چهارشنبه, ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
انتخابات2020 امریکا
بسم الله الرحمن الرحيم

انتخابات2020 امریکا

(ترجمه)

در روزنامه­ی "سیاست خارجی" policy foreign، شماره خزانی2020 آن تحت عنوان: «انتخابات روی هم رفته با اهمیت­ترین چیز» تذکر بعمل آمده است که «مایکل هیرش تلاش می­ورزد تا سطح اهمیت انتخابات پیش‌رو امریکا را در تعیین آینده امت؛ بلکه در تعیین نظام جهان ثابت سازد، آن­هم برای شماری از توافقنامه­هایی‌که در آینده صورت خواهد گرفت. وی در این راستا از نظریات بزرگان اندیشمند و تحلیل‌گران سیاسی امریکایی کمک می­گیرد.»

اولاً: بعضی­ها به این نظر هستند که از انتخابات امریکا کدام شفافیت و روشنی به مشاهد نخواهد رسید و علت آن را حساس بودن اوضاع داخلی امریکا از قبیل؛ بروز تناقضات داخلی و حساس بودن اوضاع خارجی آن از قبیل؛ پیش­برد رهبری جهان و مقابله با دشمنان، و تلاش امریکا برای تخصیص غنایم فقط برای خودش نه برای مابقی دولت­ها؛ حتی برای هم­پیمانان­اش دانسته اند. افزون بر این، دلیل دیگری را که نیز می­توان برشمرد و آن این­که امریکا یک دولتی است که از سوی مؤسسات به پیش برده می‌شود و نقش رئیس جمهور در آن محکوم به قانونی است که صلاحیت­های آن را محدود ساخته و رئیس جمهور شخصاً باید که به این قانون رسمی و تثبیت شده سر تسلیم فرو آورد؛ تفاوتی نمی­کند که وی این کار را با همه اهلیت و قدرت سیاسی که دارد ممارست کرده باشد؛ مثل رئیس جمهوران گذشته و یا این‌که رئیس جمهور فقط تمثیل کننده نقش گروه حاکم واقعی همراه با تحکیم سازی و یا بدون تحکیم سازی آن ­باشد؛ مثل کار ترامپ، که در این نقش رئیس جمهور یک سلسله صلاحیت­های قانونی دیگری را برای مؤسسات اجرائی بغیر از ریاست جمهوری قایل می­شود. در بین مقالات و نظریاتی‌که از مرحله اول وجود ترامپ در قدرت و انتخابات پیش رو ارائه شده است، یک پیچیده­گی و نامفهومی دیده می­شود که تا هنوز از خود امریکایی­های نشنیده ایم. به عنوان مثال: ادوار جیه واتس، مؤرخ کلیفورنیایی می­گوید که: اگر ترامپ مجدداً انتخاب گردد و بر کرسی قدرت بنشیند؛ عنعنات و قیود دیموکراسی امریکایی بکلی ناپدید خواهد شد، به گونه­ای‌که رخ­دادهای جمهوریت­های گذشته را برعکس خواهد ساخت و حتی اگر بایدن هم برنده انتخاباتی گردد، باز هم بهبود شدن اوضاع وقت زیاد و طولانی را در برخواهد گرفت. تعداد کثر منتقدین و محققان بر این باور هستند که بهترین آرزو که باید داشت اینست که ترامب به شدت در ماه نومبر شکست بخورد و وی این نتیجه را پذیرا باشد.

در اخیر کلام باید گفت که دید جهان نسبت به ترامپ تغییر کرده و مردم به این باور هستند که او یک نقطۀ عطف در تاریخ بوده و یک شکل منحصر به فرد از نوع خود است، و احتمال ندارد که بار دیگر در ریاست جمهور و یا دیموکراسی چنین شخص خودشیفته و شوونیسم ظاهر شده و روی کار آید. برای همگان آشکار گردیده است که ترامپ نمی­خواهد با آن گروه ناچیز و ناتوان خود از صحنه قدرت به شکل صلح­آمیز برکنار رود. این درحالی‌ست که انتخابات در یک حالت ناگوار قرار داشته و لشکر و دادگاه عالی/استره محکمه سر درگم است که چه باید کرد. علاوه بر این‌که ترامپ بر رهبران دیگر هجوم برده و امریکا را به پیروی از چین متهم کرده است. وی نیز بایدن، رقیب انتخاباتی خود را در جلو تماشا کنندگان در یک برنامه تلویزیونی حیوان صفت تلقی کرده است...

نغمه‌ای‌که تا بحال شنیده نشده بود، ولی اکنون واقعیت آن آشکار گردید، ترامپ -به روش مبتذل خود- عمیق‌ترین تقالید امریکایی را به حرکت در آورده و ترساننده موسسین اولی می­باشد؛ آنانی­که پیوسته نگران این بودند که مبادا در درگیری­های خارجی از حد تعیین شده پا فراتر گذاشته شود و پیوسته از آثار و علایم درگیری که منجر به نابودی خود می­شود، بر حذر می‌داشتند. به عنوان نمونه از روی کار آمدن افرادی مثل ترامپ بر حذر می­داشتند و از مشهورترین سخنان جون کوینسی آدامز، ششمین رئیس جمهور امریکا در سال 1821م اینست که نباید امریکا برای نابودی خود در جستجوی وحشی­های در خارج از مرزش بگردد. آدامز گفت که پرداختن به این کار شخصیت امت را فاسد می­سازد.

ثانیاً: عجیب و غریب بودن وجود رئیس جمهور همجی در رهبری دولت ابرقدرت جهان بعد از جنگ جهانی دوم نیز واضح و شفاف است که وی در سراسر جهان حکمرانی می­کرد و علت این کار را می­توان فراهم شدن امکاناتی را نام برد که برای غیرش فراهم نشده بود و وی بر اساس مبدأ سرمایه‌داری نهضت شفاف و واضحی را راه اندازی کرد؛ اگر چه مسیر اشتباهی بود. حالا نیز اگر موجودیت­ خلل­ها و اختلافات بزرگ در آراء و در حفظ قدرت و عدم سقوط وتراکم مشکلات نمی­بود؛ مبدأ داخلی و خارجی به اجرا در می­آمد، ولی این اختلافات موجود بخاطر مصلحت رژیم سیاسی امریکا دامن­گیر احزاب با اصالت شده است.

به نظر من ظاهر شدن این اختلاف و پلان‌ریزی­ها در فسخ معاملات و مؤول نمودن بسیاری از وظایف در اداره ترامپ از سوی تصمیم گیرندگان امریکایی چیز عجیب و غریب بوده که در نتیجه این مؤول نمودن وظایف در مراکز حساس بعد از مدت کوتای صدمه و ضربۀ بزرگی را بر جای گذاشته و سبب افزونی آن خواهد شد.

اصل در دولت ابرقدرت جهان و در متفکرین و تصمیم گیرندگان آن اینست که باید قیادت آن را شخصی بدوش بگیرد و از جنس  فکره­ای باشد که دولت بر اساس آن بنا شده است؛ نه این‌که شخصی قیادت آن را بدوش گیرد که از فکره و مفکوره دولت ابا ورزد و بر اساس اساسات و قواعد سیاسی آن حکمرانی نکند و در عوض؛ آن را استهزا کند و رد کند و در سدد نابود کردن موسساتی باشد که دولت آن­ها را در جریان سال­های سال تاسیس کرده است. و این در حالی باشد که هیچ بدیلی نداشته باشد، جز این‌که به وسیله عقوبات و زور وحشت‌افگنی کند و ابتزاز سیاسی به بار آوردکه نمونه آن را می­توان در دوره ترامپ مشاهد کرد که هم‌چون آفتاب واضح و روشن بوده و جالب­تر از آن و آن این­که سیاست خارجی آن نه تنها با دشمنان، بلکه با هم­پیمانانش انسان را به شگفت وامی­دارد. این نزد هر سیاست­مدار معلوم و روشن است که وضعیت جهان از این قرار است که در زیر سایه ترس و ضعف برقیادت در مقابل دشمنان قرار دارد. با وجود این­که همه می­دانند که سبب این ضعف و عقب­ماندگی وجود رئیس جمهور بی‌تدبیری هم‌چو ترامپ بوده که قادر به پیش­برد نقش مؤول شده نیست. وی در تلاش است تا برای این ناتوانی­اش موجودیت یک مشکل عمیق در دولت امریکا و به درازا کشیدن قدرت جهانی­اش را دلیل بیاورد و این یک قماربازیی بسیار خطرناک بوده که بالای زمام­داری امریکا و دید دولت­های جهان نسبت به آن تأثیرگذار می­باشد تا سرحدی‌که امریکا جوف جهان قرار گرفته است.  

و در پایان، این مقاله به عنوان مژده­ای برای ختم رهبری امریکا و پایان نقش آن نبوده؛ بلکه درسی پیرامون آشکار شدن علایم ضعف و آغاز عقب­ماندگی و افت جهانی است. روزنامه لوفیگارو فرانسوی یک مقاله­ای را از مورخ و اقتصاددان فرانسوی، نیکولا بافیریز از مرکز شهر سوربون، نشر کرده است که در آن از ترس­های فراوانی‌که در آینده جامعه ایالات متحده را دامن خواهد زد، سخن به عمل آورده و گفته است که «انتخابات ریاست جمهوری سال 2020م امریکا، در تاریخ امریکا بسیار نگران کننده است.» به اعتبار این‌که در مناظره تلویزیونی که بین کاندیدایی ریاست جمهوری ترامپ و بایدن صورت گرفته است؛ هیچ نشانه و جرقه­ی امیدی منعکس نشده است؛ مناظره‌ای که «کسی از آن پیروز بدر نرفت جز دو قربانی: ایالات متحده و دیموکراسی.» طوری­که­ نظر نویسنده در زمینه چنین است که ترامپ به عوض این‌که عظمت و شأن و شوکت امریکا را دوباره برگرداند، وی به سرعت در عقب‌زنی و تراجع آن تلاش ورزیده است و امکان انتخاب مجددش میسر نیست؛ مگر این­که امریکا با گدودی مدنی دچار شود و نظامش فروپاشد و چندین نظام روی کار آید، و هم‌چنین پیمان­هایی‌که برای دیموکرات­ها غربی بنا شده نیز از بین برود.»

امریکا آنقدر هم نیرومند نیست؛ اما تنها چیزی‌که آن را سرپا نگهداشته است؛ حالت سیاسی است که برایش اسباب بقاء همراه با اسباب اندثار مبدئی را فراهم کرده است و چیز دیگر را که در زمینه می­توان نام برد؛ ممارسات سیاسی احمقانه‌ای است که در سال­های اخیر به انجام رسیده است. اما یک مسئله مهمی که می­ماند و آن نبود یک بدیل سیاسی جهانی است، زیرا باید که یک بدیل مبدئی متمدن سیاسی دیگر موجود باشد تا بر وضع ناگوار موجود نقطه پایان گذاشته و یک نظام جدید جهانی را به طرز خاصی بر پا کند و این ممکن نخواهد بود؛ مگر در اسلام و دولت آن؛ دولت خلافت راشده بر منهج نبوت که بزودی زود برپا خواهد شد. انشاء الله!

نویسنده: حسن حمدان

مترجم: محمد مزمل

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه