دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
حمله فرعون‌های معاصر بر نمازگذاران مسجدی در نیوزیلند: تروریست کیست؟
بسم الله الرحمن الرحيم

حمله فرعون‌های معاصر بر نمازگذاران مسجدی در نیوزیلند: تروریست کیست؟

الله سبحانه و تعالی در سوره زخرف در آیات (51-56) در مورد دسایس و توطئه‌چینی‌های فرعون علیه موسی علیه‌السلام سخن می‌گوید که چگونه فرعون تبلیغات سوء را در مقابل موسی علیه‌السلام و پیروانش براه انداخت و استدلال‌های را به پیش می‌کشید تا فضای سیاسی را برای دعوت تنگ ساخته و سدّ راه دعوت قرار گیرد.

فرعون در آن زمان تروریست شماره یک بود. چون بنی‌اسرائیل را سخت شکنجه می‌کرد، پسران شان را سر می‌برید و زن‌های شان را زنده می‌گذاشت، اما برعکس دستگاه پروپاگند فرعون، موسی علیه‌السلام را دشمن مردم جلوه می‌داد.

فرعون استدلال می‌کرد: «ای قوم من! آیا حکومت مصر از آن من نیست، و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارد؟ مگر (ضعف موسی و شکوه مرا) نمی‌بینید؟ اصلاً من برترم از این مردی که حقیر و ضعیف (و از خانواده‌ی پائین و از طبقه پستی) است و هرگز نمی‌تواند گویا سخن بگوید و مراد خویش را روشن بیان دارد.(اشاره به لکنت زبان موسی پیش از پیغمبری است) اگر راست می‌گوید که پیغمبر خدا و دارای مقام والا است پس چرا دست‌بندهای طلایی بدو داده نشده است تا دست‌بندها نشانه‌ی عظمت و ریاست او باشد؟ و یا چرا فرشتگان همراه او نیامده‌اند تا صداقت گفتار و ادّعای رسالت او را تأیید کنند و برای پیروزی او بکوشند و بجنگند؟».

در حالی‌که موسی علیه‌السلام برای نجات بنی‌اسرائیل از ظلم فرعون تلاش می‌ورزید، اما فرعون توسط این گفتارها و تبلیغات قومش را فریب داد تا از وی پیروی کنند که در نتیجه آنان از جمله قوم فاسقین شدند.

فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ ۚ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ [زخرف:٥٤]

فرعون (برای ادامه‌ی خودکامگی خود) قوم خویش را فرومایه و ناآگاه بارآورد (و آنان را در سطح پائینی از فرهنگ و رشد فکری نگاه داشت) و ایشان هم از او فرمانبرداری و پیروی کردند. آنان قومی فاسق (و خارج از اطاعت فرمان خدا و حکم عقل) بودند.

امروزه وضعیت سیاسی جهان فرق زیادی از روزهای حاکمیت جهنمی فرعون ندارد. چنان‌چه بعد از دو دهه "مبارزه علیه تروریزم" توسط دولت‌ها و سیاست‌مداران غربی که مملو از دروغ‌پردازی‌ها، توطئه‌چینی‌ها و دسیسه‌های علیه اسلام و مسلمانان است، این شعارها انسان‌های فرومایه و سطحی‌فکر را متأثر ساخته و در دام این شعارها فروبرده‌اند.

 سیاسیون غربی اسلام و مسلمانان را عامل اساسی جنگ‌ها و خشونت‌ها قلم‌داد می‌کنند و توجیهی برای قتل و به خاک و خون کشیدن مسلمانان ایجاد می‌کنند و بدین بهانه افغانستان، عراق و سوریه را اشغال کردند و فلسطین، یمن، برما، کشمیر، سودان و ... را در ماتم غم فروبرده‌اند. حالانکه قاتل در نقش قاضی رول بازی می‌کند.

در نتیجه این تبلیغات عقده‌مندانه جوّی متشنج سیاسی‌ را در سطح جهان علیه اسلام و مسلمانان به میان آورده‌اند که حتی افراد عام غربی نیز جرأت یافته‌اند تا برای قتل مسلمان‌ها دست و آستین بر بزنند. چنان‌چه در آخرین مورد حمله بر مسجدی در نیوزیلند منجر به کشته شدن 50 مسلمان و زخمی شدن ده‌ها تن دیگر گردیده است، این حادثه گوشه‌ی کوچکی از جنایات تروریستی دولت‌ها، سیاست‌مداران و افراد عقده‌یی غرب علیه اسلام و مسلمانان را به تصویر می‌کشد که از زمان آغاز "جنگ علیه تروریزم" از سوی امریکا در 2001 شروع شده.

فرعون‌های معاصر نظم بین‌المللی را ایجاد کرده‌اند که در آن افراط‌گرایی و بنیادگرایی منحیث دشمن تعریف گردیده که در حقیقت مفاهیم و ارزش‌های اسلامی را نشانه گرفته‌اند و باعث به میان آمدن یک فضای تنگ و خصومت‌آمیز سیاسی علیه اسلام و مسلمانان شده است. حالانکه ایدیولوژی دموکراسی ـ سرمایه‌داری مهد اساسی وحشت، بربریت و تروریزم در سطح جهان است که از آوان قدرت‌گیری‌اش صدها میلیون انسان را تکه‌تکه نموده و به قتل رسانده است.

با مرور قصه فرعون و موسی علیه‌السلام در قرآن متوجه می‌شویم که عبرت عمیقی در این مبارزه نهفته است که چگونه فرعون‌ها در همه ادوار تاریخ علیه دعوت اسلام قرار گرفته‌اند و دسیسه و توطئه کرده‌اند، و این‌که چگونه در اخیر الله سبحانه و تعالی نصرت و پیروزی را شامل حال موسی علیه السلام و پیراونش کرد و فرعون و قومش را از بین برد و قدرت و قوت نظامی و سیاسی اش برباد رفت.

فرعون‌های معاصر نیز بدانند که دشمنی با اسلام و مسلمانان عاقبت تباه‌کننده‌ی دارد و در نهایت اسلام و مسلمان‌ها غالب می‌شوند و نور اسلام در امتداد کره‌ی زمین گسترش می‌یابد. اما تکلیف اساسی ما منحیث یک مسلمان این است که خشونت‌ها علیه مسلمانان در سطح جهان تا زمان ایجاد یک نظام مقتدر اسلامی پایان نمی‌یابد، چون نظم فعلی بین‌المللی توسط تروریستان اسلام‌ستیز رهبری می‌شود و نمی‌تواند حافظ جان مال و خون مسلمانان باشد. پس باید برای تغییر این نظم و حاکم ساختن اسلام در قالب دولت خلافت جهد و تلاش کنیم.

عمرخلیل بلخی

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه