- مطابق
در زندگی چه تأثیر و نفوذی از خود بجا میگذاریم؟
یکی از دغدغههای فکری و روانی بزرگان ما در صدر اسلام این بود که اعمال و افکارشان چه تأثیر و نفوذی بالای مردم به جا میگذارد، و میراث زندگیشان چه است؟ تشویش آنان این بود که مبادا تأثیر منفی بالای فرد و گروه از خود بجا بگذارند، و یا اینکه طریقه و فکر اشتباهی از آنان به آیندهگان به میراث گذاشته شود که صواب نباشد. اما فضای حاکم فعلی که طرز دیدگاه آن نسبت به زندگی رسیدن به سعادت و پیشرفت است، این دقت و تشویش در اعمال و افکار را از ما ربوده و مردم از تأثیر افکار و اعمال خود بالای محیط و زندگی دیگران بیخیال و بیباک شدهاند. در حالیکه نصوصِ بسیار تکاندهنده در مورد کیفیت نفوذ یک انسان بالای دیگران و محیط زندگیاش وجود دارد که به صورت مؤجز بالای یکی از این آیتها در سوره «یس» به بحث میپردازیم:
إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَىٰ وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ ۚ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَامٍ مُّبِينٍ [یس:12]
ترجمه: ما خودمان مردگان را زنده میگردانیم، و چیزهائی را که(در دنیا) پیشاپیش فرستاده اند و(کارهائی را که کردهاند، و همچنین) چیزهائی را که(در آن) برجای نهادهاند(و کارهائی را که نکردهاند، ثبت و ضبط میکنیم و) مینویسیم. و ما همه چیز را در کتاب آشکار(لوح محفوظ) سرشماری مینمائیم و مینگاریم.
«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَىٰ» در این بخش آیت از دو ضمیر تأکید «إِنَّا» و « نَحْنُ» استفاده صورت گرفته، و به واقعیتی اشاره دارد که به تحقیق بعد از مرگ دوباره انسان زنده میشود؛ استخوانهاى پوسيدهاش از نو جان ميگيرد، و لباس حيات در تن مىپوشد. در این آیت، الله سبحانه وتعالی واضح میسازد که نه تنها مردهگان را زنده ميكنيم بلكه تمام آنچه را از پيش فرستادهاند ـ اعمال و اثارـ نیز حاضر میسازیم. جالب است که الله سبحانه وتعالی «نُحْيِي الْمَوْتَى» [زنده میگردانیم] را قبل از «نَكْتُبُ» [مینویسیم] ذکر کردهاست. یعنی ثبت اعمال در دنیا و قبل از رستاخیر قیامت صورت میگیرد! همچنین در «وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ» الله سبحانه وتعالی بجای اینکه بگوید ما میدانیم، فرمودهاست (وَنَكْتُبُ) یعنی ما مینویسم. اینجا تأکید است که هر کار ـچه کوچک و یا بزرگـ که صورت میگیرد ما آن را مینویسیم، و سرانجام نتایج اعمال برای تان اعطاء میشود.
در زندگی روزمره ما نیز چنین است هنگامی که ما موضوعی را میدانیم و آن مسئله بسیار مهم میباشد، پس آن را یادداشت میکنیم و مینویسیم. بدین دلیل است که در این آیت گفته شده ما ضبط میکنیم که اهمیت موضوع را نشان میدهد. همچنان این حقیقت نیز واضح میگردد که تمام اعمالی که انسان انجام میدهد ثبت گردیده و به پیش فرستاده میشود. اینجا یک احساس جالب در انسان ایجاد میشود، احساس بسیار ترسناک و در عین حال امیدوارکننده. ترسناک به این معناست که تمام گناهانی که انسان انجام میدهد قبلاً فرستاده شدهاست؛ همانند دوسیه یک جنایتکار که برای محکومیت به قاضی فرستاده میشود. در عین حال حس خوشبینی را نیز به ما میدهد که الله الرحمالراحمین است، و بابت اعمال نیک، ما را بهترین پاداش میدهد.
«وَآثَارَهُمْ» این بخش آیه بسیار تکاندهنده است. زیرا نه تنها اعمال ما ثبت و ضبط میگردد بلکه تأثیرات و عواقب آن نیز درج میگردد، و بابت آن جوابگو خواهیم بود. این بدان معناست که برخی از اعمال خواه نیک باشد یا بد، وقتی انجام میشود، از خود آثاری دارد که هم در زمان انجام عمل ظاهر میگردد و هم این آثار در زمان آینده بروز میکند و به سبب ماندگاریاش مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
البته آثار یا اثر در لغت عربی قدیم به معناهای مختلف آمده است. در «فرهنگ راغب» گفته شده که اثر نشانههای چیزی است که ما را به وجود آن چیز رهنمایی میکند. چنانچه عربها میگفتند «اثرت البعیر»، به معنی نشانهای که برکف پای شتر قرار دادم تا جا و مکان آنها را در روی زمین نشان دهد، و مشخص شود که شتر مذکور کجا رفته است. همچنین «اثره» نیز به چیزی روایت شده و یا نوشته شدهای گویند که بعدها اثرش باقی میماند. «ابن فارس» میگوید اساساً اثر به معنی تعقیب و یا دنبال کردن ردّ پای کسی است.
پس مراد از «آثَارَهُمْ» اشاره به اعمالى است كه از انسان باقى مىماند و آثارش در محيط منعكس ميشود یا به تعبیر دیگر، باقياتی است كه انسان بعد از مردن خود به جای میگذارد، و يا سنت خيرى است كه مردم بعد از او به آن سنت عمل كنند؛ مانند: علمى كه از خود به جاى گذاشته، مردم بعد از او از آن علم بهرهمند شوند، فکری که در جامعه منتشر کرده و به سبب آن مردم هدایت یافتهاند. و يا سنت شرّى است كه اساس گذاشته و مردم بعد از او هم به آن سنت عمل كنند؛ مانند: اينكه وسیله برای گمراهی مردم ساخته یا محلى براى فسق و نافرمانى بنا نهاده، همه اينها آثاری است كه مورد محاسبه قرار میگیرد و در آخرت به پیشروی انسان حاضر ساخته میشود.
در تفسير آيت این احتمال نیز وجود دارد كه «مَا قَدَّمُوا» اشاره به اعمالى است كه جنبه شخصى دارد و انسان به آینده تقدیم میکند. «و آثَارَهُمْ» اشاره به كارهائى است كه سنت ميشود و بعد از انسان نيز موجب خير و بركت و يا شرّ و زيان و گناه مىگردد. البته مفهوم آيه گسترده است و ممكن هر دو تفسير در مفهوم جمع باشد.
همچنان مفهوم حدیث است که نامه اعمال انسان جز در مورد صدقه جاریه؛ مانند: علم و دانشِ پخش شده ميان مردم كه از آن بهرهمند میشوند و داشتن فرزند صالح ادامه میآبد، غیر از این با مرگ انسان، نامه اعمالاش بسته مىشود. افزون بر اين در رواياتى پرشمار دیگر آمده است که انسان اگر قرآن تلاوت کرده باشد، چاه آبى را که جار کرده باشد، مسجد و مکانی كه برای مسافرین ساخته باشد، نهالى كه کاشته باشد، روش نيكويى كه پايه گذارى نمودهباشد؛ مانند: سنة حسنه، به عنوان كارهايى ياد شدهاست كه بهرهاش پس از مرگ به انسان مىرسد.
اما نظر اکثر مفسران این است که مفهوم سنتها، اثرات و باقیاتی است که انسان بعد از مرگ خود بر جا میگذارد محدود به مسائل ذکر شده نیست، بلکه دایره و تعبیر آن بسیار وسیع و گسترده است که هر فکر و گفتار و کردار صالح و شایسته/ شرّ و ناپسندیده که باقی میماند و اثرات و برکاتش در اختیار افراد و جوامع قرار میگیرد را شامل میشود. و یا اینکه برای دیگران منحیث سرمشق خوبی یا بدی قرار میگیرند.
به طور کلی مصداق «آثَارَهُمْ» شامل همه اقدامات و اعمال نیک و بد است که آثار و نتایج آن تا سالها و حتی قرنها پس از مرگ انسان باقی و جاری میماند و ثواب و بهره معنوی آن یا گناه آن نصیب کسی میشود که برای نخستین بار آن را ایجاد نموده است.
وقتی که سخن از تأثیر و نفوذ میشود این نکته را از یاد مبریم که انسان یک موجود اجتماعی است و جزیره جدا از جامعه نیست. چنانچه دارای روابط در جامعه بوده و اعمال و افکارش بالای سایر افراد و اجتماع تأثیرگذار است. بناً انسان، تنها ضامن اعمال خود نیست، بلکه مسوول پیامدها و اثرات آن نیز هست. از اینرو اعمال و اقدامات ما چه بصورت مثبت یا منفی بالای دیگران تأثیر میگذارد نیز شامل اعمال نیک و بد است. این بدان معناست که ما باید قبل از انجام اعمال فکر کنیم. فکر کردن نه تنها در باره خود و یا نفسِ عمل بلکه در مورد عواقب و آثار آن نیز فکر گردد.
به عنوان مثال، رفتار و اعمال ما به عنوان پدر و مادر بالای فرزندان ما اثر میگذارد. اقدامات و اعمال ما به عنوان فرد عادی بالای جامعه تأثیرگذار است. شیوه نگرش و عکسالعمل ما در قبال نظامهای حاکم بالای سایر مردم تأثیرگذار میباشد. طرز برخورد ما با پالیسیهای کفار، بیگانگان و استعمارگران بالای پالیسیهای بعدی آنان تأثیرگذار است.
اگر کمی بحث را بازتر کنیم، یک استاد چه اثر بالای متعلم/محصل خود دارد؟ آیا آنها را براساس ارزشهای اسلام تربیه میکند یا فکر سعادت و پیشرفت و رقابت را در اندیشه آنان بذر مینماید؟ یک دعوتگر چه اثری بالای جامعه از خود بجا میگذارد؟ چه سنتهای نیکی را رهبر و بزرگ یک قوم از خود بجا میگذارد؟ یک نویسنده چه اثری بالای مخاطبین خود بجا میگذارد و کدام مفکورهها را با آنان به بحث میگیرد؟ حتی یک برادر چه تأثیراتی بالای خواهر و برادر دیگر خود بجا میگذارد، و یا یک شوهر چه اثری بالای خانم و خانواده خود میداشتهباشد؟ همچین یک مامور در یک اداره چه اثراتی بالای رفتار، اعمال و افکار همکاران خود بجا میگذارد؟ تمام اینها سوالاتی اند که در هیاهو و مصروفیتهای روزمره زندگی انسان نیاز است که گاهی توقف کنیم و بالای این مسائل دقت نمایم،چون در قبال آن جوابگو هستیم.
آنچه مهم است اینکه بعضی از اعمال و رفتارهای ما اثرات آن واضح و روشن میباشد، اما تأثیرات تعدادی دیگری از آنان غیرمستقیم بوده و حتی ما آن را بصورت غیرشعوری انجام میدهیم، ولیکن تأثیرات بسیار زیاد از خود بجا میگذارد. مثلاً مسوول بودن یا بیتفاوتی ما در قبال عدم حاکمیت اسلام تأثیرات نامرئی از خود بجا میگذارد که در آینده تأثیرگذار است.
نکته مهم و حیاتی دیگر این است که به هر اندازهای که قدرت و صلاحیت داشته باشیم به همان اندازه تأثیر و نفوذ مان بالای جامعه زیاد میباشد، و نسبت به عواقب و پیامد رفتار و اعمال خود جوابگو خواهیم بود. پس یک حاکم بیشترین تأثیرگذاری را از طریق رفتارها، اعمال و اتخاذ سیاستها بالا مردم و جامعه دارد، و اثرات آن بسیار عظیم و گسترده است. زمانیکه سیاستی را اتخاذ میکند تأثیرات آن همهای مردم را دربر میگیرد، و یا حتی سایر ملل نیز از آن متاثر میگردد. این نیز امکان پذیر است که تأثیر یک سیاست نه تنها در همان برههای زمانی بلکه در چند نسل بعد نیز احساس گردد.
به همین ترتیب، زمانیکه دولت و یا حاکم، شریعت را بصورت کلی تطبیق میکند و بالای کسانی که آن را نقض میکنند، بعضی از محدودیتها را وضع میکند؛ این کار بصورت طبیعی باعث پیروی مردم از شریعت میگردد. مثلاً زمانی که دولت یا حاکم قوانینی را وضع مینماید که شراب، زنا و رشوت را ممنوع میکند و اعمال غیر اخلاقی مختلف کاهش مییابد و حتی از زندگی عمومی مردم تا مدتی ناپدید میگردد. این کار باعث کم شدن زمینههای فساد نه تنها در نسل فعلی شده بلکه ممکن نسلهای آینده را نیز دربر بگیرد. بناً اگر حُکام پاداش بزرگ دریافت میکنند جای تعجب نیست، چون دامنهی رفتارها و اثراتی ناشی از اعمال آنها وسیع میباشد.
همچنان موقف یک رهبر سیاسی و قومی در قبال یک موضوع باعث تأثیرپذیری صدها و هزارها نفر میگردد. اگر این رهبر موقف شدید در قبال استعمارگران بگیرد، تأثیر شگرفی بالای مردم از خود به جا میگذارد. همچنان اگر دست همکاری با استعمارگران بدهد، مردم را متاثر ساخته و روحیه همکاری با استعمارگران را در آنان به میان میآورد.
چنانچه در روایات مختلف نیز در مورد سنتهای نیک پرداخته شده که رسول الله صلى اللّه عليه و سلم فرموده: «هركس سنت نيكى را باب كند، مادامى كه در دنيا مردمى به آن سنت عمل مىكنند، ثواب آن اعمال را به حساب اين شخص هم مىگذارند، بدون اينكه از اجر عامل آن كم شود. و هركس سنت زشتى در بين مردم باب كند، مادامى كه در دنيا مردمى به اين سنت عمل مىكنند وزن آن عملها را به حساب او نيز زیاد میکند، بدون اينكه از وزن عامل آن كم شود».
این نکته را نیز از یاد مبریم وقتی که صحبت از سنتها و اثرات نیک بالای جامعه میشود، نقش فرد در آن کمرنگ است، ولی برعکس نقش یک کتله، حزب و یا سازمان در آن پررنگ میباشد. بناً گاهی نیاز است این سوال را مطرح کنیم که یک حزب/سازمان چه تأثیری بالای جامعه از خود به جا میگذارد؟ موقف ما در قبال اوضاع سیاسی جهان اسلام چگونه است؟ طرز کار و فعالیت یک سازمان، امت را به سوی نهضت و بیداری سوق میدهد و یا در کام ذلت و انحطاط فرو میبرد؟
با درنظر داشت مسائل ذکر شده، انسان نه تنها مسوول اعمال خود بلکه بیشتر از آن مسوول اثرات و تأثیرات عمل خود نیز میباشد. به همین جهت است که برخی از اعمال نیک انسان به سبب بقا و ماندگاریاش حتی پس از مرگ در روند رو به رشد آدمی حتی در عالم برزخ(قبر) نیز دارای اهمیت است، و انسان حتی در زمانی که با مرگش توان عمل را از دست میدهد بقا و اثرات همین اعمال نیک در دنیا موجب میشود تا آثار عمل او پس از مرگ نیز ادامه داشتهباشد، و برای وی ثواب برسد. پس الله سبحانه وتعالی نه تنها خود عمل را ثبت میکند، بلکه آثاری که حتی پس از مرگ باقی میماند را نیز ثبت و ضبط مینماید تا در روز قیامت بازخواست کند و یا پاداش دهد.
سرانجام سوال اساسی اینجاست، در رولها و نقشهایی که در زندگی داریم چه تاثیر و نفوذی از خود به جا میگذاریم؟ آیا منجر به تاثیر نیک و خیر میشود و یا برعکس؟
مصدق سهاک