- مطابق
مسلمان عملاش را از عقیدهاش جدا نمیکند، در غیر آن یک طعمهی آسانی برای وسوسههای نفس و شیطان خواهد بود
(ترجمه)
مسلمان وقتی اسلام را منحیث عقیدهاش میپذیرد، به یگانگی و اطاعت از خالقاش در تمام اعمال چه بزرگ و یا کوچک تسلیم میشود، با این تسلیمی قانون شریعت را برایخود قطبنمای میداند که او را به سمت امنیت و بهدستآوردن رضایت الله سبحانه وتعالی رهبری میکند. در تمام اعمال و در هر لحظهی از زندگی، مسلمان به قانون الله سبحانه وتعالی پایبندی میکند؛ چون او میداند که خالقاش آگاهتر و تواناتر از هرکسی است که زندگیاش را به سمت آنچه نیکو و شایسته است، رهبری میکند. آری، چرا او نباید بندهی پروردگارش باشد، از او میخواهد و استدعاء میکند، از او تقاضا دارد، ترس دارد و به اندازهی یک چشم بر هم زدن از این غافل نخواهد شد، چرا او خود را در مقابل هوای نفس و شکار شیطان و وسوسهاش در دوری از راه پروردگارش گروگان میگذارد.
﴿قُلْ إِنَّ صَلاَتِي ونُسُكِي وَمَحْيَايَ مَمَاتِي لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِين﴾
[انعام: 162]
ترجمه: بگو، نماز من، قربانی من و زندگی من و مرگ من برای الله(سبحانه وتعالی) است که آن پروردگار جهانیان است.
این راه حقیقت و تقوی است. فرد نباید یک لحظه از تطبیق آنچه الله سبحانه وتعالی در زندگیاش مکشوف ساخته، منحرف گردد. بناءً در زمان انجام اعمال در زندگی، احکام شریعت نوری استند که ظلمت را برایش روشن میسازد، تا زمانیکه او آن نور را ببیند آرامش پیدا کرده و رضایت پروردگارش را به دست خواهد آورد.
ایمان مسلمان اگر قوی و محکم باشد، نیروی شکستناپذیری برایش خواهد داد که او را قادر به غلبه بر مصائب و مشکلات ساخته و وی پروا نخواهد کرد که چه چیزی را برایش قربانی میکند: نفس، ثروت، فرزند... همهچیز در مقایسه با آن بیاهمیت و ناچیز است. افرادی با شانههای آهنین موهای سرشان شانه شد و از دین شان برنگشتند. اصحاب اخدود(حفرههای آتش) کشته شدند، با این حال عذاب و مرگ نتوانستد آنها را از دینشان گمراه کنند. این موضعی است که مسلمان باید تا زمانیکه نمیداند چه فتنهای او را مبتلاء خواهد کرد، اختیار کند و ما از الله سبحانه وتعالی میخواهیم که ما را در دین و اطاعتاش ثابتقدم بگرداند. یک مسلمان باید همیشه آگاه باشد، قانون پروردگارش را فراموش نکند، راه هدایتاش را جستجو و به آن عمل کند، برای اینکه به گمراهی و گناه آلوده نشود و او باید از پروردگارش در تمام امور و تمام حالات اطاعت کند. الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ * وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرّاً يَرَهُ﴾
]زلزال: 7[
ترجمه: پس هرکس به وزن ذرهای نیکی کرده باشد، آن را میبیند و هرکس به وزن ذرهای بدی کرده باشد، آن را میبیند.
مسلمان باید متوجه انجام مسئولیتهایش باشد و از هرچیزیکه سبب ناخشنودی رباش میشود دوری کند، در هر حالتیکه قرار داشته باشد و هرقسم موانع و مشکلاتی را مواجه شود، او نباید به چیزی دیگری غیر از آن اهتمام ورزد، بهخاطریکه تنها هدفاش کسب رضایت پروردگارش و بهدستآوردن جنت و رهایی از آتش جهنم است، قسمیکه پیامبر و راهنمایمان توصیه کردهاست که در خاطر داشته باشید:
«مَوْتٌ فِي طَاعَةِ اللهِ خَيْرٌ مِنْ حَيَاةٍ فِي مَعْصِيَتِهِ»
(مسند شامیین)
ترجمه: مرگ با اطاعت الله(سبحانه وتعالی) بهتر از زندگی بامعصیت است.
مسلمان باید خودش را به تکالیفاش مستحکم کند و برای انجام خوبی و ترک بدی شتاب داشته باشد. صحابهی رسولالله صلی الله علیه وسلم شماری از اعمالی را که الله سبحانه وتعالی انجام آن را اجازه داده است، به ترس افتادن در بدگمانی از انجام آن امتناع میورزیدند. آنها این را سپری میدانستند که آنها را از حرام و افتادن در آن محافظت میکند. آنها میدانستند که زندگی پر از فتنه و خطر میباشد. آنها میترسیدندکه کدام لغزشی از آنها سرنزند. آنها از عذاب الله سبحانه وتعالی خوف داشتند و او سبحانه وتعالی به آنها وعدهی بخشش و ثواب بسیار زیاد را داده است. بناءً چرا ما برای بدستآوردن ثواب بزرگ آنها را تعقیب نکنیم و پا جای پایشان نگذاریم؟
«إِنَّ اللَّهَ قَالَ مَنْ عَادَى لِي وَلِيًّا فَقَدْ آذَنْتُهُ بِالْحَرْبِ، وَمَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدِي بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ، وَمَا يَزَالُ عَبْدِي يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّوَافِلِ حَتَّى أُحِبَّهُ، فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَبَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ، وَيَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا، وَرِجْلَهُ الَّتِي يَمْشِي بِهَا، وَإِنْ سَأَلَنِي لَأُعْطِيَنَّهُ، وَلَئِنْ اسْتَعَاذَنِي لَأُعِيذَنَّهُ، وَمَا تَرَدَّدْتُ عَنْ شَيْءٍ أَنَا فَاعِلُهُ تَرَدُّدِي عَنْ نَفْسِ الْمُؤْمِنِ، يَكْرَهُ الْمَوْتَ وَأَنَا أَكْرَهُ مَسَاءَتَهُ»
(رواه بخاری)
ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) گفته است: هرکس به فردیکه با من وفادار است دشمنی نشان دهد، من با او به جنگ خواهم بود. بندگان من به من نزدیگ نخواهند شد؛ مگر با چیزهایکه من دوست دارم، نسبت به تکالیف شرعی که بالای شان امر کرده ام. بندگان من با انجام نفلیات به من نزدیک میشوند که من او را بسیار دوست میدارم. زمانیکه من او را دوست میدارم، من شنوایی او هستم، وقتی او چیزی را میشنود، دیدهی او هستم، وقتی او چیزی را میبیند، دست او هستم زمانیکه چیزی را میگیرد و یا غذا میخورد و یا قدم میزند؛ هرچیزی را که از من بخواهد، یقیناً آن را به او خواهم داد و وقتی از من پناه بخواهد، من مطمئناً به او پناه خواهم داد. دربارهی هیچ چیزی بیشتر از گرفتن روح بندهی مخلصام درنگ نمیکنم: او از مرگ نفرت دارد و من از صدمه رساندن به او.
مسلمانی چقدر خوشبخت و پیروز است که ایمانش را قوت میبخشد و به الله سبحانه وتعالی اعتماد کرده و به او اتکاء میکند. او بعداً ولیالله(دوست الله سبحانه وتعالی) خواهد شد، و توسط شیطان، جن و انس مغلوب نخواهد شد و موانع و مشکلات او را از کردار نیک باز نخواهند داشت، و او به عقیدهی ثابت و محکم عمل میکند که توسط تکالیفاش پرورش یافته و قوی گشته اند.
اسلام در تمام جنبهها و لحظات زندگی متوجه انسان است. اسلام برایش راهیرا هموار میسازد که پیروی کرده و با اطاعت از پروردگارش زندگی کند. او توسط هیچچیزی از آن منصرف نخواهد شد. او شب را به عبادت سپری کرده و همیشه تضرع میکند: در مریضی و سلامتی... زمان آمدن و ترک خانه و حتی زمانیکه او وارد حمام میشود. او روزه میگیرد، بخشش میطلبد و تکبیر میگوید و در هرجا و همه وقت در پیشگاه پروردگار خود قرار دارد.
﴿الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَاماً وَقُعُوداً وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾
]آل عمران: 191[
ترجمه: آنانکه الله(سبحانه وتعالی) را ایستاده و نشسته و به پهلو یاد میکنند و در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند: ای پروردگار ما، این جهان را به بیهوده نیافریدهای، تو منزهی، ما را از عذاب بازدار.
اگر کسی به اسلام شخصیت یابد، او تشخیص خواهد داد که این دینی است با یک عقیدهییکه از نظاماش جدا نیست. او بعداً خواهد دانست که او باید احکام را بیاموزد و به آن عمل کند؛ او آنها را جدا نمیکند؛ در غیر آن او زندگی دینی نخواهد بود که او پذیرفته است و با پیروی از دیگری به جای پیروی از نظام و قانون خالقاش خود را تلف خواهد کرد. این چیزی است که امروز امت اسلامی بعد از از بین رفتن دولت اسلامی توسط دشمنان از آن رنج میبرند. دشمنان دولت اسلامی، نظام زندگیشان را از بین بردند و به آنها نظامی ارایه کردند که از ایدیولوژی فاسد و پوسیدهی سرمایهداری صادر میشود، که بشریت را با تمام انواع بحران مواجه ساخته است. مسلمان امروزی در زیر نظام فاسد و ناقص ساخت دست بشر، بین قانون اسلام و انجام آنها جدایی آورده و آن را متروک گذاشته است. اعمالش به هیچ اساسی(ایدیولوژیِ) ارتباط ندارد و در یک واقعیت خرابی زندگی میکند که نمیتواند در آن زندگی کند و کسی که اختیارشان را در دست دارد، قانون خالق را از بین برده و قانون خود را بر آنان مقرر کرده است.
مسلمان امروز کسی را نمییابد که او را علیه وسوسههای شیطان کمک کند، او را از احکام خبر دهد و او را به پیروی از راه حق و صلح هشدار دهد؛ اما اگر او خواست که خود را حفاظت کند و به گروهی که با آن کار میکند تعهد کند، و یا اگر خودرا با دیگر تکالیف و تعهد به چیزی که آموخته، حفاظت نکند و ممارست نورزد، بعداً او باید توسط این گفتهی الله سبحانه وتعالی هشدار داده شود:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ * كَبُرَ مَقْتاً عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ﴾
]صف: 2[
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آورده اید، چرا سخنانی میگویید که به کارشان نمیبندید؟ الله(سبحانه وتعالی) سخت به خشم میآید که چیزی بگویید و به جای نیاورید.
او براساس واقعیت پر از وسوسهها و مشکلات، بر خواستهاش غلبه نخواهد کرد. از روزیکه خلافت نابود شد و رژیم کفری جانشین آن گردید، امت مسلمه بهطور خاص و انسانیت بهطور عام از این فاجعه متأثر شده اند. در نظام سرمایهداری، که زندگی را از دین جدا کرده و عشق بهمادیات را درقلبهای مردم انتشار میدهد، آنها خالقشان را احترام نکرده و برای دینشان بهغیر از نماز خواندن و حج کردن کار دیگری نمیکردند. همچنان پابندی به احکام الله سبحانه وتعالی محدود به زمانهای خاصی همچون ماه رمضان شده بود، بهقسمیکه به محض رسیدن به شب بیست و هفتم مردم بهدنبال لذات زندگی خود میروند.
این چیزی است که نظام سرمایهداری انجام داده، ولی اسلام اینگونه نیست. این دین الله سبحانه وتعالی است که انسان را با خالقاش در هر زمان و تحت هر شرایطی ارتباط میدهد. الله سبحانه وتعالی همیشه در یاد مسلمان است؛ او از الله سبحانه وتعالی موفقیت و توانایی را برای استوار کردناش در اطاعت وی میخواهد. زندگی یک مسلمان باید اینگونه باشد: همه چیز برای الله سبحانه وتعالی بوده و او از الله سبحانه وتعالی استدعاء کرده و از مردم بخواهد که تنها الله سبحانه وتعالی را پرستش کرده و از ملامت هیچکس در این راه نترسند. او زندگی خود را در اطاعت الله سبحانه وتعالی سپری کرده و همانگونه که رسولالله صلی الله و علیه وسلم فرموده اند، شخص زیرکی بشود:
«الْكَيِّسُ مَنْ دَانَ نَفْسَهُ وَعَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ، وَالْعَاجِزُ مَنْ أَتْبَعَ نَفْسَهُ هَوَاهَا ثُمَّ تَمَنَّى عَلَى اللهِ»
ترجمه: زیرک کسی است که خود و اعمالاش را برای آنچه که بعد ازمرگ میآید، محاسبه نماید و ضعیف کسی است که از هوای نفس خود پیروی نموده و بعدًا از الله(سبحانه وتعالی) آرزوی بخشیده شدن را بنماید.
اینگونه به اذن الله سبحانه وتعالی از جملهی افراد متقی خواهد بود:
﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَٰئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾
[بقره:177]
ترجمه: نیکوکاری آن نیست که روی خود را بهسوی مشرق و مغرب(یعنی جهات مختلف) بگردانید، بلکه نیکی آنست که کسی به الله(سبحانه وتعالی) ایمان بیاورد و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب و پیامبران و مال خود را با وجود دوست داشتن آن به ذویالقربی بدهد و(به) یتیمان و مساکین و به در راهماندگان و سائلان و در آزاد کردن بردگان و نماز را برپا دارد و زکات را بدهد و آنانیکه چون عهد بستند، بهعهد خود وفادار اند و آنانیکه در سختی و زیان و به هنگام جنگ صابر اند. اینان کسانی اند که راست گفته اند و هم اینان متقیانند.
نویسنده: زینا سامت
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر