سه شنبه, ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

هوش مصنوعی؛ شمشیر دو لبه‌ای که دولت‌های سرمایه‌داری را از پای در می‌آورد

(ترجمه)

خبر:

گروهی از دانشمندان به شدت درباره هوش مصنوعی و خطرهای آن هشدار دادند؛ چنانچه هشدار دادند که از این فن‌آوری برای تولید و ساخت اسلحه‌های بیولوژیکی استفاده خواهد شد که تمام بشریت را تهدید می‌کند. در روزنامۀ واشنگتن پوست آمده: «سه شرکت پیشتاز هوش مصنوعی (اوپن ای آی، آلفا بت و متا) در جلسۀ کنگره هشدار دادند که پیشرفت سریع هوش مصنوعی طی چند سال آینده باعث مضررهای زیادی خواهد شد و تروریستان از این تکنولوژی برای ساخت اسلحه‌های بیولوژیکی استفاده خواهند کرد.» این روزنامه به نقل از یوشوا بنجیو، استاد هوش مصنوعی در دانشگاه مونترال که معروف به یکی از پدران هوش مصنوعی مدرن است می‌گوید: «آمریکا باید برنامۀ همکاری بین‌المللی را برای قانونی ساختن هوش مصنوعی به پیش ببرد و استفاده از تکنولوژی نوین را در سرتاسر جهان تنظیم کند.» داریو امودی، مدیر عامل شرکت آنتروپیک در زمینۀ هوش مصنوعی هشدار داده است: «ترس از توسعۀ هوش مصنوعی برای اینست که در کم‌تر از دو سال می‌تواند ویروس‌های خطرناک و سلاح‌های جدید بیولوژیکی را به وجود آورد.» از جانب دیگر، استوارت راسل، استاد کمپیوتر در کالیفورنیا برکلی گفت: «فهم و درک هوش مصنوعی نسبت به تکنولوژی‌های دیگر سخت‌تر و دشوارتر است.»

بر اساس بیانیۀ روزنامه، این جلسه میزان نگرانی‌ها را در مورد فرارفتن هوش مصنوعی از عقل بشر و خارج شدن آن از کنترل برای آسیب رساندن به انسان‌ها و این‌که هوش مصنوعی تبدیل به یک واقعیت گردیده و دیگر تئوری و خیال نیست، آشکار کرد.

اما در شش ماه گذشته تعدادی از محققین برجسته هوش مصنوعی از جمله بنگیو جنبش‌هایی را آغاز کردند تا جهانیان را از خطرهای استفاده از هوش مصنوعی هشدار دهند و از سیاست‌‌مداران خواستند که باید به این تهدید‌ها به عنوان یکی از دلایلی که حکومت‌ها را وادار به طرح قوانین جدید می‌کند، توجه نمایند.

گفته می‎شود این جلسه چند روز پس از آن برگزار گردید که شرکت‌های هوش مصنوعی از جمله "اوپن آی"، "الفابیت" که مربوط به گوگل است و "متا" در هفته گذشته تعهدات دوطلبانۀ خود را به کاخ سفید برای اجرای اقداماتی مانند واتر مارک کردن محتوای تولید شده بخاطر ایمن کردن تکنولوژی انجام دادند. (به نقل از القدس العربی)

تبصره:

خطر هوش مصنوعی و ساخت سلاح‌های بیولوژیکی در مقایسه به زندگی کردن زیر نظام‌های سرمایه‌داری یک خطر خیلی اندکی است. چیزی‌که کارشناسان از خطرات هوش مصنوعی بیان کردند، عملاً درست بوده اما آن‌ها نمی‌دانند که در حقیقت خطرات هوش مصنوعی در نبود ارزش‌های متعالی و عادل اسلامی در صدر قدرت و پیشبرد امور نهفته است. بنابراین، از سرمایه‌دارهایی که فقط به فکر قدرت، سیطره، استعمار، نابود کردن مردم و سوء استفاده از آن‌ها هستند، تصور نمی‌رود که هوش مصنوعی را بخاطر رفاه و آسایش بشریت بکار گیرند؛ چنانچه از زمان انقلاب صنعتی تا امروز هیچ کاری برای بشریت انجام نداده اند و از پیشرفتی که ذهن بشر به دست آورده به نفع آن استفاده نکردند. از این جهت اگر به هشدارهای کارشناسان توجه کنیم، می‌بینیم که تمام خطرات از واقعیت  نظام سرمایه‎داری که بالای دنیا حاکم است، سرچشمه می‌گیرد.

دولت‌های سرمایه‌داری که مصلحت و منفعت مادی را معیار خود قرار داده اند، هر چیزی را که به دست‌شان برسد، تابع این معیار می‌کنند و این موضوع شامل تمام دستاوردهای بشری اعم از اکتشافات، و اختراعات می‌گردد. افرادی که بر این امر سیطره دارند، گروه اندکی هستند که تعدادشان از یک درصد فراتر نمی‌رود و اکثر‌شان از دولت‌های حریص غربی هستند. اگر به هر پیشرفتی در تکنولوژی دست بیابند، از آن برای ثروت‌اندوزی از طریق احتکار یا دزدی آشکار استفاده نموده، اکثریت مردم را از دستاوردهای ذهن بشری محروم می‌کنند، با وجود این‌که بیشتر این  ذهنیت‌ها در اصل از  قشر فقیر و محروم مردم هستند. به عنوان مثال پیشرفتی که بشریت در بخش طب به دست آورده بسیار خیره کننده است؛ اما بازهم برخورداری از مراقبت‌های صحی خوب، برای تمام مردم دنیا بسیار دشوار است و فقط تعداد اندکی از ثروتمندان می‌توانند از آن برخوردار شوند. همین مثال درمورد هوش مصنوعی نیز صدق می‌کند؛ چراکه غرب استعمارگر فقط مصلحت تعدادی از سرمایه‌داران را در نظر می‌گیرد و دیگر مردم را از منفعت هوش مصنوعی محروم می‌کند. به عنوان مثال در سال‌های پیش‌رو می‌خواهند که هشتاد درصد کار انسان‌ها را توسط هوش مصنوعی انجام دهند با این کار بیشتر مردم از کار کردن محروم می‌شوند، حتی کسانی‌که مانند برده در شرکت‌های سرمایه‌داران کار می‌کنند، نیز بیکار خواهند شد.

بلی، تا زمانی‌که بشر این حالت را درک نکند، وضعیتش بد‌تر و تاریک‌تر خواهد شد و زندگی کردن در زیر نظام سرمایه‌داری فقط به بدبختی‌ آن می‌افزاید؛ نه چیز دیگری. پس بر بشریت و در رأس آن بر امت اسلامی واجب است تا در راه حاکم کردن نظام الهی که عدالت را برای مردم به ارمغان می‌آورد، کار کنند و با از بین بردن حاکمیت دولت‌های سرمایه‌داری بشریت را از شر آن‌ها نجات دهند؛ چنانچه نشانه‌ای از این طمع‌ها در بیانیۀ نایب رئیس آمریکا، "کاملا هارس" آمده است که در دومین نشست در رابطه به آلوده‌گی آب و هوا در جمعه گذشته چنین گفته بود: هنگامی‌که از انرژی پاکیزه و ماشین‌های برقی استفاده کنیم و "نفوس روی زمین" را کاهش دهیم، تعداد زیادی از کودکان‌مان می‌توانند هوای پاک را تنفس نموده و آب پاکیزه بنوشند. زمانی‌که دولت اسلامی برپا شود و احکام عظیم اسلام به درستی تطبیق گردد، تنها با استفاده از منابع کشف شدۀ روی زمین می‌تواند زندگی بیش از 150 میلیارد انسان را با رفاه و آسایش تضمین کند تا تمام مردم بدون احتکار و دزدی زندگی خوبی داشته باشند، چراکه این دو شرعاً حرام می‌باشد. دولت اسلامی طوری محصولات را سرپرستی نموده و توسعه می‌دهد که مردم با سهولت تمام می‌توانند از آن استفاده کنند؛ چراکه دولت اسلامی دولت پشتیبان است نه دولت مالیه‌گیر و این دولت برای منفعت تمام مردم کار می‌کند، نه یک قشر خاص از آن‌ها.

یقیناً درک کردن خطر‌های هوش مصنوعی فقط با کار کردن در راه اقامۀ خلافت راشده ثانی امکان‌پذیر است و هم‌چنان نفع بردن از پیشرفت تکنولوژی و هوش مصنوعی فقط و فقط در زیر سایۀ دولت خلافت محقق می‌شود. پس آیا برای مسلمانان و غیر مسلمانان کدام بهانه‌ای وجود دارد که خود را از زیر نظام‌هایی که بشریت را به نابودی می‌کشاند، آزاد کنند؟! آیا بر عاقلان و کسانی‌که مردم را به اسلام دعوت می‌کنند، واجب نیست تا دست امت و تمام بشریت را گرفته و به سوی کشتی نجات ببرند؟!

﴿وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ(105) إِنَّ فِي هَذَا لَبَلَاغًا لِّقَوْمٍ عَابِدِينَ(106) وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ﴾ [انبیاء: 105-107]

ترجمه: ما علاوه بر قرآن، در تمام کتب انبیاء پیشین نوشته ایم که بی‌گمان سراسر روی زمین را بندگان شایستۀ ما به ارث خواهند برد. این (سخن برای مفهوم قانون زندگی دنیایی، و آگاهی از سرنوشت حیات اخروی) مردمان عبادت پیشه را کافی و بسنده است. ای پیامبر! ما تو را جز رحمت برای جهانیان نفرستاده‌ایم.

نویسنده: بلال مهاجر

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

دولت‌های اسکاندیناوی و سوزاندن قرآن کریم

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

شبکۀ الجزیره به تاریخ 31 جولای 2023م، در سایت انترنتی خود چنین نوشت: «دو فرد در استکهلم، پایتخت سوئد یک نسخه از قرآن کریم را در برابر ساختمان پارلمان سوئد سوزاندند. این دو فرد پس از آن اقدام به این کار نمودند که پولیس به آنان اجازه تنظیم چنین کاری را داد. این در حالی است که سازمان همکاری‌های اسلامی در یک نشست اضطراری ویدیویی، ادامه یافتن چنین اهانت‌ها در سوئد و دانمارک را تقبیح نمودند. لازم به ذکر است که سلوان مومیکا و سلوان نجم، نخست قرآن کریم را زیر پاهای خود نموده، سپس آن را سوزاندند؛ چنان‌‌که قبلاً نیز این کار را در برابر مسجد جامع بزرگ شهر استکهلم در اواخر ماه مارچ 2023م انجام داده بودند.»

سوال این است که آیا این کارها انگیزۀ فردی داشته و ناشی از کینه‌توزی آنان علیه اسلام و مسلمانان می‌باشد یا این که در پس این اقدامات شنیع، انگیزه‌های پنهان سیاسی وجود دارد؟

جواب:

شکی نیست که دولت‌های کفری و سیاست‌مداران آن‌ها و نیز دستگاه‌های استخباراتی شان کینه‌ها و بغض‌های سنگینی‌ علیه مسلمانان در سر می‌پرورانند و زهر خود را در هر فرصتی بالای مسلمانان می‌پاشند. اما درک این کینه‌ها و چگونگی تکامل آن و نیز تشخیص آن در هر یک از سرزمین‌های کفری می‌طلبد تا به تفاصیل و جزئیات بسیاری از مسایل پی برده و از انواع دسیسه‌های سیاسی و استخباراتی که علیه مسلمانان چیده می‌شود، آگاهی کامل داشته باشیم. جزئیات و تفاصیل این مسایل قرار ذیل بیان می‌گردد:

1. تاریخ دولت‌های اسکاندیناوی و تشکیل اندیشۀ سیاسی در آن همواره محکوم به دو چیز بوده؛ اول: این‌که این‌ها دولت‌های خالص اروپایی می‌باشد، چنان‌چه این‌ها دولت‌هایی است که در شمالی‌ترین قسمت اروپا موقعیت دارد و این دولت‌ها در دورۀ "فایکنج"، که از قرن هشتم تا قرن یازدهم میلادی ادامه داشت، تنها سرزمین‌های اطراف خود را استعمار می‌نمود و بس. دورۀ مذکور که قبل از ظهور قدرت‌های بزرگ اروپا بود، برای مردم منطقۀ اسکاندیناوی یک دورۀ طلایی به شمار می‌رفت. زمانی که بریتانیا به عنوان دولت بزرگ در شمال غرب اروپا، روسیه در شرق این قاره و آلمان در وسط آن سر بلند نمودند، دولت‌های اسکاندیناوی تبدیل به ماهی‌هایی شدند که در برابر نهنگ‌های بزرگ قرار دارد؛ طوری که نفوذ بریتانیا در نرویج که همسایه آن بود گسترش یافت، نفوذ روسیه در فنلند، که هموجوار آن بود بالا گرفت و نفوذ آلمان در دانمارک، که در مجاورت آن قرار داشت افزایش یافت. اما سوئد که در وسط سرزمین‌های اسکاندیناوی پنهان شده بود، توانست تا حدودی استقلال خود را حفظ نماید و اردوی معتبری بسازد و به این ترتیب، نسبت به سایر دولت‌های اسکاندیناوی به دولت‌های بزرگ کمتر وابسته بود، اما از آن جایی که بریتانیا در دورۀ پیش از جنگ دوم جهانی بزرگترین دولت به شمار می‌رفت، طبیعی بود که در تمام سرزمین‌های اسکاندیناوی نفوذ بیشتر را داشته باشد و توانست نفوذ فعال روسیه و آلمان را در آن جا کاهش دهد.

2. در نتیجۀ موقعیت جغرافیایی دولت‌های اسکاندیناوی، که دور از جهان اسلام قرار گرفته، این‌ دولت‌ها شامل آن عده از دولت‌های اروپایی نمی‌شوند که سرزمین‌های مسلمانان را استعمار نموده و پس از سقوط دولت عثمانی با مسلمانان درگیر شدند، البته به استثنای موارد خاص و کوچکی مانند دانمارک. بنابر این، دولت‌های مذکور تا حد زیادی از دشمنی که میان مسلمانان و دولت‌های اروپایی به وجود آمد، به دور بودند، زیرا این دولت‌های اروپایی بود که سرزمین‌های مسلمانان را استعمار نموده بودند. این‌جاست که دلیل پناهندگی‌های قابل توجه اخیر مسلمانان از سرزمین‌هایی مانند عراق، سوریه و سومال به دولت‌های اسکاندیناوی تفسیر می‌گردد و این که چرا دولت‌های این منطقۀ اروپا، مخصوصاً سوئد، از پناهندگان مسلمان به گرمی استقبال نمود، استقبالی که این سرزمین‌ها را بیشتر در محراق توجه مسلمانانی قرار داد که از سرزمین‌های خود فرار می‌نمایند؟

اما این واقعیت زیاد دوام نیافت، مخصوصاً پس از آن که طرز زندگی پاک و بی‌آلایش مسلمانان در سوئد و سایر دولت‌های اسکاندیناوی و حتی سراسر اروپا، تأثیر گذاشت، طوری‌که شمار مسلمانان در آن افزایش یافت، تعداد مساجد بیشتر شد، تجارت غذاهای حلال برجسته گردید و این روند ادامه یافت در حدی‌که صحنه‌های "دختران محجبۀ اروپا" ظاهر گردید. به جای این‌که احترام آنان برای مسلمانان بیشتر شود، کینه‌توزی شان بالا گرفت و رفته رفته گسترش یافت! چنان‌چه اقداماتی کینه توزانه از طرف ادارۀ خدمات اجتماعی سوئد "سوسیال" مبنی بر گرفتن کودکان مسلمانان از خانواده‌های شان به بهانۀ حمایت از کودک، افزایش یافت. سپس سازمان‌های تندرو و بنیادگرای این سرزمین‌ها فرصت یافتند تا علیه مسلمانان دست به کار شوند، چنان‌چه قرآن کریم و پرچم/بیرق برخی از سرزمین‌های اسلامی مانند ترکیه، عراق و مصر را آتش زدند.

قبل از آن نیز اقداماتی علیه مسلمانان صورت گرفته بود که برجسته‌ترین آن، نشر کاریکاتورهای اهانت‌آمیز به ارزش‌های اسلامی بود، مانند کاریکاتورهای اهانت‌آمیز برای مسلمانان و رسول الله صلی الله علیه وسلم، توسط یک روزنامۀ دانمارکی در سال 2005م منتشر گردید و سپس روزنامۀ بدنام "شارلی ابدو"ی فرانسه آن کاریکاتورها را در سال 2006م بازنشر نمود. هم‌چنین اقدامات متعدد و پی‌هم دیگری که برای تحریک مسلمانان صورت گرفت. در کنار این اقدامات اهانت و تحریک‌آمیز، جریان‌های راست بنیادگرا ظاهر گردیدند که پدیدۀ موسوم به "اسلامفوبیا" یا اسلام هراسی را انتشار دادند.

3. اما موج اخیر دشمنی با اسلام که در قالب سوزاندن نسخه‌هایی از قرآن پاک در سوئد و دانمارک تمثیل گردید، دو مسأله در آن قابل ملاحظه بود؛ اول: قرآن پاک نخستین بار در سوئد توسط راسموس پالودان، رهبر حزب راست‌گرای تندرو دانمارک "هارد لاین"، که یک تندرو دارنمارکی بود سوزانده شد. (منبع: یورونیوز عربی، 22 جنوری 2023م). او این کار را در برابر سفارت ترکیه و زیر نظر نیروهای سوئدی انجام داد! دوم: شدیدترین اقدام تحریک‌آمیز توسط یک فرد مسیحی تندرو عراقی الاصل صورت گرفت که دست به اعمالی شدیداً تحریک‌آمیز زد، مانند پاره نمودن صفحاتی از قرآن پاک، لگدزدن به آن، گذاشتن چربی خوک بالای آن و در نهایت سوراندن آن. او این کارها را در برابر مسجدی در فوره در هنگام خروج نمازگذاران از نماز عید سعید قربان سال 2023م انجام داد. سپس کار سوزاندن قرآن کریم به گونۀ یک کمپاین در سوئد و دانمارک به بهانۀ آزادی بیان ادامه یافت.

انگار در این دو مسألۀ فوق‌الذکر اشاره‌یی است مبنی بر این که این غیر سوئدی‌هاستند که دست به چنین کارهایی می‌زنند و نه خود سوئد و این که آنان برای این اعمال خود از برخی بندهای قانون اساسی سوئد سؤ استفاده نموده اند. سپس دولت، این اقدامات را تقبیح نمود، اما اعلان کرد که به دلیل آزادی بیان که در قانون اساسی سوئد درج گردیده، نمی‌تواند از آن جلوگیری نماید.

4. یکی دیگر از نکات قابل ملاحظه این است که اقدامات صورت گرفته، مشخصاً ترکیه را هدف قرار داده بود؛ چنان‌چه اقدام اول در برابر سفارت ترکیه صورت گرفت و پرچم ترکیه نیز همزمان با قرآن کریم سوزانده شد. شاید واکنشی که امریکا به این اقدام نشان داد، به هدف از آن اشاره داشته باشد: «یک سخن‌گوی وزارت خارجۀ امریکا در پاسخ به پرسشی که در جریان گزارش روزانۀ وزارت مطرح گردید گفت: بگذارید دو چیز را بگویم... و این چیزی نیست که شما قبلاً از ما نشنیده باشید. ما همواره گفته ایم که آتش زدن متون دینی، کاری نامحترمانه و آزاردهنده است و این که هر آن‌چه که قانونی باشد، الزاماً مناسب و ضرور نیست. بناءً می‌گذارم حکومت سوئد و مسئولین اجرای قانون داخلی آن مشخصاً در این خصوص و مواردی فراتر از این مورد مشخص، سخن بگویند.» وی در ادامه افزود: «اما به گونۀ گسترده، هریک از اتریش و ترکیه را تشویق می‌نماییم، بدون تأخیر با پروتوکول پیوستن سوئد به پیمان ناتو موافقت نمایند تا بتوانیم در زودترین فرصت ممکن به حضور سوئد در این پیمان خوش‌آمد بگوییم. ما به این باور استیم که سوئد به تعهدات‌اش بر مبنای توافق سه جانبه‌یی که با فنلند و ترکیه در حاشیۀ نشست مدرید در سال گذشته داشت، عمل نموده.» (منبع: CNN عربی، 29 جون 2023م)

5. با دقت نمودن بیش‌تر، متوجه می‌شویم که این موج از اقدامات جنایت‌آمیز در سوزاندن قرآن پاک در درجۀ نخست ناشی از کینه‌توزی علیه اسلام و مسلمانان است. هدف دیگر این است که روند پیوستن سوئد به ناتو را از طریق تحریک نمودن ترکیه، مختل نمایند. شاید کسی‌که این اقدامات را طراحی نموده می‌داند که ترکیه در نهایت به خواسته‌های امریکا مبنی بر پیوستن سوئد به ناتو و قرار دادن آن به عنوان یک شکست دیگر برای روسیه به دلیل جنگ در اوکراین، تن خواهد داد. چنان‌چه اردوغان رئیس‌جمهور ترکیه برای عملی نمودن این خواسته‌های امریکا، با ارجاع مسألۀ پیوستن سوئد به ناتو، به پارلمان ترکیه موافقت نمود، یعنی با پیوستن آن موافقت کرد و این موافقت در جریان نشست ناتو در لیتوانی به تاریخ 11 جولای 2023م صورت گرفت.

بعید نیست رژیم یهود در آن‌چه اتفاق افتاده دست داشته باشد، به دو دلیل؛ اول این‌که پناهندۀ عراقی مقیم در سوئد، که قرآن کریم را سوزاند، یکی از افراد موساد (استخبارات رژیم یهود) است. «وزارت استخبارات ایران شام روز دوشنبه اعلان نمود که معلومات موثقی را به دست آورده مبنی بر این‌که سلوان مومیکا، که قرآن کریم را در سوئد آتش زد، با "موساد" اسرائیل ارتباط وظیفوی داشته. وزارت فوق‌الذکر ایران در بیانیه‌یی که در آژانس رسمی "ارنا" منتشر نمود گفته که مومیکا در سال 2019م به استخدام "موساد" در آمد و وی در بدل خیانت در حق مردم عراق و امت اسلامی توانست تابعیت سوئد را به دست آورد.» (منبع: عربی جدید، 10 جولای 2023م) فرد دیگری که در دور جدید سوزاندن با وی مشارکت نمود، دوست او بوده و با او در ارتباط بوده است. دوم این که هدف این بوده تا با مختل نمودن روند پیوستن سوئد به ناتو، روسیه را دلگرم نمایند، مخصوصاً در سایۀ تنش‌های موجود میان نتانیاهو و بایدن که هنوز هم حاضر نیست از وی استقبال نماید.

6. در اخیر باید گفت آن‌چه بیشتر از همه دردآور است، این است که به حرمت مسلمانان در سطح بین‌المللی اهانت صورت می‌گیرد و حکام مسلمانان و سازمان‌های آنان در بسترهای خود آرمیده اند! بزرگترین واکنشی که برخی از آنان در برابر این حرمت شکنی‌ها از خود نشان می‌دهند این است که آن را تقبیح می‌نمایند؛ واکنشی که هیچ دردی را درمان نمی‌کند! هیچ انسان عاقلی با این حقیقت مخالف نیست که حرمت‌شکنی و اهانت به مقدسات، مستلزم جنگ بی‌امانی است که وسوسه‌های شیطان را از یاد دشمن ببرد! واقعاً بسی دردناک است که امت‌های ضعیف و ناتوانی مانند دولت‌های اسکاندیناوی به بهانه‌های ناچیزی در قوانین اساسی شان، به احساسات امت اسلامی اهمیت ندهند و با بی‌باکی تمام، دست به آتش زدن مقدس‌ترین مقدسات مسلمانان بزنند.

می‌دانیم که این وضعیت هم‌چنان ادامه خواهد یافت تا زمانی که مسلمانان دارای خلیفه‌یی شوند که بر اساس ما أنزل الله حاکمیت نماید، در راه الله متعال جهاد کند و حق را توسط شریعت الله سبحانه وتعالی به حق‌دار برساند. آنگاست که هیچ یک از این دولت‌های ضعیف و حتی دولت‌های به اصطلاح بزرگ، جرأت نخواهد نمود به حریم مسلمانان دست درازی نماید. آنگاه به مجازات اهانت کننده اکتفا نخواهد شد، بلکه دولت و یا دولت‌هایی که از او حمایت و یا به او پناه می‌دهند، نیز مجازات خواهند شد.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ [شعراء 227]

ترجمه: و آنان که ظلم و ستم کردند به زودی خواهند دانست که به چه کیفر گاهی و دوزخ انتقامی بازگشت می‌کنند.

16 محرم 1445هـ.ق.

3آگست 2023م.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

تغییر دولت با چهره‌های جدید رهبری، چیزی بیش از یک وصله‌ای به نظام نیست!

(ترجمه)

پس از مدت کوتاهی از انتخاب "شوکت میرضیایف" به عنوان رئیس جمهور برای سومین بار، وی دست به یک سری اصلاحات زد که تمرکز اصلی آن بر موضوع پرسونل/افراد دولت بود. شایان ذکر نیست که بیش از 80 نفر از مقامات مختلف قوۀ قضائیه، امور داخله و نظام مالیاتی برکنار شدند. امروز وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور و هم‌چنان حوزه آموزش و پرورش در وضعیت اسفناکی قرار دارد و بیکاری به اوج رسیده است. رذایلی مانند رشوه‌ستانی، فساد، قبیله‌گرایی و جنایات مختلف عمیقاً ریشه دوانده است. علاوه بر این، در شرایطی که اتباع این کشور که در خارج از کشور به خصوص در روسیه کار می‌کنند، با تبعیض، مشکلات اقتصادی، نقض حقوق شان مواجه گردیده و به بهانه‌های مختلف تحت پی‌گرد قانونی قرار می‌گیرند و به دنبال آن به جنگ اوکراین کشیده می‌شوند. دولت میرضیایف نمی‌تواند شجاعانه به عنوان یک کشور مستقل عمل نموده از آن‌ها محافظت نماید. همۀ این‌ها حس ناامیدی و عدم اعتماد به آن‌را در بین مردم کشور تقویت می‌نماید.

از این رو، دولت میرضیایف بلافاصله پس از انتخابات ناگزیر شد تا ابتکارات جدیدی را آغاز کند و "احزاب مقصر" را شناسایی و منزوی نماید. با توجه به حقایق ذکر شده، می‌توان تشخیص داد که دو هدف مورد نظر وجود دارد:

اولاً، این‌که امید مردمی را که هنوز از انتظار برای تغییرات مثبت خسته نشده‌اند زنده نماید، ناامیدی آن‌ها را فرو بنشاند و به عبارت دیگر یک‌بار دیگر آن‌هارا برای مدت معینی فریب دهد و زمان بخرد.

ثانیاً، به این مسئولان نشان دهند که آن‌ها عامل واقعی افزایش بیکاری در کشور، نابسامانی اقتصادی و گسترش جرم و جنایت هستند.

آیا این واقعاً درست است؟ آیا پریشانی و بحران کنونی ناشی از این است که مسئولان با مسئولیت‌پذیری به وظایف خود عمل نمی‌کنند؟ و آیا تغییر و تبدیل آن‌ها منجر به بهبود وضعیت خواهد شد؟ قطعاً نه! زیرا وخامت اوضاع سیاسی و اقتصادی، فشار بر تعلیمات دینی و این‌که هنوز صدها زندانی مذهبی و سیاسی در زندان به سر می‌برند، همۀ این‌ها پیامدهای تلخ نظام دموکراتیک و نظام اقتصادی سرمایه‌داری است که اخیراً به رأی عام/همه پرسی گذاشته شد. پس در کلام الله سبحانه وتعالی تدبر نمایید که می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكاً [طه: 124]

ترجمه: و هرکسی از یاد من روی ګردان شود، پس برای وی زندگی سخت و تنگی خواهد بود.

بنابراین، مهم است تأکید نماییم که میرضیایف، با برکناری تعدادی از مقامات و سرزنش کامل آن‌ها، اساساً این را تلقی می‌نماید که گویا این افراد مسئول همه چیز هستند. بنابراین، او عمر این دموکراسی فاسد سرمایه‌داری را که مناسب نبوده و مردم ما طعم تلخ آن‌را می‌چشند، طولانی می‌کند. او هم‌چنان قصد دارد با این‌کار سرزمین ما را برای مدت طولانی تحت نفوذ قدرت‌های استعماری مانند روسیه، آمریکا و چین نگهدارد.

علاوه بر این، چراغ سبز "برادران بزرگ" برای همه پرسی اخیر و انتخابات ریاست جمهوری در واقع در ازای چنین "خدمات بدون مزد" بود. بنابراین نمی‌توان از اصلاحات میرضیایف به نفع مردم مسلمان ما انتظار داشت. تنها راه راستین نجات و رستگاری، بازگشت به اسلام است که به عنوان رحمت بر جهانیان نازل شده و پذیرفتن آن به عنوان روش زندگی است که تمام امور ما‌را تنظیم می‌کند. اگر ما مسلمانان افکار خود‌را اصلاح نماییم و دین خودرا این‌گونه بپذیریم، یقیناً که الله سبحانه وتعالی ما‌را از مشکلات امروزه نجات داده و حال‌مان را بهبود می‌بخشد.

﴿وَمَن يَتَّقِ اللهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجاً (2) وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ [طلاق: 2 – 3]

ترجمه: و هر کی از الله تقوا نماید، الله برای وی راه بیرون رفت‌را نشان می‌دهد و از راهی برای وی رزق می‌دهد که گمان نمی‌کند.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر – ازبکستان

19 محرم 1445هـ.ق.

یکشنبه 06 آگست 2023م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

مبارزه علیه تروریزم یک پلان آمریکایی برای جلوگیری از وحدت مسلمانان است

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

اکنون بحث میان صاحبان قدرت پاکستان و جامعه استراتژیک آن در مورد نقش پاکستان در منطقه بالا گرفته است. در 25 جولای 2023، فرماندهی مرکزی آمریکا اعلامیۀ مطبوعاتی را منتشر نمود که در آن"تمرکز ویژه بالای مبارزه علیه تروریزم" را تأکید نموده است. روز قبل، در 24 جولای 2023، جنرال آمریکایی، "مایکل اریک کوریلا" با فرماندۀ ارتش پاکستان دیدار نمود. دفتر مطبوعاتی اردو/ارتش اعلام نمود؛ «مقام معظم رهبری از موفقیت‌های ارتش پاکستان در مبارزه علیه تروریزم و تلاش‌های مستمر آن برای برقراری صلح و ثبات در منطقه ابرازی قدردانی می‌نماید.»

مبارزه علیه تروریزم ادامۀ سیاست استعماری "تفرقه‌انداز و حکومت کن" می‌باشد. در دوران استعمار، قدرت‌های غربی مرزهایی ایجاد نمودند که باعث درگیری دوام‌دار میان مسلمانان می‌گردد. در منطقۀ پاکستان، آن‌ها قبایل پشتون را از طریق مرز بین پاکستان و افغانستان دو تقسیم نمودند. این مرز را خط دیورند می‌نامند؛ زیرا توسط استعمارگر حیله‌گر انگلیسی، "سر هنری ماریون دیورند" ساخته شده است. مرزهای استعماری نیازی را درمیان قبایل ایجاد نمود تا برای حفظ تجارت و پیوندهای خانوادگی، مرزهارا نادیده بگیرند. سپس استعمارگران اصرار داشتند که حکام مسلمانان مرزهارا حفظ نموده و از حذف و تجاوز به زور آن جلوگیری کنند. بنابراین، کشمکشی به وجود آمد که امنیت و صلح‌ را در منطقه تضعیف کرد.

در سرتاسر سرزمین‌های مسلمانان، از پاکستان تا مصر، مرزها بین اقتدار منطقه و ساکنان آن کشمکش ایجاد می‌کند. این کشمکش‌ها مسلمانان را تضعیف نموده و در عین حال دشمنان آن‌ها را تقویت می‌نماید. این کشمکش‌ها بدتر می‌شود، زیرا دولت‌های ناکام در سرزمین‌های اسلامی، فقر و رنج ساکنان را افزایش می‌دهد. علاوه براین، کفار از سفارت‌خانه‌های خود در سرزمین‌های مسلمانان برای تأمین مالی و تسلیحاتی کسانی‌که با دولت می‌جنگند، استفاده می‌نمایند و هیزم بر آتش‌ این درگیری‌ها می‌ریزند.

ای مسلمانان پاکستان! در واقع، قدردانی آمریکا از مبارزه علیه تروریزم یک ترفند استعماری برای تفرقه انداختن و حکومت نمودن بالای مسلمانان است. آمریکا از ارتش مسلمان پاکستان می‌خواهد که با مسلمانان در مناطق قبیله‌ای بجنگد. مبارزه علیه تروریزم ارتش‌را در جنگ فتنه در این مرزهای غربی به دام می‌اندازد، در حالی‌که به هند در مرز شرقی صلح می‌دهد. در حالی‌که مسلمانان در حال جنگ با مسلمانان هستند، دولت هندو بدون هیچ‌گونه مزاحمتی کشمیر را اشغال می‌کند. این در حالی است که الله سبحانه وتعالی به مسلمانان دستور داده است.

﴿وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیْثُ أَخْرَجُوکُمْ [بقره: 190]

ترجمه: و آنانرا خارج سازید همانطوریکه شمارا خارج مینمایند.

در واقع، مبارزه علیه تروریزم باعث ایجاد کشمکش، ناامنی، اختلاف و ضعف در میان امت اسلامی می‌گردد. مبارزه علیه تروریزم باعث ایجاد دشمنی بین مسلمانان گردیده که مانع وحدت یافتن افغانستان، پاکستان و آسیای مرکزی به عنوان یک دولت قوی خلافت می‌گردد. الله سبحانه وتعالی هشدار داده است:

﴿وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلاَ تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ [انفال: 46]

ترجمه: از الله و رسولش اطاعت نمایید، و با یکدیگر منازعه و کشمکش نکنید که قوت تان از بین می‌رود.

ابن کثیر در تفسیر خود می‌گوید: «و قوت تان از بین می‌رود، یعنی قدرت تان، وحدت تان و هر چه از خوشبختی‌ها در میان شما باشد.«

ای مسلمانان نیروهای مسلح و مناطق قبیله‌ای پاکستان! فوراً میل تفنگ خودرا به جهت درست نشانه بگیرید! به عنوان یک نیروی مسلح واحد برای آزادسازی کشمیر اشغالی وحدت یابید! برای تبدیل شدن به یک دولت واحد، خط دیورند را از بین ببرید! مراکز فتنه، سفارت و کنسول‌گری آمریکا و هم‌چنان کمیسیون عالی هند را مهر و موم کنید! منافقین را با اعلام جهاد با دشمن کافر، در میان خود آشکار نمایید !هم‌دیگر را هما‌ن‌طوری‌که الله سبحانه وتعالی شمارا خطاب می‌نماید، به عنوان مؤمنان و به برادری واحد خطاب نمایید! میان خود آشتی برقرار کنید و به عنوان اولین گام برای دست‌یابی به هر آن‌چه در دین تان است، نصرت خودرا به حزب‌التحریر برای تأسیس خلافت بر منهج نبوت عطا کنید!

بدون شک، وحدت مسلمانان پاکستان، افغانستان، آسیای مرکزی و بنگله‌دیش به عنوان یک دولت خلافت امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ [حجرات: 10]

ترجمه: به تحقیق مؤمنان برادر یک‌دیگر اند.

امام قرطبی در تفسیر خود می‌فرماید: «یعنی در دین و حرمت، نه در نژاد؛ به همین دلیل گفته شده که برادری در دین ماندگارتر از برادری در نژاد است. برادری بر اساس نژاد با تفاوت دین قطع می‌گردد، در حالی‌که برادری در دین هرگز با اختلافات نژادی از بین نمی‌رود.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر -ولایه پاکستان

10 محرم 1445هـ‌.ق.

جمعه، 28 جولای 2023م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

قرغیزستان؛ تعطیلی مساجد آغاز گردیده است

بسم الله الرحمن الرحیم

(ترجمه)

خبر:

در منطقه جلال آباد قرغیزستان، کمیسیون ویژه‌یی برای بررسی قانونی بودن مساجد شروع به فعالیت نمود.

کمیته دولتی امنیت ملی ایجاد یک کمیسیون ویژه را آغاز نمود که شامل کارمندان خودگردانی محلی، اداره امور داخلی، مؤسسه دولتی کاداستر، وزارت حالات اضطراری، SSES، کمیسیون دولتی امور دینی (SCRA) و SAMK می‌باشد. خدمات نشراتی این بخش گزارش داده  است. در جریان بازرسی‌های گذشته، کمیسیون به تعداد 60 مسجد را شناسایی کرد که در SAMK و SCRA ثبت نام نکرده بودند. 33 مسجد در منطقه سوزک، دو مسجد در بازار-کرگون، پنج مسجد در نوکن، سه مسجد در آکسی، پنج مسجد در چاتکل، یک مسجد در توکتوگل، هفت مسجد در توغوز-تورو، و هم‌چنان سه مسجد در جلال آباد و یک مسجد در مایلو-سو. در این گزارش هم‌چنان آمده است که 11 مسجد اسناد مربوطه را برای ثبت در SAMK و SCRA آماده کرده‌اند. برای 49 مسجد دیگر، کمیسیون مذکور  برای حل مسئله ثبت آن‌ها در SAMK و SCRA توصیه‌هایی ارائه نمود.

این گزارش هم‌چنان خاطرنشان می‌سازد که مساجد غیرقانونی به طور خودسرانه و بدون رضایت دولت‌های محلی و SAMK ساخته شده‌اند.

تبصره:

اگر به خاطر داشته باشید، در ماه مارچ سال جاری، برخی از رسانه‌های قرغیزستان از قصد مقامات برای بسته نمودن این مساجد به اصطلاح "غیر معیاری" خبر داده بودند. به همین منظور، اداره معنوی مسلمانان قرغیزستان به همراه کمیسیون دولتی امور دینی قانونی را "در مورد آزادی مذاهب و تشکیل‌های مذهبی" اصلاح نمودند که بر اساس آن نه تنها مساجد بلکه تمامی نمازخانه‌ها باید ثبت و راجستر گردند.

 »در حال حاضر بیش از 2600 مسجد در قرغیزستان وجود دارد. از این تعداد فقط 1055 مسجد به طور رسمی ثبت شده است. ما ساخت و ساز آن‌ها را کنترول می‌کنیم. قبل از ساخت یک مسجد خاص، همه اسناد مربوط با سازنده بررسی می‌نماییم. این عمل به معنای واقعی کلمه از سال گذشته انجام می‌شود. مساجدی که معیارهای تعیین شده را رعایت نکنند، ما آن‌ها را خواهیم بست.» در جریان میز مدور در ماه مارچ، معاون مفتی ضمیر راکیف گفت: «قرغیزستان؛ خطر افراط گرایی دینی.»

قبل از به قدرت رسیدن صدیر جباروف، قرغیزستان در آسیای مرکزی نوعی جزیره آزادی نسبی از دیکتاتوری و آزار و اذیت اسلام و حاملان آن بود. با این‌حال، با روی کار آمدن رئیس جمهور فعلی و دوست نزدیکش "کامچی‌بک تاشیف"، که ریاست کمیته دولتی امنیت ملی را بر عهده دارد، اوضاع به طور چشم‌گیری تغییر نمود. مخالفان تحت فشار شدید قرار گرفتند، رسانه‌های مستقل بسته شدند و سرکوب علیه اسلام‌گرایی شکل سیستماتیک را به خود گرفت. ظاهراً، حالا رژیم جباروف تصمیم گرفته است که به حساب مساجد هم برسد. تذکر می‌دهیم که اقدامات مشابه با تعطیلی مساجد به بهانۀ عدم رعایت برخی معیارها از مدت‌ها قبل در سایر کشورهای منطقه انجام شده است.

به همین ترتیب، تنها در تاجیکستان رژیم رحمان هزاران مسجدی را که ساکنان محلی با هزینه شخصی خود ساخته بودند، بست. در سال 2011، حداقل 1500 مسجد، در سال 2015، 1032 و در سال 2018، 1938 مسجد و بسیاری از مسجدها بسته شده و مساجد به باشگاه‌های ورزشی تبدیل شد.

نویسنده: محمد منصور

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

24 محرم 1445 ه.ـق.

جمعه 11 آگست 2023 م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

مشکل مرزی پاکستان و افغانستان و راه‌‌حل آن بر اساس اسلام

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

واضح است که رهبری نظامی و سیاسی پاکستان به دلیل وضعیت مرزهای غربی‌اش با افغانستان در دوراهی گیر افتاده است و غرب علت بحران امنیتی را به دست کشیدن پاکستان از دیدگاه استراتژیک امریکا در منطقه نسبت داده است. آن‌ها مرتکب اشتباه شده اند؛ زیرا ارزش واقعی مسلمانان را قدر ندانسته اند و به کارآمدی احکام اسلام در مقابله با بحران‌ها پی نبرده‌اند که بدون آن، پاکستان و افغانستان در خطر خواهند بود.

چشم‌انداز استراتیژیک:

امریکا و هند یک مشارکت امنیتی را به هدف تبدیل شدن هند به یک مرکز صنعتی اعلام کردند و در مقابل، امریکا پاکستان را تشویق کرد تا در عملیات داخلی برای مبارزه با اسلام شرکت کند. دیدگاه هند یک دیدگاه هندی نیست، بلکه یک دیدگاه امریکایی است و سیاست پاکستان در منطقه تحت دستورات امریکا است. مشرف در این ادعایش که «چشم‌انداز استراتیژیک برای منطقۀ افغانستان و پاکستان باید جهانی باشد و لازم است تا از چشم‌انداز قدرت‌های خارجی جدا نگردد» به اشتباه بود؛ زیرا وابستگی پاکستان به غرب در ازای "توسعه" همان چیزی است که نفوذ استراتیژیک و اقتصاد پاکستان را از بین برده است و همین امر باعث شده که جغرافیای سیاسی منطقۀ مرزی افغانستان و پاکستان با رقابت قدرت‌های بزرگ و نفوذ آن‌ها در منطقه در نوسان باشد. ابتدا بین روسیه و انگلیس، سپس بین اتحاد جماهیر شوروی و امریکا و سپس تحت استعمار سیاسی امریکا قرار گرفت که برای کشورهای اسلامی به پیش میبرد.

پاکستان در برابر جنگجویان پشتون:

پس از اشغال افغانستان، امریکا به پاکستان دستور داد تا از جنگ پشتون‌ها در مناطق قبایلی در افغانستان جلوگیری کند و از حمایت طالبان علیه امریکا دست بردارد. هم‌چنین دستور داد تا مبارزه علیه گروه‌های جنگی در هند را آغاز نماید که درگیری بین قبایل پشتون و پاکستان نتیجه‌ی آن بود و ارتش پاکستان مجبور گردید تا به مناطق قبایلی انتقال کند و اردوگاه‌هایی در آنجا تأسیس نماید و به عنوان پاسخ مستقیم به آن، جنبش طالبان پاکستان به رهبری بیت الله محسود در سال 2007 میلادی شکل گرفت.

جنگ بین ارتش پاکستان و جنگجویان پشتون باعث تخریب ساختار اجتماعی و استبدادی در منطقه‌ی قبایلی شد و قبایل و رهبران آن‌ها تحت فشار قرار گرفتند تا یکی از طرفین درگیری را انتخاب کنند؛ یا پاکستان یا جنگجویان. درگیری‌ها ترتیبات امنیتی منطقه را خراب کرد. در گذشته سیاست پاکستان برای حفظ امنیت در مرزهای غربی این بود که به قبایل سرحدی اجازه می‌داد تا از خط دیورند عبور کنند، سلاح حمل کنند و از آن به عنوان نیروهای امنیتی مرزی با پشتیبانی استخباراتی و لوژستیکی استفاده کنند؛ اما پس از تخریب آن ساختار امنیتی، اختلافی بین پاکستان و جنگجویان پشتون بر سر ساختار جدید امنیتی به وجود آمد که منجر به درگیری بین دو طرف شد.

سیاست‌های مربوط به مناطق قبیله‌ای و کمربند قبیله‌ای:

هدف ارتش پاکستان حفظ حضور دائمی در مناطق قبایلی است. امریکا به پاکستان دستور داده بود تا تحریک طالبان افغانستان و دولت آن را مدیریت کند و برای اجرای این دستور، پاکستان حضور فعال‌تر در مناطق قبایلی را از طریق اردوگاه‌ها و نیروهای امنیتی قوی ضروری می‌داند. حاکمان پاکستان به مناطق قبیله‌ای و مشکل افغانستان به عنوان فرصتی برای جلب رضایت موقف بین المللی نگاه می‌کنند و عملیات‌ها و مبارزات ضد نظامی را فرصتی برای کسب دستاوردهای ژئوپلیتیکی از امریکا و غرب می‌بینند.

در دهۀ هفتاد و هشتاد، تشکیلات نظامی پاکستان به شدت نگران توان دفاعی هند، به ویژه پس از شکست در سال 1971 میلادی و آزمایش هسته‌ای هند در ماه می 1974 میلادی بود و این نگرانی به افغانستان نیز کشیده شد. بنابراین، یکی از اهداف رهبری نظامی پاکستانی‌ها، نگهداشتن نفوذ هند در خارج از افغانستان و بهره‌برداری از افغانستان به عنوان یک زمینه استراتیژیک بود. بنابراین، برای ما روشن می‌شود که رهبری نظامی پاکستان چگونه دیدگاه غربی را در حل بحران سیاسی اتخاذ کرده است.

یک دولت غیر مشروع سکولار نمی‌تواند حمایت مسلمانان را جلب کند:

ماهیت و مشروعیت نظام در پاکستان بحث‌های گسترده‌ای را در پاکستان به خود اختصاص داده که در مرکزیت آن این است که آیا پاکستان باید یک دولت سکولار باشد یا اسلامی. مخالفت قبایل پشتون از اتحاد پاکستان با امریکا و سیاست خارجی مغرضانه‌ی آن بر اساس میلان به قدرت‌های غربی منجر به درگیری بین پاکستان و قبایل شد. گروه‌های جنگی پشتون به عنوان یک مخالف فعال علیه سیاست خارجی پاکستان ایستادند. انحصار کامل (به دست گیری کامل قدرت) پاکستان برای زورگویی و تقاضای آن مبنی بر پذیرش این انحصار از سوی قبایل، با سیاست پنجاه ساله‌ی اعطای خودمختاری قبایل، حق حمل اسلحه و تامین امنیت اراضی آن‌ها در تضاد بوده و قبایل؛ این تغییر ناگهانی را در موقف پاکستان، نتیجه‌ی مداخلات بیگانگان دانستند –حقیقت هم همین بود.

در جریان جنگ با اسلام، به تشویق امریکا، تمام نظام پاکستان بازسازی شد، چنانکه نهادهای مبارزه با تروریسم مانند محاکم مبارزه با تروریسم، سازمان ملی مبارزه با تروریسم ایجاد گردید، در باورهای نظامی نزد ارتش تغییر پدیدار شد، تغییراتی در مدارس دینی و برنامه‌های درسی آموزشی ایجاد شد، واحدهای پولیس ویژه تأسیس گردید و محاکم نظامی و برنامه‌ی اقدام ملی ساخته شد تا پاکستان به کشوری تبدیل شود که بسیاری در مناطق قبیله‌ای آن را کشوری نامشروع و سرکوبگر بدانند.

ظهور جنبش محافظه‌کار پشتون، خشم قبایل پشتون را به سمت فعالیت‌های سیاسی غیرمادی برای ابراز نارضایتی شان از سیاست‌های ارتش در منطقه سوق داد و از این رو، تقاضای پاکستان برای داشتن یک اقتدار در منطقه به عنوان تقاضا برای یک دولت نامشروع تلقی شد که نفوذ و کنترل خود را بر مناطق قبیله‌ای گسترش می‌دهد تا آن را وادار به تسلیم کند. اقوام پشتون به اسلام محبت داشته و جهاد را دوست دارند. از این رو پاکستان را یک دولت سکولار و غیراسلامی متحد با امریکا، دشمن اسلام و مسلمانان می‌دانند و به همین دلیل است که افراد مسلح، حاضر به تسلیم شدن در برابر آن نشدند.

واقعیت طالبان افغانستان:

طالبان افغانستان از طالبان پاکستانی حمایت واقعی نمی‌کنند، اما از هدف قرار دادن پایگاه‌های شان در افغانستان خودداری می‌نمایند. از نظر ایشان، اگر پاکستان با امریکا در سرکوب جنگ‌جویان در مناطق مرزی موفق نشد، در چنین تلاشی نیز موفق نخواهد گردید. چون طالبان افغانستان توانایی انجام عملیات نظامی گسترده علیه گروه‌های مسلح در مناطق مرزی را ندارند، زیرا معتقد اند که در صورت اقدام علیه برادران مجاهدشان، مشروعیت جهادی شان را خدشه‌دار می‌کند و در صورت حمله به پایگاه‌های طالبان پاکستانی در افغانستان، اعضای آن اعتماد خود را نسبت به آن از دست خواهند داد.

دولت افغانستان تحت حاکمیت طالبان در معرض موجی از بمب‌گذاری‌ها قرار گرفته که گروه داعش مسئولیت آن را بر عهده گرفته است. بنابراین، بیم آن می‌رود که هرگونه عملیات علیه طالبان پاکستانی ممکن است در واقع عناصر آن را تشویق کند تا به گروه داعش بپیوندند یا آنان را وادار کند که سلاح‌های شان را به سوی نظام در کابل بچرخانند. بنابراین، اگر با آن‌ها حکیمانه تعامل نشود، به نظرشان، خطر ستیزه‌جویی در شرق افغانستان می‌تواند به جبهه‌ای علیه آن تبدیل شود.

طالبان افغانستان می‌خواهند مرزهای پاکستان و افغانستان را زیر کنترل بگیرند، اما حضور طالبان پاکستانی در مناطق مرزی و عملیات نظامی که ارتش پاکستان در آنجا انجام می‌دهد، هدف طالبان افغانستان را از تبدیل خط دیورند به یک مرز نرم دشوارتر می‌سازد. به همین دلیل است که می‌خواهند به پاکستان کمک کنند تا تهدید طالبان پاکستان را بدون آسیب رساندن به آن کاهش دهد و آن‌ها معتقدند که بهترین راه برای انجام این کار تسهیل مذاکرات بین نظام پاکستان و طالبان پاکستانی است. پیش از این تلاش کرده‌اند در بین آن‌ها میانجی‌گری کنند؛ اما نتیجه‌ی قابل توجهی نداشته اند.

راه‌‌حل اسلام:

جنگ و کشتار میان مسلمانان گناه بزرگی است و الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَن یقْتُلْ مُؤْمِناً مُّتَعَمِّداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِداً فِیهَا وَغَضِبَ اللهُ عَلَیهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَاباً عَظِیماً﴾ [نساء: 93]

ترجمه: و كس‌كه مؤمنی را از روی عمد بكشد (و از ایمان او باخبر بوده و تجاوزكارانه او را به قتل برساند و چنین قتلی را حلال بداند، كافر بشمار می‌آید و) كیفر او دوزخ است و جاودانه در آنجا می‌ماند و الله بر او خشم می‌گیرد و او را از رحمت خود محروم می‌سازد و عذاب عظیمی برای وی تهیه می‌بیند.‏

رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«إِذَا الْتَقَى الْمُسْلِمَانِ بِسَیفَیهِمَا فَالْقَاتِلُ وَالْمَقْتُولُ فِی النَّارِ» قیل یا رَسُولَ اللَّهِ هَذَا الْقَاتِلُ فَمَا بَالُ الْمَقْتُولِ؟ فأجابهم: «إِنَّهُ كَانَ حَرِیصاً عَلَى قَتْلِ صَاحِبِهِ.»

ترجمه: هرگاه دو مسلمان با شمشیرهای شان در برابر همدیگر قرار گیرند، قاتل و مقتول در آتش (دوزخ) هستند. گفته شد که ای رسول الله صلی الله علیه وسلم! این (جزای) قاتل است، چرا جزای مقتول هم این است؟ گفت: او نیز برای کشتن طرف مقابلش کوشا بود. 

تنها خلافت راشده بر منهج نبوت است که امنیت و رفاه را در مرزهای غرب پاکستان تضمین می‌کند و خط دیورند را از بین می‌برد، قبایل مرزی را مدیریت سیاسی می‌کند و آن‌ها را در یک واحد اداری گرد هم می‌آورد؛ زیرا مسلمانان دو طرف مرز دیورند با هم برادرند و جزء جدایی ناپذیر از امت اسلامی می‌باشند و تجزیه‌ی امورشان با مرزهای ساختگی جواز ندارد.

خلافت راشده؛ مبارزان قبیله‌ای و ارتش را باهم به عنوان یک نیروی مؤثر علیه کفار بسیج خواهد کرد و پاکستان، افغانستان و آسیای میانه را در یک دولت متحد نموده و منابع آن‌ها را برای انفاق در رعایای تمام دولت متحد خواهد ساخت و این کار رونق اقتصادی را به همراه خواهد داشت و فقر افسارگسیخته‌ی آنجا را از بین می‌برد.

بنابراین، بر ارتش پاکستان لازم است تا برای اقامۀ خلافت راشده بر منهج نبوت جهت نجات پاکستان و افغانستان از این درگیری ویرانگر به حزب التحریر نصرت دهد.

منبع: جریده الرایه، شماره ۴۵۵

نویسنده: انجنیر معز–ولایه پاكستان

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

ای مسلمانان، مراقب واعظان دروازه‌های جهنم باشید!

  • نشر شده در عراق

(ترجمه)

غرب کافر دریافته است که سرنگونی سیاسی مسلمانان به نمایندگی دولت خلافت و تجزیۀ کشورشان تا زمانی‌که هؤیت اسلامی خودرا و احکام شریعت الهی را ترک ننمایند، محقق نخواهد شد. بنا براین، آن‌ها سخت کوشیدند تا اذهان آن‌ها را اشغال و تصرف نمایند و آن‌هارا بردۀ خود سازند. غرب تلاش می‌نماید تا با به فساد کشاندن زنان و ازهم پاشیدن خانواده ضربۀ نهایی را وارد کند و بدین ترتیب جامعۀ آن‌هارا به جامعه‌ای منحط و تحت سلطۀ فساد و انحراف تبدیل نماید.

آن‌چه ما امروز می‌بینیم از دعوت به جنسیت‌گرایی و معانی متعدد آن، و پلان‌های بزرگی که جوامع را به طور عام و جوامع سرزمین‌های اسلامی را به طور خاص هدف قرار می‌دهد؛ این‌که تفاوت میان زن و مرد را به طور کلی از بین ببرند یا به عبارت دیگر، جنسیت را از بین ببرند، گویا هیچ زن و مردی وجود ندارد، و جوامع سرزمین‌های اسلامی را به عقب ماندگی فرهنگی جنسی متهم نمایند و از ظلم و ستم به زنان در آن کشورها صحبت نموده و جوامع را به آزادی انسان در انتخاب جنسیت بر اساس میل خودش نه آن‌گونه که الله سبحانه و تعالی وی را آفریده است، دعوت نمایند. این یک تحول خطرناک است که از دعوت برای هم‌جنس‌گرایی و انحراف، حمایت از طرح های هم‌جنس‌گرایی و تحکیم اصول CEDAW (کنوانسیون رفع تمامی انواع تبعیض علیه زنان) پیشی گرفته است.

غرب کافر برای تطبیق نقشه‌های بدخواهانه خویش در کشورهای اسلامی مزدورانی را به خدمت گرفته است. بنابراین، جای تعجب نیست که ریاست جمهوری یک پیش‌نویس قانون را برای مقام عالی جهت توان‌مندسازی زنان ارسال نمود که شامل خطرات زیادی بود که برخی از آن‌ها توسط معاون اسبق، "عمار توهم" توضیح داده شده است. وی اظهار داشت: «برخی از مواد کمیسیون عالی توان‌مندسازی حقوق زنان با احکام عقلی و عقل سلیم و موازین اسلامی مغایرت دارد و موجب ظلم به خود زن می‌گردد.» وی افزود: قانون جنسیت به فرد این امکان را می‌دهد که در روز به عنوان یک مرد و در شب به عنوان یک زن عمل کند و تغییر جنسیت را برای اهداف وحشیانۀ حیوانی مجاز می‌سازد. به این معنی که تصویب این قانون جامعه را به سمت هرج و مرج اخلاقی سوق داده که در آن عمل هم‌جنس‌گرایی و سایر اشکال انحراف جنسی گسترش خواهد یافت.

شبکه‌های ماهواره‌ای سخنان "عمار الحکیم" رئیس جنبش الحکمه را به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیه زنان و دعوت وی برای گسترش فرهنگ جنسیتی/جندر گزارش دادند و وی مورد انتقاد قرار گرفت، که این امر دفتر مطبوعاتی وی را وادار نمود تا توضیح دهد که: «آن‌چه الحکیم با اولین بیان خود قصد داشت و راه را برای آن هم‌وار نمود، درک صحیح مفهوم جنسیت است(و در این‌جا منظور وی نقش اجتماعی مرد و زن باهم، در مسئولیت و ساختن جامعه است). بدون چشم‌پوشی از یکی از طرفین و بدون تجاوز به ماهیتی که الله سبحانه وتعالی برای هر یک از طرفین قرار داده است.»

مفهوم جنسیت که قرار است در سرزمین‌های اسلامی ترویج گردد، این است که نقش اجتماعی زن و مرد یک خلقت نیست؛ بلکه مفاهیمی است که مردم با آن آشنا هستند. نه زن به عنوان خانم خانه آفریده شده و نه مرد به عنوان قوام (سرپرست) و حتی رابطه جنسی همان چیزی است که مردم به آن عادت کرده‌اند. پس لزوماً بین زن و مرد فرق وجود ندارد؛ بلکه می‌تواند بین مرد و مرد یا زن و زن باشد یا حتی می‌تواند با حیوان برقرار گردد؛ زیرا انسان در چگونگی ارضای غریزۀ خود مختار است.

این دعوت دعوتی‌ست به هرج و مرج در اخلاق و در جامعه، مهم نیست که طرف‌داران آن چقدر تلاش می‌کنند آن را با کلمات نرمی مانند حقوق زنان، توقف خشونت علیه آن‌ها، یا حق تحصیل و کار آن‌ها بپوشانند.

ای مسلمانان: الله سبحانه وتعالی خلقت را آفرید و هرکس‌را برای آن‌چه آفریده است، سهل و آسان نموده و او به آن‌چه آفریده داناتر است، و نظام جامعی را در تمام عرصه‌های زندگی فرستاد تا مردم در آرامش و امنیت زندگی نمایند و اصلاح و انسجام در جامعه حاکم گردد. اسلام زمانی‌که زن را مادر و خانم خانه‌ قرار داد و شرافتی به وی داد که باید حفظ گردد، مقام و منزلت وی را بلند برد، پس او را در حالی که مادر، خواهر، همسر و دختر بود، گرامی داشت و برای مرد قوام داد که الله بعضی را بالای بعضی دیگر ترجیح داد. رسول الله صلی‌الله علیه وسلم می‌فرماید:

«وَالرَّجُلُ فِي أَهْلِهِ رَاعٍ وَهُوَ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِيَّتِهِ وَالْمَرْأَةُ فِي بَيْتِ زَوْجِهَا رَاعِيَةٌ وَهِيَ مَسْئُولَةٌ عَنْ رَعِيَّتِهَا»

ترجمه: و مرد در خانۀ خویش سرپرست بوده و مسئول زیردستان خویش است، و زن در خانه شوهرش سرپرست بوده و از مسئول زیر دستان خویش می‌باشد.

با این مفاهیم، آرامش در جامعه حاکم گردیده و مسلمانان زندگی شایسته‌ای داشتند.

امروز دشمنان اسلام و بشریت می‌خواهند این جوامع را متلاشی نموده و با تبلیغ فحاشی مسلمانان را به هلاکت برسانند تا بتوانند آن‌هارا تحت کنترل خود درآورند و ابلهان را در میان آن‌ها شکار نمایند تا بلندگوی این نقشۀ شوم باشند. الله سبحانه وتعالی به کسانی‌که فحاشی می‌نمایند، وعدۀ اشد عذاب داده است. او سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ [نور: 19]

ترجمه: کسانیکه میخواهند فحشارا در بین مؤمنان پخش نمایند، برای ایشان عذاب دردناک در دنیا و آخرت است، و الله می‌داند و شما نمی‌دانید.

رسول‌الله صلی‌الله علیه و آله وسلم این بلا را دعوت به سوی دروازه‌های جهنم توصیف نمود و در آن‌جا به روایت حذیفه بن الیمان رضی‌الله عنه فرمود:

«...قُلتُ: فَهلْ بَعْدَ ذلكَ الخَيْرِ مِن شَرٍّ؟ قالَ: نَعَمْ، دُعاةٌ على أبْوابِ جَهَنَّمَ، مَن أجابَهُمْ إلَيْها قَذَفُوهُ فِيها، قُلتُ: يا رَسولَ اللهِ صِفْهُمْ لَنا، قالَ: هُمْ مِن جِلْدَتِنا، ويَتَكَلَّمُونَ بأَلْسِنَتِنا»

ترجمه: گفتم: آیا بعد از آن خیر، شری وجود خواهد داشت؟ فرمود: بلی؛ عده‌ای هستند که دیگران را به دروازه‌های جهنم دعوت می‌کنند و هرکس دعوت آنان‌را بپذیرد، در آن افگنده می‌شود. گفتم: ای رسول الله آن مردم را برای ما توصیف کن.  گفت: آن‌ها از ما خواهند بود و به زبان ما صحبت خواهند کرد.

ای مسلمانان! کافر دندان‌های نیش‌دار خودرا نشان داد و از دهان‌شان کینه ظاهر گردیده است و آن‌چه در سینه‌های‌شان نهفته بزرگ‌تر است، با اسلام و مفاهیم آن اعلان جنگ نموده‌اند، مقدسات امت را ناچیز شمرده‌اند و ثوابت آن‌را زیر سؤال برده‌اند و سرانجام به خانواده‌های مسلمانان نفوذ کرده‌اند تا آنان را برچینند. وظیفۀ ما این است که از دین و موجودیت خود به عنوان امت دفاع نماییم و با تلاش در جهت زدودن نظام‌های کفر و مزدوران آن سبک زندگی اسلامی را با تأسیس خلافت به منهج نبوت از سر بگیریم. این تنها زمانی امکان پذیر است که به قضیۀ سرنوشت‌ساز تبدیل گردد، پس یا زندگی با عزت یا مرگ با عزت و وقار.

﴿فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ [غافر: 44]

ترجمه: شما به خاطر خواهید داشت، چیزی را که برای تان بیان میکنم، و من امورم را به الله می‌سپارم، بدون شک الله به بنده‌های خویش بینا است.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه عراق

12 محرم 1445هـ.ق.

یک‌شنبه 30 جولای 2023م.

مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

عادی‌سازی روابط تنها زمانی پایان می‌یابد که عادی‌سازی کنندگان همراه با نظام‌های مزدور خود از بین بروند!

(ترجمه)

خبر:

ایلی کوهن، وزیر امور خارجه رژیم یهود، روز دوشنبه در یک مصاحبه مطبوعاتی درباره پیشرفت در تماس‌های آمریکا و عربستان سعودی برای بستن  یک توافق امنیتی که شامل عادی‌سازی روابط با این رژیم است، صحبت کرد.

مقاله‌ توماس فریدمن، روزنامه‌نگار نیویورک تایمز که پنج‌شنبه گذشته منتشر شد، فاش کرد که جوبایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در حال بررسی پیشبرد توافقنامه امنیتی با ولیعهد سعودی است که شامل عادی‌سازی روابط بین کیان یهود و عربستان سعودی است. فریدمن اظهار داشت؛ با وجود این‌که بایدن به ارائه چنین توافقنامه‌ای پرداخته است، انجام آن مشروط به تنازلاتی در قبال فلسطینی‌ها خواهد بود و امکان راه‌حل دو کشوری روی میز باقی می‌ماند. (منبع: روسیه امروز، با اندک تصرف).

تبصره:

دولت‌‌های موجود در سرزمین‌های ما نقشی را ایفا می‌کنند که توسط غرب کافر و در رأس آن آمریکا ترسیم شده است. آن‌ها در سیاست‌های خارجی و داخلی خود بر اساس برنامه‌هایی که برای‌شان تهیه شده عمل می‌کنند و هم‌چنان بازیچه دست استعمارگران هستند.

بنابراین، هر پیشنهادی که به او ارائه شود، فقط در خدمت منافع آمریکا در سرزمین‌های ما و تثبیت کیان یهود به عنوان یک منفعت امریکایی است. بنابراین، دیدگاه نظام‌ها در مورد یهود مرتبط به اجرای دیدگاه‌های استعماری در حمایت، تثبیت ارکان و ادغام آن در منطقه است. این کار با عادی‌سازی روابط صورت می‌گیرد تا این رژیم مسخ شده، پایگاهی پیشرفته برای غرب در جنگ با امت اسلامی است تا از وحدت امت زیر چتر یک نظام سیاسی واحد  که ریشه استعمار را از سرزمین‌های ما بر می‌چیند، جلوگیری نماید.

نظام سعودی مانند دیگر نظام‌های  دست‌نشانده غرب در سرزمین‌های مسلمانان، کیان یهود را به عنوان یک رژیم اشغالگر و غاصب سرزمین مبارک فلسطین و محل اسرای رسول ﷺ نمی‌داند که باید ریشه‌کن گردیده و اُمت از شر آن خلاص شود؛ بلکه آن را به چشم آمریکا و غرب می‌بیند؛ رژیمی‌که باید حفظ شود روابط با آن عادی‌سازی شود!

قضیۀ سرزمین مبارک فلسطین و آزادسازی آن به رهایی امت از دست این نظام‌‌ها پیوند خورده است که آن را در غل و زنجیر قرار داده و مانع وحدت امت و بازگرداندن اقتدار، حاکمیت، اراده سیاسی و آزادی مقدسات آن می‌شوند؛ لذا امت و اهل قدرت و نیرو در آن باید این نظام‌ها را ریشه‌کن کنند و دولت خلافت را به طریقه نبوت تأسیس نمایند؛ دولتی‌که تصمیم سیاسی امت را باز می‌گرداند و آن را از وابستگی به غرب و آمریکا رهایی می‌بخشد تا خودش بالای خود حکومت کند و لشکریانش را برای آزادی فلسطین بسیج نماید، همانطور که صلاح الدین در گذشته آن را آزاد ساخته بود و رژیم یهود و ریشه‌ و نفوذ استعمار را از سرزمین‌های ما ریشه‌کن نماید.

نویسنده:دکتر مصعب ابوعرقوب

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...

امت اسلامی؛ از فتوحات تا اعتراضات!

  • نشر شده در سیاسی

 (ترجمه)

هرازگاهی از طریق رسانه‌های تصویری و صوتی، خبر آتش‌زدن مصحف شریف در جهان اعلام شده و هم‌چنان این حادثه در برخی از کشورهای اروپائی تکرار و فرد مجرم آزادانه گشت‌وگذار کرده؛ گویا حادثه‌ای رخ نداده باشد! مسلمانان از اظهار غم و اندوه و اعتراضات پا فراتر نگذاشته و نمایندگان سفارت‌‌خانه‌های‌ سرزمین‌های اسلامی در کشوری که این حادثه در آن اتفاق افتاده نیز به گفتن کلمات توبیخی و تقبیحی بسنده می‌کنند! اما چیزی‌که قابل توجه است؛ سازماندهی بودن سوختاندن مصحف شریف در اول روز عید قربان در سوید در جلو مردم از سوی مجرمی است که این جنایت را مرتکب شده و برای این کار خود جواز رسمی را از مقامات این کشور به همراه داشته است و مسلمانان هم مثل همیش به تقبیح و سرزنش کردن اکتفاء کردند! اما پوتین، رئیس‌جمهور روسیه با حیله‌گری برای دلجوئی و همدردی مسلمانان؛ بیانیه‌ای تصویری را ارائه و در آن اظهار داشت که وی مخالف این حادثه بوده و آن را تقبیح می‌کند. وی اظهار داشت که: «این حوادث موافق قوانین و دساتیر دولت روسیه و قوانینی‌ نیست که قائل به احترام ادیان است.» وی با این بیانیه خود تظاهر به فراموشی اقدامات روسیه در افغانستان و کشورهای همجوارش نموده و کشتارها و آفت‌هایی را که روسیه در طول سال‌ها مرتکب شده، به فراموشی سپرده؛ اما بیانیه وی از همدردی و دلجوئی احساسات آن عده از کسانی‌که در کنار خود از حکام مزدور و ذلیل مسلمانان برگزیده و آن‌ها بودن در کنار روسیه را برای خود افتخار می‌دانند، تجاوز نمی‌کند، مانند رمضان قدیروف، رئیس جمهور چیچن

 اما امریکا، در بیانیه رسمی این حادثه را محکوم و از اقداماتی‌که در عراق از قبیل آتش‌زدن مساجد و نابودی کامل آن‌ها انجام داده تظاهر به فراموشی کرده و به دنبال آن، بیانیه‌ای دیگری از سوی اردوغان، رئیس‌جمهور ترکیه صادر شد. وی نیز مانند دیگران با احساسات مردم بازی کرده و بسیاری را غافل و از طریق بیانیه‌های که تظاهر به حمایت از اسلام و مسلمانان کرده احساسات شان را به دست آورده است؛ اما واقعیت وی را تکذیب و با زبان حال می‌گوید که عملکرد وی مخالف قولش می‌باشد؛ زیرا وی رئیس‌جمهور دولت سکولار و سیاست داخلی و خارجی آن منافع غرب را تهدید نکرده و حتی در خدمت پروژه‌های امریکائی در سوریه و لیبیا بوده و وی برای تقدیم و إجرای خواسته‌های امریکا آمادگی کامل دارد.

سوالی که باقی می‌ماند و آن این‌که؛ در این میان مسلمانان کجایند؟! واقعیت موجوده وضعیت مسلمانان را انعکاس داده و چنین می‌نمایاند که مسلمانان، امروز در نتیجه ظلم و ستم حکام فعلی و سیاست‌های طرح‌ریزی شده از سوی دولت‌های که سرزمین‌های مسلمانان را بعد از پیمان سایکس‌پیکو تقسیم کرده اند، ضعیف و ناتوان گشته اند. بلی، همان پیمانی که هدفش نادان ساختن جوامع در سرزمین‌های اسلامی و ساختن نسلی است که دین را از پدران خود به ارث برده و از دین خود چیزی فراتر از آنچه در کتاب‌هاست ندانند؛ حتی این پیمان، شب و روز در عرصه کینه‌ ورزیدن با مسلمانان و خوار و ذلیل کردن شان با استفاده از وحشتناک‌ترین و پلیدترین اسالیب کار و فعالیت می‌کند.

اما واقعیت چنین می‌گوید که مسلمانان با وجود آن‌که مقداری ضعیف گشته اند، دارای عقیده راسخ و قوی بوده که مضطرب کردنش غیرممکن بوده و دیگر این‌که برای شان فرصت مهیا شده و آنان را هم‌چون سلف شان؛ شیرانی می‌یابید که غرب توان رویارویی و مقاومت با آنان را نداشته و غرب این را خوب می‌داند.

بنابر این، پیام ما به مسلمانان اینست که: باید بدانید که حقوق خود را با سخنان و عبارات آراسته پس گرفته نمی‌توانید؛ بلکه با ایجاد وحدت، ایستادن در صف واحد و با یادآوری از قهرمانی‌های که برای توحید صف و کلام انجام شده است و از طریق فعالیت جدی برای ایجاد کیان سیاسی که مبدأ آن اسلام بوده و برای مسلمانان حیثیت زره را داشته و از مقدسات اسلام تحت پرچم اسلام حمایت می‌کند، می‌توانید حقوق خود را بازپس گیرید. وقتی کیان خود را برگردانیم، متعاقباً با قدرت‌ها روبرو شده و با آن‌ها به مبارزه می‌پردازیم و آنجاست که خواهیم توانست حقوق خود را بازپس گرفته و کسانی را که به مصحف  شریف و حرمات رسول الله تجاوز و بی‌حرمتی می‌کنند، محاسبه کنیم؛ نه مثل اکنون که به اعتراضات و تقبیحات متوسل شده و به همین حد اکتفاء کنیم. این بسان چیزی است که خلافت در طول عمر 1300 ساله‌ی خود آن را عملی  و هر چکس را که به حرمات و مقدسات مسلمانان گوش‌درازی و تجاوز کرد، تادیبش نمود.

بنابر این، ای مسلمانان! اعتراضات و تقبیحات حکام این دولت‌ها  و نمایندگان سفارت‌خانه‌های آن‌ها در سرزمین‎‌های ما و هم‌چنین اظهارات و بیانیه‌های دولت‌های غربی که گویا ما جنایت‌ها و زخم‌های وارده از سوی شان را از قبیل قتل و غارت اموال سرزمین‌های اسلامی فراموش کرده ایم، فریب تان ندهد. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

‏﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لاَ یأْلُونَكُمْ خَبَالاً وَدُّواْ مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاء مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِی صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَینَّا لَكُمُ الآیاتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ﴾  [آل عمران: 118]

 

ترجمه : ‏ای كسانی‌كه ایمان آوردهاید! از غیر خود محرم اسرار برنگزینید، آنان از هرگونه شر و فسادی در حق شما كوتاهی نمی‌كنند. آنان آرزوی رنج و زحمت شما را ( در دل ) دارند (و پیوسته در انتظار آنند. نشانههای ) دشمنانگی از دهان آنان آشكار است، و آنچه در دل دارند بزرگتر است (از بدسگالی‌هائی كه ظاهر میسازند). ما نشانههائی را (كه بتوان با آن‌ها دشمن را از دوست باز شناخت) برای شما بیان كردیم؛ اگر اهل عقل و درایت هستید.‏

نویسنده: استاد محمد عبدالله–ولایه عراق

برگرفته از شماره 452 جریده الرایه

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

از آتش زدن قرآن تا موقف‌گیری عربستان علیه سویدن!

(ترجمه)

خبر:

امیر فیصل بن فرحان، وزیر خارجه عربستان سعودی مجدداً رد کامل پادشاهی را با هرگونه تلاش برای توهین به قرآن تکرار کرد و از همتای سویدنی خود خواست که برای توقف اعمال افراطی که تلاش برای تضعیف کتب آسمانی و تحریک احساسات مسلمانان در سراسر جهان دارند، اقدامات فوری انجام دهند.

روز جمعه امیر فیصل تماس تلفونی از توبیاس بیلستروم، وزیر امور خارجه سویدن دریافت کرد و گفت: «حوادث مکرر آتش زدن نسخه‌‌ای قرآن به دامن زدن آتش نفرت کمک می‌کند و تلاش‌ها برای گفتگو بین مردم و تمدن‌ها را محدود می‌سازد. وزارت خارجه عربستان سعودی هفته گذشته کاردار سفارت سویدن در این کشور را احضار و یک یادداشت اعتراضی را برای آن تسلیم و از آن خواستار اقدامات و تدابیر لازم برای متوقف کردن اعمال ناپسند پس از آتش زدن قرآن در استکهلم شد. (منبع: العربیة نت)

تبصره:

از خبر فهمیده می‌شود که سویدن در سرزمین الحرمین سفارت دارد و شکی نیست که در باقی سرزمین‌های اسلامی سفارت نداشته باشد! هرگز نشنیده‌ایم که یکی از این سرزمین‌ها سفارت سویدن را ببندد، سفیر را اخراج کند و نامه‌ای با لهجه  تهدیدآمیز به سفیر دهد، همانند نامه‌های که خلفای مسلمانان به سران کفر می‌نوشتند و می‌فرستادند و تاج و تخت‌شان به لرزه می‌آمد و از هر چیزی‌که موجب آزار اسلام و مسلمین می‌شد، جلوگیری می‌کردند.

تکرار حوادث پی‌درپی آتش زدن نسخه‌های قرآن «به دامن زدن نفرت و محدود کردن تلاش‌ها برای گفتگو بین مردم و تمدن‌ها کمک می‌کند.» با این سخنان وزیر خارجه عربستان به همتای سویدنی خود نسبت به حوادث توهین به اسلام، مسلمانان و کتاب مقدس مسلمانان اعتراض کرد. شرم بر وزیری‌که شعله نفرت افروخته می‌شود و او تلاش گفتگو بین مردم و تمدن‌ها را دارد!

افسوس به حال مسلمانان که چنین کسانی بر آن‌ها حکومت می‌کنند. آیا این حاکمان متعلق به امت خود هستند؟ آیا آن‌ها قرآن می‌خوانند؟ آیا آن‌ها این قول الله سبحانه وتعالی را مطالعه می‌کنند:

﴿تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللهِ وَعَدُوَّكُمْ﴾ [انفال: 60]

ترجمه: تا بدان آمادگی دشمن الله و دشمن خویش را بترسانید.

پروردگارا! با برپایی خلافت راشده بر منهج نبوت، حال مسلمانان را به بهترین حالت بگردان تا امت عزت و مجد خود را بازگرداند!

نویسنده: خلیفه محمد

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه