- مطابق
جوانان، در منجلاب جنگ فکری ویرانگر!
(ترجمه)
هنگامیکه ارگنواز (طاسو) موسیقی را شروع میکند، صحنه به طور کامل از رقص جمعی دیوانهوار و غیرشعوری، پر میشود. نکتۀ حیرتانگیزیکه تاکنون توضیح داده نشده است این است که رقصندگان جوان چیزهای عجیب و غریبی را در آن صحنه حمل میکردند؛ مانند: لولههای گاز، صندلیها، رکشا و الاغها. همانطوریکه در آخرین ویدیوییکه در کانالهای ارتباط جمعی منتشر شد، رقصندگان (یک الاغ) و قبل از آن (یک رکشا) را حمل مینمودند!
این نوع موسیقی به سبک (طاسو) محدود به یک طبقه یا جامعۀ خاص نیست؛ بلکه این موسیقی توانسته است که در مدت زمان کوتاهی به همه کتگوریهای جامعه نفوذ کند، شما آن را در پایین شهرها و بین محلات عام و پشت بام ساختمانهای مناطق ثروتمندان نیز میشنوید. اگرچه این موسیقی با جزئیات آن یک موسیقی خارجی و بیگانه نیز است. (24 فبروری 2020 میلادی)
نباید نادیده گرفت که چرا وضعیت جوانان به چنین بیپروایی و بیمسئولیتی منجر شده است؟
رسانهها مملو از پروپاگندهای مربوط به دوران نوجوانی میباشند، دورهایکه برای جوانان بسیار بحرانی بوده و انگیزههای شهوانی، خواهشات نفسانی، رویاها و تخیلات، در این دوره به شدت در جوانان متبارز میباشند، مظاهر نشاط و فعالیت در آنان فوران میکند. در این دوره، جوانان بسیاری اهداف خویش را تحت تأثیر شهوات و غرایز، تعیین کرده و تخیل، آنان را برای رسیدن به اهدافشان رهبری مینماید، بر موانعی سرِ راه خواهشاتشان قدم گذاشته و از آن عبور میکنند. تا جایکه نیروی ذهنی و قوۀ تعقل آنان در طول زندگی ضعیف شده و کارایی لازم خویش را از دست میدهد؛ درحالیکه تحت کنترل احساس خودخواهی خویش درآمده، علایق شخصیشان بر منافع جامعه سایه میافکند، مفاهیم و ارزشها در ذهنیت آنان دیگرگون شده، خواستههایشان برمبنای فضیلت و بهتری، نظم و پیشرفت اجتماعی، تبدیل میشوند. ژانژاک روسو این واقعیت را در کتاب خود «امیل» با بیان این جمله، بسیار واضح به تصویر میکشاند: "میگویند فضیلت و بهتری دوستی، نظم جامعه و ملاحظۀ آن است؛ اما آیا این دوستی میتواند نظم را بر خوشیهای شخصی من غالب سازد؟! آیا این دلیل کافی برای ترجیح دادن نظم بر لذت من است... ممکن است که همین دوستی نسبت به نظام تبدیل به رذالت شود؛ اما با چهرهای دیگری."
آنها چنین پروپاگندهایی را به خورد جوانان میدهند تا اعمال منحرف و بیهودۀشان را توجیه کنند. در این شکی نیست که دنبال کردن تمایلات و خواستههای شهوانی، آن هم از هر طریق ممکن، از زندگی یک جوان جدیت و مسئولیتپذیری را میگیرد. تفکر بیش از حد در مورد هوا و هوس، جوانان را از پیگیری قضایای مهم و سرنوشتساز زندگی دور میکند. تا جایکه سرانجام همهچیز را از دست میدهند؛ زیرا آنان دیگر خواستههایشان را ارضاء ساخته نمیتوانند. همچنان از فرصتهای زندگی برای کار، آموزش و ساختن شخصیت و جایگاه خویش در جامعه، بهرهای نخواهند برد.
این فرهنگیکه دامناش فراگیر شده است، به مغذی فعالیتهای بی پروایانه و غیرمسئولانه تبدیل شده است، فرهنگ مسمومیکه غرب آن را وارد ساخته است، تا عمداً ذهن جوانان را از اسلام به دور نگهدارد. پس از ترویج این شبهه که اسلام گونهای تفکر بدوی و عقبماندهای است که انسانهای بدوی به آن باورمند میباشند. تفکریکه مانع پیشرفتشان میشود؛ البته پیشرفتیکه غرب از آن تعریف دارد. آنها آگاهانه بین تمدن و شهروندی آمیختهگی ایجاد کردند. بنابراین، سعی دارند که ذهن جوانان ما را با فرهنگ فاسد خود، غربزده ساخته تا در عوض الگوی اسلامی برای خود، الگوی غربی برگزینند؛ درحالیکه با اینحال هم جوانان نه بیداری کسب کردند و نه پیشرفت.
وسایل و روشهای غربزدگی مسلمانان و گم کردن فرهنگ اسلامی جوانان امت، چند برابر شده است. تنها هدف، از بین بردن هرگونه بیداری و جریانی در سرزمینهای اسلامی میباشد که دشمنان امت میتوانند به آن دسترسی داشته باشند. بلکه حتی تلاش جدی بر این است تا هیچگونه آثاری از بیداری واقعی بروز نکند؛ زیرا آنان میدانند و بر این قناعت و باور کامل دارند که چنین چیزی آغاز پایان اجتناب ناپذیرشان است؛ حتی اگر بعد از مدتی هم انجام گیرد.
سیاست منظم دولتهای منطقوی در گسترش سکولاریسم، منابع منحرفکننده و دلهرهآوری بسیاری را برای پسران و دختران امت ایجاد کرده، توجه و علاقه آنها را به سمت کارهای بیهوده سوق داده است، تاجایکه این کارهای بیهوده برای آنها به یک نگرانی اساسی تبدیل شده، برای آن تمام انرژی خود را به کار میگیرند و بیشتر وقت خود را در راستای تحقق خوشگذرانیهایشان، صرف میکنند. تحت تأثیر آنچه قرار دارند که در جوامع غربی میباشند؛ مانند: انحرافات اخلاقی، انواع خوشگذرانیها، مصرف مواد مخدر و الکل.
اما در خصوص موضوع ارتباطات، انترنت و سایتهای ارتباط جمعی با بهانۀ اینکه این کانالها توسط افراطیون برای گسترش افکار خشونتآمیز و جذب جوانان استفاده میشود، سازمان ملل قوانین و موافقتنامههای بینالمللی را تصویب کرده است که با استفاده از رسانهها، از طریق انترنت، موسیقی، هنر، فیلم، طنز، عادات و رسوم بیمعنی، از هزاران جوان فعال و هنرمند در سراسر جهان در مبارزه با افراط گرایی خشن، حمایت میکنند. اما درعینحال، ما میدانیم که کشورهای غربی طی یک قرن گذشته به نوآوری در حوزۀ فناوری اطلاعات و ارتباطات جمعی دست یافتهاند. اما آنها این فناوری را به ابزاری برای گسترش فرهنگ سکولاریسم تبدیل کرده و از آن برای ترویج سبک زندگی غربی که فقط به شهوات و به ارزشهای مادی، مصرفی، فردی و به بیپروایی نسبت به مقررات، اهمیت میدهد، استفاده کرده است، تا اینکه از این طریق به نابودی اطفال و جوانان مسلمان بپردازند.
سایتهای ارتباط جمعی، اطفال و جوانان مسلمان را مسموم کردهاند. آنها بیشتر وقت خود را مصروف این وسایل بیفایده نموده و با دوستان خود؛ به ویژه جنس مخالف (چت) میکنند، شایعاتی را که پیرامون شیوه زندگی هنرمندان پخش میشود، دنبال میکنند. مفکورههای وسوسهگر؛ مانند: اینکه میتوانند فرصتهای کاری را در زمینۀ سرگرمیها به دست آورند، یا میتوانند درآمد سریع را از طریق کار به عنوان بازیگر یا خواننده کسب نمایند، باعث شده است تا اطفال و نوجوانان مسلمان، وادار به ایستادن در صفوف طولانی، در هوای گرم و سرد، برای شرکت در دورههای آمادگی مسابقات چندین استعدادی شوند.
این فرهنگ غربی به دلیل حمایت دولتهای منطقوی بسیاری از داشتههای امت را از بین برده است. این دولتها هیچگاه جوانان را به خاطر سپری کردن زندگیشان در کنار رودخانهها، در مهمانیها و حتی در داخل صحن دانشگاهها، مسئول ندانسته و محاسبهشان نمیکنند. انرژی جوانان امت اسلامی هدر رفته، امکاناتشان را تلف و تواناییهای خویش را بدون یک هدف روشن و واضح، از دست میدهند. خویشتن را میان چکش و سندان قرار داده، از قضایای مهم و سرنوشتساز امت خود، از بازی کردن در نقش واقعی خود و از دستیافتن به هدفیکه به خاطرش آفریده شدهاند، غافل ماندهاند. هدفیکه کسب رضایت الله سبحانهوتعالی در تمام اعمال میباشد، سعادت مطلوب هر مسلمانیکه خواستار پاداش خود در روز حساب است.
از أبوهريره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین فرمودهاند:
«سَبْعَةٌ يُظِلُّهُمْ اللَّهُ تَعَالَى فِي ظِلِّهِ يَوْمَ لَا ظِلَّ إِلاَّ ظِلُّهُ إِمَامٌ عَدْلٌ، وَشَابٌّ نَشَأَ فِي عِبَادَةِ اللَّهِ...»
(رواهالبخاری و مسلم)
ترجمه: در روزیکه هیچ سایهای جز سایه عرش الهی نیست، هفت گروه در زیر سایه عرش الله سبحانهوتعالی قرار دارند: خلیفۀ عادل، جوانیکه با عبادت الله سبحانهوتعالی رشد یافته است... .
نویسنده: استاد غاده عبدالجبار (أم أواب) – الخرطوم
مترجم: علی مطمئن