- مطابق
دعوت الیالله با حکمت و موعظۀ حسنه
(ترجمه)
الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوْا وَالَّذِينَ هُمْ مُحْسِنُونَ﴾
[نحل: ۱۲۵-۱۲۸]
ترجمه: با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشی که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت از هر کسی بهتر میداند، چه کسی از راه او گمراه شدهاست و او به هدایت یافتهگان داناتر است و هرگاه خواستید مجازات کنید، تنها بهمقداری که به شما تعدّی شده کیفر دهید و اگر شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است. صبر کن و صبر تو فقط برای الله(سبحانه وتعالی) و به توفیق او(سبحانه وتعالی) باشد و بخاطر(کارهای) آنها، اندوهگین و دلسرد مشو و از توطئههای آنها در تنگنا قرار مگیر! الله(سبحانه وتعالی)
با کسانی است که تقوی پیشه کردهاند و با کسانیکه نیکوکارند.
کلمۀ امر(اُدعُ) بر سه محور(دعوتگر، دعوت و اسلوبدعوت) میچرخد و برای هر دعوتگریکه میخواهد به گونۀ شایستهی آن در طاعت الله سبحانه وتعالی قرار داشته باشد، مسئولیتی را واگذار میکند که انجام آن حتمی و ضروری میباشد.
دعوت الیالله در حقیقت دعوت به "لااله الا الله محمد رسول الله" و دعوت به ایمان به عقیدۀ اسلامی میباشد؛ ایمان به الله، ملائک، کتابها و پیامبران الله سبحانه وتعالی، ایمان به قضاء و قدر و اینکه خیر آنها و شرآنها صرفاً از جانب الله سبحانه وتعالی میباشد و بس. دعوت الیالله در حقیقت دعوت به کار نمودن در راستای آن چیزی میباشد که لازمۀ چنین ایمانی است، دعوت برای از سرگیری زندگی اسلامی و برای ایجاد دولت اسلامی که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را در مدینۀ منوره تأسیس کرده بود؛ دولتیکه اسلام را تطبیق، احکام اسلامی را اجراء، خیر و صلاح جامعه را تأمین و میان مردم عدل و انصاف را پدید میآورد.
دولت اسلامی به سرعت در جهان وسعت یافت؛ چنانچه جمعیت مسلمانان امروزه نزدیک به یک چهارم از جمعیت زمین، به حدود ۱.۸ میلیارد مسلمان رسید، سرزمینهای اسلامی در امتداد سه قارۀ معروف گسترش یافت، مسلمانان در سراسر جهان گشت وگذار نموده و هیچ کم و کاستی نداشتند؛ آنچه که امروزه مسلمانان ندارند، دولتی میباشد که شریعت الله سبحانه وتعالی را در میانشان تطبیق نموده و تحت حاکمیتاش از همه امور مسلمانها رعایت به عمل آید، از آنها و سرزمینهایشان حفاظت و خیر و صلاحشان تأمین گردد؛ دولتیکه اسلام را در اقصی نقاط زمین گشترش داده، زمینه و اسباب زندگی تحت سایۀ شریعت اسلام را برای مسلمانان فراهم کند و اسلام را بار دیگر در زندگی بشریت منحیث یک واقعیت زنده برگرداند. بلی، این است جایگاه مختصر دعوت.
همانگونه که ملاحظه میگردد، روشن است که امروزه دعوت در مجرای درست طبیعت خود قرار ندارد. دعوتگران وابسته به دولتهای حاکم بر سرزمینهای اسلامی، تنها برای خدمت به باداران خود بر اسلوب دعوت متمسک شده و از اصل دعوت غافل میباشند؛ زیرا که دعوت در نزدشان از کدام اهمیت و جایگاهی برخوردار نیست. دولتهاییکه به آنها وابسته میباشند، در عوض حکومت بر اساس اسلام، مطابق به سرمایهداری استعمارگر و نظامهای ظالمانه و ستمگرانه حکومت میکنند.
در قدم نخست یک دعوتگر باید بداند که به چه چیزی دعوت میکند و آنچه که دیگران را به آن دعوت میکند، باید خود نیز به آن ملبس باشد؛ به این معنی که نباید گفتارش مخالف کردارش باشد، خواه این دعوتگر یک شخص و یا دولت اسلامیباشد؛ چون دولت اسلامی در واقع نمایندهی تطبیق اسلام بوده و باید سیاستهای داخلی و سیاستهای خارجی خود را بر اساس عقیدهی اسلامی استوار سازد.
دعوت الیالله به خاطر شخص دعوتگر، قوم، منطقۀ دعوتگر و یا هرشخص و چیزی دیگری نمیباشد؛ بلکه دعوت الیالله صرفاً برای الله سبحانه وتعالی و برای دین و رسولش صلی الله علیه وسلم میباشد. دعوتگر تنها در برابر وظیفهایکه الله سبحانه وتعالی بر دوشش گذاشته مسئول بوده و صرفاً برای دین ثابت الله سبحانه وتعالی فرا میخواند و بس؛ وی کدام حق و امتیازی ندارد که ادعا نموده و در برابرش در این دنیا مزدی بخواهد، برای خود و خانوادهاش خواستار حکومت و یا هرگونه امتیاز دیگری باشد؛ بلکه دعوتگر پاداشش را فقط از الله سبحانه وتعالی میگیرد.
اسلوب دعوت به حکمت و موعظۀ حسنه که عبارت از نیکو سخن گفتن و رعایت حال مخاطب و مهلت دادن به آن و خوب گوشدادن به سخنان یگدیگر است تا اعتماد به راستگوی در میان آید، همچنان سخن نرم گفتن که بیانگر حسن نیت بوده و هدف رسیدن به نتیجۀ حق را نشان میدهد. دعوتگر باید از توبیخ، سرزنش و اظهار عیب و کاستیهای مخاطب، جداً اجتناب کند و باید مناقشه، با آرامش کامل بوده و عاری از حمله نمودن، تحقیر، خشم و فریاد بر مخاطب باشد؛ زیرا هدف از دعوت تنها راهنمای بسوی الله سبحانه وتعالی تحقق طاعت و حسن عبادت الله سبحانه وتعالی میباشد و نیازی به لجاجت و شدت استدلال نیست؛ بلکه باید مناقشه بر اساس حسنبیان و اخلاصعمل برای الله سبحانه وتعالی و رسیدن به حق باشد.
﴿وَ إِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ... ﴾
ترجمه: و هرگاه خواستید مجازات کنید، تنها بهمقداری که به شما تعدّی شده کیفر دهید.
این قاعده قصاص بالمثل است، بدون از زیاده روی در عکسالعمل؛ اما با وجود راهحل قصاص بالمثل همانگونه که آیهی فوق به آن صراحت دارد، قرآنکریم به عفو، صبر و شکیبایی فرامیخواند؛ زیرا عفو، صبر و شکیبایی در پذیرفتن اسلام و حقیقت، تأثیرگذاری بیشتری بر طرف مقابل دارد تا قصاص بالمثل؛ اما اگر مخاطب بر جهل و سرکشی خویش اسرار داشته و یا بر کفرش پافشاری داشت، در آن صورت سزاوار عکسالعمل بوده و بدون کم و کاستی در جزای معین آن مجازات خواهد شد؛ عکسالعملیکه ویژۀ دولت اسلامی میباشد.
دعوتگر برای رسیدن به هدف دعوتاش، نیاز به صبر دارد و صبر است که یاری الله سبحانه وتعالی را در پی دارد، صبر و شکیبایی و کنترول احساسات چیزی نیست؛ مگر استجابتی بر این خواستهی الله سبحانه وتعالی:
﴿...وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَِ وَاصْبِرْ وَ مَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ...﴾
[نحل: 126-127]
ترجمه: و اگر شکیبایی کنید، این کار برای شکیبایان بهتر است، صبر کن و صبرِ تو فقط برای الله(سبحانه وتعالی) و به توفیق او(سبحانه وتعالی) باشد.
﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ﴾
[یوسف: ٢١]
ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) در کار خود پیروز است، ولی بیشتر مردم نمیدانند!
نویسنده: ابراهیم سلامت