- مطابق
واقعیتیکه امروز فرزندان ما تا واقعیتیکه باید داشته باشند
(ترجمه)
تهاجم مکارانۀ تمدن غربی در سرزمینهای اسلامی، زندگی خانوادگی ما را مختلطی از ارزشهای متضاد گردانیده است. این اختلاط ارزشها تربیه و پرورش فرزندان ما را دچار اضطراب ساخته است، فرزندان ما در میان ارزشهای اسلامی-که از تربیۀ فامیلی خود گرفته اند و مفاهیم سیکولریی را که فضای حاکم بر آنها تحمیل میکند- زندگی خویش را به حالت تردد و دودلگی سپری میکنند.
فرزندان ما زیر چتر قوانین سرمایهداری با دوشخصیت متضاد مسیر رشد و نموی خویش را میپیمایند. تربیۀ اسلامی اکثریت آنها بگونهای میباشد که به احکام اسلام منحیث یک دسته از عادات و تقالیدی نگاه میکنند که از پدران خود به ارث برده اند. پدر و مادرها عقیدۀ اسلامی را در فرزندان خود نهادینه نمیسازند و مبتنیبر دلایل قوی قناعت عقلی فرزندان خود را حاصل نمیکنند؛ طوریکه عقیدۀ اسلامی برای آنها تبدیل به قاعدۀ فکرییشود که اساس و مرکز تمام مفاهیمشان باشد؛ قاعدهایکه تمام عملکردهایشان را زیر پوشش خود قرار داده و فانوسی برای سعادت وخوشبختیشان باشد.
فرزندان ما طوری تربیه میشوند که کاملاً به کمبودی مفاهیم درست دین خود مواجه میباشند و متأسفانه اسلام و احکام آن را عامل تمام ناهنجاریها و مشکلات سر راه زندگی شرافتمندانهای خود میبینند و در عوض اینکه ارزشهای اسلامی را مایۀ افتخار بدانند، مایهای خجالت و حقارت خود میدانند.
خطای فاحش و خطیریکه پدرها و مادرها در تربیۀ فرزندان خود مرتکب میشوند، این است که بدون در نظرداشت ایجاد قاعدۀ فکری در آنها، به تربیۀشان میپردازند. پدرها و مادرها قاعدۀ فکریی را در فرزندان ایجاد نمیکنند که زیربنایتمام افکار آنها باشد و هدف زندگی را برایشان تعیین و جهان بینیشان را مشخص نمایند تا اینکه شخصیتهای اسلامی قوی و راسخیتربیه شوند؛ شخصیتهاییکه مستحکم و سربلند و با افتخار به مفاهیم ناب اسلامی خویش در برابر تهاجم فرهنگ تاریک غربی بایستند و با یقین کامل در مسیر خود قدم بگذارند.
فرزندان ما از بهترین امتی میباشند که پیامآور هدایت و نجات بشریت بوده و ضامن خیر و صلاحشان میباشد. فرزندان ما هرگز بدون اسلام و مفاهیم اسلامی عزتیاب نمیشوند، احکام اسلامی باعث رشد و بیداری و هوشیاری آنها شده و مسیر زندگی را برایشان مشخص میکند.
فرزندان ما در برابر تهاجم وحشیانهای قرار دارند که کفار غربی به وسیلۀ تمدن فاسدش علیهشان راهاندازی نموده است تا آنان را از دین و مفاهیمشان منحرف سازند. غرب از هرگونه وسیلهای استفاده میکند تا فرزندان ما را از زیربنا برهم زده و قدم در راهی بگذارند که غرب در آن راه قدم میگذارد. غرب از هرطرف بر فرزندان ما حملهورشده است؛ به وسیلۀ مفاهیم سیکولری متعفناش نظام تعلیمی را فاسد ساخته است، پروسهای فکری فرزندان ما را مخشوش ساخته، فحشاء را در میانشان عام نموده است، رسانهها را با انواع متفاوت آن در خدمت اهداف پلید خود گرفته و بدین وسیله مفاهیم فرزندان ما را مختلط ساخته است، تاجاییکه امروزه ما شاهد سرگردانیکامل فرزندان خویش میباشیم و میبینیم که نمیتوانند طریقۀ زندگی شرافتمندانه را بشناسند؛ زندگیی را که در آن احساس راحتی، امنیت و آرامش نمایند.
فرزندان ما را جریان سیکولریزم در میان امواج خروشان و خطرناک خود قرارداده است؛ اما با این حال هم فرزندان ما بدلیل ترس از اینکه مبادا زیان کرده و رضایت پروردگارشان را از دست دهند، تلاش میکنند که به احکام دین خود چنگ زنند؛ چون پدرانشان آنها را چنین تربیه نموده است و همانگونه از طرفی با فضایی مبارزه میکنند که آنها را از دینشان بازداشته و به سمت زندگی حیوانی-که لجام غرائز را رها کرده است- میکشاند.
اما این جنگ خانمانسوزیکه فرزندان ما را هدف قرار داده است، میطلبد که پدر و مادرها در برابر این تهاجم وحشیانه و توطئههایش به دفاع از فرزندان و جگرگوشههایشان برخیزند. پدر و مادرها در راستای تربیۀ فرزندان خود برمبنای اساسات متین و قویکه در اذهانشان درایت و اعتماد کامل را بر حقانیت اسلام ایجاد کند، باید تلاشهایشان را چند برابر کنند تا فرزندانشان بر این اطمینان کامل پیدا کنند که اسلام تنها طوق نجاتشان بوده و تنها راه کامیابیشان رضایت الله سبحانه میباشد و در نتیجه احساس آرامش و امنیت کرده و زندگی خویش را در چنگزدن به اسلام و احکام آن سپری کنند. جوانان تلاش کنند تا صاحب شخصیتهای اسلامیشوند که همواره در یاری این دین و اعلای کلمة الله قرارداشته باشند.
بلی، اگر خواسته باشید میوهای را بدست آورید، باید زحمت نهال آن را کشیده باشید؛ تمام نیازهای آن نبات را برآورده و ضرر را از آن دفع کرده باشید؛ چون تنها زمین اصلاحشده برای زراعت و میوه دادن کافی نیس.! واقعیت فرزندان ما همینگونه میباشد: علیالرغم تلاش ما برای رشد و نموی آنها بر اساس ارزشهای اسلامی، لازم است که آنها را در زمینه همکاریکرده و حمایتشان کنیم، خطراتیکه اصلاحشان را تهدید کرده و آنها را از مفاهیم والایشان منحرف می سازند، از آنها دور سازیم. پدرها و مادرها باید در برابر حملات غربیسازییکه علیه فرزندانشان راهاندازی شده اند، سپر قرار گیرند تا این حملات فرزندانشان را از امور زندگیشان و از مکلفیتیکه در راستایتغییر این فضای فاسد دارند، غافل نسازند.
خانوادهها و فامیلها باید به تربیه و رشد سالم فرزندان خویش اهمیت زیادی قایل شوند و باید مفاهیم اسلامی را در اذهان فرزندان خود غرس و آنها را آبیاری نمایند تا بدین وسیله اعتماد به نفس و افتخار به دین را برای فرزندان خود به ارمغان آورده باشند. پدرها و مادرها باید سیرت پیامبرشان و ارزشهای نهفته در سیرت را برایشان بیاموزانند تا فرزندان آنهاشان رسول الله صلی الله علیه وسلم و شهامتها و رادمردیهای صحابه و اعمالی را که باعث قوت و عزت صحابه شده بودند، مقتدای خود قراردهند. پدرها و مادرها باید در شخصیت فرزندانشان این را نهادینه سازند که زندگی اسلامی مبتنی بر ارزشهای اسلامی طوق نجات و تنها راه کامیابیشان میباشد و بس. ارزشی مانند:
﴿رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَاراً﴾
[نوح: 28]
ترجمه: پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و تمام کسانی را که با ایمان وارد خانۀ من شدند و جمیع مردان و زنان باایمان را بیامرز و ظالمان را جز هلاکت میفزا!
هر مسلمان باید تنها به ثقافت و مفاهیم اسلامی پناه آورد؛ زیرا از آنچه را که شریعت پروردگار با خود همراه دارد، مفاهیم برتر و شایستهتری را کسی سراغ نخواهی داشت. الله سبحانه وتعالی بر مسلمانان عمل را بر اساس اسلام و همانطور حمل اسلام و دعوت به سوی آن را حتمی گردانیده است؛ چنانچه تنها به فکر خود بودن و فراموش کردن دیگران را رد و ناپسند دانسته است، رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«لَا يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى يُحِبَّ لِأَخِيهِ مَا يُحِبُّ لِنَفْسِهِ»
(صحیح بخاری)
ترجمه: هیچ یک از شما مؤمن واقعی نخواهد بود تا آنکه آنچه را برای خود دوست میدارد و میپسندد، برای برادر خویش نیز دوست داشته باشد.
کسیکه اسلام را شناخت، بر او لازم است که خانه و بیرون خانۀ خود را در قید اسلام در آورد. اسلام دین همگانی میباشد و در آن کلمۀ من تنها، جای ندارد. اسلام دینی است که انسان را دلسوز و دوست دیگران میگرداند، انسان را با انسانهای دیگر درآمیخته تا بر اساس احکام دینش با آنها تعامل نموده، خود و دیگران را از آتش نجات و باهم رضایت پروردگارشان را بدست آورده و وارد جنت شوند. بدین شکل توسط اسلام، جامعه را زندگی شرافتمندانه فرامیگیرد؛ زندگییکه اساس آن را اسلام بنا کرده و اضطراب و تناقض را از فرزندان ما دور میکند؛ اضطراب و تناقضیکه از زندگی نمودن زیر سایۀ نظامهای سرمایهداری عاید حالشان شده است؛ نظامهای ظالمیکه همواره در تلاش دور ساختن دین از حیات ما میباشد؛ حالآنکه چگونه امکان دارد یک مسلمان بدور از رضایت پروردگارش زندگیکند.
﴿رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَاراً﴾
[نوح: 28]
ترجمه: پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و تمام کسانی را که با ایمان وارد خانۀ من شدند و جمیع مردان و زنان باایمان را پیامبرز و ظالمان را جز هلاکت میفزا!
از زمان سقوط دولت اسلامی و عدم تطبیق احکام پروردگار در میان امت، تا کنون فرزندان این امت در دیار کفر سفرکرده، سیاستها و قوانین وضعی کفار را که تمام ابعاد زندگی را در برگرفته است، به سرزمینهای اسلامی آورده و در میان امت تطبیق میکنند. مسلمانان بر اساس مفاهیم کفری، که دامن هرفرد، خانواده و جامعهای را گرفته است، زندگی خویش را به پیش میبرند؛ مفاهیمیکه اساس آن را منفعت بنا نهاده است. فرزندان، پدران و مادرانشان را در ایام کهولت سن ترک میکنند. دختران جوان با مادرانشان پرخاشگری کرده آنان را متهم به عقبماندگی و غیرعصری بودن میکنند.
رنجی را که پدرها و مادرهای امروزه از نافرمانی فرزندان خود تحمل میکنند، جای تأسف دارد؛ از فرزندانیکه اذهانشان پر از مفاهیم غربی بوده و ارزشهای دینیشان در هم ریخته و زیر ابرهای سیاه تمدن فاسد و مفسد غرب فرورفته است، تا جاییکه قضیۀ آخرت را فراموش کرده و از اجر بزرگیکه معاملۀ نیکرفتاری با پدرها و مادرهای خویش بدست می آورند، غافل ماندهاند. رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرمایند:
«رَغِمَ أَنْفُهُ ثُمَّ رَغِمَ أَنْفُهُ ثُمَّ رَغِمَ أَنْفُهُ». قِيلَ: مَنْ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: «مَنْ أَدْرَكَ وَالِدَيْهِ عِنْدَ الْكِبَرِ أَحَدَهُمَا أَوْ كِلَيْهِمَا ثُمَّ لَمْ يَدْخُلْ الْجَنَّةَ»
(رواه مسلم)
ترجمه: بینیاش خاکآلود باد! بینیاش خاکآلود باد! پرسیدند: بینی چه کسی خاکآلود باد یا رسول الله؟ فرمود: کسیکه پدر یا مادر یا هر دو آنها را در پیری دریابد و با نیکی به آنها وارد بهشت نشود.
منکرات در میان صفوف فرزندان امت اسلامی عام شده است، شراب، مواد مخدر، قمار، زنا و کارهای خلاف عادی شده است. بلی، به تشویق قوانین نظام سرمایهداری و آزادیهاییکه در هر مناسبت شعارهای باطل آن سرداده میشود، این یک امر حتمی میباشد؛ چون غرب واقعاً برای انحراف مسلمان از دین و ذوب ساختنشان در مفاهیم سیکولری و دور نگهداشتن پدرها و مادرها از تربیۀ اسلامی فرزندانشان واقعاً کمر بسته است؛ از تربیۀ پاکیزهای با پاکیزگی و صفای مفاهیم ناب اسلامی.
اسلام مملو از مفاهیم عالی و روابط مستحکمی میباشد که مبتنی بر دوستی، احترام، اعتماد، توجه و اهتمام و دادوستد بین پدرها و مادرها و فرزندانشان، افراد خانواده را باهم مرتبط می سازد. این چیزی است که جامعۀ اسلامی را وادار میکند که این خیر و خوبی را به جامعههای دیگر هم انتقال داده تا همهگی از این رحمت الله سبحانه مستفید و زندگی با آرمشی را سپریکنند؛ رحمتیکه الله سبحانه وتعالی پیامبرش را با آن فرستاده است.
الله سبحانه وتعالی از دوستی، عطوفت و رأفت و مهربانییکه در قلب هر پدر و مادر مسلمانی ارزانی داشته و پدره و مادرها به طور طبیعی برای تربیۀ مناسب فرزندان خود حداقل تلاش خود را انجام میدهند، آنها را در مسیری قرار میدهند که پروردگارشان از آنها راضی بوده و از جمله فعالان جامعۀ خود باشند. الله سبحانه وتعالی فرزندان را به طاعت از پدرها و مادرها و نیکی برای آنها، احترام به آنها و عطوفت برای آنها فراخوانده است. چنانچه میفرماید:
﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا﴾
[اسراء: 23-24]
ترجمه: و پروردگارت فرمان داده که جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکیکنید! هرگاه یکی از آن دو یا هر دوی آنها نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو و بالهایتواضع خویش را از محبّت و لطف در برابر آنان فرود آر و بگو: پروردگارا! آنهارا همانگونه که مرا در کودکی تربیت کردند، مشمول رحمت خود قرار ده!
زمانیکه بر وضعیت کنونی این امت، بهترین امتیکه عهدهدار خیر و صلاح بشریت است، نگاه کوتاهی بیندازیم، در مییابیم که این امت از دین خود دور شده و نسبت به منبع عزت و بزرگ خود کوتاهی کرده است. ما گروهی میباشیم که الله سبحانه وتعالی ما را به اسلام عزت داده است و اگر عزت را از غیراسلام جستجو کنیم، الله سبحانه وتعالی ما را ذلیل خواهد کرد. پدرها و مادرها باید این موضوع را برای فرزندان خود روشن سازند و آنها را در زمینۀ تلاش برای حل قضیۀ سرنوشتساز امت پشتبانی کنند؛ قضیهای که هیچ چارهای جز حل آن ندارند و اینکه باید خستگی ناپذیر برای "تحقق هدف والا" تلاش کنند(تأسیس خلافت راشده برمنهج نبوت). درآن روز است که مشکلاتشان حل، زندگی شرافتمندانه و شخصیتهای شرافتمندانهای را خواهند داشت، آنگاه با مفاهیم برگرفته از عقیدهای که آنها را غرق سعادت و خوشبختی میسازد، زندگی خویش را سپری میکنند، برمبنای وعدۀ الله سبحانه وتعالی و نصرت، قدرت و عزتیکه الله سبحانه وتعهالی برایشان ارزانی مینماید.
﴿وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ﴾
[منافقون: 63]
ترجمه: در حالیکه عزت مخصوص الله و رسول او و مؤمنان است؛ ولی منافقان نمیدانند!
برگرفته از جریدۀ الرایه
نویسنده: استاد زينة صامت