چهارشنبه, ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
آیا حزب‌التحریر در ایجاد افکارعمومی در بارۀ خلافت مؤفق شده است؟
بسم الله الرحمن الرحيم

آیا حزب‌التحریر در ایجاد افکارعمومی در بارۀ خلافت مؤفق شده است؟

(ترجمه)

ما چگونه می­توانیم که این افکار عمومی را پدید آوریم؟ و آیا حزب‌التحریر خواهد توانست که بدون آگاهی­عمومی؛ افکارعمومی را پیرامون خلافت به میان آورد؟ اول­تر از همه ما می­دانیم که افکارعمومی عصب و منشأ سیاست است و آماده ‌سازی این افکار عمومی و برجسته نمودن آن ستون اصلی دعوت را تشکیل می­دهد. آگاهی­عمومی متشکل از مجموعۀ مفاهیم، معیار­ها و اعتقادات می­باشد، از همین مجموعه در ارتباط به زندگی یک دید ایجاد می­شود و بر حسب همین دید؛ در ارتباط به مصالح دید دیگری شکل می­گیرد، و ایجاد همین دید برای تشکیل یک امت و برپایی دولت که خلافت راشده بر منهج نبوت است هدف مطلوب می­باشد. بنابر این چگونه می­توانیم که بین افکار عمومی و آگاهی عمومی تفکیک قایل شویم؟

افکار عمومی مفهومی است که بستگی به ناحیه توده­ها دارد؛ طوری‌که برای تمام مردم در تمام جوانب قناعت عقلی حاصل شود که برنامۀ خلافت برنامۀ امت بوده که ناشی از عقیدۀ آن می­باشد و تنها منجی آن از این وضعیت اسفبار بوده و تنها با وجود آن امت می­تواند از مشکلات رهایی یابد و به خواسته­ها برسد.

اما آگاهی­عمومی مفهومی است که ارتباط به ناحیۀ فکری می­گیرد، به این معنا که تودۀ از مردم به افکارعمومی اسلامی نه تفصیلی آگاهی حاصل کنند. مثل عقیدۀ اسلامی، جهاد، فرضیت خلافت، مختص بودن قانون­گذاری برای الله سبحانه وتعالی نه برای مردم، قدرت از آن مردم، متحد بودن امت و دولت، بیعت کردن با خلیفۀ مسلمانان و افکار عمومی دیگری از این قبیل و این خود پائین­ترین سطح همراه با استمرار در افزایش سطح آگاهی و توسعۀ آن در نزد امت می­باشد.

افکارعمومی ناشی از آگاهی­عمومی در نزد امت می­باشد که در اسلام عبارت از کیفیتی است که به واسطه آن دید مردم نسبت به مصالح­شان تغییر می­کند. بنابر این، دولت باید که امور مردم را سرپرستی کرده و مصالح­شان را بر حسب این دید جهت دهد. از این‌جاست که دولت به عنوان یک نهاد تنفیذکنندۀ یک مجموعه مفاهیم، معیارها و اعتقادات و باورهایی‌که از سوی یک مجموعه از مردم پذیرفته شده است، شناخته می­شود. از آن­جایی که حزب در تلاش آن‌ست که مصالح مردم را بر اساس اسلام تنظیم نماید، یعنی خواهان برپایی حاکمیت اسلامی و تأسیس دولت اسلامی است؛ می­بایست تغییر دید مردم نسبت به مصالح را در رأس فعالیت­های خود قرار داده و برای ایجاد یک مجموعه مفاهیم، معیارها و اعتقادات اسلامی در نزد امت به فعالیت آغاز نماید تا سر انجام امت را معتقد ساخته و آمادۀ پذیرفتن آن مفاهیم گرداند.

اما بدست گرفتن قیادت فعلی امت بدین معناست که حزب قیادت تمام امت را به عهده گیرد و تمام امت را به عنوان این‌که یک امت واحد به شمار می­روند نگریسته تا با وی در برپایی حاکمیت اسلام بیعت نموده و وی را در این راستا حمایت نمایند، یعنی حزب با بیعت نمودن کاملاً حربی با امت؛ همانند بیعت اهل مدینه با رسول الله صلی الله علیه وسلم در عقبه دوم طوری‌که با وی در جنگ علیه مردم سرخ و سیاه و در از بین بردن اموال و قتل سران قوم در صورتی­که مخالفت ورزند، بیعت نمودند، قیادت آن را بدوش می­گیرد. و این همان چیزی‌ست که فعالیت و کار عمومی نامیده می­شود: و آن این‌که باور و روی آوردن مردم به سوی حزب تا سرحدی برسد که اگر حزب آنان را دستور دهد؛ آنان دستور را پذیرا شده و آن را تنفیذ نمایند، و این­که به فعالیت عمومی پرداخته و همگی­شان در برابر حزب سر تسلیم فرود آوردند، و غالباً این چیز را جز در زیر سایۀ دولت و یا در حالت متحد شدن ارتش­های امت نمی­توان مشاهده نمود.

اما لازم به تذکر است که روند تغییر جامعه در سرزمین­های اسلامی و تحویل آن به جامعۀ اسلامی می­طلبد آن دعوتی‌که در سرزمین‌های اسلامی جریان دارد و هدف آن ایجاد انقلاب شعوری است، به دعوتِ جهت داده شود که هدف آن ایجاد انقلاب فکری باشد و توانایی آن را داشته باشد که به طور طبیعی و حتمی به اذن الله سبحانه وتعالی یک انقلاب سیاسی­ را به وجود آورد. پس تسلیم شدن امت به روند دعوت برای تحقیق قضیۀ اسلام سرنوشت‌ساز؛ می­طلبد که اسلام در ذات خود عقیده‌ای باشد که از آن نظامی سرچشمه گیرد که تمام مشاکل زندگی را معالجه نموده و مرتبط به فعالیت حیاتی­ باشد که در تمام فعالیت‌های امت دخالت نموده و امت برای برآورده ساختن نیازها وخواسته­هایش در گفتار و در کردار طبق اسلام عمل کند. به عبارت دیگر؛ برای حاکم ساختن اسلام و اعادۀ دولت آن لازم است که امت احکام آن را بالایش تطبیق نماید.

اگر کسی به دقت واقعیت کنونی امت را بنگرد، خواهد دانست که حزب‌التحریر الحمدالله و به توفیق او تعالی در ایجاد افکارعمومی ناشی از آگاهی­عمومی از اسلام در نزد امت کامیاب شده است.

از مهم­ترین وقایع ملموس که دلالت بر کامیابی حزب‌التحریر در ایجاد افکار عمومی ناشی از آگاهی عمومی دارد؛ می­توان به باورمندی و دید مردم نسبت به اسلام به عنوان یک نظام که تمام مشاکل زندگی را معالجه می­کند، اشاره کرد. هم‌چنین می‌توان گفت که مسلمانان در تمام سرزمین­های اسلامی؛ بلکه در تمام اکناف­جهان در انتظار بازگشت خلافت و در انتظار روی کار آمدن اسلام به عنوان یک ابر قدرت و دولت می­باشند. بنابر این، گفته می­توانیم که عقیدۀ جدایی دین از زندگی دیگر بر افکار مسلمانان مسلط نیست و دیگر بالای دیدگاه مسلمانان که لازم باشد که با آن در زندگی و جامعه و دولت­شان مبارزه نمود حاکمیت نمی­کند.

هم‌چنین عقیدۀ اسلامی اساس قانون­گذاری و معیار افکار امت قرار گرفته است؛ بنابر این دیموکراسی امروز در سرزمین­های اسلامی هیچ اعتباری ندارد، مثلاً به این مقوله دیگر اعتبار داده نمی­شود: «حق قیصر را به قیصر بده و حق الله را به الله» و هم‌چنین این سخن دیموکرات­ها که «قانون­گذار انسان است، نه الله متعال» دیگر مورد توجه قرار نمی­گیرد.

در نتیجه انقلاب‌هایی‌که رخ داد و شعارهایی‌که سرداده شد، برای ما ثابت نمود که امت اسلامی امت واحد بوده و این‌که امت جهادی و استشهادی در راه الله متعال می­باشد. امت اسلامی قدرت ذاتی­ دارد که می­توان مجد و عظمت گذشتۀ خود را بازگشتانده و دولت بزرگ‌اش را روی کار آورد، که می­توان بالایش در سطح بین­المللی و در نقشۀ سیاست جهانی و تأثیر در احداث آن کاملاً حساب نمود.

بنابر این، در کمپاین دعوت اسلامی لازم می­آید تا در آگاه­سازی مسلمانان با افکار اسلامی و احکام آن بخاطر افزایش آگاهی عمومی اسلامی و سازماندهی­هایش در نزد امت فعالیت خویش را ادامه دهند تا در نتیجه بین افکار و احکام روزمره­شان ارتباطی برقرار شود و این ارتباط زاینده احساسات اسلامی گردد که به طور مستقیم امت را به بسوی انجام اعمالی سوق دهد که اسلام را به شکل تطبیقی در زندگی­شان بازگرداند و جامعۀ­شان را اسلامی گرداند و دولت­شان را حاکم گرداند و این‌ست قضیۀ اسلام سرنوشت­ساز.

نویسنده: دارین الشنطی

مترجم: محمد "مزمل"

 

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه