمود و به این ترتیب حفتر تشویق شد فعالیتهای نظامی خویش را در طرابلس شدت بیشتری دهد. «خلیفه حفتر فرمانده کل نیروهای موسوم به اردو/لشکر ملی لیبیا شام پنج شنبه 12 دسمبر 2019م از آغاز جنگ فیصله کننده به جانب طرابلس خبر داد و از خطوط اول جنگ خواست به قوانین جنگ پایبند بمانند. وی که لباس نظامی بر تن داشت و در یک سخنرانی تلویزیونی سخن میگفت خطاب به تمام واحدهای نظامی در طرابلس گفت: امروز از جنگ فیصله کننده و پیش روی به جانب طرابلس خبر میدهیم.» (منبع: دوچ ویله آلمان 12 دسمبر 2019م) روند رو به افزایش فعالیتهای نظامی بعد از آن تا کنون پیوسته ادامه دارد.
2. روسیه به ویژه شرکت "واگنر" پس از دریافت چراغ سبز از جانب امریکا وارد لیبیا شده و در کنار حفتر مزدور امریکا در این سرزمین قرار گرفت. شرکت واگنر روسیه مجهز به تجهیزات پیشرفته نظامی از قبیل سیستم اختلال در روند پرواز است که خود عنصر مهمی در سنگینتر شدن پله نظامی حفتر در برابر دشمناناش به شمار میرود. پوتین رئیس جمهور روسیه به پذیرفتن درخواست امریکا در این زمینه اعتراف نموده گفت: «روسیه با حفتر و حکومت سراج تماس دارد.» (منبع: روسیه امروز 19 دسمبر 2019م)
3. گروههای نظامی زیادی زیر پرچم حکومت سراج فعالیت دارند که گروههای "اسلامی میانهرو" تلقی میگردند و ترکیه پیش از این مداخله با آنها در تماس بوده. اینک برای ترکیه کار سادهای است که این گروه ها را به جانب خود بکشد، کاری که در سوریه با گروههای وابسته به خود نمود تا مناطق دست داشتۀشان را تسلیم بشاراسد جنایتکار کنند. بنابر این ترکیه در لیبیا دنبال استفاده از جریانهای وفادار به خوداش جهت تضعیف حکومت سراج در برابر حفتر است. این از یک طرف، از طرف دیگر اعلان مداخله ترکیه در قضیه لیبیا به پشتیبانی از سراج در حقیقت مقدمهای خواهد بود برای اعلان مداخله علنی مصر در لیبیا و پایان دادن به مداخله سری.
4. نیرنگبازها میان ترکیه و روسیه: طوریکه ترکیه وانمود میکند که انگار به پشتیبانی از سراج مداخله نموده و اردوغان به روسیه میتازد که چرا از حفتر حمایت میکند، چنان چه گفت: «آنان افراد ماهر و تربیت شدهای را به نفع حفتر در لیبیا استخدام میکنند و این کار را توسط گروه موسوم به "واگنر" انجام میدهند و روشن است که چه کسی آنان را تمویل میکند». وی افزود: «اوضاع از این قرار است و قطعاً درست نیست ما در برابر این وضعیت دست بسته ناظر بمانیم و ما تا کنون هر آنچه در توان داشتیم به خرچ دادیم و این کار را ادامه خواهیم داد». (منبع: الجزیره نت 20 دسمبر 2019م) دو روز بعد از دیداراش با پوتین سخن میگوید: «من و پوتین هیأتی را جهت بررسی تحولات لیبیا تشکیل داده ایم و قرار است مسؤولین دو کشور به زودی در این خصوص با هم ملاقات کنند». (منبع: تلویزیون إن تی فی ترکیه 18 دسمبر 2019م) درست مانند زمانیکه با روسها ملاقات و همکاری مینمود؛ در حالیکه آنان مردم سوریه را شب و روز با بمبباران میکردند، اما اردوغان منافقانه وانمود میکرد که به هدف پشتیبانی از گروههای نظامی و مردم سوریه وارد این سرزمین شده. دو طرف گمان میکنند دارند بازی پوشیده و نامرئی را انجام میدهند، در حالیکه همه از آن آگاهی دارند! چنانچه شبکه الجزیره نت به تاریخ 20 دسمبر 2019م به نقل از سایت ایل سوسو دیریوای ایتالیا نوشت: «بحران لیبیا شاهد بازی ترکیه و روسیه است و توافقنامهای در خصوص بحر سیاه میان طرفین در حال انجام شدن است، انگار دو طرف آماده اند تجربه صلح سوریه را در لیبیا تکرار کنند». برملا شدن نیرنگبازیها میان ترکیه و روسیه راه را برای فعالتر شدن حفتر هموار میکند.
این عوامل چهارگانه موقف حفتر را تقویت نموده و وی را تشویق خواهد نمود جنگ در طرابلس را شدت بخشد و طبیعی است که این عوامل توسط امریکا ترتیب و مدیریت میشود. این در خصوص حفتر و جبهه وی، اما در مورد سراج و جبهه او باید گفت که شکی نیست اروپا، به ویژه انگلیس، فرانسه و ایتالیا از وی پشتیبانی میکنند، به علاوه این که گروههای جنگی سختکوشی در اختیار دارد، به ویژه جنگجویان مصراته. اما تداوم مداخلات بیرونی، چنانکه در فوق بیان گردید و افزایش فشارهای نظامی بالای طرابلس و جلب و جذب گروههایی از داخل نظامیان سراج به جانب ترکیه، همه و همه بیانگر این است که نفوذ اروپا در لیبیا رو به تزلزل گذاشته و بسیار دشوار به نظر میرسد جریان بزرگ سیاسی وابسته به انگلیس و اروپا در لیبیا موفق شوند این نفوذ را از این مهلکه نجات دهند، مخصوصاً بعد از این که امریکا با وارد نمودن روسیه و ترکیه در میدان این بحران، اوضاع را مختل نمود، یعنی حوادث اخیر و شواهد موجود بیانگر این است که به مشکل میتوان تصور نمود نفوذ اروپا در لیبیا به حالت قبلی خود بر گردد. اما با آن هم باید گفت که یکطرفه نمودن بحران از طریق نظامی در زمان قابل پیشبینی کار آسانی نیست و بنابر این انتظار میرود دو طرف "امریکا و اروپا" بر اساس طریقه سرمایهداری شان به راهحلهای سیاسی روی آورند. ممکن است دشوار شدن حل نظامی بحران برای یک طرف آن را وادار کند "حل وسط" را مطرح نموده و دستاوردهای سیاسی را در برابر دستاوردهای نظامی بپذیرد، دستاوردهای نظامی که در حال حاضر به نفع حفتر یعنی امریکا میچرخد.
هفتم: در اخیر باید گفت آنچه بیشتر از هم دردآور است اینست که سرزمینهای مسلمانان میدان کشمکش کفار استعمارگر و توسط ابزاری از فرزندان خود ما مسلمانان و به نفع کفر و کفار باشد، فرزندانیکه حکام خائن سرزمینهای مسلمانان برای خوشخدمتی به کفار جهت بقای خویش بر اریکههای شکسته و ناپایدار قدرت از آنان استفاده میکنند. این حکام خاین نمیدانند که سر انجام امور در دست پرهیزگاران، اسلام و اهل اسلام خواهد بود و آنگاه همه از کردههای خویش پشیمان خواهد شد؛ در حالیکه پشیمانی هیچ سودی نخواهد داشت.
﴿فَتَرَى الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسَارِعُونَ فِيهِمْ يَقُولُونَ نَخْشَى أَنْ تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ فَعَسَى اللَّهُ أَنْ يَأْتِيَ بِالْفَتْحِ أَوْ أَمْرٍ مِنْ عِنْدِهِ فَيُصْبِحُوا عَلَى مَا أَسَرُّوا فِي أَنْفُسِهِمْ نَادِمِينَ﴾
ترجمه: مى بينى كسانى كه در دلهايشان بيمارى است در [دوستى] با آنان شتاب مىورزند، مىگويند مىترسيم به ما حادثه ناگوارى برسد؛ اميد است الله از جانب خود فتح [منظور] يا امر ديگرى را پيش آورد تا [در نتيجه آنان] از آنچه در دل خود نهفته داشته اند، پشيمان گردند.