یکشنبه, ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۴م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
ترک شدن مردم سوریه توسط برادران شان باعث به تأخیر افتادن پیروزی‌شان علیه ستمگران سوریه گردیده است
بسم الله الرحمن الرحيم

ترک شدن مردم سوریه توسط برادران شان باعث به تأخیر افتادن پیروزی‌شان علیه ستمگران سوریه گردیده است

(ترجمه)

هنگامی‌که اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۸م بخاطر نجات و حمایت از رژیم دست نشانده‌اش از طریق ارتش خود در افغانستان مداخله نمود که بعداً وارد مسابقه تسلیحاتی با ایالات متحده شد و با تمام قدرت خود ادعای یکه‌تازی در میدان مسابقه را نمود، امت مسلمه از شرق و غرب سرازیر شدند تا با این ارتش قدرت‌مند مقابله کنند. بناً ندای عمومی جهاد در راه الله سبحانه وتعالی برای مقابله با ارتش کفری شوروی را سر دادند. از پاکستان الی عربستان سعودی و از لیبیا تا مراکش و سوریه، جنگجویان به طور فعال توسط قدرت‌های خود پشتیبانی می‌شدند، و یا این‌که حد اقل قدرت‌های شان مانع آن‌ها نمی‌شدند. این جنگجویان بعد از ده سال مقابله که در جریان آن اتحاد جماهیر شوروی با از دست دادن عساکر و تسلیحات جنگی زیادی مواجه شد، ارتش شوروی را مجبور به عقب نشینی از افغانستان کردند و جماهیر شوروی شکست‌اش را در مقابل تعداد کمِ از مجاهدین که برادران شان را در افغانستان در مقابل آن‌ها کمک می‌کردند، اعلام نمود.

این مثال در این عصر مدرن تصدیق می‌کند که اگر امت اسلامی مسائل خود را طوری‌که لازم است جدی بگیرند، می‌توانند بر دشمنان خود پیروز شوند. و اگر چنین کنند، مانند پدران شان پیروز خواهند شد. روایت گردیده است که خالد بن ولید رضی الله تعالی عنه نامه‌ای به کسری فرستاد و گفت:

«أسلم تسلَم، والا جئتك برجال يصرّون على الموت كما تصرون أنتم على الحياة»

ترجمه: اسلام بیاور تا سالم بمانی و گرنه مردانی را به سویت روانه می‌کنم که مرگ را دوست دارند همان‌گونه که شما زندگی را دوست دارید.

بعد از خواندن این نامه، کسری از امپراتوری چین طلب همکاری و کمک نمود. امپراتور چین در جوابش چنین گفت: «ای کسری! من و مردمانم توان مقابله با قومی را نداریم که اگر اراده کنند کوه را جابجا می‌کنند.»

مردم سوریه تا حد خفه شدن فریاد می‌زنند! از روز اول فوران انقلاب‌شان در مقابل رژیم ظالم سوریه، آن‌ها از برادران شان(فرزندان این امت)، طلب کمک و همکاری نمودند.

با این حال هیچکس جز چند تن از فرزندان امت به کمک آن‌ها نرسید، زیرا قدرت‌های جهانی و غلامان آن‌ها(حُکام مسلمانان) مانع آن‌ها شدند. علاوه بر این، به جای حمایت از ستمدیده‌گان، این کشورها، معاهدات بین المللی را برای گسترش جنگ‌های صلیبی علیه امت تشکیل دادند. این رژیم ستمگر در برابر مبارزین مخلص مردم شام از هر نوع قواء کار گرفت. در نتیجۀ این جنگ صلیبی، بیش از یک میلیون نفر کشته، بیش‌تر از پنج میلیون نفر پناهنده، اضافه‌تر از شش میلیون مهاجر شدند؛ در حالی‌که  بیش از یک میلیون دیگر در برخی از مناطق سوریه  تحت محاصره قرار گرفته‌اند. افزون بر این، در زندان‌های این رژیم ظالم که بیش از صد هزار نفر به سر می‎برند، به اشکال مختلف شکنجه و همچنین مورد سوء رفتار ذهنی و جسمی قرار گرفته‌اند، به نحوی که حتی در دورۀ اشغال اسپانیا توسط صلیبی‎ها مثال آن دیده نشده است و حتی حیوانات جنگل از آن خجالت می‌کشند.

مردم سوریه برای تقویۀ انقلاب خود در مقابل رژیم اسد و ائتلاف بین المللی، به توانایی‌های اندک خود تکیه کرده‌اند. با توجه به ضرر و زیان آن‌ها در زندگی و اموال شان، "آن‌ها چیزی برای از دست دادن ندارند". با این حال، آن‌ها توانسته‌اند به مبارزۀ خود ادامه دهند و از هدف خود برای سرنگونی رژیم مستبد اسد و جایگزین کردن آن با یک نظام اسلامی، باز نمی‌ایستند. اگر این توطئه‌های نزدیک و دور و از ترک شدن آن‌ها توسط برادران شان نمی‌بود، آن‌ها رژیم بشار ستمگر را مدت‌ها قبل سرنگون می‌کردند. در واقع، درک آن‌ها نسبت به برادران مجاهد افغان‌شان بیشتر است؛ زیرا، اگر دیگران با آنچه مجاهدان سوری با طرح‌ها، کشتار و سوء استفاده... مواجه شدند، مواجه می‌شدند، هیچ کسی در میان‌شان باقی نمی‌ماند که در پی دست یافتن به اهداف عالی باشد، بلکه به جای آن موضع جنایتکارانۀ بین المللی و رژیم نُصیری دمشق را می‌پذیرفت. با این حال، خشونت و بی‌عدالتی در این رژیم کفری باعث گردیده تا مردم سوریه به شمول نیروهای مقاومت دست به مبارزه بزنند، چون گزینۀ دیگری را به جز مقاومت صلاح نمی‌بینند تا به استبداد این رژیم پایان دهند. این است که آن‌ها مانند طارق بن زیاد اند.

هنگامی‌که دشمن کشتی‌های نیروهایش را سوزاند و در مقابل ارتش با دریایی که پشت سرش بود، قرار گرفت، طارق گزینۀ دیگری نداشت؛ مگر این‌که تا هنگام مرگ مقاومت نماید، تا پیروز گردد.

استقامت اهل شام در برابر طوفان، برای سایر مسلمانان امت باوقار اسلامی عذر پنداشته نمی‌شود تا از اهل شام حمایت نکنند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِير﴾

[انفال: ۷۲]

ترجمه: ‏بي‌گمان كساني‌كه ايمان آورده‌اند و مهاجرت كرده‌اند و با جان و مال خود در راه الله(سبحانه وتعالی) جهاد نموده‌اند، و كساني‌كه پناه داده‌اند و ياري نموده‌اند برخي از آنان ياران برخي ديگرند و امّا كساني‌كه ايمان آورده‌اند وليكن مهاجرت ننموده‌اند ولايتي در برابر آنان نداريد تا آنگاه كه مهاجرت مي‌كنند. اگر به سبب دينشان از شما كمك و ياري خواستند، كمك و ياري بر شما واجب است، مگر زماني‌كه مخالفان آنان گروهي باشند كه ميان شما و ايشان پيمان باشد. الله مي‌بيند آنچه را كه مي‌كنيد.

حقیقتاً که رژیم سوریه ضعیف و خسته شده است و حقیقتاً که پیروزی مردم سوریه بر این رژیم نیازی به تلاش بسیار زیاد ندارد. هر دولت در جهان اسلام می‌تواند به فرستادن افراد و تسلیحات جنگی این انقلاب را تقویت بخشد، در صورتی‌که بخواهد به فرمان الله سبحانه وتعالی متابعت کند و فریضه کمک کردن مسلمین را انجام دهد.

بطور مثال پاکستان می‌تواند بعضی از نیروهای ویژۀ آموزش دیدۀ خود را با برخی از سلاح‌های با کیفیت بالا مانند اسلحه‌های ضد هواپیما اعزام بدارد تا نیروهای هوایی روسیه، ترکیه و ایالات متحده را فلج و خنثی نماید؛ زیرا تفوق این سلاح این است، قبل از این‌که باعث کشتن غیرنظامیان شود، جنگجویان این رژیم را هدف قرار می‌دهد. در نتیجه، توازن نیروهای ائتلاف برهم خورده و باعث سرنگونی رژیم ستمگر مذکور می‌گردد. با این حال، به خوبی قابل فهم است که رژیم‌های جهان اسلام-از جمله رژیم پاکستان تحت رهبری سیاسی و نظامی فعلی– رژیم‌هایی اند که غلامانی باداران غربی‌شان می‌باشند و بر گردن مسلمانان این سرزمین حکومت می‌کنند. و آن‌ها نیز کمتر از رژیم ظالم بشار مجرم نیستند. بنابر این، از آن‌ها انتظار نمی‌رود که از انقلاب سوریه حمایت کنند. در عوض، انتظار می‌رود که آن‌ها نقش مشابهی با ترکیه داشته باشند، نقش میزبانی و پیوستن به نیروهای ائتلاف و شراکت با بشار، روسیه، امریکا و ایران در کشتار مردان، زنان و کودکان و در تخریب‌هایی که حتی سنگ‌ها و درختان را باقی نمانده است...، ایفاء می‌نماید. به این ترتیب همه‌ای آن‌ها می‌خواهند که انقلاب مقدس سوریه را نابود نموده و مردم را مجبور سازند تا تحت حاکمیت کفری و استبدادی بشار به ذلت‌شان تن دهند.

بلی امت اسلامی، امت واحد و جدا از دیگر مردمان اند. و تا زمانی‌که موقف متحد در مقابل قضایای خود نگیرند، قادر نخواهند بود که به هدف‌شان برسند.

رسول الله(صلی علی علیه وسلم) می‌فرماید:

«الْمُسْلِمُونَ تَتَكَافَأُ دِمَاؤُهُمْ يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ وَيُجِيرُ عَلَيْهِمْ أَقْصَاهُمْ وَهُمْ يَدٌ عَلَى مَنْ سِوَاهُمْ يَرُدُّ مُشِدُّهُمْ عَلَى مُضْعِفِهِمْ وَمُتَسَرِّيهِمْ عَلَى قَاعِدِهِمْ لَا يُقْتَلُ مُؤْمِنٌ بِكَافِرٍ وَلَا ذُو عَهْدٍ فِي عَهْدِهِ.»

ترجمه: خون مسلمانان یکی بوده، آن‌ها در تعهد، پیمان و بیعت مساوی اند، از دورترین شان باید محافظت شود؛ البته زمانی‌که کسی بالای‌شان حمله می‏‌کند، آن‌ها مانند یک دست بر علیه همه کسانی در خارج از جامعۀ‌شان می‌باشند. قوی ایشان پاسخ در مقابل ضعیف بوده، سلحشور شان پاسخ در مقابل نشستۀ شان می‌باشد. هیچ مسلمان نباید در مقابل غیر مسلمان کشته شود(مگر به اساس قصاص)، و هر کسی‌که با مسلمانان عهد و پیمان دارد نباید تا زمانی‌که بر پیمان خود وفادار است، کشته شود.

بخاطری‌که این رژیم‌ها موانع در مقابل مردم و ارتش‌های مسلمان اند تا برادران شان را در سوریه کمک و حمایت کنند، پس عزل آن‌ها(حُکام سرزمین‌های اسلامی) بر اساس این قاعده فقهی(ما لا یتم الواجب الا به فهو واجب) حتمی است. و نقش امت مسلمه در بر اندازی این رژیم‌ها این است که اصرار کنند تا مخلصین اهل قدرت در ارتش ریشه‌های حُکام و رهبران مزدور فعلی را برکنند و رهبری امت را به حزب‌التحریر، مدافع خلافت بر منهج نبوت، بدهند.

رسول الله(صلی علی علیه وسلم) فرموده‌اند:

﴿مَا مِنْ امْرِئٍ يَخْذُلُ امْرَأً مُسْلِمًا فِي مَوْضِعٍ تُنْتَهَكُ فِيهِ حُرْمَتُهُ وَيُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ فِيهِ نُصْرَتَهُ، وَمَا مِنْ امْرِئٍ يَنْصُرُ مُسْلِمًا فِي مَوْضِعٍ يُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ وَيُنْتَهَكُ فِيهِ مِنْ حُرْمَتِهِ إِلَّا نَصَرَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ نُصْرَتَهُ﴾

ترجمه: کسی‌که آبروی مسلمانی را ببرد و عزت او را پایمال کند، الله سبحانه وتعالی، در جایی‌که باید نصرت شود، رسوایش می‌کند. و کسی‌که مسلمانی را در جایی‌که آبرویش می‌رود و عزت اش پایمال می شود نصرت کند، الله سبحانه وتعالی او را در جایی نصرت می‌کند که ضرورت به نصرت دارد.

مسئولیت حمایت از مسلمانان مبارز در سوریه جدا از مسئولیت حمایت از مسلمانان در دین نیست. علاوه بر آن، این مسئولیت بر هر کسی‌که به یگانگی الله سبحانه وتعالی ایمان دارد، در اولویت قرار دارد.

همدردی و گریه کردن بخاطر ستم دیده‌گان سوریه و بیرون از سوریه و این‌که آن را ایمان ضعیف بنامیم هیچ سودی ندارد. ضعیف‌ترین ایمان تنها از کسی قابل قبول است که توانمندی ندارد و هیچ‌گاهی از کسی‌که توانمندی دارد این دلیل پذیرفته نمی‌شود. بدون شک مسلمانان بشمول مردم پاکستان توانمندی حمایت و همکاری برادران شان را در سوریه دارند، آن‌ها باید یک حاکم و رهبر نظامی مخلص، یک خلیفه که بر اساس کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسول الله(صلی الله علیه وسلم) فرمانروایی کند را انتخاب نمایند.

بلال المهاجر-پاکستان

نوشته شده برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه