- مطابق
بیان حق، بزرگترین جهاد
(ترجمه)
ابی سعید خدری رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت میکند که فرمودند:
«أَفْضَلُ الْجِهَادِ كَلِمَةُ عَدْلٍ عِنْدَ سُلْطَانٍ جَائِرٍ»
ترجمه: برترين جهاد، سخن حقّی است که نزد پادشاهی ستم کار گفته میشود. (أبو داود و ترمذي آن را روایت کردند و گفتند: حدیث حسن است.)
بیان آشکار حق، عواقبی دارد که تنها بندگان مخلص الله سبحانه وتعالی -که با پایبندی به شریعت و برافراشتن پرچم دین برای جلب رضایت اوتعالی تلاش میکنند- میتوانند متحمل شوند. این حق با هوی و هوس افراد صاحب نفوذ در تضاد است و منافع آنها را تهدید میکند. از این رو با حق و کسانیکه به سوی آن دعوت میکنند، اعلام جنگ نموده و با تحریف، دروغ و تهمت و با ارعاب و بازداشت و ترساندن و کشتار میکوشند تا از ظهور او در میان مردم جلوگیری کنند تا صداهایی را که دعوتگران به سوی خیر هستند، سرکوب کنند. اما با تمام اینها، این مخلصین بدون ترس و تردید حق را بیان و مسلمانان را نصیحت مینمایند و از گفتن حق، دعوت به سوی آن، دعوت به پیروی از آن و اینکه به عنوان روشی برای تمام زندگی قرار گیرد، دست بر نمیدارند. احساس مسئولیت، صداقت و محبت خیررسانی برای مردم، آنان را در این امر انگیزه داده است. مسلمانیکه الله سبحانه وتعالی را دوست دارد، باید نسبت به دین خود غیرت داشته باشد و از هتک حرمتهای آن جلوگیری کند. این محبت او باعث میشود که بخواهد همه مخلوقات، فقط بندگان الله سبحانه وتعالی و مطیع اوتعالی باشند و از او سرپیچی و از حدود او تجاوز نکنند. چنانچه برخی گفتند: دوست دارم، گوشت بدنم را با قیچی میبریدند؛ اما کسی از الله سبحانه وتعالی نافرمانی نمیکرد.
از ابوعبدالله خباب بن اَرَت رضی الله عنه روایت است که گفت: درحالیکه رسول الله صلى الله عليه وسلم شالِ خود را در سايهی كعبه، بالش کرده و تكيه زده بودند، (از شکنجههای مشرکان مکه) به ایشان شكايت کرديم و گفتيم: آيا برای ما درخواست پيروزی نمیكنید؟ آيا برای ما نزد الله دعا نمیكنید؟ فرمودند:
«قَدْ كَانَ مَنْ قَبْلَكُمْ يُؤْخَذُ الرَّجُلُ فَيُحْفَرُ لَهُ فِي الْأَرْضِ فَيُجْعَلُ فِيهَا، فَيُجَاءُ بِالْمِنْشَارِ فَيُوضَعُ عَلَى رَأْسِهِ فَيُجْعَلُ نِصْفَيْنِ، وَيُمْشَطُ بِأَمْشَاطِ الْحَدِيدِ مَا دُونَ لَحْمِهِ وَعَظْمِهِ، فَمَا يَصُدُّهُ ذَلِكَ عَنْ دِينِهِ. وَاللهِ لَيَتِمَّنَّ هَذَا الْأَمْرُ حَتَّى يَسِيرَ الرَّاكِبُ مِنْ صَنْعَاءَ إِلَى حَضْرَمَوْتَ لَا يَخَافُ إِلَّا اللهَ، وَالذِّئْبَ عَلَى غَنَمِهِ، وَلَكِنَّكُمْ تَسْتَعْجِلُونَ»
ترجمه: در امتهای گذشته برای شخصی (که ايمان آورده بود) چالهای در زمين میكَندند و او را در آن میگذاشتند. سپس ارهای میآوردند و روی سرش قرار میدادند، او را از وسط دونيم میكردند و شانههای آهنی در بدنش فرو می بردند تا جايیكه به استخوان و عصب میرسيد؛ ولی اين همه شکنجه او را از دينش باز نمیداشت. به الله سوگند که الله اين دين را كامل میکند و به نتيجه میرساند تا جايیکه سوارکار (مسافر) از صنعاء تا حضرموت میرود و جز ترس الله (سبحانه وتعالی) و خطر گرگ برای گوسفندانش، از هيچ چيز ديگری نمیترسد؛ اما شما عجله میکنيد.
پس باید قلب هر مسلمانی از اعتماد به نصرت و حمایت الله سبحانه وتعالی آکنده باشد. هر مسلمانی تنها بر الله سبحانه وتعالی توکل کند و جز او از هیچ کس نترسد! هر مسلمانی صدای حق باشد و با صدای بلند در مقابل طواغیت جنایتکار ایستاد شود. برای ریشهکن کردن این نظام فاسد سرمایهداری، که بر گرده مردم نشسته، تلاش کند تا هر مسلمانی، چنان ثابت قدم و قوی باشد که از آزار و اذیتهای این مسیر به او آسیبی نرسد؛ زیرا ابتلاء از جانب پروردگارش میباشد که بوسیله آن قلبش را پاک میکند تا او را از همان بندگان خود قرار دهد که در برابر آزار و اذیتهاییکه در دفاع از دین شان دیدند، صبر کردند، برای برافراشتن پرچم او سبحانه وتعالی و اعلای کلمه او تلاش کردند و هیچ نوع تغییری نکردند تا هر مسلمانی صبر کند و برای نصرت عجله ننماید؛ زیرا نصرت تنها به دست الله سبحانه وتعالی است و هر مسلمانی مطمئن باشد که عاقبت و سرانجام کار برای مؤمنان است.
﴿تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوّاً فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾
ترجمه: ما آن سرای آخرت را تنها بهره كسانی ميگردانيم كه در زمين خواهان تكبّر و استكبار نيستند و فساد و تباهي نميجويند(و دلهايشان از آلودگيهاي مقامطلبي و شهرتطلبي و بزرگبيني و تباهكاري، پاك و پالوده است). عاقبت از آن متقیان است.
چنانکه، اصل نزد مسلمان اینست که خیر و نیکی را که برای خود دوست میدارد، برای دیگران نیز دوست بدارد. از این رو حمل این دین، تطبیق آن، زندگی در سایۀ آن و رساندن آن با دعوت و جهاد و با مجاهدت فکری و مبارزه سیاسی برای تمام بشریت وظیفه او بوده تا هدایت و صلاح و خروج از ظلمتهای کفر و جهل به سوی نور اسلام و رستگاری در زندگی دنیا و آخرت را برای آنان حمل نماید.
برگرفته از شماره 460 جریدۀ الرایه
مترجم: احمد صادق امین