چهارشنبه, ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
نگاهی به مفهوم نصر (پیروزی)
بسم الله الرحمن الرحيم

نگاهی به مفهوم نصر (پیروزی)

(ترجمه)

بسیاری از شخصیت‌ها و گروه‌ها پیرامون نصر (پیروزی) از زاویه‌های مختلف بحث نموده‌اند؛ گاهی پیرامون پیروزی، دلائل و شرائط آن حرف می‌زنند و گاهی پیرامون به تأخیر افتیدن آن و گاهی هم از بشارت‌ها و نزدیکی تحقق یافتن آن و ... من با تکرار آن‌چه که پیرامون این موضوعات گفته و یا نوشته شده است، چیزی جدیدی نمی‌افزایم؛ مگر این‌که من فقط دو نکته را توضیح می‌دهم، به دلیل این‌که این دو نکته بطور کافی مورد توجه قرار نگرفته است و آن دو قرار ذیل اند:

الف) پیروزی و گشایش بدون مقدمات (پیش‌زمینه) حصول می‌گردد -و این جالب‌ترین قضیه در پیروزی است.

ب) در قدم نخست پیروزی و گشایش بخاطر –ثبات و قوت- دِین می‌باشد؛ نه بر اساس نیازهای تعین شده از سوی افراد.

 پیروزی و گشایش بدون مقدمه و پیش‌زمینه صورت می‌گیرد؛ بلکه کاملاً بر عکس این. گاهی رویدادها و دست‌آوردها و پیش‌زمینه‌ها دائم مژده دهنده‌ی خیر و خوبی نیست، مثال‌های زیادی بر صدق این مسئله وجود دارد، از جمله: در سال دهم بعثت، کاکای پیامبر -صلی الله علیه وسلم- مُرد. او کسی بود که وی را در مقابل قریش حمایت و پشتیبانی می‌نمود و در همان سال همسر او، خدیجه -رضی الله عنها- که وی را یاری و معاونت می‌کرد، وفات نمود؛ بعد از آن به طائف رفت، از آن جا طرد، لت و کوب گردید و او را خون آلود نمودند. سپس حادثه اسراء و معراج رخ داد؛ قریش او را تکذیب نمودند و برخی از کسانی‌که اسلام آورده بودند، مرتد شدند. این حالت نمایان بود و گویا که اوضاع از بد، بد تر می‌شد؛ مگر این‌که در سال دوازدهم بعثت با واقع شدن بیعت اول عقبه و به دنبال آن بیعت دوم عقبه و تأسیس شدن دولت اسلامی در مدینه منوره، گشایش آغاز گردید و با این‌کار، حالت رسول الله صلی الله علیه وسلم- در ظرف چند ساعت از مرد دعوت‌گر مظلوم به مرد دولت‌مند عوض گردید.

برادران یوسف علیه السلام بر ضد وی توطئه کردند و او را در چاه افگندند، سپس داستان پیچیده شد؛ یوسف همانند کالا/جنس خرید و فروش می‌گردید؛ سپس کار پیچیده‌تر شد و خادم عزیز مصر گردید؛ سپس از این هم بیشتر پیچیده‌تر گردید و زندانی گردید... اما بعد از تمام این امور، گشایش فرود آمد و یوسف -علیه السلام- عزیز مصر گردید. در ارتباط قصه یوسف علیه السلام در می‌یابیم که تأیید کننده‌ی این امر است که گشایش بدون مقدمه و پیش‌زمینه صورت می‌گیرد، در این فرموده الله متعال، تأمل بفرمایید:

﴿ثُمَّ یَأْتِی مِن بَعْدِ ذَلِکَ سَبْعٌ شِدَادٌ یَأْکُلْنَ مَا قَدَّمْتُمْ لَهُنَّ إِلاَّ قَلِیلاً مِّمَّا تُحْصِنُونَ * ثُمَّ یَأْتِی مِن بَعْدِ ذَلِکَ عَامٌ فِیهِ یُغَاثُ النَّاسُ وَفِیهِ یَعْصِرُونَ﴾ [یوسف: 48-49]

ترجمه: پس از آن (سال‌های خوش) هفت سال سخت در می‌رسد و (قحطی می‌شود و این سال‌های سخت) آنچه را که به خاطرشان اندوخته‌اید، از میان برمی‌دارند، مگر مقدار کمی را (که برای بذر) محفوظ می‌نمائید.‏ سپس، بعد از آن (سال‌های خشک و سخت)، سالی فرا می‌رسد که باران‌های فراوان برای مردم بارانده و به فریادشان رسیده می‌شود و در آن شیره (انگور و زیتون و دیگر میوه‌ها و دانه‌های روغنی) را می‌گیرند (و به نعمت و خوشی می‌افتند).

اما این‌که پیروزی و گشایش برای –ثبات و قوت- دین می‌باشد؛ نه بر اساس نیازمندی‌هایی‌که افراد آن را تعیین می‌کنند، هم‌چنان مثال‌های این بسیار است؛ از جمله:

1- فرموده الله سبحانه وتعالی برای پیامبرش محمد صلی الله علیه وسلم:

﴿فَإِمَّا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِی نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِلَیْنَا یُرْجَعُونَ﴾.

[غافر: 77]

ترجمه: این عذابی را که ایشان را بدان وعده داده‌ایم، یا قسمتی از آن را به تو می‌نمایانیم (و در روزگار حیات تو انجام می‌پذیرد) یا این‌که تو را می‌میرانیم و (تو آن را نخواهی دید. چه آن را ببینی و چه آن را نبینی مهمّ نیست؛ چرا که) به سوی ما برگردانده می‌شوند.

پس ضرور نیست که هر یک شخص وعید/عذابی را مشاهده نماید که از سوی الله به کافران وعده داده شده است. به عنوان مثال،  واقعیت سمیه و خدیجه -رضی الله عنهما- بر این امر مطابقت می‌نماید؛ زیرا  آن‌ها به رحمت حق پیوستند و پیروزی و قدرت‌مندی دین را ندیدند.

2- سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم به خباب ابن ارت رضی الله عنه هنگامی‌که نزد او آمد و طلب کمک و پیروزی نمود، پیامبر صلی الله علیه سلم در جوابش گفت: «قسم به الله! این دین به اکمال خواهد رسید.» رسول الله صلی الله علیه وسلم به خباب به عنوان یک شخص، وعده پیروزی نداد؛ بلکه مژده به قدرت‌مندی دین را داد.

در خاتمه باید گفت که شناخت و طلب هدایت شدن به راه راست و درست و ثبات بر آن، مهم‌تر از کسب پیروزی است. الله متعال به زبان موسی علیه السلام گفت:

﴿کَلَّا إِنَّ مَعِیَ رَبِّی سَیَهْدِینِ﴾

[الشعراء: 62]

ترجمه: چنین نیست. پروردگار من با من است. (قطعاً به دست دشمنم نمی‌سپارد و به راه نجات) رهنمودم خواهد کرد! و نگفت: «مرا یاری خواهد نمود.»

الله متعال فرموده است:

﴿ رَبَّنَا آتِنَا مِن لَّدُنکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَداً ﴾

[الکهف:10]

ترجمه: پروردگارا! ما را از رحمت خود بهره‌مند، و راه نجاتی برایمان فراهم فرما! به همین دلیل است که در هر رکعت می‌گوییم: ﴿اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ﴾ ما را به راه راست هدایت فرما!

ثبات و استقامت، ثبات به طریقه شرعی‌ست که به اذن الله متعال ما را به هدف خواهد رسانید؛ گرچند وقت زیادی را در برگیرد. بدانید که پیروزی همانند جنین، موعد پیدایش و خروج دارد، اگر قبل از فرا رسیدن موعد ظاهر و نمایان گردد یا مرده متولد می‌شود یا ضعیف.

نویسنده: جابر ابو خاطر

برای رادیوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: حمزه "پارسا"

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه