چهارشنبه, ۲۵ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
ای جوانان و ای کسانی‌که تغییر به دست شماست؛ کمر همت ببندید و به میدان وارد شوید!
بسم الله الرحمن الرحيم

ای جوانان و ای کسانی‌که تغییر به دست شماست؛ کمر همت ببندید و به میدان وارد شوید!

(ترجمه)

امروز تمام امید امت در سرزمین‌های اسلامی؛ به جنبش‌هاست؛ چون جنبش‌ها امروز در یک حالت نشاط و تحرک قرار دارند و همیشه مورد ستم، ظلم، آزار و اذیت رژیم‌های جنایتکار حاکم قرار می‌گیرند و این حکومت‌ها به کمک غرب توانستند جنبش‌ها و انقلاب‌های امت را مهار کنند. با این حال وضعیت اسفبار فعلی، هنوز در آرزوی تغییر واقعیت خود است و منتظر اولین جرقه‌ای جنبش واقعی است که  این جنبش روزی فرا خواهد رسید و همه را از ذلت، ظلم و بدبختی نجات خواهد داد.

واقعیت امت قسمی می‌باشد که هنوز در بین‌شان برخی عقاید، مفاهیم و احساسات بر اساس اسلام می‌باشد و روح جمعی در آن متمرکز است. فساد و ناعدالتی حاکم در سرزمین‌های اسلامی، باعث به وجود آمدن فکر تغییر در اذهان امت اسلامی شده است. جوانان با مقاومت و نشان دادن احساسات‌شان در مقابل جبر و ظلم حکام؛ ثابت نمودند که نیروی کافی جهت تغییر را دارند؛ اگر این فکر و احساسات امت به حالت خودش گذاشته شود و از بین نرود به مرور زمان به یک فکر صحیح تبدیل شده و این فکر منتج به بیداری امت می‌شود و حالت‌شان را تغییر می‌دهد.

چند دهه قبل، حتا فکر کردن بخاطر تغییر به نظرِ عام و خاص بد شمرده می‌شد و برنامه‌های سیاسی بدیلی‌که احزاب و حرکات بخاطر تغییر حمل می‌کردند، صرف نظر از توانایی، صداقت و جذابیت‌شان رؤیایی غیر قابل تحقق در روی زمین بود. این تلاش‌ها در نظر مردمی‌که یأس را فهم و ناامیدی را درک کرده بودند، توهمی بیش نبوده و نسل‌هایی‌که بزرگ شده‌اند، واقعیت‌شان چنین است و مانند دختران بی‌شوهر خانه مانده در تحقیر و برده‌گی فرعون و سربازانش گیر‌کرده‌اند و امید تغییر این حالت را از دست داده‌اند. این یک واقعیت قوی سیاسی بخاطر تحول و یا تغییر است که انجام می‌دهند؛ اما در تاریخ به چنین موانع روبه‌رو نشده بودند؛ زیرا این موانع شبکه‌ای از باند‌های محلی حاکم و ائتلافی از باند‌های منطقوی است که منافع رژیم‌های حاکم در منطقه را تأمین می‌نمایند و این باند‌ها؛ جز همکاری با وزراء و هم‌چنان همکاری در پروژه‌های سرکوبِ مردم و خاموش کردن صدای‌شان در هیچ کارِ دیگر موفق نبوده‌اند و از همکاری غربی‌ها به نظام‌های دیکتاتوری‌ که منافع‌شان را حفظ می‌کنند بعید نیست.

 بنابر این، جای تعجب هم نیست که اولین پیشتازان این انقلاب‌ها مربوط به نسل جوانی بوده که تازه چشم به زندگی گشوده بودند و باند حاکم نتوانستند بر روح این نسل نفوذ نمایند؛ لذا این نسل جوان زودتر از پدران خود به میدان پایین آمدند و فریاد‌های قهر، غضب و نپذیرفتن‌شان را سر می‌دادند.

این جنبش از طریق شبکه‌هاب الکترونیکی سریع‌تر از سرکوبگران و اراذل و اوباش‌های باند حاکم، به خیابان‌ها نفوذ کردند؛ درحالی‌که باند حاکم ده‌ها‌سال است برای سرکوب مردم و خاموشی صدای‌شان تلاش می‌نمایند. این حادثه در 25 ژانوی اتفاق افتاد؛ اما به دلیل وجود وحشیگری و استبداد نظام‌ها بار دیگر نیز جوانان بیزاری و نفرت خود را تکرار کردند و توانستند برای بار دوم سد ترس را بشکنند تا این‌که به رژیم‌ها ثابت سازند که  به تصمیم‌های‌شان نمی‌توانند رضایت دهند. و شمارش روز‌های حاکمیت رژیم محدود شده و این صبح را بزودی خواهیم دید.

و اگر مکث از آغاز دعوت اسلامی در مکۀ مکرمه و تا تأسیس دولت در مدینه و جامعۀ خودکفا آن وقت بیندازیم، در می‌یابیم که بیشتر کسانی‌که در تأسیس آن دولت نقش داشتند؛ جوانان بودند و عمرشان گاهی بین ده‌سال چون علی رضی الله عنه و هم‌چنان عمر بلال بن رباح و عمار بن یاسر رضی الله عنهما به سی‌سال می‌رسید. این جوانان دعوت را روی شانه‌های خود حمل کردند و انتشار و وسعت دادند که در نتیجه پیروز شدند و تبدیل به یک نهاد منظم گردید که در واقع ارزش آن به هزارچند محسوب می‌گردد. چنان‌که قرآن کریم نسل جوان را ذُرِّیّه تعبیر نموده است و الله سبحانه وتعالی در حق کسانی‌که همراه با سیدنان موسی علیه السلام ایمان آورده‌اند، می‌فرماید:

﴿فَمَا آمَنَ لِمُوسَى إِلَّا ذُرِّيَّةٌ مِّن قَوْمِهِ عَلَى خَوْفٍ مِّن فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِمْ أَن يَفْتِنَهُمْ وَإِنَّ فِرْعَوْنَ لَعَالٍ فِي الْأَرْضِ وَإِنَّهُ لَمِنَ الْمُسْرِفِينَ﴾ [يونس: 83]

ترجمه: پس [آنان] به موسى ايمان نياوردند؛ مگر گروهى از قومش [آن هم] با ترس از فرعون و سران‌شان كه مبادا آنان را به بلا افكند و فرعون سركشى در آن سرزمين بود و او از اسرافكاران بود.

چنانچه ذُرِّیه در تفسیر ابن کثیر به معنی جوانان آمده است و در لغت‌نامه‌های زبان عربی: ذُرِّیه: نسل انسان و فرزندان آن آمده است. و نظر به این‌که جوانان در طول تاریخ با مظاهر فساد و استبداد مواجه بوده‌اند، به شکل عام مُمثل قوت اراده در تغییر و ساخت و ساز هستند. طوری‌که مستبدین و مفسدین (فرعون و امثال او) حرص کامل بر قتل نوجوانان قبل از این‌که به مرحلۀ جوانی برسند دارند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ﴾. [قصص: 4]

ترجمه: بى‌گمان فرعون در آن سرزمين تكبر ورزيد و مردمانش را گروه‌گروه كرد، گروهى از آنان را به استضعاف مى‌كشيد، پسران‌شان را سر مى‌بريد و دختران‌شان را زنده نگاه مى‌داشت، بى‌گمان او از فسادكاران بود.

هم‌چنان اکثر کسانی‌که توسط رژیم‌های جنایتکار در سرزمین‌های مان متهم شده‌اند؛ با دستگیری، تصفیه، آزار و اذیت و هم‌چنان سرکوب و کشتار با آن‌ها تعامل شده است که همۀ‌شان از قشر جوانان بوده است. در معادلۀ تغییر، نسل جوان عامل مهم محسوب می‌گردد که تکیه‌گاه اصلی تغییر روحی و منبع انرژی در رشد جامعه و فردای بهتر است. هم‌چنان این قشر هدف اول طرح‌های فساد و شرارت‌های رژیم‌ها قرار گرفته‌اند. و می‌خواهند با رام کردن، آواره نمودن و دور شدن‌شان از اسلام و هم‌چنان ترویج جهالت؛ آن‌ها را فریب و اغوا کنند.

پس عجیب نیست که امروز جوانان حواس‌پرت و حیران دیده می‌شوند که بعضی گوشه‌گیری و تنهای را اختیار کرده‌اند و تعدادی دیگری هم بعد از این‌که منحرف شدند ذوب افکار غیر اسلامی گردیدند و این منحرف شدگان با کسانی‌که علیه فساد و شرارت‌ها مقابله می‌کنند موقف تند می‌گیرند.

با وجود این‌که تا هنوز گردن جوانان به طرف تغییر خم می‌شود و به جستجوی بهتر از واقعیت تحمیل شده هستند. جنگ و جدال امروز بین رژیم‌ها و عوامل تغییر این است که جوانان را به صف خود وارد کنند؛ زیرا جوانان قدرت تغییر و عناصر سازندۀ آن‌ها هستند. به خاطر ویژه‌گی‌های ذیل جوانان نیروی تغییر ‌و تحول جامعه شناخته می‌شوند:

1_ جوانان بلندپروازترین قشر جامعه هستند و به این معنی است که روند تغییر آن‌ها در محدودیت‌های رژیم‌ها متوقف نمی‌شوند.

و حزب سیاسی که به دنبال تغییرات است باید استعداد جوانان را در رأس اولویت‌های کاری خود قرار دهد و آن‌ها را در جهت تغییر (جامعه) به کار گیرد.

2_ جوانان بیشتر تغییرپذیر هستند. این حقیقت ویژه رهبری در عالم سیاست است که جهان متحرک و متغیر است که دائمًا حامل چیز‌های جدید است.لذا ما شاهد حرص نظام‌های شکست خورده هستیم که با استعداد جوانان بازی می‌کنند و تلاش دارند تا جوانان را در یک حلقۀ بسته بخاطر منافع مادی خاص که چشم‌ها را از دیدن واقعیت‌های جامعه می‌پوشانند و آن‌چه که برای جوانان لازم است که باید انجام دهند مانع می‌شوند.

3_ لذت‌بردن و اشتیاق و نشاط در فکر و حرکت به نوعی انرژی فوق العاده‌ای به سمت پیشرفت است. جوانان مشتاق تفاعل با موضوعات سیاسی و تغییرات آن و هم‌چنان تفاعل با جامعه و نیاز‌های آن هستند که این تضمین کننده‌ای پیشرفت مداوم است. در حالی‌که جنبش‌های سیاسی این خلاقیت را ندارند و آن‌ها را تهدید به مرگ و یا حد اقل تهدید می‌کنند.

4_ وقتی بدون رضایت و آگاهی جوانان؛ چیزی بخشیده شود.

5_ جوانان قوت مهم جامعه و هم‌چنان بخش مهم در رهبری جامعۀ بشری هستند و به دست‌آوردن حزب سیاسی کوشا و جدی؛ جنگی است برای به دست آوردن تغییرات.

6_ جوانی عنوان قوت و جوانمردی است، این دو ویژگی از اصلی‎ترین ملزومات کار‌های سیاسی است. حزبی‌که جوانان را در صفوف خود قرار ندهد و با عناصر جوان و خونِ تازه عضویت خود را تجدید نکند با گذشت زمان به حزبی ضعیف و پیری مبدل خواهد شد.

درحالی‌که حزب جدید با خون جوانان در تمام بخش‌ها و سطوح رهبری تجدید می‌شود و جوانان تازه خود را  حفظ می‌کنند و از آن‌جا که ما به شدت به یک تغییر بنیادی واقعی احتیاج داریم و نه شکلی‌که چهره‌ها تغییر کند و سیستم و نظام تعییر نکند و بر ما واجب است که از جوانان مراقبت کنیم؛ زیرا آن‌ها فرشتگان تغییر هستند. چنان‌‎چه بزرگ‌ترین دولتی‌که در تاریخ بشری شناخته شده است، به دوش جوانان بوده است و امروز هم این جوانان مثل آن‌ها هستند، جوانان به صفوف دعوت باید تغییر کنند تا این‌که بر شانه‌های خود دولت اسلامی را بار دوم هم به دوش بگیرند. دولتی‌که الله سبحانه وتعالی وعدۀ آن را کرده است. چنان‌که می‌فرماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ [نور: 55]

ترجمه: الله به كسانى از شما كه ايمان آورده‌اند و كارهاى شايسته كرده‌اند، وعده داده است كه بى‌شك آنان را در اين سرزمين جانشين سازد، چنان‌كه كسانى را كه پيش از آنان بودند، جانشين ساخت. و  [آن] دين‌شان را كه براي‌شان پسنديده است براي‌شان استوار دارد و براي‌شان پس از بيم‌‌شان ايمنى را جايگزين كند. [چرا كه] مرا پرستش مى‌كنند و چيزى را با من شريك نمى‌سازند. و كسانى كه پس از اين ناسپاسى كنند، اينانند كه فاسق‌اند.

و هم‌‎چنان رسول الله ﷺ هم بشارت داده‌اند:

«تَكُونُ النُّبُوَّةُ فِيكُمْ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ، فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا عَاضًّا فَيَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ يَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ مُلْكًا جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ تَكُونَ، ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا، ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ، ثُمَّ سَكَتَ»

نویسنده:حامد عبدالعزيز

مترجم: پارسا "امیدی"

 

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه