صلاحالدین که در سال 1137 م در عراق به دنیا آمد و در دوران پر از آشوب که سرزمینهای اسلامی پارچه شده و زیر سایۀ اشغال صلیبیها بود، به شهرت رسید. او با به قدرت رسیدن در مصر در سال 1169م، مأموریتی را برای تقویت دولت خلافت و متحد کردن مناطق مختلف عرب آغاز کرد. صلاحالدین با درک اهمیت وحدت مسلمانان، سرزمینهای کوچک اطراف فلسطین را از نظر استراتژیک متحد نمود و زمینه را برای یک جبهۀ متحد علیه صلیبیون فراهم ساخت. نقطۀ عطف لشکرکشی صلاحالدین در سال 1187 برابر با حملۀ بدنام "رینالد دو شاتیلون" پادشاه مسیحی کراک واقع در اردن امروزی بود، که بالای یک کاروان مسلمانان صورت گرفت. این رویداد یک صلح مؤقت را در هم شکست و فرصتی را برای صلاحالدین مساعد نمود تا آرمان دیرینۀ خود را که آزادی بیتالمقدس بود متحقق سازد.
تلاش صلاحالدین برای وحدت بخشیدن جبهۀ اسلامی با چالش قابل توجهی از سوی صلیبیون که بالای شهرهای ساحلی سوریه و قلعههای کلیدی مانند "کراک و کرک دی مونترال" واقع در اردن امروزی میباشد مواجه گردید. این جبهات ارتباط بین مصر، سوریۀ بزرگ و بخشی از عراق را که محورهای حیاتی دولت صلاحالدین بودند، مختل نمود. قبلاً، عمادالدین زنگی با اتحاد سوریۀ بزرگ، سنگ تهداب وحدت را گذاشت که این اتحاد توسط نورالدین که مصر را با سوریه متحد کرد، ادامه یافت.
قبل از جنگ حطین یک سلسله از حوادث رخ داد که با مرگ شاه "بالدوین پنجم" در سال 582 هجری قمری آغاز شد. درگیریهای داخلی میان شاهزادگان صلیبی که برای تاج و تخت سرزمین قدس رقابت می نمودند، به میان آمد. صلاحالدین از این بیثباتی بهره برد و به طور استراتژیک در امور جنگهای صلیبی مداخله کرد. ازدواج "گی لوزینیان" با "سیبیل" مادر شاه بالدوین پنجم، سلطنت را به وی بخشید و باعث ایجاد تنش میان "گی دی لوزینیان" و "ریموند سوم" که نامزد دیگری برای شاهی بود گردید.
آتش بس صلاحالدین با "ریموند سوم" شاه طرابلس در لبنان امروزی، و آتش بس جداگانه با "بوهموند سوم" شاه انطاکیه در ترکیه امروزی، به او اجازه داد تا سیاست صلیبیون را دستکاری کند. تجدید ائتلاف با "ریموند سوم" و "بوهموند سوم" به طور استراتژیک حکومتهای صلیبی طرابلس و انطاکیه را تضعیف نمود که این باعث خشم "رینالد دی شاتیلون" شاه کراک گردید و با وجود آتش بس قبلی، با رهزنی از یک کاروان تجاری توافق خودرا شکست. رویکرد دیپلوماتیک و استراتژیک صلاحالدین برای حل این نقض توافق بیاعتمادی و تفرقه بین شاه "گی" و "رینالد" ایجاد کرد و زمینه را برای جنگ حطین فراهم نمود.
صلاح الدین از فرصت استفاده نموده صفوف مسلمانان را متحد ساخت و لشکرهایی را در سراسر مصر، بینالنهرین، موصل در شمال عراق و سوریه آماده کرد. او در سال 583 هـ.ق از دمشق حرکت کرد و هدف واقعی خود را که پادشاهی سرزمین قدس بود پنهان کرد. این حرکت نه تنها "رینالد دیشاتیلون" را تهدید کرد؛ بلکه قدرت نظامی و استراتژیک صلاحالدین را نیز به نمایش گذاشت. صلاحالدین ایوبی مجموعۀ از حرکات استراتژیک را اجرا نمود که منجر به جنگ سرنوشتساز حطین گردید.
قبل از این درگیری، نیروی کشف وی به پیروزی قابل توجهی در "سپفوریس" الجلیل امروزی دست یافت که ترس و ارهاب را در قلبهای صلیبیون ایجاد کرد. صلاحالدین علیالرغم اختلاف نظرها در میان فرماندهاناش جنگ سرنوشت سازی را انتخاب نمود که آیندهنگری خویش را به نمایش گذاشت. هدف وی سوء استفاده از اختلافات در صفوف صلیبیون و بهره برداری از مرگ شاه "بالدوین پنجم" بود که عزم آنها را تضعیف نمود. اختلافات درونی، انحطاط اخلاقی و عدم اتحاد صلیبیون به سقوط آنها کمک کرد. صلیبیون که حدود پنجاه هزار نفر بودند، در مقابل یک جبهۀ متحد مسلمانان تلاش به مبارزه نمودند.
صلاحالدین از این نقاط ضعف سوء استفاده کرده و یک مزیت استراتژیک ایجاد کرد و دامهایی گذاشت که صلیبیون در آن گرفتار شدند. صلاحالدین با درک اهمیت زمین و جغرافیا، صلیبیون را به طور استراتژیک به سمت طبریه، در الجلیل امروزی کشانده و آنها را در وضعیت وخیمی قرار داد. صلیبیون خسته و تشنه در دام صلاحالدین افتادند. صلاحالدین بالای ارتش مسیحی به شکل استراتژیک غلبه نموده و از درگیری مستقیم جلوگیری نمود تا اینکه شرایط به نفع مسلمانان قرار گرفت.
سرانجام، جنگ حطین، که در گرمای سوزان انجام شد، از ضعفهای صلیبیون در زرههای حجیم و کمبود آب استفاده نموده و در نتیجه مسلمانان پیروز شدند. جنگ حطین شاهد یک رویارویی شدید بود که صلاحالدین با استفاده از جنگ روانی، محاصره و تصرف تندیس صلیب واقعی تأثیرات روانی را بالای صلیبیون تشدید نمود.
پیروزی صلاحالدین در حطین نشان دهنده نصرت الهی بود که به کسانیکه دین الله متعال را نصرت میکنند وعده داده شده است. این جنگ نقطۀ عطفی در جنگهای خلافت و صلیبیها بود که به پیروزی قاطع صلاحالدین و تلاشهای بعدی برای متحد کردن سوریه بزرگ انجامید. شهر بیتالمقدس پس از 88 سال اشغال صلیبیون به نقطۀ مرکزی پلان استراتژیک صلاحالدین تبدیل گردید. هدف نهایی صلاحالدین آزادسازی قدس بود.
او قبل از محاصرۀ قدس، شهر قدس را به طور استراتژیک از دریای مدیترانه جدا نموده و آن را منزوی کرد. صلاحالدین برای جلوگیری از نزدیک شدن نیروی دریایی مسیحی با نیروی دریایی مصر همکاری نمود و رویکرد جامع استراتژی نظامی خود را به نمایش گذاشت.
درخشش استراتیژی صلاحالدین پس از جنگ حطین آشکار شد که با تمرکز او بر شهرهای ساحلی صلیبی مشخص گردید. او با فتح نمودن طبریه، عکا، یافا، عسکالون، صیدا، بیروت، جبیل و غیره، حضور صلیبیون را در منطقه از بین برد. این قلعههای ساحلی که مدتها سرزمینهای مسلمانان را تسخیر نموده بودند، یکی پس از دیگری سقوط کردند و سنگر صلیبیون در هم شکست. او ابتدا با تأمین امنیت شهرهای ساحلی، صلیبیها را از پایگاههای دریایی محروم کرد، نیروهای آنها را تضعیف کرد و از کمکهای اروپایی جلوگیری نمود. تلاشهای دیپلوماتیک خارجی شامل ائتلاف با قسطنطنیه و معاملات استراتیژیک با قوای بحری ایتالیایی، محدود کردن نفوذ آنها بر پادشاهیهای صلیبی بود.
رویکرد حساب شده وی برای حفظ جان و مال، موج بیسابقهای از پیروزیها را به حرکت درآورد. این سلسلۀ فتوحات چشم انداز سیاسی را تغییر داده و صلیبیون را تضعیف نمود و در نهایت با آزادی بیتالمقدس به اوج خود رسید. رهبری صلاحالدین عصر جدیدی را آغاز کرد و جنبش استعماری را به چالش کشید و اساس اخراج نهایی صلیبیون را از منطقه بستر سازی نمود.
با پیشروی صلاحالدین به سمت بیتالمقدس، مدافعان صلیبی شهر با چالشهایی مواجه گردیدند. با بیش از 60000 جنگجوی صلیبی در بیتالمقدس، آمادگیها بخاطر سازمان یافتن دوبارۀ نیروهای صلاحالدین تشدید شد. استحکامات شهر تقویت گردید، منجنیقها بر روی هر تپه مستقر شدند و خندقهایی برای دفاع در برابر محاصرۀ قریبالوقوع مسلمانان حفر گردید. درخشش استراتژیک صلاحالدین در یک طرح نظامی به خوبی برنامه ریزی شده آشکار شد. او به دنبال متحد کردن نیروهای اسلامی، تضعیف صلیبیون در قلمرو خود، و منزوی کردن بیتالمقدس از نیروهای کمکی بود. صلاحالدین از یک کمپاین رسانهای جهت بسیج نمودن مسلمانان برای جهاد استفاده کرد. فتوحات و پیروزیهای ساحلی برای جلب حمایت از سراسر جهان اسلام برجسته شد. صلاحالدین بیتالمقدس را محاصره کرد و دوازده روز طول کشید و شهر را بمباران کرد تا اینکه مسیحیان در 2 اکتوبر 1187 تسلیم شدند. توپخانۀ برتر صلاحالدین نقش مهمی در شکستن دیوارها داشت. پس از درگیری شدید، صلاحالدین موافقت کرد که با "بالیان دی ایبلین" معروف به بالیان بیتالمقدس رهبر نظامی برجسته صلیبیون مذاکره کند. صلیبیون با تسلیم بیتالمقدس موافقت کردند که منجر به مجموعهای از شرایط خاص و پرداخت جزیه شد.
ورود صلاحالدین به بیتالمقدس نشان دهندۀ آزادی شهر بود. صلاح الدین با تعیین جزیههای مناسب بالای صلیبیون ترحم نمود. صلاحالدین پس از ورود به بیتالمقدس دستور داد تا شهر را به حالت اولیۀ آن بازسازی نمایند و تغییرات ایجاد شده توسط صلیبیون را معکوس کنند. به مسیحیان اجازه داده شد که بمانند، جزیه بپردازند و تحت حمایت قوانین اسلامی زندگی کنند. قابل ذکر است که وی پیشنهادات برای تخریب کلیساها را رد کرد. مهربانی صلاحالدین به اسیران صلیبی نیز کشانده شد. او زندانیان را آزاد کرد و حتی با خانوادههای که در جنگهای صلیبی شبانه اشتراک کرده بودند، مهربانی کرد. منابع مسیحیان و مؤرخان به بردباری و انسانیت قابل توجه صلاحالدین اذعان داشتند که به شدت با جنایات صلیبیون در گذشته در تضاد بود.
هشت روز پس از فتح، مسجدالاقصی تطهیر گردیده و اولین نماز جمعه برگزار شد. قاضی محیالدین ابنالزکی خطبۀ قوی ایراد کرد و الله سبحانهوتعالی را به خاطر پیروزی بر کفر ستایش نمود و بر کنترول وی بر تمام امور تأکید کرده و برکاتی را که به مؤمنان داده شده بود تصدیق کرد. این خطبه بر اهمیت فتح، قداست و اهمیت تاریخی مسجدالاقصی تأکید داشت. او خواستار پیروی از دستورات الله سبحانهوتعالی و ادامۀ جهاد برای آزادی سرزمینهای اسلامی گردید.
صلاحالدین از بیتالمقدس فراتر رفت و به مناطق جنوبی و شمالی سوریه بزرگ رسید. قلعههای "کراک و کرک دی مونترال" مقاومت کردند که در نتیجه محاصرۀ آن یک سال طول کشید. تسلیمی این قلعهها گام مهمی در تلاشهای صلاحالدین برای تحکیم کنترول خلافت بر منطقه بود. سپس صلاحالدین تمرکز خود را به سمت شمال معطوف کرد و مناطقی در طرابلس و انطاکیه را هدف قرار داد. فتوحات در طرابلس و انطاکیه، سنگرهای صلیبیون را تضعیف نموده و منجر به آتشبس و تصدیق دستاوردهای قلمروهای صلاحالدین گردید.
صلاح الدین فراست سیاسی قابل توجهی را به نمایش گذاشت. او اهمیت استمرار وحدت صفوف اسلام و جهاد علیه صلیبیون را میدانست. یک آتش بس مؤقتی با بعضی از قوای صلیبیون به وی اجازه داد تا بالای تحکیم قوت خویش تمرکز نموده و از مصروفیت های پراگنده جلوگیری نماید.
علما نقش حیاتی در آمادهسازی امت برای جهاد، تقویت اعتماد به نفس و ارائه حمایتهای فکری داشتند. صلاحالدین رابطه نزدیکی با علما داشت و در مورد جنگ و امور اداری با آنها مشورت مینمود. قاضی فاضل، یک عالم برجسته، با ارائه مشورتهای خویش نقش حیاتی را بازی نمود.
بعد از آماده سازی دقیق، صلاحالدین با دعاهای صادقانه به الله سبحانهوتعالی پناه برد و وابستگی خود را به نصرت الهی اقرار نمود. تواضع و اعتماد وی به الله سبحانهوتعالی در دعاها و سجدههایش مشهود بود که از ذات با عظمت درخواست پیروزی مینمود. عزت و افتخار وی نشانۀ اخلاص و تعهد وی به شریعت اسلامی بود. همانطوریکه عمر بن خطاب(رض) ارتباط جدایی ناپذیر بین وضعیت امت و تعهد آن به شریعت را برجسته نموده و تأکید میکرد که اسلام منبع عزت امت است.
"ما فقط برای عبادت و جهاد آفریده شدهایم"، اینها کلماتی بود که صلاحالدین با ورودش به دمشق تأکید مینمود، که نشانی از تعهد و پایدار وی به ایمان بود. پیروزی صلاحالدین تنها از لحاظ نظامی نبود؛ بلکه ناشی از پذیرش ایمان، پابندی به اصول اسلامی و پیروی از طریقۀ پیامبر صلیالله علیهوسلم بود. موفقیت وی قدرت زبان قرآنکریم را در بسیج نمودن مؤمنان صادق نشان داده و اهمیت ایمان و جهاد در وحدت جهان اسلام را تأکید مینمود. موفقیت وی در حطین و متعاقب آن فتح قدس نتیجۀ یک استراتژی جامع بود که شامل وحدت، فراست سیاسی، حکومت، دیپلوماسی و تعهد مخلصانه به جهاد استوار بر اصول اسلامی بود. میراث وی به عنوان چراغی برای رهبری استراتژیک و پیروی شدید به اصول اسلامی عمل می کند.
امروز، امت در وضعیت مشابهی قرار دارد. پسران و دختران امت به شکل بیرحمانه در غزه کشته میشوند. شهرک نشینان یهود- استعمارگر، سرزمین مقدس را اشغال کردهاند و این فقط با نابودی خلافت و متفرق شدن جبهۀ مسلمانان به دولتهای مصنوعی و غیرطبیعی دولت-ملت با حکام مزدور بالای این دولتها که خادم منافع استعمارگر هستند صورت گرفت. سرزمینی که صلاحالدین آن را از صلیبیون آزاد کرد، سرزمینی که خلیفه عبدالحمید ثانی از آن حفاظت کرده بود، با پیمان قدرتهای استعمارگر در دام یهودیان افتاد. هنوزهم امت منتظر یک صلاحالدین دیگر است. منتظر یک قهرمان با عظمت بسان نبوغ صلاحالدین، شجاعت، تعهد به عقیدۀ اسلامی و دوستی با جهاد است.
گردهمایی اخیر حکام مسلمان در ریاض به عنوان یک مقایسۀ تلخ نسبت به عملکرد صلاحالدین ایوبی عمل میکند. در حالیکه این رهبران با سخنرانیها و بیانات خود جنایات غزه را محکوم کردهاند، کلام آنها فاقد قدرت تحولآفرین که ناشی از اقدام به ارزشهای اسلامی باشد بوده است. غلبه در جنگ مستلزم اقدام عملی میباشد، نه فقط سخن. مثالی از صلاحالدین به ما آموخت که حرف زدن محض بدون اقدام قطعی در پاسخگوئی به وضعیت فوری ناتوان میباشد. رهبران مسلمان که حامی راهحل دو دولت هستند، به جوهر اسلام خيانت میكنند. فلسطين، سرزمين مبارك مسجدالأقصى، نمیتواند بين مردم آن و دشمنانش تقسيم گردد. در عوض، راه حل آن راهحلی است كه خود الله عزيز و جبار فرموده است، و کلامش راهحل واقعی میباشد،
﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾ [بقرة – 191]
ترجمه: (با آنها بجنگید تا آنجایکه بالای آنها غالب آیید و آنهارا اخراج کنید همانطوریکه شما را اخراج کردهاند.)
دعوت نمودن به اقدامات عملی نه تنها وظیفۀ جمعی است، بلکه نمایانگر پابندی ما به عقیدۀ اسلامی میباشد. حکم قرآنی برای مبارزه با ظلم و حمایت از کسانیکه به دنبال کمک نمودن بخاطر دین هستند باید در قلبهای مسلمانان بازتاب یابد. سربازان امروز باید به ندای غزه لبیک گویند همانطوریکه صلاحالدین لشکرها را به منظور حفظ مقدسات مسجدالاقصى بسیج نمود. این سربازان عقیدۀ مشترک با عقیدۀ صلاحالدین دارند، که عقیدۀ قوی اسلام است. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ﴾ [انفال – 72]
ترجمه: (و اگر از شما در دین نصرت خواستند پس بالای شماست تا نصرت دهید)
ای سربازان مسلمان! ای فرزندان صلاحالدین! تنها اسلام است که میتواند ما را احیا کند. تنها اسلام است که ما را حرکت میدهد. این اسلام است که به ما یاد میدهد تا از الله سبحانهوتعالی بترسیم. این اسلام است که ما را وادار میسازد تا از حساب روز قیامت بزرگ ترس داشته باشیم. این اسلام است که ما را وادار میکند تا اعمال مان را چه سبک باشد یا سنگین بر اساس فرامین الله سبحانهوتعالی تنظیم نماییم.
ای فرماندهان مسلمان! در برابر تجاوز بیرحمانه به برادران و خواهرانتان در غزه، واجب است که عمیقاً در مورد وجیبۀ خود به دفاع از مظلومین و آزادی سرزمین مبارک تأمل نمایید. این تأمل باید بر پایۀ اصول عقیدۀ اسلامی و آگاهی از حسابدهی روز قیامت باشد. آیا شما آرزوی یکی از دو عمل نیک را ندارید، پیروزی یا شهادت؟ آیا شما آرزوی عزت در این جهان و آخرت را نمیکنید؟ الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَيُدْخِلْكُمْ جَنَّـٰتٍ تَجْرِى مِن تَحْتِهَا ٱلْأَنْهَـٰرُ وَمَسَـٰكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّـٰتِ عَدْنٍ ۚ ذَٰلِكَ ٱلْفَوْزُ ٱلْعَظِيمُ * وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِنَ اللهِ وَفَتْحٌ قَرِيبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ﴾ [صف – 12-13]
ترجمه: (تا اینکه گناهان تان را مغفرت نماید و شما را داخل جنتهای گرداند که در زیر درختان آن جویبارها روان است، و خانههای پاک و تمیز در جنت عدن قرار دارد، این پیروزی بزرگ است، و آن دیگر (نصرت و غنیمت دنیایی) که شما آن را دوست دارید، نصرت از سوی الله متعال است و فتح نزدیک است، و مؤمنان را بشارت دهید)
ای فرماندهان نظامی مسلمان مخلص !امروز، زمانیکه ما شاهد مصیبت برادران و خواهران خود در غزه هستیم، دعوت به اقدام عملی بازتاب مییابد. همانطور که امت با این فاجعه روبرو گردیده است، عقیدۀ اسلامی و نقشۀ راه نجیب صلاح الدین ایوبی باید شما را به سمت پاسخهای معنادار و تأثیرگذار رهنمایی کند. بسیار مهم است که میان دوران صلاحالدین و وضعیت کنونی غزه خط موازات کشیده شود، همانطوریکه رهبری وی قدرتِ ناشی از عقیدۀ اسلامی را به نمایش گذاشت. نیاز است تا نبوغ سیاسی، استراتیژیک و نظامی صلاح الدین تجسم گردد. حالا وقت دست به کار شدن است. تعالیم اسلام را بپذیرید و راه صلاحالدین ایوبی را دنبال کنید. بسیج شوید تا از برادران و خواهران تان در غزه دفاع کنید، و در مقابل ظلم کسانیکه غضب الله سبحانهوتعالی را به دست آوردهاند ایستاد شوید. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انْفِرُوا فِي سَبِيلِ اللهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُمْ بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ * إِلَّا تَنْفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَيَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ [التوبه :38]
ترجمه: (اى كسانى كه ايمان آوردهايد، چه مىكنيد وقتى به شما مىگويند: «در راه الله برويد» و بار زمين گرفتار مىشويد، به زندگى دنيا راضى هستيد تا آخرت. پس بهره آخرت چیست؟ زندگی دنیا در آخرت جز اندکی است.* مگر اینکه فرار کنید، شما را به عذابی دردناک عذاب می کند و قومی دیگر را جایگزین شما می کند و در دنیا به او آسیبی نمی رسانید. و الله بر هر چیزی تواناست(
استقامت مسلمانان غزه در برابر مشکلات طاقت فرسا، نمایانگر قدرت ناشی از ایمان تزلزل ناپذیر آنهاست. نیروهای متحد ظلم نمیتوانند عزم کسانی را که در راه الله سبحانهوتعالی محکم ایستادگی مینمایند بشکنند. در مقابل، ظالمان خود را از مقابله با روحیۀ مؤمنان ناتوان میبینند. نیروهای ترکیبی کفار و یهودیان مجهز با تکنالوژی و تسلیحات پیشرفته نتوانستند مسلمانان غزه را تحت سلطۀ خود درآورند. به تحقیق که یهودیان کسانی اند که الله سبحانه و تعالی در مورد آنها میفرماید:
﴿لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ﴾ [آل عمران – 111]
ترجمه: (به شما هیچ ضرری رسانده نمیتوانند مگر اذیت و آزار (زبانی)، و اگر با شما جنگ نمایند به شما پشت میگردانند و پیروز نخواهند بود)
کفار که در قلعههای مستحکم محصور شدهاند، با قلبهای پاره ایستادهاند و نمیتوانند با مقاومت مؤمنان مقابله نمایند. تقسیمات کنونی در میان صفوف استعمارگران به وضعیت صلیبیون قبل از جنگ حطین باز میگردد. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿لَا يُقَـٰتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِى قُرًۭى مُّحَصَّنَةٍ أَوْ مِن وَرَآءِ جُدُرٍ بَأْسُهُم بَيْنَهُمْ شَدِيدٌۚ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَومٌ لَّا يَعْقِلُونَ﴾ [حشر – 14]
ترجمه: (آنها (یهود) هرگز با شما دسته جمعی جنگ نمیکنند، مگر در قلعه های محکم یا از پشت دیوار. جنگ شان در میان خودشان سخت است. آنهارا متحد میپنداری، در حالیکه دلهایشان پراکنده است؛ زیرا آنها قومی هستند که نمیاندیشند.)
به عنوان مسلمانان، به ما تذکر داده میشود که اعمال ما در روز قیامت مورد بررسی قرار میگیرد. حاکمان و فرماندهانی که بیکار ایستادهاند و شاهد جنایات ظالمان و طرفدار آنها بودهاند، پاسخگوی خیانت خود به امت خواهند بود. دعوت برای بسیج شدن، چه سبک و چه سنگین، ریشه در عقیدۀ اسلامی و سنت نبوی دارد. عدم پاسخگویی ممکن است منجر به جایگزینی آنها با سربازانی شود که واقعاً الله سبحانهوتعالی و راه او را دوست دارند. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿هَـٰٓأَنتُمْ هَـٰٓؤُلَآءِ تُدْعَوْنَ لِتُنفِقُوا فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ فَمِنكُم مَّن يَبْخَلُ وَمَن يَبْخَلْ فَإِنَّمَامَا يَبْخَلُ عَن نَّفْسِهِۦ ۚ وَٱللَّهُ ٱلْغَنِىُّ وَأَنتُمُ ٱلْفُقَرَآءُ ۚ وَإِن تَتَوَلَّوْا يَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ ثُمَّ لَا يَكُونُوٓا أَمْثَـٰلَكُم﴾ [محمد – 38]
ای فرزندان امت در ارتش مسلمانان! بالاخره، به یاد داشته باشید که پیروزی برای اسلام و مسلمین تنها منوط به تواناییهای انسانی نیست. بلکه از جانب الله سبحانهوتعالی عطا میشود و در انتظار افراد صادق و شایستهای است که حاضر هستند در راه دین وی فداکاری نمایند. دعوت برای بسیج شدن دعوتی برای معاملۀ دنیای گذار با آخرت ابدی است. تأسیس خلافت بر منهج نبوت، ضامن جبهۀ واحد مسلمانان و راه بازیابی عزت و وقار امت است. این دعوتی است که عمیقاً ریشه در عقیدۀ اسلامی وآگاهی پاسخگویی به الله سبحانهوتعالی در روز قیامت خواهد داشت. الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ * وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْساً لَهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ * ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنْزَلَ اللهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ﴾ [محمد : 7-9]
ترجمه: (ای کسانی که ایمان آورده اید اگر الله را نصرت دهید وی نیز شمارا نصرت خواهد داد و قدم های تان را محکم خواهد داشت، و کسانی که کفر میورزند نگونساری و هلاکت باد بر ایشان و (الله) اعمال شان را تباه میگرداند، این به دلیلی است که آنچه را که الله نازل کرده است نپسندیدند (الله) نیز اعمال شان را تباه نمود.)
نوشتۀ از عبدالرحمن قطز – ولایه پاکستان
برای دفتر مرکزی مطبوعاتی حزبالتحریر
18 جمادیالثانی 1445 هـ ق
یکشنبه 31 دسمبر 2023م
مترجم: عبدالرحمن "قاطع"