سه شنبه, ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

دیگرهیچ عذری به مسلمان و غیرمسلمان وجود ندارد؛ اکنون حمله صلیبی تحت عنوان صهیونستی جریان دارد!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

 خبر جرائمی‌که در حق بی‌گناهان در غزه و کرانه باختری در سرزمین مبارک فلسطین، مهد نزول رسالت‌های آسمانی، انجام می‌شود، بگوش همگان رسیده است. هیچ کسی نیست که از بمباردمان خانه‌ها و وارونه ساختن آن‌ها بر سر بی‌گناهان توسط یهود خبر نداشته باشد؛ از شکار شهروندان غیر مسلح و کشتن‌شان در نعل جادها در وسط روز، جنایتی‌که هر شریعت ربانی آن را رد نموده و هیچ اخلاقی انسانی آن را نمی‌پزیرد. اخبار این جنایات در جهان هشت ملیاردی پخش و نشر گردیده تا جایی‌که انکار و یا نادیده گرفتن آن‌ها دیگر ممکن نیست و هیچ عذری مبنی بر بی‌خبری از آن، از هر کسی‌که خود را به امت اسلامی نسبت می‌دهد و یا نسبت نمی‌دهد، پذیرفتنی نیست.

هم‌چنان این مسئله به هیچ کس پوشیده نیست که قتل عام یهود به تشویق و تأیید دولت‌های بزرگ غربی در رأس آنان سرکردۀ شرارت امریکا انجام می‌شود. همگان شاهد اند که این دولت‌های غربی از دولت یهود بی‌دین با تمام قوای نظامی، اقتصادی و رسانه‌ای خود حمایت می‌کنند و طبعاً بر جهانیان از جمله امت اسلامی این هم پوشیده نیست که نظام‌ها و حکام سرزمین‌های اسلامی جز ابزارها، و مزدوران قوای غربی، هم‌پیمانان دولت یهود چیزی بیش نبوده؛ مگر این‌که بر علاوه آنان در نسبت به مسلمانان در فلسطین و یا هر جای دیگری کینه و دشمنی در سینه دارند، دشمنی آنان کمتر از دشمنی یهود نسبت مسلمانان نیست. این نظام‌ها و حکام نیز از زمرۀ یهود بوده و اکثرشان صهیونیست‌هایی از جمله صهیونستان بادارشان بایدن اند.

بنا براین، بسیار دقیق است که ما جنگی ‌را که علیه امت در سرزمین مبارک فلسطین راه‌اندازی شده، حمله جدید صلیبی علیه امت عنوان نماییم. این بار نیز ساحات این جنگ سرزمین مبارک فلسطین است و دولت یهود جز ابزار پلیدِ بیش نیست که در نیابت از تمدن غربی صلیبی نظام سرمایه‌داری جهان، به اعمال پلید، از آن کار گرفته می‌شود.

سخن از فلسطین و اهل آن مانند سخن از بقیه سرزمین‌ها و اهل آن نیست؛ با آن‌که تمام سرزمین‌ها سرزمین الله سبحانه وتعالی‌بوده و تمام مخلوقات مخلوقات الله سبحانه و تعالی‌ می‌باشد. الله سبحانه وتعالی به این سرزمین فضیلتی داده است که به سرزمین‌های غیر از آن نداده است. در شأن این سرزمین آیات بیِّنات فروفرستاده شده که تا فرارسیدن قیامت تلاوت می‌گردد؛ چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾ [اسراء: 1]

ترجمه: تسبیح و تقدیس الله را سزا است که بنده‌ای خود (محمد پسر عبدالله) را در شبی از مسجد الحرام (مکه) به مسجد الاقصی (بیت المقدس) برد، آن‌جا که دَور و برآن را پربرکت ساخته ایم، تا برخی از نشانه‌های (عظمت و قدرت) خود را بدو بنمایانیم.

الله سبحانه وتعالی در خصوص خلیلش، ابراهیم علیه الصلوة و السلام چنین می‌فرماید:

﴿وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطاً إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ﴾ [انبیاء: 71]

ترجمه: و او لوط را (از مکر و کید کافران) رهایی بخشیدیم و به سرزمینی بردیم که در آن برای جهانیان برکت نهاده ایم.

﴿وَجَعَلْنَا بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ الْقُرَى الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا قُرًى ظَاهِرَةً وَقَدَّرْنَا فِيهَا السَّيْرَ سِيرُوا فِيهَا لَيَالِيَ وَأَيَّاماً آمِنِينَ﴾ [سبأ: 18]

ترجمه: میان آن‌ها و آبادی‌هایی‌که در آن برکت نهاده بودیم، آبادی‌های به هم پیوسته‌ای قرار دادیم و در میان‌شان رفت و آمد بر قرار کردیم، شب و روز با امنیت کامل در آن به سیر و سفر بپردازید.

با آن‌که تقوی معیار برتریت در میان انسان‌هاست، خالق سبحانه وتعالی اهل شام را به فضیلت و خیر خاص نموده است، چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد ساکنین شام چنین وصیت نمودند:

«عَلَيْكَ بِالشَّامِ فَإِنَّهَا خِيرَةُ اللهِ مِنْ أَرْضِهِ يَجْتَبِي إِلَيْهَا خِيرَتَهُ مِنْ عِبَادِهِ» (رواه أبو داود وأحمد)

ترجمه: شام را دریابید که این سرزمین از بهترین سرزمین‌های الله بوده و بهترین بندگانش را برای آن برگزیده است.

«عَلَيْكَ بِالشَّامِ فَإِنَّ اللهَ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ تَكَفَّلَ لِي بِالشَّامِ وَأَهْلِهِ»

ترجمه: شام را دریابید چون الله عزوجل شام و اهل آن را کفیل من قرار دارده است.

وعَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللهِ  صلی الله علیه وسلم : «أَوَّلُ هَذَا الْأَمْرِ نُبُوَّةٌ وَرَحْمَةٌ، ثُمَّ يَكُونُ خِلَافَةً وَرَحْمَةً، ثُمَّ يَكُونُ مُلْكاً وَرَحْمَةً، ثُمَّ يَكُونُ إِمَارَةً وَرَحْمَةً، ثُمَّ يَتَكادَمُونَ عَلَيْهِ تَكادُمَ الْحُمُرِ فَعَلَيْكُمْ بِالْجِهَادِ، وَإِنَّ أَفْضَلَ جهادِكُمُ الرِّبَاطُ، وَإِنَّ أَفْضَلَ رباطِكُمْ عَسْقَلَانُ» (رواه الطبرانِي)

ترجمه: این مسئله (نظم حاکم) در ابتداء نبوت است و رحمت است، سپس خلافت است و رحمت است، سپس سلطنت است و رحمت است، سپس امارت است و رحمت است، سپس همه بر این مسئله گرد آمده، بسان جمعی از خران، ستیزکنندگان یکدیگر را گاز می‌گیرند، پس در آن صورت بر شما جهاد لازم است؛ این درحالی است که بهترین جهاد شما رباط است و بهترین رباط شما رباط عسقلان است.

عسقلان شهری از شهرهای فلسطين می‌باشد که در فاصلۀ 20 کیلومتری غزه قرار دارد.

ریختاندن ناحق خون بی‌گناهان در شریعت الله سبحانه وتعالی جنایت است و چطور جنایتی؟! در واقع در برابر این شریعت -در برابر ناسخ و منسوخ آن- هرگز کسی تمرد نخواهد کرد، مگر مجرمانی‌که به شریعت‌های فروفرستاده شده از جانب الله سبحانه وتعالی کفر ورزیده، آن‌ها را تحریف، به آن‌ها افتراء بسته و آیات دروغین ساخته اند. کسانی‌که خواستند به جای الله سبحانه تعالی شریعت بسازند، با مبدأها و ایدیولوژی‌های بشری ساختۀ عقل ملحدین دیگرباش، آمده و خون‌هایی را که الله سبحانه و تعالی به عصمت آنان حکم فرموده مباح قرار داده اند. بلی، الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿مِنْ أَجْلِ ذَلِكَ كَتَبْنَا عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعاً وَلَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِنْهُمْ بَعْدَ ذَلِكَ فِي الْأَرْضِ لَمُسْرِفُونَ﴾ [مائده: 32]

ترجمه: از این رو برای بنی اسرائیل چنین مقرر کردیم که هرکس، انسانی را جز به قصاص یا به کیفر فساد در زمین بکشد، گویا همه‌ای مردم را کشته است و هر کس سبب زنده ماندن کسی گردد، گویا همه‌ای مردم را نجات داده است، فرستادگان ما با نشانه‌های آشکار نزد شان رفتند، اما پس از آن هم بسیاری از آنان در زمین زیاده روی و از حد گذری نمودند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین می‌فرماید:

«لَا يَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِلَّا بِإِحْدَى ثَلَاثٍ؛ رَجُلٌ كَفَرَ بَعْدَ إِسْلَامِهِ، أَوْ زَنَى بَعْدَ إِحْصَانِهِ، أَوْ قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ»

ترجمه: ریختاندن خون شخص مسلمان در هیچ وجه حلال نیست؛ مگر در این سه حالت: مردی‌که بعد از اسلام آوردن کافر شود، مردی‌که با وجود همسر داشتن زنا کند و مردی‌که کسی را به ناحق به قتل رسانده باشد.

بلکه حرمت خون مسلمان در نزد الله سبحانه وتعالی از حرمت کعبه و تمام دنیا بزرگتر می‌باشد؛ چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین می‌فرماید:

«وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَقَتْلُ مُؤْمِنٍ أَعْظَمُ عِنْدَ اللَّهِ مِنْ زَوَالِ الدُّنْيَا»

ترجمه: قسم به کسی‌که نفس‌ام در ید اوست، جنایت کشتن یک مؤمن در نزد الله بزرگتر از زوال دنیا می‌باشد.

وعن ابن عمر قال: «رَأَيْتُ رَسُولَ اللهِ صلی الله علیه و سلم يَطُوفُ بِالْكَعْبَةِ وَيَقُولُ: مَا أَطْيَبَكِ وَأَطْيَبَ رِيحَكِ! مَا أَعْظَمَكِ وَأَعْظَمَ حُرْمَتَكِ! وَالَّذِي نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ لَحُرْمَةُ الْمُؤْمِنِ أَعْظَمُ عِنْدَ اللهِ حُرْمَةً مِنْكِ؛ مَالِهِ وَدَمِهِ وَأَنْ نَظُنَّ بِهِ إِلَّا خَيْراً» (ابن ماجه)

ترجمه: ابن عمر می‌گوید من رسول الله صلی الله علیه وسلم را دیدم که در اطراف کعبه طواف می‌نمود و خطاب به کعبه می‌گفت و چه خوب هستی و چه خوش است بوی تو! چه قدر بزرگ هستی و چه قدرت بزرگ است حرمت تو! قسم به کسی‌که نفسم در دست اوست، حرمت یک مؤمن در نزد الله بزرگتر از حرمت تو می‌باشد؛ مال مومن، خون مومن و این‌که جز گمان خیر به مومن گمان دیگری نباید داشت.

از این قبیل نصوص شرعی و غیر آن، نصوص بسیاری وجود دارد که بیان می‌دارد، جنایاتی‌که در سرزمین مبارک فلسطین در حال جریان است جرائم بزرگ با عاقبت بسیار وخیم می‌باشند:

﴿وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِناً مُتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِيهَا وَغَضِبَ اللهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِيماً﴾ [نساء: 93]

ترجمه: و هرکس مؤمنی را به عمد بکشد، جزایش دوزخ است و جاودانه در آن خواهد ماند و الله بر او خشم گرفته و او را از رحمتش دور نموده و عذاب بزرگی برایش آماده ساخته است.

همان‌گونه که یهود به علت این جنایات‌اش مستحق عذاب الله سبحانه و تعالی می‌باشد، همراه با یهود نظام‌های غربی و حکام سرزمین‌های عربی و اسلامی، از جمله دوست‌داران و حامیان شان، نیز مستحق عذاب الله سبحانه وتعالی می‌باشند؛ همان‌گونه که هیچ مسلمانی رضایت الله سبحانه وتعالی را کسب نخواهد کرد؛ اگر در برابر کدام منکری سکوت کند. رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین می‌فرماید: 

«لَمَّا وَقَعَتْ بَنُو إِسْرَائِيلَ فِي الْمَعَاصِي نَهَتْهُمْ عُلَمَاؤُهُمْ فَلَمْ يَنْتَهُوا، فَجَالَسُوهُمْ في مَجَالِسِهمْ، وَوَاكَلُوهُمْ، وَشَارَبُوهُمْ، فَضَربَ اللهُ قُلُوبَ بَعضِهِمْ بِبَعْضٍ، وَلَعَنَهُمْ عَلَى لِسَانِ دَاوُدَ وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ، ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَكَانُوا يَعتَدُونَ، كَلَّا، وَالله لَتَأْمُرُنَّ بِالْمَعْرُوفِ، وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ الْمُنْكَرِ، ولتَأْخُذُنَّ عَلَى يَدِ الظَّالِمِ، ولَتَأْطرُنَّهُ عَلَى الْحَقِّ أَطْراً، ولَتَقْصُرُنَّهُ عَلَى الْحَقِّ قَصْراً، أَوْ لَيَضْرِبَنَّ الله بقُلُوبِ بَعْضِكُمْ عَلَى بَعْضٍ، ثُمَّ ليَلْعَنكُمْ كَمَا لَعَنَهُمْ» (رواه أبو داود والترمذی)

ترجمه: آن‌گاه که بنی اسرائیل در معصیت‌ها فرورفتند، علمای‌شان آنان را نهی نمودند، اما آنان خویشتن را از معصیت باز نداشتند، سپس علمای شان هم با آنان همنشین گردیده با آنان خوردند و نوشیدند. چنین شد که الله قلب‌های برخی را با برخی دیگر در تمایل به معصیت یکی قرار داد، و آنان را با زبان داود و عیسی بن مریم مورد لعنت قرار داد؛ چون آنان نافرمانی نموده و از حد گذری نمودند. هرگز، هرگز؛ قسم به الله یا به معروف امر کرده و از منکر نهی می‌کنید، یا دست ظالم را گرفته و آن را به حق مایل و بر حق نگه‌می‌دارید، یا این‌که الله قلب‌های برخی از شما را با قلب‌های برخی دیگر در تمایل به معصیت یکی قرار داده و شما را مانند آنان مورد لعنت قرار می‌دهد.

بلی امت ملیاردی با ارتش‌های مهیب‌اش، قدرت بیشتر از گرفتن دست یهود (مغضوب علیهم) دارد؛ چون یهودیان و گذشتگان شان از نیروهای صلیبی، در مواجهه با مردان امت در میدان‌های جنگ، در محافل و منابر فکر و معرفت، بزدلی، خواری و ذلت‌شان را ثابت نموده‌اند. بلی، برای کسی‌که از انجام مکلفیت وجوب نصرت دادن مستضعفین سرزمین مبارک شانه خالی‌کند و لوکه سربازهم نیست، هیچ عذری باقی نمانده است:

«كُلُّ رَجُلٍ مِنَ الْمُسْلِمِينَ عَلَى ثَغْرَةٍ مِنْ ثُغَرِ الإِسْلامِ، اللهَ اللهَ لَا يُؤْتَى الإِسْلامُ مِنْ قِبَلِكَ»

ترجمه: هر مردی از مسلمانان بر روزنه‌ای از روزنه‌های اسلام قرار دارد، پس حتماً مواظب باش که از سمت (روزنه‌ای که تو بر آن قرار داری) صدمه‌ای به اسلام نرسد.

عالم و متعلم، طبیب و کارگر نظافت و تمام مردم، مکلفیت شان اینست که ارتش‌ها را برای ادای مکلفیت واجبی آشکارشان فرابخوانند؛ از جمله مسلمات است که آزادی فلسطین جز با نیروهای مسلمانان ممکن نیست. به همین دلیل است که سرنگونی حکام دوست و حامی یهود، واجب است، سرنگونی حکامی‌که امت را از نصرت دادن برادران‌شان مانع می‌شوند. به همین دلیل است که ارتش‌ها به سوی چیزی‌ بشتابند که خود را برای آن آماده ساخته بودند؛ برای قتال در راه الله سبحانه و تعالی زیر پرچم خلافت راشده بر منهج نبوت.

همان‌گونه که جلوگیری یهود بر مسلمانان واجب است، همان‌طور بر غیرمسلمانان مشرق و مغرب نیز لازم است که جنایات یهود را تقبیح نموده و از دولت‌هایی‌که در برابر قتل عام ساکت بوده و در واقع خود شریک سرکوب ستمکاران اند، بیزاری بجویند. دولت‌های غربی که از این دولت بی‌دین حمایت می‌کنند، این حمایت شان برای اینست که از این دولت برای مصلحت خود که متمثل فساد در بین فرزندان امت اسلامی است، کارمی‌گیرند. برای اینست که با اطمینان بیشتر مانع وحد مسلمانان زیرچتر نظام ربانی خلافت بر منهج نبوت شوند؛ نظامی‌که مسلمانان و غیرمسلمانان در خدمت اوامر الله سبحانه وتعالی و شریعت کریم و جوان‌مرد او سبحانه وتعالی می‌گمارد. لیکن ابرسفید برای مردم نمایان گشته و حقیقت پشت مسکن دادن یهود در سرزمینی‌که مسکن‌گزینی آنان از زمان حضرت موسی علیه الصلوة والسلام در این سرزمین حرام قرار گرفت، آشکار شد. آن‌ها سرزمین را اشغال نمودند که هرگز در آن حقی نداشتند؛ حتی مسئله به جای کشیده که مورد لعنت تمام باشندگان زمین قرار گرفته اند.

تا زمانی‌که جهانیان با سکوت رهبران ظالم شان همراهی نموده و به نمایندگی و رهبری این رهبران هم‌چنان راضی باشند، آن‌ها نیز شهدای زور و شریک‌های این جنایات اند. بدانید و آگاه باشید که امت اسلامی کسی ‌را که باعث آزار و اذیت آن شده و کسی‌ را که در برابرش انصاف نموده هرگز فراموش نخواهد کرد.

﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَاناً وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ﴾ [مائده: 82]

ترجمه: به طور قطعی سرسخت‌ترین مردم را در دشمنی با مؤمنان، یهود و مشرکان می‌یابی و نزدیک ترین شان را در دوستی با مؤمنان کسانی می‌یابی که می‌گویند: ما نصرانی هستیم. این بدان سبب است که برخی از ایشان کشیش و عبادت گزارند و بدان سبب که آنان تکبر و سرکشی نمی‌کنند.

برگرفته شده از شماره 473 جریده الرایه

نویسنده: بلال المهاجر 

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

جنگ صلیبی وحشی در غزه به فرماندهی امریکا و آجندایی یهود؛ افشاکنندۀ پنج حقیقت به مسلمانان

  • نشر شده در سیاسی

 (ترجمه)

جنگی‌که رژیم اشغالگر یهود با تمام خشونت و بی‌رحمی در فلسطین بالای غزه به راه‌انداخته در تاریخ بشریت بی‌نظیر است. این جنگ با چراغ‌سبز دولت تروریستی امریکا شروع شد. یعنی دولت اول جهان حامی این جنگ است؛ دولتی‌که همواره شعار حقوق بشر را به دروغ سر داده و با تمام عصبانیت -که قبلاً سابقه‌ای نداشته- در کنار رژیم یهود ایستاده و حمایت خود را از آن اعلام کرده است. این جنگ صلیبی وحشی که سیاست آتشین را روی دست گرفته است، کشتزارها و انسان‌ها را هلاک کرد. تمام نیروهای نظامی یهود بر مردم ملکی و بی‌طرف در مدارس/مکاتب، بیمارستان‌ها/شفاخانه‌ها و خانه‌ها با کینۀ درونی و با تمام سخت‌دلی حتی فراتر از سختی آهن مسلط شدند تا شکست معنویی را که از سوی مجاهدین قهرمان در طوفان اقصی به آن‌ها رسیده بود، سرپوش بزنند. این جنگ پنج حقیقت را برای مسلمانان آشکار ساخت:

حقیقت اول) امت اسلامی، امت واحد و یکپارچه است: جنگ غزه، به شکل بسیار شفاف نمایان ساخت که امت اسلامی مانند قلب در بدن، یک امت واحد و یکپارچه است. امت اسلامی به پیکری می‌ماند که وقت عضوی از آن به درد آید، دیگر اعضا با تب و بی‌خوابی آن را همراهی می‌کنند. تمام امت شوق و اشتیاق دارند تا در کنار برادران‌شان در غزه جهاد و مبارزه کنند و تنها مانع شان، همان قید و بندهای حکام مزدوری است که در صف کفار و منافقان موقف گرفته و ارتش‌های امت را نگذاشتند که اهل خود را در فلسطین نصرت دهند. لذا، امت اسلامی با وجود تفرقه‌اندازی‌های کفار استعمارگر توسط کشورهایی‌که نتیجۀ سایکس‌-پیکو است و با وجود شعله‌ور ساختن جنگ‌های داخلی بیهوده در میانش باز هم یک امت واحد است و عنقریب که تلاش‌ها و کارکردهای شان خاتمه یابد؛ زیرا ستارۀ آن غروب و ترسش نمایان گشته و نفس‌های اخیرش را می‌کشند.

 حقیقت دوم) خیانت حکام به قضایای مسلمانان: خیانت حکام به قضایای مسلمانان برای هر فردی‌که از عقل سلیم برخوردار است، معروف و شناخته شده است. این حکام حتی یک قضیۀ امت را از زمانی‌که به تاج و تخت رسیده اند، یاری نرساندند و برای نصرت فلسطین و امثال آن، هم‌چو عراق، افغانستان، چیچن، کوسوفا، جنوب سودان، کشمیر، قبرص، برما و اراکان... حتی یک ارتش را تحریک نکردند...

بوی خیانت این حکام به اسلام و مسلمانان و به قضایای سرنوشت‌ساز، زکام‌ساز شده و جنگ صلیبی وحشی بر غزه و اهل آن، بر وضاحت این خیانت افزوده و حتی نقاب از چهرۀ کسانی‌که تظاهر به حمایت از غزه می‌کردند، برداشت و آن‌ها بسان دیگران، در خیانت به فلسطین و اهل آن بطور یکسان شریک هستند. بنابر این، می‌توان گفت که حکام امروزی دو گونه اند:

1. حکامی‌که بوی خیانت‌شان آشکار شده و در چهرۀشان قطره‌ای از شرم و حیاء باقی نمانده است، حتی آن‌ها به صراحت با زبان حال یا مقال بیان داشته اند که ما در صف دشمنان امت اسلامی هستیم؛ مانند مصر، امارات و غیر آن‌ها. این‌ دسته از حکام، جزء حِفاظ امنیتی یهود بوده که در برابر غضب امت و تحرک ارتش‌های آن، از یهود حمایت می‌کنند.

2. دستۀ دوم از حکام، همان منافقانی اند که خلاف واقعیت‌شان با امت تعامل کرده و به دروغ تظاهر می‌کنند که آن‌ها در کنار فلسطین هستند و بیانیه‌های مطبوعاتی ظاهراً زیبا ارائه کرده و راهپیمایی‌ها و تظاهراتی را برای مکیدن غضب امت اسلامی راه‌اندازی می‌کنند، از ترس این‌که مبادا علیه شان قیام کنند و تاج و تخت شان را سرنگون کنند؛ مانند اردوغان که راهپیمایی بزرگ فلسطین را سازماندهی کرد و بالای دوستان یهودی خود حتی یک مرمی را فیر نکرد. این درحالیست که هزاران مسلمان را برای خدمت به سرور خود امریکا به قتل رساند. اردوغان در مدار امریکا بوده و صدها تن از مسلمانان را در افغانستان در زمان حاکمیت خود در ترکیه و در زمانی‌که عضو ناتوی بود که با اسلام و مسلمانان می‌جنگید، به قتل رساند. هم‌چنان اردوغان هزاران مسلمان را در عراق، سوریه و لیبیا برای خدمت به امریکایی‌که جنگ با آنان را نیابت به وی سپرد، به قتل رساند. واقعیت ایران و احزاب آن در لبنان، عراق و یمن نیز همین گونه است؛ هرگز از آن‌ها جز قلقۀ زبانی‌ چیزی بیش ندیده‌ایم! حوثی‌ها، موشک‌های شان را برای جلب رضایت سرورشان امریکا پرتاب می‌کنند تا محبوبیت فروپاشی خود را در زمان آتش‌بس با عربستان که انقلاب علیه آنان در افق پیش‌بینی است، بالا ببرند. حوثی‌ها با پرتاب این موشک‌ها فاصله میان خود و انقلاب را که خیلی به هم نزدیک بودند تا مدتی فاصله انداختند.

حقیقت سوم) قیادت و رهبریت اسلامی (خلافت) واحد است: جنگ غزه واضح ساخت که حکام به امت اسلامی پشت کرده و تقریباً غیرممکن است که آنان برای نجات دادن مردم فلسطین از جنگ صلیبی وحشی و جنایت‌کار، ارتش‌ها را تحریک کنند. دیگر این‌که امت اسلامی امروزه به یک رهبریی که از آنان دفاع کند و تجاوز دشمنان را پاسخ دهد، سخت نیازمند بوده و لازم است که این رهبری، یک رهبری اسلامی باشد، نه ملی و قومی.

این رهبری اسلامی که مسلمانان را جمع و ارتش‌ها را برای نصرت فلسطین و امثال آن حرکت داده و آن‌ها را کاملا آزاد و به دیار مسلمانان باز می‌گرداند، خلافت راشده بوده که به شریعت الله حکم و آنچه را که الله سبحانه وتعالی نازل کرده تطبیق و همۀ مردم را از تاریکی‌های سرمایه‌داری و فسادش بسوی نور اسلام و عدالتش بیرون می‌گرداند و از مسلمانان و مقدسات شان در برابر کفار استعمارگر حمایت و حفاظت می‌کند.

حقیقت چهارم) هیچ قدرتی در روی زمین در برابر قدرت مسلمانان ایستاده نمی‌تواند: جنگ غزه به شکل بسیار روشنی واضح ساخت که امت اسلامی از قدرتی برخوردار است که هیچ قدرتی در روی زمین نمی‌تواند در برابرش بایستد به شرط این‌که قیادت و فرماندهی آن از جنس خودش باشد؛ نه از جنس دشمنان. گروهی از مسلمانان در فلسطین بر یک مساحت کوچکی که در نقشه درست دیده نمی‌شود، در عملیات طوفان اقصی کاری کردند که رژیم یهود را به وحشت انداخت که واکنش آن علیه مردم ملکی و بی‌طرف بسیار خشونت‌آمیز بود تا که شکست معنوی و ترس شدیدش را سرپوش بزند. وی گمان برد که در ایام کمی می‌تواند غزه را نابود و تحت تصرف‌اش قرار دهد و مردمش را به بیرون از فلسطین آواره کند؛ اما ثبات مجاهدین و کشته شدن هرکسی‌که برای حمله به غزه پیش آمده است، ترس یهود را افزوده و افشاء گشت که رژیم شان سست و بی‌بنیاد بوده و برای شکست آن کافی است که یک ارتش روانۀ فلسطین شود و یهودیان را ذلیلانه و حقیرانه از آنجا بیرون راند. پس چگونه خواهد بود اگر برای مسلمانان رهبری واحد باشد و آنان را جمع کرده و تمام توانایی‌ها و نیروهای شان را به کار گیرد؟! بدون شک که هر قدرتی در روی زمین هر قدر هم قدرت داشته باشد و هر اندازه که از اسلحه و ارتش‌ها و توانایی‌ها برخوردار باشد، شکست خواهد خورد.

طوفان اقصی، باطل بودن مقولۀ شکست‌ناپذیر بودن یهود را ثابت ساخت و این‌که امریکا در پشت‌اش با تمام عصبانیت ایستاده، ترس و وحشت آن را فاش کرد و امریکا، پلنگ کاغذیی بیش نیست و هرگز نمی‌تواند در برابر رهبری واحد اسلامی (خلافت) ایستاد شود؛ بلکه شکست آن با تمام هم‌پیمانان آن ممکن بوده و گرفتن مقام پیش‌تازی از آن غیرممکن نیست.

تسلط امریکا بر منابع قدرت نظامی، اقتصادی و رسانه‌ای برای آن یک شکل هیبت غیرواقعی داده است؛ اما با وجود دولت واحد اسلامی (خلافت) حجم واقعی امریکا معلوم خواهد گشت، چه برسد به دولت‌های استعماری غیر آن.

حقیقت پنجم) رژیم یهود سست و بی‌بنیاد بوده و شکست آن و هر دولتی‌که دولت‌های بزرگ پشت سر آن است، ممکن است: طوفان اقصی که رژیم یهود را هراسان گردانید، به مسلمانان ثابت ساخت که آن یک رژیم سست‌عنصر و ضعیف بوده که هرقدر قدرت هم داشته باشد از مبارزۀ زمینی می‌ترسد. این همان چیزی است که حسابات را معکوس می‌گرداند و بدون شک که ارتش‌های مسلمانان به خواست الله سبحانه وتعالی می‌توانند که یهود را شکست دهند و آن‌ها را ذلیلانه و حقیرانه از فلسطین بیرون رانند؛ چنان‌که صلاح‌الدین قهرمان، صلیبیان را در فلسطین شکست داد و آنان را از آنجا ذلیلانه و حقیرانه بیرون راند. بنابر این تاریخ تکرار خواهد گشت. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

‏‏﴿لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعاً إِلَّا فِي قُرًى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَاء جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ[حشر: 14]‏

ترجمه: ‏يهوديان هرگز با شما به صورت دسته‌جمعی جز در پس دژهای محكم و يا از پشت ديوارها نمی‌جنگند. عداوت و دشمنی در ميان خودشان شدت دارد. تو ايشان را متحد می‌بينی، ولی پراكنده دل بوده و هماهنگ نمی‌باشند. اين بدان خاطر است كه مردمان بی‌شعور و ناآگاهی هستند.‏

یقیناً آزادسازی فلسطین و امثال آن خیلی واضح بوده و راه آن، تحریک جیوش و بازگشایی جبهات مبارزه با یهود می‌باشد. پس بر شما لازم است که بالای حکام‌تان برای تحریک جیوش یا سرنگون کردن عروش فشار آورید و با حزب‌التحریر برای اقامه خلافت راشدۀ دوم بر منهج نبوت کار و فعالیت کنید؛ زیرا این کوتاه‌ترین راه برای آزادسازی فلسطین و امثال آن می‌باشد.

‏ ‏‏﴿وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ﴾ [یوسف: 21]‏

ترجمه: ‏الله بر كار خود چيره و مسلّط است، ولی بيشتر مردم (خفايای حكمت و لطف تدبيرش را) نمی‌دانند.‏

برگرفته از شماره 474 جریده الرایه

نویسنده: استاد حاشد قاسم – ولایه یمن

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

پیامی به علماء

(ترجمه)

از ابوهریره رضی الله عنه، روایت است؛ که رسول‌الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ لَزِمَ السُّلْطَانَ افْتُتِنَ، وَمَا ازْدَادَ عَبْدٌ مِنْ السُّلْطَانِ دُنُوًّا إِلَّا ازْدَادَ مِنْ اللَّهِ بُعْدًا». [رواه أبو داود، 2859]

ترجمه: «هر کسی که ملازمت حاکمی را اختيار كند در فتنه می‌افتد و هیچ بنده‌ای نیست که به حاکمی نزدیک شود، مگر اینکه از الله دور تر می‌شود».

هدف از ذکر این حدیث، ضربه زدن به رابطه میان علماء و امت اسلامی نیست، بلکه هدف آن آگاه ساختن امت از حقیقت و واقعیتی است که علماء در آن قرار دارند و آنچه که باید می‌بودند، چنانچه امت باید از علمای درباری بر حذر باشد. بنابراین از عالم بخاطر مقام و شخصیت وی پیروی نمی‌شود؛ بلکه بخاطر علمیت و قابل اعتماد بودن وی، متابعت و پیروی می‌شود. پیامبر ما، حضرت محمد صلی‌الله علیه وسلم بارها در احادیث متعددی، ما را از علمای بد، هشدار داده است و این به خاطر نقشی مهمی است که علماء ایفا می‌کنند و نقش اصلی و اساسی علما این است که دریچهٔ اطمینان امت هستند و حق را از باطل جدا نموده، مردم را به جای امن و بهشت رحمن سوق می‌دهند.

شاید خطرناک‌ترین اتفاقی که این روزها برای علمای درباری افتاده، این باشد که بر اساس برنامه‌های سایکس-پیکو با امت برخورد و تعامل کرده، وطن پرستی و ملی‌گرایی را آن‌گونه که دشمنان امت می‌خواهند رایج ساختند. هر عالمی در کنار حاکم مملکت خود ایستاد و بر تمام اعمال که در برابر امت انجام داد، مشروعیت بخشید در حالی‌که حاکم‌شان در گمراهی و ضلالت قرار داشته و مسیری که روان بود، کاملاً اشتباه و منتهی به گودال جهالت بود؛ که امت قبلاً با چنین حالتی اصلاً آشنایی نداشت؛ تا این که عالم، سایهٔ حاکم و دست راست او شد که توسط آن به هرطرف و هرکس حمله‌ور شده و غلبه می‌یافت.

در گذشته عالم در نزد خلیفه از مقام و منزلت والایی برخوردار بود؛ ولی حالا عالم، همان طور که از الله می‌ترسد از حاکم نیز می‌ترسد و حتی بیشتر از آن. برخی از این علما فتوای جواز صلح با یهود، جواز درخواست یاری از امریکا بخاطر اشغال عراق و فتوای جواز انتخابات پارلمانی را دادند و آنها با واقعیت زندگی کاملاً از طریق وطن پرستی فاسد و ملی‌گرایی متعفن تعامل کردند. بلی، ای علماء! این یک ندا و فراخوان از جانب پیامبر ما، حضرت محمد صلی‌الله علیه وسلم بسوی شماست و آن اینست که برخیزید و غبار تبعیت از حاکم را بزدایید و همانند عز بن عبدالسلام موقف بگیرید‌.

پروردگارا! ما را به خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت که به وسیلۀ آن پراکندگی و هرج و مرج مسلمانان بهبود یافته، برسان و مصیبت را از آنان دور گردان، خدایا! به نور وجه کریمت زمین را نورانی گردان.

اللهم آمین آمین.

ادامه مطلب...

خبر شهادت یکی از اعضای حزب‌التحریر در زندان‌های چین!

(ترجمه)

به‌تازگی، بار دیگر جنایت دیگری‌ به‌فهرست جنایات حکومت چین اضافه شد. حکومت چین‌ -که جنگ بی‌رحمانه‌ای را برضد اسلام و مسلمان‌ها پیش می‌برد- به تاریخ 28 نوامبر2023م از درگذشت سیدجهان محمد خانوویچ نودروف خبر داد. سیدجهان عضو حزب‌التحریر بود و در یکی از زندان‌های پکن شهید شد. او از جملۀ حاملین فعال دعوت در بین برادران اویغور در ترکستان شرقی بود که برای اعلای کلمة‌الله کار و فعالیت می‌نمود. این عضو حزب‌التحریر در تابستان سال 2000م توسط حکومت چین زندانی شد؛ اما بعد از 19سال حکم آن ابلاغ گردید.

سیدجهان مدت 20سال از آزادی محروم گردید و این‌همه سالیان طولانی را که در زندان سپری کرد، اصلاً نظام چین به آن توجهی نکرد. هم‌چنان، خانم اویغوریِ سیدجهان نیز در آن‌جا در پایگاه نظامی در جای شکنجه و تعذیب محبوس است. اقارب سیدجهان می‌گویند که او در روزهای اخیر در بخش معالجوی زندان پکن نگهداری می‌شد.

مشخص است که چین در عداوت و دشمنی‌اش برضد اسلام و مسلمان‌ها از یهود کم‌تر نبوده و حتی شدیدترین شکنجه‌ها و قربانی‌ها را در حق مسلمانانِ ترکستان شرقی مرتکب می‌شود؛ چنان‌که این حکومت ملیون‌ها مسلمان را در بازداشتگاه‌های پایگاه‌های نظامی در حبس داشته و انواع شکنجه‌های مهیب و وحشت‌ناک را برضد مسلمان‌های ترکستان شرقی اعمال می‌کند.

شکی نیست؛ امروزه به دلیل این‌که برای مسلمانان خلیفه و سپر محافظت کننده‌ای وجود ندارد، چین با این جرئت و بدون ترس و هراس بالای مسلمان‌ها هجوم آورده و آن‌ها را شکنجه می‌کند. هم‌چنان حکومت میرضیایف در ازبکستان از فرزندان امت حمایت نکرده؛ بلکه برعکس، در جنایاتش بر ضد مسلمان‌ها هم‌‌چو حکومت چین رفتار می‌کند. به همین دلیل، نظام چین به ارتکاب جنایات زشت و قبیحی بدون هیچ دلهره و ترس دست می‌زند.

بدون تردید، بازگشت اسلام در صحنۀ زندگی تنها به نصرت الله سبحانه‌وتعالی وابسته بوده و این درخت نصرت و عزت به خون شهدای مثل سیدجهان آبیاری می‌شود؛ سیدجهان و سایر شهدایی‌که رنج و مشقتِ بار دعوت را به دوش کشیدند؛ الله سبحانه‌وتعالی آن‌ها را بنده‌های برگزیده و مقرب درگاهش انتخاب نموده است. لذا اگرچه از بابت فراق برادر مان، سیدجهان از این دنیا غم و درد می‌کشیم؛ اما به حالش غبطه می‌خوریم که او بهترین خاتمه، یعنی شهادت را از زندگی خود به دست آورد:

﴿مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً﴾ [احزاب: 23]

ترجمه: از میان مؤمنین مردانی هستند که بر آنچه با الله(سبحانه‌وتعالی) پیمان بسته بودند، صداقت ورزیدند؛ پس بعضی از آن‌ها عهد خویش را به پایان رسیدند و برخی در انتظاراند و هیچ تبدیلی نکردند.

از الله سبحانه‌وتعالی می‌خواهیم که برادر مان، سیدجهان را با سایر شهداء در جنت با انبیاء، صدیقین، شهداء و صالحین حشر نماید؛ آنانی‌که چی خوش رفیق‌ها هستند! از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که صبر و عافیت را برای خانواده و اقارب‌اش ارزانی فرماید و انشاءالله و به یاری الله سبحانه‌وتعالی به‌زودی خلافت راشده بازخواهد گشت و در آن روز انتقام برادران مظلوم و شهدای مان مانند سیدجهان را از چین و سایر استعمارگرانِ کافر خواهد گرفت:

﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْفَتْحُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(28) قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ﴾ [سجده: 28-29]

ترجمه: می‌گویند اگر راست می‌گوئید این گشایش چه وقت است؟ بگو روز بازگشائی کافران را ایمان‌شان سودی نمی‌بخشد و مهلتی هم نخواهند یافت.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ازبکستان

11جمادی الثانی 1445هـ.ق.

24دسمبر2023م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

ای حکام سرزمین‌های مسلمانان... بشنوید و بدانید...!

  • نشر شده در حزب

(ترجمه)

جنگ وحشیانه‌ای که در غزه جریان دارد و سکوت مرگ‌بار لشکرهای مسلمانان در برابر کشتارهایی‌که رژیم یهود صبح و شام مرتکب آن می‌شود؛ به ویژه لشکرهایی‌که در اطراف فلسطین قرار دارند؛ این جنگ وحشیانه با اظهارات پی‌هم کفار استعمارگر همراه شده؛ به ویژه امریکا و انگلیس، که خواستار عملی شدن راه‌حل تشکیل دو دولت در فلسطین می‌باشد: یکی برای یهود که بیشتر خاک فلسطین را شامل شود و دیگری، بخش ناچیز و خلع سلاح‌شده‌ای که فلسطینیان در آن اسکان داده شوند. این راه‌حل را حکام موجود سرزمین‌های مسلمانان، به ویژه سران دولت‌های عربی، که در اطراف فلسطین قرار دارند و مخصوصاً حکومتِ به اصطلاح خودگران فلسطین، در این اواخر بیشتر بر سرزبان‌ها انداخته اند.

از جانب دیگر، تداوم تجاوز وحشیانۀ حدود پنجاه روز، سپس آتش‌بس یک هفته‌یی که با موافقت رژیم یهود صورت گرفت؛ سپس توسط خودش نقض گردید و پس از آن حملات با وحشی‌گری بیشتر و بدون مداخله لشکرهای مسلمانان ادامه یافت، بدانید که این‌ها همه به این هدف است تا رژیم یهود را قدرتی دارای اهمیت جلوه دهند و نشان دهند که لشکرهای مسلمانان توان جنگیدن با آن را ندارد. به این ترتیب، فضا را برای راه‌اندازی گفتگو با یهودیان در خصوص برنامۀ خبیثانه‌ی شان؛ "تشکیل دو دولت" آماده نمایند؛ برنامه‌ای که خیانت در حق الله سبحانه وتعالی، رسولش صلی‌الله‌علیه‌وسلم و مسلمانان است.

ای حکام سرزمین‌های مسلمانان!

شک نکنید که رژیم یهود اهلیت جنگیدن و پیروزی را ندارد؛ بلکه آنان چنان اند که الله سبحانه وتعالی در موردشان فرمود:

﴿لَن یضُرُّوكُمْ إِلاَّ أَذًى وَإِن یقَاتِلُوكُمْ یوَلُّوكُمُ الأَدُبَارَ ثُمَّ لاَ ینصَرُونَ﴾ [آل‌عمران: 111]

ترجمه: آنان هرگز نمیتوانند به شما زیانی (ژرف و پردامنه) برسانند؛ مگر آزار مختصری (كه اثر چندانی بر جای نمیگذارد) و اگر با شما بجنگند، پشت كرده و پای به فرار می‌نهند؛ سپس یاری نمیشوند.

چنان‌که دیدید، تعداد اندکی از جوانان مؤمن با کمترین تعداد و کمترین امکانات در مقایسه با رژیم یهود، به جنگ این رژیم رفتند؛ اما رژیم مذکور تا امروز نتوانسته در برابر آنان اعلان پیروزی نماید. حالا باید پرسید: اگر لشکری از مسلمانان به سراغ این رژیم روند، نه تمام لشکرها؛ بل لشکرهایی‌که در اطراف فلسطین قرار دارند و حتی بخشی از آنان، در این صورت نتیجۀ چنین جنگی چه خواهد بود؟ قطعاً رژیم یهود از صفحۀ روزگار محو خواهد گردید.

فلسطین یک سرزمین اسلامی است که عمر رضی‌الله‌عنه آن را فتح نمود، صلاح‌الدین ایوبی آزادش کرد و عبدالحمید از آن محافظت نمود. این خاک هرگز در معرض فروش نیست و هرگز قابلیت تقسیم شدن میان ساکنان آن و کسانی‌که ساکنان اصیل آن را از آن بیرون راندند و آن را اشغال کرده‌اند، ندارد. پس راه‌حل این سرزمین، تشکیل دو دولت نه؛ بل همان چیزی‌ست که الله عزیز و جبار فرمود:

﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَیثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾ [بقره: 191]

ترجمه: و (چون جنگ درگرفت) هرجا آنان را (كه آغازكنندگان جنگ بودهاند) دریافتید، ایشان را بكشید، و آنان را (از مكّه) كه شما را از آنجا بیرون كردهاند، بیرون سازید.

ای حکام سرزمین‌های مسلمانان!

آیا شصت‌هزار شهید و مجروح غزه برای شما کافی نیست تا لشکرهای خود را برای نصرت دادن آنان به‌راه اندازید؟

﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فَعَلَیكُمُ فِی الدِّین﴾ [انفال: 72]

ترجمه: اگر به سبب دین‌شان از شما كمك و یاری خواستند، كمك و یاری بر شما واجب است.

آیا فریاد کودکان غزه، گریه و نالۀ زنان آن، درد و رنج مادرانی‌که فرزندان خود را از دست داده اند و آه و نالۀ مردان و زنان کهن‌سال برای شما کافی نیست تا لشکرهای خود را برای کمک به آنان حرکت دهید؟! آیا حجم بزرگ کشتارها، تکه‌پاره شدن اجساد شهداء و جریان خون شهداء و مجروحین از زیر آوار کافی نیست تا شما به فریاد مردم غزه برسید؟

مگر چشم ندارید و نمی‌بینید؟ مگر گوش ندارید و نمی‌شنوید؟ چرا خون در رگ‌های شما به جوش نمی‌آید تا به نصرت غزۀ سربلند بشتابید؟! مگر از الله و رسولش و مؤمنین حیا نمی‌کنید که این‌گونه غافل نشسته و دستِ یاری دراز نمی‌کنید؟ اما رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم در حدیثی‌که بخاری به روایت از آدم و وی از شعبه و او از منصور نقل نموده که گفت: از ربعی بن حراش شنیدم که به نقل از ابی مسعود می‌گفت که رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم فرمود:

«إنّ مما أدرک الناس من کلام النبوة إذا لم تستحی فاصنع ما شئت»

ترجمه: یکی از پیام‌های نبوت برای مردم این است که هرگاه شرم و حیا نداشتی؛ پس هرچه خواستی انجام بده.

ای حکام سرزمین‌های مسلمانان!

ما می‌دانیم که وابسته‌گی شما به کفار استعمارگر و اطاعت از آنان، مخصوصاً امریکا، باعث گردیده به غزه و مردم آن کمک و یاری نکنید تا به این ترتیب، چوکی‌های ناپایدار قدرت خود را حفظ نمائید. شما فراموش کرده‌اید و یاهم تظاهر به فراموش می‌کنید که با این موقف ذلیلانه‌ای که اختیار کرده‌اید، نه فقط آخرت‌تان را خراب می‌کنید؛ بلکه دنیای تان نیز خراب می‌شود؛ زیرا هرگاه کفار استعمارگر اهداف خود را توسط شما براورده نمایند، شما را به‌سان هستۀ خرما دور انداخته و چوکی‌های قدرت شما را درهم خواهند شکست. واقعیت حکام قبل از شما پندی آشکار است؛ اگر بدانید! الله قوی و عزیز چه دقیق و راست فرمود:

﴿أَفَلَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ﴾‏ [حج: 46]

ترجمه: آیا در زمین به سیر و سفر نپرداخته‌اند تا (از دیدن آثار گذشتگان و مشاهده ویرانه‌های كاخ‌های ستمگران) دل‌هائی به هم رسانند كه بدان‌ها (وظیفه خود را در قبال دعوت حق درك و) فهم كنند و گوش‌هائی داشته باشند كه بدان‌ها (اخبار جبّاران و ندای وجدان، و فرمان یزدان را) بشنوند؟ چرا كه این چشم‌ها نیستند كه كور می‌گردند و بلكه این دل‌های درون سینه‌ها هستند كه نابینا می‌شوند.

ای سربازان لشکرهای مسلمانان!

بیش از دو ماه است که از شروع تجاوز وحشیانۀ یهود بر اهل شما در غزه می‌گذرد و با وجود کشتارهایی‌که رژیم یهود تاکنون مرتکب گردیده و همه روزه مرتکب می‌گردد؛ کشتارهایی‌که قربانیان آن، زن‌های بی‌دفاع، کودکان معصوم، علماء، مسنین و... می‌باشند و نیز با وجود ویرانی‌های بی‌شمار به‌جا مانده از خانه‌ها، شفاخانه‌ها، مساجد و سایر تأسیسات، بازهم حکام، شما را نمی‌گذارند تا دست یاری و کمک به برادران تان در غزه دراز نمائید و شما در برابر آنان سکوت نموده‌اید! آیا از خشم پروردگارتان به لرزان نمی‌آیید که به سبب این بی‌تفاوتی به سراغ تان آید؟! ‏

﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ مَا لَكُمْ إِذَا قِیلَ لَكُمُ انفِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الأَرْضِ أَرَضِیتُم بِالْحَیاةِ الدُّنْیا مِنَ الآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا فِی الآخِرَةِ إِلاَّ قَلِیلٌ (38) إِلاَّ تَنفِرُواْ یعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِیماً وَیسْتَبْدِلْ قَوْماً غَیرَكُمْ وَلاَ تَضُرُّوهُ شَیئاً وَاللّهُ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ﴾ [توبه: 38-39]

ترجمه: ای مؤمنان! چرا هنگامی‌كه به شما گفته می‌شود:  (برای جهاد) در راه الله حركت كنید، سستی می‌كنید و دل به دنیا می‌دهید؟ آیا به زندگی این جهان به جای زندگی آن جهان خوشنودید؟ تمتّع و كالای این جهان در برابر تمتّع و كالای آن جهان، چیز كمی بیش نیست.‏ اگر برای جهاد بیرون نروید، الله شما عذاب دردناكی می‌دهد و (شما را نابود می‌كند و) قومی را جایگزین‌تان می‌سازد كه جدا از شمایند (و پاسخگوی فرمان الله متعال و در اسرع وقت دستور او را اجرا می‌نمایند. شما بدانید كه با نافرمانی خود تنها به خویشتن زیان می‌رسانید) و هیچ زیانی به الله نمی‌رسانیدو الله بر هر چیزی توانا است.

آیا مشتاق نیستید یکی از دو نیکی نصیب شما گردد؟

﴿یغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَیدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَیبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (12) وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ﴾ [صف: 12-13]

ترجمه: ‏گناهان‌تان را می‌بخشاید و شما را به باغ‌های بهشتی داخل می‌گرداند كه از زیر (كاخ‌ها و درختان) آن جویبارها روان است، و شما را در منازل و خانه‌های خوبی جای می‌دهد كه در باغ‌های بهشت جاویدان ماندگار، واقع شده‌اند. پیروزی و رستگاری بزرگ همین است. (گذشته از این نعمت‌ها) نعمت دیگری دارید كه پیروزی خدادادی و فتح نزدیكی است (كه در پرتو آن مكه به دست شما می‌افتد) و به مؤمنان مژده بده.

آیا مشتاق نیستید عزت دنیا و آخرت نصیب‌تان گردد؟!

ای سربازان اردوهای مسلمانان!

برای نصرت دان به برادران خود در غزه آستین همت بر زنید؛ اگر حکام در برابرتان قرار گرفتند، آنان را با قدرت‌تمام به سزای اعمال شان برسانید! برادران‌تان در سرزمین مقدس را یاری کنید! یک شکست تاریخی برای رژیم یهود رقم زنید! درست همان‌گونه که صلیبیان در قدس شریف متحمل شکست تاریخی شدند و نیز همان طور که مغول‌ها در عین‌جالوت شکست تاریخی خوردند تا فلسطین یک بار دیگر به صورت کامل تبدیل به دار اسلام شود. درست همانطور که بود و به این ترتیب، بیرق خلافت یک بار دیگر بر فراز آن به اهتزاز در آید که همانا "رایۀ" رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم می‌باشد؛ زیرا این سرزمین اسراء و معراج بوده و الله متعال آن و اطراف آن را مبارک قرار داده است:

﴿سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ البَصِیرُ﴾‏ [اسراء: 1]

ترجمه: تسبیح و تقدیس پروردگاری را سزاست كه بندۀ خود (محمّد صلی‌الله‌علیه‌وسلم پسر عبدالّله) را در شبی از مسجدالحرام (مكّه) به مسجدالاقصی (بیت‌المقدّس) برد، آنجا كه دَور و بر آن را پربركت (از اقوات مادی و معنوی) ساخته‌ایم تا (در این كوچ یك شبه زمینی و آسمانی) برخی از نشانه‌های خود را بدو بنمایانیم (و با نشان دادن فراخی گستره جهان و بخشی از شگفتی‌های آن‌، او را از بند دردها و رنج‌های زمینیان برهانیم و با دل و جرئت بیشتر به میدان مبارزه حق و باطل روانه گردانیم). بی‌گمان الله بس شنوا و بینا است.

پس ای سربازان! برای نصرت دادن به برادران‌تان در غزۀ سربلند دست‌به‌کار شوید! دین الله را نصرت دهید و او تعالی نیز شما را نصرت خواهد داد: ‏

﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ ینصُرْكُمْ وَیثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ (7) وَالَّذِینَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ ‏(9) ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ﴾ [محمد: 7-9]

ترجمه: ای مؤمنان! اگر (دین) الله را یاری كنید، الله شما را یاری می‌كند (و بر دشمنان‌تان پیروز می‌گرداند) و گام‌های‌تان را استوار می‌دارد (و كار و بارتان را استقرار می‌بخشد).‏ كافران، مرگ بر آنان باد، و الله اعمال (نیك) ایشان را باطل و بی‌سود گرداند!‏  این بدان خاطر است كه چیزی را كه الله فرو فرستاده است دوست نمی‌دارند و لذا الله كارهای (خوب) ایشان را هم باطل و بی‌سود می‌گرداند.

از بیانات عالم بزرگوار، عطاء ابن خلیل ابورشته

امیر حزب‌التحریر

20جمادی الأولی 1445هـ.ق.

4 دسمبر 2023م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

رهبری نظامی و سیاسی پاکستان از نبرد برای آزادسازی کشمیر امتناع ‌می‌ورزد. رهبری مذکور با دفن کردن کشمیر در اطاعت به دستور امریکا، در حال آمادگی برای عادی سازی با دولت هندو است!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

به روز دوشنبه تاریخ 11 دسمبر 2023م، ستره محکمه/ دادگاه عالی هند باتوجه به تلاش‌های مودی با اکثریت آراء 5 -0  برای الحاق اجباری کشمیر به دولت هندو رای داد. این کشور اعلام کرد که انتخابات کشمیر تا سپتمبر 2024 برگزار خواهد شد. این پس از آن صورت گرفت که دولت هندو به زور کشمیر را در آگست 2019 ضمیمه هند نمود. در اصل دولت هندو این کار را به اساس زور و قوت خود نکرد، بلکه این کار از طریق کمک رهبری پاکستان پس از سفر جنرال باجوا رئیس ارتش پاکستان در آن زمان به امریکا و نظر به دستور امریکا صورت گرفت. با توجه به این سیاست امریکای طی چند ماه، برای دولت هندو در خط کنترول، آتش بس تحفه داده شد. . امریکا اطمینان داد که هیچ گونه ترسی از سوی شیرهای ارتش پاکستان در قسمت غرب هند، نسبت به دولت هندو وجود ندارد. این مسئله زمینه را به هند مساعد کرد تا بر درگیری‌های مرزی با چین، در شرق خود تمرکز کند. بر اساس همین سیاست امریکای‌ست که حالا ستره محکمۀ هند از این الحاق اجباری حمایت می‌کند. گویی سرزمین‌های خراجی شبه قاره هند، سرزمین‌‌های دست‌نخورده اسلام نبود که به هر قیمتی از آن دفاع کرد، بلکه سرزمینی بود که بدون شلیک یک گلوله/مرمی به دشمنان تسلیم گردید.

مشکل امت اسلامی نه ضعف اقتصادی است و نه هم کمبود نیروی نظامی، پرسونل، تکنولوژی یا منابع؛ بلکه  نبود یک رهبری اسلامی است. در عوض، امت اسلامی تحت حاکمیت حاکمانی قرار گرفته است که بر اساس دستور غرب امور مسلمانان را به پیش می‌برند. گذشته از این، حاکمان مسلمانان حتی یک گلوله/ مرمی در حمایت از مسلمانان غزه شلیک نکردند، زیرا به گفته آنان حتی یهودی‌های بی‌غیرت و ترسو بسیار قدرتمند هستند! مودی کشمیر را بسیار به سادگی اشغال کرد، حتی بدون شکلیک کردن یک گلوله از سوی رهبری نظامی و سیاسی پاکستان. حاکمان سست عنصر و بی خاصیت پاکستان به صراحت از دادن پاسخ نظامی به الحاق اجباری کشمیر به دولت هندو خودداری کردند. حال اگر سرینگر(کشمیر) و غزه به این سادگی تسلیم دشمن شوند، آیا لاهور و قاهره و عمان در امان خواهند بود؟ این چی منطقی‌ست؟ این چی نوع نظام است؟ چی نوع طرز تفکر‌ست؟ آیا جنگ تنها برای دشمنان مسلمانان جایز و برای نیروهای مسلح مسلمان حرام است؟ این‌ها حاکمان خاینی مسلمانان هستند که پیوسته به امت خیانت می‌کنند. این حاکمان برای سرپوش گذاشتن به خیانت‌های خود، سرزمین‌های اسلامی  را به بهانۀ ضعیف بودن خویش، به دشمنان خود تسلیم می‌کنند.

ای نیروهای مسلح پاکستان! هیچ چیزی پنهان نخواهد ماند، مگر از کسی که نمی‌خواهد ببیند و بشنود. گفت‌وشنودها خیلی زیاد شد، دیگر بس است؛ اکنون زمان عمل است. واقعیت سازمان ملل برای شما آفتابی شده است و آن‌ اینکه این سازمان چیزی جز وسیلۀ دست امریکا نیست. آمریکا تلاش می‌کند که نیروهای های هندو در قسمت غرب این کشور( در جنگ علیه پاکستان) مصروف نباشند. این بخاطر آن است تا دولت هندو بتواند من‌حیث سنگر امریکا در برابر چین قرار بگیرد. هر روزی که سپری می‌شود، امریکا دولت هندو را علیه شما آمادتر از قبل می‌سازد. هر روزی که سپری می‌شود، دنیای غرب شما را تضعیف و دولت هندو را تقویت می‌کند. بناءً دیری نخواهد گذشت که این حاکمان غربی از شما خواهند خواست تا دولت هندو را بپذیرید و تسلیم آن شوید. این حاکمان از شما می‌خواهند که با مشرکین هندو و بت پرست، به بهانۀ ضعیف بودن مسلمانان به عادی سازی روابط تمسک بجویید. از همین‌رو، رهبری نظامی پاکستان در گرو امریکا قرار گرفته است تا توطئه دفن کشمیر را پس از انتخابات پاکستان و هند می‌حیث یکی از خیانت‌های خود توجیه کند. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُواْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَواْ إِلَى شَيَطِينِهِم قَالُواْ إِنَّا مَعَكُم إِنَّمَا نَحنُ مُستَهزِءُونَ- ٱللَّهُ يَستَهزِئُ بِهِم وَيَمُدُّهُم فِي طُغيَنِهِم يَعمَهُونَ[بقره: 15-14]

ترجمه: وقتى با اهل ايمان روبه رو مى شوند، گويند: ايمان آورده ايم و چون با شيطان‌هاى خود خلوت كنند، گويند: ما با شماييم، جز این نیست که ما مسخره کننده [آنان] ایم. الله آنان را [به كيفر اين كار منافقانه در دنيا و آخرت] عذاب خواهد كرد، و آنان را در سركشى وتجاوزشان مهلت مى دهد [تا در گمراهى شان] سرگردان و حيران بمانند.

ای نیروهای مسلح پاکستان! با اقدام نکردن برای جلوگیری از خیانت حاکمان به مصالح امت، در گناه و معصیت آن‌ها خود را شریک نکنید. شما  صاحب قدرت و صلاحیت هستید. گردن‌های این حاکمان را بگیرید، دستان‌شان را محکم ببندید و به حزب‌التحریر برای اقامۀ خلافت اسلامی بر منهج نبوت نصرت دهید. پاکستان و امت اسلامی بی‌صبرانه منتظر اقدامات جسورانۀ افسران و سربازان پاکستانی هستند. یک نمونه از اقدامات جسورانه شما در تاریخ 27 فبروری 2019 بود که بر اندام دشمن لرزه انداخت و هیبت‌شان را به هم ریخت و سوشما سواراج ( وزیر خارجه قبلی هند) و مودی را به یاد جایگاه واقعی شان انداخت. برخیزید و از سنت پیامبر خود پیروی کنید. آنگاه که پس از تأسیس دولت جدید در مدینه، با نبرد و پیکار در برابر قبایل کافر پیرامون خود، دولت‌اش را تقویت کرد. رسول‌ الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم طی ده سال شخصاً رهبری جنگ را برعهده گرفته و دیگران را در جنگ سهیم ساخت. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم به مسلمانان نشان داد که عزت فقط و فقط در زیر پرچم جهاد است و جهاد- بلندترین قله اسلام- است. برادران و خواهران کشمیری شما را صدا می‌زنند، پس این وجیبۀ شماست که به دادشان برسید. پلان عملیاتی برای شما کاملاً روشن است. به احیای خلافت بشتابید تا خلیفه شما را در جنگ با دشمنان اسلام رهبری نماید و سلطه و هیبت اسلام را در دل دشمنان ایجاد کند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَٱللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمرِهِۦ وَلَكِنَّ أَكثَرَ ٱلنَّاسِ لَا يَعلَمُونَ [یوسف: 21]

ترجمه: و الله بر امور خویش چیره است، ولی بسیاری از مردمان نمی‌دانند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

3 جمادی‌الثانی 1445هـ.ق

17 دسمبر 2023م

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

کجایند آنانی که برای سرنگونی نظام‌های کفری کار می‌کنند؟

از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«يَتْبَعُ الْمَيِّتَ ثَلَاثَةٌ، فَيَرْجِعُ اثْنَانِ وَيَبْقَى وَاحِدٌ، يَتْبَعُهُ أَهْلُهُ وَمَالُهُ وَعَمَلُهُ، فَيَرْجِعُ أَهْلُهُ وَمَالُهُ وَيَبْقَى عَمَلُهُ». رواه مسلم

ترجمه: سه چیز مرده را همراهی می‌کند: خانواده، مال و عمل او. دو تا از آنها باز می‌گردند و یکی با او می‌ماند: خانواده و مالش بر می‌گردند و عملش با او می‌ماند.

دین اسلام‌ حالت  زندگی و مرگ به انسان اهتمام ورزیده است، توجه اسلام در زندگی انسان در لابلای احکام، اوامر و نواهیِ نهفته است که الله سبحانه وتعالی برای او تشریع کرده است و  انسان با تطبیق  آنها به سعادت و آرامش دنیا و آخرت می‌رسد،  اما توجه اسلام به مرگ از طریق احکامی است که انسان را از عواقب افتادن به جهنم هشدار می‌دهد و انسان باید بر اساس آن غرایز و حاجات عضوی خود را در مسیر شریعت کنترل کند.

آنچه رسول الله صلی الله علیه وسلم در این حدیث برای ما بیان نموده اینست، انسان در دنیا سه رفیق و همراه دارد: رفیق و همراه اولی خانواده‌اش است که در نتیجه ناچار است از آنها جدا شود، دومی مالش است و بجز آنچه که می‌خورد، می‌پوشد و صدقه‌ می‌دهد چیزی دیگری برایش  نیست و رفیق سومی عمل و کردارش است، آیا می‌دانید که عمل چیست؟ عمل وسیله ورود به بهشت یا دوزخ است، چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ *وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ﴾ [زلزله: 7 و 8]

ترجمه: پس هرکس به اندازۀ ذرۀ غباری کار نیک کرده باشد، آنرا خواهد دید (و پاداشش را خواهد گرفت) و هر کس به اندازۀ ذرۀ غباری کار بد کرده باشد، آنرا خواهد دید (و سزایش را خواهد چشید).

پس امروزه کجا هستند آنانی‌که که برای نابودی نظام‌های کفری در سرزمین‌های اسلامی کار و پیکار می‌کنند؟ کجایند آنانی‌که برای اعادۀ دولت خلافت راشدۀ ثانی کار می‌کنند همان خلافتی که مطابق قرآن و سنت عمل کرده بعد از آنکه حکام، بر سر امت سالیان سال بر خلاف حکم قرآن حکومت کرده است؟

خدایا! خلافت راشده بر روش پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را زودتر بیاور که توسط آن آشفتگی مسلمانان برطرف می شود و مصیبت‌ها را از آنان دفع می‌نماید، پروردگارا! به نور وجه کریم خود زمین را روشن بفرما! اللهم آمین آمین.

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

حزب التحریر با مفکوره خلافت‌خواهی خود ترس و لرزه بر اندام دشمنان اسلام انداخته است!

(ترجمه)

خبر:

کتابی تحت عنوان: «پوتینیسم: روسیه و آینده آن با غرب» از یک نویسنده‌ی یهودی به نام وولتر لاکویر می‌باشد که آن کتاب را داکتر فواز زعرور به عربی ترجمه نموده و توسط انتشارات دارالکتب عربی بیروت در سال ۲۰۱۶م. نشر شده است.

او در صفحات ۱۲۴_۱۲۵، ۱۲۹، ۱۹۷ از حزب التحریر و خلافت سه بار یاد نموده و آن را در ردیف گروه‌های بنیادگرا قرار داده و تندرو توصیف کرده است. در موضوع آخر آن گفته: «فعال‌ترین حرکت تندرو در آسیای مرکزی حزب التحریر است و این یک سازمان سیاسی اسلامی می‌باشد که در دهه پنجاه در قدس تأسیس شد و عزم  ایجاد یک دولت اسلامی (خلافت) مقتدر را دارد. در حال حاضر این حرکت تقریباً در همه کشورها از جمله کشورهای عربی ممنوع است. اما نباید امکانات این حرکت را در برخی از کشورهای آسیای مرکزی مانند قرقیزستان، دست کم گرفت».

تبصره:

از آنجایی که قدرت‌های بزرگ توانستند خلافت را در اوایل قرن گذشته نابود کنند و از این هراس داشتند که مبادا دوباره دولت اسلامی (خلافت) دوباره احیا گردد؛ پس سرزمین‌های مسلمانان را متفرق نمودند و آنها را به نهادهای ضعیف و تابع خود تبدیل کردند و حاکمانی را بر آن سرزمین‌ها گماشتند که شبیه کارمندان‌شان بودند. برای جلوگیری از بازگشت سرزمین‌های مسلمانان تحت چتر یک دولت واحد و دور نگهداشتن مسلمانان از وحدت دوباره، خواستند بار دیگر مفکوره خلافت و احیای دوباره آن را از اذهان مسلمانان دور سازند که گویا آن مفکوره بخشی از گذشته و احیای آن غیر ممکن است.

از زمان ایجاد حزب التحریر در دهه پنجاه قرن گذشته توسط متبنی فکر خلافت، شیخ تقی الدین نبهانی رحمت الله علیه و تلاش امت اسلامی برای احیای آن؛ این دولت‌ها خطر حزب و فعالیت‌های آن را درک کردند که به زودی خلافت اسلامی آنچه را که چندین دهه برای آن زحمت کشیدند نابود خواهد کرد و سرزمین‌های اسلامی را از نفوذ‌شان پاک و به زودترین وقت آنها را خوار و ذلیل از سرزمین‌های اسلامی بیرون خواهد کرد.

لذا میزان حساسیتی که نسبت به ذکر مفکوره خلافت دارند بسیار زیاد است و هرجا که پیدا شود و به هر زبانی که ذکر شود از آن مفکوره می‌ترسند، این یکی از نمونه‌های است که میزان حساسیت کشورهای کفری بزرگ را نسبت به اندیشه خلافت نشان می‌دهد. از زمانی که مفکوره خلافت از دهه پنجاه با حزب التحریر گره خورد، آنها با نام آن به شدت حساس شدند؛ زیرا این حزب مفکوره خلافت را تبنی و برای برپای آن تلاش می‌کند.

به هر حال، از چیزی که می‌ترسند و احساس وحشت دارند به زودی بإذن الله سبحانه وتعالی به واقعیت مبدل خواهد شد؛ چون این وعده الله سبحانه وتعالی و بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم است که مسلمانان را به خلافت راشده می‌رساند. لذا تأسیس خلافت کار خستگی ناپذیر حزب التحریر است و الله سبحانه وتعالی حامی و نصرت دهنده بندگان مؤمن خود می‌باشد، حتی پس از مدتی و به زودی کسانی که ظلم کردند خواهند دانست که به کدام سمت می‌روند.

نویسنده: خلیفه محمد

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

ارتش‌ها ابزار تغییر و آزادسازی اند؛ آیا گوش شنوای هست؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

ثروت فکری هر امتی باید تطبیق، حفظ و حمل شود که نیازمند یک قدرت پشتیبان می‌باشد. در هر امت و دولتی ارتش‌ها اساس قدرت و رمز ثبات بوده که توسط آن، قلمرو گسترش یافته و تمدن و مفکورۀ آن نشر می‌شود. ارتش‌ها تنها نیروی لازم برای ایجاد هر نوع نهضت و تمدنی اند. بلی، ارتش‌ها برای غزه لازم و ضروری است. لذا ارتش‌ها ابزاری اند که نمی‌توان از آن‌ها بی‌نیاز شد و بدون آن‌ها تغییری ایجاد کرد.

چیزی‌که سبب قدرت‌مند شدن امریکا در سطح جهان گردید، همین ارتش‌ها‌ بود. بخاطر وجود ارتش‌ها، شوروی برای مدتی در این امر با امریکا سهیم بود. ارتش‌ها بودند که دولت اسلامی را به آفاق و اطراف زمین رساندند. ارتش شکست‌ناپذیر دولت عثمانی بود که اسلام را به اروپا رساند و خلافت عثمانی را بزرگ‌ترین دولت گشتاند که دشمنان از آن هراس داشتند و به شدت از آن حساب می‌بردند. ارتش‌ها بودند که انگلیس را به امپراتوری مبدل ساخت که آفتاب در آن غروب نمی‌کرد. ارتش‌ها نیروهای هستند که روسیه را به رقابت با اروپا در اوکراین وادار کردند...

این نقش و اهمیت ارتش‌هاست؛ ارتش‌ها و یا نیروی قایم مقام آن؛ ابزار استراتیژیک در روند تغییر و ترسیم‌کنندۀ سیاست جهان اند. دولت‌های فاقد ارتش، بدون شک تابع و پیرو بوده و از رهبریت و قدرت خود در اخذ تصامیم و اثرگذاری در منطقه محروم هستند؛ زیرا آن‌ها فاقد قدرتی است که توسط آن با مخالفان و دشمنان خود بجنگند.

اسلام برای ارتش‌ها و قدرت‌مندان، نقش مهمی را در روند تغییر قرار داده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم برای طلب نصرت نزد قبائل قدرت‌مندِ عرب رفتند. برای طلب نصرت به طائف رفتند. پیشاپیش قبائل عرب که برای حج بیت‌الله الحرام می‌آمدند، می‌رفتند و آنان را به اسلام دعوت کرده و برای اقامه دولت اسلامی طلب نصرت می‌کرد. برای استجابت امر الله سبحانه وتعالی خود را به قبائل می‌رساندند و از آنان نصرت و حمایت‌شان را می‌طلبیدند. از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که گفت: علی ابن ابی طالب رضی الله عنه گفته است: «وقتی الله سبحانه وتعالی رسولش را دستور داد تا نزد قبائل برود؛ در حالی‌که من و ابوبکر با ایشان بودیم، به سمت مِنی روان شدیم تا به مجلسی از مجالس عرب رسیدیم.»

این طلب نصرت ادامه داشت، تا آنگاه که الله سبحانه وتعالی اسلام را نصرت داد و قبیلۀ اوس و خزرج ایمان آوردند و با رسول الله صلی الله علیه وسلم بیعت کردند که در کنار ایشان با دشمنان بجنگند، اسلام را نصرت داده و تمام قدرت خود را در اختیار آن بگذارند. لذا الله سبحانه وتعالی آنان را انصار نامید. واقعاً برای این دین انصار بودند؛ دولت‌ اسلام را تأسیس کردند و در راه حمل پیام آن به جهانیان، جهاد و مبارزه کردند...

جهاد بنابر قول رسول الله صلی الله علیه وسلم بزرگ‌ترین قلۀ احکام اسلام است. آماده‌سازی ارتش‌ها و تحریک آن‌ها؛ طریقۀ جهاد است. پس قدرت‌مندان، اهل جنگ بوده و آن‌ها هستند که می‌توانند موازین قدرت را سرنگون کنند و حق را نصرت داده و باطل را از بین ببرند.

امت اسلامی امروزه از ارتش‌ها و سلاح‌های پیشرفته‌ای برخوردار بوده و ابزارهای فراوانی از لشکریان و افسران را در اختیار دارد؛ اما نیازمند تصمیمی است که آن‌ها را به نصرت اسلام و جهاد فی‌سبیل‌الله و آزادسازی سرزمین‌های اشغالی، از جمله سرزمین مبارکه فلسطین دستور دهد. جهاد یک فریضۀ بسیار بزرگ بوده که الله سبحانه وتعالی در جاهای متعددی در قرآن و احادیث به آن دستور داده:

‏‏﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَیثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى یقَاتِلُوكُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِینَ(191) ‏‏فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ‏(192) وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَیكُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ﴾ [بقره: 191-193]

ترجمه: ‏و هر جا آنان را دریافتید بكشید و آنانی را كه شما را از آنجا بیرون كردهاند، بیرون سازید و (از جنگ در حرم مكّه نباید باك داشته باشید؛ زیرا ایشان با شكنجه و آزار و انواع فتنه و فساد میخواستند شما را از دین‌تان برگردانند كه مایۀ خوشبختی دو جهان شما است و) فتنه از كشتن بدتر است و (لیكن احترام مسجدالحرام به جای خود باقی است و) با آنان در كنار مسجدالحرام كارزار نكنید، مگر آن گاه كه ایشان در آنجا با شما بستیزند (و حرمت مسجدالحرام را محفوظ ندارند). پس اگر با شما جنگیدند ایشان را بكشید. سزای (آن گونه) كافران چنین است.‏ و اگر دست كشیدند (از كفر، و اسلام را پذیرفتند، الله گناهان‌شان را به آب توبه میشوید و بیدینس گذشته ایشان را نادیده میگیرد) چه بیگمان الله آمرزنده و مهربان است.‏ با آنان پیكار كنید تا فتنهای باقی نماند (و نیروئی نداشته باشند كه با آن بتوانند شما را از دین‌تان برگردانند) و دین (خالصانه) از آن الله گردد (و مؤمنان جز از الله متعال نترسند و آزادانه به دستور آئین خویش زیست كنند). پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (و اسلام را پذیرفتند، دست از آنان بدارید؛ زیرا حمله بردن و) تجاوز كردن جز بر ستم‌كاران (به خویشتن به سبب كفر و شرك، روا) نیست.‏

و فرموده است:

‏‏﴿الَّذِینَ آمَنُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیاء الشَّیطَانِ إِنَّ كَیدَ الشَّیطَانِ كَانَ ضَعِیفاً﴾ [نساء: 76]

ترجمه: ‏كسانی‌كه ایمان آورده‌اند، در راه الله می‌جنگند و كسانی‌كه كفرپیشه‌اند، در راه شیطان می‌جنگند. پس با یاران شیطان بجنگید. بی‌گمان نیرنگ شیطان همیشه ضعیف بوده است.

و فرموده است:

‏‏﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ(10)‏تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَیرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(11) یغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَیدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَیبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ‏(12)‏ وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ﴾ [صف: 10-13]

ترجمه: ‏‏ای مؤمنان! آیا شما را به بازرگانی و معامله‌ای رهنمود سازم كه شما را از عذاب بسیار دردناك دوزخ رها سازد؟‏ (و آن این است كه) به الله و پیامبرش ایمان می‌آورید و در راه الله با مال و جان تلاش و جهاد می‌كنید. اگر بدانید این برای شما (از هر چیز دیگری) بهتر است.‏ (اگر این تجارت را انجام دهید، الله متعال) گناهان‌تان را می‌بخشاید و شما را به باغ‌های بهشتی داخل می‌گرداند كه از زیر (كاخ‌ها و درختان) آن جوی‌بارها روان است و شما را در منازل و خانه‌های خوبی جای می‌دهد كه در باغ‌های بهشت جاویدان ماندگار، واقع شده‌اند. پیروزی و رستگاری بزرگ همین است.‏ (گذشته از این نعمت‌ها ) نعمت دیگری دارید كه پیروزی خدادادی و فتح نزدیكی است و به مؤمنان مژده بده (به چیزهائی‌كه قابل توصیف و بیان نیست و فراتر از آن است كه با الفبای انسان‌ها به انسان‌ها شناساند).‏

امام بخاری و امام مسلم رحمهم الله در صحیح‌شان از حدیث سهل بن سعد رضی الله عنه روایت کرده، می‌گویند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«رِبَاط یَومٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ خَیرٌ مِّنَ الدُّنیَا وَ مَا عَلَیهَا، وَ مَوضِعُ سَوطِ أحَدِکُم مِنَ الجَنَّةِ خَیرٌ مِّنَ الدُّنیَا وَ مَا عَلَیهَا، وَالرَّوحَةُ یَرُوحُهَا العَبدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، أَوِ الغَدوَةُ خَیرٌ مِنَ الدُّنیَا وَ مَا عَلَیهَا»

ترجمه: یک روز نگهبانی در راه الله از دنیا و مافیها بهتر است، و به اندازۀ جای شلاق شما در بهشت، از دنیا و مافیها بهتر است. و گامی‌که بنده، شام یا صبحی در راه الله بر می‌دارد، از دنیا و مافیها بهتر است.

در این حدیث مراد از فی‌سبیل‌الله، جهاد است. این‌چنین اسلام برای جهاد مقام و منزلت عالی و اجر بزرگی قرار داده است که فقط مجاهد به آن دست خواهد یافت. با این وجود، ما با حکامی ابتلاء شده‌ایم که جهاد را تعطیل کرده اند؛ در حالی‌که سرزمین‌های اسلامی تحت اشغال بوده، خون‌های مسلمانان می‌ریزد، اموال‌شان تاراج می‌شود و احکام کفری در سرزمین‌های شان تطبیق و ترویج می‌شود!

امروزه غرب، با تمام ارتش‌های خود برای جنگ علیه اسلام و مسلمانان حرکت کرده که در گذشته و اکنون این را مشاهده می‌کنیم. غزوه احزاب، جنگ‌های صلیبی، اشغال عراق و افغانستان و جنگ علیه کودتای سوریه و دیگرجاها، همۀ این‌ها غرب را وحدت بخشیده و نیروها، ارتش‌ها، سلاح‌ها و اموالش را برای جنگ علیه اسلام بسیج کرده است. در مقابل، مسلمانان این حوادث را از نزدیک دیده و کاری نمی‌کنند و ارتش‌های شان همواره موضع ضعف و ناتوانی را اختیار کرده اند؛ با آن‌که درد و رنج‌هایی‌ را که امت با آن دست و پنجه نرم می‌کند، می‌بینند. امت اسلامی می‌دانند که تنها راه‌حل این مسئله؛ ایستادن ارتش‌های مسلمانان در کنار دین و امت‌شان می‌باشد، نه در کنار حکام و باداران‌ غربی‌شان!

اشغال فلسطین و سرزمین‌های دیگر اسلامی، هرگز پایان نخواهد یافت، مگر با جهاد ارتش‌های امت اسلامی. لذا باید که سیرت خالد بن ولید، صلاح‌الدین ایوبی، قطز، ظاهربیبرس و رهبران بزرگی‌که در تاریخ مواضع عزت‌مندانه‌ای را برای خود در نزد الله سبحانه وتعالی ثبت کرده اند، تاریخ آن‌ها را در خود حفظ کرده و نام‌های شان در جریده‌های از نور جاویدان گشته است، باز گردانیم. پس چه کسی سیرت آنان را باز می‌گرداند و می‌گوید که من چنین می‌کنم؟

در ارتش مصرکنانه چه کسی است که تصمیم شکستاندن طاعت اولیای غرب و مرزهای استعماری را بگیرد و نیروهایش را برای نصرت دادن مسلمانان بسوی فلسطین و قبل از آن، بسوی حاکم جنایت‌کار مصر حرکت دهد تا مصر را به شکل نخستین‌اش در تاریخ اسلام باز گرداند؟ و در ارتش ترکیه و اردن چه کسی است که عظمت و قهرمانی‌های عثمانی‌ها را که از دارالاسلام حفاظت کرده و نمی‌گذاشتند که دشمنان به بیت المقدس دست یابند، باز گرداند؟ ای ارتش‌ها و اهل قدرت! سیرت این بزرگواران را بازگردانید، دولت اسلام را اقامه کنید و هم‌چو انصار رسول الله صلی الله علیه وسلم انصار باشید تا در دنیا و آخرت کامیاب گردید.

تحریک جیوش، امر ممکن و لازمه تغییر است، برای آزادسازی ضروری بوده و برای بازگشتاندن مجد و عظمت اسلام و مسلمانان ضرورت حتمی می‌باشد. این امر سخت و دشوار نبوده، بلکه فقط نیاز به اراده و اخلاص برای الله سبحانه وتعالی دارد. بنابر این، این مسئولیت ارتش است که اسلحه خود را به سمت مسلمانان نه، بلکه به سمت صحیح آن، یعنی سمت دشمنان اسلام و مسلمانان جهت دهد.

امت اسلامی امروزه سخت محتاج ارتش‌هاست. غرب از تمام جهات دشمنی خود را با امت اسلامی آشکار کرده، خون آن‌ها را ریخته، به مقدسات‌شان هتک حرمت می‌کند و به رسول شان صلی الله علیه وسلم دشنام می‌دهد! ایمان و دین‌داری ارتش‌ها به خاطر این بی‌حرمتی‌ها باید وادارشان کند تا برای مبارزه با غرب و حکام مزدورش حرکت کنند. ما امروزه می‌بینیم که طوفان‌الاقصی چگونه ناتوانی و ضعف رژیم یهود را نمایان ساخت. می‌بینیم که چگونه یک گروه اندکی از مؤمنان، دشمن را سخت به شکست مواجه ساخت.

پس ای ارتش‌های امت! ای کسانی‌که برای استجابت ندای حکام‌تان برای اجرای اوامر غرب بسوی یمن حرکت کردید! ای کسانی‌که برای ریختن خون مسلمانان بسوی سودان روان شدید و ای کسانی‌که در جنگ فتنه میان مسلمانان بسوی لیبیا حرکت کردید! این فرصت شماست، آن را از دست ندهید...

این همان دشمن واضح شماست که در انتظارتان است؛ پس موقف‌تان در برابر آن‌ها چگونه است؟! حزب التحریر شما را به کامیابی هردو دنیا و به اقامه دولت خلافت -که بیش از یک قرن می‌شود غایب است- فرا می‌خواند تا به فوز و کامیابی دنیا و آخرت دست یابید و این، همان کامیابی آشکار است.

برگرفته از شماره 472 جریده الرایه

نویسنده: دکتور عمر عبدالله – ولایه یمن

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

رئیس امور دینی ترکیه برای حل مشکل غزه مردم را در مساجد به دعاء فرا می‌خواند!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

خبرگزاری اناضول به تاریخ 30 نوامبر2023م گفت که "علی ارباش" رئیس امور دینی ترکیه اعلان نمود که: «فردا بعد از نماز جمعه مردم برای تضرع و دعاء برای نجات مردم فلسطین در تمام مساجد دعاء خواهند کرد.» این گفته در نشریه‌ای که در صفحه مخصوص"اکس" علی ارباش در روز پنج شنبه به نشر رسید، ارباش گفته است: «ما در ریاست امور دینی ترکیه قرار داریم و از این آدرس به زودی فردا بعد از نماز جمعه در تمام مساجد خود در پیشگاه الله عزوجل برای نجات مردم مظلوم فلسطین دعاء می‌کنیم و از مولای خود می‌خواهیم که دعای ما را قبول کند.»

الرأیه: رئیس امور دینی ترکیه دولت و رئیس جمهور این دولت را برای اعلان جهاد و فرستادن ارتش فرا نمی‌خواند! پس از نظر این شخص فلسطین و مردم فلسطین جز دعا و بعضی کمک‌های ناچیز و تظاهرات نمایشی، دیگر شایستگی کمک و همکاری را ندارند. این شخص احساسات مردم را از جهت صحیح و راه‌حل اساسی به جهت دیگری، یعنی تنها به طرف دعاء تغییر می‌دهد. بدون شک، این شخص به صورت فهمیده و ارادی، مانند رئیس جمهورش یک شخص گمراه و گمراه‌گر است.

چنانکه در مسئلۀ آذربایجان که می‌رسد، اردوغان ارتش ترکیه را به طرف آن بسیج نموده و آن را با طیارات بی‌سرنشین حمایت می‌کند. هم‌چنان او ارتش خود را به طرف سوریه و لیبیا و قبل از آن به افغانستان ارسال کرده بود تا در کنار ناتو در افغانستان علیه مسلمانان بجنگد. هم‌چنان اردوغان طیارات بی‌سرنشین ترکیه را به اوکراین فرستاد.

برگرفته از شمارۀ 472 جریدۀ الرأیه

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه