- مطابق
انتخابات ۲۴جون ترکیه و وعدههای انتخاباتی
(ترجمه)
با اعلان آغاز کمپاینِ انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، همۀ کاندیدان وعدههای مشابه را از قبیل: ایجاد ثبات اقتصادی، توزیع درآمدهای اقتصادی به صورت عادلانه، مبارزه قاطع با فقر و فساد، ترقی وغیره را بیان کردند. پیرامون این موضوع چند نکته را اشاره می کنیم:
1- همۀ انتخابات دموکراتیک مؤلد یک اصل بوده و خسارات سنگین مالی را در پی دارند. این بار به دلایل متفاوت، انتخابات ریاست جمهوری و اعضای پارلمان همزمان برگزار و موجب مالیات سنگین برجامعه گردید. در انتخابات ۲۴جون سال ۲۰۱۸م بالای احزاب سیاسی مبلغ ۸۲۲ میلیون لیرۀ ترکیه معادل ۲۰۱ میلیون دالر امریکائی از دارائی دولت هزینه داشت، در حالیکه این مبلغ، سالانه مصرف اعضای پارلمان میگردید.
2- جلب سرمایهگذاری در بخشهای مختلف: احزاب سیاسی برای کسب رأی مردم، وعدههای غیرممکنی درمان اقتصاد ترکیه را دادند؛ اما پولیکه برای کمپاین و تحقق این وعدهها هزینه میگردد، از مالیات مردمی مصرف گردید که بخشهای اشباع بودجه، حاجات اساسی و کمالی مردم را تهدید و سطوح زندگی را ویران میسازد. از جمله اردوغان وعدۀ ساخت پارک جدید و ساخت یک ورزشگاه را در انقره با گنجایش ۵۵ هزار نفر داد. برعلاوه تأکید داشت که زمین مربوط به میدان هوائی استانبول را به ورزشگاه ملحق و درین راستا میلیاردها پول را مصرف میکند. پس واضح است که آنها در صورت پیروزی وعدههای غیرضروری خویش را طریق اخذ مالیات(از جیب مردم) پوره میسازند و برای خاموشی مردم قوانینِ مالیات را تدوین و تعدیل میسازند و یا به بهانۀ سهولت پرداخت قروض از طریق مالیات را قسطوار میسازند، که این اسلوب آمار مالیه را بر مالیهدهندگان بیشتر نموده و مردم دیگر توان پرداخت قروض را نمیداشته باشند. برعلاوۀ ازدیاد حقوق متقاعدین، معاشات رجالدین و کمکهای انسانی از جمله وعدههای انتخاباتی کاندیدان به شمار میرفت.
3- تحقق عدالت، عدم تبغیض، تطبیق دموکرسی و آزادیهای آن به شکل درست، در صورت پیروزی نیز شامل شعارهای انتخاباتی کاندیدان بود. مقالۀ کوچک امکان گنجایش همهای وعدههای انتخاباتی احزاب را ندارد؛ اما هرکدام از "وعدهها" را از زوایۀ احکام شرعی قرار ذیل مورد برسی قرار میدهیم:
الف) نظام دموکرسی به هر شیوهایکه مورد تطبیق قرار گیرد، یک نظام کفری بوده و اشتراک در انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری درست نیست. با آنهم در وعدههای کاندیدان ریاست جمهوری و کاندیدان پارلمانی هیچ وعدۀ دیده نمیشد که بوی اسلام احساس گردد و هیچ یک کاندیدان در سرزمینیکه ۹۰ درصد مردم آن مسلمان اند، تطبیق اسلام را نخواستهاند. تمام وعدههای انتخاباتی اعمال مادیگرائی اند که در اسلام جایگاه ندارند. آنها سعادت و امنیت اسلام را فراموش کرده مردم را به پذیرش دموکرسی مودل انگلیسی و امریکائی و تطبیق فرامین کفری، دوستی کفار و دشمنی اسلام فراخواستند، نه بسوی اسلام و ترس الله سبحانه وتعالی و نجات از دوزخ.
ب) اسلام هیچگاهی نمیگذارد تا سرمایه و ملکیت به خواست و هوای نفس مردم و حکام مصرف و برای تحقق آن از مردم مالیات اخذ گردد؛ اما زمانیکه خزانۀ دولت از رفع حاجات اولیۀ انسانی عاجز آیند، اسلام اجازه میدهد که برای اشباع حاجات کمالی از سرمایهداران مالیه اخذ گردد. اخذ مالیات در اقتصاد اسلامی اصل و دائمی نمیباشد؛ بلکه هدفی است که فقط در حالات سخت بدان پناه برده میشود و در چنین وضعیتی از مال سرمایهداران به قدر نیاز اخذ میگردد. پس خلیفه هیچگاهی به هدف ساخت پارک و دفاتر فرهنگی وغیره اموریکه منوط به رفع حاجات اولی نباشد، از مردم مالیه اخذ نمیکند. برعکس تمام مصارفِ دولتهای سرمایهداری از طریق مالیات مردم تأمین میگردد. بر علاوه اکثر عوائد از طریق مالیات به بهانههای متخصصین به رجال سیاسی و متنفذین میریزد، صرف نظر از ضروری بودن و غیرضروری بودن آن و اسلام هرگونه مصارفیکه از حاجات اولی نباشد، حرام قرار دادهاست.
ج) در قسمتِ وعدههاییکه کاندیدان در حالت پیروزی تطبیق مینمایند، بر عکس در اسلام، خلیفه حق ندارد آنچه دلش خواست اجراء و آنچه دلش خواست ترک نماید. اسلام حدود صلاحیتهای رئیس دولت را با تفصیل بیان کردهاست. در اسلام مفهوم امتیازات متقاعدین و و مزد ویژه روحانیون وجود ندارد، هرگاه در بین امت فقیر یافت گردد، از مال زکات موجود در بیتالمال بدان پرداخت میشود و هرگاه بخش مال زکات در بیتالمال موجود نباشد، از اغنیاء قدر رفع حاجات اولیه، مالیه اخذ میگردد. قوانین اسلام پیرامون رفع حاجات اساسی افراد امت از قبیل خوردنی، پوشیدنی و مسکن موجود بوده و به بهانههای مخلتف، اسلام بارسنگین مالیات را بدوش سرمایهداران نمیاندازد.
د) برخلاف دموکراسی انتخاب رئیس دولت اسلامی هیچگاهی مصارف گزاف را در پی ندارد؛ چون مالِ بیتالمال از آن تمام امت بوده و مصرف آن در وجوهی مصارفی میگردد که شریعت اجازه دادهباشد، هرگاه خلاف وجوه شرعیاش مصرف شود، مصرف کننده به جرم خیانت جزاء داده میشود. خلیفه تا زمانی در سمت وظیفۀ خلافت میباشد که یکی از شروط اهلیتِ خلافت مختل نگردد. و میعاد اجراءی وظیفه خلیفه قید زمان ندارد. خلیفه تا زمان مرگ و موجودیت شروط اهلیتِ خلافت وظیفۀ خلافت را به پیش میبرد؛ هرگاه به اثر مرگ و فقدان شروط اهلیتِ خلافت وظیفۀوی پایان یابد، بر امت واجب است که در خلال سه روز از بین کاندیدان یک نفر را به حیث خلیفه خود انتخاب نمایند. همچنان مانند نظام سرمایهداری، انتخابات در اسلام دورهیی نبوده و امت اسلامی وقت گرانبهای خود را صرف دورههای انتخاباتی نمیکنند.
نویسنده: استاد محمد حنفی يغمور