- مطابق
هجرت و مهاجرت؛ میان فرصتها و چالشها
(ترجمه)
شکی نیست که سیرت نبوی با داشتن درسهای عملی از زندگی رسول بزرگوار ما صلی الله علیه وسلم، چراغ هدایت هر مسلمان و راه نجات هر جویندۀ رستگاری را فراهم میکند و از تغییر سیاسی حاصل از عقیدۀ اسلامی نشأت میگیرد. و شکی نیست که برجستهترین مورد این سیرت، همانا هجرت با شرافت نبوی است. از آنجاکه این واقعه در قلب مسلمانان از اهمیت بسیاری برخوردار است و به دلیل سردرگمیای که ممکن است در تشبیه هجرت او صلی الله علیه وسلم و هجرت همراهانش رحمت الله علیهم اجمعین به مهاجرت مسلمانان در زمان ما به وجود آید، دریافتهایم که هر حادثه باید به طور عینی به متن خود منتقل و روشن شود.
همانطورکه میدانیم، در زندگی رسول الله صلی الله علیه وسلم دو هجرت وجود دارد و هر دو به نوعی اقدامات سیاسی و پیروی از وحی میباشد. اولین مهاجرت، هجرت یاران رسول الله صلی الله علیه وسلم به حبشه است، که در آن "پادشاهی عادل بود که هیچکس نزد او مظلوم قرار نمیگرفت" و آن یک اقدام احتیاطی برای محافظت از کتله بود. این اقدام زمانی گرفته شد که قریش با سیاست قتل، بدرفتاری و شکنجه، به اذیت و آزاد افراد کتلۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم آغاز کرد. از جملۀ این افراد، یکی سمیه رضی الله تعالی عنهما است که کشته شد، خانواده یاسر که در مکه شکنجه شدند و بلال حبشی که بارها برهنه بر روی ماسههای سوزان صحرا انداخته و شکنجه میشد، چون مکرراً "احد احد" میگفت و با آنها مبارزه میکرد. همۀ اینها بدین خاطر بود که مسلمانان را از دینشان بازدارند و آنان را از پیروی این منهج باثبات و این دعوت بزرگ دلسرد کنند.
هجرت دوم برای اقامۀ دولت، اعلان حاکمیت و تطبیق و تنفیذ مواضع اسلام در تمام عرصههای زندگی بود. این کار سیاسی بزرگ از دعوت بزرگان قبائل و طلب نصرت از اهل قدرت شروع شد تا آنکه الله سبحانه وتعالی نصرت را در عقد بیعت عقبۀ ثانی با بیعت جنگ متحقق کرد. سپس انصار این دین را استوار ساختند و پادشاهان عرب و غیرعرب را به چالش كشیدند تا خدایی جز الله سبحانه وتعالی و پیامبری جز محمد رسول الله صلی الله علیه و سلم باقی نماند.
﴿إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ كَفَرُواْ ثَانِی اثْنَینِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ وَأَیدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِینَ كَفَرُواْ السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللّهِ هِی الْعُلْیا وَاللّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ﴾
(توبه: ۴۰)
ترجمه: اگر او را یاری نکنید، الله (سبحانه وتعالی) او را یاری کرد(و در مشکلترین ساعات، او را تنها نگذاشت) آن هنگام که کافران او را (از مکّه) بیرون کردند، در حالیکه دومین نفر بود (و یک نفر بیشتر همراه نداشت)؛ در آن هنگام که آن دو در غار بودند و او به همراه خود میگفت: «غم مخور، الله (سبحانه وتعالی) با ماست!» در این موقع، الله (سبحانه وتعالی) سکینه (و آرامش) خود را بر او فرستاد؛ و با لشکرهاییکه مشاهده نمیکردید، او را تقویت نمود؛ و گفتار (و هدف) کافران را پایین قرار داد، (و آنها را با شکست مواجه کرد؛) و سخن الله (سبحانه وتعالی) (و آیین او)، بالا (و پیروز) است؛ و الله (سبحانه وتعالی) عزیز و حکیم است!
بر این اساس، هجرت – چه اولی و چه دومی – نتیجۀ آمادهسازی کتلهای آگاه و دراک از احکام و مفاهیم اسلام و آمادهسازی فضای سیاسی برای پذیرش این نظام بزرگ، یعنی دولت اسلامی بود.
مهاجرت و اوضاع مهاجران امتمان، به ویژه در کشورهای غربی، محصول جنایت، خیانت، فساد و مزدوری حاکمان ماست. علاوه بر تمام اینها، بیتوجهی دشمنان الله سبحانه وتعالی نیز نسبت به ما به دلیل نبود یک رهبر امین بیتوجه اند. مهاجران فقط قربانیان این رژیمهای پوسیده اند که مردم را گرسنه ساختند، آنان را ذلیل نمودند و بر مردم خود ننگی به جا گذاشتند تا کفار با تمام وحشیگری آنان را به نامهای فریبنده؛ مانند همسانسازی، آزادیها، مؤسسات خیریه و حقوق بشر مورد ضرب قرار دهند!
از این رو، بر ما مسلمانان لازم است تا در سرزمینهاییکه هجرت نمودیم به اسلام، افکار و احکام آن پایبند باشیم، از اصول آن به اندازۀ نوک انگشتی کوتاه نیاییم. اسلام را در اعمال و گفتههای خود مجسم کنیم و هویت اسلامی خود را فراموش نکنیم. از احکام، قوانین و افکار ظالم پیروی نکنیم، زیرا به الله سبحانه وتعالی سوگند که آنها ما را فریب ندادند و ما را تحقیر نکردند و ما را به چنگال کفر نینداختند؛ مگر برای اینکه همسران و فرزندانمان از دین جدا شوند. و این دقیقاً همان چیزی است که شیطان و دستیارانش با گذاشتن فرهنگ و تمدنمان و جایگزینی تمدن غرب و احکام کفر با آن، به نام همسانسازی میخواهند.
«اللَّهُمَّ إنَّا نَسْأَلُكَ فی سَفَرِنَا هذا البِرَّ وَالتَّقْوَى، وَمِنَ العَمَلِ ما تَرْضَى، اللَّهُمَّ هَوِّنْ عَلَینَا سَفَرَنَا هذا، وَاطْوِ عَنَّا بُعْدَهُ، اللَّهُمَّ أَنْتَ الصَّاحِبُ فی السَّفَرِ، وَالْخَلِیفَةُ فی الأهْلِ، اللَّهُمَّ إنِّی أَعُوذُ بكَ مِن وَعْثَاءِ السَّفَرِ، وَكَآبَةِ المَنْظَرِ، وَسُوءِ المُنْقَلَبِ فی المَالِ وَالأهْلِ»
ترجمه: ای بار الها! ما در این سفرمان از تو نیکوکاری و پرهیزگاری و عملی را که می پسندی طلب می کنیم. بار الها! این سفرمان را بر ما آسان کن و دوری آن را بر ما کوتاه ساز. بار الها! تو در سفر همراه و در خانواده سرپرست هستی. پروردگارا! ما از سختی سفر و منظرۀ غمانگیز و بازگشت بد در مال و خانواده و فرزند بتو پناه میجوییم.
پس از اینکه سختی سفر تحقیرآمیز بدون توشهای از فرهنگ اسلامیمان، ما را خسته کرد، منظرۀ غمانگیز زندگی در جوامع بدون ویژگیهای اسلام برای ما کافی است. بنابراین ما در اینجا بین دو گزینه قرار داریم یا تسلیم میشویم و یا سراغ آنچه آنها میخواهند میرویم، مانند رها کردن دین خود که در این صورت شرم و خسارتی آشکارا در دنیا قبل از آخرت برای ما خواهد بود!
ما همسران و فرزندان خود را نیز همراهمان نجات میدهیم، سپس با آنانیکه برای از سرگیری زندگی اسلامی فعالیت میکنند، کار میکنیم و به کاروانهای با برکت آن میپپیوندیم. ابتدا شخصیتهای اسلامیمان را شکل میدهیم، سپس تصورات غلط را در جامعه اصلاح میکنیم. با روشنگری و آگاهی با ظالمان مقابله میکنیم و هویت اسلامی خود را که الله سبحانه وتعالی با آن راضی است و ما را با آن خاص گردانیدهاست، برجسته میکنیم. بنابر این، در مقابل غرب کافر با آنچه از مکر و حیلهگری که برای دین حنیف ما دارد ایستادهایم. در همۀ حرکات و اعمال خود به حکم شرع استناد میکنیم تا بر اساس آنچه که نبی ما صلی الله علیه و سلم به ما آموخته و امر کردهاند، نظم و انضباط داشته باشیم. به وجود میآید آنچه که به وجود آمدنی باشد.
﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا یحْییكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ یحُولُ بَینَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَیهِ تُحْشَرُونَ﴾
(الأنفال: ۲۴)
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! دعوت الله (سبحانه وتعالی) و پیامبر (صلی الله علیه وسلم) را اجابت کنید؛ هنگامیکه شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد! و بدانید الله (سبحانه وتعالی) میان انسان و قلب او حایل میشود، و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری میشوید!
نویسنده: استاد احمد شامی
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر
مترجم: احمد صادق امین