جریده الرایة : مهمترین عناوین شماره ۱۵۷ جریده الرایة
- نشر شده در ویدیوها
چهار شنبه، 04 ربيع الأول 1439هـ مطابق با 22 نوامبر 2017م
چهار شنبه، 04 ربيع الأول 1439هـ مطابق با 22 نوامبر 2017م
ارايه كننده : مفكر السياسي أحمد الخطواني (أبو حمزة)
چهار شنبه ، 26 صفر 1439هـ مطابق 15 نوامبر 2017م
دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با کمال خورسندی اعلام می دارد که با حلول ماه مبارک رمضان برای بازدید کننده گان و تعقیب کننده گان سایت های حزب التحرير برنامه ویدیویی جدید را تحت عنوان
"چهل حدیث سیاسی " تقدیم می نماید .
الاقصی مسجد: د القبلې مسجد غږ
«اې خلکو! هغه ظلم چې کوی، تاوان یې تاسې ته اوړې.»
(ترجمه)
"بشاره بطرس راعی" اسقف انطاکیا و نصاری مشرق، در سفری به عربستان سعودی با ملک سلمان و ولی عهد سعودی دیدار کرد. به نقل از خبرگزاری سعوی به تاریخ ۱۴ نومبر ۲۰۱۷م؛ "راعی" در جریان دیدارش با ملک سلمان از اهمیت نقش ادیان مختلف و ثقافتها در ترویج مدارا و جلوگیری از افراطیت و تروریزم و تحقق امنیت و صلح برای منطقه و جهان به سخن پرداخت. با این حساب سخن اسقف انطاکیا با آنچه ولی عهد سعودی بتاریخ ۲۴ سپتمبر ۲۰۱۷م گفته بود، با این عبارت که گویا سعودی میخواهد به آنچه قبلاً بوده است(اسلام معتدل و میانهای که دروازۀ آن به همهی ادیان باز است) برگردد، مطابقت دارد. همچنان افزود: «۳۰ سال مان را در تعامل با افکار افراطیت هدر نمیدهیم، و خواهان زندگی طبیعی استیم؛ ما میخواهیم به آنچه قبلاً بودیم برگردیم که همانا اسلام باز به تمام ادیان، عنعنات و مردمان مختلف است.» چنین برمیآید که ولی عهد سعودی میخواهد سعودی را به طرف سیکولریزه ساختن سوق داده و از دعوت بسوی اسلام جلوگیری کرده و نیز دین نصرانی و سائر ادیان کفری را برابر با اسلام سازد.
از سوی دیگر هفته نامه کویتی بتاریخ ۱۴ نومبر ۲۰۱۷م از اعطای هدیه با ارزشتر از طلا، توسط ملک آل سعود به بشاره بطرس راعی لبنانی اسقف انطاکیا، خبر داد. خبرگزاری همچنان افزود: «دیدار راعی اولین قدم در راستای ایجاد صحنۀ جدید برعلاوهی روابط سیاسی از جمله عزم مملکت سعودی از بهر ایجاد کلیسایی که قدامت آن به ۹۰۰ سال بر میگردد که گفته شده هدیه و رمز گفتگوی اسلام و مسیحیت شناخته شده، قطبی در برابر اسلام قرار خواهد گرفت.»
بنابرین نظام سعودی جنگ خود را در برابر رسول الله صلی الله علیه وسلم، با آنکه وحی الهی حرام قرار داده است که کلیسا یا معبد کفری یا موجودیت کفر در جزیرۀ عربی باشد، اعلام نموده است.
(ترجمه)
ریکس تیلرسون وزیر خارجه امریکا، سفر هدفمندانه خود را به چندین کشور عربی و آسیایی اعلام کرد، که از خلال این سفرها، سیاست خارجی را که ادارۀ ترامپ برای این کشورها مدنظر دارد، برملا گردیده و مبین مداخله آشکارا و تحمیل پلان امریکا بر این کشورها میباشد. با پیگیری موقف و اظهاراتِ تیلرسون درین سفر، استراتیژی آشکارای وی چنین واضح میگردد.
اولاً در خصوص بحران خلیج، چنین بر میآید که برای تداوم زمانهی نامحدود موقف امریکا و مصروف ساختن منطقه با خودش است، تا با وسیله آن ازین کشورها زیاده ستانی خود را ادامه داده و تأثیر نفوذ قطر را کم ساخته و به امور داخلی خودش مصروفاش سازد، تا قطر نتواند به همکاری انگلیس سیاستهای امریکا را به چالش بکشد، به خصوص در مناطق جنجالی؛ مانند: لیبیا، دارفور سودان وغیره. امر مهم برای امریکا این است تا تمام این کشورها در جنگ با اسلام همکاری نمایند؛ نه حل بحران. تیلرسون در پایان سفرش گفت: «تمام شرکای ما در خلیج تلاشهای جدید خود را برای مبارزه با "تروریزم" به خرچ میدهند.» وی تأکید کرد: «برعلاوه تبادل معلومات این همکاریها به حد هماهنگی و همکاری خواهد رسید.»
این در حالی است که تیلرسون قبل از سفرش، در گفتگویی با روزنامه بلومبرگ امریکایی حل بحران خاورمیانه را پیشبینی کرده و این مسئولیت را به دوش چهار کشور محوری(سعودی، امارات، بحرین و مصر) انداخته، گفت: «مسئولیت بدوش چهار کشور است و درین خصوص قطر آماده با گفتگو است.» هدر نائورت سخنگوی وزارت خارجه امریکا گفت: «تیلرسون کشورها را بر گفتگو تشویق مینماید.» و سپس گفت: «ما آنها را بر انجام کاریکه نمیخواهند، مجبور نمیکنیم.»
زمانیکه تیلرسون به سعودی رسید، بر موقف سابقه خود چنین تأکید کرد: «بعد از نشستهای متعدد در ریاض برای حل بحران خلیج گزینهای جزء گفتگوی نیافتم و واشنگتن راهحل گفتگو را بر طرفیکه آماده نیست، تحمیل نمیکند.» وی حتی ادعاء کرد که واشنگتن توان تحمیل حل بحران را هم ندارد. تیلرسون در ضمن تعلیق "مصالحه" برای تحقق دو امر مهم تلاش ورزید:
نخست: سرازير كردن سرمایه سعودی پس از انتهای جنگ داعش برای ترمیم مخروبههای عراق بعد از تشکیل یک کمیسیون سیاسی بین سعودی و عراق که سیاست امریکا را تطبیق خواهد نمود. تیلرسون سعودی را تشویق کرد تا در آبادی عراق سهیم گردد. وی گفت: «عراقیها خواهان اقتصاد آرام و پایدار اند و میخواهند امکانات وطن خویش را برای حل احتیاجات خود ترقی دهند.» درین خصوص تیلرسون جریان ملاقات ملک سلمان و حیدر عبادی نخست وزیر عراق را در ریاض سرپرستی کرده و هرسه تن در اولین جلسه هماهنگی سعودی و عراق اشتراک کرده و سعودی را پس از تأسیس شورای هماهنگی، گشایش مرز جنوبی خود به عراق و صدور کالاهای تجارتی و انتقال نفت و گاز را وعده داد.
دوم: از طرف دیگر تیلرسون از ملیشههای عراقیکه از ایران کمک دریافت میکنند، خواست تا به وطن خویش برگشته، و بیگانهگان را از سرزمین خود خارج سازند تا وطن خود را آباد نمایند و با این طریق میخواهد یک حالت تشنج را در روابط سعودی و ایران همیشه نگهدارد تا منافع امریکا از طریق خلیج تأمین گردیده و ایران را یک درد سر برای کشورهای خلیج ساخته و آله فشاری برای اروپاییان باشد تا از ایران استفاده ننمایند. چنانچه روزنامه نیویارک تایمز نوشت: «همزمان با آغاز حملاتِ، نقض توافق هستهای ایران، تیلرسون اروپاییان را از استفاده منابع ایرانی بیم داده است.»
با وجودیکه تیلرسون به ملیشههایکه از ایران کمک دریافت میکنند، خواست به خانههای خود برگردند؛ بلکه به ضد ایران تحریک کرد؛ ولی تیلرسون به نقش محوری ایران در منطقه چنین اعتراف کرد: «ما باید در خصوص ایران واقعبین باشیم؛ چون ایران مرزهای وسیعی با عراق دارد، و رابطه آنها به قرنهای گذشته برمیگردد. ما هرگز تمام روابط ایران و عراق را قطع نخواهیم کرد. آنکشور در عراق روابط اقتصادی، تجاری وغیره روابط دارد که باید ادامه داشته باشد.» بناً موقف امریکا در قبال همکاریهای ایران با عراق این است تا برای منافع استراتیژی امریکا در منطقه بچرخد و اظهارات متناقض وی خاک انداختن به چشمان مردم است.
در خصوص مشکل کردستان، تیلرسون "رؤیایی" معروف خود را بیان کرد: «ایالات متحده آماده همکاری بغداد و اربیل است تا راهحل مثبتِ ایجاد دولت دموکراتیک فدرال و یکپارچه را با راهاندازی وسائل مسالمتآمیز، همکاری نماید. از طرفین نیروهای عراقی و پیشمرگها میخواهم تا از جنگ بپرهیزند و از نخست وزیر حیدر عبادی میخواهم تا اربیل را بر محور قانون اساسی عراق بر گفتگو فرابخواند.» هدف وی تشکیل دولت فدرال عراق است که امریکا آن را بناء کرده است.
در افغانستان وی با رئیس جمهور اشرف غنی و عبدالله عبدالله رئیس اجرائی ملاقات کرده و به آنها اطمینان داده که حکومت ترامپ از حمایه نظامی و حملات بالای طالبان دستبردار نخواهد شد. نیروهای امریکایی در افغانستان خواهند ماند و از همکاری مزدورانش دست نخواهد کشید. وی در مورد گفت: «واضح است که موقف ما ادامه جنگ با طالبان و ضد دیگران است تا بدانند که آنها هیچگاهی از دید نظامی پیروز نخواهند شد.»
در پاکستان تیلرسون با نخست وزیر شاهد خاقان عباسی و جنرال قمرجاوید باجوا فرمانده ارتش، ملاقات کرده و درباره سفارت امریکا در اسلام آباد، در بیانیهای گفت: «وزیر خارجه ما، تکراراً پیام رئیس جمهور ترامپ را ارایه کرد که پاکستان تلاشهایش را بر مبازه علیه تروریزمیکه در زمین فساد میکنند؛ ادامه دهد.»
از جریان سفر تیلرسون برداشت میشود که وی انجام اوامر، فشار و اتهامات بیشتر را بالای سرزمینهای اسلامی تحمیل کرده و حکام آن سرزمینها را فقط مزدورانی دانست که مسئولیت اجرای وظیفه را به پیش میبرند، و با سرزمینهای غیراسلامی؛ مانند شریک استراتیژیاش برخورد کرد، که از جمله هندوستان دشمن سرسخت پاکستان را شریک استراتیژی خود دانست.
در هندوستان وی با اکثر بزرگان و مسئولین ملاقات کرد. پلان خود پیرامون جنوب آسیا را شرح داده و برای آنها بیان کرد که هند در مقابل چین، نقش محوری را ایفاء خواهد کرد و بر عمق همکاری امریکا با هند تأکید کرده و آن را شریک اصلی خود برای مهار نفوذ روزافزون چین در آسیا خواند.
نویسنده: احمد خطوانی
(ترجمه)
خبر
پولیس مرزی تاجیکستان دو تن از شهروندان افغانی را در ولسوالی اسکشمین ولایت بدخشان، اعدام کرد. خبرگزاری پژواک افغانستان در ۹ نومبر ۲۰۱۷م گزارش داد که دو غیرنظامی افغان توسط پولیس مرزی تاجیکستان اعدام شدند. به گفتهی منبع فوق: «ضابط پولیس مرزی افغانستان به خبرگزاری "پژواک" گفت: نگهبانان مرزی تاجیکستان هنوز دلیل اعدام دو شهروند افغانی را توضیح ندادهاند.»
خبرگزاری پژواک میافزاید که جنازهی یک تن از کشته شدهگان در رودخانهی بنگ یافت شده و جنازهی دیگر هنوز لادرک میباشد.
یک تن از فعالان افغانی در زمینه حقوق بشر، بنام طالبالدین قادری میگوید: «در سالهای اخیر، در مناطق همجوار ولسوالی اسکشمین، افغانهای بیگناه بسیاری از ساکنین منطقه، به وسیلهی پولیس مرزی تاجیکستان کشته شدند؛ اما دولت تاجیکستان پولیس مرزی خویش را به ترفیع رتبههایشان پاداش داده و پولیس مرزی تاجیکستان هم برای افزایش ستارههای رتبه خود، در کشتار شهروندان افغانی از هیج تلاش دریغ نکردند.
کابل و دوشنبه تا اکنون درین باره خاموش بوده و هنوز کدام اظهار نظر رسمی ارائه ننمودند.» (منبع: بایوم)
تبصره
چه کسی این مرزهای تخیلی را میان سرزمینهای اسلامی رسم کرده؟ چه کسی نگهبانان مرزی را(محافظت از وطن) آموزش داده، تجاوز از مرزها را(تهدید به سرزمین مادری) عنوان میکند، و به نگهبانان مرزی الهام میبخشد که در صورت لزوم بدون ملتفت بودن، به متجاوزین شلیک کنند؟
کسانیکه بزرگترین آسیب را از شعار استعمار غربی "تفرقه بینداز و حکومت کن" متحمل میشوند، آنها بدون شک امت اسلامیاند؛ مسلمانان توسط استعمار غربی از سالهای اولیه قرن بیستم، مورد حملات دولتهای استعماری قرار داشتند-در سالهای انهدام آخرین خلافت- حملاتیکه تا اکنون همچنان ادامه دارد؛ سرزمینهای اسلامیکه به بیش از ۵۰ پاره شدند، برخی از آنها توسط استعمارگران اداره، و برخی دیگر از آنها به میدانهای جنگی برای استعمارگران تبدیل شدند.
سهولت تنقلات مرزهای اروپایی، امریکایی و کانادایی این موضوع را روشن میسازد، که کفار مشکلات ناشی از مرزها را تنها برای مسلمانها ایجاد نمودهاند؛ چون: این موضوع از بهترین راههای نگهداری مسلمانها در اینحالت جدا از هم میباشد.
نویسنده: مراد ازبیک(ابومصعب)
سراسیمهگی سیاستهای کراچی قضیهای را به اثبات میرساند که در دموکراسی تنها طبقۀ ممتاز حکومتی آینده مردم را تعیین میکنند
(ترجمه)
این حقیقت در سراسر جهان روشنتر شده است که انتخابات تحت نظام دموکراسی مردم را به فرصت انتخاب نمایندگان شان با توجه به خواستههای آنها نمیرساند، بلکه طبقۀ ممتاز حاکم قبل از انتخابات، انتخاب مردمش را از طریق دستکاری یا(فساد انتخاباتی) محدود کرده و تغییر میدهند. آشفتگییی که در چند روز آخیر در سیاست کراچی جریان داشت، نشان میدهد این واقعیت تمام پاکستان را نیز در برمیگیرد. به طور ناگهانی ائتلاف دو جناح "حزب قومی متحد(MQM)" اعلام شد، چون قابل تصور نبود به دلیل اینکه ۲۴ ساعت قبل از اتحاد، هر دو رهبر اعلام کرده بودند که جناح مخالفش را از نظر سیاسی از بین میبرد. مطمئناً که دست طبقۀ ممتاز حکومتی در عقب این اتحاد دو جناح، اگرچه واضحاً قابل مشاهده است، قرار داشته است. روزنامه داون اظهار داشت: «رهبری مرکزی هر دو حزب توسط قدرتهایی که برای جلسۀ شب در مقر امن "وزارت دفاع" احضار شده بودند، اعلام گردند که دیگر درگیری آنها قابل تحمل نیست.»
در حقیقت این دستکاری انتخاباتی اولین بار نیست که در پاکستان صورت میگیرد. در سال ۲۰۰۷م بینظیر بوتو نخست وزیر اسبق همراه جنرال دیکتاتور نظامی پرویز مشرف قرارداد خود را به گونه تنظیم کرد تا بتواند دوباره به قدرت برگردد. کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه سابق امریکا در کتاب "عدم افتخار بالاتر(No Higher Honor)"، جزئیات این معاهده را فاش کرد. حتی قبل از آن، انتخابات در دهه ۱۹۹۰م ثابت میکند که طبقۀ ممتاز حاکم قبل از انتخابات مطمئن هستند که هر انتخابی که مردم میکنند باید با رضایت خود شان باشد.
در نظام دموکراسی، حکام در صدد محدود ساختن انتخاب مردم هستند، زیرا کسانیکه به مجلس راه پیدا میکنند حق قانونی برای ایجاد قوانین و سیاستهای کشور را دارند.
بنابر این قبل از هر انتخابات، رقابت میان احزاب سیاسی آغاز میشود تا طبقۀ ممتاز حاکم را تأیید کنند که(مجلس) طبق هوس و خواستههای آنها قوانین و سیاستها را ایجاد خواهند کرد. کاملاً برخلاف این نظام، در نظام سیاسی اسلام، خلافت، مردم با رأی خود خلیفه و نمایندگان مجلس امت را انتخاب میکنند؛ چرا که هر دوی آنها هیچ قدرتی برای ساخت قانون ندارند بلکه خلیفه مجبور به تطبیق احکام، قانون و سیاستهایی است که از قرآنکریم و سنت گرفته شده است، در حالیکه مجلس امت تضمین میکند که تطبیق قوانین بر اساس اسلام است. بنابر این، حتی اگر خلیفه و مجلس امت با تلاش طبقۀ ممتاز حکومت انتخاب شوند، حق ندارند قوانین را ایجاد کنند و طبقۀ ممتاز حاکم نمیتوانند آنها را تحت فشار قرار دهند تا قوانین و سیاستها را مطابق با خواستههای آنها مطرح کنند. ازینرو، طبقۀ ممتاز حکومتی طوریکه در دموکراسی وجود دارد، هرگز در خلافت اسلامی وجود ندارد. از لحاظ تاریخی حتی زمانیکه منصب خلیفه به دلیل درک ضعیف از اسلام در چند خانواده باقی مانده بود، حتی در آن زمان قدرت و حاکمیت در دست خلیفه بود نه در دست خانوادهای که متعلق به آن بود یا به برخی طبقۀ ممتاز حاکم. همچنان، خلیفه کاملاً به طور آزاد به تطبیق اسلام و تنظیم امور مردم میپرداخت. بنابر این، خلفای معروفی؛ مانند: عمر بن عبدالعزیز در دوران امویان، هارون الرشید در دوران عباسیها و سلیمان قانونی در دوران عثمانیها را دیدیم که از قدرت و اقتدار خود برای تقویت اسلام و مسلمانان استفاده میکردند. در حقیقت "خلافت" تنها نظامی است که حقوق مردم را تضمین میکند؛ زیرا در این نظام مردم به هیچ یک از احزاب سیاسی و موفقیتهای آنها در انتخابات وابسته نیستند تا اطمینان حاصل کنند که حقوق خود را بعد از انتخاب حاکم دریافت میکنند. بلکه حقوق مردم توسط شریعت الله سبحانه وتعالی تعیین شده و بر خلیفه الزامی است تا آن را رعایت کند.
دموکراسی نظام سرمایهداران و حکام سیکولر قدرتمند است و حتی بهترین حکام آن کمترین منابع دولت را برای مردم اختصاص میدهند تا آنها در برابر اين سیکولران و حکام فاسد شورش نکنند. اکنون زمان آن است که از فریب و توهم دموکراسی بیرون بیاییم؛ چون باعث میشود در مورد آیندۀ خود تصمیم بگیریم. در دموکراسی، حکام سیکولر در مورد آیندۀ ما را تصمیم میگیرند. به همین دلیل مردم پاکستان هنوزهم رؤیای تطبیق اسلام در پاکستان را دارند، اگرچه آنها هفتاد سال پیش به آیندۀ خود در برابر اسلام متعهد بودند، در حالیکه در جریان "حرکت استقلال طلبی" خود چنین شعار را بلند میکردند: «چیست معنی واقعی پاکستان؛ لا إله إلا الله.» تنها در سایۀ خلافت راشده است که ما به تصمیمگیری در مورد آیندۀ خود آزاد هستیم؛ چون خلیفه و مجلس امت، تنها از اسلام پیروی میکنند.
﴿اَلَا يَعلَمُ مَن خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الخَبِيرُ﴾
[ملک: ۱۴]
آیا آن کسیکه موجودات را آفریده از حال آنها آگاه نیست؟! در حالیکه او(از اسرار دقیق) باخبر و آگاه است!
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان
(ترجمه)
خبر
"بی بی سی" از جزئیات معامله محرمانهایکه به صدها تن از جنگجویان داعش و خانوادههایشان اجازه میدهد که از رقه خارج شوند، پرده برداشت. این معامله تحت رهبری ائتلاف جهانی به رهبری امریکا و انگلیس و نیروهایی کُردییکه بر شهر رقه مسلط اند، صورت گرفته است. (منبع: بی بی سی-انگلیسی)
موضوع سقوط شهر رقه به عنوان آخرین دوره داعش و پیروزی ائتلاف غربی نمایش داده شد؛ مگر کشف شایعات تبانی غرب با داعش، مدت زیادی را در بر گرفت. ولی این تحقیقیکه "بی بی سی" انجام داده است، دید واضحی از روابط غرب با داعش به دست میدهد.
تبصره
"بی بی سی" در این تحقیق کشف نموده، که نیروهای دموکراتیک سوریه-ائتلافی متشکل از کُردها و عربهاییکه با داعش مبارزه میکنندـ با یک تعداد از رانندهگان کامیون، به منظور نقل صدها تن از فامیلهای داعش از شهر "سد رودخانۀ فرات" به اردوگاهی دیگر در شمال سوریه، قرارداد بستند؛ مگر وقتی رانندهگان کامیون، در ابتدای روز ۱۲ اکتوبر آماده انتقال شدند، دریافتند که به ایشان دروغ گفته شده است و خلاف قراردادشان، باید سه روز را به سختی رانندهگی کرده و محمولهی خطرناک-صدها تن از جنگجویان داعش، خانواده و چندین تُن اسلحه و مهمات- را انتقال دهند.
رانندهگان متذکره با "بی بی سی" به شرط عدم فاش کردن هویتشان، مصاحبه نموده و اظهار نمودند که به ایشان هزاران دالر داده شده تا این موضوع نزدشان محرمانه بماند.
متن این توافقنامه که از سوی مسئولان محلی ترتیب شده بود، بر اساس آن، جنگجویان داعش اجازه داشتند که از شهر "رقه" فرار نمایند. این توافقنامه پس از چهار ماه از جنگیکه منجر به نابودی و خالی شدن شهر از سکنه آن شد، صورت گرفت. امریکا، انگلیس و نیروهای دموکراتیک سوریه نمیخواستند به نقششان در این توافقنامه اعتراف کنند و به این ترتیب دردهای بزرگی را از دید جهانیان پنهان کردند. "بی بی سی" همراه دهها تن از شاهدان این موضوع از جمله کسانیکه در داخل این کامیونها بودند، کسانیکه این موضوع را به چشم سر دیده و همچنان کسانیکه به جریان این معامله قرار داشتند، مصاحبه نموده است.
"ابو فوزی" یک تن از رانندهگان این کامیونها گفته بود: «از لحظهایکه داخل شهر رقه شدیم، ترس و واهمه همهیی وجودمان را گرفته بود. قرار بود که همراه نیروهای دموکراتیک سوریه وارد شهر شویم؛ مگر ایشان ما را همراهی ننموده و به تنهایی این کار را کردیم و به مجردیکه داخل شدیم، با جنگجویان داعش همراه سلاحها و جلیقههای انتحاریشان رو برو شدیم. نیروهای دموکراتیک سوریه ما را فریب داده بودند و داعشیان ما را از هر طرف محاصره کردند و اگر کدام خطایی در تطبیق این توافقنامه صورت میگرفت، داعشیان تمام کاروان را انفجار میدادند؛ زیرا اطفال و زنانشان هم جلیقه انتحاری پوشیده بودند. نیروهای دموکراتیک سوریه به خاطر اینکه این معامله پنهان بماند، شهر را از وجود رسانهها پاک سازی کرده بودند.»
تصاویریکه به بی بی سی رسیده و به شکل سری گرفته شده است، کامیونهایی را نشان میدهد که مملو از مردان مسلحاند. علیرغم اینکه توافق شده بود که تنها سلاحهای شخصی را داعشیان میتوانند انتقال دهند؛ مگر جنگجویان داعش آنچه را که میتوانستند با خود حمل کنند، برداشته و ده کامیون را که مملو از سلاح و مهمات بود، با خود انتقال دادند. در روشنی تحقیقی که "بی بی سی"انجام داده، اکنون ائتلاف به بخشی از این بازی توافقنامه اعتراف نموده است و گفته که به حوالی ۲۵۰ تن از جنگجویان داعش همراه ۳۵۰۰ تن از فامیلشان، اجازه داده شده تا رقه را ترک کنند.
از آغازین روز پیدایش داعش، تعداد زیادی در انگیزههای این گروه شک کرده بودند. مخصوصاً وقتیکه به جای ائتلاف جهانی، مسلمانان را مورد هدف قرار میداد. در سوریه وقتی سرو کله داعش پیدا شد، که بشار اسد در وضعیت سقوط قرار داشت، داعش به سوریه انتقال کرده و همراه گروههای مخالف دولت نبرد را آغاز کرد و به شکل گستردهای برای تثبیت موضع بشار اسد، کمک کرد.
اکنون میدانیم که در موصل نیروهای عراقی از طرف رئیس خویش در بغداد مأمور شدند تا شهر را به داعش تسلیم کنند. چنانچه داعش به آزادی کامل در مرزهای عراق و سوریه جولان میکرد و علیرغم اینکه طیارههای غربی بالای سرشان میچرخیدند؛ ولی کاری برای از بین بردنشان نکردند.
پاک سازی رقه از داعش اشاره به این واقعیت دارد که هنوز بهرهکشی از داعش برای غرب ضروری بوده و نقششان به پایان نرسیده است.
نویسنده: عدنان خان
برای مشاهده این جا را کلیک نمایید
صفر 1439هـ - نوامبر 2017م