- مطابق
معاملۀ قرن از قدس آغاز گردید
(ترجمه)
روزنامۀ بلومبرگ امریکایی به تاریخ ۴ دسمبر ۲۰۱۷م زیر عنوان "معاملۀ قرن و نقل سفارت و اینکه چه کسی سیاست خارجی امریکا را اداره میکند؟" گزارشی را اریه کرده است. این گزارش از اختلافات داخلی ادارۀ رئیس جمهور ترامپ، پرده برداشته و علت اصلی را در جارید کوشنر داماد و مشاور ارشد ترامپ، که برنامۀ صلح یهود و عرب را به پیش میبرد، میداند. گزارش میرساند که اکثر معاملات با توافق محمد بن سلمان بدون در جریان قرار داشتن وزارت خارجه امریکا به شکل مرموز، به پیش میرود. ریکستیلرسون وزیر خارجه امریکا، اظهار داشت که ازین پلان و مداخلهکاری کوشنر و عدم مشوره با وی در قضیۀ شرقمیانه، با وجودیکه شش دهه بدینسو مذاکرات صلح خاورمیانه از مسئولیتهای وزارت خارجه محسوب میگردد، هیچ خبری ندارد. گزارش میافزاید که در مقابل "طرح کوشنر" برخی کشورهای عربی در رأس آن سعودی و امارات، از اکثر موقفگیریهای دروغین قبلی خود نیز کنار آمده بودند.
شبکۀ تلویزیونی خبری العالم نیز به تاریخ ۶ دسمبر ۲۰۱۷م، به عین سیاق زیر عنوان "معاملۀ قرن؛ قدس را پایتخت اسرائیل(دولت یهود) ساخت" گزارشی را به دست نشر سپرد. در گزارش آمده است: «دیروز پس از اعلام بهرسمیت شناختن قدس به حیث پایتخت اسرائیل(دولت یهود)، رئیس جمهور ترامپ درین خصوص دو جانبه، هم تماس تلیفونی گرفت و هم تماس تلیفونی دریافت کرد، که از جمله با رئیس فلسطین محمود عباس، شاه اردن عبدالله دوم و رئیس جمهوری مصر عبدالفتاح السیسی، تماس گرفته و تصمیم انتقال سفارت امریکا از تلابیب را به ساحۀ اشغالی قدس، ابلاغ کرد، و پاسخهای هر سه تن از رئیس فلسطین، مصر و دیوان شاهی اردن واضح میسازد که آنها در پاسخ از خطر برهمخوردن صلح منطقوی، امنیت منطقوی، رشد احساسات منفی مسلمانان و نصاری، بدون اینکه توضیح دهند که انتقال فوراً صورت میگیرد و یا در آینده، اظهار نگرانی کردند. از طرفی قصر سفید بیان داشت: «ترامپ با نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتنیاهو، بدون کدام تفصیلی درین خصوص تماس تلیفونی برقرار کرد.»
سخن از معاملۀ قرن، توسط رسانههای خبری به دو دلیلِ مهم خبرساز گردید، که دولت یهود قبل از اجرای هرنوع پلان خواستار آنها بود. اولاً: طبیعی شدن روابط و کنار آمدن کامل با تمام نظامهای عربی حاکم در منطقه؛ دوم: اعتراف رسمی به حاکمیت کامل یهود در شهر قدس با ضمانت اخذ اجرای عبادت تحت حاکمیت یهود، نه زیر رهبری دیگران.
قبل از بیانِ جزئیاتِ دسیسههای معاملۀ قرن و رابطه آن با معاملۀ قدس، و اینکه چه دسیسه و تقصیری درین خصوص شده؛ لازم به یادآوری است که حکام سرزمینهای اسلامی در مقابل دستورات امریکا، سیاست امریکایی خاورمیانه، استراتیژی امریکا برای شرقمیانۀ جدید و یا سیاست سایکس-پیکوی جدید در خاور میانه، از خود هیچگونه موقف و ارادهای ندارند؛ آخرین موقف آنها که مشت خاک دروغین را به چهرۀ زمانه کوفتند؛ اظهارات قدس، مقدسات دینی، سرزمین و حقوقبشر بود.
زمانیکه برخی از موقفگیریها را دقیق میشویم، دقیقاً جز فراموشی کامل تاریخ، چیزی دیگری نیست؛ از جمله: سه موقفگیری رهبران عرب، نشست خرطوم بود که به تاریخ ۲۹ اګست ۱۹۶۷م برگزار گردید و بعدها به "ناتوانی علنی"مسمی گردید. در موقفگیری مذکور آمده است: «نه صلح، نه رسمیت و نه مذاکره با دشمن صهیونی، تا اینکه حق به صاحبش برگردد.»
در خصوص موقفِ سازمان آزادیبخش فلسطین، مهمترین نکات آن چنین بود: «آنها خواستار آزادی کامل سرزمین اشغالی از چنگال سازمان یهود شدند؛ درحالیکه سازمان آزادیبخش قبل از ناتوانی سال ۱۹۶۷م تأسیس شده بود. یعنی برای آزادی سرزمینهاییکه یهود قبل از سال ۱۹۴۸ اشغال کرده بود، تشکیل گردیده بود.» در عهدنامۀ سازمان آزادیبخش آمده که: «فلسطینِ تاریخی از بحر تا نهر غیرقابل تقسیم و غیرقابل تجزیه است.»
کسانیکه از اول موقفگیری سران عرب، سازمان آزادیبخش و اخیراً موقفگیری سلطۀ فلسطین را دنبال دارند، آنها از سال ۱۹۶۷م تا اکنون از موقفهای خود، همیشه کنار آمدهاند، و همیشه قدس، مقدسات، سرزمین، انسان، عقیده و شریعت را فدای فریب صلح کردهاند. اخیراً قدس و معاملۀ قرن کنونی نیز بههدف پایان دادن به قضیۀ فلسطین و واگذاری آن به منافع یهود میباشد. معاملۀ قرن و ارتباط آن به معاملۀ قدس، همان مسئلۀ دروغین صلح است و لازم است تا برخی نکات در مورد آن یاد آوری شود:
۱- موضوع معاملۀ قرن، تولید امروز و دیروز نیست؛ از سالهای قبل چنین شده بود، که نخستین معامله در زمامداری جمال عبدالناصر بود. الجزیره به تاریخ ۱۴ جون ۲۰۱۷م زیر عنوان "معاملۀ قرن، طرحها و چالشهای آن" گزارشی را به نشر سپرد که در آن آمده است: «طرح اسکان ۶۰ هزار فلسطینی در جزیرۀ سینا در زمان جمال عبدالناصر که مردم غزه آنرا ناکام ساخت و هم به بهانۀ اینکه دولت مصر از سیطره و امنیت سینا، عاجز است، "آلون" طرح اسکان در سینا را ارایه و بعدها به "طرح آلون" مسمی گردید. همچنان در سال ۱۶۵۳م انور سادات برای پناهجویان فلسطینی، طرح اسکان در سینا را ارایه کرد؛ سپس دسیسۀ مذکور افشاء و مردم غزه تظاهراتی را به راه انداختند که به اثر آن ۳۰ تن از اهل عزه توسط ارتش مصر به شهادت رسیدند که در نتیجه دولت مجبور به الغای این دسیسه گردید.
۲- معامله قرن بار دیگر در زمان حسنی مبارک تکرار گردید. به تاریخ ۲۹ نومبر ۲۰۱۷م بی بی سی سند سِریی را کشف کرد که در آن آمده است: «حسنی مبارک رئیس جمهور قبلی مصر، سه دهه قبل اسکان فلسطینیها در سینا را پذیرفته بود.» مطابق به اسنادیکه بی بی سی بر مقتضی قانون اطلاعات انگلیس بدست آورده، حسنی مبارک پلان امریکا درین خصوص را پذیرفته بود.»
۳- آمادهگی طرح مذکور درین روزها نیر آشکار شده است؛ اولین سلسۀ آن به تاریخ ۲۱ فبروری ۲۰۱۷م توسط روزنامۀ هارتس یهودی چنین افشاء گردید: «یک سال قبل و اکنون به تاریخ ۲۱ فبروری ۲۰۱۶م طی نشست چهار جانبه بین نتنیاهو، کری، سیسی و عبدالله دوم، موضوعات جدیدی پیرامون یهودیسازی دولت و تبادله سرزمینها بحث کردند.»
پس از یک سال به تاریخ ۱۲ فبروری ۲۰۱۷م ایوب قرا یکی از اعضای حزب لیکود، اظهار داشته که احساسات نتنیاهو، برای طرح ایجاد دولت فلسطینی در سینا را برانگیخته است؛ طبق طرح سیسی این تنها راه رسیدن به توافق صلح بوده و نتنیاهو هم این پلان را حتماً با رئیس جمهوری امریکا، پیشکش خواهد کرد.
از مهمترین مقدمات معاملۀ قرن، که به حیث پیششرط برای یهود میباشد، در نخست کنار آمدن کامل و علنی با سازمان عربی است. چنانچه نتانیاهو در کنفرانس استراتیژی سنجِ هرتزلیا در ۲۰۱۷م تأکید کرد که باید جهان عرب و کشورهای بزرگ، قدس را پایتخت یهود بشناسند. ترامپ نیز در جریان سخنرانیاش سخن مشابه اظهار داشت و در خصوص این طرح امریکا با کشورهای جهان اسلام و کشورهای بزرگ گفتوگو کرده است.
۴- در حالیکه قدس و مسجدالاقصی اصلاً غصب و به زنجیرهای محکم بسته گردیدهاند؛ بهرسمیت شناختن آن به حیث پایتخت یهود از غصب شدن آن بزرگتر نمیباشد. همچنان بیحرمتی به مسجدالاقصی و قطع بخش دیوار براق، مسمی به "دیوار مبکی"، نیز از اشغال آن بدتر نمیباشد.
۵- موقف محکم و بدون تغییر که بهرسمیت شناختن امریکا، اشغال یهود و تقصیر حاکمانِ سرزمینهای اسلامی به آن تأثیری نخواهد آورد، این است که قدس و سرزمین مبارکه الاقصی، سرزمین اسلامی وقفی و خراجی است؛ به اساس عهدنامۀ عمری، یهود جایپای در آن ندارد و این سرزمین مرکز اسلام و در آخرِ زمان دارالاخلافه خواهد بود.
۶- این واقعیت اسفبار، روزی حتماً تغییر خواهد خورد؛ ولی آن زمان که حکام احمق برطرف و امت مسلمه در کنار دولت واحد خلافت بر منهج نبوت، تحت امر فرماندهانی؛ مانند: عمر بن خطاب فاتح قدس، صلاح الدین ایوبی آزادکنندۀ قدس از چنگال صلیبیها و عبدالحمید دوم صاحب موقفِ محکم در مقابل انگلیس و یهود، متحد شوند.
در اخیر از الله سبحانه وتعالی میخواهیم که این دسیسهها عامل کشفِ حقیقتها برای جهانیان و ضربۀ محکمی باشد، تا احمقها از قدرت برکنار و سبب بیداری امت و آگاهی دینی، عقیدتی از مقدسات و اساسات زندگی و سبب اعادۀ عزت از دست رفتهی خلافت بر منهج نبوت گردد. اللهم آمین.
نویسنده: حمد طبيب