- مطابق
مواجه شدن امریکا با رکود اقتصادی
(ترجمه)
ترامپ، رئیس جمهور امریکا گفته که ممکن است اقتصاد کشورش به دلیل ویروس جدید کرونا با رکود اقتصادی مواجه شود. همچنان روز پنجشنبه، بانک مرکزی امریکا اظهار داشت که امریکا به دلیل عواقب منفی اقتصادی ویروس کرونا در رکود اقتصادی قرار گرفته و رکود ناشی از این مرض دیگر قابل پیشگیری نیست.
همانطوریکه مایکل مایر، اقتصاددان بانک مرکزی امریکا گفت: «ما به طور رسمی سقوط اقتصاد ایالات متحده امریکا را در رکود اعلام میکنیم تا به سایر نقاط جهان بپیوندیم. سقوط با صدای بلند و عمیق بود.» وی ادامه داد: «شغل، ثروت و اعتماد از بین خواهد رفت. این بانک انتظار دارد که اقتصاد در ربع دوم دچار آسیب شده و 12درصد کاهش یابد.»
من بالای خبرهاییکه بر واقعیت رکود، افت و انزوای آنی تأکید میکند، اعتماد زیاد ندارم. پس از لغو پشتوانۀ طلا برای بانکنوتها در امریکا در 1972م که بزرگترین چارهجویی جهانی از یک بحران بزرگ بود، حباب اعتباری شروع به رشد کرد و مصرف با کمک وام به صورت مصنوعی افزایش یافت که متعاقباً رشد صنعت را در پی داشت. بدهیهاییکه در آینده نمیشد آنرا بدست آورد، افزایش یافت؛ زیرا سایر نشانهها بیانگر آن اند که حدود 30درصد شرکتهایی غربی، از جمله شرکتهایی امریکایی که درگیر آن هستند، در واقع همه ورشکسته اند؛ اما آنها با کمک وامها، تحت "تنفس مصنوعی" زندگی به سر میبرند که میتوان به طور نامحدود تا لحظه سقوط تمام سیستم اقتصادی آنرا به دست آورد. کاملاً مشهور است که بانکهای مرکزی مقدار سود را کاهش داده و پول بیشتری را چاپ میکنند که عقبه و پشتوانه ندارد؛ بلکه به صورت وام به شرکتها میدهند. این پول هاییکه بدون عقبه و پشتوانه چاپ شده است، مانع رکود و بحران نمیشود؛ اما نظر به حجم بحران، میتواند تا اندازهای آن را به تعویق اندازد، حتی برخی از این کشورها راهحل را از دست داده و زمینگیر شدهاند. نخستوزیر ایتالیا میگوید که ایتالیا کنترول مهار ویروس کرونا را کاملاً از دست داده و راهحل زمینی به پایان رسیده و به آسمان واگذار شده است!
بحث نباید در ورای رویاها و دغدغه احساسات و به تصویر کشیدن بحران با سقوط و غرق شدن در رویاها باشد، چون این امر در مخالفت و تناقض با سنت الهی در جهان قرار میگیرد. مبدأ نظام سرمایهداری از زمان ایجادش اساس بحرانها بوده و این چیزی جدیدی نمیباشد. از رکود بزرگ در سال 1929م تا سال 2008م و تاکنون دخل بحران میباشد؛ اما این نظام در حال جستجوی یافتن راهحلهای موقت و از بینبردن بحرانها به گونهی دیگری است؛ ولی پرسش اجتناب ناپذیر اینست که برای چه مدتی این ترفند باقی خواهد ماند؟ زیرا به خواست الله متعال، سقوط واقعی و اجتناب ناپذیر در آینده به دست سرزمینی خواهد بود که این کیانها را متواری کند. به عنوان مثال: کمونیزم و نهاد سیاسی آن بدون درگیری، از جانب دیگر احزاب سقوط کرد که این موضوع بعد از سقوط مبدأ سرمایهداری به عنوان یک ایده در عملکرد دولتهای سرمایهداری میباشد. اکنون این گفتگو بر روی نهادهای سیاسیکه بر جهان حاکمیت داشته و دارای نفوذ جهانی یا منطقهای و یا قدرت مرکزی اند، به دور از نفوذ و تأثیر خارجی میباشد.
با اطمینان خاطر میتوان گفت که بحرانهای پیدرپی به ناچار آنها را به طور ناموزون ضعیف میکند که در نتیجه باعث میشود تا برخی از آنها از صحنه درگیری در نتیجه کشمکشها میان خودشان خارج شوند و کسان دیگری از آنان با جراحتهای وارده از قیود و بحرانها باقی بماند؛ زیرا انکار تأثیر و فشار این بحرانها بر این قدرتها نیز معضلی در تفکیر سیاسی و برداشت غلط از واقعیتها میباشد. بدون شک تأثیرات آن بر این کیانها، با درنظرداشت علل و محدودیتهای فروپاشی قبلی که در وهله اول مورد توجه قرار نگرفته خیلی بزرگ خواهد بود؛ اما بدون شک این شکست انتظار یک نهاد سیاسی دیگری را دارد که در مخالفت با اساسات فکری و فرهنگی آن قرار داشته باشد. این نهاد باید حامل مبارزه فکری با نهاد قبلی (غرب) باشد؛ آنهم در صورتیکه برای غرب باورهای باقی بماند که پس از کنارگذاشتن ایدهها، نظریهها و مدارس خود، مورد بحث و گفتگو قرار بگیرد، مردم اعتماد به نفس خود را نسبت به نظام شان از دست دهند و در همه زمینههای سیاسی و اقتصادی با آن مبارزه کنند.
بنابر این، این یک مرحله حساس و دقیقی است که ما را مجبور میکند تا از انتظار و رویاها دست بکشیم و این همان چیزی است که باید مبارزان و سیاستمداران امت خواستار آن باشند. الله متعال را سپاسگزاریم، کسانیکه آگاهانه عمل کردند، معتقدند که موفقیت رهبریی فکری اسلامی در ازسرگیری زندگی اسلامی و دستیابی به وعده الله متعال و پیروزی در برقراری خلافت، موردی است که زمان خاص آن را فقط و فقط الله متعال میداند و بس. با این حال، عمل نمودن پس از آگاهی فکری و سیاسی در روند تغییر که این قول الله متعال مصداق آن میباشد، پیروزی را در قبال دارد.
﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ﴾
(سوره رعد آیه 11)
ترجمه: الله حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانیکه خود آن قوم حالشان را تغییر دهند (و از نیکی به بدی بشتابند).
این امریست که بستگی به میزان اراده آگاهانه آنان بر اتخاذ دلایل پیروزی دارد:
﴿إِنْ تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾
(سوره محمد آیه 7)
ترجمه: شما اگر الله را یاری کنید (یعنی دین و پیامبر الله را) الله هم شما را یاری کند و ثابت قدم گرداند.
برای دستیابی به نصرت الله متعال و بازگشت اسلام، در موجودیت بیداری با هردو نوع آن بر علاوه اسباب و سنتهای الله متعال در رابطه به تغییر و موجودیت اراده تغییر، تحقق پذیر خواهد بود.
در اخیر باید گفت: هرچند اگر کفر قوی باشد، با وجود لرزشهاییکه آن را آزار داده و به طور موقت تضعیف کرده باشد، حتی اگر باعث شود که از بحرانهای وارد شده به ناله آید و به بالین افتد؛ مگر سقوط کامل، که مرگ است، فقط در دست یک نهاد سیاسی مبدئی خواهد بود؛ زیرا بحث کنونی بعد از سقوط فکر غربی بحث کیانها و سلطههاست؛ نه مبادی و ایدیولوژیها. امت اسلامی تحت رهبری خلافت، که به خواست الله متعال به زودی قایم خواهد گردید، در اوج قدرت خود از این قدرتها قویتر است، پرسش اینست که چگونه؟ در حالیکه ضعف و ناتوانی دامنگیر آن است، به سه سبب زیر بر میگردد:
اول: امت دارای یک دیدگاه سیاسی معنوی همهشمول از جهان، انسان و زندگی است که به عنوان یک انسان به مشکلات بشر میپردازد و این یک دیدگاه درست است که ذهن را قانع ساخته، موافق با فطرت بوده و قلب را اطمینان میبخشد. این یک فکره و دیدگاه پویا است که غرب سرمایهداری را در هراس میافگند.
دوم: امت دارای برخی از امکانات مادی از قبیل ثروت و انرژیهایی است که هیچکس دیگر از آن برخوردار نیست.
سوم: موجودیت رهبری سیاسی مبدئی برای حاکمیت، حوزه سیاسی، احزاب و اکثریت امت اگرچه به اجماع هم نباشد.
موجودیت این سه گزینه در نهادهای سیاسی موجود به زودی به خواست الله متعال، موجب تغییر اساسی و کیفی در موازنه بینالمللی قدرت خواهد شد، سپس این نهاد به راحتی باقیمانده کیان غربی سرمایهداری را که به دلیل زخمها و بحرانها از بین رفته و تحمل خود را از دست دادهاند، پس از یک چشمبههمزدن متأثر میسازد و الله به این امر قادر است. الله متعال میفرماید:
﴿الم* غُلِبَتِ الرُّومُ ۚ فِي أَدْنَى الأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ ۚ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ۚ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ ۚ وَعْدَ اللَّهِ لاَ يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ﴾
(سوره روم آیات 1-6)
ترجمه: الف لام میم، رومیان مغلوب شدند، در نزدیکترین سرزمین [خود به حجاز که نواحی شام است] و آنان پس از مغلوب شدنشان به زودی پیروز خواهند شد، [البته] در ظرف چند سال عاقبت و نتیجه کار پیش [از مغلوب شدن رومیان] و پس [از پیروزی رومیان] فقط در سیطره اراده و فرمان الله است و آن روز [که رومیان پیروز شوند] مؤمنان شادمان و خوشحال خواهند شد، به سبب نصرت و یاری الله [آری او] هرکس را بخواهد یاری میدهد و تنها او توانایی شکست ناپذیر و مهربان است. الله این وعده را داده است و الله از وعدهاش تخف نمیکند، ولی بیشتر مردم معرفت و شناخت [نسبت به وفای قطعی الله در مورد وعدهاش] ندارند.
برگرفته از جریدۀ الرایه
نویسنده: استاد حسن حمدان
مترجم: عمر موحد
#كرونا
Corona#
19Covid#