دوشنبه, ۰۶ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

دفتر مرکزی: نگاهی به شماره جریده الرایه؛ جزء دوم

  • نشر شده در ویدیوها

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال افتخار و خورسندی اعلام می دارد که با نشر شدن هر شماره جدید جریده "الرایة" به هدف رسانیدن خیر و نیکی موجود در جریده از طریق این صفحه روی موضوعات آن تبصره می شود، پس با ما باشید.  "جزء دوم"

ادامه مطلب...

نامه سرگشاده حزب التحریر–ولایه سوریه به رهبران گروه های انقلاب سوریه

  • نشر شده در سوریه

(ترجمه)

بسم الله و الحمد لله و الصلاة و السلام علی رسول الله و بعد! از ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«إن مَثَلي ومَثَلَ ما بعثنيَ اللهُ به كمَثَل رجلٍ أتى قومَه فقال: يا قوم إني رأيت الجيش بعينيّ، وإني أنا النذير العُريان، فالنجاء.. فأطاعه طائفةٌ من قومه، فأدلجوا، فانطلقوا على مُهلتهم. وكذّبت طائفةٌ منهم، فأصبحوا مكانهم، فصبّحهم الجيشُ، فأهلكهم واجتاحهم.. فذلك مَثَل من أطاعني واتّبع ما جئتُ به، ومَثَل من عصاني وكذّب ما جئتُ به من الحق»

ترجمه: من و رسالتی که الله(سبحانه وتعالی) مرا به تبلیغ آن موظف نموده، به مردی می مانیم که نزد قوم اش آمده و خطاب به آنان می گوید: ای قوم! من لشکری را با چشم خودم دیدم که به جنگ شما می آمد و من بیم دهنده عریانم، پس خود را نجات دهید. بعضی ها سخنان آن مرد را باور نموده و از وی اطاعت کردند و شبانگاهان رخت سفر بسته و با استفاده از فرصت از آن جا رفتند؛ اما بعضی دیگر وی را تکذیب کرده و شب را در آن جا سپری نمودند و لشکر در هنگام صبح بر آنان هجوم آورده و آنان را نیست و نابود نمودند. این مثال کسانی است که از من اطاعت نموده و از رسالت من پیروی می کنند و یا از امر من سرپیجی نموده و حقی را که با خود آورده ام تکذیب می کنند.

اصطلاح "بیم دهنده عریان" که در حدیث شریف گفته شده به این معنی است که هرگاه کسی خواسته باشد قوم اش را از خطری که آنان را احاطه نموده و باید از آن حذر داشته باشند بیم دهد، لباس هایش را از تن بیرون کشیده و در حالی که به سرعت به جانب آنان در حرکت است، با لباس اش به سوی آنان اشاره می کند تا آنان را از خطر پیش آمده آگاه نماید. این کار را معمولاً کسی انجام می دهد که پیشاپیش کاروان در حرکت بوده و رهبری آن را در دست دارد؛ زیرا در معرض دید همه قرار داشته و همه به او توجه دارند، ضمن این که موقعیت او در پیشگامی بهترین موقعیت برای ترغیب و تشویق کاروانیان جهت آماده شدن برای رویارویی با دشمن می باشد.

در حال حاضر دیده می شود که رهبران انقلاب بزرگ مان، اندک اندک دست از مبارزه بر می دارند، در حالی که جنگ هنوز پابرجاست، سلاح از دوش برداشته و آماده استراحت می شوند، در حالی که لشکرهای دشمن در کمین نشسته و خود را آماده انجام حملات غافل گیرانه می نمایند. این رهبران و فرماندهان اینک به شدت نیاز به "بیم دهنده عریانی" دارند که با تکان دادن لباس های خویش، به خطر لشکر دشمن اشاره نموده و با سخنان تند و تیز خویش از دسیسه هایی که آنان را احاطه نموده آگاه نموده و برای شان هشدار دهد که خطرهای بزرگی در انتظار شما قرار دارد تا آنان را از خواب غفلت بیدار نموده، راه نجات را به آنان نشان دهد، با صدای بلند در میان شان فریاد زند و هشدار دهد که: ای قوم! من همان بیم دهنده عریانم، پس خود را نجات دهید، خود را نجات دهید.

حزب التحریر به حجم بزرگ اشتباهی که بسیاری از رهبران گروه های انقلابی در آن قرار گرفته اند، پی برده و خوب می داند که اگر این رهبران به همین منوال ادامه دهند، انقلاب و تمام امت را با مشکلات و بلاهای بزرگی مواجه خواهند نمود. بناً تصمیم گرفتیم به صفت که "بیم دهنده عریان" این نامه سرگشاده را به سوی آنان فرستاده و فریادزنان، آنان را از خطرهایی که احاطه شان نموده هشدار دهیم، به امید این که گوش های شان این فریاد را شنیده و این نامه در دل های شان جای باز کند. به این ترتیب الله سبحانه وتعالی دروازه های رحمت و مهربانی اش را به سوی همه ما بگشاید، انقلاب مان را از این تنگنایی که در آن قرار گرفته به سلامت بیرون برده، ما را از زیر یوغ حاکمیت های ستمگار نجات دهد و نور نصرت، عزت و یاری اش را نصیب مان نماید تا زنده گی پر از خیر و برکتی را در زیر چتر خلافت راشده بر منهج نبوت آغاز نماییم.

ای رهبران گروه های انقلاب! شما خود شاهد هستید که کشتی انقلاب به خاطر عملکردهای شما درهم شکسته و رو به غرق شدن است، سایر مناطق آزاد شده که هنوز در اختیار شما قرار دارد، پراگنده، از هم پاشیده و در معرض چانه زنی کسانی است که با دشمنان تان سازش می کنند. دساتیر صادره از اتاق های فرمان امریکا و توافقات دشمنان اسلام در آستانه، ژنیو و ریاض، به شمول آتش بس با نظام بشار، مشارکت با وی در حکومت و تن دادن به معامله بر سر قربانی هایی را که امت در طول هفت سال گذشته در سرزمین شام داد، کلمه به کلمه عملی می کنند.

در شهر درعا که دروازه ورود به دمشق تلقی می گردید، دست و پای انقلابیون به زنجیر کشیده شد و جنگی که با شعار "مرگ و نه ذلت" آغاز شده بود، متوقف گردید. در غوطه نظام بشار توانسته زمام امور را به دست گرفته و شروع به اعمال فشار و بمباردمان نماید؛ زیرا دو گروه مسلط بر آن: جیش الاسلام و فیلق رحمان، پیوسته با هم درگیر بوده و هرازگاهی تنها اسیران را با هم مبادله می کنند، در حومه شمال حمص به مجاهدین مخلص اجازه داده نمی شود تا جبهات استراتیژیک را فتح کنند و این در حالی است که افراد بزدل و متزلزل همواره ساز منطقه گرایی سر را می دهند و اوضاع انقلاب و مردم را در این منطقه رو به وخامت گذاشته اند.

نظام بشار در مناطق شرقی رفته رفته بالای مناطقی که گروه داعش در اختیار دارد، تسلط پیدا می کند و داعش این مناطق را در حالی از دست می دهد که فهم آلوده و غلط اش از خلافت و اسلام را در آن به نمایش گذاشته و اکنون آن را ترک می کند، بدون این که حتی یک تن از ساکنین آن مناطق از رفتن آنان اظهار تأسف و ناراحتی نماید. نیروهای سوریه دموکرات نیز در این مناطق در حال پیشرفت می باشند، نیروهایی که آماده خواهند بود تا مناطق زیر تسلط خویش را برای نظام بشار واگزار نمایند. زمانی که رهبران کردها نقش شان را در خدمت گزاری به امریکا به انجام رسانیده و مطمین شوند که دولت مستقل کردستان که برای شان وعده داده شده در حقیقت سرابی فریبنده ای بیش نیست.

ترک ها موفق شدند، مناطقی را که با راه اندازی عملیات موسوم به درع فرات تسخیر نمودند، انقلابیون را اغوا نموده، انقلاب را به قتل رسانند و در حال حاضر خود را آماده می کنند تا انقلاب را در منطقه حومه غربی حلب و ادلب نیز به قتل برسانند؛ زیرا این مناطق در حال حاضر تبدیل به پایگاه انقلابیون و آخرین قلعه انقلاب تبدیل گردیده و غرب کافر در پی آن است تا آن را با رنگ تروریزم رنگ آمیزی نماید. گروه تحریر شام را نیز دیدیم، چگونه در دامی قرار گرفت که توان رهایی از آن را ندارد؛ چنان چه به تدریج تشویق شد تا با گروه احرار شام وارد جنگ شده و بسیاری از مناطق شمال غرب را که از دست نظام آزاد کرده شده بود، زیر تسلط خود در آورد و میان دو گزینه ای قرار گرفت که هر دو غلط بود و گمان می کرد، راه سومی وجود ندارد.

گزینه اول این که: در فهم و تطبیق اسلام، مانند داعش دچار اشتباه شده و آن را از یک دیگر جدا معرفی نموده و مناطق زیر تسلط خودش را به ویرانه هایی تبدیل نماید و در نتیجه آن مردم را از برنامه سرنوشت ساز و بزرگ اسلام متنفر کرده و به این ترتیب مردم را آماده کند تا در آینده از هرگونه برنامه سیکولریستی و هر نوع نیروی اشغالگری با آغوش باز استقبال نمایند. گزینه دوم این که مانند دیگران، تن به دساتیر کفار و مزدوران شان داده و جان و مال مردم را در اختیار سیکولران و جیره خوارانی قرار دهند که در قدم نخست از غرب و سپس از نظام بشار اسد حساب می برند و استدلال شان این باشد که ما می خواهیم ادلب را از سرگذشتی نجات دهیم که رقه و موصل به آن گرفتار شد.

مفکوره ای که در این اواخر زیر عنوان اداره مدنی مطرح گردید، در حقیقت تلاشی است برای این که به غرب نشان داده شود که ما دیگر تروریزم نیستیم؛ بلکه تبدیل به بره های چرب و نرمی که به ساده گی می توان ما را بلعید، شده ایم. هدف از طرح این مفکوره آن است که انقلابیون هدف اساسی شان را که در جریان دو سال نخست انقلاب برجسته و روشن گردید و آن این که نظام بشار را سقوط داده و حاکمیت اسلام را جایگزین آن کنند، فراموش نموده و سرگرم این مفکوره شوند و در نهایت آنان را یک گام به سوی زندان نظام نزدیک تر نمایند. آن ها مفکوره اداره مدنی را به شکل عام مطرح نمودند و هدف از آن را در دو بخش باز گذاشتند؛ یا این که این اداره می تواند تنها به عنوان یک اسلوب اداری به منظور توحید فعالیت های خدماتی در مووسسات واحدی به کار گرفته شود و یا این که می تواند حکومت کوچک سیکولری باشد که از نظر سیاسی وابسته به مزدوران ائتلاف باشد.

فراخوان جدیدی را که شورای اسلامی سوریه، به ادعای ایجاد وحدت میان گروه ها زیر فرمان وزارت دفاعی که حکومت انتقالی آن را تشکیل دهد، نیز در اصل تلاشی است که شکست خوردگان داخل و فریب خوردگان غرب آن را راه اندازی نموده و می خواهند، این وزارت از نظر سیاسی وابسته به ائتلاف خاینانه سیکولر باشد. همان ائتلافی که سرگرم آماده گی ها برای یک جا شدن با دشمنان انقلاب در دسیسه خانه مسکو و قاهره می باشد تا ساختار واحد سیاسی را زیر فرمان نظام خونخوار تشکیل داده و خبر مرگ انقلاب را اعلام نمایند و به این ترتیب بسیاری از رهبران گروه های وابسته نیز تن به این فراخوان داده و آن را بپذیرند. کسانی که این فراخوان را مطرح نموده اند، می ترسند که مبادا برنامه اسلامی که انقلاب به خود گرفته بلای جان آنان شود.

بناً تلاش می کنند تا از پیشرفت آن جلوگیری نموده و رنگ و بوی اسلامی را کاملاً از آن بگیرند و در عین حال در میان گروه های نظامی یک بار دیگر فتنه انگیزی نموده و آنان را به جان هم بیندازند تا به این ترتیب راه برگرداندن انقلابیون مخلص شام به سوی دام هایی هموار نمایند که توسط نظام بشار و ائتلاف ظالمانه جهانی علیه انقلاب، پهن گردیده اند. آنان در تلاش برای زمینه سازی به این فراخوان شان طوری وانمود می کنند که انگار ما به زیر نام مسلمان و گروه های مجاهد، توان و امکانات این را نداریم تا کنار هم جمع شده و وحدت را ایجاد نماییم. بناً بهتر است که بر اساس یک برنامه مشترک ملی و سیکولریستی خفت بار جمع شویم؛ زیرا بیرون شدن از زیر یوغ نظام بین المللی مستحیل بوده و فیصله ای که غرب در مورد ما نموده به هیچ وجه قابل تغییر نمی باشد.

ای رهبران گروه های انقلابی! آیا اینک پس از آن که هزاران هزار تن شهید شد، صدها هزار مجروح، معلول و اسیر گشت، بیشتر از ده میلیون بی خانمان و مهاجر شدند و ده ها هزار منزل ویران و هزاران مکتب، شفاخانه و بازار با خاک یک سان گشت. آیا اینک پس از این همه قربانی ها را که هزینه این انقلاب نمودید، می پذیرید که سر افگنده و ذلیلانه مجدداً به دامن نظام جنایتکار بشار برگردید تا بار دیگر پشت مردان آزاده سرزمین شام را با تازیانه های وحشت خویش سرخ و کبود نموده و خواهران آزاده مان را به سوی بازداشتگاه ها سوق دهد؟ مگر می دانید که با تن دادن به دسیسه های کفار و منافقین، به علاوه ذلت و خواری که نصیب تان خواهد شد، تمام دست آوردهایی که در این سال های خونین داشتید، با دستان خودتان به باد خواهید داد!

هرچند اسبابی که این بلاها و مصیبت ها را به بار آورد و انقلاب را به این جا کشانید و باعث این همه مشکلات و خطاهای کشنده گردید، برای همه گان روشن است؛ اما باز هم از باب تذکر می خواهیم یاد آوری نماییم که دلیل اصلی و اساسی آن، این بود که شما-ای رهبران گروه ها– با دشمنان انقلاب، اعم از دولت های غربی و نظام های وابسته به آن، ارتباط برقرار نمودید. این دولت ها و نظام ها بر خلاف باور قلبی خویش، شما را حق به جانب خوانده و انقلاب تان را یک انقلاب راستین می نامند. حکومت ترکیه، سعودی، قطر و اردن با استفاده از پول های زهرآلود سیاسی و از طریق دستگاه های استخباراتی شان، از همان ابتدای انقلاب با جدیت تمام تلاش نمودند تا با افراد برجسته و محرکین اصلی انقلاب و هم چنین رهبران گروه ها و سربازانی که از نظام جدا شده و به انقلابیون پیوستند، ارتباط برقرار نمایند. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ﴾

[انفال: ۳۶]

ترجمه: بى‏گمان كسانى كه كفر ورزيدند، اموال خود را خرج مى‏كنند تا(مردم را) از راه الله(سبحانه وتعالی) بازدارند.

با استناد به این آیت شریفه، با اطمینان و قاطعیت می توان گفت: آن کمک های مالی به هیچ صورت مخلصانه و در راه الله سبحانه وتعالی به مصرف نرسیده، بلکه به این منظور بوده تا روزی فرا رسد که آنان بتوانند با استفاده از آن، مسیر انقلاب را تغییر داده و مانع دست رسی آنان به هدف اصلی اش شوند که همانا سقوط دادن نظام مزدور بشار و تأسیس نظام خلافت به جای آن است، نظام خلافتی که در صورت برپایی آن، تمام دولت ها و نظام ها از هم پاشیده و اعتبارشان را از دست خواهند داد.

ما بارها شما را در خصوص این پول های کثیف هشدار دادیم؛ اما شما به هشدار ما توجه نکردید و همه می دانیم که صاحبان این دسیسه بین المللی با این پول ها موفق شدند که اهداف شومی را متحقق کنند. آنان در ابتدا توانستند گروه ها را از هدف اصلی شان که سقوط دادن نظام در زادگاه آن(دمشق) بود، منصرف کرده و با گرفتن قدرت تصمیم گیری از آنان، توانستند آنان را سرگرم زد و خوردهای بی فایده نمایند که این جا و آن جا راه اندازی می گردیدند. هم چنان، راه را به سوی وحدت بر سر برنامه درست به روی آنان بستند، بلکه حتی آنان را به جان یک دگر انداختند.

پذیرفتن نمایندگان سیاسی برای انقلاب که در اصل سیکولران مزدور بودند، سلسله ای از آتش بس های کاملاً غلط و گناه آلود با نظام را وارد روند انقلاب نمودند، دروازه گفتگو هایی را میان گروه ها و نظام در آستانه و ژنیو باز نمودند که سراسر تحقیر بود و نتجه آن تسلیم نمودن شهرهای کامل به دشمن و فارغ نمودن برخی مناطق از مردم برای جمع نمودن انقلابیون در آن ها بودند. برخی افراد سست عنصر تلاش نمودند که مسئله مصالحه با نظام را ترویج کنند و بدون شک هرگز ممکن نبود تا تمام این مصیبت ها و عقب گردها اتفاق بیفتند؛ اگر آن ارتباط نادرست برگزار نمی گردید، ارتباطی که انقلاب و انقلابیون را در گرو تصامیم دولت های کافر غربی قرار داد هرگز رخ نمی داد.

اگر یک گام دیگر به عقب برگردیم، خواهیم دید که دلیل اصلی و سبب واقعی که انقلاب را به این وضعیت ناهنجار و در این گرداب قرار داد، همانا افکار غلطی بود که به انقلابیون اجازه می داد تا آنان پول های حرام و کثیف را بپذیرند. این افکار قرار ذیل است:

اول: قاعده غلطی که از مفکوره سرمایه داری نشأت کرده(هدف، وسیله را توجیه می کند) انقلابیون این قاعده کفری را اصل قرار داده و فراموش نمودند و یا خودشان را به فراموشی زدند که الله سبحانه وتعالی نماز بدون طهارت و صدقه دزد را نمی پذیرد.

دوم: این تصور غلط که گویا منافع شان با دولت های بزرگ در تقابل قرار خواهند گرفت. این تصور غلط، درک و درایت بسیاری، به اصطلاح اسلام گرایان را منحرف نمود و در نتیجه از درک این حقیقت غافل ماندند که شما به صفت یک گروه هرگز نمی توانید خود را با یک دولت مقایسه نمایید. رابطه ای که در صورت پذیرفتن کمک های آن دولت، میان گروه شما و دولت کمک کننده به وجود خواهد آمد، قطعاً رابطه تسلط و حاکمیت آن دولت بالای شما و سوء استفاده از شما خواهد بود.

سوم: این مفکوره که ما حاضریم برای رها شدن از شر نظام بشار، حتی با شیطان هم پیمان شویم، بی خبر از این که هم پیمان شدن با شیطان ما را به پرتگاه های خطرناک تر و تسلط بیش تر نظام بشار را بالای مان خواهد کشانید؛ زیرا نظام خود مزدور و اجیر شیطان است و این که شیطان، سازمان خیریه نیست؛ بلکه حیوانات وحشی مجهز با چنگ و دندان های بران بوده و همراه شدن با آن به جز ندامت و افسوس چیز دیگری به بار نخواهد آورد. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ ۖ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا﴾

[نساء: ۱۲۰]

ترجمه: شیطان به آن ها وعده ها(ی دروغین) می دهد و به آرزوها، سرگرم می سازد؛ در حالی که جز فریب و نیرنگ، به آن ها وعده نمی دهد.

چهارم: این مفکوره که می توان به خاطر جلب منفعت و دفع ضرر، از اساسات شرعی هم کوتاه آمد، در حدی که این مفکوره مزخرف(مصلحت) در نزد بعضی ها که خود را عالم می دانند، تبدیل به معبودی شده که در کنار الله سبحانه وتعالی آن را عبادت می کنند.

پنجم: فهم مریض و غلطی که از سیاست شرعی در نزد آنان ایجاد شده، در حدی که صاحبان این فهم غلط، گمان می کنند که سیاست، یعنی کوتاه آمدن در برابر کفار، به قیمت زیر پا گذاشتن احکام شرعی؛ بلکه حتی دست کشیدن از دین الله سبحانه وتعالی به صورت کامل و روی آوردن به سیاست شرعی نیز در نزد آنان مطرح می گردد.

ای رهبران گروه های انقلاب! واقعیت تلخی که در آن قرار داریم و اسباب آن از نظر ما چنین است که با کمال امانت داری در این جا برای تان بیان نمودیم؛ چنان که قبلاً نیز بارها و بارها بیان نموده بودیم، اما واکنشی جز روی گرداندن و تجاهل از جانب شما ندیدیم.

و اما راه حل اساسی که ما برای تمام مشکلات انقلاب می بینیم و دوای مؤثری که برای تمام دردها سراغ داریم و شما را فرا می خوانیم که هرچه عاجل تر و پیش از آن که فرصت را کاملاً از دست دهید، بدان چنگ زنید، این است که با جدیت کامل و با احساس مسوولیت بیشتر در قبال سرنوشت انقلاب تان بیندیشید و فراموش نکنید که قربانیان داده شده در راه این انقلاب در چه سطحی بوده و میزان خطری که آن را احاطه نموده به کجا می رسد؟ هنوز فرصت هست تا در مسیر درست گام بگذارید و مسیر درست این است که اصول ثابت و غیر قابل تغییر انقلاب را با دقت و وضوح کامل مشخص نمایید که همانا سقوط دادن نظام بشار به صورت کامل، رهایی از نفوذ غرب استعمارگر و برپایی دولت امت، یعنی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت است. سپس به سرعت تمام روابطی را که با دشمنان انقلاب دارید، با دست رد زدن به پول های سیاسی کثیفی که از جانب آنان سرازیر می گردد، قطع نمایید. به تفرقه، اختلاف و رویارویی میان گروه ها پایان دهید و با راه اندازی مذاکرات برادرانه، بر اساس برنامه سیاسی واضح و برگرفته شده از کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم، به وحدت و یک پارچه گی دست پیدا کنید.

هرچند در گذشته نیز بارها و بارها شما را به سوی این راه حل فراخوانده بودیم؛ اما باز پاسخی بجز روی گرداندن و تجاهل از شما ندیدیم، اما باز هم ما به صفت برادران تان در حزب التحریر، حاضریم تا برنامه سیاسی واضح فوق الذکر را به شما پیشکش نماییم. به امید این که همراه با ما و زیر رهبری سیاسی ما به سوی رضایت الله سبحانه وتعالی حرکت نمایید، تا باشد اهداف انقلاب، مصلحت و سعادت امت را در هر دو جهان به دست آورده و امت را به عزت و شکوه و مجد گذشته آن بر گردانیم.

ای رهبران! ما می دانیم واقعیتی که شما اکنون در آن به سر می برید، با آن چه که ما شما را به سوی آن فرا می خوانیم، بسیار متفاوت و فاصله میان آن بسیار زیاد است؛ اما کسی که خواسته باشد خود را از این مهلکه نجات دهد و خود و اهل خویش را از شری که به آنان روی کرده و به هیچ کس هم رحم نمی کند، وقایه نماید، نیاز جدی و مسوولیت حتمی است که هر نوع سهل انگاری در برابر آن می تواند جبران ناپذیر باشد. در عین حال، قسم به الله سبحانه وتعالی، این کار برای کسانی که یگانه شرط آن را داشته باشند که همانا اخلاص نیت به الله سبحانه وتعالی و توکل درست به او تعالی است، بسیار سهل و آسان خواهد بود. شک نکنید؛ اگر ما دین الله سبحانه وتعالی را مخلصانه نصرت دهیم، او تعالی نیز ما را علیه دشمنان مان نصرت خواهد داد، حتی اگر تمام انس و جن علیه ما دست به کار شده باشند. چنان چه می فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُم﴾

[محمد: ۷]

ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده ايد، اگر الله(سبحانه وتعالی) را يارى كنيد، ياری تان مى‏كند و گام های تان را استوار مى‏دارد.

ای رهبران گروه های انقلاب! این است واقعیت غلطی که شما در آن به سر می برید، آن هم فرجام تاریکی که انقلاب را به جانب آن سوق می دهید و این هم یگانه روزنه نجات و امیدی که ما با کمال اخلاص و صداقت برای تان توضیح داده و شما را به سوی آن فرا می خوانیم تا باشد که با حرکت نمودن به جانب آن و با ادا نمودن مسوولیت تان به گونه درست و استحکام بخشیدن و تسلیم نمودن امور انقلاب به اهل آن، خود و پس از خود تمام امت را از مهلکه نجات دهید. این ها فریاد و نصیحت کسانی است که شما را دوست داشته و از روی مهربانی و حرص زیاد به نجات شما و امت، آن را به گوش شما می رسانند. آنان کسانی هستند که لشکر را با چشمان خویش دیده و اینک با تکان دادن لباس خویش به شما هشدار داده و از خطر قطعی و سنگینی که شما را احاطه نموده آگاه می کنند.

سخن اخیر این که: ای رهبران گروه های انقلاب! بدانید این امتی که از آغاز انقلاب تا کنون جگر گوشه هایش را در اختیار شما قرار داده و دار و ندار خویش را همراه با شما در این راه گذاشته، هنوز هم آماده است تا این راه را با تمام دشواری هایش هم چنان ادامه دهد و در این مسیر تا فرا رسیدن نصرت و یاری الله سبحانه و تعالی در کنار شما قرار داشته باشد؛ اما به شرط این که روزنه امیدی وجود داشته و مطمین باشد که راه هنوز به صورت کامل به سوی پیروزی مسدود نگردیده است.

در عین حال این را نیز بدانید؛ اگر به همین وضع باقی مانده و مسیرتان را تغییر ندهید، باز همین امت است که این پیشگامی و رهبریت را از شما پس خواهد گرفت، چنان که از کسانی قبل از شما پس گرفت؛ زیرا قدرت از آن امت است و شک نکنید که آن را از هر کسی که به زور به چنگ آورده و از آن سوء استفاده نماید، چه زود و چه دیر، بازپس خواهد گرفت. بناً از قهر و غضب الله سبحانه وتعالی و سپس این امت، بر حذر باشید، امتی که مشتاقانه در پی آن است تا شریعت پروردگار اش را زیر پرچم رسول الله صلی الله علیه وسلم و رهبری خلیفه ای که عزت و عظمت از دست رفته اش را برایش برگرداند، برپا نماید.

﴿فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيم﴾

[نور: ۶۳]

ترجمه: خطاب كردن پيامبر(صلی الله علیه وسلم) را در ميان خود؛ مانند خطاب كردن بعضى از خودتان به بعضى(ديگر) قرار مدهيد. الله(سبحانه وتعالی)مى داند(چه) كسانى از شما دزدانه(از نزد او) مى گريزند؛ پس كسانى كه از فرمان او تمرد مى كنند، بترسند كه مبادا بلايى بديشان رسند يا به عذابى دردناك گرفتار شوند.

ای رهبران گروه های انقلاب! این بود فریاد و هشدار مان به شما، به امید این که به آن اهمیت داده و استجابت نمایید!

 حزب التحریر-ولایه سوریه

ادامه مطلب...

درگذشت یکتن از حاملین دعوت؛ مفکر بزرگ سیاسی یاسر غیث(ابو عمار)

  • نشر شده در اردن

(ترجمه)

﴿مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَىٰ نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾

[احزاب: ۲۳]

ترجمه: در ميان مؤمنان مردانی هستند كه با الله سبحانه وتعالی راست بوده‌اند و در پيمانی‎كه با او بسته‌اند، برخی پيمان خود را بسر برده‌اند و برخی نيز در انتظارند؛ آنان هيچ گونه تغيير و تبديلی در عهد و پيمان خود نداده‌اند.

حزب التحریر- ولایه اردن خبر درگذشت یکتن از شباب مخلص اوایل دعوت، متقی و پاک طینت؛ شیخ بزرگ و مفکر سیاسی "یاسر خلف غیث"(ابو عمار) را به امت اسلامی و مسلمانان اعلام می‎دارد.

ابو عمار ظهر روز شنبه ۱۴ اکتوبر ۲۰۱۷م به عمر ۷۱ سالگی به رحمت الهی پیوست. موصوف یکتن از حاملین دعوت بوده و تمام عمر خود را در راه اطاعت الله سبحانه وتعالی، اعادۀ زندگی اسلامی و ایجاد دولت خلافت راشده برمنهج نبوت سپری کرد. ابوعمار کسی بود که خستگی، تردد و سستی در راه خدمت به اسلام و دعوت، تأثیری بر وی نمی‎گذاشت. او هم‎چنان اعتماد به الله سبحانه وتعالی داشته و متیقن به نصرت و تحقق وعده‎ای اوتعالی بود. چنان‎که او سبحانه وتعالی می‎فرماید:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾

[نور: ۵۵]

ترجمه: الله به كسانی از شما كه ايمان آورده‌اند و كارهای شايسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد كه آنان را قطعاً جايگزين پيشينيان، و وارث فرماندهی و حكومت ايشان در زمين خواهد كرد تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان گردانند. همان گونه كه پيشينيان را جايگزين قبل از خودكرده است. همچنين آئين ايشان را كه برای آنان می‌پسندد، حتماً پابرجا و برقرار خواهد ساخت، و نيز خوف و هراس آنان را به امنيّت و آرامش مبدّل می‎سازد، مرا می‌پرستند و چيزی را انبازم نمی‎‌گردانند. بعد از اين وعده راستين كسانیكه كافر شوند، آنان كاملاً بيرون شوندگان بشمار میروند.

 و او بشارت دهنده، به بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز بود، که می‎فرماید:

«... ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةٌ عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: خلافت برمنهج نبوت دوباره خواهد آمد.

ابوعمار در راه دعوت و کار کردن برای از سرگیری زندگی اسلامی، سه سال مکمل را در زندان ظالمانۀ اردن بدون ملاقات کسی سپری کرده و تعذیب و شکنجۀ نزدیک به مرگ را توسط کارکنان امنیتی اردن و مجرمینی از عناصر(الرصدالثوری!)، نیروهای امنیتی سازمان آزادی بخش فلسطین متحمل شد. تمام این مصائب وی را از ادامۀ حمل دعوت با تمام توان و انرژی و با عزت نفس، باز نداشت.

از الله سبحانه وتعالی می‎خواهیم که گذشتگان امت اسلامی و مرحوم ابوعمار را شامل رحمت خود کرده و با انبیاء، صدیقین، شهداء و صالحین در جنت الفردوس حشر شان گرداند، حقا که اینان بهترین رفیق‎ها اند؛ هم‎چنان از او سبحانه وتعالی خواهانیم آنانی‎که به ابوعمار ظلم، تعذیب و شکنجه را روا داشته‎اند، انتقام بس سختی‎گیرد، و در پایان برای اهل مرحومی صبر جمیل و بهترین عزاء نیک را خواهانیم.

﴿إِنَّا للهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ﴾

ترجمه: ما از آنِ الله ايم و به سوی او باز میگرديم.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه اردن

ادامه مطلب...

اجازه رانندگی برای زنان سعودی؛ قدم دیگر در مسیر سیکولرستی!

  • نشر شده در سیاسی

ملک سلمان شاه سعودی، طی فرمانی شاهی برای زنان اجازه رانندگی داد، ضمن این فرمان، نکات مثبت، منفی و تمام شروط رانندگی را نیز صادر کرد. در این اواخر حکومت عربستان شاهد یک سلسله به اصطلاح پیشرفت، تغییرات واصلاحات اجتماعی بوده که بدون شک هدف از آن تخریب افکار و اجتماع در این سرزمین می باشد. درین میان، جریانات آزادی خواه از طریق شبکه های انترنتی دست به پخش و نشر افکار آزادی دینی، فرهنگی، تنوع‏گرایی، تجدد‏گرایی و آزادی برای زنان زده و خواستند که به این کار خویش آثار باقی مانده ای اخلاق و فرهنگ اسلامی را خدشه دار سازند.
 آن ها برای تحقق اهداف شوم خود و ایجاد لکه بر قوانین اسلام، از حمله بالای برخی قوانین وضعی شاهی؛ مانند قانون منع رانندگی برای زنان آغاز کردند. در حالی که تقنین حکومت شاهی بر اساس "هوی و خواهشات خانواده ی شاهی" استوار بوده و تقنین این نظام مملو از تناقضات و دوگانگی در داخل خود به هدف منع فتنه در جامعه که زنان را از رانندگی منع می کند، می باشد. این یک واقعیت واضح است که آن ها هیچ گاهی تطبیق اسلام، حفظ کرامت زنان و رفع مشکلات اجتماعی جامعه را نمی خواهند؛ بلکه هدف آن ها اولاً رضایت سیکولران جامعه همراه با رضایت طرف های اسلامی است تا با این دوگانگی، مردم و چوکی قدرت شاهی را حفظ نمایند.
سیکولران رانندگی زنان را یک قضیه ی حیاتی و محوری جلوه داده و اجازه رانندگی را پیروزی بزرگ بر خود اعلام نمودند. چنان چه قبلاً ذکر کردیم، این قانون بر می گردد به عرف و عادات آن جا و کدام رابطه ای به اسلام ندارد. هدف اساسی سیکولران قضیه رانندگی زنان نیست؛ بلکه هدف اساسی آن ها ازین هم بالاتر جلوه دادن ضعف اسلام و قوت قوانین وضعی غربی، فضاسازی مساوات بین زن و مرد و تطبیق توافقنامۀ "سیداو" وغیره قوانین غربی است که ولیعهد سعودی می خواهد تا مردم را با روحیه چارچوب طرح موسوم به "چشم انداز ۲۰۳۰، پیشرفت اقتصادی و اجتماعی‏ آماده سازد.
وی ضمن اظهارات اش در "العربیه" تأکید کرد تا تمام آزادی های وعده داده شده در قانون "قیمومیت" برای زنان را که در آن تغییرات فاحش بخاطر آزادی بیشتر برای زنان به وجود آمده، عملی خواهد کرد، و زن ها بعد از این می توانند بدون هیچ نوع ممانعت در مراسم و جشنواره های ورزشی اشتراک کنند.
 به این هدف وی یک کمیسون ویژه ی را زیر نام "هیئت ترفیه" تأسیس کرده و هیئت ترفیه در سال ۲۰۱۷م از جمله دست آوردهای خود، اجازه اشتراک زنان در جشن ملی و اشتراک آن ها در رقص و پا‏یکوبی را اعلام داشت که قبلاً زنان نمی توانستند در چنین مناسبت ها اشتراک نمایند. آن چه درین خصوص جالب است، رئیس هیئت بزرگان علمای سعودی ضمن فتوای خود ازاین فرمان شاهی استقبال کرده گفت: «الله سبحانه وتعالی خادم الحرمین شرفین را در پناه خود داشته باشد که برای مصلحت سرزمین و مردم اش در روشنایی شریعت اسلامی می اندیشد.» هرگاه وضعیت چنین باشد، پس کی حلال و حرام را تعیین می کند؟ این در حالی است که در سال ۱۹۹۰م مفتی سعودی رانندگی زنان را مخالف شریعت خوانده بود. چند ماه قبل نیز به حرمت آن تأکید داشت و آن را دروازه ی شر خواند که جالبیت آن این بود که در وسط یک روز دروازه شر بسته شد.
فشرده این که: این فرمان نه حکم شرعی است و نه پیروزی حقوق زنان؛ بلکه بخشی از سیکولرسازی سعودی است که دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا و وزیر خارجه آن کشور از آن استقبال کرده و آن را فرمان تاریخی خواندند. این فرمان راهی است برای گسترش سیکولریزم و از بین بردن هویت اسلامی سرزمین حرمین شریفین که به کمک الله سبحانه وتعالی هرگز  به این هدف پیروز نخواهند شد.

مبنع: جریده الرایه

ترجمه و تلخیص: عبدالحمید قربانی

ادامه مطلب...

حُکام عراق بخاطر پرچم ایجاد شده توسط انگلیس خشمگین‎اند؛ اما جنایات امریکا در مقابل مسلمانان آن‎ها را تکان نمی‎دهند! Featured

  • نشر شده در عراق

(ترجمه)

خبرگزاری "الصومریه" خبر مرگ رئیس جمهور اسبق عراق(جلال طالبانی) را که یک کُرد بود، اعلام کرد و مراسم رسمی تشییع جنازه در ولایت سلیمانیه در منطقه کردستان به‎عوض بغداد پایتخت این سرزمین، مانع حضور مقامات عراقی و سفیران کشورهای خارجی شد و در اعتراض به‎پیچانیدن جسد او با پرچم کُردی به‎جای پرچم عراق، منجر به‎صرف نظر تعدادی از کسانی‏که به نماینده‏گان پارلمان عراق حضور داشتند، گردید. این عمل را خیانت و غدر به رئیس جمهور؛ زیرا او سمبول یکپارچگی عراق بود، دانستند، و نیز این عمل را دومین ضربه به‎این سرزمین شمردند.

حالت شما عجیب است، ای حکام عراق(رهبران، رؤسا و فرماندهان)! آیا شما در مورد پوشانیدن یک جسد توسط یک تکه که خواه بیرق عراق باشد یا از کُردستان، برای شما توسط انگلیس طراحی شده است، ناراحت هستید؟ انگلیس که دولت محبوب ما(دولت خلافت) را به کمک نماینده‎گان عرب و ترک خود نابود کرد، دولتی‏که ما در آن مورد ستایش قرار می‏گرفتیم و پادشاهان شرق و غرب در سه قاره مطیع آن بودند. شما بر حالت خود باید گریه کنید، از ترس روزی‎که به سرنوشت طالبانی دچار شوید. رضایت با حاکمیت کفار بالای شما در سرزمین اسلامی؛ مانند عراق، توسط کفاری؛ مانند بوش، پاول بریمر و دیگران که برادران‎تان را تحقیر و زنان را با کمک شما مورد تجاوز قرار دادند، ثروت ما را به غارت بردند و نشانه‎های تمدن و تاریخ اسلامی ما را در عراق، سوریه، فلسطین، یمن، لیبیا، افغانستان، پاکستان و بسیاری دیگر از سرزمین‎ها از بین بردند.

آیا شما روزی‎که باداران و رهبران‎تان یک سوم حصه‎ی سرزمین عراق را به یک جناح جنایتکار تسلیم کردند، گریه و یا مخالفت کردید؟ کسانی‎که کار کردند تا شهرهای پر از ایمان و مردم شریف آن‎را به ویرانی و تباهی تبدیل کنند و باعث شدند تا آن‎ها بی‎خانمان و بدون کمک باقی بمانند؛ اما به‎جای آن، شما خاموش بودید و از تهی شدن منابع یک سرزمین عظیم لذت می‎بردید. شما اجازه دادید تا صندوق بین المللی پول و بانک جهانی آن را غارت کنند، تا زمانی‎که نسل‎های "در حال ظهور" فکر کردند که شما نفت و خاک عراق را فروخته‎اید، پس آن‎ها در چنین فاجعه که شما ایجاد کردید، چه خواهند کرد؟

 با این حال، ما سرانجام باور داریم که الله سبحانه وتعالی دین خود را پیروز خواهد ساخت، بنده‎گان صالخ خود را قدرت خواهد داد و آن‎ها را به اراده‎ی خود به‎زودی در زمین خلفاء و رهبران صالح خواهند گردانید، طوری‎که آن‎ها تمام سرزمین‎های مسلمانان را از پلیدی کفار استعمارگر پاک سازند و همه چیز را به مکان‎های مناسب آن بازگردانند و این برای الله سبحانه وتعالی مشکل نیست.

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾

[نور: ۵۵]

ترجمه: الله(سبحانه وتعالی) به كسانی از شما كه ايمان آورده‌اند و كارهای شايسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد كه آنان را قطعاً جايگزين(پيشينيان، و وارث فرماندهی و حكومت ايشان) در زمين خواهد كرد، همانگونه كه پيشينيان را جايگزين(طاغيان و ياغيان ستمگر) قبل از خود(در ادوار و اعصار دور و دراز تاريخ) كرده است(و حكومت و قدرت را بدانان بخشيده است). همچنين آیين(اسلام نام) ايشان را كه برای آنان می‌پسندد، حتماً(در زمين) پابرجا و برقرار خواهد ساخت، و نيز خوف و هراس آنان را به امنيّت و آرامش مبدّل می‌سازد(آنچنانكه بدون دغدغه و دلهره از ديگران، تنها) مرا می‌پرستند و چيزی را انبازم نمی‌گردانند. بعد از اين(وعده راستين) كسانیكه كافر شوند، آنان كاملاً بيرون شوندهگان(از دایره ايمان و اسلام) بشمارند(و متمرّدان و مرتدّان حقيقی می‌باشند).‏

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه عراق

ادامه مطلب...

سلمان و درخواست تأسیس مرکز جهانی برای مبارزه با اسلام

(ترجمه)

 خبر:

روز پنچ شنبه نشست سران سعودی و روسیه در مسکو آغاز یافت. درین نشست، ملک سلمان گفت: «امیدواریم تا روابط مان همراه روسیه برای ثبات جهانی تحکیم یابد.» وی هم چنان بر حرص کشورش به خاطر تلاش های بیشتر برای مبارزه با "تندروی یا تروریزم" و خشکاندن منابع تمویل شان تأکید نموده و خواهان تأسیس مرکز جهانی برای مبارزه با تروریزم شد. (منبع: عربیه نت، ۵ /۱۰/۲۰۱۷م(

تبصره:

روسیه ای که مسلمانان افغانستان و چیچین را قتل عام کرده است؛ روسیه ای که بالای شهروندان مسلمان خود حمله ور شده آن ها را دستگیر و تعذیب می کند و هر کدام شان را به حبس های طولانی ۲۵ سال محکوم می کند؛ روسیه ای که بیش از دو سال است که به منظور از بین بردن انقلاب مردم سوریه وحشیانه ترین کشتارها، وحشتناک ترین قتل عام ها و پلیدترین کارها را انجام می دهد و روسیه ای که دشمن اسلام و مسلمانان است.

در حالی که ملک سلمان در عوض آن علیه پوتین اعلام جنگ می نمود و همرای سایر حکام مسلمانان، ائتلاف نظامی را برای مبارزه با وی تشکیل می داد و یا هم در ضعیف ترین حالت ایمان، باید با وی قطع رابطه می کرد. به جای این همه، به روسیه رفته و با انعقاد ۱۴ توافقنامه به رگ های مرده یی اقتصاد آن دولت زنده گی دوباره می بخشد و ائتلافی را برای نابودی اهل یمن تشکیل می دهد.

بدتر از آن این که سلمان همراه پوتین دشمن اسلام و مسلمانان، به بهانه مبارزه با تروریزم اعلام جنگ را با اسلام شدت بخشیده و طالب تأسیس مرکز جهانی برای جنگیدن با اسلام می شود؛ زیرا معنی "تروریزم" نزد وی و باداران کافر غربی اش، چیزی جز اسلام نیست.  از این رو هر عمل و گفتاری که از حکام مسلمین سر می زند، برای مسلمانان نه تنها کم خردی و بی ارزشی شان را ثابت می کند؛ بلکه بیانگر خیانت و مزدوری شان است و بس.

پس برای برپایی و تأسیس خلافت بر منهاج نبوت تلاش نمایید تا از دست این طاغوتان قرن آسوده گشته عزت، شکوه و کرامت از دست رفته تان را باز یابید.

نویسنده: محمد عبدالملک

ادامه مطلب...

مردم بنگله‎دیش خواهان تطبیق شریعت‎اند، نه دموکراسی

سیکولرها تلاش دارند تا نظام بازندۀ دموکراسی را با تهیۀ نظر سنجیهای ضد و نقیض نجات دهند!

(ترجمه)

خبر

هفته‎های گذشته بسیاری از نشریه‎های معتبر؛ از جمله(The Daily Star) چاپ بنگله‎دیش، به تاریخ ۲۷ سپتمبر سال ۲۰۱۷م گزارش نظرسنجی شبکۀ Resolve  را که یکی از شبکه‎های تحقیقی جهانی مستقر در واشنگتن است؛ زیر عنوان "دموکراسی و شریعت در بنگله‎دیش در قالب نظرسنجی" به‎نشر رساند. این گزارش، به‎موضوع مورد بحث در میان مفکرین و سیاسیون در بنگله‎دیش مبدل شد. این گزارش در ماه اپریل ۲۰۱۷م، در نتیجۀ مصاحبۀ رو در رو با ۴۰۶۷ خانواده در بنگله‎دیش ساخته شد که با تحلیل پیامدهای این نظرسنجی، گزارش این نکته را برجسته می‎سازد که مردم بنگله‎دیش صریحاً، اعم از ارزش‎های دموکراسی و شریعت اسلامی، به‎حیث حکومتداری خوب، حمایت می‎کنند.

تبصره

به اساس گزارش، ۸۰ درصد از اشتراک کننده‎گان این نظرسنجی باور داشتند که شریعت اسلامی، خدمات اولیه، امنیت فردی و عدالت را تأمین خواهد کرد و هم‎چنان در تحت چارچوپ مذکور، فساد در این کشور کاهش خواهد یافت. این دریافت‎ها دقیقاً نظرسنجی گذشته را که در عین مورد بین سال‎های ۲۰۱۲-۲۰۱۱م، از طرف مرکز تحقیقات یکی از انستیتیوت‎های تحقیقی امریکا انجام شده بود، تأیید می‎کند که در آن از حمایت ۸۲ درصدی مسلمانان بنگله‎دیش از شریعت اسلامی صحبت شده بود.

با این وجود، این‎که پژوهش‎گران در این گزارش یادآور شدند که اشتراک کننده‎گان این نظرسنجی معتقد بر یک‎جا ساختن ارزش‎های اسلامی با ارزش‎های دموکراسی بودند، جز وهم و خیال چیزی بیش نیست. پژوهش‎گران به شکل اغوا کننده این نکته را در گزارش جا دادند که گویا مردم بنگله‎دیش، اعم از دموکراسی و شریعت اسلامی حمایت می‎کنند که چنین چیزی برای بسیاری بی‎معنی است. سوال‎های زیادی در مورد شیوۀ نظرسنجی و هم‎چنان هدف این تحقیق که چنین گزارش اغوا کننده‎ای را تهیه کرده مطرح می‎گردد.

این آشکار است که دموکراسی و شریعت اسلامی اساسات منحصر به خودشان را دارند. بطور مثال: در دموکراسی حاکمیت از مردم بوده و فکر انسان یگانه مصدر قانون‎گذاری است؛ مگر در شریعت حاکمیت از الله سبحانه وتعالی بوده و او تعالی تنها مصدر قانون‎گذاری می‎باشد، تا جایی‎که امور به‎شریعت اسلامی ارتباط می‎گیرد، فکر محدود انسانی نمی‎تواند قانون‎گذار باشد.

در نظام بشری دموکراسی، عیب‎های به میراث مانده که در حقیقت اکثریت را فریب داده و تنها به نخبه‎های جامعه توجه می‎کند. این نظام ظالم دموکراسی که شاخۀ از سیکولریزم است، از سقوط خلافت به بعد مسلمانان را درمانده ساخت؛ مگر در حوادث اخیر، کوتاهی‎ها و دو روی بودن فطرت دموکراسی افشاء شد که نه تنها مسلمانان؛ بلکه حتی غیرمسلمانان در سراسر جهان خواهان شریعت اسلامی شدند و خلافت را به‎حیث یگانه حکومتی‎که می‎تواند عدالت را پیاده و فساد را کنترول کند، شناختند و در جستجوی آن هستند.

سیکولرهای بیچاره نهایت کوشش‎شان را به خرچ می‎دهند تا نظام فاسدشان را نگهداشته و بخاطر جلب اعتماد عامه، آمار متفاوت را مهندسی می‎کنند و این گزارش جزء از همان شیوه است. رسانه‎های سیکولر و بعضی از مفکرین‎شان همیشه تلاش‎دارند تا چنین مجسم سازند که ارزش‎های دموکراتیک ریشه‎های عمیقی در بنگله‎دیش دارد؛ مگر واقعیت امر کاملاً باالعکس است. مسلمانان همیشه بالای شریعت اسلامی باور داشته‎اند، آن‎هم نه تنها بخاطر این‎که عقیده‎شان است؛ بلکه می‎تواند عدالت، امنیت و خوشبختی را تأمین کند که تاریخ بر آن گواه است.

در حقیقت مسلمانان هیچ‎گاهی راه حل تلخ دموکراسی را که در قالب بحث‎های فصیح و بلیغ به‎صورت آمیخته با شکر پیش‎کش می‎شود، هضم نمی‎کنند. اگر نظرسنجی صادقانه صورت گیرد و برای مردم بنگله‎دیش فرصت داده شود تا در بین شریعت اسلامی و دموکراسی یکی را انتخاب کنند، در آن صورت نتیجه‎اش برای سیکولرها از این هم مأیوس کننده خواهد بود.

نویسنده: محمد کمال

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه