- مطابق
حکم هدیه دادن به خریداریکه مبلغ معینی خریداری کند
(ترجمه)
در پاسخ به پرسش ابوالبراء محمد علی
پرسش
السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!
الله متعال دروازههای علم و معرفت را بر شما شیخ بزرگوار عطاء بن خلیل ابوالرشته بگشاید و از او سبحانه وتعالی میخواهم که نصرت اهل قوت و قدرت و انسانهای متقی و پاک را برای تان فراهم نماید! پرسش من خدمت شما این است که: بعضی از فروشگاهها اقدام به نوعی از تبلیغات میکنند به این طریق که هرگاه یک خریدار جنسی را به قیمت 20 دینار خریداری کند، در این صورت خریدار به یک قرعهکشی مبهمی داخل میگردد تا جایزه به دست آورد.
پرسش این است که: آیا این اعلان به حرام داخل است؟ یا جواز دارد؟ اگر ثبت نام خریدار از طرف صاحب فروشگاه صورت گیرد، بدون اینکه خریدار بداند، آیا خریدار به حرام داخل میشود؟ یا صاحب اعلان به حرام گرفتار شده است؟ الله متعال به شما برکت دهد و ما را بر بیعت تان در بیت المقدس به زودی جمع نماید. بإذن الله!
پاسخ
وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!
قبلاً هم پاسخی در مورد چنین پرسشی به تاریخ 14/5/2007 م ارایه کرده بودیم که برای تان نقل میکنم: «بیع غرر باطل است، به این خاطر که جنس فروخته شده باید معلوم باشد. در صورتیکه جنس معلوم باشد معامله صحت دارد، در غیر این صورت مجهول بودن جنس سبب باطل شدن معامله میگردد. اما حالاتی که شما ذکر نمودید در واقعیتهای مختلف، متفاوت میباشد که احکام آن قرار ذیل است:
1- در صورتی که فروشنده برای خریدار به یک اندازۀ معینی هدیه بدهد یا به صورت بخشش بیفزاید و یا مانند آن جایز است و این معامله درست میباشد و زیادتیکه فروشنده برای خریدار داده است، تحت نام بخشش قرار گرفته و صحیح میباشد.
2- گذاشتن هدیۀ مشخصی در یک جنس مشخص؛ قاشقی، ساعتی برای اطفال و... یا اینکه ورقی را بگذارد و در آن اسم جایزه نوشته باشد تا خریداریکه آن را در بین جنس خود یافته است نزد تاجر برود و همان جایزۀ مشخص شده و یا نوشته شده بر ورق را تسلیم شود، این عمل جواز دارد و این معامله صحیح میباشد تا زمانیکه جنس فروخته شده معلوم باشد، مثلاً: صندوق کلینکس که در داخل بعضی از قوطیهای آن هدیهای باشد، در این صورت معامله صحیح است، زیرا خریدار، مبلغ پولی را برای خریداری صندوق کلینکس پرداخته است و در داخل آن ساعتی یافته که به عنوان هدیه گذاشته شده و اگر نیافت هم چنین جایز میباشد؛ چرا که وی صندوق کلینکس را خریداری کرده و پول آن را پرداخته است و فروشنده مجبور نیست تا به وی هدیه بدهد؛ پس اگر چیزی در آن یافت جایز است و اگر چیزی هم در آن نیافت معامله جایز است.
3- فروش صندوق قفل شدهای که مشخص نیست داخل آن چی میباشد، گاهی ممکن است خالی باشد یا چیزی در داخل آن باشد که بیشتر از قیمت پرداخته شده ارزش داشته باشد یا چیزی در داخل آن باشد که برابر با قیمت پرداخته شده باشد و یا هم کمتر از آن چه پرداخته است. در این صورت این بیع غرر است و چنین معاملۀ جواز ندارد.
4- گذاشتن یک شماره در میان جنس مشخصی تا اینکه صاحب جنس توسط آن شماره در قرعهکشی جوایز داخل گردد، چنین عملی بیشتر به باب قمار داخل میشود، زیرا قمار آنست که شخص برنده از بازنده یا شخص کامیاب از شخص ناکام چیزی بگیرد و هر کاریکه دو طرف معامله در آن به شکلی شریک باشند که کامیاب از ناکام چیزی بگیرد، در قمار داخل است.
اگر چند نفر با اوراقی بازی کنند، به این گونه که برنده از بازندگان چیزی بگیرد، این عمل قمار شمرده شده و حرام است. هرگاه دو نفر با هم در اسپدوانی، بایسکلسواری یا با موتر مسابقه دهند و برندۀ مسابقه از بازنده چیزی بگیرد، این عمل قمار است. هرگاه ده نفر اسمهای شان را بر یک ورق یا بر اعدادی بنویسند و سپس آن را در صندوق انداخته و یک ورق به صورت قرعه بردارند و صاحب آن ورق از کسانیکه اوراقشان در قرعه بالا نیامده چیزی بگیرد، این عمل قمار بوده و حرام است، به همین قسم دیگر موارد...
حالا میپردازیم به شمارههاییکه در جنس فروخته شده گذاشته میشود تا بعد از آن شامل قرعهکشی گردد، اغلب فروشنده در زمان فروش جنس، قیمت جایزه را در حساب داخل میسازد. مثلاً جایزهای که مورد قرعهکشی قرار میگیرد، قیمت آن یک هزار دینار است و شمارۀ آن «50»، این شماره را شخص فروشنده در میان هر ده هزار قوطی میگذارد، یعنی در این قوطی شمارۀ 1، در آن قوطی شمارۀ 2 و ..... تا 10000 که در میان آن شمارۀ 50 وجود دارد و شخص فروشنده قیمت جایزه (یک هزار دینار) را در نرخ تمام ده هزار قوطی داخل مینماید و عوض اینکه یک قوطی را به یک دینار بفروشد، آن را با زیادت ده قروش به فروش میرساند و شخص فروشنده در زمان قرعهکشی بعد از فروش ده هزار قوطی در نرخ اجناس فروخته شده 10000 * ده قروش افزوده است، یعنی یک هزار دینار که عبارت از همان قیمت جایزۀ است که برای شخص برنده میدهد، در این صورت شخص برنده گویا جایزه را از سرمایۀ بازندگان شمارهها به دست آورده است، گرچه این قضیه به صورت واضح دیده نمیشود.
ممکن که یک شخص بگوید: اگر تاجری در میان اجناس خود شمارههای گذاشته باشد تا مردم توسط آن شمارهها برندۀ جایزه شوند و در عین حال جنس خود را به قیمت عادی آن بفروشد تا خریداران را برای خرید جنس خود تشویق و ترغیب نماید و این تاجر از طریق تغییر نرخها، قیمت جایزه را در حساب داخل نسازد، در این صورت حکم آن چگونه است؟
اگر چه این کار احتمالی است که جایزه را بدون زیادت نرخ جنس، جهت تشویق خریداران بگذارد و این احتمال بسیار ضعیف میباشد، خصوصاً زمانیکه جایزه بزرگ باشد، مانند قرعهکشی بر یک موتر یا مانند آن.
به هرحال، اگر برنده شدن شخص به حساب ارقام بازندگان ارتباط نداشته باشد، باز هم این عمل تحت امور مشتبهات داخل است.
نصیحت من به برادرانیکه جنسی را خریداری میکنند، اینست که به مواردیکه دربرگیرندۀ شمارههای قرعهکشی باشد، اشتراک نکنند تا شامل قرعهکشی نشوند و شمارههای موجود در جنس را از بین ببرند تا شیطان آنان را نفریبد که در قرعهکشی تلاش نمایند. 27 ربیع الآخر 1428 هـ.ق. برابر با 14 می 2007 م» پایان نقل قول.
چنانچه میبینید، آنچه به نظرم درستتر میرسد، اینکه فروشنده گاهی در نرخ اجناس، قیمتی را میافزاید تا حداقل عوض قیمت جایزه را حاصل کند که در این صورت برندۀ جایزه کسی است که جایزه را از همان پولی گرفته که صاحبان شمارههای بازنده در قیمت اجناس به صورت زیادت متحمل شدند و آنچه من ترجیح میدهم، اینکه چنین معاملهای جواز ندارد و حداقل آن چنانکه گفتم، در تحت امور مشتبهات داخل میشود و شخص مؤمن پرهیز میکند از آنچه در آن شک وجود داشته باشد.
امام ترمذی حدیثی را روایت نموده و آن را حدیث حسن صحیح میگوید از ابی الحوراء السعدی که گفت: برای حسن بن علی گفتم: چیزی از رسول الله صلی الله علیه و سلم حفظ ننمودی؟ وی گفت: از رسول الله صلی الله علیه و سلم این را حفظ نمودم که فرمودند:
«دَعْ مَا يَرِيبُكَ إِلَى مَا لَا يَرِيبُكَ فَإِنَّ الصِّدْقَ طُمَأْنِينَةٌ وَإِنَّ الْكَذِبُ رِيبَةٌ»
ترجمه: آنچه تو را به شک میاندازد، ترک کن و به سوی آن چیزی برو که تو را به شک نیندازد، قطعاً که صداقت سبب اطمینان و دروغ سبب شک و تردید میشود.
اما اگر شما مطمئن هستید که شخص فروشنده در نرخ اجناس به اندازۀ قیمت جایزه نمیافزاید و جایزه را همین قسم جهت رضای الله سبحانه وتعالی به مردم هدیه میدهد تا کالای آن ترویج پیدا کند! این موضوع دیگری است که نیاز به بررسی دیگری دارد!
امیدوارم که این پاسخ کافی برای پرسش شما بوده باشد و الله اعلم و احکم.
برادرتان عطاء بن خلیل أبوالرشته
مترجم: احمد صادق امین