تلفزيون الواقية: مباطحات مجلس النواب الأردني!
- نشر شده در ویدیوها
سلسلة من اللقاءات الأسبوعية تتناول أهم القضايا والأحداث المستجدة
(الجزء الثاني)
لمتابعة الجزء الأول اضغط هنــــــا
حوادث این روزهای افغانستان قلب هر مسلمانی را به لرزه در میآورد. صحنههای از خونریزی، ویرانی، حملات انفجاری و انتحاری، جنازههای کودکان و زنان و جوانان، خانههای ویران شده، حال و احوالِ این روزهای افغانستان است. ما هر روز شاهد کشتار سیل آسیای مردم تحت نامهای گوناگون میباشیم: گروهی تحت نام نیروهای دولتی کشته میشوند، گروهی تحت نام مخالفین دولت و طالبان قربانی میگردند، تعدادی تحت نام نیروهای خیزش به قتل میرسند و گروهی تحت نام مردم عام در این جنگ کثیف، به رگبار گلوله بسته میشوند. جنگی که در آن پیر و جوان، بدون تفکیک به قربانگاه میروند و رُخ در نقاب خاک میکشند.
وضعیت کنونی که جبراً تحمیل میگردد انسان را وا میدارد که از خود عکسالعمل نشان دهد و به یکی از جهات بپیوندد و برای حفظ جان و مالش تلاش کند. در این میان، ما با چند دسته از مردمی مواجه هستیم که دارای موقفگیریهای مختلف اند: تعدادیها با استفاده از وضعیت وخیم موجود، ماهیگیری میکنند و در تلاش تضمین منافع شان میباشند و وضعیت نابسامان موجود را نردبانی برای کسب قدرت و ثروت میپندارند. تعدادی دیگری، در قبال وضعیت موجود موقف احساساتی را در پیش گرفته و دست به خشونت کورکورانه میزنند. تعدادیها از روی ضعف، سکوت نموده و به وضعیت موجود تن میدهند. گروهی دیگری از روی ناگزیری، جبراً مجبور میشوند که دست به سلاح برده تا از جان و مال و کیان خویش دفاع کنند. گروهی دیگری از مردم، راه مهاجرت را در پیش گرفته و به امید رسیدن به یک زندگی خوب، خطرات رفتن به اروپا را به جان پذیرفته؛ که تعدادی شان در راه کشته و غرق شده یا بالای ناموس شان تجاوز صورت میگیرد، و تعدادی دیگری که به اروپا میرسند ذوب جوامع غربی گردیده و ارزشهای اسلامی در زندگی شان رنگ میبازد. گروهی دست به ایجاد ائتلافها و محورهای سیاسی میزنند تا باشد قدرت از دست رفتهای خویش را باز یابند.
اما راستی موقف ما در این وضعیتِ پر از فتنه و فساد چه باید باشد؟
هر نوع موقفگیری ما در این همچو وضعیت وخیم باید بسیار دقیق، سنجیده و حساب شده باشد. به خصوص موقفگیری رهبران با رسوخ و متنفذین قومی و سیاسی که مردم از آنها حمایت میکنند و موقف شان باعث کشانیدن تعدادی از مردم به یک سمت میگردد. چون از یکسو موقفگیری یک مسلمان در قبال اوضاع جاری جواب اُخروی دارد و از سوی دیگر، هر نوع موقفگیری خطا، باعث ریختن آب در آسیاب دشمن میگردد.
برای اتخاذ موقف درست و شرعی، اسلام برای ما تعلیم داده است که مسلمانان باید حکم عمل خود را بدانند، بدون دانستن حکم عمل نباید عملی را انجام دهند. بدین لحاظ، در زمان فعلی اولاً ما نیاز به درک درست نصوص قرآنی و حکم شرعی در قبال وضعیت موجود داریم و در قدم دوم بایست شناخت دقیق از جوّی موجود سیاسی داشته باشیم، تا بدانیم که اسلام در زمان فعلی اتخاذ کدام موقف را از ما خواسته است تا بدینترتیب بتوانیم مسیر خویش را روشن کنیم و جایگاه خویش را در تعاملات موجود سیاسی به درستی درک نماییم. چنانچه پیامبر در پرتوی نصوص و تحلیل شرایط، موقف خویش را در قبال اقوام و وضعیت موجود سیاسی آن زمان اعلام مینمود.
با این گفتهها، جنگ خانمانسوزی که امروز در افغانستان جریان دارد و گروههای مختلف بنامهای گوناگون در آن نقشآفرینی دارند، نسخهای است که امریکا برای این سرزمین پیچانیده است. هدف امریکا در افغانستان ایجاد یک نظام ضعیف، شکننده و دست نشانده میباشد که در داخل این نظام، رقابتهای داخلی موج بزند و این رقابتها توسط رهبران دست نشانده به میان مردم انتقال یابد، تا مردم، زمامداران و رهبران قومی و سیاسی درگیر رقابتهای قومی، زبانی، سمتی و لسانی گردند و طراح اصلی این سیاست کثیف را نبینند و دشمن (امریکا و ناتو) را دوست و ناجی تصور نمایند.
این حالت مصروفیت، باعث گردیده تا مردم نتوانند گذشتهی خویش را به تحلیل گیرند که کیها تحت نام کدام پروسهها در گذشته ما را ضربه زد و تضعیف نمود؟ و نمیتوانند تصویر روشن از آینده داشته باشند و در آیینهی شفاف وضعیت آینده را به تماشا بنشینند. چون هدف امریکا استفاده از افغانستان برای اهداف استراتژیک اش میباشد، پس لازمهی این سیاست، مصروف ساختن مردم و رهبران در درگیریهای روزمره، موقتی، پیشپا افتاده و سطحی میباشد تا از یکسو مردم را تشنه خون یکدیگر سازند و از سوی دیگر رهبران و متنفذین را بجان هم انداخته و در نتیجه به حذف فزیکی آنان اقدام نمایند.
یکی از این موارد، بازی سقوط و گرفت ولسوالیها است. در این اواخر، طالبان تعدادی از ولسوالیها را در افغانستان تصرف نموده و پس از چندی دو باره از دست شان به دولت میافتد. این بازی سقوط و گرفت، باعث گردیده تا در این میان مردم عام بیشترین ضربه را متحمل شوند. درگیری دولت و طالبان باعث کشته شدن مردم عام و مختل ساختن زندگی روزمره آنان گردیده است.
اینجا نیاز است تا مکث کنیم که کیها از همچو حملات نفع میبرند، در حالیکه قربانی این جنگ، عسکر امریکایی اشغالگر نه؛ بلکه مردم عام و غریب میباشند. این حملات باعث لکهدار شدن نام اسلام و ایجاد تفرقه و نفاق در میان مردم میگردد. نتیجهی این کار، مردم را به نقطهی قرار میدهد که از گروههای که تحت نام داعیه خدمت به اسلام کار میکنند، منزجر شده و باعث بی اعتمادی، ترس و دلهره میگردد. در ضمن، این حالت باعث نفرت مردم از گروهها شده و مردم را به آجنداهای غربی نزدیکتر میسازد و جبهه غرب را قویتر ساخته و برای حضور آنها توجیه بیشتر ایجاد میکند.
حالت هرج و مرج کنونی این ادعای غرب را واقعاً تصدیق میدارد که افغانستان را تروریستها تصرف نموده و بر آن تسلط دارد. پس حضور غرب در افغانستان برای نابودی این تروریستهاست. این حالت، باعث تداوم ترور و وحشت گردیده و ماشین "جنگ با تروریزم" ـ که در حقیقت جنگ علیه اسلام و مسلمانان است ـ را قویتر میسازد و بیشتر به چرخ در میآورد. تأسفبار این است که: رهبران و مردم ما بجای پرداختن به نسخه اصلی وحشت و دیدن گندیدگی آب در بالاها (امریکا)، همواره در جویبارهای پایین و حوادث پیشپا افتاده، قربانی شدهاند.
دولت، طالبان و تعدادی از نیروهای خیزش مردمی هر کدام نفع خود را در این وضعیت بغرنج جستجو میکنند. اما فراموش میکنند که بزرگترین نفع را از این جنگ خانمانسوز امریکا میبرد و پیروزیهای کوچکی که آنان آن را موفقیت بزرگ تعریف میکنند، باعث تداوم وضعیت موجود و آب انداختن در آسیاب اشغال امریکا در افغانستان میگردد. حتی آنهای که جبراً جنگ بالای شان تحمیل میگردد و برای دفاع دست به سلاح میبرند، به نحوی امریکاییها از جنگ مشروع آنها سوء استفاده میکند و با وخیم جلوه دادن وضعیت موجود برای افزایش نیروهایش زمینه سازی میکند.
بدترین سناریوی وضعیت موجود این است که قاتل و مقتول، ظالم و مظلوم هر دو منحیث مسلمان شناخته میشوند: چه مردم و گروههای که جبراً برای دفاع از خود دست به سلاح می برند، و ناخواسته وارد این معرکه میگردند، و چه طرفهای دخیل دیگر در جنگ که بحیث قاتل چهره نمایی میکنند. پس ضرورت است تا یکبار سر در گریبان خویش فرو برده و بیاندیشیم که ما چه مدت دیگر از سوی این نظامهای خاین و باداران شان فریب بخوریم. این شایسته نیست که مسلمان از یک سوراخ دو بار گزیده شود. چنانکه مجاهدین افغانستان در درگیریهای دهه هفتاد شمسی برعلیه یکدیگر جبهه گرفتند، و خون یکدیگر را برای رسیدن به قدرت به زمین ریختند و در نتیجهی رقابتهای داخلی شان، هرج و مرج سیاسی در کشور بمیان آمد و در نهایت باعث حضور امریکا در افغانستان گردید.
پس نیاز جدی داریم تا موقفگیری ما در زمان فعلی فتنه و فساد بسیار دقیق و برخاسته از مبداً اسلام باشد و چه بسا که این کار بسیار مشکل و نیاز به رهبران حکیم و مدبر دارد. چنانچه، در تاریخ اسلام ما نمونههای فراوانی داریم که در آن موقفگیری و طرف واقع شدن بسیار مشکل بوده است. چنانچه، قضیه خوارج، اختلاف میان حضرت علی با حضرت عائشه و بسیاری از واقعات دیگر را از این دست سراغ داریم که طرف واقع شدن و اتخاذ موقف را بسیار مشکل ساخته؛ بهخصوص برای رهبران مردمی و سیاسی که طرف واقع شدن شان وزنهی خاصی به یک طرف میبخشد و مرگ و زندگی هزاران تن را رقم میزند.
هدف این نیست که ما دست زیر الاشه بنشینیم و وضعیت موجود را تماشا کنیم و برای تغییر وضعیت موجود راه مبارزه را در پیش نگیریم، بلکه هدف این است تا حق را بشناسیم، و در تمامی جبهات از حق دفاع کنیم ولو که در تضاد با منافع شخصی، گروهی، سمتی و بخشی از عملکرد گذشتهی ما قرار داشته باشد. شامل شدن در نظم موجود سیاسی(دولت افغانستان) و تلاش برای اصلاحات و قدرت گرفتن در این نظام های ستمگر ما را از حق دور میسازد و موقفگیری ما را در قبال قضایای موجود متزلزل و در بسا موارد شریک جرم نظامهای فعلی و باداران شان قرار میدهد.
در ضمن، آنهای که امروز در کنار امریکا به قدرت و ثروت رسیدهاند و موقفگیریهای عجیب و غریب علیه ارزشهای دینی و مردمی دارند، بدانند تا زمانیکه امریکا از شما منحیث مهره در معادلات سیاسی استفاده مینماید، شما قدرت دارید، اما زمانیکه تاریخ مصرف تان به اتمام رسید، جای تان زبالهدان کثیف است و روسیاه تاریخ و مردم خواهید بود.
بناءً، از زیباییها اسلام این است ک مسلمان را زیرک، با تدبیر و بادقت تربیه میکند و وی را با سلاح دانش و آگاهی (وعی) سیاسی مجهز میسازد که هر قدمش سنجیده و هر تصمیماش با حکمت باشد. زیرا اسلام میخواهد پیروانش مدل و الگوی برتر برای جهانیان باشند. اسلام نسلی را تربیه کرده و میکند که سیاست جهان را براساس صداقت و فضیلت به پیش میبرند، موقفگیری شان براساس مبدأ اسلام میباشد، نه براساس واقعیتهای موجود و هوای نفس.
متوجه باشیم که به هر آجندا و راه حل سیاسی که چنگ میزنیم باید از مبدأ اسلام نشأت کرده باشد و هر گاه این آجندا و راه حل برگرفته شده از اسلام نباشد حتماً متأثر از امریکا و غرب است و نمیتواند برای ما منحیث چراغ راه و الگو قرار گیرد. چون در تناقض اساسی با ارزشها و افکار اساسی زندگی ما قرار میداشته باشد. چه بسا امروز گروههای شیطانی زیادی شکل گرفتهاند که نمیتوانند آجندا و راه حل سیاسی مبدأیی ارایه کنند و تغییری را به نفع اسلام و بهبود زندگی مردم رقم بزنند.
برادران عزیز به حق که وقت آن فرا رسیده که عزت و اهمیت خون خود و برادران مسلمان تان را بدانید و بخاطر منافع پیشپا افتاده –که شما آن را بزرگ فکر میکنید ـ آن را نریزید و نگذارید که خون شما بقای استعمار را تضمین کند. ارزش خون یک مسلمان بالاتر و باارزشتر از خانه کعبه است و این ارزش را تنها در زیر سایه دولت خلافت راشده ثانی خواهید دانست. جاییکه خونها برای سربلندی اسلام ریخته میشود و بهترین باغها را که چشم ندیده، گوش نشنیده و در ذهن خطور نکرده، الله سبحانه و تعالی برای شهیدان تزئین نموده است.
مصدق سهاک
عضو دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر ـ ولایه افغانستان
(ترجمه)
در این شماره می خوانید:
﴿وَمَن لَّمْ يَحْكُم بِمَا أنزَلَ اللّهُ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾
[مائده: ۴۵]
ترجمه:و كسی كه بدانچه الله نازل كرده است حكم نكند(اعم از قصاص و غيره) او و امثال او ستمگرانند.
دموکراسی پاسدار محروم بودن مردم از حقوق شرعی شان و از ثروت های سرزمین شان است، و الله متعال می فرماید:
﴿كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنكُمْ﴾
[حشر: ۷]
ترجمه: اين بدان خاطر است كه اموال تنها در ميان اشخاص ثروت مند شما دست بدست نگردد(و نيازمندان از آن محروم نشوند).
دموکراسی حامی و طرفدار پیمان بستن با دشمنان اسلام و مسلمین است، و الله متعال می فرماید:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَىٰ أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَن يَتَوَلَّهُم مِّنكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾
[مائده: ۵۱]
ترجمه: ای مؤمنان! يهوديان و مسيحيان را به دوستی نگيريد(و به طريق اوّلی آنان را به سرپرستی نپذيريد). ايشان برخی دوست برخی ديگرند(و در دشمنی با شما يكسان و برابرند). هركس از شما با ايشان دوستی ورزد(و آنان را به سرپرستی بپذيرد) بی گمان او از زمره ايشان بشمار است. و شكّ نيست كه الله افراد ستمگر را(به سوی ايمان) هدايت نمی كند.
دموکراسی وصیت کننده ای است بر تنها رها کردن مسجدالاقصی، فلسطین وغیره سرزمین های اسلامی اشغال شده، و الله متعال می فرماید:
﴿وَإِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ﴾
[انفال: ۷۲]
ترجمه: اگر از شما در(حفظ) دين(خود) كمك و ياری خواستند، كمك و ياری بر شما واجب است.
پس دموکراسی را دور اندخته، کاخ و قلعه اسلام عظیم را که همانا برپایی و تأسیس خلافت بر منهج و روش نبوی است، بنا کنید.
برای دریافت این شماره به لینک ذیل مراجعه فرمایید:
http://www.hizb-ut-tahrir.info/ar/index.php/dawahnews/sporadic-news/29432.html
(ترجمه)
خبر:
حمله اخیر یهودیان با کشته شدن سه فلسطینی و بستن دروازه ی مسجدالاقصی بر روی نمازگذاران روز جمعه، با نصب دروازه های آهنین و کمره های امنیتی و بی حرمتی به بیت المقدس انجامید. تمام مسلمانان در سراسر جهان خواستار از بین بردن تدابیر امنیتی ستم گرانه ی یهود از الاقصی و از محوطه ی آن هستند. خبر اخیر این که دروازه های امنیتی و کمره های امنیتی زمانی براداشته شد که تظاهرات مردم بیت المقدس به خشونت گرایید.
تبصره:
برداشتن دروازه های امنیتی و کمره های مخفی، از دروازه ی مسجدالاقصی کفایت نمی کند. تجاوز اخیر دولت یهود تأثیر گسترده ای را بالای مردم قدس و تمام سرزمین های اسلامی داشته که منتج به خوف و هراس در بین آن ها گردیده است. دولت های یهودی احساس می کنند که هتک حرمت و فشارهای بین المللی بر مسلمانان سراسر جهان و فشارهای بین المللی بالای نتنیاهو، باعث آوردن سهولت، زیر نام پروتوکول امنیتی گردیده است.
این شورش قلب امت را نیرو بخشیده و آن ها تلاش جدی می کنند تا الاقصی را از محاصره یهودیان آزاد سازند. اهمیت این تظاهرات به دولت یهود آشکار است. مخالفت کردن با این رژیم جنایتکار یکی از شاخص های ضعف حاکمان سرزمین های اسلامی است تا جایی که به کشورهای غربی ارزش آن واضح بوده و توانستند که فشاری زیادی را بالای نتنیاهو برای به پایان بخشیدن محاصره بیت المقدس بیاورند. تنها شاه عربستان سعودی و محمود عباس پایان بخشیدن محاصره را فتح خواندند.
پرسش این جاست که ارتش سرزمین های اسلامی کجا هستند؟ آیا این ها مانند فیل در داخل خانه به سر می برند؟ یقیناً خبر این عمل دهشتناک و بدنام دولت یهود علیه بیت المقدس و آن هایی که در مخروبه ها زنده گی می کنند، این پرسش را مطرح کرده است. منابع خبری و رسانه های اجتماعی صحنه های ظلم را در منابع شان انعکاس دادند و همه از آن با خبر اند. خبرهای صحنه ظلم یهودی ها بالای مردم بی گناه فلسطین در تمام جهان از طریق منابع خبری و رسانه های اجتماعی به نشر رسید و این باعث گردید که واقعیت های اصلی ظلم یهود بالای مردم بی گناه فلسطین،که اشغال مسجدالاقصی را نپذیرفته، به مردم دنیا آشکار گردد و به اشغال و تکتیک های آن خاتمه داده شود. این درحالیستمسجدالاقصی و مردم مسلمانش با صدای بلند از امت و منابع قدرت آن ها طلب حمایت می کنند. ارتش سرزمین های اسلامی در سراسر جهان، باید قدم برداشته و پاسخ گریان های مردم مظلوم الاقصی و فلسطینی های زنج دیده را بدهند.
ما چطور ارتش با قدرت جهانی را داشته باشیم و نتوانیم اقصای اشغال شده را که برای قرن ها در تصرف دولت یهود اشغالگر است، نجات دهیم؟ زمانی که ما مردمی داشته باشیم که شهادت در راه اسلام را بر زنده گی ترجیح داده و اگر فرصت برای شان داده شوند، می خواهند خود را برای آزادساختن مسجدالاقصی فدا کنند.
ما تنها عساکر، فرماندهان و متخصصینی داریم که دنیا را دوست دارند و وفادار به رهبران خاین خود هستند، در عوض این که آن ها باید از محاسبه الله سبحانه وتعالی که برای قرن ها مسجدالاقصی در تصرف یهودیان بوده و به آن بی حرمتی کنند و این سرزمین مبارک را با جابجا ساختن صهیونیست ها ملوث کرده اند، خوف داشته باشند؛ به حمایت آن ها می پردازند. با ارتش تان تمام شهرک های اشغالی آن ها را ویران و محاصره سرزمین مقدس را بشکنید؛ اما با این همه سرمایه یی که ما داریم، آن ها خواهران ما را به بسیار گستاخی تجاوز می کنند!
در روز حساب، سرک ها و سنگ ها شاهد خون برادران و خواهران ما خواهند بود. آیا شما با وجود اردوگاه های چندید میلیونی و سلاح های پیشرفته، از الله سبحانه وتعالی دور شده اید؟ کجاست محبت شما با الله سبحانه وتعالی و دین تان؟ پسران و دختران جوان شما علیه تجاوز این یهودیان مظاهره می کنند و این جوانان کلمات حق را علیه متجاوزینی می گویند که بدون شک آن ها ستون فقرات اجداد شجاع خود را دارند. آن ها با پشت خالی و زبان تیزشان شعارهای گزنده را علیه اشغالگران و رژیم های دست نشانده ی آن ها سر می دهند و آن ها صدای گیرای قدس هستند. آن ها توانمندی آن را دارند که رژیم های دست نشانده را از نتایج پنهانی فرمان های تحمیل شده ی شان به وحشت بیندازند؛ اما شما را چه شده است؟
نظامیان مسلمان باید صفحه تاریخ خود را بازنگری کرده و دست بندهایی که در دست آن ها زنگ زده اند، آن ها را شکستانده و به گفتار خود جامه عمل بپوشانند. این رژیم های بی جرأت و بزدل را رها کنید و سلاح های خود را به حمایت از برادران یمنی، سوری و افغان ها به طرف دشمن حقیقی و غاصبین سرزمین اسراء و معراج نشانه گیرید. شما نظامیان مسلمان، ماهیت و هویت یهود را از بین برده و سرزمین مبارک فلسطین و مردم آن را از چنگ آنان آزاد کرده و یک قدم جلو بردارید تا امت بتواند از آزادی مکمل الاقصی لذت برده و تمام فلسطینی هایی که یک پارچگی شان را از دست داده اند، دوباره به دست آورند که در نتیجه ۵۲ سرزمین مسلمانان را از ظلم و برده گی، با این شجاعت خود آزاد خواهید کرد.
الله سبحانه وتعالی شما و امت را سربلند خواهد کرد، امت در پهلوی شما خواهند ایستاد و شما را در دنیا و آخرت ستایش خواهند کرد. ملایکه شما را ستایش خواهند کرد و الله سبحانه وتعالی شما را در جنت جای بلند خواهد داد که تمام مخلوقات شما را ببینند و شاهد باشند. پس از این چه عزت دیگری را می خواهید؟
نویسنده: منل بدر
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
مسجدالاقصی و فلسطین تنها با جهاد منظم قوت های مسلح آزاد خواهد شد!
(ترجمه)
حزب التحریر-ولایه پاکستان در شهرهای بزرگ پاکستان تظاهراتی را بخاطر آزادی مسجدالاقصی و فلسطین از استعمار وحشیانۀ دولت یهود، به راه انداخت. تظاهر کننده گان شعارهایی؛ هم چون: "بسیج شوید ای اردوی پاکستان، فلسطین و مسجدالاقصی را آزاد کنید!" و "فلسطین قضیۀ امت است، نه تنها از مردم فلسطین"، را حمل می کردند.
دولت پلید یهودی مکرراً حرمت مسلمانان فلسطین و مسجدالاقصی را نقض کرده است، حکام مسلمانان با وجودی ارتش های قدرت مندی که تحت امر شان قرار دارند، هنوز هم برای آزادی شان دست بکار نمی شوند. حمایۀ آشکار و پنهان دولت یهود توسط همین حکام جنایتکار، این دولت را چنین جرأت می دهد تا به بسیار زشتی، بالای محرمات ما حمله ور شود. مسلمانان فلسطین، اسلام و مسجدالاقصی را شدیداً دوست دارند، با وجود تقریباً هفتادسال استعمار وحشیانه، احساسات دینی شان سرد نشده؛ بلکه هنوز هم قوی تر گردیده است. آن ها می دانند که حکام موجود بالای مسلمانان، به نجات شان نخواهند آمد؛ مگر ایمان شان آن ها را نمی گذارد تا حقارت مسجدالاقصی را قبول کنند. بناً آن ها با سربازان تا دندان مسلح دولت یهود با دست خالی مبارزه می کنند.
با این وجود، قربانی و مبارزۀ شجاعانۀ مسلمانان فلسطین، هیچگاه برای آزادی فلسطین و مسجدالاقصی کافی نیست؛ مگر این که ارتش مسلمانان به حمایۀ شان حرکت نکنند. تاریخ مسلمانان به این حقیقت شاهد است، هرازگاهی که سرزمین مسلمانان به شمول فلسطین توسط کفار استعمار گردیده، بعد همیشه توسط نیروهای مسلح مسلمان آزاد شده است. حتی امروز هم مسجدالاقصی و مسلمانان فلسطین منتظر صلاح الدین عصر حاضر اند تا آن ها را یک بار دیگر از استعمار آزاد کند. کفار و حکام موجود بالای مسلمانان تلاش دارند تا این قضیۀ مسلمانان را تنها به قضیۀ مردم فلسطین محدود کنند، آرزوی بیهوده شان این است که مسلمانان در سراسر جهان از این قضیه مجزا شوند. بدین لحاظ، مسوولیت آزادی مسجدالاقصی و فلسطین، بر ارتش مشخصی بر نمی گردد؛ بلکه این وظیفۀ همۀ ارتش مسلمانان است و این قضیه قضیۀ امت اسلامی است.
اگر حکام موجود بالای سر مسلمانان باقی بمانند، ارتش مسلمانان هیچگاهی بسیج نخواهند شد. این برای ارتش مسلمانان یک امر ضروری است تا خاینین موجود را با نصرت دادن به حزب التحریر برای اقامۀ خلافت بر منهج نبوت، ریشه کن نمایند. فقط آن زمان، خلافت اسلامی تمامی سرزمین ها و ارتش مسلمانان را تحت لوای رسول الله صلی الله علیه وسلم وحدت خواهد داد و فقط آن زمان خلیفه به صورت شخصی ارتش توان مند مسلمانان را بخاطر آزادی مسجدالاقصی و همۀ فلسطین رهبری خواهد کرد، تا بشارت های رسول الله صلی الله عله وسلم ان شاء الله به وقوع بپیوندد. مسلم در صحیح اش از ابوهریره رضی الله عنه روایت می کند که رسول الله صلی الله وعلیه وسلم فرمودند:
«لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْيَهُودَ، فَيَقْتُلُهُمُ الْمُسْلِمُون»
ترجمه: قیامت نمی آید تا این که مسلمانان با یهود خواهند جنگید و آن ها را خواهند کشت.
و در روایت دیگری او صلی الله علیه وسلم فرموده اند:
«تُقَاتِلُكُمُ يَهُودُ، فَتُسَلَّطُونَ عَلَيْهِم»
ترجمه: یهود با شما خواهند جنگنید و شما بالای شان مسلط خواهید شد.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان
(ترجمه)
هسری هیراهاپ معاون رییس هیأت ریاست جمهوری ۲۱۲(Alumni Presidium)، در جلوی حدود ۱۰ هزار متعرض، پنج قطعنامه تظاهرات ۲۸۷ دفاع از اسلام را بازخوانی کرد.
نخست) به تاریخ ۲۸ جولای ۲۰۱۷م روز جمعه در میدان مجسمه اسب، بنای یادبود ملی جاکارتا، جناب هسری در هنگام خوانش قطعنامه به منظور رد مقررات دولتی در مورد قانون پیرپو در سازمان های جرمی چنین فرمود: «به تمام مسلمانان اندونیزیا، صرف نظر از تمام مذاهب(مکاتب فکری) و احزابی که متعلق به آن ها است، در واقع ما یک جسم هستیم. پیامبر صلی الله علیه و سلم فرموده است: اگر یک مسلمان جسم واحد باشد، پس حزب التحریر اندونیزیا بخشی جدایی ناپذیر از مسلمانان خواهد بود. حزب التحریر اندونیزیا اولین قربانی این قانون شده و احتمال زیاد می رود که دیگران هم، چنین قربانی خواهند شد. مردم آگاهی کامل ندارند، آن ها آگاه نیستند؛ زیرا آن ها در نهایت در تیررس هدف بعدی قرار خواهند گرفت.»
دوم) مجلس نماینده گان، باید در مورد تأثیرات منفی دراز مدت این قانون فکر کنند؛ نه منافع کوتاه مدتی که در قبال دارند. او چنبن گفت: «یک دولت واقعی باش، مانند یک مهره لاستیکی به خاطر دریافت پاداش دنیوی برای حکام خدمت مکن.»
سوم) محکمه قانون اساسی، باید به طور کامل در قبال بررسی قوه قضایی در برابر قانون جدال آمیز پیرپو، مورد بحث قرار گیرد. او واضح ساخت که: «محکمه قانون اساسی، آخرین حصار است، به رغم این که تصمیم محکمه قانون اساسی، در واقع فیصله نهایی است، لطفاً هوشیار باشید و به طور مستقیم با صدور حکم شماره ۲/۲۰۱۷ قانون پیرپو موافق نباشید.»
چهارم) از شورای علمای اندونیزیا (MUI)انتطار می رود که مطلقاً درین مورد نظر اسلامی را ارایه کنند. بنابر این رأی شورای علمای اندونیزیا قابل توجهی قرار خواهند گرفت و انرژی مردم را برای تبدیل شدن به یک رژیم مصرف نکنید.
پنجم) او نتیجه گیری کرد که: «به رییس جمهور، ما به شما یاد آوری می کنیم که قدرت سیاسی شما در سال ۲۰۱۴م فقط اعتماد و امید از الله سبحانه وتعالی بود، اگر الله سبحانه وتعالی اداره کند یا آن را در این دنیا طولانی کند، اما ما از هیأت رییس جمهور ۲۱۲ به خصوص رییس جمهور محترم، خواهان رد و بازگیری این قانون هستیم. بر اساس قانون الله سبحانه وتعالی، از قدرت مردم با دقت مراقبت کنید.»
نویسنده: استاد اسماعیل یاسانت
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر
(ترجمه)
خبر:
سایت الجزیرة نت، شنبه ۱۳ ذی القعده ۲۰۱۷م خبری را به نشر رساند که در آن آمده بود: «وزارت خارجه امریکا خروج خویش را از توافقنامه تغییرات اقلیمی پاریس، رسماً به سازمان ملل متحد ابلاغ کرد، ولی در را برای بازگشت مجدد خویش-در صورت بهتر شدن شرایط- باز گذاشت.»
این وزارت در اظهارات روز جمعه اش بیان داشت که امریکا در خلال پروسه خروج اش از این توافقنامه که انتظار می رود بیش از سه سال را به طول انجامد، در جلسات تغییرات آب و هوا به مشارکت خویش ادامه خواهد داد. وی اضافه نموده گفت: «واشنگتن در عین زمانی که بر رشد اقتصادی و تضمین امنیت انرژی تشویق می کند، گزینش موضع متعادل در مورد سیاست های تغییرات آب و هوا که از مستلزمات آن، تولید میزان مشخصی از گازهای گلخانه ای است، تأکید دارد.»
این وزارت خانه از خروج رسمی خویش اخطار داده گفت: «مثل این که رئیس جمهور در ابتدای ماه جون و بعد از آن اشاره نمود، وی در صورتی آماده اشتراک در توافقنامه پاریس است که شرایط مطلوب تری به امریکا، شرکت ها، کارگران، ملت و مالیات دهندگان اش فراهم گردد.»
یک تعداد زیاد از رهبران کارگر، از این عملکرد امریکا به عنوان ضربه ای به تلاش های بین المللی برای مبارزه با تغییرات اقلیمی، و از بین بردن فرصتی که برای بهره گیری از انرژی پاک در صنعت مهیا شده بود، یاد نموده اند.
تبصره:
شور و شوق استعماری امریکا به حدی رسیده است که حتی عامل خطر به سایر کشورهای سرمایه داری استعمارگر، گردیده است؛ چنان چه عقب نشینی امریکا از توافقنامه تغییرات اقلیمی، در را برای خروج سایر کشورها از این توافقنامه باز گذاشت که در نهایت منجر به فاجعه زیست محیطی خواهد شد.این خوی و عادت سرمایه داری است و به هر کشوری که وارد شود آن را ویران می کند و حال برای از بین بردن محیط زیست آمادگی گرفته که در نتیجه؛ انسانی که در آن زنده گی می کند را از بین خواهد برد و همه این ها از اصول سرمایه داری که ارزش های روحی، اخلاقی و انسانی را انکار می کند، نشأت کرده است. زیرا تمام تمرکز این نظام، متحقق کردن ارزش های مادی است صرف نظر از این که چگونه به آن می رسد، زیرا حاملین این نظام به قاعده فاسد(هدف وسیله را توجیه می کند)، عمل می کنند.
مصایب و مشکلات بشر تمام نخواهد شد مگر با آمدن دولت خلافت راشده بر منهج نبوت که ارزش های والا را از نو در انسان زنده خواهد کرد و وی را از ظلم و تاریکی های سرمایه داری به عدل و نور اسلام رهنمون خواهد نمود.
نویسنده: محمد عبدالملک
(ترجمه)
قرآن عظیم شأن در بین سال های ۶۰۹ تا ۶۳۲م به حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل گردیده است. از نزول قرآن عظیم شأن قرن ها می گذرد و تا حالا دست نخورده باقی مانده است. هم چنان برای مسلمانان فعلی همانند مسلمانان بار اول(زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم) با ارزش است. قرآن کریم در راستای هدایت عمیق برای انسان ها، پنج پدیده ی مهم را برای جهانیان آورد که راه را برای سعادت مند شدن آنان باز کرد.
1. نقطه ی پایان گذاشتن به برده گی: در زمانی که قرآن کریم نازل گردید، برده گی یک عمل عام بود و مقام برده گان در جامعه پایین تر از انسان بود. قرآن کریم حقی برای برده گان داد و از گرفتن برده جلوگیری نمود و به آزادسازی آنان مردم را تشویق نموده تا حدی که این را یک امر واجبی و الزامی دانست. به طور مثال: بلال بن ربعه برده ی ابی ابن خلف بود که توسط حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه آزاد گردید و زمانی که اسلام پیروز گردید، قرآن کریم چنین بیان می دارد:
﴿لاَ يُؤَاخِذُكُمُ اللّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَـكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا عَقَّدتُّمُ الأَيْمَانَ فَكَفَّارَتُهُ إِطْعَامُ عَشَرَةِ مَسَاكِينَ مِنْ أَوْسَطِ مَا تُطْعِمُونَ أَهْلِيكُمْ أَوْ كِسْوَتُهُمْ أَوْ تَحْرِيرُ رَقَبَةٍ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلاَثَةِ أَيَّامٍ ذَلِكَ كَفَّارَةُ أَيْمَانِكُمْ إِذَا حَلَفْتُمْ وَاحْفَظُواْ أَيْمَانَكُمْ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ﴾
[مائده: ۸۹]
ترجمه: الله سبحانه وتعالی شما را برای سوگندهای بیهوده(و خالی از اراده) مواخذه نمی کند، ولی در برابر سوگندهایی که(از روی اراده) محکم کرده اید، مواخذه می نماید. کفاره ی این گونه قسم ها، اطعام ده نفر مستمند از غذاهای معمولی است که به خانواده ی خود می دهید، یا لباس پوشاندن به آن ده نفر، یا آزاد کردن یک برده، و کسی که هیچ کدام از این ها را نیابد، سه روز روزه می گیرد، این کفاره ی سوگندهای شما است. هنگامی که سوگند یاد می کنید(و مخالفت می نمایید) و سوگندهای خود را حفظ کنید(و نشکنید) الله سبحانه وتعالی آیات خود را این چنین برای شما بیان می کند و شما شکر او را به جا آورید.
2. پیشرفت بخشیدن علوم هوانوردی و وقت شناسی: قرآن کریم مسلمانان را در انجام دادن عبادت واجبی شان به وقت دقیق و معین شده که برای عبادت روزمره شان لازم بوده امر می کند، این باعث گردید تا قطب نماها و ساعت ها به میان آیند و در هوانوردی و وقت شناسی پیشرفت به میان آید. به طور نمونه: اولین قطب نما بر می گردد به قرن ۱۳م که جهان اسلام از آن برای پیدا نمودن قبله استفاده می نمودند.
﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُوْلَـئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلاَّ خَآئِفِينَ لهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ﴾
[بقره: ۱۱۴]
ترجمه: کیست ستمگارتر از آن کسی که از بردن نام الله سبحانه وتعالی در مساجد او جلوگیری کرد و سعی در ویرانی آن ها نمود؟ شایسته نیست آنان، جز با ترس و وحشت وارد این(کانون های عبادت) شوند. بهره آن ها در دنیا رسوایی است و عذاب عظیم(الهی).
3. امر نمودن برای تقسیم اموال: قرآن عظیم شأن از دوران ثروت در میان جامعه می آموزاند تا ثروت مندان ثروت را بند و ذخیره ننمایند. این را تضمین می کند که ثروت و مال در میان مردم تقسیم می باشد و همه مردم می توانند پیشرفت نمایند. به طور مثال: زمانی که قرآن کریم نازل گردید، آیات زیادی به انفاق مال و ثروت تشویق نمود تا حدی که بعضی ها؛ مانند: مصعب بن عمیر که همه او را از روی ثروتش می شناسند، به جز مال اندکی برای زنده گی کردنش که ضروری بود گذاشت و باقی اموال و ثروت خود را در راه الله سبحانه وتعالی انفاق نمود.
﴿مَّا أَفَاء اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاء مِنكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾
[حشر: ۷]
ترجمه: آن چه را الله سبحانه وتعالی از اهل آبادی ها به رسولش باز گرداند، از آن الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم، خویشاوندان او، یتیمان مستمندان و در راه مانده گان است تا(این اموال عظیم) در میان ثروت مندان شما دست به دست نگردند. آن چه را رسول الله صلی الله علیه وسلم برای شما آوده بگیرید(و اجرا کنید) و از آن چه نهی کرده خودداری نمایید، و از نواهی الله سبحانه وتعالی بپرهیزید که الله سبحانه وتعالی کیفرش شدید است.
4. حق دادن برای زنان: در آن زمان زنان از حق اساسی برخوردار نبودند و از نقش انسان کامل در جامعه نیز برخوردار نبودند. قرآن کریم نقش هر دو(مرد و زن) را واضح نمود و به هردوی آن ها حق داد و این را تضمین نمود که هیچ کسی بخاطر جنستیش بالایش ظلم و بدرفتاری نمی شود. به طور مثال: قرآن کریم به زنان حق داده تا میراث ببرند، حق دارند تا برای نکاح راضی باشند یا نباشند، و حتی از رواج عام قبایلی که زنده به گور کردن دختران بود، جلوگیری نمود.
﴿مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ﴾
[نحل: ۹۷]
ترجمه: هر کسی کاری شایسته ای انجام دهد، خواه مرد باشد یا زن، در حالی که مومن است، او را به حیات پاک زنده می داریم و پاداش آن ها را به بهترین اعمالی که انجام می دادند، خواهیم داد.
5. ستاره شناسی را پیشرفت بخشید: قرآن کریم در بیشتر از ۱۴ آیات به جهانیان چشم انداز حیاتی در باره ی ستاره شناسی داده است. برعلاوه، تعیین نمودن بعضی واجبات وابسته به مشاهده ی ماه می باشد و قرآن کریم بسیار زیاد امر به کسب دانش در ستاره شناسی، کیهان شناسی و به سرعت دادن به پیشرفت ساینس نموده است. به طور مثال: مطابق به آیات قرآن کریم ساینس دانان مسلمان، مسیرهای خورشید، ماه و سیارات را برعلاوه نقشه برداری از ستاره های ثابت در فضاء را نیز توسعه دادند.
﴿وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا﴾
[نازعات: ۱-۵]
ترجمه: سوگند به فرشتگانی که(جان مجرمان را به شدت از بدن های شان) برمی کشند و فرشتگانی که(روح مومنان) را با مدارا و نشاط جدا می سازند و سوگند به فرشتگانی که(در اجرای فرمان الهی) با سرعت حرکت می کنند و سپس بر یکدیگر سبقت می گیرند و آن ها کهن امور را تدبیر می کنند.
نویسنده: کاسر عبدالطیف
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر