سه شنبه, ۱۳ مُحرم ۱۴۴۷هـ| ۲۰۲۵/۰۷/۰۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية
  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش اول:

السلام علیکم و رحمة الله و برکاته!

این را می‎دانیم که هر نوع غصب  حرام است؛ اما اگر دولت زمین مردم را غصب نموده و آن را بفروشد، و یا این‎که بر آن ساختمانی بسازد و سپس آن را بفروشد، آیا خرید و ساخت و ساز آن جواز دارد؟ در صورتی‎که شخص دیگری زمین غصب شده را از دولت بخرد، آیا خرید آن از شخص دوم جواز دارد؟ و یا اگر همین شخص دوم بالای آن زمین غصب شده ساختمانی بسازد، آیا خرید آن جواز دارد؟

پاسخ:

وعلیکم والسلام و رحمة الله و برکاته!

1- بلی، هر نوع غصب حرام است. به اساس این قول رسول الله صلی الله علیه وسلم:

«مَنْ ظَلَمَ قِيدَ شِبْرٍ مِنْ الأَرْضِ طُوِّقَهُ مِنْ سَبْعِ أَرَضِينَ»

(اخرجه مسلم من حديث عائشة رضی الله عنها)

ترجمه: هر کس به اندازهای يک وجب زمينی را به ظلم غصب کند، آن قطعه زمين تا هفت طبقهی زير آن به گردنش آويخته میشود.

هر کسی‎که زمینی را غصب کند، مرتکب حرام و گناه بزرگی شده است؛ بدین معنی: اگر کسی‎که قسمتی از زمین را و لو کم باشد یا زیاد، غصب کند، مرتکب گناهی شده است که به سبب آن در آخرت مجازات می‎شود، و در دنیا مستحق مجازات تعزیری شده و هم‎چنان بالایش لازم است تا شیء غصب شده را به همان حالتی که غصب نموده بود، به مالک‎اش واپس گرداند؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«علی الید ما آخذت حتی تودی»

(اخرجه الترمذی)

ترجمه : هر شخصی که از راه نامشروع در مال دیگری تصرف کند، ضامن و مسئول آن است تا آنکه آن را به صاحبش باز گرداند.

 و هنگامی‎که غاصب شیء غصب شده را تلف کند و یا حالتش را تغیر دهد؛ بطور مثال: غاصب تکه غصب شده را  بدوزد، یا معدن غصب شده را استخراج نماید، و یا حیوان غصب شده را ذبح نماید، در تمامی این حالات بالای غاصب واجب است تا قیمت آن را بپردازد.

۲- اگر غاصب بالای زمین غصب شده ساختمانی بسازد؛ شخص مذکور صاحب آن شده نمی‎تواند و مالک اصلی آن زمین، حق دارد که خواستار از بین بردن ساختمان با این‎که هزینه آن بر عهده غاصب باشد، شود، و در صورتی‎که در اثنای از بین بردن ساختمان زیانی به زمین برسد، بالای غاصب واجب است که هزینه آن را بپردازد؛ زیراکه رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«لَيْسَ لِعِرْقٍ ظَالِمٍ حَقٌّ»

 ترجمه: سعی و تلاش ظالم مستحق پاداشی نیست.

 پس کسی‎که روی زمین غصب شده کشت کند و یا آن را بازسازی کند؛ نه صاحب زمین می‎شود و نه صاحب بازسازی آن، و خرید این نوع زمین و ساختمان از غاصب، جواز ندارد.

۳- هم‎چنان، گاهی در خرید چنان می‎شود که شیء غصب شده را مشتری می‎خرد و این سلسله‎ای خرید و فروش تا چند شخصی ادامه می‎یابد. هنگامی‎که مشتری بفهمد که شیء مذکور غصب شده است؛ خرید آن بر وی حرام بوده و گنهکار می‎شود، و زمین ملکیت شخصی است که از آن غصب شده بود(مالک اولی آن). در صورت تغییر حالت زمین، مثل این‎که ساختمانی روی آن ساخته شود، فقها در حکم ساخت و ساز آن از دو دید اختلاف نظر دارند:

 اول: از دید کم و زیاد بودن هزینه ساختمان نسبت به قیمت زمین؛

 دوم: از دید این‎که بازسازی کننده غاصب است یا مشتری؟

نظری را که من ترجیح داده و با آن به نتیجه رسیده‎ام قرار ذیل است:

۱- خریدن ساختمان از غاصب و یا از شخصی که آن را از غاصب به شکل تحفه یا بخشش گرفته و یا به اساس موقف و قدرت خویش از دولت گرفته باشد، حرام است . مثلاً زمینی را دولت غصب نموده و آن را برای کارمندان و صاحب منصبان به اساس موقف شان تقسیم نماید؛ حکم خرید این زمین همانند حکم خرید زمین غصب شده از دولت است؛ یعنی حکم آن همانند مستقیماً غصب نمودن است. بنابر این، خرید زمین از این‎ها جواز نداشته و حرام است.

۲- اگر شخص دوم مطابق به قیمت معمول بازار روز، آن را از دولت می‎خرد و بر آن ساختمانی می‎سازد که هزینه ساخت آن بالاتر از قیمت زمین می‎باشد، برای شخص سوم خرید آن از شخص دوم جواز دارد؛ چون حق مالک اصلی، از زمین ساقط شده و صاحب قیمت آن می‎گردد؛ نه از خود زمین؛ چنان‎چه اگر حالت جنس غصب شده تغییر یابد، صاحب اصلی مستحق قیمت آن می‎شود، نه اصل جنس، و در صورتی‎که غاصب دولت باشد، ضامن پرداخت قیمت کامل زمین و ضامن تغییر زمین به حالت اولی آن(ضامن پرداخت هزینه زیانی که به سبب غصب بالای صاحب اصلی وارد شده است) می‎باشد؛ پس به همین اساس خرید جنس غصب شده از  شخص دوم با در نظرداشت شرایط ذیل جواز دارد:

۱- غاصب باید دولت باشد؛ پس در این صورت این مال توسط دولت غصب شده است که باید دولت آن را به مالک اصلی آن واپس گرداند. بنابر این، شخص دوم غاصب قیمت زمین است؛ نه خود زمین؛ به همین اساس، شخص دوم مکلف به پرداخت قیمت جنس غصب شده نمی‎باشد؛ اما اگر غاصب شخص باشد؛ نه دولت؛ پس ضامن پرداخت قیمت جنس غصب شده مشتری‎ها می‎باشند؛ مشتری اول، دوم و به همین ترتیب سوم و....

۲- باید مشتری دوم، جنس غصب شده را از دولت به قیمت معمول بازار همان عصر گرفته باشد.

۳- باید هزینه ساخت و ساز ساختمان روی زمین غصب شده بالاتر از قیمت خود زمین باشد.

بنابر این، خلاصه‎ی پاسخ به پرسش تان قرار ذیل است:               

خریدن جنس غصب شده از دولت جواز ندارد؛ اما خرید آن از شخصی که از دولت خریده باشد، به دو شرط جواز دارد:

اول: به قیمت معمول بازار همان عصر خریده باشد؛ نه این‎که به شکل تحفه، بخشش و یا به اساس موقف دولتی خویش بدون پرداخت قیمت آن، بدست آورده باشد. هم‎چنان مشتری اول اگر انجمن و یا فرد معینی باشد، مشکلی ندارد.

دوم: باید هزینه ساخت و ساز ساختمان روی زمین غصب شده بالاتر از قیمت خود زمین باشد. در صورتی‎که زمین غصب شده را انجمن از دولت بخرد، دراین صورت برای جواز خرید این زمین، شرط سومی اضافه می‎گردد که باید انجمن به اساس شریعت اسلامی برگزار شده باشد؛ نه این‎که همانند شرکت‎های سهامی و امثال آن باشد.

پرسش دوم:

آیا مستفید شدن از سهولت‎ها و خدمات اتحادیه‎ها؛ بطور مثال: خرید اشیاء به طور اقساط و کمک‎های مالی در حالات مشخص برای اعضای اتحادیه جواز دارد؟

پاسخ:

 ما عدم جواز اشتراک ورزیدن در اتحادیه‎ها را تبنی نموده‎ایم؛ اما اگر اشتراک ورزیدن در اتحادیه‎ها به سان جواز کار باشد؛ مثلاً: اگر یک شخص در شغل(پیشه و حرفه) خویش بدون عضو بودن در اتحادیه و انجمن، کار کرده نمی‎توانست؛ یعنی عضو بودن در اتحادیه و انجمن لازمی باشد، کسب عضویت اتحادیه به هدف گرفتن جواز کار جائز است، و در این حالت، بهره مند شدن از خدمات و سهولت‎های اتحادیه که مخالف شریعت نباشد، جواز دارد. مثلاً: گرفتن کمک مالی بطور رباء(سود) نباشد.

خلاصه این‎که: در صورتی‎که اشتراک ورزیدن در اتحادیه و عضو شدن در انجمن جواز داشته باشد؛ پس بهره‎مند شدن و استفاده از سهولت‎ها و خدمات آن نیز جائز است، و اشتراک نمودن در اتحادیه زمانی جواز دارد که ثبت و اشتراک کردن برای هر کارمند همان شغل لازمی باشد.

برادر شما عطاء بن خلیل ابورشته

۱۲ محرم الحرام ۱۴۲۵هـ.ق

۴ مارچ ۲۰۰۴م

ادامه مطلب...

رژیم مصر قادر به محافظت از سربازانش نیست؛ آن‎ها فقط حسب توان از خون خودشان دفاع می‎کنند!

  • نشر شده در مصر

(ترجمه)

وزارت داخله مصر روز شنبه ۲۱ اکتوبر ۲۰۱۷م با نشر بیانیه‎ای اعلام نمود: «خشونت مرگباری که در منطقه صحرای الواحات در روز جمعه رخ داد، منجر به کشته شدن ۱۶ تن از نیروهای امنیتی، زخمی شدن تعداد دیگری از آن‎ها و مفقود شدن یک افسر امنیتی گردیده و در ضمن  ۱۵ تن از تروریستان کشته و زخمی شده‎اند.»

ای اهل کنعانه! این واقعیت رژیم ناتوان مصر را نشان می‎دهد که در معرض ناکامی و عقب ماندگی قرار گرفته است و حتی نمی‎تواند امنیت اعضاء، نگهابانان و حامیانش را تأمین کند. لذا، ناکامی اقتصادی و آن‎چه که شما از نتیجه همکاری‎های حاکمان تان به تصامیم و توصیه‎های بانک جهانی و حتی ناامنیِ که از آن رنج می‎برید-با این حال حاکمان تان از شما می‎خواهند تا در مقابل این همه صبور بوده و به خاطر حفظ آن مشکلات را تحمل کنید- با وجودی‎که سودی برای شما مردم کنعانه ندارد، با آن‎هم، آن‎ها اکنون ثابت کرده‎اند که قادر به محافظت از خون شما نیستند و در ضمن از علاقه بیش از حدشان نسبت به تروریزم ساخته و پرداخته خود دست بردار نیستند.

ای اهل کنعانه(مصر)! حاکمان شما در مقابل تروریزم نمی‎جنگند؛ بل آن‎ها کسانی‎اند که علیه دین و عقیده شما می‎جنگند که یگانه تهدید در مقابل دشمنان تان می‎باشد. هدف اصلی آن‎ها در این جنگ همانا دور نگهداشتن شما از دین و از قدرتی می‎باشد که بر شما توانایی ازبین بردن نفوذ غرب را می‎دهد و شما را از وابستگی و تسلیم شدن به نماینده‎های آن‎ها آزاد می‎سازد. این جنگ، جنگی است که با چیره شدن شما به نفوذ غرب برای سالیان درازی نقطه پایان می‎دهد، و یا پیروزی شما پیروزی واقعی در جهت برگشت دولتی است که بر اساس قوانین الهی بر شما اعمال گردیده و قدرت تان را دوباره روی کار خواهد کرد و آن جزء دولت خلافت راشده بر منهج نبوت، چیزی دیگری نیست که حزب التحریر در میان شما به آن فراخوانی نموده و برای حمل آن در این راستا پیوسته تلاش می‎کند.

ای افسران، سربازان و فرزندان مصر اعم از پولیس و ارتش! شما بخشی از مردم الکنعانه هستید و مشکل شما از مشکل آن‎ها بیش نیست؛ بل همه در تنگنا قرار گرفته‎اند. لذا آن‎چه که آن‎ها را رنج می دهد، شمارا نیز رنج می‎دهد؛ خون شما یک خون است و دردتان نیز یک درد است؛ زیرا آن‎ها خانواده‎های شما، برادران شما و از طایفه شما اند. رژیمی که از آن محافظت می‎کنید، از نوع شما نبوده؛ بل شما حیثیت ابزاری را برای این رژیم دارید که به خاطر کشتن خانواده‎ها و برادران خود و نیز به خاطر سرکوبی کسانی‎که در صدد تغییر این نظام اند، مورد استفاده قرار گرفته‎اید و خون شما تنها چیزی نیست، تا آن‎جا که می توانید، از آن محافظت کنید.

آیا خون تان را به نفع دشمنان و نائبان رژیمی می‎ریزانید که بر شما مسلط اند و آماده اند تا از شما قربانی گرفته و خون تان را برای تجارت با دین تان در جهت جلوگیری از بازگشت دوباره زندگی اسلامی می‎ریزانند؟ بنابر این، از اطاعت به این رژیم اباورزید، ریسمان حمایت تان را از آنان قطع کنید و با کسانی متحد شوید که خیر شما و خیر امت را می‎خواهند. به خاطر رهایی سرزمین تان از زیر سلطه دشمنان تان صادقانه و مخلصانه تلاش نمایید. با برادران تان در حزب التحریر یک‎جا شده و در کنار آن‎ها به حمل دعوت بپردازید و از آن‎ها حمایت کنید تا باشد که با تأسیس دوباره یگانه دولت اسلامی(خلافت) شکوه و جلال تان را دوباره حاصل نموده و از بهترین سربازان آن قرار گیرید.

قبل از آن‎که مورد باز پرس الله سبحانه وتعالی در باره برادران تان و خون‎هایی خود و خون‎هایی که ریخته‎اید، قرار گیرید، به الله سبحانه وتعالی توصل جویید و از دین و قوانین او تعالی مراقبت کنید تا باشد که مورد رحمتش قرار گیرید. لذا این پیروزی و توانمندسازی از طریق شما در جهت احیای دولتی میسر است که  یگانه حامی شما بوده و تضمین کننده عزت و ثروت تمام مردم می‎باشد، و ما از الله سبحانه وتعالی می‎خواهیم تا هر چه زودتر این دولت با شکوه را بالای ما حاکم گردانیده و ما را از جمله شاهدان و سرابازان آن گرداند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾

[انفال: ٢٤]

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده اید! دعوت الله(سبحانه وتعالی) و پیامبرش(صلی الله عله وسلم) را اجابت کنید، هنگامی که شما را به سوی چیزی فرا میخ وانند که شما را حیات می بخشد، و بدانید که الله(سبحانه وتعالی) میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همه شما(در قیامت) نزد او گردآوری می شوید.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر -ولایه مصر

ادامه مطلب...

شماره ۱۵۴ جریده الرایة به نشر رسید

  • نشر شده در مرکزی

(ترجمه)

در این شماره میخوانید:

  • سخن هفته: ای مسلمانان! این نظام‎ها با عقیدۀ اسلامی هیچ ربطی نداشته بلکه خزانه و ذخیره‎گاه فسادهای دائمی است، که از یک خیانت به خیانت بزرگ‎تر و از یک جرم به جرم بدتر از آن منتقل می‎گردد؛ بناً همه باید بگوییم: ای حکام جاهل دیگر بس است. دست همت بر کمر زده و شب و روز برای از سرگیری زندگی اسلامی کار و تلاش نموده؛ خلافت راشده بر منهج و روش نبوت را برپا نماییم؛ تا این‎که سیاست‎مداران بزرگ و ربانی تحت سایه آن دولت، امور امت را به درستی رهبری نموده، و برای کسب رضایت الله متعال بکوشند، و در آن زمان غرب کافر و استعمارگر خواهد دانست که بازگشت شان به کجا و سرنوشت شان چگونه است.
  • سرمقاله: بیانیه بلفور: یک قرن سیاست استعماری تحت خرقه مشروعیت بین‎المللی؛
  • گردش و سیاحت تیلرسون و استراتیژی تسلط پیداکردن؛
  • حاکمان مسلمین و تب و تاب توفق امنیتی(فلسطین) با دولت یهود؛
  • سیاست امریکا در عراق واضح است؛ پس چرا حیرت و تعجب؟!
  • سرمایه‎داری و فکر حل و فصل؛ نشأت و خطر آن؛
  • بررسی سیاست امریکا در سوریه بعد از به میان آمدن تنظیم الدولة(داعش)؛
  • بودایی‎ها بعد از کوچاندن مسلمانان روهینگیایی از دیار شان، ثروت‎های شان را به غارت بردند؛
  • فرق میان دارالندوة، شورای امنیت و ملل متحد؛
  • عدول کردن‎ها، نه تجدید نظر و بررسی‌‎ها‌؛
  • حمایت قطر از بعضی گروه‎های مسلح در سوریه برای سرنگونی انقلاب؛
  • دولت مسئول خودکشی‎های رو به رشد در اردن است؛
  • جنایت نیرو بخشیدن به نظام اسد مجرم؛
  • بحران یمن با بازگشتن به سوی الله متعال حل می‎گردد نه با مراجعه به ملل متحد.

برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:

 http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html

ادامه مطلب...

حاکمان پاکستان هنوز هم تلاش دارند تا اتهامات امریکا علیه پاکستان را اثبات کنند

(ترجمه)

خبر

رهبری نظامی پاکستان در ۱۳ اکتوبر ۲۰۱۷م، نجات یک خانواده کانادایی را که توسط یک گروه وابسته به طالبان بازداشت شده بود، اعلام کرد. رهبری نظامی گفت: «عملیات نجات پس از آن صورت گرفت که آن‎ها اطلاعات را از جانب ایالات متحده امریکا مبنی بر انتقال این خانواده به مناطق قبیله‏‎‎‎ای از مرز افغانستان دریافت نمودند.» جنرال مجگین آصف غفور در یک برنامه تلویزیونی گفت: «قرار اطلاعات امریکا روز چهارشنبه ساعت چهار بعد از ظهر، گروگانان در حال انتقال بودند که نیروهای ما موتر حامل آن‎ها را طبق اطلاعات ردیابی شده، ساحه را زیر پوشش قرار دادند تا این‎که بالآخره موفق به نجات این خانواده شدند.»

تبصره

پس از سخنرانی ترامپ در ۲۱ اگست ۲۰۱۷م، فضاء قسمی توسط این رژیم ایجاد شد تا اظهار نماید که رهبری نظامی و سیاسی پاکستان طبق دساتیر امریکا عمل کرده است و در عین حال تلاش می‎نماید تا سیاست خارجی پاکستان را تغییر داده و اهداف امریکا را در منطقه تأمین کند.

ترامپ گفت: «پاکستان باید برای کمک به پیروزی امریکا در افغانستان بیشتر تلاش کند.» هم‎چنان افزود: «آن‎ها دقیقاً همان تروریست‎هایی اند که ما در حال حاضر با آن‎ها در جنگ قرار داریم؛ ولی این پالیسی باید تغییر کند و بلافاصله تغییر خواهد کرد.» بدین اساس در پاسخ به رویکرد خصمانۀ ادارۀ ترامپ در رابطه به پاکستان، رژیم پاکستان با به تعویق انداختن ملاقات وزیر خارجه این کشور با امریکا، می‎خواهد افکار عامه را تغییر دهد؛ اما بر عکس وزیر خارجه پاکستان به روسیه، چین، ترکیه و ایران فرستاده شد تا باشد که اظهارات طرفداران پاکستان را از کشورهای مربوطه دریافت کند. هر چند جنرال قمر باجوا بسیار زود واضح ساخت که این کار طبق معمول با امریکا صورت می‎گیرد. هم‎چنان او سعی کرد تا طوری جلوه نماید که توجه نیروهای مسلح ضد امریکایی را به خود جلب کند.

هنگامی‎که باجوا با دیوید هیل، سفیر امریکا در ۲۳ اگست ۲۰۱۷م دیدار نمود، گفت: «ما هیچ‎گونه توقعی مالی و نظامی از سوی امریکا نداریم و نیازی نمی‎بینیم که امریکا ما را در این راستا همکاری کند؛ بل ما نیازمند اعتماد، درک و تصدیق همکاری‎های خود از جانب امریکا می‎باشیم.»

پس از یک ماه خود نمایی‎ها و نیرنگ‎ها، وزیر خارجه پاکستان به تاریخ ۱۰ اکتوبر ۲۰۱۷م، اظهار نمود که: «اسلام آباد حاضر است تا امریکا را در زمینه عملیات مشترک علیه شبکه حقانی همکاری نماید.» او هم‎چنان علاوه نمود که: «جنرال قمر جاوید باجوا فرمانده ارتش پاکستان یک ماه قبل در دیدارش با اشرف غنی رئیس جمهور افغانستان عین طرح را در میان گذاشته است.» پس جای تعجب نبود که رهبران سیاسی و نظامی پاکستان بدون هیچ نوع دلهره طبق اطلاعات امریکا عمل نموده و شهروندان کانادایی را نجات دادند. با انجام این کار، حکام پاکستان اتهاماتی را که ترامپ علیه پاکستان به کار بست، که همانا شورشیان افغان در خاک پاکستان پناهگاه امن دارند و لذا پاکستان باید بیشتر کار کند، تأیید نمودند.

بناً این نمایشنامه نجات در خاک پاکستان همانا بازتاب واقعه ایبت آباد در ماه می۲۰۱۱م، می‎باشد. از این‎رو، سران سیاسی و نظامی پاکستان به امریکا کمک کردند تا یک بار دیگر اتهامات را علیه پاکستان اثبات کنند. این در حالی است که آن‎ها اجازه حمله امریکا به ایبت آباد را برای گرفتن اسامه بن لادن دادند و مردم هم می‎دانستند که سناریوی اجرا شده کاملاً از طرف امریکا بود. پس بدون شک امریکا می‎توانست زوجی که در طول پنج سال گذشته در افغانستان بود، ردیابی کند؛ ولی چنین نکرد تا این‎که چند روز پیش به طور ناگهانی پاکستان را از جریان آگاه می‎سازد که اسیران آن‎ها در حال انتقال به پاکستان اند. امریکا هیچ‎گونه تلاشی را به خرچ نداد تا آن‎ها را در خاک افغانستان نجات دهد؛ بل انتظار فرصتی را داشت تا به طور کامل به سوی دیگری هدایت شوند.

بیانیه ترامپ بیانگر این امر است، او نجات این خانواده را در کاخ سفید اعلام نمود که همکاری دولت پاکستان نشان می‎دهد، امریکا توقع دارد تا تلاش بیشتری را در راستای تأمین امنیت در منطقه نماید. بنابرین، رهبری سیاسی و نظامی پاکستان تنها کسانی را نجات می‎دهد که در تطبیق پالیسی خارجی امریکا در این منطقه همکاری نماید. این همه در حالی است که نسبت به خواسته‎های صدها تن از کسانی‎که به اسلام و قضیه سرنوشت ساز(خلافت) امت را فرا می‎خوانند و در عین حال خواستار نقض هماهنگی با امریکا می‎باشند، هیچ‎گونه توجهی صورت نمی‎گیرد. چنان‎چه در ماه می ۲۰۱۲م، نوید بت سخنگوی حزب التحریر-ولایه پاکستان به طوری غیرقانونی ربوده شد و هیچ کس به ادعای خانواده این داعیان از ربودن غیر قانونی آن‎ها گوش نکرد.

هیچ شکی نیست که امریکا بدون کمک پاکستان توانایی اجرای اهداف سیاست خارجی خود را در منطقه داشته باشد. پس باید گفت: به محض این‎که خلافت بر منهج نبوت تأسیس شود، دست حامیان امریکا قطع خواهد شد و نیروهای مسلح ما و سازمان‎های اطلاعاتی به سوی امریکا حرکت داده خواهد شد تا آن‎ها را ذلیل نموده از منطقه عقب برانند.

﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ﴾

[توبه: ۱۴]

ترجمه: با آن ها بجنگید تاالله(سبحانه وتعالی) با دستان شما عذاب شان کند، آنان را رسوا سازد، شما را بر آن ها پیروزی دهد و سينه ای گروهی مؤمنان راشفا می بخشد.

نویسنده: شهزاد شیخ

معاون سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

کرملین، طبق معمول به غلامی قصر سفید عادت کرده است

(ترجمه)

خبر

به تاریخ 5 سپتمبر 2017م، سرخط تمام اخبار روسیه در مورد رسیدن شاه عربستان سعودی به این کشور بود؛ به ویژه خبرگزاری"Vesti.Ru" چنین گزارش داد: «بر اساس گفته های ولادیمیر پوتین، دیدار سلمان بن عبدالعزیز آل سعود شاه عربستان سعودی، به روسیه یک رویداد مهم می باشد.» رئیس فدراتیف روسیه اشاره کرد که این اولین دیدار شاه عربستان سعودی از روسیه در طول تاریخ می باشد. او گفت: «من مطمئین هستم که دیدار شما به عنوان یک انگیزۀ خوب برای توسعه روابط بین دولت های ما تأثیر خواهد کرد.» سخنگوی دولتی اضافه کرد که: «شاه عربستان سعودی با ولادیمیر پوتین گفتگوهای مختلف خواهد داشت. در میان موضوعات اصلی که ممکن است توسط رهبران مورد توجه قرار گیرد، وضعیت بازار نفت، همکاری نظامی-فنی سوریه و بحران در روابط میان عربستان سعودی و قطر مورد بحث قرار خواهد گرفت.»

تبصره

این بازدید شاه عربستان سعودی بسیار مورد توجه رسانه های روسی قرار داشت. توجه بیشتر را، همراهان و هزینه های مالی فراوان سفر شاه عربستان به خود جلب کرده بود. نتیجه رسمی این مذاکرات، توافقنامه ها برای خرید سلاح، همکاری اقتصادی و البته موضوع سوریه نیز گفته شده است.

هزینه های گزاف و ناعادلانه پادشاه در جریان این بازدید، بیش از 1 هزار تن همراهان و خدمتکاران ، اقامت در هوتل های مجلل در مرکز مسکو و بیشتر از این ها، تمام این نمایش ها به هدف نشان دادن این بود که شاه عربستان چگونه مجلل و به خوش گذرانی زنده گی می کند. قراردادهای عرضه سلاح با وجود این واقعیت که اخیراً عربستان سعودی قراردادهای مشابه با امریکا را امضاء کرده است، عجیب و غریب به نظر می رسد. توافقنامه های اقتصادی در چنین زمانی که روسیه تحت تحریم های امریکا و اروپا قرار دارد، شماری از سؤالات زیادی را خلق می کند.

این سوالات زمانی مطرح می شوند و همه چیز در جای خود قرار می گیرند که در حال حاضر امریکا برای روسیه در قضیه سوریه و سرکوب مخالفین بشار اسد در حال باج دادن است. ما در حال حاضر به خوبی می دانیم که نقش فعال روسیه در کنار بشار اسد به عنوان جلاد و قاتل مسلمانان سوریه موقفی است که امریکا به روسیه داده است.

گمانه زنی ها مبنی بر ادعای حمایت کرملین از ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری امریکا، در نگاه اول، سخنان احمقانه ی ترامپ و رفتار بی شرمانۀ او، خاکی است که اداره قصر سفید به چشم میلیاردها انسان می پاشد. آن ها می خواهند نشان دهند که رهبری امریکا جدی نیست؛ اما در واقع ترامپ از قدرتمندان بسیار هوشیار در امریکا نماینده گی می کند. آن ها به طرز ماهرانه ای بسیاری ها را متقاعد ساخته اند که روسیه در راه حل مسئله سوریه با ابتکار و توانایی های خود شرکت می کند، تا حدی که حتی خود کرملین نیز به آن اعتقاد پیدا کرده است. روسیه هنوز خیال برگشتن به موقعیت بین المللی را منحیث بازیکن بزرگ برای حل مشکلات بین المللی همراه با امریکا، فرانسه و انگلیس، همانند شریک مساوی در سر می پروراند؛ در حالی که آخرین وضعیت امور این حالت معکوس این واقعیت را نشان می دهد.

سفر شاه سلمان به روسیه ممکن است طرح پنهان دیگری امریکا را به همراه داشته باشد. اخیراً با اطاعت از ترامپ، عربستان سعودی جایگاهی دیگری را بنام نظارت بر خلیج فارس بدست آورده است؛ اما ما می دانیم که امریکا یگانه بازیکن در این منطقه نیست. هم چنان انگلیس نیز یک رقیب فعال در مبارزه برای بدست آوردن موقف در این منطقه بوده و امریکا این را بسیار خوب درک می کند که در قطر، امارات متحده عربی، کویت، عمان و حتی خود عربستان سعودی، نیروهای باقی ماندۀ آن ها بصورت فعال با رژیم انگلیس همکاری می کنند که امریکا خواستار این امر نمی باشد.

امریکا که قدرت استعماری است، با تشنگی برای قدرت و نفوذ، از تمام توانایی هایش برای از بین بردن هرگونه نفوذ انگلیس در این منطقه استفاده می کند. مناقشه ایجاد شده میان عربستان سعودی و قطر یک نمونۀ واضح بوده که امریکا در تلاش است تا تمام حضور انگلیس را از قطر با استفاده از مزدور خود شخص شاه سلمان، بدور سازد. ممکن است که شاه سلمان به درخواست بادار خود ترامپ نزد پوتین آمده تا در مورد همکاری در آینده برای بیرون راندن انگلیس از منطقه خلیج فارس، به بحث بپردازد که اختلاف قدیمی میان انگلیس و روسیه برای این مورد بسیار مناسب است.

پوتین که به طور ساده لوحانه خواب می بیند، در صورتی که شرایط امریکا را پوره کند، امریکا او را به یک شریک برابر تبدیل خواهد کرد؛ اما این هرگز نباید فراموش شود که این می تواند، ثبوت تاریخ همکاری مخفی شوروی و امریکا در گذشته باشد. پوتین برای کارهای کثیف خود منحیث یک خانه شاگرد باقی می ماند و این در حال حاضر در واقعیت درحال اتفاق افتادن است.

شاه سلمان به نوبه خود با وجود این که یک پادشاه است، یک غلام امریکا باقی می ماند که از طریق سفر به کشورها، نماینده گی از منافع امریکا می کند؛ نه از اسلام و مسلمانان. شاه سلمان و خدمتکاران دربارش نیز در همین حالت باقی می مانند؛ نه ثروت و قدرت و نه زمین برای فامیل سعود بسنده است تا با افتخار ایستاده و ایالات متحده و دیگر کشورهای استعماری را ستایش کند. تنها پذیرش اسلام به عنوان یک نظام و هدایت کتاب الهی در زنده گی، مسلمانان را مورد ستایش قرار می دهد و برای غلبه بر قدرت های استعماری کمک می کند.

نویسنده: ایلدار خامزن

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

دروغ های مقامات امنیتی روسیه در مورد فعالیت های حزب التحریر باید فاش گردد!

  • نشر شده در روسیه

(ترجمه)

به تاریخ 17 اکتوبر سال روان میلادی، مقامات امنیتی در تاتارستان تعدادی از مسلمانان را به ظن دخیل بودن در فعالیت های حزب التحریر، دستگیر کردند. فردای آن روز، به اساس تصمیم محکمۀ نظارت بر اعمال تروریستی طبق دستور فدراسیون روسیه، مادۀ 205 بخش اول و دوم، علیه افراد ذیل حکم صادر شد.

۱- انیس غماز الدینوف متولد سال 1965م

۲- رونات خانانوف متولد 1986م

۳- آزاد زجایوف متولد 1989م

۴- اریک محمدوف متولد 1988م

۵- رایک حمیدولن متولد 1981م

۶- راسم مامیدوف متولد 1992م

۷- امیل شانجریوف متولد 1993م

رسانه های محلی و فدراسیون روسیه با بدست آوردن معلومات از جانب مقامات امنیتی محلی، موضوع خبری را زیر عنوان " سلول های سازمان های تروریستی را خنثی کنید" به نشر رساندند تا توجیۀ برای دستگیری ها در میان مسلمانان باشد. در این موضوع خبری ذکر شده بود که در جریان بازرسی خانه های شان، مقدار زیادی از نشریات بدست آمده است. نوار تصویری دستگیر شدن یکی از مظنونین نیز پخش گردید که در آن افراد نقاب پوش بر یک خانه حمله ور شده، کلکین را می شکنند و داخل خانه یکی از مسلمانان می شوند. نوار تصویری در ادامه نشان می دهد که مالک خانه با خواباندن روی زمین دستبند زده شده و نوار با نشان دادن کتب حزب التحریر به پایان می رسد.

بنا به برداشت مقامات امنیتی، بازتاب دادن سرخط این خبر بصورت اغراق آمیز در رسانه ها و نشان دادن نوار تصویری از مردان وحشتناک، مردم جامعه را در امر دستگیری "تروریست ها"  قناعت داده و خواهند پذیرفت که حزب التحریر برای مردم روسیه تهدید بوده است. با وجود این هم، آن ها نمی توانند تمامی جامعه را گول بزنند؛ چرا که کذب مسئولین نه تنها برای فامیل ها، اقارب و کسانی که متهمان را می شناسند، معلوم است؛ بلکه برای تمامی کسانی که آگاهی کمی از فعالیت های حزب التحریر-که یک حزب سیاسی است- داشته باشند، نیز آشکار است. برعلاوه، مردم حالا می فهمند که کتب نمی تواند دلیل برای فعالیت های تروریستی باشد؛ بلکه باالعکس است؛ چراکه سازمان های تروریستی بیشتر از خشونت های شان شناخته می شوند؛ نه از داشتن یک کتاب خانۀ بزرگ کتب اسلامی.

تمامی این دلایل می رسانند که دروغ های مقامات امنیتی در مورد حزب التحریر حتماً افشا خواهند شد. اعضای حزب التحریر که محکوم به خشونت شده اند، نیز حتماً رها شده و برای مسلمانان در امر پایداری و صبر در راه دعوت اسلامی الگو قرار خواهند گرفت. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿ وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ

[شعرا: 227]

ترجمه: کسانی که ستم می کنند، خواهند دانست که بازگشت شان به کجا و سرنوشت شان چگونه است؟!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در روسیه

ادامه مطلب...

ولایه سوریه : برنامه " چهل حدیث سیاسی "

  • نشر شده در ویدیوها

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال خورسندی اعلام می دارد که با حلول ماه مبارک رمضان برای بازدید کننده گان و تعقیب کننده گان سایت های حزب التحرير برنامه ویدیویی جدید را تحت عنوان  "چهل حدیث سیاسی " تقدیم می نماید . 

 

                                                   از منشورات حزب التحریر ولایه سوریه ارایه کننده : شيخ " أحمد الصوراني" 

      مقدمه " چهل حدیث سیاسی "

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه