شنبه, ۲۱ مُحرم ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۷/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
حکم شکنجه ی بازداشت شده
بسم الله الرحمن الرحيم

حکم شکنجه ی بازداشت شده

پرسش :

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

حکم استفاده از لت و کوب زندانی بازداشت شده جهت اخذ اقرار و شواهد که نظر به دلایل مشکوک و بدون اسناد و شواهد بازداشت شده و مورد لت و کوب قرار می گیرد چیست؟ معلوم است که وی تحت تعذیب و شکنجه اقرار به انجام کاری می کند. بخش دوم پرسش اینست که آیا استفاده از وسیله ای تَوهم آور(پیچ کاری) برای اقرار متهم به آن چه نزدش است، جواز دارد یا خیر؟ زیرا آنانی که متهم را تعذیب می کنند، از این استفاده برای پیش گیری از لت و کوب استفاده می نمایند، چون بسیاری اوقات لت و کوب منجر به مرگ می گردد.

پاسخ :

وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!

 شکنجه ی متهم در اسلام جرم بزرگی است؛ کسی که چنین جرمی را مرتکب می شود وفق احکام شرعی عِقاب شدیدی را در پی دارد. چنان چه گرفتن اعتراف توسط شکنجه در اجراآت قضایی ارزش اعتراف را دارا نمی باشد، نه تنها این بلکه حتی اگر تهمت هم مستقیم در محکمه ی قضایی تثبیت شده باشد، جائز نیست که قاضی بنابر اقرار متهم عقوبتی را بالای وی تعیین کند که در آن تعذیب باشد، بلکه همان عقوباتِ تطبیق می شوند که از طرف شریعت مقرر شده اند. برای وضاحت بیشتر صورت مسئله چنین بیان می گردد:

  1. این موضوع را در ماده‏ 13 مقدمه دستور(قانون اساسی دولت خلافت) این طور تفصیل داده ایم: برائت ذمه حالت اصلی است. هیچ کسی بدون موجب تعذیب نمی شود مگر به حکم محکمه، و تعذیب هیچ فردی مطلقاً جواز ندارد و فردی که به این عمل مبادرت ورزد، مجازات می شود. آن چه در شرح این مورد بیان شده است نقل می کنیم:

مسلم از وائل بن حجر روایت می‏کند که فرمود:

﴿ جَاءَ رَجُلٌ مِنْ حَضْرَمَوْتَ وَرَجُلٌ مِنْ كِنْدَةَ إِلَى النَّبِيِّ صلى الله عليه وسلم، فَقَالَ الْحَضْرَمِيُّ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّ هَذَا قَدْ غَلَبَنِي عَلَى أَرْضٍ لِي كَانَتْ لأَبِي، فَقَالَ الْكِنْدِيُّ: هِيَ أَرْضِي فِي يَدِي أَزْرَعُهَا لَيْسَ لَهُ فِيهَا حَقٌّ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم لِلْحَضْرَمِيِّ: أَلَكَ بَيِّنَةٌ؟ قَالَ: لاَ، قَالَ: فَلَكَ يَمِينُهُ، قَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، إِنَّ الرَّجُلَ فَاجِرٌ لا يُبَالِي عَلَى مَا حَلَفَ عَلَيْهِ وَلَيْسَ يَتَوَرَّعُ مِنْ شَيْءٍ، فَقَالَ: لَيْسَ لَكَ مِنْهُ إِلاَّ ذَلِكَ  ﴾

مردی از حضرموت و مردی از کِنده نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم حاضر شدند، حضرمی فرمود: یا رسول الله این مرد زمین من را غصب کرده است، درحالی که این زمین از پدرم بود؛ کندی فرمود: این زمین از من است و بادستانم آن را کشت می کنم، وی کدام حقی در این زمین ندارد. رسول الله به حضرمی فرمود: آیا کدام ثبوت و دلیلی داری؟ فرمود: نخیر، سپس رسول الله فرمود: قسم یادکن، حضرمی گفت: این مرد فاجر است و اهتمامی به قسم نکرده و از هیچ چیزی نمی ترسد. رسول الله فرمود: برتو جز قسم چیزی دیگری نیست.

بیهقی به سند صحیح روایت می کند که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود:

﴿ الْبَيِّنَةُ عَلَى مَنِ ادَّعَى، وَالْيَمِينُ عَلَى مَنْ أَنْكَرَ

برمدعی گواهی دهنده ای هست و برمنکر و انکار کننده قسم است.

در حدیث اول رسول الله صلی الله علیه وسلم، مدعی را مبنی برشاهد پذیرفته است، این بدان معناست که متهم بی گناه است تا زمانی که جرم بر وی اثبات شود، و در حدیث دوم رسول الله بیان می کند که اصل در وجوب شاهد، مدعی است، و این دلیل بر آنست که تا زمانی جرم بالای وی ثابت نشود وی بی گناه می باشد.

  1. به این شکل متهم از جرم بی گناه بوده تا زمانی که جرم بروی ثابت نشود. پس تعذیب و شکنجه با هر وسیله برای گرفتن اعتراف از وی جواز ندارد. چنان چه ادله‏ی شرعی درین مورد وارده شده است که صراحتاً تعذیب و شکنجه ی متهم را منع می کند.

الله سبحانه وتعالی تجاوز بر مسلمان و یا به یکی از اعضای بدن وی را حرام قرار داده است، و عقوبت شرعی در مورد کسی که برهرچیزی تجاوز می کند، تعیین گردیده است. چنان چه او سبحانه وتعالی می فرماید:

 ﴿ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَاناً وَإِثْماً مُبِيناً  (نور،58)

و کسانی که مردان مؤمن و زنان مؤمن را بی هیچ گناهی که مرتکب شده باشند؛ آزار می دهند، به راستی(بار) بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیده اند.

مسلم در صحیح خود از هشام بن حکیم بن حزام روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:

"الله سبحانه وتعالی آنانی را که در دنیا دیگران را عذاب می دادند، عذاب می کند."

مسلم نیز در صحیح خود از ابی هریره رضی الله عنه روایت می کند که پیامبر فرمود:

( صِنْفَانِ مِنْ أَهْلِ النَّارِ لَمْ أَرَهُمَا، قَوْمٌ مَعَهُمْ سِيَاطٌ كَأَذْنَابِ الْبَقَرِ يَضْرِبُونَ بِهَا النَّاسَ... )

دو نوع از اهل دوزخ اند که آن ها را نديده ام: گروهی که همراه شان تازيانه هايی مانند دم‏های گاو است و بوسيلۀ آن مردم را می زنند....

  1. بازداشت و گرفتن اعتراف به اکراه و جبر ارزش اعتراف را در اجراآت قضایی نداشته و نه اعتباری است که به اختیار گرفته می شود. ابن ماجه در سنن خود از ابوذر غفاری رضی الله عنه روایت می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

( إِنَّ اللَّهَ قَدْ تَجَاوَزَ عَنْ أُمَّتِي الْخَطَأَ، وَالنِّسْيَانَ، وَمَا اسْتُكْرِهُوا عَلَيْهِ، فما يستكره المرء عليه لا يؤاخذ عليه )

به تحقیق الله سبحانه وتعالی از امت من خطاها، فراموشی و آن چه بالای شان به اجبار انحام می شود، گذشته‏ است.

حاکم در مستدرک خود از ابن عباس روایت می کند که پیامبر فرمود:

( تَجَاوَزَ اللَّهُ عَنْ أُمَّتِي الْخَطَأَ، وَالنِّسْيَانَ، وَمَا اسْتُكْرِهُوا عَلَيْهِ )

الله متعال از امت من خطاها، فراموشی و آن‏چه بالای شان اجبار می‏شود، گذشته است.

  1. هم‏چنان زمانی تهمت به اساس شواهد شرعی در نزد قاضی ثابت شود، قاضی صلاحیت دارد و در مجلسی که قضاوت به حق و عدل صورت می گیرد، قاضی حق ندارد که بروی کدام عقوبت را تعیین کند، مگر آن چه نصوص شرعی بیان کرده است؛ نه آن عقوباتی که شریعت آن را حرام قرار داده است و یا این که پیرامون آن نص شرعی موجود نباشد؛ مثلاً: عقوبتِ جائز نیست که الله متعال آن را در آخرت بحیث عذاب قرارداده و دلیل در خصوص این موضوع آنست که بخاری در حدیثی از ابوهریره رضی الله عنه روایت می کند که پیامبر فرمود:

( وَإِنَّ النَّارَ لا يُعَذِّبُ بِهَا إِلاَّ اللَّهُ )

هیچ کس حق با آتش عذاب کردن را ندارد، مگر الله متعال.

و ابوداود در حدیثی ابن مسعود در حکایتی به چنین لفظی روایت می کند:

( فَإِنَّهُ لا يُعَذِّبُ بِالنَّارِ إِلاَّ رَبُّ النَّارِ )

پس وی با آتش عذاب نمی کند مگر پروردگار آتش.

بنابر این هنگامی نزد قاضی در مجلس قضا ثابت شود که مجرم، جرمی را مرتکب شده است جائز نیست که وی را با آتش مورد عذاب قرار دهد و نه به مانند آن را انجام دهد؛ مانند: برق دادن و نه با چیزی دیگری‏ که با آن الله متعال در آخرت عذاب می کند. هم چنان جائز نیست که بالای وی کدام عقوبتی آورده شود، مگر عقوبات که شریعت بالای وی مقرر کرده است.

پس جائز نیست احدی را با حریق کردن آتش یا با کشیدن ناخن ها و یا با چیدن ابروهایش و یا هم برق دادن و غرق کردن زیر آب، یا ریختاندن آب سرد بربالای وی و یا گرسنه نگاه کردن و یا هم نگهداری وی بدون در نظرگفتن حاجات که در اثر آن از سردی هلاک شود وغیره عذاب داد؛ بلکه در عقوبت وی شریعت آن چه مقرر کرده محدود شده است، در غیر آن بر حاکم حرام است که وی را به شکلی از اشکال از عذاب های یاد شده، عذاب دهد.

بناً عذاب دادن هیچ انسانی مطلقاً جواز ندارد و کسی که چنین کاری را کند، خلاف شرع است و هنگامی ثابت شود که کسی، شخصی را عذاب کرده است وی هم چنان عذاب کرده می شود.

برادر شما عطا بن خلیل ابورشته

Last modified onیکشنبه, 05 فوریه 2017

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه